eitaa logo
استاد محمدحسین فرج‌نژاد
15.3هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.4هزار ویدیو
70 فایل
👈مؤسسه فرهنگی رسانه‌ای استاد محمدحسین فرج‌نژاد با موضوعات: دشمن شناسی - جنگ رسانه‌ای - جنگ شناختی - نقد فیلم و انیمیشن مدیر کانال: @admin_eeita معاونت آموزش: @Amoozesh_resaneh فروش کتاب: @tabib_14 شبکه‌های اجتماعی: https://zil.ink/farajnejad
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸 پیام تسلیت حضرت آیت الله حسینی بوشهری در پی درگذشت استاد محمد حسین فرج نژاد 🏴 انا لله و انا الیه راجعون ▪️خبر تلخ و غم انگیز درگذشت فاضل جهادی و زمان شناس مرحوم مغفور استاد محمد حسین فرج نژاد (رحمة الله علیه) به همراه همسر و فرزندانش در سانحه تصادف موجب تأسف و تألم بسیار گردید. ▪️آن مرحوم بیش از 20 سال از فعالان عرصه فرهنگی به ویژه بحث‌های رسانه‌ای و نقد فیلم در حوزه انقلاب اسلامی بود. ▪️اینجانب ضمن عرض تسلیت به بازماندگان، شاگردان و همکاران آن مرحوم، از درگاه ایزد منان برای آنان، غفران الهی و برای بازماندگان صبر جمیل و اجر جزیل مسئلت می‌نمایم. سید هاشم حسینی بوشهری رییس شورای عالی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم @farajnezhad110
«و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله و الله رؤوف باالعباد» فقدان پژوهشگر توانا،محقق دقیق،اندیشمند بزرگ و فعال انقلابی جناب حجة الاسلام والمسلمین دکتر محمدحسین فرج نژاد، حقیقتا ثلمه‌ای بر پیکره فعالیت‌های فرهنگی است،که پر نشدنی خواهد بود. عمده دغدغه ایشان در مدت آشنایی من با این عزیز سفر کرده،روشنگری از فعالیت‌های صهیونیستی و شبکه‌ها و برنامه‌های دشمنان جامعه اسلامی و دینی بود که تأثیر مخربی را بر سینه اجتماع به خصوص قشر جوان گذاشته، که در این امر توفیقات بسیاری را داشت و مابقی را با رفتنش از میان ما بر عهده دوستان و شاگردان و همکاران گذاشت. مشاوره‌ها و تحلیل‌های دقیق این استاد مخلص بسیار کارگشا بود و هرگاه با او صحبت می‌کردیم یا جلسه‌ای داشتیم گویا از دل‌های ما غم زدایی می‌کرد و انرژی مثبتی را القاء می‌نمود.. امید آنکه خداوند ایشان را همنشین سفره ائمه اطهار علیهم السلام قرار دهد و آن به آن بر درجاتش بیافزاید. والسلام علیکم ورحمة الله. سید محی الدین حسینی. مدیر موسسه عقیله عشق علیها سلام @farajnezhad110
پیام تسلیت جناب آقای مهدوی ارفع به مناسبت ارتحال مرحوم فرج‌نژاد انالله و انا الیه راجعون درد را چگونه باید تحمل کرد و این غم را کجا ببریم مردی بزرگ، مخلص و موثر، صهیونیسم پژوه بنام و استاد برجسته سوادرسانه‌ای کشور، دکتر محمدحسین فرج‌نژاد باید همسر و سه فرزندش را با موتور سیکلت جابجا کند! پس از پایان دعای عرفه در حال بازگشت به منزل محقرش در پردیسان با خودرویی تصادف کند و خودش، همسرش و سه فرزندش جان بدهند و آقایان در خانه‌های امن و راحت و در حال ساختن قصرهای بظاهر علمی و پژوهشی و نیمه‌فعال و طلاب باسواد و انقلابی در اوضاعی این چنین! چه کسی پاسخگو خواهد بود؟ خدایش رحمت کند که عاش سعیدا و مات سعیدا این مصیبت را به بازماندگان بزرگوارش و دوستانش تسلیت عرض می کنم. @farajnezhad110
با رفتنت همه‌ی ما یتیم شدیم... اشک، توان قلمم را گرفته است، چه کنم؟ آیا می‌توان از استاد عشق چیزی ننوشت؟ یک عمر سکوتِ تو بغضی شده در گلوی من، هر لحظه‌ای که با شما بودم دریایی از معرفت و عشق بود، استادِ عزیزم، پدرِ مهربان با رفتنت همه‌ی ما یتیم شدیم، هیچ‌گاه یادم نمی‌رود که پس از فوت پدرم چگونه من را دلداری می‌دادید و من را به ادامه دادن مسیرهای پژوهشی و علمی دل‌گرم می‌کردید. حسین جان! بعد از شما چه کسی با شوخی و خنده در دل حجم عظیمی از کارها به من بگوید باید «مرد بشوی!»، پس از شما با چه‌کسی حرف دل بگویم؟ هرگاه از ناملایمات زندگی خسته می‌شدم فقط شور و نشاط شما بود که توانی دوباره به من می‌داد. استادِ عزیزم، هم‌اکنون که تو نیستی و من این حجم از خاطرات را می‌بینم آتش دلم گداخته‌تر می‌شود، حسین جان، مثل شما کم‌تر تکرار می‌شود، یادم نمی‌رود که در یک سال گذشته بیش از ده بار به ما می‌گفتید پس از من راه من را ادامه بدهید، نگذارید کارها روی زمین بماند... اما راه شما توفیقی بود که نسیب کم‌تر کسی می‌شود. بارها در کنار شما بودم در جلسات متعدد بحث‌های تخصصی مطرح می‌شد همه‌ی اساتیدی که یک عمر در آن حوزه زحمت کشیده بودند شروع به سخن گفتن می‌کردند و هنگامی که شما پس از نگارش تمام نکات اساتید بحث را جمع‌بندی می‌کردید آنچنان مسلط ورودِ به بحث داشتید که کأنه طی عمر با برکتتان فقط این علم را آموخته‌اید و ممحض در آن بوده‌اید. چه بگویم! چه بگویم از استادی که در دل شب پس از ساعت‌ها کار و مشغله طولانی آنچنان بحث‌های علمی را مطرح می‌ساخت و با شور و نشاط از پروژه‌های متعدد سخن‌ می‌گفتید که انگار اولین ساعات کاری بود. چه بگویم از استادی که که با تمام مشغله‌های کاری، وقتی را برای مستبصرین سیستانی می‌گذاشت، دغدغه‌ی خانواده‌های فقیر را داشت و با تمام وجود وقتی را مجزا برای تربیت فرزندان و خانواده اختصاص می‌داد... استاد عزیزم، هنوز رفتنت را باور نکرده‌ام، حسین جان! آخرین دیدارمان 29 تیرماه بود و چه حرف‌های گوهر باری گفتی و رفتی، ظهر که پس از نهار با صفایی که در جمع ما بودی و رفتی به دوستان و رفقا گفتم، انگار دنیا برای استاد کم است! دنیا دیگر تاب و تحمل وجود با عظمت تو را نداشت.... ✍️مجید رحیمی @farajnezhad110
انالله و انا الیه راجعون خبردرگذشت نخبه تبلیغی و مدیریتی حوزه علمیه قم و از اعضاء شاخص طرح شهید بیاضی زاده، فاضل ارجمند دکتر محمد حسین فرج نژاد به همراه خانواده مظلومش، باعث تأثر و تألم گردید. خداوند ایشان را با شهدای مدافع حرم محشور فرماید. از این رو به بازماندگان ایشان تسلیت عرض کرده و از درگاه حضرت حق غفران الهی برای آن مرحومان و سکینه و آرامش الهی برای بازماندگان را خواستاریم. حسین فولادی - حسن بهاری قراملکی طرح شهید بیاضی زاده 31 تیرماه 1400 @farajnezhad110
👌یادش بخیر در دهه هشتاد، مرحوم حجت‌الاسلام دکتر فرج نژاد، این بدون هیچ چشمداشت مادی، در تألیف کتاب «دست پنهان» (درباره بدعت قمه‌زنی) و چند محصول دیگر همکاری نزدیکی با مؤسسه فخرالأئمه علیهم‌السلام (واحد پژوهش هیئت محبین اهل بیت علیهم السلام) داشتند. ان شاءالله به برکت این ایام مبارک، خداوند متعال ایشان را (که به همراه خانواده، بعد از مراسم دعای عرفه با موتورسیکلت در حال بازگشت به منزل محقر خود در پردیسان بودند) با اهل‌بیت طاهرینش محشور فرماید. @farajnezhad110
انجمن های علمی حوزه درگذشت مرحوم فرج نژاد را تسلیت گفت 🏴 انالله و اناالیه راجعون ▪️درگذشت جناب حجت الاسلام و المسلمین فرج نژاد،عضو هیأت مدیره انجمن رسانه و فضای مجازی و همسر و سه فرزند ایشان در سانحه شب عید قربان، در بلوار الغدیر انجمن های علمی حوزه را در اندوهی جانکاه فرو برد. ▪️ایشان از فعالان کارآمد و مسوولیت شناس رسانه و فضای مجازی بود.درگذشت این سرباز ارزشمند حوزه را به امام عصر«ع»،حوزه های علمیه، انجمن های علمی حوزه، دوستداران و شاگردان و بویژه خانواده داغدیده ایشان تسلیت می گویم و برای آن مرحوم و همسر و فرزندانش،آمرزش و مغفرت الهی را آرزومندم. رحمة الله علیهم رحمة واسعه و سلام علیه یوم ولد و یوم مات و یوم یبعث حیا عبدالرسول هاجری دبیر انجمن های علمی حوزه ۳۰،تیرماه،۱۴۰۰ @farajnezhad110
امشب هنوز بچه هام چیزی نخورده بودند.... شب سیزدهم ماه رجب بود شب ولادت مولا امیرالمومنین علیه السلام حدود یک سالی بود که به عنوان مشاور موسسه عقیله عشق علیها سلام از راهنمایی ها و تحلیل های بسیار دقیقش استفاده می کردم و در این مدت حتی کمترین مقدار پولی را از ما نپذیرفت و من می دانستم اگر قصد درآمدزایی از سواد و توانایی‌اش را داشت جزء افراد بسیار سرمایه دار بود اما اهمیت تحقق اهدافش برایش کجا و بند دنیای پوچ و خالی شدن کجا؟ برای اینکه کمی از خجالتش بیرون بیاییم خودش و خانواده‌اش به همراه خانواده دیگر دوستان را برای شام دعوت کرده بودیم به من گفت: بیا باهم دیزی بخوریم من این حال سنتی دیزی را دوست دارم و برای فرزندانش هم غذای مورد علاقه خودشان را سفارش داد. من و او دیزی خوردیم و عجب غذایی دلنشینی بود در کنارش. گهگاهی هم از غذای خودش لقمه می گرفت و به فرزندانش می داد و با خنده می گفت این غذاست !کیف کنید این چیزهایی که شما می خورید که غذا نیست. ساعت یازده و نیم شب بود نشسته بودیم کنار هم به من گفت:یک فقیری می‌شناسم که حقیقتاً محتاج است نون شب ندارد بخورد تازه توانستیم برای او بخاری بخریم در فصل سرما تو خونه اش بخاری نداشت. تو پولی برای فقرا داری که به او بدهیم؟ اتفاقاً من از جایی یک مقدار پولی دستم بود و کمی بسته غذایی. وقتی به او گفتم فوق العاده خوشحال شد و گفت همین امشب بریم؟ گفتم ساعت ۱۲ شب؟ گفت: بریم سید بریم. خودش و خانواده‌اش و ما همه باهم سوار ماشین من رفتیم . نمیدانم کجا بود منزل آن شخص اما می‌دانم به قدری مکان پرتی بود که خود ایشان هم به سختی توانست آنجا را پیدا کند. یادمه که چند سیخ کباب هم برای بچه های آن خانواده گرفت و به اتفاق خانواده ها رفتیم دم منزل آن شخص. گفت دوست دارم بچه هام از الان ببینند که مردم ما تو چه شرایطی زندگی می‌کنند که هم درسی برای خودشان باشد و هم درد فقرا را ببینند و هم زندگی خودشان را خوب بدانند و گله نکنند. وقتی رسیدیم در خانه آن نیازمند تا در زدیم و آمد دم در و نگاهش به من و دکتر افتاد اشک از چشمانش جاری شد. گفت: امشب هنوز بچه هام چیزی نخورده بودند و بچه ها هم غذاها را گرفتند و خوشحال دویدند داخل خانه. من این کار را مدیون او هستم و همچنین از دوستان خواستارم تا اگر کسی آن شخص و خانه او را می شناسد به من معرفی کند تا این حرکت زمین نماند و اهل آن خانه ناامید نباشند. سید محی الدین حسینی @farajnezhad110
ای اهل حرم میر و علمدار نیامد.... خداحافظ فرمانده گمنام @farajnezhad110
إِنَّا لِلَّٰهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ رحلت استاد انقلابی، پژوهشگر خستگی ناپذیر، فرهیخته‌ٔ حوزوی و مرد بی قرار مبارزه با صهیونیسم جهانی جناب مستطاب آقای حاج محمد حسین فرج نژاد، ضایعه‌ای بزرگ برای جریان سلامت و سبک زندگی اسلامی بود؛ چرا که مجاهدت‌های علمی ایشان نه تنها در رسانه، هنر و اقتصاد تحول آفرین شد، بلکه عرصه فلسفهٔ طب را نیز در نوردیده و از پیشگامان نگاه نو به سلامت گردید. فعالیت‌های متنوع علمی اما هدفمند و اثرگذار در بسترسازی برای تمدن اسلامی، از دست آوردهای آن دانشمند متعهد است که در پیشگاه حضرت حق تعالی، مورد رضایت خواهد بود. ستاد راهبری سلامت و سبک زندگی اسلامی حوزه‌های علمیه که در فقدان ایشان، غم فراق یکی از اعضای ثابت قدم خود را تجربه می‌کند، ضمن عرض تسلیت به بازماندگان، دوستان، همکاران و شاگردان آن مجاهد نستوه، از درگاه خداوند متعال برای ایشان و اعضای خانواده شان، غفران، رحمت و رضوان الهی و برای بازماندگان، صبر جمیل تقاضا می‌نماید. محمد جواد مسعودی نیا دبیر ستاد راهبری سلامت و سبک زندگی اسلامی حوزه‌های علمیه @farajnezhad110
دیشب وقتی فهمیدم چیشده و چندساعتی پای لپ تاب دنبال این میگشتم که چه اتفاقی افتاده... وقتی هرچی جلو می رفتم اشکهای توچشمم نمی ذاشت دیگه بتونم چیزی رو بخونم یکهو صداش تو گوشم اومد... نن جون من می گفت بچه بجای اینکه بشینی بالا سر من گریه کنی ها بلند شو یه کاری بکن به درد قیامتت بخوره توهم یه روز میری بیچاره... با اشک خندم گرفت... راست می گفت همه یه روزی میمیریم.. اما چجوری... آیا مثل استاد همه دلتنگمون میشن.. همه میگن کاش فلان دوره رو هم با ایشون گذرونده بودم بیشتر یاد میگرفتم... یکی از شاگردان ایشون در دوره های سواد رسانه ای @farajnezhad110
تسلیت کربلایی محمد حسین پویانفر به‌مناسبت درگذشت استاد محمد حسین فرج‌نژاد @farajnezhad110
دوستان و همراهان عزیز نماز شب اول قبر به نیت استاد محمد حسین فرج‌نژاد به همراه خانوده محترمشان قرائت بفرمایید. محمدحسین ابن علی خدیجه بنت محمدرضا علیرضا ابن محمدحسین محمدرضا ابن محمدحسین مطهره بنت محمدحسین @farajnezhad110
🔳 قسمت من بود تا لباس آخرت را به تن کنم حالی برای نوشتن نیست اما یک بند از من برای تو به اصرار ... ▪️ خیلی سخت است که آخرین دیدار با را در غسالخانه داشته باشی، آخرین تصویر از پیکرت را نگویم، بوی خونت را چه کنم؟ روی سربند علی رضا یا زهرا نوشتم و روی سربند محمدرضا یاحسین ▪️ خودت گفته بودی که فرزندانت را برای شهادت در راه اسلام و انقلاب تربیت می‌کنی، چگونه این تصویر را فراموش کنم که روی کفن‌ات با ماژیک مشکی یادگاری بنویسم و امروز وصیت می‌کنم که همان یادگاری را روی کفنم بنویسند تا شاید نشانه‌ای باشد تا در سرای دیگر پیدایت کنم و یک بار دیگر بگویی حاج اصغر آقا مرد شو تا جانم آرام گیرد که دیگر میلی به ماندن ندارد. ▪️ مشهد که بودیم، بعد از افطار به اتاقم آمدی و وقتی دیدی برای افطار و سحری به توصیه‌ات عمل نکردم و هندوانه نگرفتم، چه پس گردنی زدی که خودت گفتی، به هیچ کسی نزدی، آخرش برای اینکه از دلم دربیاوری تا صبح برایم از ضرورت انقلابی بودن گفتی و ازم خواستی حلالت کنم، حلالت نمیکنم تا شاید بهانه‌ای شد تا دم پل صراط دیدمت و دستانت را بوسیدم. ▪️روزی که اولین سیاهه را به نام یادداشت به تو دادم، بود، چقدر از نوشته‌ام تعریف کردی، اما جلسه بعد با دو صفحه پاورقی و اشکال، نوشته‌ام را تحویل دادی و گفتی که می‌توانم. ▪️ چقدر برای ازدواجم تلاش کردی، برای همسرم تو از سختی‌های زندگی با من گفتی و همین جمعه بود که وسط مراسم عروسی، تو به امیررضا گفتی که کِل بکشد و بچه‌ها را تشویق کردی که دست بزنند، حالا چگونه دوباره این فیلم‌ها را ببینم. ▪️ خسته‌ام استاد! چرا که دیگر پناهی ندارم. شاید بنده خدا، علی اصغر سیاحت هویدا @farajnezhad110