#تذکره_الاولیا #عطار #عطار_نیشابوری
🔴عطارنیشابوری
📖تذکره الاولیاء
✅مردمان سه گروهاند، یکی اُمرا، دوم علما و سوم فقرا؛ چون اُمرا تباه شوند معاش و اکتساب ِخلق تباه شود و چون علما تباه شوند دینِ خلق رو به نقصان نَهد و چون فقرا تباه شوند زُهد و همّت در میانِ خلق تباه شود. تباهی امرا جور و ظلم بُود و تباهی علما میلِ دنیا بُود و متابعت هوا؛ و تباهیِ فقرا ترک طاعت و مخالفت رضا.
➖➖➖➖➖➖➖➖
کانال 🌿فلسفه نظری🌿
@falsafeh_nazari
جدایی دین از فلسفه
.
#محسن_بهرامی
.
مکتب تفکیک(مکتب خراسان)به نگرش خاصی در علوم مذهبی اطلاق میشود،که پیروانش بر تفکیک آموزههای فلسفی از روشهای دینشناسی تأکید
می ورزند.این مکتب فکری، باالهام از آموزههای میرزا مهدی اصفهانی در مشهد شکل گرفت.
گرچه اهل تفکیک با کلیت روش فلسفی وعرفانی در معرفت دینی مخالف میباشند اما در عمل تنها به روش معرفتی ملاصدرای شیرازی میتازند و روش او را موجب انحراف در تفسیر متون دینی میدانند.
ازجمله انتقادات اصلی به شاگردان میرزای اصفهانی (نگاه سیرخطی)آنان به فلسفه اسلامی میباشد. توضیح آنکه این گروه برای فلسفه اسلامی خط سیر تاریخی ترسیم میکنند که از وضعیت ساده و ابتدایی به وضعیت تکامل وپیچیدگی رسیده ودرانتها حکمت متعالیه ملاصدرا به مثابه حرف نهایی فیلسوفان مسلمان میباشد به نحوی که هرکس هرآنچه پیش از ایشان گفته بالضروره باطل میباشد.بنابراین میتوان با تاختن به مکتبِ صدرالمتالهین شیرازی تمام عمارت فلسفه اسلامی رابرسرِ اهلش خراب کرد و کیانِ اسلامی وملتِ ابراهیمی را از لوثِ وجود این ساکنین منحرف وزندیق پاک گردانید!!!!
گرچه با ملاصدرا نظریه وحدت وجود به ثبوت استدلالی ومتقن رسید، وهستی شناسی عقلی اسلامی برهانی گشت،اما در حوزه معرفت شناسی و حتی برخی از سطوح وجود شناسی سخن صدرابه مثابه فصل الخطاب وخاتمیت فلسفه نمیباشد.اینطور نیست که بعداز صدرا همه حکما جبرا تابع قول نهایی آخوند پیرامون وحدت شخصی وجود بوده باشند.حتی شارحین بزرگ حکمت متعالیه مثل حاجی سبزواری از قول نهایی ملاصدرا پیروی نکرده اند،پس گمان اینکه با تاختن بر وحدت شخصی میتوان اقوال همه فلاسفه راباطل کرد، سخنی است گزاف وبی ربط.
گرچه شعار اصلی مکتب فکری این است که(بین حقایق دینی که از طریق وحی الهی نازل میشود با آنچه محصول اندیشه بشری بهشمار میآیدباید تفاوت و تفکیک قائل شویم) اما ظاهرا مراد این گروه از اندیشه بشری،تنها آراء ملاصدرا میباشد.چه اینکه در مباحث معرفت شناسی سعی دارند باتکرار سخنان مشائیونی نظیر بهمنیار و ابوالعباس لوکری، به مصاف حکمت متعالیه رفته وبا استفاده از ادله فلاسفه ای نظیر سهروردی وقطب الدین شیرازی وخواجه نصیرالدین طوسی تیرخلاص رابه اصالت وجود ملاصدرا بزنند.
اما اوج این ماجرا آنجاست که تابعین میرزای اصفهانی گمان میکنندبا کلامی غیراز کلام بشر وسخنی غیراز سخن فلاسفه، زمین فلسفه راشخم زده اند!!حال آنکه در واقعیت امر آنها با تکرار کلمات وعبارات فیلسوفانی دیگر، به سراغ نقدو رد ملاصدرا ونظریات او رفته اند!!
#مکتب_تفکیک
#میرزا_مهدی_اصفهانی
#محمدرضا_حکیمی
➖➖➖➖➖➖
💠کانال 🌿فلسفه نظری🌿
@falsafeh_nazari
صراط_مستقیم.pdf
حجم:
7.2M
📖صراط مستقیم
🔹شیخ محمدحسن وکیلی
✅کتاب «صراط مستقیم؛ نقد مبانی مکتب تفکیک براساس تقریرحجةالاسلام و المسلمین سید جعفر سیدان» تألیف حاج شیخ محمد حسن وکیلی میباشد.
نویسنده، این کتاب را در پاسخ به آنچه خود «نسبت ناصحیح به پاسدار بزرگ مکتب تشیع؛ صدرالمتألّهین» میداند نگاشته است.
گر چه اصل این کتاب تقریر صحیح بیانات صدرالمتألهین دربارۀ «صراط» و تبیین دهها خطا و مغالطه حجةالاسلام و المسلمین سید جعفر سیدان در فهم کلام صدرا است اما بخش عمدۀ کتاب به موضوع چگونگی برخورد با نقل (آیات و روایات) در اصول عقائد و بررسی آیات و روایات در مسأله صراط میباشد.
🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿
@falsafeh_nazari
.
پدرِ تفکیک
.
#محسن_بهرامی
.
بدون شک مکتب تفکیک حاصلِ اندیشه های میرزا مهدی اصفهانی است.به اعتقادایشان فلسفه و عرفان و سایر معارف بشری از پایه با معارف قرآن و ائمه تغایر و تضاد دارند، و از این رو همواره تلاش در جداسازی و تفکیک معارف الهی وحیانی از سایر مکاتب (فلسفه و عرفان و تصوف و..) داشت.
برخی از علمای معاصر،علت مخالفت میرزای اصفهانی با فلسفه وعرفان را ناشی از انگیزشهای روانی ایشان میدانستند.
علامه طهرانی معتقداست که: رد عرفان و فلسفه از طرف میرزا مهدی، در اثر وازدگی نفس و بهواسطهٔ عدم تحمل و عدم وصول در سلوک و از سر کینه بود.(۱)
ایشان بهنقل از سید جمالالدین گلپایگانی که استاد سلوک میرزا مهدی بودنقل میکند که میرزای اصفهانی دارای ظرفیت سلوک نبود ودرنهایت بهدلیل وخامت اوضاع جسمی،روانه ایران شد.
آیه الله سیدجلال الدین آشتیانی بر این باور بود که تلاشها و ریاضتهای فراوان برای فهم مسائل غامض فلسفه و عرفان،آسیبهای جدی بر میرزای اصفهانی وارد کرد و تحملش را نسبت به فلسفه و عرفان از دست داد و به مخالفت با فلسفه برخاست.آشتیانی به نقل از سید هادی میلانی میگوید: ایشان در عرفان سر خورد و به جان فلسفه افتاد(۲)
به اعتقاد مرحوم آشتیانی: پریشان حالی میرزا بر پریشان فکری او تأثیر گذاشته بود.(۳)
سیدجلال الدین آشتیانی در تبیین انگیزه میرزای اصفهانی درتاسیس مکتب تفکیک میگوید:
مخالفت با فلسفه در مشهد برمیگردد به زمان آقا میرزا مهدی اصفهانی. او در ابتدا میرود و همان طریقه آخوند ملاحسینقلی همدانی وآقا شیخ محمد بهاری و آقا سید مرتضی کشمیری را انتخاب میکند.روزه زیاد میگیرد.نماز زیاد میخواند.اذکار و اوراد وارد شده از ائمه را انجام میدهد.مدتی این کار را میکندآقای خوئی برای من نقل کرد، از آقای میلانی هم شنیدم که مرحوم آقا شیخ ابوالقاسم اصفهانی که استاد آقای بروجردی بود میگفت:مرحوم آقا میرزا حسین نائینی پنجاه دینار به من داد و گفت ایشان را به ایران ببر و معالجهاش کن.ما آمدیم شمیران. جایی گرفتیم.پس از مدتی حالش بهتر و سرانجام خوب شد. بعد میرود نزد مرحوم آقا میرزا احمد آشتیانی (از شاگردان میرزای نائینی) و مهمان وی میشود.بعدها آقا میرزا احمد میگفت: شواهد الربوبیه را پیش من میخواند اما فهم مطالب فلسفی برایش بسیار دشوار بود.[میرزای اصفهانی]در ابتدا چنین عقایدی نداشت.اما پس از آن که به اصفهان رفت، کارش به جایی رسید که از عرفان سرخورد و به جان فلسفه افتاد.(۴)
.
منابع
۱_علامه طهرانی، تشابه آراء میرزا مهدی اصفهانی و شیخ احمد احسائی، مکتوبات خطی ص۸۲
۲_آشتیانی، نقدی بر تهافت، ص۴۲
۳_جمشیدی، گنج پنهان فلسفه و عرفان، ص۱۱۹
۴_کیهان اندیشه، ش ۱، پیرامون تفکر عقلی و فلسفی در اسلام، ص۲۴-۲۵
#مکتب_تفکیک
#مکتب_معارفی_خراسان
#میرزا_مهدی_اصفهانی
#محمدرضا_حکیمی
➖➖➖➖➖➖
🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿
@falsafeh_nazari
چند نکته درباره ژان پل سارتر؟
.
#محسن_بهرامی
.
برای پی بردن به فضای فکری سارتر درنظر گرفتن چند نکته ضروری است:
۱_تفکراتِ سارتر در ذیل نگاه اگزیستانسیالیستی بوده واین مشرب فلسفی مربوط به سپهرِ عالم پست مدرن میباشد.
۲_انسانِ پست مدرن از نظم واقتدارِ عقل ابزاری ومعاش که درکی از عالم غیب ومجردات نداردخسته وافسرده شده ودرجستجویی رهایی ازساختارها ونظم خشک تمدن مدرن میباشد.لذا اندیشه اگزیستانس که متاثراز چنین فضای میباشند
اولا: کنشی اعتراضی به نظم وساختارهای مدرنیته دارد.
ثانیا:از عقل فلسفی گریزان ودرجستجویی جانشینی برای آن هستند تا بی معنایی عقلِ ابزاری مدرن را التیام بخشد.
براین اساس برخی از پست مدرنیستها همچون شوپنهاور به عرفانهای شرقی وبودایی ویا هایدگر به فضای ماقبلِ ارسطو وعصر پیش از فلسفه بازگشته اند تا قدری از اندوهِ بی معنایی مدرنیته و پوچ انگاری سوبژکتیویسم بکاهند وبه درک افقی فراتر از اومانیسم نائل شوند.
اما ژان پل سارتر درصدد بازیابی دریافتهای حضوری است.اوتمرکز خود رابر ادراکاتِ باطنی ودرونی انسان قرار داده ومیخواهد مباحثی چون وجود،عدم،حرکت،احوالات نفسانی و..راتفسیرکند.ولی تلاشِ او دراین زمینه به دو دلیل قرین توفیق نیست:
۱_سارتر پایبند به یک دستگاه منطقی_فلسفی نبوده در یک ساختاراستدلالی نمی اندیشد، لذا درتوضیح حصولی وتفسیر عقلانی حضوریات وادراکات باطنی دچار حیرانی وسرگردانی شده است.وبه جای آنکه به تفسیر حالات نفسانی بپردازد صرفاگزارشی متناقض وتوام باابهام از آنها ارائه میدهد.
۲_نفسِ انسان ومراتب وحالات او چون مجردمیباشد از شدتِ وجودی بیشتری نسبت به عالم ماده برخوردارند درنتیجه به ساحت عالم غیب نزدیکترند، براین اساس برای توضیح وتفسیر آن نیاز به یک نظامِ معرفتی وجودی والهی است...حال آنکه سارتر یک آته ایست میباشد واساسا در ذیل نگرش وحدت وجودی ومعرفت الهی قرار نمیگیرد بنابراین ادراکات حضوری انسان برای او به اندازه عالم ماده بی معنا و مبهم میباشد.
عباراتی چون:
(درونم از نوری بی رمق کننده روشن است)
(انبوهی از مسخهای کوچک بی آنکه ملتفتشان باشم درونم انباشته شده)
گویایی سرگردانی و ابهام سارتر در تفسیر وتوجیه مسائلِ وجودی،شهودی باطنی انسان است.
#ژان_پل_سارتر
#اگزیستانسیالیسم
➖➖➖➖➖➖
کانال 🌿فلسفه نظری🌿
@falsafeh_nazari