eitaa logo
🕊️عشـــ❤ـــق‌آسمانے🕊️
16.7هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
1.6هزار ویدیو
38 فایل
#اللهم‌بارک‌لمولانا‌صاحب‌الزمان💚 🔴در آخرالزمان همه هلاک میشوند مگر کسانی که برای تعجیل فرج دعاکنن🌷 #رفیق👈 هر کاری میکنی به نیابت از حضرت نذر سلامتی و فرج مولا کن❗ این‌کانال وقف امام زمان علیه السلامه و مطالب غیرمرتبط، تبلیغ‌ و‌تبادل گذاشته نمیشه❌
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام شبتون مهدوی 🌹14 صلوات🌹 برای سلامتی وظهور اقا بفرسین تا ان شاالله قسمت جدید رو بذارم😊
•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸°∞°❀🌸❀ •🌸°∞° •🌸° ✨﷽✨ ♥️ ✍ دوست عزیز کپی و ارسال رمان به کانالها و گروها و پیویتون حرااامه❌ سوار ماشین شدیم و تا زمانی که به خونه برسیم یک کلامم حرف نزد. حمید رو به همراه خواهر وخانمش، پیاده کردم و به خونه رفتیم. بعداز سلام به اهالی خونه، به زینب اشاره کردم به اتاقم بریم ببینم صحبت کرده یانه. وارد اتاقم شدم و روی تخت نشستم، زینب داخل اومد و کنارم نشست - جونم داداش؟ - زود بگو ببینم زهرا خانم چی گفت؟ کمی به فکر رفت و جواب داد - گفت مربوط به قضیه ی خودش و پسر خالشه! از حرفش شوکه شدم، نکنه قراره باهم ازدواج کنن! یعنی علاقه ی من به زهـــرا... - داداش خوبی؟ با حرف زینب از فکر بیرون اومدم، اما خودم رو باید خونسرد نشون بدم، پرسیدم: - چه قضیه ای؟ - راستش قرار بوده زهرا و پسرخاله ش سعید، باهم ازدواج کنن از شنیدن این حرف اعصابم به هم ریخت، دست هام رو از مشت کردم و محکم فشار دادم شاید کمی ازفشار عصبیم فروکش کنه. زهرا تنها دختریه که دلم رو لرزونده، هر طور شده به دستش میارم. گوشم به زینب بود تا بقیه حرف هاش رو بشنوم - خب بعدش.... - هیچی، به خاطر یه سری اتفاقا مراسمشون بهم میخوره و میره بایکی که دوستش داره نامزد میشه نفس راحتی کشیدم که ادامه داد - اونروز که ما رسوندیمشون، نگو پسر خاله ش اونجا بوده و حرفایی به زهرا میزنه و دعواشون میشه. این بیچاره هم شوک عصبی بهش وارد میشه. همونطور که دست هام رو مشت کردم، گفتم - فقط همین؟ - اره، دیگه چیزی نگفت. منم پیگیرش نشدم - باشه، ممنون. از روی تخت بلند شد - اگه کاری نداری برم کمکِ مامان تا شام رو آماده کنیم لبخندی زدم و ازش تشکر کردم، بعداز رفتنش بلند شدم، به قدری کلافه م که فقط طول و عرض اتاق رو راه میرم. دوباره روی تخت نشستم، خم شدم و آرنجم رو روی زانوهام گذاشتم، دستم رو به سرم گرفتم، باید برای رسیدن بهش راهی پیدا کنم. صدای پیامک گوشیم بلند شد، پیام رو باز کردم ازطرف محمده. - سلام دکتر کی میای؟ نگاهی به ساعت گوشیم کردم نزدیک هشته، هنوز تا اذان یک ساعتی مونده.جواب دادم - سلام، تازه رسیدم کمی استراحت کنم بعداز نماز میام دنبالت . پیام رو فرستادم و به هال رفتم. نرگس مشغول تماشای کارتون بود، پیشش رفتم و موهاش رو بهم ریختم. - چطوری نرگس خانم! - ممنون داداش، خوبم. مامان نزدیکم شد و کنارم نشست - علی جان، میگم بعداز شام وقت داری بریم خونه ی خاله ت، چند روزیه فشارش بالا میره، ظهر زنگ زده، از اینکه سر نزدم ناراحته. میگه همتون تنهام گذاشتین. - شرمنده مامان با محمد قرار دارم، منتظرمه. سعی میکنم کارم زود تموم شه بیام بریم. ازش بپرس داروهاش اگه تموم شده براش سر راه بخریم. - باشه، خدا خیرت بده مادر. الهی به مراد دلت برسی. 🔴کل رمان تو وی ای پی با 1566پارت آماده ست، اگه میخوای همه رو یکجا بخونی با پرداخت 40هزار عضو‌ vip شو😍😍 بزنید روی شماره کارت ذخیره میشه👇👇
6037701403767483
بانک کشاورزی مهاجری @Ad_nazreshg ✅ بعد از خرید: 🔸این رمان نزدتون امانته و با واریز هزینه مالک اون نمیشیدو نمیتونید تو کانال شخصیتون یا جاهای دیگه بارگذاری کنید فقط با شرایط ویژه تو کانال خصوصی نویسنده میخونید. 🔹کپی پیگرد قانونی و الهی داره، رمان رو برای کسی نفرستید، تحت هیچ شرایطی راضی نیستم ❌ ♥️پارت‌اول‌رمان‌ ‌💕👇 https://eitaa.com/eshgheasemani/74667 .... 🚫 •••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈••• ┄•●❥ @eshgheasemani •🌸° •🌸°∞ •🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ‍ ‍ ┄┅══🦋🦋﷽🦋🦋 🦋اولین ســـــلام تقـــدیم به ســـــاحت قدســـــے قطب عالــم امکان حضـــرت صاحـــب الـــزمان(عج) 🌹🍃اَلسّلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الزَّمانِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا شَریکَ الْقُرْآنِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا قاطِعَ الْبُرْهانِ . اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلى آبائِکَ الطَّیِّبینَ ، وَأَجْدادِکَ الطَّاهِرینَ الْمَعْصُومینَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ 🌸🍃 الْسَلاٰمُ عَلَيْكَ يَا أبا عَبْدِ اللهِ وعلَى الأرواحِ الّتي حَلّتْ بِفِنائِكَ ، عَلَيْكَ مِنِّي سَلامُ اللهِ أبَداً مَا بَقِيتُ وَبَقِيَ الليْلُ وَالنَّهارُ ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ العَهْدِ مِنِّي لِزِيَارَتِكُمْ ،السَّلام عَلَى الحُسَيْن ، وَعَلَى عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أوْلادِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أصْحابِ الحُسَينِ. 🌼🍃اللهمَّ العن اولَ ظالم ظلمَ حقَّ محمد و ال محمد و اخِرَ تابِع له علی ذالکَ. اللهمَّ العنِ العصابةَ التی جاهدتِ الُحسین وَشایعتْ و بایَعتْ و تاب‍‍َعتْ علی قَتله اللهمَّ العنهم جمیعاً 🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید 🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج‌َ‌واَقِمنابِخِدمَـتِه🌷 🆔 @eshgheasemani 🌿🌿🌸
AUD-20220329-WA0025.mp3
4.87M
____________________________ 🌼🍃 🍃 دعای زیبای ال یاسین🌼🍃 (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) در یکی از نامه هایی که به یاران با وفا خود فرستاده‌اند می‌فرمایند: « هر گاه خواستید به وسیله ما، به سوی خداوند توجه کنید، و به ما روی آورید، پس همان گونه که خداوند فرموده است بگویید: سلام علی آل یاسین …» 🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج‌َ‌واَقِمنابِخِدمَـتِه🌷 🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید 🆔 @eshgheasemani 🌿🌿🌸
🌹لطفا به نیابت از امام زمان علیه السلام بخونید🌹 🌼🍃بسم الله الرحمن الرحیم اَلسَّلامُ عَلى‏ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ‏ وَآلِهِ الصَّادِقِ الْأَمینِ، اَلسَّلامُ عَلى‏ مَوْلانا اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ. اَلسَّلامُ‏ عَلَى الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرینَ، الْحُجَجِ الْمَیامینِ، اَلسَّلامُ عَلى‏ والِدَةِ الْأِمامِ، وَالْمُودَعَةِ اَسْرارَ الْمَلِکِ الْعَلاَّمِ، وَالْحامِلَةِ لِأَشْرَفِ الْأَنامِ اَلسَّلامُ‏عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الصِّدّیقَةُ الْمَرضِیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا شَبیهَةَ اُمِّ مُوسى‏وَابْنَةَ حَوارِىِّ عیسى‏، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا التَّقِیَّةُ النَّقِیَّةُ اَلسَّلامُ‏ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الرَّضِیَّةُ الْمَرْضِیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا اْلمَنْعُوتَةُ فِى‏ الْأِنْجیلِ، الْمَخْطُوبَةُ مِنْ رُوحِ اللَّهِ الْأَمینِ، وَمَنْ رَغِبَ فى‏ وُصْلَتِها مُحَمَّدٌ سَیِّدُ الْمُرْسَلینَ، وَالْمُسْتَوْدَعَةُ اَسْرارَ رَبِّ الْعالَمینَ. اَلسَّلامُ‏عَلَیْکِ وَعَلى‏ آبآئِکِ الْحَوارِیّینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ وَعَلى‏ بَعْلِکِ وَوَلَدِکِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ وَعَلى‏ رُوحِکِ وَبَدَنِکِ الطَّاهِرِ، اَشْهَدُ اَنَّکِ اَحْسَنْتِ‏الْکَِفالَةَ، وَاَدَّیْتِ الْأَمانَةَ، وَاجْتَهَدْتِ فى‏ مَرْضاتِ اللَّهِ، وَصَبَرْتِ فى‏ذاتِ اللَّهِ، وَحَفِظْتِ سِرَّ اللَّهِ، وَحَمَلْتِ وَلِىَّ اللَّهِ، وَبالَغْتِ فى‏ حِفْظِ حُجَّةِ‏ اللَّهِ، وَرَغِبْتِ فى‏ وُصْلَةِ اَبْنآءِ رَسُولِ اللَّهِ، عارِفَةً بِحَقِّهِمْ، مُؤْمِنَةً بِصِدْقِهِمْ، مُعْتَرِفَةً بِمَنْزِلَتِهِمْ، مُسْتَبْصِرَةً بِاَمْرِهِمْ مُشْفِقَةً عَلَیْهِمْ، مُؤْثِرَةً‏ هَواهُمْ، وَاَشْهَدُ اَنَّکِ مَضَیْتِ عَلى‏ بَصیرَةٍ مِنْ اَمْرِکِ، مُقْتَدِیَةًبِالصَّالِحینَ، راضِیَةً مَرْضِیَّةً، تَقِیَّةً نَقِیَّةً زَکِیَّةً، فَرَضِىَ اللَّهُ عَنْکِ‏وَاَرْضاکِ، وَجَعَلَ اْلجَنَّةَ مَنْزِلَکِ وَمَاْویکِ، فَلَقَدْ اَوْلاکِ مِنَ الْخَیْراتِ ما اَوْلاکِ، وَاَعْطاکِ مِنَ الشَّرَفِ ما بِهِ اَغْناکِ، فَهَنَّاکِ اللَّهُ بِما مَنَحَکِ مِنَ‏ الْکَرامَةِ وَاَمْرَاَکِ. پس بالا مى‏کنى سر خود را و مى‏گوئى اَللّهُمَّ اِیَّاکَ اعْتَمَدْتُ، وَلِرِضاکَ طَلَبْتُ، وَبِاَوْلِیآئِکَ اِلَیْکَ تَوَسَّلْتُ، وَعَلى‏ غُفْرانِکَ وَحِلْمِکَ‏ اتَّکَلْتُ، وَبِکَ اعْتَصَمْتُ، وَبِقَبْرِ اُمِّ وَلِیِّکَ لُذْتُ، فَصَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَآلِ‏ مُحَمَّدٍ، وَانْفَعْنى‏ بِزِیارَتِها، وَثَبِّتْنى‏ عَلى‏ مَحَبَّتِها، وَلا تَحْرِمْنى‏ شَفاعَتَها وَشَفاعَةَ وَلَدِها، وَارْزُقْنى‏ مُرافَقَتَها وَاحْشُرْنى‏ مَعَها وَمَعَ‏ وَلَدِها، کَما وَفَّقْتَنى‏ لِزِیارَةِ وَلَدِها وَزِیارَتِها، اَللّهُمَّ اِنّى‏ اَتَوَجَّهُ اِلَیْکَ‏ بِالْأَئِمَّةِ الطَّاهِرینَ، وَاَتَوَسَّلُ اِلَیْکَ بِالْحُجَجِ الْمَیامینِ مِنْ آلِ طه‏ وَیس‏، اَنْ تُصَلِّىَ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ الطَّیِّبینَ، وَاَنْ تَجْعَلَنى‏ مِنَ‏ الْمُطْمَئِنّینَ الْفآئِزینَ الْفَرِحینَ الْمُسْتَبْشِرینَ، الَّذینَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ‏ وَلا هُمْ یَحْزَنُونَ، وَاجْعَلْنى‏ مِمَّنْ قَبِلْتَ سَعْیَهُ، وَیَسَّرْتَ اَمْرَهُ، وَکَشَفْتَ‏ ضُرَّهُ، وَآمَنْتَ خَوْفَهُ، اَللّهُمَّ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَلا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِیارَتى‏ اِیَّاها، وَاْرزُقْنى‏ الْعَوْدَ اِلَیْها اَبَداً ما اَبْقَیْتَنى‏، وَاِذا تَوَفَّیْتَنى‏ فَاحْشُرْنى‏ فى‏ زُمْرَتِها، وَاَدْخِلْنى‏ فى‏ شَفاعَةِ وَلَدِها وَشَفَاعَتِها، وَاغْفِرْ لى‏ وَلِوالِدَىَ‏ وَلِلْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ، وَآتِنا فِى الدُّنْیا حَسَنَةً وَفِى الْأخِرَةِ حَسَنَةً، وَقِنا بِرَحْمَتِکَ عَذابَ النَّارِ، وَالسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا ساداتى‏ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ 🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج‌َ‌واَقِمنابِخِدمَـتِه🌷 🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید 🆔 @eshgheasemani 🌿🌿🌸
zyarat_narjes khaton_dar_samera.mp3
3.33M
________________________________ 🌸🍃 🍃 زیارت حضرت نرجس خاتون🌼🍃 اگر حاجتی دارید بـه حضرت نرجس خاتون، مادر امام زمان(ع) متوسّل شوید. ایشان چون مادر ولیّ وقـت ما هستند، به فـرزندشان مـی فرمایند که: پسرم! این شخص به من متوسّل شده. خواسته اش را بده. 🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج‌َ‌واَقِمنابِخِدمَـتِه🌷 🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید 🆔 @eshgheasemani 🌿🌿🌸
سلام روزتون مهدوی 🌹14 صلوات🌹 برای سلامتی وظهور اقا بفرسین تا ان شاالله قسمت جدید رو بذارم😊
•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸°∞°❀🌸❀ •🌸°∞° •🌸° ✨﷽✨ ♥️ ✍ دوست عزیز کپی و ارسال رمان به کانالها و گروها و پیویتون حرااامه❌ نمازم رو خوندم، ساعتم رو از روی اپن برداشتم و تو دستم انداختم. نگاهی به انگشتر عقیقم که محسن از کربلا برام آورده و با ذکر یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف حکاکی شده کردم. اسم مولا رو بوسیدم، زیر لب صلواتی گفتم و تو انگشتم انداختم. با چشم دنبال مامان گشتم، نگاهی به آشپزخونه کردم، اینجا هم نیست، بلند صداش کردم - مامان، با من کاری ندارین؟ از اتاق بیرون اومد و همونطور که چادر نماز سفیدرنگش رو تا میکرد جواب داد - مگه شام نمیخوری؟ - نه مامان، قراره با محمد بریم بیرون شام.الانم دیرم شده باید زود برم تا بدقول نشم. سهمم رو نگه دارین برگشتم میل داشتم میخورم. - باشه، به خدا سپردمت. سریع سوییچ رو برداشتم و دنبال محمد رفتم، جلوی در منتظرم بود. ماشین رو نگه داشتم و سوار شد - سلاااام آقا محمد، دیر که نکردم - علیک سلام، دکتر و بدقولی؟؟ مگه میشه، مگه داریم؟ - خب کجا بریم؟ - یادته یه بار با بچه ها رفتیم کبابی! همون جا که سنتیه. بریم اونجا. باشه ای گفتم، دنده رو عوض کردم و به مسیر کبابی رفتم. - خب رسیدیم بپر پایین. هر دو وارد رستوران سنتی شدیم، مدیر رستوران که یکی از دوستان قدیمیه با دیدن ما دست تکون داد و سلام و احوالپرسی کردیم و به سمت حیاط رفتیم. فضای اینجا همیشه آروم و دنجه. صدای موسیقی سنتی همه جا پخشه، از کنار حوضی که وسط حیاط بود و آب فواره میزد ، گذشتم و یکی از تخت ها که گوشه ی حیاط گذاشتن رو انتخاب کردم و به محمد نشون دادم - به نظرم اونجا خوبه، دنج و خلوته. - عالیه پسر، همون جا بریم. سفارش دو پرس کباب رو دادم تا آماده بشه به محمد گفتم - کاش به بچه ها هم میگفتیم میومدن. - اتفاقا محسن پرسید، اون روزم تو گروه دیده بودن، ولی دیدن صدایی از تو درنیومد چیزی نگفتن. - جدی؟ خب یه زنگ بهش بزن، بگو ما اینجاییم خواستین بیاین، تو که میدونی من اینقدر سرم شلوغه یادم میره. - باشه. شروع به شماره گیری کرد. - الو سلام محسن، خوبی. میگم داداش من و دکتر اومدیم کبابی با بچه ها هماهنگ شو بیاین اینجا. فقط از من میشنوی تا تنور داغه نون رو بچسبون! سرم رو تکون دادم و خندیدم، این پسر هیچ وقت دست از شوخیاش برنمیداره. - دوزاریت چرا نمیفته، بابا منظورم اینه دکتر به خاطر کربلاش امروز دست و دل باز شده، زود بیاین تا پشیمون نشده. - باشه منتظرم زود خبرشو بده. تماس رو قطع کرد -گفت الان به بچه ها بگم ببینم کیا میان. - خوب از جیب خلیفه میبخشیا... - خودت گفتی هر چی بگم قبول میکنی، الانم مهمون دعوت کردم، توفیق اجباری شد برات. تو که خسیس بازی درمیاری و خرج نمیکنی‌. الانم تا تنور داغه باید نون رو بچسبونم داداش، شیرفهم شد از لحنش خنده م گرفت - بله شیرفهم شد. پس برم بگم دست نگه داره، تا بچه ها بیان باهم سفارشمون رو آماده کنه با دست به پسری که تقریبا بیست ساله به نظر میومد اشاره کردم، نزدیک تخت شد - سفارش مارو بگین دست نگه دارن، تا دوستامون بیان - به روی چشم، امر دیگه ای ندارین - اگه چایی دارین، تا بچه ها بیان برامون بیار. چشمی گفت و رفت، رو به محمد گفتم - خب تا بچه ها برسن، بگو ببینم کجای زندگیت قفل شده که کلیدش دست منه؟ 🔴کل رمان تو وی ای پی با 1566پارت آماده ست، اگه میخوای همه رو یکجا بخونی با پرداخت 40هزار عضو‌ vip شو😍😍 بزنید روی شماره کارت ذخیره میشه👇👇
6037701403767483
بانک کشاورزی مهاجری @Ad_nazreshg ✅ بعد از خرید: 🔸این رمان نزدتون امانته و با واریز هزینه مالک اون نمیشیدو نمیتونید تو کانال شخصیتون یا جاهای دیگه بارگذاری کنید فقط با شرایط ویژه تو کانال خصوصی نویسنده میخونید. 🔹کپی پیگرد قانونی و الهی داره، رمان رو برای کسی نفرستید، تحت هیچ شرایطی راضی نیستم ❌ ♥️پارت‌اول‌رمان‌ ‌💕👇 https://eitaa.com/eshgheasemani/74667 .... 🚫 •••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈••• ┄•●❥ @eshgheasemani •🌸° •🌸°∞ •🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
13.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام آقاجانم... صدا ڪردنت سخت نیست من سختش ڪردہ ام اَدْعوُكَ یاسَيدي بِلِسان قَدْاَخْرَسَه ذَنْبُه مي‌خوانمت ای آقای من بہ زبانی كہ گناہ لالش كردہ… السلام علیک یا ابا صالح المهدی ادرکنی بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد 💎یا رب محمد وآل محمد، صل علی محمد وآل محمد، وعجل فرج محمد وآل محمد"💎 🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج‌َ‌واَقِمنابِخِدمَـتِه🌷 🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید 🆔 @eshgheasemani 🌿🌿🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🌿🌿 شوق دیدار... 💚 💎یا رب محمد وآل محمد، صل علی محمد وآل محمد، وعجل فرج محمد وآل محمد"💎 🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج‌َ‌واَقِمنابِخِدمَـتِه🌷 🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید 🆔 @eshgheasemani 🌿🌿🌸
🔸قوی‌ترین دارو همین قرص بودنِ دلم به شماست، مهدی جان!
سلام شبتون مهدوی 🌹14 صلوات🌹 برای سلامتی وظهور اقا بفرسین تا ان شاالله قسمت جدید رو بذارم😊
•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸°∞°❀🌸❀ •🌸°∞° •🌸° ✨﷽✨ ♥️ ✍ - خب تا بچه ها برسن، بگو ببینم کجای زندگیت قفل شده که کلیدش دست منه؟ - حالا بذار شام بخوریم بعدا میگم، وقت زیاده. - خودت که میدونی محمد، بچه ها بیان دیگه نمیشه صحبت کرد، ازبس شلوغ میکنن. پس بهتره تا نیومدن بگی! - راستش دکتر....خب...چطور بگم می ترسم درباره من فکر بد بکنی. از این همه کلنجار رفتنش کلافه شدم، تاحدودی میتونم حدس بزنم درباره چی میخواد حرف بزنه. خودم رو یکم جلو کشیدم و گفتم - محمد جان، از تو بعیده، خب کارت رو بگو یا میشه یا نمیشه. ازچی می ترسی، اولا آدم باید فقط از خدا بترسه نه بنده ی خدا، اگه به کاری که میخوای انجام بدی ایمان داری توکل به خدا کن و بگو. ثانیا من کی باشم که بخوام درباره تو قضاوت بکنم یا فکر بد به سرم بزنه! من کربلام رو مدیون زحمت های توأم، اگه کاری از دستم بر بیاد مطمئن باش دریغ نمیکنم. به اطراف نگاهی کرد، خیلی کلافه به نظر میرسه، چندباری که با زینب بودم، عکس العملهاش نسبت به خواهرم رو دیدم. ما مردا خوب حال همدیگرو درک میکنیم، از حرکاتش فهمیدم که بهش علاقه داره. محمد هم پسر چشم پاکیه،از بچگی میشناسمش، هم خودش رو، هم خونواده ش رو، شاید اگه من گره از کار محمد باز کنم، خدا هم گره از کار من بازکنه. - بالاخره میگی یا نه؟ پیش خدمت سینی رو روی تخت گذاشت، تشکری کردم و از ما دور شد. دوتا چایی ریختم و گذاشتم وسط، به خاطر اینکه راحت بتونه حرفش رو بزنه گفتم - ببین محمد، اگه به تصمیمی که گرفتی ایمان داری با یه بسم الله شروع کن. دستی به پشت گردنش کشید و جواب داد - راستش... دکتر تو خودت خوب من رو میشناسی، خدا شاهده تا حالا به ناموس کسی با چشم بد نگاه نکردم، چند باری هم که خونتون اومدم، چشم چرونی نکردم و ناموس تو، مثل ناموس خودم دونستم. من....من چند باری که خـ...خواهرت رو دیدم...چطور بگم....دیگه خودت بقیه ماجرا رو بگیر دکتر. حالا اگه خلافی کردم، حرف بدی زدم، بزن تو گوشم، ولی یه فرصت بهم بده. خودت از کارو بارم خبر داری، خونواده م رو هم میشناسی، اگه میشه اجازه بدین مادرم رو بفرستم برا امر خیر. سرم رو پایین انداختم و بدون اینکه حرفی بزنم، به ذکر حکاکی شده ی انگشترم زل زدم و توی انگشتم چرخوندمش. کار خلاف شرع نکرده، ازدواج سنت پیامبره، من کاملا محمد رو میشناسم اگه کس دیگه ای این حرف رو میزد، که از پسرای بی بند وبار بود و نگاه هرزه داشت، همین جا دندوناش رو خرد میکردم تا به خودش اجازه نده فکر خواهرم ثانیه ای به ذهنش بیاد. اما محمد فرق داره، اهل زندگیه، خدا و پیغمبر سرش میشه، تا حالا ندیدم دنبال ناموس کسی باشه. - به جون دکتر، اگه میدونستم ناراحت میشی اصلا نمیگفتم داداش. اصلا فراموش کن هرچی که گفتم. من...من برم بیرون ببینم بچه ها چرا دیر کردن. فکر کرد ناراحت شدم زیر لب صلواتی فرستادم و خواست از روی تخت پایین بره که دستش رو گرفتم ، نگاهی به چشم هاش کردم ته نگاهش موجی از غم بود، میفهمم دردش چیه، چون خودمم مبتلا شدم بهش. کاملا جدی گفتم - قول میدی خوشبختش کنی؟ 🔴کل رمان تو وی ای پی با 1566پارت آماده ست، اگه میخوای همه رو یکجا بخونی با پرداخت 40هزار عضو‌ vip شو😍😍 بزنید روی شماره کارت ذخیره میشه👇👇
6037701403767483
بانک کشاورزی مهاجری @Ad_nazreshg ✅ بعد از خرید: 🔸این رمان نزدتون امانته و با واریز هزینه مالک اون نمیشیدو نمیتونید تو کانال شخصیتون یا جاهای دیگه بارگذاری کنید فقط با شرایط ویژه تو کانال خصوصی نویسنده میخونید. 🔹کپی پیگرد قانونی و الهی داره، رمان رو برای کسی نفرستید، تحت هیچ شرایطی راضی نیستم ❌ ♥️پارت‌اول‌رمان‌ ‌💕👇 https://eitaa.com/eshgheasemani/74667 .... 🚫 •••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈••• ┄•●❥ @eshgheasemani •🌸° •🌸°∞ •🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ‍ ‍ ┄┅══🦋🦋﷽🦋🦋 🦋اولین ســـــلام تقـــدیم به ســـــاحت قدســـــے قطب عالــم امکان حضـــرت صاحـــب الـــزمان(عج) 🌹🍃اَلسّلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الزَّمانِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا شَریکَ الْقُرْآنِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا قاطِعَ الْبُرْهانِ . اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلى آبائِکَ الطَّیِّبینَ ، وَأَجْدادِکَ الطَّاهِرینَ الْمَعْصُومینَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ 🌸🍃 الْسَلاٰمُ عَلَيْكَ يَا أبا عَبْدِ اللهِ وعلَى الأرواحِ الّتي حَلّتْ بِفِنائِكَ ، عَلَيْكَ مِنِّي سَلامُ اللهِ أبَداً مَا بَقِيتُ وَبَقِيَ الليْلُ وَالنَّهارُ ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ العَهْدِ مِنِّي لِزِيَارَتِكُمْ ،السَّلام عَلَى الحُسَيْن ، وَعَلَى عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أوْلادِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أصْحابِ الحُسَينِ. 🌼🍃اللهمَّ العن اولَ ظالم ظلمَ حقَّ محمد و ال محمد و اخِرَ تابِع له علی ذالکَ. اللهمَّ العنِ العصابةَ التی جاهدتِ الُحسین وَشایعتْ و بایَعتْ و تاب‍‍َعتْ علی قَتله اللهمَّ العنهم جمیعاً 🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید 🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج‌َ‌واَقِمنابِخِدمَـتِه🌷 🆔 @eshgheasemani 🌿🌿🌸
AUD-20220329-WA0025.mp3
4.87M
____________________________ 🌼🍃 🍃 دعای زیبای ال یاسین🌼🍃 (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) در یکی از نامه هایی که به یاران با وفا خود فرستاده‌اند می‌فرمایند: « هر گاه خواستید به وسیله ما، به سوی خداوند توجه کنید، و به ما روی آورید، پس همان گونه که خداوند فرموده است بگویید: سلام علی آل یاسین …» 🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج‌َ‌واَقِمنابِخِدمَـتِه🌷 🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید 🆔 @eshgheasemani 🌿🌿🌸
🌹لطفا به نیابت از امام زمان علیه السلام بخونید🌹 🌼🍃بسم الله الرحمن الرحیم اَلسَّلامُ عَلى‏ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ‏ وَآلِهِ الصَّادِقِ الْأَمینِ، اَلسَّلامُ عَلى‏ مَوْلانا اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ. اَلسَّلامُ‏ عَلَى الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرینَ، الْحُجَجِ الْمَیامینِ، اَلسَّلامُ عَلى‏ والِدَةِ الْأِمامِ، وَالْمُودَعَةِ اَسْرارَ الْمَلِکِ الْعَلاَّمِ، وَالْحامِلَةِ لِأَشْرَفِ الْأَنامِ اَلسَّلامُ‏عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الصِّدّیقَةُ الْمَرضِیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا شَبیهَةَ اُمِّ مُوسى‏وَابْنَةَ حَوارِىِّ عیسى‏، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا التَّقِیَّةُ النَّقِیَّةُ اَلسَّلامُ‏ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الرَّضِیَّةُ الْمَرْضِیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا اْلمَنْعُوتَةُ فِى‏ الْأِنْجیلِ، الْمَخْطُوبَةُ مِنْ رُوحِ اللَّهِ الْأَمینِ، وَمَنْ رَغِبَ فى‏ وُصْلَتِها مُحَمَّدٌ سَیِّدُ الْمُرْسَلینَ، وَالْمُسْتَوْدَعَةُ اَسْرارَ رَبِّ الْعالَمینَ. اَلسَّلامُ‏عَلَیْکِ وَعَلى‏ آبآئِکِ الْحَوارِیّینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ وَعَلى‏ بَعْلِکِ وَوَلَدِکِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ وَعَلى‏ رُوحِکِ وَبَدَنِکِ الطَّاهِرِ، اَشْهَدُ اَنَّکِ اَحْسَنْتِ‏الْکَِفالَةَ، وَاَدَّیْتِ الْأَمانَةَ، وَاجْتَهَدْتِ فى‏ مَرْضاتِ اللَّهِ، وَصَبَرْتِ فى‏ذاتِ اللَّهِ، وَحَفِظْتِ سِرَّ اللَّهِ، وَحَمَلْتِ وَلِىَّ اللَّهِ، وَبالَغْتِ فى‏ حِفْظِ حُجَّةِ‏ اللَّهِ، وَرَغِبْتِ فى‏ وُصْلَةِ اَبْنآءِ رَسُولِ اللَّهِ، عارِفَةً بِحَقِّهِمْ، مُؤْمِنَةً بِصِدْقِهِمْ، مُعْتَرِفَةً بِمَنْزِلَتِهِمْ، مُسْتَبْصِرَةً بِاَمْرِهِمْ مُشْفِقَةً عَلَیْهِمْ، مُؤْثِرَةً‏ هَواهُمْ، وَاَشْهَدُ اَنَّکِ مَضَیْتِ عَلى‏ بَصیرَةٍ مِنْ اَمْرِکِ، مُقْتَدِیَةًبِالصَّالِحینَ، راضِیَةً مَرْضِیَّةً، تَقِیَّةً نَقِیَّةً زَکِیَّةً، فَرَضِىَ اللَّهُ عَنْکِ‏وَاَرْضاکِ، وَجَعَلَ اْلجَنَّةَ مَنْزِلَکِ وَمَاْویکِ، فَلَقَدْ اَوْلاکِ مِنَ الْخَیْراتِ ما اَوْلاکِ، وَاَعْطاکِ مِنَ الشَّرَفِ ما بِهِ اَغْناکِ، فَهَنَّاکِ اللَّهُ بِما مَنَحَکِ مِنَ‏ الْکَرامَةِ وَاَمْرَاَکِ. پس بالا مى‏کنى سر خود را و مى‏گوئى اَللّهُمَّ اِیَّاکَ اعْتَمَدْتُ، وَلِرِضاکَ طَلَبْتُ، وَبِاَوْلِیآئِکَ اِلَیْکَ تَوَسَّلْتُ، وَعَلى‏ غُفْرانِکَ وَحِلْمِکَ‏ اتَّکَلْتُ، وَبِکَ اعْتَصَمْتُ، وَبِقَبْرِ اُمِّ وَلِیِّکَ لُذْتُ، فَصَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَآلِ‏ مُحَمَّدٍ، وَانْفَعْنى‏ بِزِیارَتِها، وَثَبِّتْنى‏ عَلى‏ مَحَبَّتِها، وَلا تَحْرِمْنى‏ شَفاعَتَها وَشَفاعَةَ وَلَدِها، وَارْزُقْنى‏ مُرافَقَتَها وَاحْشُرْنى‏ مَعَها وَمَعَ‏ وَلَدِها، کَما وَفَّقْتَنى‏ لِزِیارَةِ وَلَدِها وَزِیارَتِها، اَللّهُمَّ اِنّى‏ اَتَوَجَّهُ اِلَیْکَ‏ بِالْأَئِمَّةِ الطَّاهِرینَ، وَاَتَوَسَّلُ اِلَیْکَ بِالْحُجَجِ الْمَیامینِ مِنْ آلِ طه‏ وَیس‏، اَنْ تُصَلِّىَ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ الطَّیِّبینَ، وَاَنْ تَجْعَلَنى‏ مِنَ‏ الْمُطْمَئِنّینَ الْفآئِزینَ الْفَرِحینَ الْمُسْتَبْشِرینَ، الَّذینَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ‏ وَلا هُمْ یَحْزَنُونَ، وَاجْعَلْنى‏ مِمَّنْ قَبِلْتَ سَعْیَهُ، وَیَسَّرْتَ اَمْرَهُ، وَکَشَفْتَ‏ ضُرَّهُ، وَآمَنْتَ خَوْفَهُ، اَللّهُمَّ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَلا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِیارَتى‏ اِیَّاها، وَاْرزُقْنى‏ الْعَوْدَ اِلَیْها اَبَداً ما اَبْقَیْتَنى‏، وَاِذا تَوَفَّیْتَنى‏ فَاحْشُرْنى‏ فى‏ زُمْرَتِها، وَاَدْخِلْنى‏ فى‏ شَفاعَةِ وَلَدِها وَشَفَاعَتِها، وَاغْفِرْ لى‏ وَلِوالِدَىَ‏ وَلِلْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ، وَآتِنا فِى الدُّنْیا حَسَنَةً وَفِى الْأخِرَةِ حَسَنَةً، وَقِنا بِرَحْمَتِکَ عَذابَ النَّارِ، وَالسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا ساداتى‏ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ 🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج‌َ‌واَقِمنابِخِدمَـتِه🌷 🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید 🆔 @eshgheasemani 🌿🌿🌸
zyarat_narjes khaton_dar_samera.mp3
3.33M
________________________________ 🌸🍃 🍃 زیارت حضرت نرجس خاتون🌼🍃 اگر حاجتی دارید بـه حضرت نرجس خاتون، مادر امام زمان(ع) متوسّل شوید. ایشان چون مادر ولیّ وقـت ما هستند، به فـرزندشان مـی فرمایند که: پسرم! این شخص به من متوسّل شده. خواسته اش را بده. 🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج‌َ‌واَقِمنابِخِدمَـتِه🌷 🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید 🆔 @eshgheasemani 🌿🌿🌸
سلام روزتون مهدوی 🌹14 صلوات🌹 برای سلامتی وظهور اقا بفرسین تا ان شاالله قسمت جدید رو بذارم😊
•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸°∞°❀🌸❀ •🌸°∞° •🌸° ✨﷽✨ ♥️ ✍ دوست عزیز کپی و ارسال رمان به کانالها و گروها و پیویتون حرااامه❌ - قول میدی خوشبختش کنی؟ رنگ نگاهش عوض شد، انگار با همین یه جمله جون تازه گرفت. دستم رو گرفت و دستپاچه شد، باورش نمی شد به این راحتی قبول کنم. - به مولا نوکرتم، خیلی مردی دکتر، خیلی - من نوکر نمیخوام، ماهمه نوکر امام زمانیم، میخوام بدونم میتونی خوشبختش کنی یانه؟ - تموم تلاشم رو میکنم برا خوشبختیش، قول میدم مرد زندگی باشم و هرچی بخواد خودم دربست نوکرشم. علی جان، نمیدونم چجوری تشکر کنم. اصلا امشب شام همتون مهمون من. بلند خندیدم و گفتم - خب کلید قفل زندگیتم که پیدا کردی! ولی امشب من قراره مهمون کنم. بذار ببینم نظر خانواده چیه، اگه همه چی جور شد اون وقت تویه شام بدهکار ما. احساس کردم نگران شد - یعنی امکان داره قبول نکنن؟ - نگران نباش محمد، بسپر دست خدا. خودم با زینب صحبت میکنم، ببینم نظرش چیه! الانم یه زنگ به محسن بزن مردیم از گشنگی! باشه ای گفت و شماره رو گرفت، از روی تخت بلند شد، خدایا خودت دیدی سعی میکنم کمکش کنم، تو هم راه رو برا من باز کن. یا امام زمان، خودت واسطه شو، مگه نه اینکه شما پدر شیعیانی، گره کارم رو باز کن. نگاهی به استکان های چایی کردم و یکیش رو برداشتم، سرد شده تو قوری برگردوندم و دوباره ریختم. محمد تماس رو قطع کرد و کنارم نشست. - چی گفت - گفت با مهدی و حسن و فرهاد تو راهن، پنج دقیقه ای میرسن،بهت که گفتم اینا محاله از خیر شکماشون بگذرن! - پس برم بگم کباب هارو آماده کنه، تا اومدن زیاد الاف نشیم. - تو بشین خودم میرم -پس وایسا باهم بریم. از روی تخت پایین اومدم و کفش هام رو پوشیدم. وسط حیاط که رسیدیم، محمد رفت کباب هارو بگه آماده کنن. تا اون بیاد منم کنار حوض نشستم، فکرم پیش زهرا خانمه، حرکاتش، گریه هاش، سربه سرگذاشتنش با حمید و جمله ی آخرش که اعتماد به نفسم رو برد بالا." اگه حالم بد باشه، خدارو شکر دکترم اینجا هست" لبخند کجی روی لبم اومد. توهمین فکرا بودم که سنگینی دستی رو روی شونم حس کردم، به عقب برگشتم که با دیدن محسن گفتم - چه عجب، بالاخره اومدین. خوبه خانم نیستین، این همه طولش دادین. مهدی و فرهاد هم نزدیک شدن، محسن جواب داد - بی معرفت حالا بدون ما میاین کبابی؟ خندیدم و جواب دادم - فعلا که بدون شما از گلومون پایین نرفته. محمد و حسن کجا رفتن؟ - رفتن روی تخت بشینن. باهم کنار تخت رفتیم ونشستیم، سربه سر گذاشتن بچه ها شروع شد. پیش خدمت سفره یکبار مصرفی داد و تو سینی نون و کبابهایی که کنارشون ریحون و پیاز بود وسط گذاشت. بعداز رفتنش، محسن گفت - کاش زودتر میگفتی که از سه روز قبل روزه میگرفتم . فرهاد توجوابش گفت - اینا میخواستن تک خوری کنن که خدا نذاشت و نقشه شون نقشه بر آب شد. آخه دلتون میومد دوتایی کباب بزنین تو رگ؟؟ حسن هم نگاهی به کمربندش کرد و کمی شل کرد و گفت - نصف اینا مال من بقیه ش مال شما، من که خیلی گشنمه، کمربندمم شل کردم که موقع خوردن شکمم گنده شد فشار نیاد بهم. محمد نگاهی بهم کردو گفت - دکتر خوب شد اینام اومدن، همشون گشنه ن ثواب کردی والا! صدای خنده بقیه بچه ها بلند شد، خداروشکر بچه ها همشون مؤمنن و اهل شوخی و بگو بخند! . مهمونیهامونم با هزار جور گناه نیس بلکه ساده و پاکه! 🔴کل رمان تو وی ای پی با 1566پارت آماده ست، اگه میخوای همه رو یکجا بخونی با پرداخت 40هزار عضو‌ vip شو😍😍 بزنید روی شماره کارت ذخیره میشه👇👇
6037701403767483
بانک کشاورزی مهاجری @Ad_nazreshg ✅ بعد از خرید: 🔸این رمان نزدتون امانته و با واریز هزینه مالک اون نمیشیدو نمیتونید تو کانال شخصیتون یا جاهای دیگه بارگذاری کنید فقط با شرایط ویژه تو کانال خصوصی نویسنده میخونید. 🔹کپی پیگرد قانونی و الهی داره، رمان رو برای کسی نفرستید، تحت هیچ شرایطی راضی نیستم ❌ ♥️پارت‌اول‌رمان‌ ‌💕👇 https://eitaa.com/eshgheasemani/74667 .... 🚫 •••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈••• ┄•●❥ @eshgheasemani •🌸° •🌸°∞ •🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5924844966072287521.mp3
20.94M
🔹 منتظر واقعی امام عصر در هر کاری وارد می شود، هدف خود را از ورود به آن کار، کسب رضایت محبوبش امام زمان قرار می دهد. ✅ مرحوم خبازیان 💎یا رب محمد وآل محمد، صل علی محمد وآل محمد، وعجل فرج محمد وآل محمد"💎 🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج‌َ‌واَقِمنابِخِدمَـتِه🌷 🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید 🆔 @eshgheasemani 🌿🌿🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام شبتون مهدوی 🌹14 صلوات🌹 برای سلامتی وظهور اقا بفرسین تا ان شاالله قسمت جدید رو بذارم😊