هدایت شده از شادی و نکات مومنانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ذوق این بچه رو ببینید کیف کنید😄😍
@khandehpak
هدایت شده از رایحه سیب (طب ایرانی اسلامی)
💟 در زندگی، اختلاف نظر طبیعی
اما #احترام به یکدیگر واجب است.
✅ حتی زمانی که همسر شما
عکس العملی نسبت به رفتارتان
نشان نمی دهد،
از احترام به او دست نکشید.
@Ravanshenac 💕
هدایت شده از رایحه سیب (طب ایرانی اسلامی)
#مخصوص_متاهلها
💠 قهر کردنهای مداوم کاری میکند که به مرور زمان از چشم همسرتان بیفتید و این کارتان عادی بشود.
👌در نتیجه همسرتان تلاشی برای بهبود ارتباط انجام نمیدهد...
🍃❤️ @Ravanshenac
هدایت شده از عارفین
#من_که_وضو_ندارم...
🍃روز عید غدیر بود که در خدمت مرحوم حاج اسماعیل دولابی رحمه الله به دیدن مرحوم جعفر آقا مجتهدی رحمه الله رفتیم ؛ به محض نشستن مرحوم حاج اسماعیل سخن را درباره توحید شروع کرد و مطالب بلندی آنروز از زبان شریفشان جاری شد و جمعی از حاضرین و برادران که به هر دو بزرگوار ارادت داشتند غرق در حضور و معرفت بودند ؛ فقط یک طلبه جوان که اول سلوکش بود به عنوان اعتراض به حاج آقا [دولابی] بلند گفت:
🍃 آقا روز عید غدیر است از علی بگو ، مرحوم دولابی بلافاصله فرمود :آخر من وضو ندارم ، اول باید وضو بگیرم و بعد اسم مبارکش را به زبان بیاورم؛ جعفر آقا مجتهدی با یک حالتی پر از شور و شادی به زبان خودشان فرمودند: ایلد احسنت، احسنت، احسنت! ایلد حاج آقا خوب گفتی.
بنده هیچوقت مرحوم جعفر آقا رحمه الله را به این خوشحالی ندیده بودم.
📚شیخ عبدالقائم شوشتری
خرمن معرفت
#خاص_ترینها_در_کانال_عارفین
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/537067524C7c1112bb54
خلاصۀ سخنرانی سرکار خانم لطفیآذر در شهر مشهد
12 ذیالقعده 1439
دریای درون (قسمت سوم)
متأسفانه بسیاری از حبّ و بغضها و منافع و نگرانیهای ما مربوط به بیرون است؛ یعنی مربوط به افراد و اموری که به وجود و بُعد باقی ما ربط ندارند، ولی ما اسیرشان شدهایم. وقتی این را نوشتیم و فهمیدیم، صادقانه ببینیم چقدر میتوانیم از اسارت رها شویم و چگونه؛ چند درصد این نگرانیها را حاضریم واقعاً کنار بگذاریم و اگرچه برای جسم و دنیایمان سخت و ناراحتکننده باشد، ابدیت را در نظر بگیریم، دیگر #طلب و تمنّای #کثرت نداشته باشیم و به خاطر امتیاز واحد وجودمان، امتیازات اعتباری کثرت را در توجه درونی خود، قربانی کنیم.
آری، اتفاقات نیستند که ما را بالا و پایین میکنند؛ خودمان خودمان را گرفتار کردهایم، چون به عمق وجودمان نرفتهایم. پس اینقدر توجیه نکنیم که تقصیر شرایط و دیگران است. بفهمیم بدن و #دنیا، اینقدر به توجه نیاز ندارند؛ که اگر امروز هم نفهمیم، فردا میفهمیم و دیگر کاری از دستمان برنمیآید.
مشکل ما این است که در امور کوچک و بیارزش زندگی، خیلی سختگیریم و به خود و دیگران و روزگار، سخت میگیریم. منظور از کوچک و بیارزش هم چیزی است که هرچه بزرگ و باجاذبه باشد، فانی است و هرچه قوی به نظر آید، دستخوش تغییر و تحول قرار میگیرد. این معیاری است که نه تنها دین خدا به ما میدهد، بلکه حتی کسی که دین ندارد، آن را در عمق وجود و فطرتش مییابد.
عظمت طبیعت با تمام مظاهرش مثل آسمان و زمین و کوه و درخت، رو به فنا میرود. #جسم ما که از اینها بزرگتر نیست! به چه مینازیم؟ چگونه شئون دنیا را برای خود، امتیاز گرفتهایم و عبور از آن برایمان سخت شده است؟ تا جایی که مشکلات خودمان هیچ، حتی اگر مشکلی برای اطرافیانمان پیش آید، فکر میکنیم به بنبست رسیدهایم! اما مگر آنها خدا ندارند؟ آنها هم حقّ انتخاب دارند و مثل ما، بُعد مادیشان فانی میشود و وجودشان باقی میماند.
دنیا برای همه، همین است. قرار نیست همیشه همه چیز سر جایش باشد. پس چه جای اینقدر سختگیری؟ چرا اجازه میدهیم بهترین لحظات زندگیمان صرف نگرانی دنیا شود؟ نه تنها هنگام عبادت یا زیارت، بلکه حتی اوقاتی که کارهای دنیایمان را انجام میدهیم، در جنبۀ وجودی میتوانند بهترین لحظات ما باشند که برای ظهور #اسماء خدا تلاش میکنیم؛ اما ما مدام به جای اینکه خدا را ببینیم، دیگران و دنیا را میبینیم.
به عنوان مثال وقتی لباس میپوشیم، بهترین لحظه است اگر ببینیم خدا جمال را دوست دارد و بخواهیم خود را زینت کنیم و برای تجلی زیباییهای خدا، علاوه بر باطن، در ظاهر نیز دنبال تعادل و هماهنگی باشیم. اما ما بیشتر به این فکر میکنیم که دیگران ببینند، چه میگویند و خوششان میآید یا نه!
خدمت کردن و خوبی به دیگران و اصلاً تمام زندگیمان همین است و دنبال نظر دیگران و نتیجۀ ملموس کارمان هستیم. دنیا و تکالیف ما در آن برای این است که کثرات در دلمان کمرنگ شوند و #وحدت، رنگ خود را پیدا کند؛ ولی ما اصلاً دنبال وحدت نیستیم و نگرانیمان این است که چه بلایی سر کثرات میآید.
نمونۀ بارزش اینکه از دیگران شاکی هستیم که زیاد حرف میزنند و عمل نمیکنند؛ اما اصلاً نگران رابطۀ خود با خدا نیستیم. غافل از اینکه تا رابطۀ خود را با خدا درست نکنیم، رابطهمان با خلق خدا درست نمیشود. مثلاً اگر مرتکب #گناه شویم، میگوییم: «خدا که میبخشد؛ اما میترسم مادرم بفهمد! مبادا عمه و خاله بفهمند که آبرویم میرود! نکند استادم بفهمد که تنبیهم میکند و...!» انگار گمان میکنیم میشود سر خدا کلاه گذاشت، اما دیگران هوشیارترند!
ادامه دارد...
#خلاصه
#ذیالقعده1439
#جلسه_سوم
@Lotfiiazar
#راه_و_بی_راه
گاهی چقدر ساده از كنار نعمتها و فرصتهایی كه در اختيارمان قرار میگيرد، عبور میكنيم. راهی كه به #خير ختم میشود و چشمهایی كه هنوز برای ديدن نور تيز نشده و نيمۀ خالی ليوانی كه هنوز بيشتر رخ مینمايد.
میدانيد، من فكر میكنم كلاً اهل معامله نيستيم! از وطنمان كه رانده شديم، يادمان رفت به مسابقهای بزرگ دعوت شدهايم تا شايستهترين باشيم و شبيهترين به خودِ خودش. زود درگيرِ #دين و آيين انفعالی شديم و قول و قرارهايمان از خاطرمان رفت و گاه چنان غرق #بی_راهه ها شديم كه دست خدا را در پسِ ماجراها نديديم.
امام علی(علیهالسلام) فرمودهاند: «نيازمندی كه به تو روی میآورد، فرستادۀ خداست؛ كسی كه از ياری او دريغ كند، از خدا دريغ كرده و كسی كه به او بخشش كند، به خدا بخشيده است.»
خدای جان!
مثل هميشه، نور چشمان بیفروغمان باش تا از پسِ چهرۀ خلقالله فقط تو را ببينيم و بس؛ كه رو به راهیمان تا هميشه، محتاج نگاه پرمهر توست.
@Lotfiiazar
هدایت شده از مرکز نشر آثار آیتالله بهجت
🔷 مرنج و مرنجان
▫️گزیدهای از #خاطرات اطرافیان آیتالله بهجت قدسسره
📝 روزی با آقا تا در منزلشان آمدیم. دیدیم که جلوی در دست کردند در جیبشان. معلوم شد کلید را نیاوردهاند. میخواستم دست بگذارم روی زنگ. آقا گفتند: زنگ نزنید. و شروع کردند داستانی را از عالمی نقلکردن. فرمودند: «یک آقایی از مسافرت به خانه برمیگشت؛ زمستان بود و نصف شب. دید که اگر الآن بخواهد در بزند خانوادهاش اذیت میشوند. در فکرش بود که همانجا پشت در بنشیند تا صبح بشود. همان موقع که آن عالم این فکر را کرده بود، خانوادهاش نیز خواب میبیند که آقا از سفر برگشته و پشت در ایستاده است و میآید در را برای او باز میکند». داستانشان که به اینجا رسید اتفاقا کسی آمد و از داخل خانه، در را برای ایشان باز کرد.
مشاهده این مطلب و مطالب مشابه از طریق #لینک زیر:🔻
👆http://bahjat.ir/fa/content/10468
✅ Sapp.ir/bahjat_ir
✅ eitaa.com/bahjat_ir
✅ Gap.im/bahjat_ir
✅ ble.im/bahjat_ir
هدایت شده از مرکز نشر آثار آیتالله بهجت
✅ حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
📝 در حقیقت امام جواد علیهالسلام در راه علم کشته شد؛ زیرا اگر میگفت من عالم نیستم کارش نداشتند. از روی تقیه هم حاضر نبود اظهار کند، ولی مجبورش کردند تا اظهار کرد و جواب داد، و همان اظهار علم و فضل باعث حسد و کینه و دشمنی با او، و سرانجام منجر به قتل او گردید. در حقیقت فضل و علم را از بین بردند و به قتل رساندند.
مشاهده #متن_کامل این مطلب و مطالب مشابه از طریق #لینک زیر:🔻
👆http://bahjat.ir/fa/content/674
📚 در محضر بهجت، ج٢، ص٣٢
✅ Sapp.ir/bahjat_ir
✅ eitaa.com/bahjat_ir
✅ Gap.im/bahjat_ir
✅ ble.im/bahjat_ir