هدایت شده از اطلاع رسانی گسترده حرفهای
🔹اگر مدام افسرده ای و خاطرات
گذشته، رو مرور میکنی، یکبار
عضو جمع ما باش!!!
♦️اگر خجالت میکشی تو جمع حرف بزنی
اگر اعتماد به نفست پایینه 😢
روزی ١٠ دقيقه فقط وقت بزار👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2100035738C3405090fa4
به شــــدت تــوصیه میکنم حتمـــا عضـــو شوید💎👆🏻
هدایت شده از تبلیغات غذای خیابانی
🌺از تهدل نیتکن به امام جواد (ع) فکر کن آمادهای ؟
بزن روی حــرز چیزی بهت نشون میده که باورت نمیشه 😍👇 👇👇
🌺
🌺 🌺
🌺 🌺
🌺
🌺 🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🌺 🌺
🌺 🌺
🌺 🌺
برای رونق کسبوکار، زیادشدن رزق و روزی، جلوگیری از چشمزخم و بسیاری از بلاها بیایه پیشنهاد براتدارم😊
هدایت شده از دوتا کافی نیست
#تجربه_من ۶۰۳
#فرزندآوری
#زایمان_طبیعی_بعد_از_سزارین
#سبک_زندگی_اسلامی
#ساده_زیستی
#قسمت_دوم
پسرم محمد کاظم سال ۹۳ همزمان با سربازی همسرم و تابستان اولین سال دانشگاهم، به روش سزارین به دنیا آمد. نبود تجربه و ترساندن کادر پزشکی از دیر شدن تولد بچه علت سزارین بود.
الحمدلله بچه روزیش رو هم با خودش آورد
و زندگی ما بیش از پیش شادتر شد. شاد به معنی سخت نگرفتن و از هر کار و تجربه ای خاطره خوش ساختن و لذت لحظه رو بردن....
تونستیم یک ماشین دست دو بخریم و همسرم الحمدلله شغل مناسبی پیدا کردن، منتها در شهر غریب و دور از پدر و مادر
که الخیرُ فی ماوقع
درسته از خانواده ها دور شدیم اما این دوری باعث شد تا در تربیت فرزند استقلال بیشتری داشته باشیم.
به هرحال نوه مغز بادوم هست و پدر-مادربزرگا کمتر از گل بهش نمیگن و به آه اون بندن که چی میخواد فراهم کنن😄 و خوب اون جایی که بچه باید محرومیت میکشید، کار رو سخت میکرد.
از طرفی به قول همسرم رشد در غربت هست
و با اتمام سال آخر دانشگاه، و البته همکاری اساتید در زمانبندی امتحانات و پاس دروس، با وجود بودن شغل، خواستم خانه دار بمانم و فرزندم رو بزرگ و براش خواهر-برادر بیارم.
پسرم الحمدلله قبل یک سالگی راه افتاد، عین بلبل و فصیح صحبت کرد و میکنه، اگر همه از دندان درآوردن بچه هاشون مینالیدن ما اصلا نفهمیدیم کی دندون درآورد و واقعا خدا رو پشتیبانم حس کردم.
نمی خواستم پسرمم تک باشه چون والدین هرچقدرم همبازی باشن جای همبازی هم سن و سال و تعاملات کودکانه رو نمیگیرن👧👦
و اینکه نان آوری رو بر عهده پدر خانواده میدیدم و میبینم😌 حالا ممکنه یه کم رفاه کمتر بشه که با خلاقیت و ابتکار عمل، کمبودها رو میشه برطرف کرد.
در حال حاضر، کارهای فرهنگی پاره وقتِ مردمی، فقط جهت احساس مسئولیت در این برهه زمانی، با همکاری و همراه نمودن همسر و فرزندان، کم و بیش انجام میدم.
پسر دومم و عضو چهارم خانواده، محمد مهدی
با تفاوت سنی ۳ سال به روش طبیعی با کمک خانم دکتر آیتی در مشهد با دعای خیر امام رضاجان (ع) بدنیا اومد.
هیچ کاری بی سختی نیست اما نشد نداره، از قدیمم گفتن در دروازه رو میشه بست اما دهان مردم رو نه.❌
پس طبیعتا منم کلی حرف پشت سرم بود که بعد سزارین میخواد طبیعی باشه و خرج و مخارج و سفر برای زایمان به شهر دیگه ووو.. .
ولی از یک گوش میشنیدم، از آن یکی در میکردم😄 (هرچند ۹ ماه از تصمیم ما کسی خبر نداشت و همون یکی-دو هفته آخر مطلع شدن) چون تصمیمم عاقلانه و برنامه ریزی شده بود نه دل هوایی و الکی، پس خودم رو نباختم و با توضیحاتم(معمولا ما تو خانواده سر مسائل با همسرم گفت و گوی منطقی داریم)، همسرمم پشتم بودن.
بعد تولد محمدمهدی به خانه دلبازتر و بهتر و البته قیمت مناسب تر رفتیم و سفرهای معنوی و تفریحی زیادی نصیبمون شد.
سر دوسالگی محمدمهدی، یک سقط طبیعی در ۴-۵ ماهگی داشتم بخاطر ایست قلبی جنین.
که اینم کلی دکترا خواستن کورتاژ کنن و...
ولی هم خودم نمیخواستم با دست خودم سقط کنم، هم امید داشتم شاید بمونه، منتظر موندم و خودش طبیعی بدست طبیعت سقط شد.
بعد ۸ ماه از سقط، مجدد باردار شدم، که ایام بارداری با شرکت در دوره زایمان فیزیولوژیک خانم زهرا عباسی، به خوبی سپری شد الحمدلله و این بار هم با زایمان طبیعی فرزندم بدنیا اومد.
الان دخترم معصومه، ۲۱ ماهه هست و ما منتظر داداش کوچولوی او هستیم تا در ماه های آتی ان شاءالله به جمع ما بپیونده
هرچند انتظار دختر دیگر داشتم که معصومه همبازی داشته باشه اما از اون جایی که خداوند مصلحت بندگان رو بهتر میدونن، راضی ام به رضایش و البته راهی (افزایش فرزند) که هنوز ادامه داره💪
اگر خدا توان بده نیت ۱۴ معصوم رو دارم😁(با دعای خیر شما🔅)
چرا که مادربزرگام هر دو ۱۴ فرزند آوردن😌
هم اکنون در منزل جدید اجاره ای استقرار یافتیم که باز هم الحمدلله شرایط محل زندگی و دلبازی خونه بهتر و بیشتر از قبل هست🖼شاید فعلا خداوند 🎁صلاح🎁 نمیدونن ما خانه دار بشیم.
اما با تولد هر فرزند ما به خانه اجاره ای با امکانات و رفاه بیشتر رفتیم.
در طول سال هم کلی مهمانی ساده و آسان میدیم و سفر بدون سختگیری میریم که این خودش هم برکت هست، هم برکت میاره✨✨
التماس دعای فرج
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
هدایت شده از اطلاع رسانی گسترده حرفهای
❌میخوای مادرمستقل باشی یامادر شرمنده😰
میدونی به خاطر شرایط بد مالی بچت
همیشه تو حسرت زندگیه دیگران میمونه
پس به خاطر بچه هامون که شده از یه
جایی شروع کنیم 👌
اگه میخوای وارد مسیر مستقل شدن بشی
بزن رو لینک زیر👇👇
https://eitaa.com/joinchat/920912166C5fe4735c71
هدایت شده از تبلیغات غذای خیابانی
🔴 دولــت پـزشـکیـان دستـور استـخــدام
۶۰ هـــزار معـلـم جـدیـد را صــادر کـرد 📝
✅ زمـــــان آزمــــون دی مـــاه 📆
✅ جـذب با مدرک لیسانس یا حـوزه
❗️جــزئیــات آزمــون و منبـع قبــولــی با
هــزاران کـارنــامـه #قـبـولــی استـخـدامی
در لیـنـک زیــر 👇
https://eitaa.com/joinchat/3512729888Ce81dc4ed0b
راز قبولی درآزمون استخدامی اینجا😉👆
هدایت شده از دوتا کافی نیست
#تجربه_من ۶۰۴
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#سختیهای_زندگی
#فرزندآوری
#دوتا_کافی_نیست
#رزاقیت_خداوند
متولد سال ۷۵ هستم، ۱۷ ساله بودم که با ازدواجم، همه رو شوکه کردم😁
دختر بزرگ خانواده و دانش آموز مدرسه ی استعداد های درخشان بودم. همه ازم انتظار داشتن که حسابی درس بخونم و دکتر بشم.
اما تقدیر چیز دیگه ای رو برام رقم زد.
ما دختر دایی و پسر عمه هستیم و تابستون سال ۹۲، در ایوون طلای امیرالمومنین علیه السلام پیوند زناشویی بستیم.
اون موقعی که همسرم خواستگاری من اومد وضعیت مالیش به نسبت خوب بود. پسر ۲۳ ساله ای بود که توی یکی از بهترین مناطق شهرمون، مغازه اجاره ای داشت و کاسبی میکرد.
یادمه که انقدر اون موقع کارش خوب بود که میگفت برآورد کرده تا ۶ماه بعد از ازدواجمون هم یه ماشین خوب بخره، هم عروسی بگیریم.
ما ازدواج کردیم و اولین سفر متاهلیمون هم عتبات عالیات بود.
چند ماهی از ازدواجمون میگذشت که همسرم یه مغازه تقریبا سه برابر مغازه ی قبلی اجاره کرد و کارش رو گسترش داد، اما رفتن به این مغازه و ریختن کلی سرمایه توش همانا و ورشکست شدن همانا.
توی بهترین روزای زندگیمون بدترین و سخت ترین اتفاق ممکن برامون افتاد و رفتیم زیر صفر.
همسرم مغازش رو جمع کرد، چون از پس اجاره ی سنگینش برنمیومد.
خرید ماشین و گرفتن عروسی و کلی چیزای دیگه که به باد رفته بود هیچی، هرماه هم باید منتظر طلب کارها و بانک میموندیم که زنگ بزنن قسطتون رو پرداخت کنید.
روزای سختی بود. همسرم بیکار شده بود، کلی بدهی و قرض و طلبکار از یه طرف، من هم درگیر مدرسه و درس و امتحانات نهایی سوم دبیرستان بودم.
خداروشکر با کمک اطرافیان و یکی دوتا از خیرین فامیل، قرض ها پرداخت شد و از زیر فشار شدید بدهی بیرون اومدیم.
من مشغول سال چهارم دبیرستان و درس های کنکور بودم که همسرم گفت عروسی بگیریم. اما قرار شد به خاطر درس من یکسال دیگه صبر کنیم. اون سال کنکور قبول نشدم و مجدد شروع به درس خوندن کردم.
دو سال و نیم بعد از عقدمون عروسی گرفتیم. نمیگم همه چیز خیلی ساده بود اما در حد توانمون بود. سعی می کردیم به خانواده هامون فشار نیاریم. من موقع خرید لوازم جهیزیه اجبار به خرید وسیله ای نمیکردم و یکسری لوازم که اصلا ضرورت ندارن رو هم نخریدم. (هرچند بعد از چیدن جهیزیه و مدتی بعد از عروسی فهمیدم برخی از وسایلی که خریدم هم بی استفادست برام) حتی آینه شمعدون هم نخریدم چون احساس کردم واقعا نیازی نیست.
بعد از عروسی من همچنان درس رو ادامه دادم و کنکور دادم اما متاسفانه باز هم قبول نشدم.
من خودم ترجیح میدادم چند سالی از ازدواجمون بگذره بعد بچه دار بشیم اما همسرم شدیداً بچه دوست داشت.
زوج های اطرافمون که با فاصله ی دوسه سال عروسی گرفته بودیم هنوز بچه دار نشده بودن، این هم من رو مردد میکرد برای بارداری، اما بالاخره راضی شدم و ۱۱ ماه بعد از عروسی باردار شدم.
همزمان با من همه ی اون زوج ها هم بچه دار شدن، برخی چند ماه قبل تر و برخی چند ماه بعد تر. خلاصه اون سال توی فامیل ۲۱ کوچولو به دنیا اومد و سال ماندگاری برای اقوام رقم خورد.😍
بارداری شدیداً سختی رو گذروندم. چهارماه اول با ویار شدید بویایی همراه بود، از خونه مون بدم میومد، سردرد و دندون درهای خیلی خیلی وحشتناکی داشتم. ۹ ماه بارداری گذشت و رقیه خانم ما دنیا اومد.
خانواده همسرم دختر ندارن و نوه ی اولشون هم پسره.(قبل از اینکه بچه دار بشیم همسرم خواب دیده بودن یکی از دوستانشون از جنگ سوریه برگشتن و یک نوزاد بهشون دادن و گفتن این رو آوردم بزرگ کنی. برای همین ما اسم دخترمون رو گذاشتیم رقیه.)
با دنیا اومدن رقیه همسرم مجددا بی کار شد🤣 و من خیلی ناراحت بودم. اما شرایطی پیش اومد که چند ماه بعد ما ماشین خریدیم تا همسرم با ماشین کار کنه، اما بعد از خریدش مجدد مشغول کار دیگه ای شد.
سه سال بعد هم دوباره باردار شدم و خدا پسری بهمون هدیه داد و خداروشکر از برکات وجودشون کسب و کار همسرم رونق گرفته و زندگیمون خیلی بهتر شده.
من چون دلم میخواد بچه هام لذت داشتن خواهر و برادر رو بچشن و همچنین نوه هام مثل خودم از حضور عمه و عمو و خاله و دایی لذت ببرن دوست دارم بچه زیاد داشته باشم همه با تعجب فرااااون بهم میگن تو بازم بچه میخوای؟ (البته من شدیداً دخترم جنب و جوش داره و خیلی خیلی فعالیت داره، مخصوصا کارهای خطرناک زیاد میکنه)
من به خیلی از اطرافیانم که از گرونی و اینجور چیزا برای بچه دار نشدن مینالند، میگم این یه وظیفه هست که بر دوشمونه، مدیون امام زمانمون هستیم.
قدیم تر ها خیلی وضعیت شون سخت بوده اما بیشتر بچه دار میشدن، اما الان با وجود امکانات فراوان چون راحت طلب شدیم نمیخوایم بچه دار بشیم.
روزی بچه رو هم خدا می رسونه.
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
هدایت شده از تبلیغات گسترده منتخب | آموزش تبلیغ
🔴🦠 هــم موهای زائد بــدنت رو بــزن هم 50بیماری رو از بــدنت دفــع کن😨☝️
➖کلافه شدی از اینکه موهای زائد بدنت زود در میاد و هی باید #تـیـغ یا #ژیلت بزنی؟😭🪒
➖دوست داری در سریعترین زمان ممکن بدنت رو شـِـیو کنی جوری که انگار لیزر کردی؟
🧴 اینجــا هم خودتو درمــان کن هم موهای زائــدت برطرف کن😊👇
https://eitaa.com/joinchat/2022310208C35fc95ad57
هدایت شده از تبلیغات غذای خیابانی
🅾️ ســلام کریمی هســـتم تولید کننده محصولات حمامی در ایتا 🧼🧽🚿🧴🧻
دوســـاله که ایتا مارو به عنوان بزرگترین تولید کننـــده #موبرهای_گیاهی_و_درمانی در ایتا #حمایت کرده
💫توهم به جمع خانواده ۳۳ هزار نفری ما ملحق شـــو و از خواص این پودر طلایی بهره مند شـــو👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2022310208C35fc95ad57
🏅با افتخار بیـــش از ۵ هزار رضایت در ۶ ماه اخیـــر☝️☝️
هدایت شده از دوتا کافی نیست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ بااحترام، تقدیم به مادران باردار...😍
👈 این کلیپ را برای مادران بارداری که می شناسید، ارسال کنید.
#مادری
#فرزندآوری
#دوتا_کافی_نیست
#برکت_خانه
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
هدایت شده از دوتا کافی نیست
#تجربه_من ۶۰۵
#سبک_زندگی
#فرزندآوری
#تحصیل
#قسمت_اول
من متولد ۱۳۶۲ و فرزند آخر خانواده هستم، پدرم وقتی پنجم دبستان بودم به خاطر جراحت های شیمیایی شهید شدند و خوب کمبود محبت پدر، خیلی برام سخت بود و باعث شد تمایل زیادی به جنس مخالف داشته باشم.
مامانم، معلم بود، به همین دلیل خیلی درگیر بود، هم کار بیرون و هم کار خونه، خیلی حواسش به من نبود. خواهرام زود ازدواج کردن و من تنها...
من با همسرم دوست بودم و باهاش ازدواج کردم، خانواده ما مذهبی نبودن فقط نماز و روزه و .... داشتن و مخالف شدید رهبر...
نمی دونم دعای پدرم بود یا هر چی دیگه، خدا خیلی کمکم کرد و هیچ وقت تو خیلی اتفاقاتی که روی هیجانات جووونی دنبالش بودم، آبروم نرفت البته الان پشیمونم از همه شون ولی چی شد که من اینجوری شدم و تو این راه، به نظرم کمبود شدید محبت از طرف خانوادم...
همسرم هم مذهبی نبود، ما سال ۸۵ ازدواج کردیم، من وام بنیاد گرفتم، پدرشوهرم هم پول داد، خلاصه ما از روز اول خونه خودمون رفتیم.
بعد از یکسال از ازدواج من، با یسری کلاس ها آشنا شدم که زندگی منو زیر و رو کرد واقعا و تو همون سال های اول، محجبه شدم یعنی فقط روسری، همه هم شاخ درآورده بودن😄
بعد یکسال و نیم از ازدواج، فهمیدم باردارم به طور خدا خواسته، تمام مسائل بارداری رعایت کردم شدیدا، به حضرت آقا علاقه مند شده بودم اما همسرم اصلا😔
تو همه دور همیامون همش بحث سیاسی بود و کلی به آقا فحش و توهین و ....
منم پسرم میبردم تو یه اتاق سرگرم کنم که نشنوه ولی هیچ وقت زبون دفاع نداشتم یعنی پر نبودم راستش فقط آقا رو دوست داشتم.
یادم بیشتر دوستام عکس آقا رو گذاشته بودن تو خونه شون ولی من اگر همچین کاری می کردم شوهرم ناراحت می شد، اینه که عکس ایشون رو تو کمد قایم کرده بودم و هر از گاهی می رفتم عکس بوس می کردم و باز قایمش می کردم😭
تا اینکه بعد ۵ سال خدا دختر دومم بهم داد با یه بیماری مادرزادی که الحمدلله قابل درمان بود اما خدا می دونه چی بر من گذشت، خودم که فکر می کنم به خاطر گناهان و ناپاکی های دوران مجردیم بوده این تنبیه ولی واقعا توسلاتم بیشتر شد بعد دخترم...
تا اینکه قسمت شد با مادرم اربعین برم زیارت امام حسین ع البته قبلش با پسرم و همسرم مشرف شده بودیم.
کلا خاندان امام حسین ع خیلی هوام رو داشتن، من تو دبیرستان تو تعزیه نقش حضرت زینب بازی می کردم و فکر می کنم خانم خیلی به من نظر کردن.
تمام حاجت من در سفر اربعین یک چیز بود، یا امام حسین ع اگر رهبر حق هستن، مهرشون تو دل همسرم بندازید. آخه جو خونه و دور همی ها برام قابل تحمل نبود.😔
وقتی از کربلا برگشتم همسرم دو تا عکس بزرگ آقا روی شاسی گرفته بودن😳 گفتم اینا چیه ؟؟؟ گفت من خواب آقای خامنه ایی دیدم تو خواب با لباسِ تو خونه بودن، خیلی به من محبت کردن، باهاشون غذا خوردم، یه مهری تو دلم ازشون افتاده که خدا می دونه بعد کلی هم احساس پشیمانی که چجوری جبران کنم چرا اینقدر جاهل بودم و ..
امام حسین علیه السلام قربونش برم کار خودش کرد، من هم تو راهم محکم تر شدم.
اینم بگم ما خیلی تو راه مذهبی شدن مخالف داشتیم ولی واقعا شوهرم همراهم بود مثلا یادم من پسر اولم که باردار بودم، عروسی برادرشون بود و من اولین عروسی بود که گفتم نمیرم و ایشون گفت هر جور راحتی با اینکه پدرشوهرم چند وقت با من قهر بود ولی ایشون طرف من و عقیدم بود و می گفت من به اون مرحله نرسیدم ولی به عقایدت احترام میذارم.
خلاصه شکر خدا ما در اثر دعای شهدا، هی قویتر شدیم تو دین مون، من واقعا توبه کردم امیدوارم خدا منو بخشیده باشه 🙏
دخترم یکسال و نیمش بود، چون به خاطر بیماریش یکم روحیم از دست داده بود همسرم تشویقم کرد درس بخونم، خودش هم فوقش رو تازه گرفته بود. منم درس خوندم و رشته دلخواهم تو یه دانشگاه دولتی قبول شدم.☺️
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
هدایت شده از تبلیغات غذای خیابانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رهبر معظم انقلاب:
بر همه مسلمانان فرض است که با امکانات خود در کنار مردم لبنان و حزبالله سرافراز بایستند و در رویارویی با رژیم غاصب و ظالم و خبیث آن را یاری کنند.
*مظلومین لبنان را تنها نگذاریم*
بنده در منطقه هستم و واقعا وضع مردم خوب نیست و اینجا شدیدا به کمک مالی شما محبین اهل بیت (ع) نیاز هست
💳 شماره کارت گروه جهادی موکب انصارالزهرا (س)
5892107045668582بزنید رو شماره کارت کپی میشه
IR070150000003101075645471🙏🏻در صورت امکان وصلاح دید استوری و برای دوستان و آشنایان ارسال کنید.⚘️ 💥 مشاهده کار های جهادی در لبنان برای مردم مقاوم لبنان 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/296813025C285f15ee02
هدایت شده از دوتا کافی نیست
#تجربه_من ۶۰۵
#سبک_زندگی
#فرزندآوری
#تحصیل
#قسمت_دوم
اینقدر خوب بود درسم که ارشد هم بدون کنکور به خاطر استعداد درخشان، دانشگاه منو پذیرش کرد و بگم براتون که در دیدار نخبگان رهبری دعوت شدم ❤️❤️
وای که چقدر مزه داد البته از اول تا آخر فقط اشک ریختم و از بین اشکام آقا رو هی میدیدم😄
همسرم هم گفته بود اسم و فامیلم رو بده آقا، بگو حلال کنه، کلا من همیشه همسرم مد نظرم بود، حتی تو دعاهام، دوستام می گفتن اینقدر براش دعا کن، اون دنیا شوهرت اون بالاست تو همین پایین موندی بنده خدا😂
همینم هست واقعا همسرم از نظر ایمان درجه یکه❤️
درس های ارشد تموم شد، می خواستم پایان نامم دفاع کنم که فهمیدم باردار هستم و از اون جایی که تو همه بارادری ها ویارهای وحشتناک داشتم و اینم مثل بقیه مجبور شدم مرخصی بگیرم ۵ ترم خدا رو شکر پسر سومم صحیح و سالم بدنیا اومد و الان که دو سالش خداوند عنایت کردن بنده باز هم باردارم و می خوام ۵ ترم دیگه مرخصی بگیرم 😂 فکر کنم آخر با ویلچر میرم برای دفاع پایان نامم😜
خلاصه عشق سید علی باعث شد زندگیم رونق بگیره و خدا بهم ۴ تا دسته گل با یه شوهر مومن و ماه بده.
خیلی ممنون امام حسین علیه السلام هستم، واقعا رحمتش واسعه است تا ابد کنیز خودش و بچه هاشم.
اینقدر بچه هام روزی داشتن معنوی و مادی که خدا می دونه، دخترم که نگم براتون از وقتی بدنیا اومد روضه های ماهانه تو خونه مون شکل گرفت و همین طور راه به راه زیارت ارباب الحمدلله
الان که بارادارم سه ماه استخدام آموزش و پرورش هم شدم و خداوند توفیق داده در تربیت نسل جدید راهگشا باشم ان شاالله
اینم بگم آخرش که درِ توبه همیشه بازه، من خیلی خیلی بد بودم الان هم البته اسیر نفسم اما خدا چقدر بزرگه، شهدا چقدر دستگیرن
به لطف حق بچه هام خیلی مذهبی و ولایی هستن و همه یه جورایی غبطه بچه هام رو می خورن.
دعا کنیم برای هم تا آخر ثابت قدم باشیم ادامه دهنده راه شهدا باشیم و حواسمون و گوشمون به دهان ابرمرد تاریخ بشریت سید علی نازنین رهبر عزیزمون باشه که قطعا با ایشون راه گم نمی کنیم.
دعا کنید برای من و فرزندانم و همسر عزیزتر از جانم 🙏
دعای خاص شهدا بدرقه راهتون 😍
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
هدایت شده از اطلاع رسانی گسترده حرفهای
🔴 آزمون اسـتخدام ۶۰ هزار معلم 😍
دولـت پـزشـکیان دستور استـخدام
۶۰ هـزار معـلم جدید را صـادر کرد 📝
✅ زمـــــان آزمــــون دی مـــاه 📆
✅ جـذب با مدرک لیسانس یا حـوزه
❗️جــزئیــات آزمــون و منبـع قبــولــی با
هــزاران کـارنــامـه #قـبـولــی استـخـدامی
در لیـنـک زیــر 👇
https://eitaa.com/joinchat/3512729888Ce81dc4ed0b
منبع قبولی درآزمون استخدامی 👆
❌ ۴
هدایت شده از تبلیغات غذای خیابانی
🔴 خبر وزیر آموزش و پرورش از برگزاری
آزمون جدید استخدام معلم در کانال زیر 👇
https://eitaa.com/joinchat/3512729888Ce81dc4ed0b
منبـع قبـولی آزمون استخدامی معـلمی 😍👇
https://eitaa.com/joinchat/3512729888Ce81dc4ed0b
✓۴۴
هدایت شده از دوتا کافی نیست
#تجربه_من ۶۰۶
#سختیهای_زندگی
#رویای_مادری
#فرزندآوری
#قسمت_اول
چندسال قبل از پیروزی انقلاب زمانی که ۹ سال داشتم با صلاح دید پدرم، ازدواج کردم. وقتی تازه حال و هوای خاله بازی به سرم زده بود، باید خانه داری میکردم، دختربچه ای نحیف بودم که بلوغ رو تو خونه شوهر تجربه کردم.
همسرم شهر کار میکرد و در ماه چندباری به روستا میومد. یادمه ۱۲ ساله بودم که با لطف خدا باردار شدم، به مادرشوهرم خدا بیامرز خیلی اصرار می کردم اجازه بده که منم برم پیش پزشک، اما اجازه نمیداد و میگفت ما پیش پزشک نرفتیم و راحت هم زاییدیم.
روزهای سختی می گذروندم، من با جثه ضعیف، کار های زیاد و همراهی نکردن بقیه به استقبال زایمان رفتم و ازونجایی که لگنم کوچک بود متاسفانه بچه مرده به دنیا اومد.
یادمه خیلی سخت گذشت بهم، خیلی اما همش به خودم روحیه میدادم که خدا به زودی های زود دامنم رو سبز میکنه اما هیچوقت فکرشم نمی کردم این زودی های زود، بخواد بشه یک انتظار طولانی... 😔
بله من بعد از بارداری ناموفقم، باردار نشدم، از سختی هاش بگم دل سنگ رو آب رو میکنه، چه برسه دل شیعیان رو
من در حسرت فرزند، خیلی تلاش میکردم، کل زندگیمون رو خرج دوا درمان میکردیم، قالی های زیادی میبافتم و هر رج قالی من با خون دلم و طعنه و کنایه های بقیه بافته میشد، چه حرف ها نباید میشنیدم و اما....
از دست دکترای شهرم، کاری برنیامد اما من کوتاه بیا نبودم تا تهران هم رفتم برا درمان آمپول های سنگین، تغذیه های سنگین....
خدا بیامرزه پدرم رو، خیلی حمایتم کرد خیلی یک مدت بچه ی یکی از آشناهامون رو آوردم به فرزندخواندگی، بندگان خدا قبول هم کردند اما بچه بهانه میگرفت، یادمه شوهرم میگفت ببرش بده بهشون، خدا بخواد به ما هم بچه میده اما من ته دلم راضی نبودم.
هست و نیستم رفت برا اولاد، هر کی میرسید میگفت باز نشد، ای داد بیداد و....یکی از روی ترحم، یکی هم.....
همسرم مرد خوش قلبی بود، طوری که وقتی زمزمه های زن مجدد میومد، میگفت خدا به منم بچه میده حالا دیر هم بشه عیب نداره...
تا اینکه یک روز همسرم که از شهر اومد، گفت یکی از دوستاش گفته یزد یک پزشک خیلی مجربی هست، ما که این همه دویدیم، یک سری هم بریم اونجا، یادمه محرم بود، بدجور دلشکسته بودم، اینم بگم وضع مالیمالیمون ضعیف بود و از طرفی حمایتی هم نداشتیم و ما کل حقوق همسرم و دستمزد فرش بافی
خودم رو توشه راهمون کردیم...
👈 ادامه در پست بعدی
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
هدایت شده از اطلاع رسانی گسترده حرفهای
خیلی از دهه نودی ها نمیدونن چه اتفاقی برای حضرت زهرا افتاد! وقتی روضه گوش میدن، متوجه نمیشن اختلاف با حضرت زهرا از کجا شروع شد؟ اصن چرا باید بدونم؟
⭕️ می خوام داستان مادر بگم: ویژه کودک و نوجوان
ماجرای روضه در و دیوار چیه؟ 😔
قضیه فدک چی بود؟؟؟ 😞
چرا حضرت زهرا شهید شد؟ چرا قبرش مخفیه؟ 😭
تازه شروع شده نگران نباش دیر نیست بیا دنبال کن👇بخصوص مادران و معلمان👇
https://eitaa.com/joinchat/2334982163C65bbc6af0d
هدایت شده از تبلیغات غذای خیابانی
واقعا جای همچین برنامه ای خالی بود، سیدکاظم با یک بیان ساده، برای کودک و نوجوان داره داستان شهادت حضرت زهرا رو تعریف می کنه...
راستی ۳۱۳ عدد جایزه ارزشمند هم گذاشته و مسابقه هم داره، بیا سریع تو کانالش👇
https://eitaa.com/joinchat/2334982163C65bbc6af0d
🎁 جوایز مشهد و ایرپاد و ساعت هوشمند و سنگ حرم و پک فرهنگی و کلی چیزای دیگه 😍👌
هدایت شده از دوتا کافی نیست
#تجربه_من ۶۰۶
#سختیهای_زندگی
#رویای_مادری
#فرزندآوری
#قسمت_دوم
رفتیم یزد و مطب اون پزشک که متاسفانه گفتن رفته خارج و چند وقتی نمیاد، دلم دوباره شکست😢😢 داخل پارک بودیم همسرم سرش رو پاهام بود و خواب رفته بود قرص ماه کامل بود و من خیره به آسمان روشن تو دلم گفتم یعنی جمال حضرت عباس هم عین این ماه بوده، اینقدر خیره کننده ته دلم اما آرام شده بودم، گفتم مگه جز اولاد چی میخوام، خدایا به حق قمر بنی هاشم دامنمو سبز کن خسته شدم🤲
ما برگشتیم و چند وقتی گذشت، زمستان سردی بود، یادمه سال ۷۰ بود، که نفت تقسیم میکردن و ما داخل صف بودیم، پیت های نفت به صف بودن
یک خانمی که خوب می شناختمش هی خیره شده بود به من، پیت نفت رو پر کردن تا اومدم بلندش کنم، خانمه اومد از دستم گرفتش! گفتم چرا اینطوری میکنی؟ گفت سنگینه، نمیتونی گفتم "میتونم، زحمت میشه" یادمه گفت: رحمته
گفتم شوخیت گرفته!! نوبتت رفت. گفت عیب نداره دوباره برمیگردم ومن مونده بودم هاج و واج 😳😳.
یهویی گفت تو خودت نمیدونی؟ گفتم چی؟ گفت حامله ای... گفتم نه بابا! منو حامله؟!! گفت بریم پیش خواهرم معاینه کنه☺️☺️
خدا رحمت کنه 🤲 خواهرش قابله بود و اونم از خواهرش یکم آموخته بود، خلاصه منو معاینه کرد و گفت بله بارداری😍😍😍😍 و مژدگونیش برا منه، بچت هم پسره الهی که اون لحظه هزاران بار نصیب آرزومندان😄😄
کلی سفارش کرد که کارسنگین نکن و.... من رفتم تحت نظر شدم پیش کسی، تا مدت ها نگفتم باردارم، هرکی میگفت بیا اینو بلند کن میگفتم دیسک دارم و...
ویار خوبی داشتم بیشتر شکمو بودم تا حالت تهوع و...😉😉😉
وقتی به همسرم خبر بارداریم رو دادم، خیلی خوشحال شد، خندید و گفت: "خداروشکر نوبت منم شد."
از ماه ششم، زمزمه بارداری من همه جا پیچید، ما هم داخل روستا، محیط کوچیک گذشت و گذشت تا رسیدیم به جای خوشش، شب تاسوعای حسینی بود من هم حسابی سنگین شده بودم که یهویی کیسه آب پاره شد و من راهی بیمارستان شدم.
سزارین شدم گل پسری زیبا و سفید که از عنایت و الطاف قمر منیر بنی هاشم نامش رو عباس گذاشتیم، بسیار شیرین زبان بعد از خان پسرم، بازم باردار شدم که متاسفانه نموند دوباره اقدام کردم که خداروشکر دو فرزند دیگه خدا بهم عنایت کرد.
سختی بوده، شیرینی هم بوده، دومادشون کردم، نوه دار هم شدم، درسته الان هم سن های من نوه هاشون ازدواج میکنند و من تازه نوه دار شدم اما خوبه خدا رو شکر...
همگی دعا کنیم که از لطف خدا جا نمونیم سرتون رو درد آوردم حلال بفرمایید
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
هدایت شده از تبلیغات گسترده منتخب | آموزش تبلیغ
اولین کانال روانشناسان مذهبی ایتا راه اندازی شد 😍
اگه با همسرت تو یه خونه فقط #محضِ_رضای_خدا زندگی میکنید !!😔
و هیچ #عشقی_بینتون_نمونده !💔
این کانال با #توصیه_های_دکتر_عزیزی بشدت توصیه میشه🤍👇
http://eitaa.com/joinchat/3187277831C5a6fba1991
هدایت شده از تبلیغات غذای خیابانی
#استاد_شجاعی
#دکتر_حبشی
#دکتر_انوشه
#دکتر_هلاکویی
#دکتر_عزیزی
eitaa.com/joinchat/3187277831C5a6fba1991
eitaa.com/joinchat/3187277831C5a6fba1991
کلیپ های ناب و عالی از بهترین اساتید روانشناسی
هدایت شده از دوتا کافی نیست
#تجربه_من ۶۰۷
#فرزندآوری
#سختیهای_زندگی
#مدیریت_اقتصادی
#بارداری_بعداز_35_سالگی
#غربالگری
#دوتا_کافی_نیست
فرزند اول ما در شرایط مالی خیلی خرابی به دنیا آمد، همسرم درس می خوند و کار پیدا نمیکرد. منم به خاطر مسائل مالی از دانشگاه انصراف دادم، اون موقع من ۲۰ سالم بود.
توی خونه شروع کردم به کارهای هنری تا کمی بتونم کمک خرج باشم، بچه رو هم کهنه می کردم تا در پول پوشک صرفه جویی بشه.
ما عروسی نگرفته بودیم و با پولش و چند وام دیگه تونسته بودیم یک خونه خیلی کوچیک بگیریم، پسرم اصلا خواب نداشت وکلی دل درد داشت که واقعا منو از آوردن بچه بعدی منصرف میکرد.
وقتی بزرگتر شد دیدم توی پارک و مهدکودک و فامیل و همسایه نمیتونم براش همبازی پیدا کنم چون سطح فرهنگ خانواده ها خیلی باهم فرق میکرد، برای همین کلی تحقیق کردم که تمام مشکلات پسرم با یک فرزند دیگه توی خونه بر طرف میشه.
البته اون زمان همه ما رو نهی می کردند،
ولی به خاطر اینکه پسرم رو از تنهایی در بیارم یک پسر دیگه آوردم، با تمام مشکلات واقعا راضی هستم.
بعد از زایمان کم کاری تیروئید گرفتم، رحمم دیگه جنین نگه نمیداشت کلی دوا درمون کردم تا بتونم یک فرزند دیگه بیارم، چون من خواهر نداشتم، خیلی دلم دختر می خواست.
خدا هم منت بر سرم گذاشت و بهم داد ولی اختلاف سنیش با برادراش زیاد شد.
بعد از اون به خاطر تنهایی های خودم دست به کار شدم تا بتونم با دارو بازم بچه بیارم،
ولی ۵ ماهه از دست دادمش،
بعد از چند سقط، تونستم در سن ۳۸سالگی بازم باردار بشم، ولی چون ۳۸ ساله بود با اصرار دکتر آزمایش غربالگری رو انجام دادم.
نتیجه آزمایش اومد که بچه سندرم داون هست وباید آزمایش آمینیو سنتز بدم وقتی تحقیق کردم، گفتن امکان سقط جنین هست برای همین منصرف شدم و دیگه دکتر نرفتم.
شرایط روانی بدی بود، همش با خودم احساس میکردم دارم کسیو به زور به دنیا میارم که مریضه ... اما به خودم ندیدم که بچه رو سقط کنم و میگفتم حتما قسمتم اینه که بچه مریض داشته باشم.
با وجود این شرایط روانی و دل پریشونی، دخترم روز تولد حضرت زهرا سال۱۴۰۰ به دنیا آمد، سالم ، خوشگل، باهوش و تو دل برو...
از وقتی آمده دنیای منو تغییر داده، من الان با ۳۹ سال سن، یک پسر ۱۸ ساله، یک پسر ۱۴ ساله، یک دختر ۷ ساله و یک دختر ۱ ساله دارم.
و خدا رو شکر می کنم که این نعمات رو به من داده و دعا می کنم که بازم بهم بده.
درمورد مسجد هم من کلا خونه روبه روی مسجد گرفتم که بچه هامو مسجدی بار بیارم.
مسجد ما خیلی جوان محور هست البته بعضی مواقع بزرگترها، کم لطفی می کنن ولی من حدیث از پیامبر براشون میگم.
وای بر مردمی که صدای گریه بچه از مسجدش نیاد.
همش بهشون میگم شماها می تونین توی خونه نماز بخونین ولی بچه ها باید توی مسجد بزرگ بشن.
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
هدایت شده از تبلیغات شادی و نکات مومنانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👋سلام من یک زنبوردارم
یک بانوی ایرانی در کنار همسرم
بهترین عسلهای طبیعی و تو سبلان تولید میکنم
🐝عسلی خالص سبلان بدون شکر با ساکاروز ۱% با برگه آزمایش تولید میکنم🐝 ۲۰گرم ژل رویال اعلاء تازه مخلوطش میکنم☺️ میشه عسل شفا
همونی که تو قران میگه عسل شفا 🤔
بیا این فایل صوتی و گوش کن صفر تا صد این عسل و بدون چه جواهری هستش
✅ گوش بده ببین دکتر راجع به این معجون چی میگه 👇
https://eitaa.com/banooye_asal/8566
#بزرگترین و پر #رضایت_ترین کانال عسل ایتا🍯🐝👇👇👇😍
https://eitaa.com/joinchat/1273299158Cd8c3433f34
هدایت شده از دوتا کافی نیست
#ارسالی_مخاطبین
#تجربه_من ۶۰۷
👌«ما کوثریم و کم نمی شویم»
#برکت_خانه
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
هدایت شده از دوتا کافی نیست
#تجربه_من ۶۰۸
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#فرزندآوری
#دوتا_کافی_نیست
#رزاقیت_خداوند
#تربیت_فرزند
من متولد ۷۵ هستم. الان ۳ فرزند دارم و بین اینها، یه بارداری ناموفق هم داشتم و خدا نخواست که بمونه.
زندگی مون رو با شرایط سخت مالی شروع کردیم. اوایل همسر رضایت قلبی برای داشتن بچه های پشت سر هم نداشت اما وقتی با اصرار من با فاصله ی کم دوتا بچه آوردیم، انگار خیلی راضی بود و همه رو تشویق میکرد پشت سر هم بیارن😀.
سال ۹۱ در سن ۱۶ سالگی عقد کردم👰🤵 و یک سال بعد رفتم خونه خودم.
از همون اوایل ازدواج با وجود نداشتن بچه شروع کردم به خوندن کتاب های تربیت فرزند چون میدونستم باید تربیت رو بلد باشم تا بتونم بچه بیارم✅.
خلاصه در سن ۱۹ سالگی دخترم و ۲۰ سالگی با اختیار خودم، پسرم رو به دنیا آوردم👨👩👧👦. و به همه میگفتم خودمون میخواستیم. کاری ندارم که کلی حرف شنیدیم 😄.
پسرم سه سالش ک هشد تصمیم گرفتم بعدی رو بیارم😎. خدا نخواست که بمونه. با شرایط سخت تو خونه، سقط شد🙂. و قسمت جالب اینجاست به جای اینکه بقیه بهم دلداری بدن انقدر انرژی داشتم و شاکر خدا بودم که من حال بقیه رو خوب میکردم، از عجایب خلقته ها😄😄.
از اول کرونا که سه سال میگذره من چهارتا خونه عوض کردم و از شهر قم به یزد کوچ کردیم😊.
الحمدلله مجدد باردار شدم و خدا یه دختر ناز دیگه بهمون هدیه داد🤱. جالب اینه که سونوگرافی سه بار گفته بود پسره و موقع زایمان روز وفات حضرت زینب زایمان کردم و دختر شد😳. اسمشم با خودش آورد 😍 زینب خانم❤️
الحمدلله با وجود سه تا بچه هم میتونم به کارهای خونه برسم و دست تنها مهمونی بدم، هم مهمونی میرم، کلاس های مختلف میرم ولی بعضا مادرایی که یه بچه دارن میگن ما وقت نمیکنیم به کارامون برسیم تو چطور میتونی انقد فعال باشی🤔.
بعد ها متوجه شدم که مادر یه بچه بودن یعنی هم خواهر، هم برادر، هم دوست، همبازی و هم مادر. پس اجرا کردن چند نقش انصافا برای یک مادر زمان گیر و سخته. اما بچه های من انگار خودشون هم دوستن، هم خواهر برادر.
بچه های بسیار مستقل و کار درستی هستن، نه از باب اینکه ما اینطوری تربیت کردیم، نه. از باب اینکه برای اثبات خودشون حس رقابتِ کی بهتر عمل میکنه، باعث وجود این استقلال شد🙃.
دخترم ۷سالشه و در پختن غذا خیلی کمک میکنه. سر شستن سرویس ها، جارو کردن حیاط و گردگیری همیشه دعواس😂. نه اینکه بگن ما نمیشوریم بلکه دعوا میکنن که من، من، هر کی میخواد خودش کار رو انجام بده.
خونه ی اقوامم که میریم خود کار پا میشن کمک میکنن. مسئولیت پذیرایی از مهمون ها هم با بچه هاست😉.
راحتی تربیت بچه های زیاد و پشت سرهم اینه که یکی رو تربیت میکنی بعد اون یکی بقیه رو تربیت میکنه😁. زحمتت کم میشه.
ضمنا بچه های پشت سر هم (اگر پدر و مادر در نحوه برخورد آگاهی داشته باشن) به هیچ وجه لجباز و خودخواه نمیشن.
از نظر علمی هم ثابت شده که بچه ها یکی درمیون برون گرا و درون گرا هستن باید در روز ۱۰ بار چه بسا بیشتر در حد مرگ کتک کاری کنن و خودشون آشتی کنن.
دخالت تو دعواشون، اعتماد به نفس بچه ها رو میاره پایین که الحمدلله ما تا الان موفق بودیم درست مدیریت کنیم.
از روزی که بچه هام به دنیا اومدن، رزق و روزیمون زیاد شده و خرج کردن راحت تر.
این لباسش کوچیک میشه، تن اون میکنی واسه اون یکی میخری☺️. سر سفره به جای التماس که تو رو خدا غذاتو بخور باید دعوا کنی مادر کمتر بخورید😁😁.
و یرزقه من حیث لا یحتسب. 💪
خود خدا گفته میده، من چه کارم که بشینم دو دوتا چهار تا کنم؟ مشکل اینجاس که آدما میخوان با حساب کتاب و منطق بچه بیارن بعد به ذهن مبارک نمیرسه که از پسش بر بیان جا میزنن. خب برادر من خواهر من، تو یا مسلمون هستی یا نیستی، یا خدا داری یا نداری. حالا اگه نداری که هیچی. اگه داری تو رو خدا یه نگاه عمیق به آیه های قرآن بنداز ببین چقد قشنگ دلتو آروم میکنه، میگه بنده ی من غصه نخور، رزقتو میدم😍
از پارک و بازی و حس خوب خانواده که نگم براتون😍. بچه ی بیشتر = شادی و جوانی و عشق بیشتر
من یه مادر ۲۶ ساله با ۳ فرزند هستم، دعا میکنم محبت خدا باز هم شامل حال ما بشه و دوباره و چند باره بتونم مادر بشم👶.
لطفی که خدا به ما کرده، آرزوی خیلی هاست. (ان شاء الله همهی کسانی که آرزوی فرزند دارند، دامن شون سبز بشه.)
یادمون باشه همیشه شکر گزار باشیم🤲 چون ممکنه هر نعمتی در زندگی ما، آرزوی آدم های زیادی باشه.
من و همسرم بی حد و اندازه کنار بچه ها شادیم و حالمون خوبه😍😍.
هرکس به بهونه های الکی، بگه نمیتونم و بچه نیاره، هرگز زمان برنخواهد گشت و اون میمونه و دلی پر از حسرت🥺.
ان شاءالله دعای امام زمان بدرقه راه زندگیمون باشه😍
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075