eitaa logo
🕊️عشـــ❤ـــق‌آسمانے🕊️
15.4هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
39 فایل
#اللهم‌بارک‌لمولانا‌صاحب‌الزمان💚 🔴در آخرالزمان همه هلاک میشوند مگر کسانی که برای تعجیل فرج دعاکنن🌷 #رفیق👈 هر کاری میکنی به نیابت از حضرت نذر سلامتی و فرج مولا کن❗
مشاهده در ایتا
دانلود
•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸°∞°❀🌸❀ •🌸°∞° •🌸° ✨﷽✨ ♥️ ✍ دوست عزیز کپی و ارسال رمان به کانالها و گروها و پیویتون حرااامه❌ بعداز خداحافظی از خانم جون و سکینه خانم به سمت خروجی باغ حرکت کردیم، رضا خواهر زاده ی گلرخ با دیدنمون خودش رو جلوی ماشین انداخت، گلرخ شیشه رو پایین داد پرسید - چیه رضا؟ - خاله منم باهات میام دور دور!.. از حرفش خنده م گرفت، احتمالا گلرخ زیاد بیرون میبره. گلرخ با مهربونی گفت - رضاجونم امروز نمیشه خاله! با دوستم دوتایی میخوایم بریم تو دیگه بزرگ شدی خوب نیست تو جمع خانوما باشی عزیزم. باشه خاله؟ رضا با التماس گفت - خاله بذار بیام دیگه، چرا قبلا میذاشتی! قول میدم اذیتت نکنم - نه خاله! برو اونور کلی کار داریم. عوضش قول میدم برات یه تیرکمون از اونایی که دوست داری بخرم تا فردا که جنگل رفتیم بازی کنی باشه؟ انگار حرفهای گلرخ تأثیر داشت، خیلی زود قبول کرد و از کنار ماشین دور شد. وارد خیابون که شدیم. تقریبا از خونه دور شدیم. گلرخ با شوخی هاش باعث شد از فکر علی آقا و اتفاقاتی که افتاده بیرون بیام. سه تا مرغ بزرگ به همراه ذغال خرید. کمی تخمه و خوراکی برداشت و همه رو حساب کرد. تقریبا تمام وسایل هارو خریدیم، موقع برگشت یه تیرو کمون هم برای رضا خرید. همه وسایل هارو صندوق عقب گذاشتیم، سرعت گلرخ خیلی زیاد بود، دستم رو روی داشبورد گذاشتم و با ترس گفتم - گلرخ خیلی داری تند میری! من دلم نمیخواد به این زودی ناکام از دنیا برم خندید و کمی از سرعتش رو کم کرد - راست میگی یادم نبود مجنون خان بفهمه لیلیش رو اذیت کردم سر از تنم جدا میکنه! هر دو خندیدیم، اما ته دلم بغض دارم - باز که که رفتی تو فکر! بیخیال بابا به قول بچه های خودمون با خودش میاد یا بوی جورابش! البته یادم نبود باید میگفتم یا خودش میاد یا بوی عطرش!!! گلرخ واقعا تو حرف زدن کم نمیاره. بقیه ی مسیر رو با شوخیهای گاه و بی گاه گلرخ ادامه دادیم. اطرافم رو که نگاه کردم درختای سربه فلک کشیده که تو شهر ما خیلی کم دیده میشه اما اینجا هر طرف نگاه کنی پر درخته! هوا کم کم داره ابری میشه روبه گلرخ گفتم - میگما به نظرت فردا میباره؟ - فکر نکنم، گول این ابرارو نخور، حال و هوای شمال کلا اینجوریه. میبینی چند روز ابریه ولی خبری از بارون نیست، ولی اگه بخواد بباره دیگه تعارف نداره یک ریز میباره. به خونه که رسیدیم رضا جلوی در منتظر بود با دیدنمون سمتمون اومد و گفت. - خاله برام تیرکمون خریدی؟. - اره خاله جون، در رو باز کن ماشین رو ببرم تو بهت میدم. رضا کاری رو که میخواست انجام داد و بعداز پارک ماشین، تیرو کمونش رو داد تشکری کرد و با خوشحالی رفت. ذغال ها داخل ماشین موند و بقیه ی وسایل رو داخل بردیم، با دیدن کفش های زنونه ای رو به گلرخ گفتم - مهمون دارین؟ گلرخ با دیدن کفش ها ذوق زده گفت - گلنار اینجاست، چه عجب وارد خونه شدم، با صدای گریه ی بچه گلرخ سریع وسایلها رو زمین گذاشت و با عجله به اتاق رفت. پشت سرش وارد شدم، گلنار با دیدنمون خواست بلند شه که مانعش شدم - بشین عزیزم بچه بغلته. عذرخواهی کرد و همونطور که نشسته بود سلام و احوالپرسی کرد. نگاهم سمت نوزادی که بغلش بود کشیده شد، کلاه سفید رنگی روی سرش گذاشته بودو ازپشت چند تار موی مشکی از زیر کلاه زده بود بیرون، خیلی دلم میخواد بغلش کنم. گلرخ بچه رو بغل کرد و قربون صدقه ش رفت. ✅رمان نذرعشق 1566 پارت هست در دو فصل 🔹فصل اول 866پارته، فصل دوم 700پارت ✅❤️به همراه اموزش 😊 🔴اگه میخوای زودتر از بقیه بخونی و تموم کنی، با پرداخت 40هزار عضو‌ vip شو😍😍 بزنید روی شماره کارت ذخیره میشه👇👇
6037701403767483
بانک کشاورزی مهاجری @Ad_nazreshg ❌❌مهمتر اینکه چه تو وی ای پی رمان رو بخونید یا تو‌کانال عشق اسمانی، اجازه کپی و انتشار و ارسال رمان جاهای دیگه رو ندارید❌❌ ♥️پارت‌اول‌رمان‌ ‌💕👇 https://eitaa.com/eshgheasemani/74667 .... 🚫 •••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈••• ┄•●❥ @eshgheasemani •🌸° •🌸°∞ •🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞‌
🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸°∞°❀🌸❀ •🌸°∞° •🌸° ✨﷽✨ ♥️ ✍ ❌دوست عزیز کپی و ارسال رمان به کانالها و گروها و پیویتون حرااامه❌ - متاسفانه ما متوقف شدیم درباره حضرت نرجس بانو! متوقف به چه معنا؟ به این معنا که ما نباید فقط در حد اینکه فرزند چه کسی بودن و چطور همسر امام حسن عسکری علیه السلام شدن، بدونیم. ما باید درباره این بانو تحقیق کنیم، بانویی که مادر بزرگوار یگانه منجی عالم بشریت هستن! برای نرجس شناسی باید سراغ محتوایی بریم که رشد اندوز باشه که اون محتوا در همین زیارتنامه ی موجود در کتب امامیه هست. پس برای شناختشون حتما زیارتنامه رو بخونین. حالا قبلش من یه تلنگری بزنم و یادگاری از من باشه! اینکه دوستان مقید باشید از طرف امام زمان علیه السلام مادرشون رو زیاد زیارت کنین، این تقید رو حتما داشته باشین در هر جایی که هستین در سامرا و غیر سامرا حتما از طرف پسر عزیزشون حضرت ولیعصر ارواحناه فداه، حضرت نرجس بانوی نازنین رو زیارت کنین که در باطنش تأثیرات و تحفه های زیادیه! دقت بفرمایید چند جمله از زیارت حضرت نرجس رو میخونم که به عظمت مقام و شأن بانو برسیم . حیف که هیچ برگه و خودکاری دم دستم نیست تا مباحث رو بنویسم. تمام حواسم رو جمع کردم تا حرفهای استاد رو خوب یاد بگیرم تا توی کلاسها مطرح کنم.کتاب زیارتنامه رو باز کرد - اول اینکه اشتراکات فراوانی میان محتوای زیارت حضرت نرجس بانو با محتوای زیارت مادر امیرالمومنین علیه السلام وجود داره، یعنی شما که نگاه تطبیقی میکنین تو بعضی از فرازهای زیارت این دو بزرگوار اشتراکات محتوایی رو می بینین که بی دلیل نیست. انگار که از یه شخصیت و صفات داری صحبت میکنی. البته تفاوتهای دیگری هم داره که عزیزانِ اهل پژوهش، بهتر میتونن بهش بپردازن. حالا من یه چندفرازی رو میخونم که شماهم توجه فرمایید. فراز اول رو‌نگاه کردم - السلام علی والدة الامام سلام بر تو که مادر امام زمانی، ببینین دوستان اینجا دو‌وصفه، یه وصف شناسنامه ای و یه وصف معرفتی ! به حضرت عرضه میداریم که امام زمان علیه السلام از وجود مقدس تو متولد شده و تو والد امام‌هستی ! نکته ی مهم اینه مادر حجت الله لازمه که عصمت داشته باشه، خود این تعبیر دلیل بر طهارت تام و تمام وجود مقدس حضرت نرجس صلوات الله علیه هست. جمله ی بعدی خیلی عجیبه، که عرض میکنیم والموعودعة اسرار الملک العلّام... سلام بر تو ای بانویی که به ودیعت نهاده شده است در تو اسرار خدای متعال ! دوتا معنا در وادی امر میتونیم استفاده کنیم یکیش اینکه این اسرار منظور امام عصر ارواحنا فداهه، یعنی امام زمان ودیعت نهاده شده در تو به وسیله خدا! دوم اینکه این اسرار رو غیر از حجت خدا بگیریم، یعنی تو ای نرجس بانو، یه موضوعیتی در این عالم داری یک جایگاه و شأنیتی داری که خدای متعال که الملک العلامه هست اسراری در تو به ودیعت قرار داده!! چون در ادامه زیارت میگیم تو حافظه ی اسرار رب العالم هستی. یا اینکه خدمت به بانو میگیم و الحاملة لاشرف الانام... ببینین وقتی کسی اشرف الانام بشه، اون کسی که اونو حامله بوده دیگه چه شخصیت بزرگواریه! به قول شاعر تو خود حدیث مفصل خوان از این محمل... واقعا این چه جایگاه و چه مقام عالی بلندیست که بانو دارن و ما نمیتونیم وصفش کنیم! کمی سکوت کرد و بعد از نگاهی به کتاب گفت - یه جمله ای در ادامه داریم جمله خیلی عجیبیه! عزیزان این جمله رو به غیر از حضرت زهرا سلام الله علیها برای دیگر مخدرات و امهات اهل بیت نداریم که به خانم حضرت نرجس عرض میکنیم السلام علیک ایتها الرضیة المرضیة... یعنی این جمله بسیار جمله ی بلندیه! میفرمایند که تو در یک مقامی هستی که هم راضیه هستی هم مرضیه! چه تو وی ای پی رمان رو بخونید یا تو‌کانال عشق اسمانی، اجازه کپی و انتشار و ارسال رمان جاهای دیگه رو ندارید❌❌ ♥️پارت‌اول‌رمان‌ عاشقانه ‌💕👇 https://eitaa.com/eshgheasemani/74667 .... 🚫 •••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈••• ┄•●❥ @eshgheasemani •🌸° •🌸°∞ •🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞‌