eitaa logo
کافهـ اخـــلاق ◾
251 دنبال‌کننده
167 عکس
24 ویدیو
9 فایل
🌟 به کافه اخلاق خوش آمدید! 🌟 زمینه کاری: اخلاق عملی و اخلاق کاربردی کافه‌دار: دکتر عبدالله عمادی؛ پژوهشگر اخلاق ارتباط با ادمین: @aemadii برنامه‌های کافه اخلاق: #داستان_اخلاق #فیلم_اخلاق #کافه_گفتگو #میز_کتاب #صدای_فکر #راه_و_روایت
مشاهده در ایتا
دانلود
🌻مادر دوم شنیده بود که هر کس زیر دست نامادری بزرگ شود، کارش زار است! اسم نامادری را که می‌شنید، کوه سنگدلی و بی‌رحمی در ذهنش تداعی می‌شد! اما به یاد آورد که آن زن، به پدرش گفته بود: «اگر با هم ازدواج کنیم، بچه‌های تو عین بچه‌های خودمند. حتی بالاتر؛ از بچه‌های خودم هم عزیزتر! چون آنها مادر ندارند و به مهر و محبت حساس‌تر و محتاج‌ترند.» باورکردنی نبود برایش! به گمانش همه این حرفها از سر احساسات موقت بود! بعدا که رفتند زیر سقف، می‌شود کپی نامادری سیندرلا! هر چند صدایی ته دلش میگفت «بهش نمیاد بدجنس باشه» به صدای دلش توجهی نکرد، به صدای پدرش هم همینطور گوشهایش را بست، چشمانش را هم همینطور.. رفت در فراسوی خیال...... خانه‌ای ساده را دید که مردی با چهار فرزند کوچک در آن زندگی می‌کرد و همسرش فوت شده بود. آن سو تر، زن باوقاری را دید که مرد قصد داشت با او ازدواج کند. چشم دوخت و دل سوخت مدتی صبر کرد تا آنکه .. اولین روزی را دید که آن زن پا به خانه مرد گذاشت و به فرزندان مرد گفت: من نیامده‌ام جای مادرتان را بگیرم ها! من آمده‌ام در خدمت شما باشم. این را که شنید، تازه او را شناخت؛ فهمید او ام‌البنین است؛ مادر دوم بچه‌های فاطمه ✍️ عبدالله عمادی (معین) @abdollahemadi
🌻 دوراهی که یک راه است تعارض اخلاقی زن: تصمیم بر سر خانه‌داری و شاغل بودن یا دوراهی ماندن در خانه یا حضور در اجتماع راه‌حل رهبر: ۱- این یک تعارض واقعی نیست، بلکه تعارض‌نماست. ۲- پس الزامی است که هر دو تصمیم، گرفته شود و مد نظر باشد. این یعنی در اخلاق اسلامی_ایرانی، مسئولیت خانوادگی و اجتماعی، هر دو برای زن مُسَجل است. ۳- اگر مشکلی ایجاد شد که زن نتوانست به هر دو تصمیم عمل کند، ساختارها را باید تغییر بدهند. (بویژه ساختارهای سازمانی) یعنی حل بیرونی و کلان. _______________________________ پانوشت۱: منظور از خانه‌داری زن، در اصل، فرزندداری و همسرداری ست نه پخت‌وپز و بشوربساب. آن کارها موضوعیت ندارند و فقط به قدری که به فرزندداری و همسرداری ربط داشته باشد، وظیفه است. پانوشت۲: متن بیانات ایشان در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۲: اگر چنانچه در این زمینه‌ها تعارضی به وجود آمد، مسئولین کشور هستند که بایستی برای این فکر کنند؛ ... و اگر چنانچه تعارضی با کارهای خانگی زنانه به وجود آمد، باید به یک نحوی این را حل کرد که نه این زمین بماند، نه آن. البتّه به نظر بنده منافات هم ندارند؛ من می‌شناسم بانوانی را که کارهای اجتماعی سنگین داشتند.. چندین فرزند هم بزرگ کردند، تربیت کردند، خیلی هم خوب توانستند این کار را انجام بدهند. بنابراین، اینها منافاتی با همدیگر ندارند. 🖊️ عبدالله عمادی (معین) @abdollahemadi
🌻 یخ سوزان ابتدا گمان کردم مستند «عمامه صورتی»، ایده نو و مشخصی ندارد و صرفا به بیان ارتباط تکراری بی‌حجابی و اعتراض سیاسی پرداخته و نتیجه‌ای جز سرخوردگی و بیخیالی ندارد. اما چند ساعت که آنرا در ذهنم خیساندم، به این فکر رسیدم که گویا خالی از ایده نیست؛ ایده پنهان و جانبدارانه مستند این است که: «باید ابتدا بین قطب‌های دوگانه جامعه- به ویژه آخوندها و غیرمحجبه‌ها- آشتی و گفتگو برقرار کرد تا هر گونه تنش و قهر و ستیز و سوءتفاهم رفع شود، سپس نشست و در بستر آن، برای حجاب تبلیغ کرد و کار فرهنگی ساخت.» برای این ایده، علاوه بر ذکر شواهدی از گشت و آمران به معروف سنتی، یک روحانی شوخ و ریلکس و متفاوت را جلوی دوربین می‌برد تا در متن جامعه حضور پیدا کرده و غیرمحجبه ها او را ببینند و با هم گفتگو کنند. گذشته از اینکه در فیلم، گفتگویی جدی صورت نگرفته اما گویا از نظر کارگردان، نفس شکل‌گیری این ارتباط و دانستن موانع آن مهم است. حاج‌آقا صفری در صفحه اختصاصی خود گفته: «هدف مستند پاسخ به شبهات نبود، فقط خواستیم مردم حرفاشونو بدون هیج ترسی مقابل یک روحانی بگن، خواستیم کمی هم به حرفای مردم گوش بدیم و بذاریم اونا هم حرف بزنند.» اگر ایده فیلم را درست فهمیده باشم، می‌شود ارزیابی کرد و در مجال مفصل سخن گفت که آیا فیلم، در بیان این ایده موفق بوده و یخ سوزن رابطه را آب می‌کند یا خیر! و آیا این ایده از منظر اخلاق اسلامی- به ویژه امر به معروف و نهی از منکر-، درست است؟؟ ✍️ عبدالله عمادی (معین) @abdollahemadi
✾•┈۰۰۰۰۰۰┈••✦❀✦••┈۰۰۰۰۰۰┈•✾ از روز اول دنیا، دهها زن در خلقت من نقش داشته‌اند و تا روز آخر دنیا، دهها زن از نسل من به وجود می‌آیند و انسان به وجود می‌آورند. مادر بودن یعنی نسل‌ساز بودن؛ فقط فرزند بدون واسطه‌ و کمت را نبین انبوه فرزندان با واسطه‌ات را هم در نظر بیاور. حتی اگر یکی از آنها هم فرد مؤثری باشد، تو بوده‌ای که در وجود آن نقش داشته‌ای. مثل فاطمه اطهر که چشمه کوثر شد و مادر نسل پاکان و بزرگان 🥰♥️ بر مادر شیعیان حیدر صلوات تولد پرخیر و برکتش مبارک ,💐 ✾•┈۰۰۰۰۰۰┈••✦❀✦••┈۰۰۰۰۰۰┈•✾ عبدالله عمادی (معین) @abdollahemadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🤱زنانگی بدون مرز نظر شما درباره اخلاق زنانه یا صفات زنانه چیست؟ آیا ورژن زنانه اخلاق با ورژن مردانه اش فرق دارد؟ خب حتما خواهید گفت بستگی دارد در کجا زندگی کنید. اگر در ایران زندگی کنید یا مثلا بانکوک، فرق می کند. هر جایی انتظاری دارد.. . اما رها کن انتظارات را. به پنج نکته توجه کن و بدون مرز، زنانگی ات را زندگی کن: 🟧 قبل از اینکه جامعه و خانواده، شما را زن بدانند، خداست که شما را زن دانست و زن آفرید. پس در ارتباطت با خدا، علاوه بر اینکه بنده بودن و مخلوق بودنت را درمی یابی، زن بودنت را دریاب؛ جامعه به شما نقش «زن» نداده بلکه خدا برایت این نقش را نوشته؛ تو الهه ای، تو جلوه زنانه خدایی، تو زیبای خدایی، تو ریحانه خدایی، تو مادینه جهان خدایی. 🟩 زندگی در حال را بیشتر تمرین کن؛ هرگز غصه آینده نیامدنی زنان را نخور و کاری به اتفاقات تاریخ زنان نداشته باش. چیزی که هست، همین حالاست. «حالا و اکنون». ببین حالا و اکنون در چه زمان و زمانه ای زندگی می کنی. 🟨 فرهنگ شرقی از شما می خواهد زن محتاط یا مطیع باشی. فرهنگ غربی از شما می خواهد جنگجو یا مقتدر و مستقل باشی. شما هر دوی آنها باش. چون هر دوی آنها، وقتی با هم باشند خوبند وقتی بی هم باشند، بد. بدون مرز زندگی کن و فرهنگت را با اخلاقیات خوب بساز. 🟦 هیچ وقت هویت خود را در مقایسه با مردجماعت نبین و نساز. تو زنی؛ یک موجود شگفت و منحصربفرد. اینکه حساب کنی مردها چگونه اند و تو چگونه، یک محاسبه از بیخ غلط است. مردها هر طور که می خواهند باشند. تو زن باش؛ همان زنی که باید باشی. مقایسه با مردان، شما را از دنیای زنانه ات دور، و روح لطیف و شاد زنانه ات را پلید می کند. نه قرار است آنها را شیفته خود کنی نه اینکه از خود برانی. خودت باش. 🟥 جهان، جفت است و زنانگی در کنار مردانگی، جهان را پیش می‌برد. بنابراین، مردانگی را بشناس، بپذیر و به آن احترام بگذار. ✍️ عبدالله عمادی (معین) @abdollahemadi
پرپر شدن هموطنانمان را خدمت همه شما دوستان و مخاطبان عزیز، تسلیت عرض میکنم.🖤 غصه خوردم، دلم شنید و نشست و سپس ایستاد و شد همدست با کلام خدای بالادست دست دشمن همیشه کوتاهست عبدالله عمادی (معین) @abdollahemadi
📲گسترش واقعیتِ زیسته اگر می‌خواهید با سه فناوری جدید و تأثیرگذار روز یعنی واقعیت مجازی، متاورس و هوش مصنوعی آشنا بشید و کلی بازی و هیجان را تجربه کنید، سری به پارک دیجیتال فیض و شهربازی دیجیتال سلام قم بزنید. ما سری زدیم و سری کشیدیم به دنیایی دیگر؛ دنیایی که در آن، می‌توان تجربه‌های واقعی را گسترش داد. یعنی با عینک‌های VR و نرم‌افزارهای AR و واقعیت ترکیبی، قابلیت‌هایی را داشته باشیم که در زندگی کنونی‌مان نداریم. تقریبا همه چیز را می‌شود شبیه‌سازی کرد و با شبیه‌سازی، به اهدافی دست یافت که بدون آن یا ممکن نیست یا خیلی زمان می‌برد. مثلا محیط شبیه‌ساز آسانسور که در VR تجربه کردم، ترسم از ارتفاع را کاهش داد و شنیدم که طی ده مرحله، به راحتی می‌توان ترس از ارتفاع را به طور کامل از بین برد. اساسا دسته‌ای از VR ها برای درمان ترس‌ها طراحی شده‌اند. سایر برنامه‌های آن برای سایر حوزه‌ها؛ در کارگاهی که با مسئول خوش‌اخلاق پارک- مهندس مصطفی ضابط- داشتیم، با گوشه‌ای از کاربردهای فراوان صدها برنامه کاربردی که برای نرم‌افزارهای واقعیت مجازی ساخته شده (شبیه هزاران اپلیکیشن که برای موبایل ساخته شده) در نقاشی، سینما و به طور کلی در هنر، آموزش، خانواده، گردشگری، پزشکی و مشاغل آشنا شدم که هر کدام، می‌تواند دستیار موفقی برای انسان باشد. ۱۵۰ نمونه از این سرویس‌ها را در آزمایشگاه پارک عرضه کرده‌اند که با ساعتی ۹۰هزار تومان می‌توانید از آنها استفاده کنید تا ببینید کدام یک برای افزایش کیفیت زندگی و کمیت درآمد شما مناسب است که بروید در کارش.. البته بخشی از این سرویس‌ها به نرم‌افزارهای هوش مصنوعی اختصاص دارد که نمونه متداول آن، چت‌بات‌هاست. از کاربرد هوش مصنوعی در پژوهش و تربیت هم سخن به میان آمد و به این نتیجه رسیدم که احتمالا در آینده لازم باشد بیشتر روی مهارت خوب پرسیدن، خوب توصیف کردن و تفکر نقاد وقت بگذاریم تا خواندن و نوشتن و جمع‌آوری اطلاعات! از آنجا که ماشین‌های هوشمند، در واقع از هوش انسانی الگو گرفته‌اند، امید دارم زندگی با هوش انسانی و مصنوعی، زندگی بهتری باشد و اعجاز شکوفا نشده انسان را به فعلیت برساند. بشرطی که فرهنگ‌سازی کنیم تا دچار آسیب‌هایش نشویم؛ کاری که مهندس ضابط و تیمش، با اخلاص و جدیت، شروع کرده‌اند. خود chatbot توصیه کرد: «برای جلوگیری از ضرر و آسیب‌ها، شما باید بازی را به صورت معتدل و مسئولانه انجام دهید و از اطلاعات شخصی خود محافظت کنید. همچنین باید از محتواها و رفتارهای نامناسب دوری کنید و به ارزش‌ها و باورهای خود پایبند باشید.» و در آخر، مثل این ربات پرحرف مهربان، میگم امیدوارم که این گزارش برای شما مفید بوده باشد.😊 ✍️ عبدالله عمادی (معین)- ۱۶ دی ۱۴۰۲ @abdollahemadi
این توصیف حاج قاسم است از زبان رهبر در سال ۱۴۰۱. در ادامه می‌گوید: «نگاه کنیم و این خصوصیّات را در خودمان به وجود بیاوریم. اگر نیست، اگر نداریم، این خصوصیّات را در خودمان ایجاد کنیم. واقعاً مسئولیّت‌پذیر باشیم، واقعاً بااخلاص باشیم، واقعاً برای خدا کار کنیم، باصفا و روراست باشیم.» ای دوست، تماشا کن آیینه انسانی آیینه عیان شد در @abdollahemadi
🌻کالا شدن علم افسوس می‌خورم که می‌بینم نزد برخی باسوادها، علم، کالایی است برای رسیدن به پول، برای گذران وقت، برای جبران حقارت درون، برای رسیدن به جایگاه و اعتبار و پُز.. علم، اصالت خودش را از دست داده و آگاهی و دانایی، چیزی جز شعاری توخالی نیست. افسوسم بیشتر می‌شود وقتی به من پوزخند عاقل اندر سفیه می‌زنند و می‌گویند کجای کاری عمو دلت خوش است! .. نه آنها می‌توانند گرد ناامیدی خود را بر پیشانی من بنشانند و نه من می‌توانم نور امیدم را بر دلشان بتابانم. می‌گویند کی سفت گرفته که من بگیرم! کی جدیه که من باشم! کجای کار درست است که کار من درست باشد!؟ این حرفها نشان می دهد خودشان خوب آگاهند که علم را کالا حساب کرده و دارند با آن معامله می‌کنند. یعنی به معامله‌گری خود، آگاهند اما نقش دانش‌مندی آنچنان در قالبشان جا خوش کرده که خودشان هم باورشان شده! چقدر نفس کشیدن در فضای آنها برایم مسموم است.... بهتر است بروم پای درس مفید و صدوق و کلینی نفسی تازه کنم. باید سری به کتاب الحقائق بزنم و حقایقی دریابم. باید با احیاءالعلوم خودم را احیا کنم.. باید درسهای اخلاق کانت و مصباح یزدی را روی میز بگذارم.. به نظرات علمی دوستان صاحبدل دلخوشم.... لااقل اگر چیزی را اشتباه هم گفته باشند، بهتر است از شنیدن کلام کسانی که خودشان اشتباهی‌اند و اشتباهاً در سلک اهل علم ورود کرده‌اند. ویترین آنها با چراغ کلام، آراسته و دکان شان، خالی از محصول مرغوب است. مراقب باشیم وجودمان را به یغما نبرند و چراغ اشتیاق‌هایمان را خاموش نکنند. ✍️ عبدالله عمادی (معین) @abdollahemadi
ایده‌آل ایده‌آله. کسی بدش نمیاد. رؤیاها قشنگند همه دوست دارند. حقایق و آرمان‌ها، هم همینطور ولی ما باید به داشته‌هامون توجه کنیم. ببینیم چی داریم و واقعیت چیه؛ واقعیت، گاهی تلخه و گاهی شیرین. گاهی با ایده‌آل ما همخوانی دارد و گاهی نه. ما نمی‌توانیم همیشه از واقعیت فرار کنیم و به ایده‌آل پناه ببریم. ایده‌آل نباید یک وسیله باشد که ما برای فریب خودمان از آن استفاده کنیم. ما باید با واقعیت روبرو شویم و سعی کنیم آن را بهتر کنیم. ما باید با واقعیت سازگار شویم و آن را قبول کنیم. ما باید از واقعیت یاد بگیریم و با آن رشد کنیم. ما باید از واقعیت لذت ببریم و با آن زندگی کنیم. رؤیاها می‌تواند یک الهام باشد که ما را به سمت بهتر شدن هدایت کند. نه آنکه یک توقع باشد که ما را به سمت ناکامی بکشاند. ما باید توازنی بین ایده‌آل و واقعیت داشته باشیم و از هر دو یاد بگیریم. سخن امام هادی علیه‌السلام را به گوش بسپاریم که فرمود: رؤیاپردازی کم و راضی بودن به آنچه کارت را راه می‌اندازد، عین ثروتمندی است. (بحارالانوار، ج۷۵، ص۱۰۹) ✍️ عبدالله عمادی (معین)- ۲۵/ ۱۰/ ۰۲ @abdollahemadi
📣 نشست علمی اخلاق و هوش مصنوعی 🎙ارائه دهندگان: 🔹 هوش مصنوعی و اخلاق پژوهش : دکتر حسینعلی رحمتی 🔹 شبیه سازی هوش مصنوعی ، واقعیت یا مجاز؟ : دکتر عبدالله عمادی 🔹 فضلیت گرایی و عینک های VR : دکتر سیدباقر میرصانع 🔹 مسئولیت زندگی نازیسته : دکتر محمدامین خوانساری 🗓زمان جلسه: دوشنبه مورخ 02 بهمن 1402 ⏰ ساعت 10 الی 12 🔰مکان برگزاری: قم، پژوهشگاه قرآن و حدیث، سالن جلسات مرکز همکاری های علمی پژوهشگاه قرآن و حدیث @abdollahemadi
▪️خداوند، همیشه بر سر راه کمال انسان، چالش‌هایی را می‌گذارد که با ایمان و عقلش آن را حل کند. ▪️در سال ۱۹۵ هجری قمری، این چالش، فرزند دار نشدن امام شیعه بود که با تولد گل پسر گندمگون شیعه، جوادالائمه، حل شد و برکتی به جان جامعه فتنه‌زده افتاد. به طوری که امام رضا فرمود: لَم يُولَد مَولُودٌ أعظَمُ بَرَكَةً عَلى شيعَتِنا مِنهُ؛ پر بركت تر از او براى شيعه ما به دنيا نيامده است. تولد او، برطرف کننده شک و حیرت بود، برکت او، برای ما تمثال جود شد، حرز او، امان بچه‌های ما شد، و توسل به او، رزق و روزی ما را افزون کرد... ▪️چالش راه کمال شما چیست؟ چگونه آنرا حل می‌کنید؟ ✍️ عبدالله عمادی (معین) پ نوشت: اگر حس نوشتن داشتید، در پاسخ به این سؤال بنویسید و برایم بفرستید. @abdollahemadi
🧔 مرد و مردانه امن‌ترین پناهگاه زنِ جامعه، پلک‌های مهربان مردان است؛ که روی هم بیایند و خیره‌سر نشوند. امن ترین پناهگاه زنِ خانه، آغوش مهربان مردان است؛ که همه وجود آنها را بپذیرد و در بربگیرد. نتیجه اخلاقی: مرد، اگر مهربان و امنیت‌بخش نباشد، نامرد است. روز مرد مبارک و فرخنده باد 🌺🌿 🖊️ عبدالله عمادی (معین) @abdollahemadi
💘لطمه‌ای بر جسد عشق همینطور که داشتم به تنظیمات وُرد، ور می‌رفتم، این سؤال مثل شهاب‌سنگ بر آسمان سرم کوبید که «آیا عشق، غیراخلاقی نیست؟» گُر گرفتم از این سؤال ناگهانی و عجیب به خودم گفتم جدی، مگر نه این است که قریب به اتفاق علمای اخلاق، اعتدال را جزء اصول پایه اخلاق می‌دانند؟ خب طبق این اصل، هر چیزی که از حد اعتدال خارج شود و به تفریط و افراط بگراید، غیراخلاقی است. پس بر این اساس، باید گفت محبت یک فضیلت است اما عشق، به معنای زیاد و شدید دوست داشتن- از آنجا که زیاده روی و افراط در محبت است-، غیراخلاقی است! همان‌قدر که کسی که محبت می‌ورزد، شایسته تحسین است، کسی که عاشق می شود شایسته سرزنش است؛ که چرا داری زیاده روی می‌کنی بابا به اندازه محبت داشته باشی کافیست. سر چرخاندم به تمام تجارب دیده و شنیده ام و تأیید گرفتم که بله، شواهد عدم اعتدال عشق را به راحتی می‌توان در رفتار و حالات عشاق جوان دید که عشق، تعادل برخی ابعاد دیگرِ زندگی‌شان را نیز بر هم زده است. مثلا شب و روز به او فکر می‌کند یا از کارهای دیگرش می‌زند که به او برسد! حتی جالب است که یکی یک جا استوری کرده بود «عاشق شدن، حماقت جذابی‌ست!» شعر «عشق اول می کند دیوانه ات»، بماند.. ناگفته نماند که این باور را از خیلی متأهلان شنیده‌ام که «باید همسر را در حد تعادل دوست داشت نه بیشتر» آنها بر اساس این باور، احساساتشان با همسرشان را تنظیم کرده‌اند و باز ناگفته نماند که خیلی از همسران موفق را دیده‌ام که عاشق سینه‌چاک هم نیستند اما به اندازه لازم همدیگر را دوست دارند. راستش از این استنتاج سریع، هم خشنود شدم هم غمگین. آیا واقعا همینطور است؟ ذهنم ناخودآگاه به سمت قرآن رفت. دیدم اصلا در قرآن، واژه حب و مشتقات آن به کار رفته نه واژه عشق. پس شاید ترجمان آن به اصطلاح «عشق»،- که بعضی ها به کار می‌برند- یک خطای فنی و زبانی باشد. سرم را روی دستم گذاشتم و چشمانم را بستم.. این دیگر چه فکر سمی بود!... آسمان، آسوده باش از بیقراری‌های ما ✍️ عبدالله عمادی (معین) _ ۱۱ بهمن ۱۴۰۲ @abdollahemadi
🎬 معضل «کله‌گنده‌ ها» به هر جای مملکت که سری به نهاد و ارگانی بزنی، متوجه می‌شوی کله‌گنده‌هایی هستند که کل مجموعه (حتی گاهی رئیس رؤسا) از آنها حساب می‌برند و جرأت نمی‌کنند به بالای چشم او یا پر قبای او چیزی بگویند! نه که نگویند! می‌گویند. اما حرفشان به جایی نمی‌رسد. خود مجموعه هم از انتساب آن کله گنده به خود، عزت و اعتبار جمع می‌کند و اموراتش را پیش می‌برد. به طوری که حاضر است کم‌کاریها (بخوانید گندکاری‌ها) ی او را زیرسیبیلی رد کند و نادیده بگیرد. آن کله‌گنده هم به خوبی از این موضوع آگاه است و خرش را چهاراسبه می‌تازد. تا به او اعتراض کنند، عینکش را نوک دماغش می‌گذارد و با خونسردی تمام می‌گوید اگر با این سبک من نمی‌توانید کار کنید، می‌روم!.. آن معترض هم به تته پته می‌افتد که قربان سرتان چاکر سبکتان هم هستیم این ساختمان صدقه سری شما پابرجاست.. بعد، آن کله‌گنده ریشخندی می‌زند و در دلش می‌گوید پس دیگه از این شکرها نخورید. هر دو تیم، صفر- صفر به رختکن می‌روند و امتیاز خود را از بازی می‌گیرند. این چنین است که کارها به خوبی و خوشی با مسالمت تمام می‌شود. این وسط باید یکی باشد مثل عیسی فرهمند (جواد عزتی در فیلم کت چرمی)، با اخلاق رادیکال و دلسوزانه، با دلشوره و جسارت، پته این افراد را بریزد روی آب و از صحنه حذفشان کند. اما روش او همه جا جواب نمی‌دهد و همکاری قانونی نیز باید ضمیمه شود و کار را به نتیجه برساند. در فیلم کت چرمی (که اصطلاحی برای نوعی مهمونی کله گنده فیلم جهت جابجایی مواد مخدر است)، این همکاری توسط نهادهای امنیتی کشور برقرار می‌شود و نهالی که عزتی با جدیت و مجاهدت کاشته را به بار می‌رساند. عیسی، قهرمان فیلم بود اما سوپرمن نبود. جدیت داشت اما گاهی کم می‌آورد. دلشوره و دلسوزی داشت اما خسته و رنجور بود. جسور بود اما ترس داشت. کاری از دستش برنمی‌آمد اما منفعل نبود. باحیا بود اما سیگار می کشید. اینها همه، کارکتر جالبی از شخصیت اول فیلم درآورده بود که به اصطلاح اجتماعی مثبت و گودمن نیست اما تعهد اخلاقی دارد. یکی از رویکردهای ارزیابی فیلمها، اثری است که روی مخاطب و جامعه می‌گذارد. بر این اساس، کت چرمی، به عنوان یک فیلم درام-جنایی (نئو آر) الگویی است که نشان می‌دهد می‌توان از مشکلات و از آدم بدبختای جامعه فیلم ساخت و سیاهی‌ها را نشان داد اما سیاه‌نما نبود. می توان سیاه ساخت حتی نئو آر ساخت اما سیاه نشد. می‌توان گره‌ها را نشان داد اما گره‌گشا بود. نشان داد کارگردان صرفا آینه نیست که بگوید من واقعیت جامعه را جلوی دوربین می‌آورم. بعد، خودش و اغراض پنهانش را پشت سیاهی‌ها قایم کند! بلکه ایده‌پردازی است که توسط ایده‌های خود، نسبت خودش با آن سیاهی‌ها را نشان می‌دهد و به مخاطب عرضه می‌کند. ▪️پی‌نوشت: دیروز فیلم را دیدم. یک فیلم قابل تقدیر از کارگردان جوان؛ حسین میرزا محمدی با بازی قابل تحسین از جواد عزتی. البته شاید برای آنها که دوست ندارند پلان‌ها و سکانس‌ها را خودشان کنار هم بچینند تا نتیجه‌ای بدست بیاورند، کمی گیج‌کننده باشد! در عوض، به اندازه‌ای سریع پیش می‌رود که حوصله سر بر نباشد. ✍️ عبدالله عمادی (معین) _ ۱۲ / ۱۱/ ۰۲ @abdollahemadi
پونه: چرا من هر چی بهت میگم گوش نمیدی؟ عیسی: چون هر چی میگی، از سر ترسه @abdollahemadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این کلیپ برف کرمجگان رو که امروز گرفتم، یاد اثر گلوله برفی افتادم؛ برخی اشتباهات مثل گلوله برفی می‌مونند؛ چون هر چقدر که شخص، ادامه میده بزرگتر میشه. مثلا جر و بحث، اولش فقط سر یک چیز جزئی بوده اما با برخورد اشتباه، کم‌کم تبدیل میشه به پرخاش و دعوا و ...جاهای باریک! یا مثلاً دروغ، که تبدیل میشه به دروغ بزرگتر و بیشتر.. امام علی چه زیبا می‌فرماید: اِحْذَرُوا اَلذُّنُوبَ اَلْمُوَرِّطَةَ؛ از گناهانی که ذره ذره شما را به نابودی بیشتر می‌کشاند، دوری کنید. برخی خوبی‌ها هم همینطوره؛ مثلا توی رشد در مسیر حرفه‌ای، اولش فرد با یه رشد کوچیک شروع کرده و بعد، با هر رشدی، رشد بزرگتر بدست آورده و رسیده به موفقیت‌های بزرگ. اثر گلوله برفی (Snowball effect) یعنی چیزی از حالت اولیه کوچک یا کم‌اهمیت خود به چیزی بزرگتر و مهم‌تر و جدی تر تبدیل شود. مانند زنجیره‌ای از حوادث شر یا زنجیره‌ای از حوادث خیر گلوله برفی، به ما یادآور میشه که کارهامونو، به صورت تکی و تصادفی نبینیم. تمام کارهای ما به هم ربط دارند و روی همدیگه اثر می‌گذارند. ✍️ عبدالله عمادی (معین)- ۱۳/ ۱۲/ @abdollahemadi
آدرس مقاله: فصلنامه دانش انتظامی سمنان، شماره۴۹، بهمن ۱۴۰۲ http://semnan.jrl.police.ir/article_102169.html
کافهـ اخـــلاق ◾
آدرس مقاله: فصلنامه دانش انتظامی سمنان، شماره۴۹، بهمن ۱۴۰۲ http://semnan.jrl.police.ir/article_10216
مقاله جدیدم منتشر شد. الحمد لله. مقدمه‌ای ساده درباره آن عرض کنم: جمهوری اسلامی ایران، خیلی دوست دارد که جامعه اش از نظر اخلاقی امن باشد. به اصطلاح، امنیت اخلاقی داشته باشد. برای این هدف، وظیفه‌ای را به پلیس و به طور خاص «پلیس امنیت اخلاقی» محول کرده است تا با کسانی که امنیت اخلاقی را نقض می‌کنند، برخورد کند. محدوده عمل پلیس امنیت اخلاقی، جرائم اخلاقی است؛ ولی به دلیل سنخ متفاوت مسائل اخلاقی از مسائل حقوقی، خیلی از مردم نمی‌پسندند که پلیس در همه مسائل اخلاقی دخالت کند و با آن همکاری نمی‌کنند. به ویژه با تحولات اخیر، محدوده آن محدود شد. اغلب کارشناسان فرهنگی می‌گویند: رویکرد مقابله‌ای همراه با روش‌های صرفا انتظامی، به جای رویکرد تربیتی همراه با روش‌های اصلاحی، منجر به تأمین امنیت نمی‌شود. برای این کار، پلیس باید خیلی خوب بداند که مردم چه اخلاقی دارند و چطور می‌شود با آنها حرف زد. یک فرضیه هست به اسم «اقناع» که می‌گوید: عامل ادامه یافتن برخی جرائم اخلاقی، برخورد نادرست پلیس با متخلفین و عدم موافقت کلی متخلفین با برخورد پلیس و عدم پذیرش وی برای تغییر رفتار است. پلیس باید بتواند مردم را برای ترک جرم متقاعد کند. این متقاعدسازی یا با اقناع قلبی مجرم همراه است یا آنکه فقط تسلیم و موافقت مجرم برای تغییر رفتار را به دنبال دارد. اگر این فرضیه درست باشد، باید ببینیم که پلیس چطور می‌تواند مردم را قانع کند و چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد که مردم به حکمش گوش کنند و رفتارشان را تغییر بدهند. من در پژوهش «مدل مفهومی پلیس اقناعگر؛ با تأکید بر پلیس امنیت اخلاقی»، می‌خواستم ببینم که پلیس چه نقشی در اقناع مردم دارد و چطور می‌تواند مردم را قانع کند که جرم اخلاقی مرتکب نشوند. به این منظور، مبانی نظری فرضیه را توضیح دادم و با ۲۸ کارشناس امنیت اخلاقی مصاحبه کردم. بعد از کدگذاری مصاحبه‌ها، نهایتا مفهوم «پلیس اقناعگر» در پنج سبک مختلف تعریف و تنظیم شد. 🙏با تشکر از توجه شما 🖊️ عبدالله عمادی (معین) @abdollahemadi
🌐 روز وحی فرزندم، خداوند جهان را سه گونه می‌توانست بیافریند؛ «تمام خیر»، «تمام شر» و «خیر و شر» خداوند جهان را دوقطبی آفرید؛ یعنی خیر و شر در کنار هم. و هر دو را برای آدم اختیاری قرار داد. این جهان، بهترین جهان (نظام احسن) است. چون تک قطبی آفریدن، زشت است؛ اگر همه شر باشد که معلوم است زشتی‌اش. و اگر همه خیر باشد، اصلا معنایی ندارد! چون که خیر در کنار شر خود را نشان می‌دهد و معنا پیدا می‌کند. چنان که تا شبی نباشد روز را کسی نمی‌فهمد و تا ظلمتی نباشد نور معنایی ندارد. * فرزندم از شرهای جهان دلگیر نشو اصل خیر، خود خداست خدا خیرش را با «وحی» به سرزمین انسان فرستاد از آغاز تا تمام وحی، در قرآن هست. از این که زندگی تمام شود نترس، از آن بترس که هرگز آغاز نشود. ✨روز وحی و عید مبعث مبارکت باد ✨ 🖊️ عبدالله عمادی (معین)- ۱۸ / ۱۱ / ۰۲ @abdollahemadi
👥 زندگی کجاست؟ • چه آدمی درون تو زانوهایش را بغل کرده و سیگار می‌کشد؟ • چه آدمی درون تو مچاله شده و خفه خون گرفته است؟ • چه آدمی درون تو بیکار است؟ • چه آدمی سرت را روی پایش گذاشته و موهایت را ناز می‌کند؟ • چه آدمی درون تو درد زایمان گرفته و نمی‌زاید؟ • چه آدمی درون تو آینه‌های روبرویش را شکسته؟ • چه آدمی درون تو زندگی نمی‌کند؟ • چه آدمی درون توست؟ اصلا آدمی درون توست؟ اصلا درون تو، جای زندگی است؟ یا زندگی، فضا و غذایی است بیرون از تو که آنرا می‌بینی و می‌بویی و می‌چشی؟ مثل پرنده‌ای که زندگی جز آب و دانه، جز چوب لانه و جز پرواز بیکرانه مفهومی ندارد. ✍️ عبدالله عمادی معین_ سه اسفند @abdollahemadi
هدایت شده از رادیو فکرت
نهایی. انتخابات.mp3
8.35M
| 🔰 حکمتانه | شماره 123 📻نسبت منافع ملی با انتخابات 🔹در زمان‌های قدیم که حکومت‌ها پادشاهی بوده، مردم کوچکترین نقشی در اداره مملکت نداشتند و باید کاملاً گوش به فرمان اوامر ملوکانه دربار می‌بودند. نتیجه عملی این روش حکومت‌ها غالبا این بوده که منافع حاکمان و پادشاهان تأمین می‌شده و منافع مردم خیر. 🔻شما را دعوت به شنیدن این پادکست می‌کنیم. 🗞سردبیر: دانیال بصیر 📝پژوهشگر: عبدالله عمادی 🎙گوینده:خانم خواجه‌وند 🎨گرافیک: الیاس فلاحتی 📽کاری از تیم تولید فکرت 📎 شماره 122 حکمتانه را اینجا بشنوید. 📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛ وبگاه | فکرت | مدرسه فکرت | رادیوفکرت
نسبت منافع عمومی با انتخابات.pdf
261.5K
فایل پادکست بالا، خدمت شما اندیشمندان ☘️🌹
📨 موضوع: درخواست حضور با سلام و احترام، خدمت فرماندهی کل، امام زمان (دام ظله الشریف) با توجه به طولانی شدن عدم حضور شما در شهر ما، مجبوریم این موضوع را به عنوان یک مسئله جدی مطرح کنیم. از شما خواهش می‌کنیم که با توجه به تعهدات و وظایف خود، حضور خود را در شهر ما تأمین بفرمایید. این موضوع برای ما و برای جامعه محلی، خیلی مهم است و دلایل آن واضح است. قطعا شما از رنج‌ها و فلاکت‌های ما بی‌خبر نیستید. البته شما نیز انتظاراتی دارید که قابل انکار نیست، ما هم انتظار داریم که به زودی شما را در میان خود داشته باشیم. امیدواریم بتوانیم با تأمین انتظارات، روزهای خوب و شهر خوبی را رقم بزنیم. از لطف و مساعدت شما کمال امتنان را داریم. با تشکر ۶ اسفند ۱۴۰۲ عبدالله عمادی معین @abdollahemadi
⛰️لیدر قله درست است که آقا تشریف بیاورند، مشکلات مادی هم برطرف می‌شوند، اما من فکر میکنم اگر ما صرفاً برای رفع مشکلات، امام را بخواهیم و مضطرانه بگوییم فقط خود آقا باید بیاد درست کنه، غلط است! چرا؟ چون اساسا انبیا و ائمه برای سامان دنیای ما فرستاده نشده‌اند. اولین درس انبیا و ائمه، ترک تعلق به دنیاست. آنها آمده‌اند انسان را به قله برسانند ولی دریغ که انسان‌ها حال رفتن به قله را نداشتند و ندارند. حال اگر او را برای دنیای خود بخواهیم، مثل این است که گفته‌ایم بیخیال قله، همین پایین کوهپایه باصفاست! باید درک درستی از رسالت امام در جامعه به دست بیاوریم. تمرین برای کسب مراتب اعلای اخلاقی و معنوی، یعنی تمرین حرکت به سمت قله، یعنی تمرین انتظار، یعنی آمادگی برای درک رسالت امام. ✍️ عبدالله عمادی معین- ۶ اسفند @abdollahemadi
👨‍👦اصالت و اسارت «اصالت»، چیزی نیست که هیچ انسانی بتواند از آن بگذرد و در عین حال، خوش حال باشد. چرا؟ چون هر انسانی لازم دارد در اندرون خودش با خودش خوب باشد. اصیل بودن یعنی فیک نبودن، یعنی به همان چیزی که معتقدی، عمل کنی و فقط به همان سبک و سیاقی که رسیده‌ای، زندگی کنی. خب اصالت، خوب است، فضیلت است اما ظاهراً گاهی به ضرر آدم تمام می‌شود. می‌دانی ضرر اصالت چیست؟ ضرر اصالت آن است که گاهی دیگران نمی‌توانند آن را تحمل کنند و روابط را خراب می‌کند. چرا؟ چون آن دیگران، عادت کرده‌اند با نقش و نقاب زندگی کنند، عادت کرده‌اند متظاهرانه و تصنعی رفتار کنند. آبرو حیثیت بشدت برایشان مهم است. در نتیجه اگر در برابر آنها اصیل باشی، برچسب خودخواه و خودرأی می‌خوری و از تو فاصله می‌گیرند. همچنین آنها سخت، مبادی آدابند و کوچکترین تخطی از آداب و اصول اجتماعی و ارتباطی را برنمی‌تابند. در نتیجه اگر خودت باشی و برخی آداب ظاهری که قبول نداری را به کتفت بگیری، برچسب بی‌ادب به تو می‌زنند. ضرر اصالت، همین انواع برچسب‌هاست و الا آدم‌ اصیل، از تنها شدن ابایی ندارد. اساسا چون خودش را ملزم نمی‌کند که با هر طیف و طایفه‌ای، طبق خوشایند او رفتار کند، تنها می شود و تنها زیست می‌کند. منتها زرنگ باشد، نمی‌گذارد تنهایی آتشی شود که او را بسوزاند! بلکه با آن گرم می‌شود. «اصالت» یعنی فلسطینی که برای ریشه و هویت خودش می‌جنگد و «اسارت» یعنی غاصبی که عبور و مرور و زندگی اصیل‌ها را کنترل می‌کند. ✍️ عبدالله عمادی معین- ۱۶ اسفند @abdollahemadi
سنتی سنت شکن.pdf
470.9K
«سنتی سنت‌شکن» در شماره جدید آشنا، این مطلب از من منتشر شده است. (نگاهی به مواجهه انسان سنتی با دنیا) ممنون می‌شوم چشمان مبارکتان را به آن بیندازید و نظرتان را بفرمایید. آشنا، شماره ۲۲۹، فروردین ۱۴۰۳ @abdollahemadi
ماه رمضان را صمیمانه خدمت همه دوستان خوبم تبریک عرض می‌کنم 💐 گفت شَدَّني في الحُبِّ دَربٌ فیهِ نهرٌ من حَنان کیفَ أحکي عَن حبیبٍ مالئٍ صدر الزّمان یعنی مرا به حرکت درآورد عشق مسیری که در آن رودی از مهربانی وجود دارد. چگونه می‌توانم در مورد محبوبی بگویم که سینه زمان از او سرشار است. 🔹 به رسم همیشگی تفکر در قرآن، در ماه رمضان امسال، ان شاء الله، بحث‌هایی خواهم داشت با موضوع «علاقه‌های انسان». تفکر در باب علاقه و علاقه‌ها، برایم جالب و مهم می‌نماید. امید دارم به اندازه ظرف کوچک زمان و توان خودم، بتوانم از این دریا، آب بردارم. خوشحال میشوم شما هم همراه من بیایید. یا علی مدد🤝 @abdollahemadi