✅ درصناعت موسیقی
قدیمیترین آراء فلسفی مسلمانان درباره #موسیقی متعلق به فیلسوف قرن سوم #ابویوسف_کندی میباشد. در نگاه او علم موسیقی همان علم جهان شناسی است. یعنی شناخت موسیقی به مثابه شناخت ساختارهای کیفی وپیشینی جهان میباشد. زیرا موسیقی بازنمود همان آهنگ آسمانی است که در افلاک جریان دارد. بدین ترتیب موسیقی با باطن طبیعت پیوند دارد. زیرا ساختار طبیعت براساس تناسبات اجسام میباشد. وآنچه این تناسب حاکم بر جان طبیعت را محاسبه واندازه گیری میکند #علم_ریاضی است. ریاضی، علم شناخت کمیات است.کمیت دو قسم دارد: متصل(خط_حجم_سطح) منفصل(عدد) براین اساس کمیت که نماد آن اعداد میباشد، بنیان اجسام وطبیعت را تشکیل میدهند وعلم ریاضی دراین تلقی علم شناخت ساختار طبیعت میباشد.براین اساس اعداد صرفا امور انتزاعی ذهنی نمیباشند بلکه ساختارهای پیشینی صورتها وماهیاتی است که در طبیعت مشاهده میکنیم.به بیان دیگر آن حقیقت ملکوتی چنانچه تنزل یافت در قالب اعداد درآمد واز تنزل اعداد، کمیت وامتداد که بنیان جسم است بوجود آمد واز اجتماع وتناسب اجسام، ظاهرمحسوس طبیعت ایجاد شد. لذا علم موسیقی به عنوان صناعت پیوند دهنده جهان سفلی وعالم علوی مطرح میباشد. دراین تلقی موسیقی پیوند عمیقی با باطن عالم واسرار افلاک دارد. موسیقی مطلوب باید با ساختار باطنی جهان پیوند داشته باشد. این پیوند از طریق مطابقت اعداد رمزی با فواصل و وگامهای ساز میسر است. لذا کشف اعداد رمزی به معنای ظهور موسیقی زیبا ومطلوب میباشد. واین کشف از طریق نگاه به افلاک وستارگان و محاسبه فواصل نجومی و تطبیق آن باسیم ساز ولوله صوتی ایجاد میشود. پس موسیقیدان باید به #ریاضیات و #کیهان_شناسی مسلط باشد. موسیقی که با حقیقت مطابق باشد زیباست ولاجرم تاثیر خیر بر مخاطب میگذارد وموسیقی که مطابق باساختار جهان نباشد تاثیرات نامطلوب دارد. پیروان کندی که به علت تاثیر پذیری از آراء #فیثاغورس فارابی آنها را (آل فیثاغورس) مینامید، باهمین روش به موسیقی درمانی میپرداختند. #اخوان_الصفا نقل میکنند که بسیاری از اطبای قرن سوم برای درمان بیماریها از موسیقی درمانی استفاده میکردند. زیرا بیماری براثر خروج طبع از اعتدال رخ میدهد وموسیقی میتواند ازطریق تاثیرگذاری بر طبایع سبب اعتدال مزاج شود.
در نگاه کندی موسیقی صرفا نواختن ساز نمیباشد بلکه نوازنده ساز باید بر حکمت نظری وعلم موسیقی نظری مسلط باشد. زیرا موسیقی قرار است جانِ انسان رابا جانِ جهان پیوند دهد. غرض علم موسیقی کشف اهنگ افلاک است ونوازنده باید روان انسان را با روان حاکم بر طبیعت متصل کند.
#محسن_بهرامی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
💠فلسفه نظری
@falsafeh_nazari
✅ موسیقی کبیر
کتاب #موسیقی_کبیر #فارابی اصلیترین وتاثیرگذارترین کتاب و منبع تمدن اسلامی درباره مساله موسیقی میباشد. این کتاب تغییرات مهمی در نگرش مسلمانان نسبت به موسیقی ایجاد کرد. فارابی مکتب موسیقیای خود رابا انتقادات صریح وجدی نسبت به یونیان و نگرش #کندی و پیروانش مثل #احمد_طیب_سرخسی #اخوان_الصفا و #حسن_الکاتب آغاز کرد. او در مقدمه کتاب موسیقی کبیر باانتقاد از #فیثاغورس و پیروان اودرجهان اسلام که آنها را (آل فیثاغورس) مینامد میگوید: تفکر آنهانسبت به علت پدیدهها و غایت آنها ونحوه ارتباطشان بایکدیگر صحیح ودقیق نبود لذا سخنان خارج از صحتی درباره موسیقی گفتهاند.
فارابی در قدم نخست به تقسیم موسیقی به دوفن #موسیقی_نظری و #موسیقی_عملی میپردازد وبرخلاف کندی، بنیاد موسیقی نظری را نه بر جهانشناسی فلسفی بلکه بر موسیقی عملی میگذارد و اساس موسیقی عملی رابر #تجربه بنیان مینهد. به اعتقاد وی فرد محقق در علم موسیقی نظری، نباید موسیقی را از دل ریاضیات ورصد ستارگان وکیهانشناسی بیرون بکشد بلکه باید به (دستِ نوازندگان) عصرخود نگاه کند واز عمل نواختن ابزار موسیقی توسط نوازندگان، علم موسیقی را استخراج کند. براین اساس مبنای موسیقی بر تجربه میباشد. لذا فارابی توضیحات مفصل مربوط به استقراء وتجربه را در کتاب موسیقی بیان میکند نه در کتاب فلسفه ومنطق.
فارابی دربیان چیستی موسیقی به بیان نوعی انسان شناسی میپردازد.او میگوید انسان مانند سایرموجودات دارای آواهای پیشازبانی است که برای بیان احساساتش از آنها استفاده میکند. این آواها تحت تاثیر تصرفات قوه عاقله بخشی تبدیل به زبان میشوند، وبخشی تبدیل به موسیقی. این تبدیل بر مبنای منطق ذهنی انسان است.لذا ریشه تمام زبانها وآواهای موسیقی یک ساختار وبنیان مشترک است.به عبارتی ریشه موسیقی نه در حرکات افلاک وکواکب که در نهاد عقلانی_منطقی انسان نهفته است.
از همینجا یک قطع ارتباط بین موسیقی وافلاک رخ میدهد.به عبارتی فارابی موسیقی را ازآسمان به زمین میآورد.
کندی اعتقاد داشت که موسیقی مبتنی بر حیث کیفی ومجرد عالم است لذا ملاک خوش آوایی وزیبایی موسیقی تطابق آن با نوای باطنی افلاک است.اما فارابی حیث فراطبیعی موسیقی رانفی کرد وآنرا کنشی طبیعی_انسانی معرفی کرد.دراینجا این سوال مطرح میشود که ملاک خوشآهنگی وزیبایی موسیقی از نگاه فارابی چیست؟؟ فارابی ملاک فوق را مانندکندی، مطابقت نمیداند بلکه معیار زیبایی موسیقی را شنوایی وادراک انسان معرفی میکند. به عبارتی او ملاک موسیقی زیبا را انسان میداند نه حیث افلاکی وباطنی طبیعت. او تاکید میکند که این خوشآهنگی نسبی است وبرای همه یکی نمیباشد. او برخلاف کندی وپیروانش اعتقاد داشت موسیقی پیش از شنیده شدن هیچگونه تاثیری ندارد، اینطور نیست که موسیقی به نحومستقل درافلاک درجریان باشدوانسان چه آنرا بشنود وچه نشود دارای آثارباشد. موسیقی به نسبت ادراک انسانی دارای تاثیر است. ومحور این ادراک بشری قوه #متخیله میباشد. #تخیل در فلسفه اسلامی فعال میباشد و انفعالی نیست. یعنی از نگاه فارابی موسیقی ابزار تاثیر گذاری نفس انسان بر سایرنفوس است. نه آنکه نوایی افلاکی باشد که بشر در مقابلش صرفا منفعل است.
نقل است که فارابی بر بالین فرد بیهوش حاضر شد، آهنگی نواخت واو رابه هوش آورد.
#محسن_بهرامی
➖➖➖➖➖➖➖
💠فلسفه نظری
@falsafeh_nazari