eitaa logo
فلسفه نظری
2.1هزار دنبال‌کننده
458 عکس
76 ویدیو
69 فایل
🔮شناخت عقلانی پیرامون حقیقت‌ موجودات‌ را فلسفه‌نظری گویند. ✔والحّقُ لایعرفُ الّا بِالبُرهان لابِالرِجال @eshragh1300
مشاهده در ایتا
دانلود
💢به زعم ایشان، ما وفق روحیات عصر وعرفیات تاریخ زیست نمیکنیم.یعنی پارادایم غالب جهان وخودبنیادی انسان است، ولی مااز حاکمیت دین و سخن میگوییم واین سبب تاخیروغفلت تاریخی ماشده. این کلام برمبنای تفسیری خطی از تاریخ بیان شده.براین اساس تاریخ یک سیرتکامل خطی دارد که از مراحل ساده وابتدایی واساطیری آغازشده وبه موازات پیچیده‌تر شدن ابزار تولید، عقل بشر پیشرفت کرده وسیرتکامل رقم خورده، وعصرفعلی به عنوان اوج تاریخ بشر میباشدکه درآن زیست میکنیم وفراروی از آن وخرق ارادی ساحت این عالم غیرممکن است. به زعم ایشان تحقق ادوار تاریخی به نحو جبری است همچنین فعلیت وبسط ذاتیات وارزشها ولوازم عرفی هر دوره تاریخی نیز حائز یک ضرورت تاریخی میباشد، که سایر فرهنگها وملیت‌ها بایدحسب اقتضائات آن دوره تاریخی ولوازم پارادایمی‌اش زیست کنند ورفتار خود را براساس عرفیات حاکم تنظیم کنند.لذا اگر درعصر اساطیر بودیم بایداسطوره‌ای می‌اندیشیدیم واز عقل واستدلال چیزی نمیگفتیم. البته شناخت عرفیات هرعصر مطلبی دیگراست،اما آنچه ایشان میگوید تاکید برنوعی جبر تاریخی است که هیچ مبنای فلسفی وعرفانی ودینی ندارد. امااین تفسیرابهامات زیادی دارد فی المثل باید پرسید نخستین قدمهای که توسط روشنفکران اومانیست قرن هفدهم جهت فراروی ازحاکمیت کلیسا واقتضائات دوران قرون وسطی برداشته شد،آیااز نگاه جناب عبدالکریمی ممدوح است؟یا محکوم؟ آیا رفتارآنها مصداق تاخیر وغفلت تاریخی بوده؟ چرا وقتی دنیای غرب در حاکمیت دین وکلیسا به سرمیبرده،روشنفکران خواهان فراروی ازآن بودند؟چرا تسلیم اقتضائات وروحیات دینی اصحاب کلیسا نشدند؟؟ آیا براساس اقتضائات عصرخویش عمل کردند؟یا درجهت مخالفت باعرفیات حاکم ودرراستای طرح وبسط جهان‌بینی ضددینی با اقتضائات وعرفیات زمان مبارزه کردند؟ بایدگفت تاریخ شامل خرق وانکشافها وبسط‌های پارادایمی است.دربدایت یک دوره، نسبتی وجودی مطرح میشود واوج میگیرد،سپس‌آنتی‌تز آن فعیت یافته وصورت حاکم را خرق میکند وافقی جدید منکشف شده ودوران جدیدی ایجاد میشود. قطعا انقلاب اسلامی قدمی در جهت خرق نسبت اومانیستی عصرمدرن وانکشاف نسبت‌مندی وجودی نوینی در تاریخ بشر می‌باشد.گرچه بسط تفصیلی آن وتاسیس وانشائات ماهوی ایده حکومت دینی زمان بسیاری میطلبد وفعلیتش تدریجی است ودرطول حرکت‌جوهری انسان مسلمان انقلابی صورت میگیرد، اما برمبنای کلام جناب عبدالکریمی رابه سبب طرح افقی نو وارائه گفتمانی جدید نمیتوان متهم به عقب افتادگی تاریخی کرد. 💢اما اوج تهافت‌گویی جناب آنجاست که از طرفی میگوید (مرگ بر کسی که میگوید به نظام سلطه جهان تن بدهیم) و آنرا نفی میکند واز طرفی وجود روحیات بسیجی ومشخصا خلق وخوی افرادی چون را در رفع مشکلات کشور وپیشبرد اهداف انقلابی و استکبارستیز نقد میکند وآنها رامانع میداند. چگونه میشود از لزوم تحقق اقتضائات عالم مدرن و ضرورت رعایت قواعد بازی توسعه و سرمایه داری سخن گفت ولی تحقق این امر را مستلزم تابعیت در مدار نظام سلطه ندانست؟؟ واز طرفی بلافاصله وجود روحیه سلطه ستیز بسیجی امثال در مدیریت سطوح مختلف کشور را نقد کرد؟؟؟ اگر ملاک جناب عبدالکریمی پیشرفت مملکت ونرفتن به زیر یوغ نظام سلطه است که باید گفت این مساله توسط روحیه بسیجی وانقلابی وتقید به همان چهارتا آیه وروایت در کشور محقق شده. وگرنه حاصل تفکر افرادی چون جناب عبدالکریمی که مارا به رعایت قواعد بازی عالم مدرن دعوت میکنند، ظرف سی سال اخیر ومخصوصا طی هشت سال گذشته چیزی جز شکاف طبقاتی وگسترش بی عدالتی وفقروفساد وضربه خوردن از نظام سلطه نبوده. آنچه تاریخ مصرفش درایران به اتمام رسیده تفکر امثال ایشان است که طی چنددهه گذشته سرعت حرکت کشور را به خاطر هماهنگی با دنیا ورعایت قواعد بازی بین المللی کم کرده‌اند. هرکجا عزم انقلابی جهت رفع مشکلات ایجادشد با گوشه وکنایه روشنفکران ونگاه عاقلانه آنها بامحدودیت مواجه شد. ایکاش درعرصه مدیریت اقتصادی و همچنین اندیشه نظام ساز کشور، مدیران وتصمیم سازانی با همان روحیه بسیجی داشتیم. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 💠فلسفه نظری @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔻
1⃣ نه تنها درباب فلسفه سیاست و علم الاجتماع سخن گفته بلکه حجم آثار مکتوب او درباب سیاست بیشتر وکاملتر از آثار است. لذا آنچه منتقد محترم درباب عدم توجه درباب سیاسات واجتماعیات میگوید نشان از بی اطلاعی ایشان از میراث است. بوعلی بحث از اجتماعیات وسیاست را از اقسام دانسته لذا در این باب به تفصیل مطالبی بیان کرده که به نحو اختصار بدانها اشاره میکنم. اول: شیخ الرئیس باموضوع فلسفه سیاست وامور اجتماعی به نحو مستقل شش کتاب ورساله به نگارش درآورده است که عبارتند از: ۱_رسالة في السياسة: در این کتاب بوعلی به بررسی اخلاق وتدبیر منزل پرداخته ودر بخش الحاجة الی السیاسة سبب نیازمندی انسان به تشکیل جامعه و تدبیر سیاسی و تشکیل خانواده را توضیح میدهد و بررسی منشا اموری مثل اصل مالکیت می پردازد. ۲_تدبیر منزل العسکر: کتابی است به زبان عربی درباره ارتش و چگونگی ساماندهی پادگان‌ها و اردوگاه‌های نظامی. ۳_تدابیرالمنازل والسیاسات الاهلیه: ۴_ظفرنامه: ظفرنامه کتابی است از مجموعه اندرزنامه های اخلاقی و سیاسی ایران پیش از اسلام و منسوب به حکیم آن دوره و وزیر انوشیروان ساسانی یعنی بزرگمهر بن بختگان می‌باشد که متن اصلی آن به زبان پهلوی بوده است و فردوسی حکمتهای آن را در شاهنامه به نظم کشیده است. حاجی خلیفه در کتاب کشف الظنون میگوید ظفرنامه قدیمی و اصلی همان است که ابن سینا آن را به فارسی ترجمه کرده. ۵_رساله در عدل پادشاهی: ۶_نصائح الحکماء للاسکندر: موضوع کتاب از این قرار است که جمعی از فیلسوفان که در مسیر اسکندر به طور اتفاقی قرار گرفته بودند او راپند و اندرز داده و نکته‌های در باب سیاست و اجتماع و نحوه تعامل با مردم بیان کرده‌اند که ابن سینا مجموع آنها را در این رساله گرد آورده است. دوم: همچنین بوعلی در دیگر آثارش به نحو موضوعی به بحثهای مفصل درباب سیاست واجتماع پرداخته است...مثلا (1)در کتاب بخش الهیات که مقاله دهم میباشد درباره اخلاق وسیاست سخن گفته است. همچنین در مقاله‌های دوم وسوم فن خطابه از بخش منطق، بطور مستقیم درباب سیاست تحت عنوان (عَقدِ مدینه)بحث کرده است. همچنین در فصل پنجم از مقاله دهم الهیات شفا درباره (جانشین نبی وامام ولزوم فرمانبری از وی و سیاسات ومعاملات واخلاق) نظام سیاسی مورد نظر خود را که به نام نامیده بررسی نموده است. (2)همچنین در کتاب یا و در بخش ریطوریقا یا خطابه کتاب درباره انواع حکومتها ونظامهای سیاسی مانند وغیره بحث کرده است. 2⃣ از جمله انتقادات وارد به دوستان فلسفه پژوه ومخصوصا برخی از محصلین ومحققین این است که درکی از هویت مستقل تاریخی وجوامع اسلامی وحتی تاریخ کشور خودشان ندارند وبا نگاهی که در خوانش تاریخ و فلسفه غرب پیدا کرده اند به سراغ تحلیل وارزیابی سایر امور میروند. گمان میکنند همان روالی که در غرب طی شده، مسیر اصلی تاریخ بوده و سایر ملتها وتمدنها هم همان مسیر را طی کرده اند. حتی گمان میکنند تمام ملتها یک تاریخ ومسیر واحد را طی کرده اند...مثلا همگی دوره‌ای در تفکر اسطوره ای بسرمیبردند آنگاه یونانیها برای اولین بار استفاده از عقل را به بشرگوشزد کرده و فلسفه را درست کردند، سپس فلسفه سیر تحولات مختلف داشته، افلاطون برای بار اول فلسفه را متوجه سیاست وتدبیر اجتماع کرد واین روال تا زمان بوعلی ادامه داشته وبوعلی فلسفه را به مسیر عدم اعتناء به نیازهای انسان برده و این مسیر در تاریخ فلسفه اسلامی شدت داشته واوج بی اعتنایی فیلسوفان  به درد وآلام بشری در ملاصدرا تجلی یافته!!!! واین روال بی بُخاری فلسفه تاالان ادامه داشته است!!! این مدل تحلیل ها بیش از انکه مستند به حقایق تاریخی باشد متکی بر خیال پردازیهای فانتزی وغیر واقعی است...هر گونه قضاوت درباره حکمت اسلامی باید مستند به کتابها ورساله‌های فیلسوفان وحکیمان مسلمان باشد وگرنه دچار مغالطه های فراوان مستشرقان در خوانش وفهم تاریخ تمدن شرق خواهیم شد. 𖤓┅┅┅┅┅┅┅┅┄‌┄‌ 🔸فلسفه نظری ⌜@falsafeh_nazari