هدایت شده از تبلیغات شادی و نکات مومنانه
⭕آیا میدانید غذا های شیرین و تنقلات
از کوکائین اعتیاد آور ترند
⭕آیا میدانید اولین قلب تیتانیومی جهان با موفقیت در بدن انسان کاشته شده است
✔️ موضوع کانالم اخبار سلامتی و خواص میوه ها و سبزیجات و دمنوش هاست
اگه به این جور مطالب علاقه داری
من منتظرتم👇💚
https://eitaa.com/joinchat/1832125331C073f9d636f
#پیام_مخاطبین
دوقلوهای من الان ۱۱ماهه هستن، تو دوران بارداری خودم وزنم بالا نمیرفت و دوقلوهام هم وزنشون پایین بود،خصوصا قل دختر...
۳۰ هفته بچه ها خیلی اومده بودن پایین و دکتر گفت قطعا زایمان زودرس خواهی داشت. از طرفی خون رسانی به قل دخترم کمتر بود.
بیمارستان بستری شدم و آمپول ریه زدم تا اگر برای دخترم مشکلی پیش اومد، زایمان اورژانسی انجام بدن، خداروشکر مشکلی پیش نیومد.
اومدم خونه تا میتونستم دیگه ایستاده کار انجام ندادم، در حد غذا پختن و اگر مجبور بودم آشپزی، دیگه کارخونه نکردم. اما نشسته کلی کار میکردم، مدام تو روز خیاطی میکردم و سرگرم بودم.
هفته ۳۴ که برای چکاپ رفتم دکتر، داخل مطب من رو درد زایمان گرفت، دکتر گفت باید امروز بستری بشی و زایمان کنی. من رفتم بیمارستان دکتر گفت دردت برای انقباض رحم هست.
خیلی روزهای سختی بود به دکتر گفتم تا وقتی توان داشته باشم و برای بچه ها مشکلی ایجاد نمیشه، تحمل میکنم چون وقتی برای آمپول ریه بستری بودم دیدم که مادرهایی که بچه هاشون میرن دستگاه چقدر سختی میکشن...
اون روزها سخت بود برام، شبها از درد به سختی می تونستم ۲ساعت بخوابم، نمی تونستم چیزی بخورم. حمام نمیرفتم که دردم بیشتر نشه. ۱۰ روز تحمل کردم دیگه واقعا نمیتونستم. شب به دکتر گفتم دیگه نمیتونم. گفت فردا صبح بیا ببینمت...
میدونستم که دکتر قطعا میگه وقته زایمان هست و آخرین روز بارداریمه. ۳۵هفته و ۲روز بودم. ۱۰روز درد کشیده بودم. با استرس فراوان رفتم برای زایمان، خودم رو برای دستگاه رفتن بچه ها آماده کرده بودم.
بعد از سزارین، سریع بچه ها رو بردن ان آی سی یو، خیلی نگرانشون بودم. تو ریکاوری مدام از پرستارها حال بچه هام رو میپرسیدم. که یک دفعه یکیشون گفت این هم بچه هات😍 ازش خواهش کردم بچه ها رو بیاره دوباره ببینمشون....
وااای که چقدر خوشحال بودم. بچه هام با وزن(دخترم) ۱۹۸۰ و ۲۰۸۰(پسرم) به دنیا اومده بودن و صحیح و سالم بغلم بودن
تو بارداری، ۱۸ هفته بهم گفته بودن به احتمال زیاد دخترم سندرم دان هست اما من گفتم هرچی باشه نگهش میدارم حتی آزمایش سل فری هم ندادم خلاصه که با خوشحالی زیاد در حدی که انگار رو ابرها بودم از بیمارستان مرخص شدیم و اومدم خونه.
موقعی که میرفتم بیمارستان به همسرم گفتم توروخدا برای ترخیصم گل نخر الان میخوای حداقل ۲میلیون پول گل بدی...
بیا هر چقدر میخوای بدی برا گل، بدیم به کسی که تا حالا نرفته کربلا و آرزوی رفتنش رو داره، به این نیت که بچه های ماهم سالم به دنیا بیان و دستگاه نرن...
همسرم هم قبول کرد موقع ترخیص هم که اومد دنبالم، مادرشون همراهشون بودن، بهش گفته بودن مگه گل نمیخری گفته بود نه عروستون قسمم داده گل نخرم. مادرشون هم که متوجه داستان شدن گفته بود به شما قسم داده به من که چیزی نگفته...
خلاصه زحمت گل رو مادرشوهم کشیدن
خلاصه که نذرهای مختلف کرده بودیم. آخریش شله زردی بود که ۲۸صفر برای امام حسن علیه السلام درست کردیم.
اما من مدام تو ذهنم میاد که کربلا فرستادن اون خانوم به جای گل کار خودش روکرد و بچه هام با اینکه وزنشون خیلی کم بود اما دستگاه نرفتن...
#مادری
#فرزندآوری
#چندقلوزایی
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ارسالی_مخاطبین
یکی از اعضا گفته موهای دختر منم صاف نمیشه...😂
ما شاء الله خیلی هم حرف میزنه...😍
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
سوال بارداری،،بانوی بهشتی
سوال ۵۵۳ سلام وقتتون بخیر ان شاءالله ببخشید دیر وقت پیام دادم خدمتتون من دیروز آزمایش بارداری دادم
جواب۵۵۳
عزیزم منفی هست.
برای بارداری هم ۱. مداومت کن به نماز استغفار دم سحر همسرت هم بخونه
۲. اصلا به بچه فکر نکن و رها باش از فکر بهش بسپر به خدا
#تجربه_من ۱۰۲۲
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#فرزندآوری
#دوتا_کافی_نیست
#رزاقیت_خداوند
#غربالگری
#قسمت_اول
من متولد ۶۵ هستم. توی یه خانواده پرجمعیت متولد شدم. بچه آخر خانواده، با پدری فوقالعاده مذهبی و مدیر ومدبر و مادری بسیار خونسرد و آروم و بی خیال😂
از ۱۳ سالگی چون قدم بلند بود و تقریبا درشت بودم. خواستگار داشتم،تا اینکه توی ۱۶ سالگی در حالی که هنوز درس میخوندم، عقد کردم و بعد ۱۷ سالگی عروسی گرفتیم و از مشهد به تهران اومدیم.
همسرم ۲۲ سالش بود و برعکس من بچه بزرگ یه خانواده ۷ فرزندی بود که تو ۲۰ سالگی مادرش را از دست داده بود، ۶ تا پسر بودن و یه خواهر ۷ ساله
پدرشون بعد ما ازدواج کرد و واسطه ما همون خانم بود. بسیار خانم خوبی بودن، دلسوز و عاقل و فهیم که بیشتر به خاطر خواهرشوهر ۷ ساله ام قبول کرده بود وارد این خانواده بشه
خلاصه من از همون اوایل ازدواج دلم بچه میخواست و بعد ۳ ماه باردار شدمو این خبر برای خانواده همسر و مخصوصا پدر شون خیلی مسرت بخش بود چون یه جورایی غم نبود مادر کمتر میشد،۴۰ هفته ام دیگه تموم شده بود و بچه دنیا نمیومد و همین باعث شد که وقتی بستری شدم برای زایمان، تشخیص بدن بچه مدفوع کرده و من بعد ۸ ساعت درد کشیدن عمل شدم.
محمد حسن ما اردیبهشت ۸۵ دنیا اومد، محمد حسن دوران نوزادی خوبی داشت، یعنی اصلا من معنی دل درد، زردی و کولیک و رفلاکس را نمیدونستم چیه، ولی به شدت بازیگوش بود و کم صبر و طاقت...
دوسال و نه ماهش شد که به همسرم گفتم یه بچه دیگه بیاریم، به شدت مخالفت کرد ولی آخرش راضی شد و من باردار شدم و زهرا خانم ما شب میلاد با سعادت امام رضا علیه السلام متولد شد.
من طبقه پایین خونه پدرشوهرم زندگی میکردم و اون خانم هم بعد ۴ سال زندگی نتونست بمونه و رفت. همسر هم صبح زود میرفتن سرکار تا شب و کلا همه کارهای بچه ها با خودم بود، مادرم نهایت دویا سه هفته برای زایمان ام میموند و برمیگشت.
با وجود زهرا شادی به خونه پدر همسرم برگشته بود زهرا اونقدر عاقل و فهمیده بود که حد نداشت.
اربعین ۱۳۹۰ پدر همسرم به رحمت خدا رفتند، بعد یک سال برای خواهرشوهرم خواستگار اومد و تمام کارهای جهيزيه و عروسیش را خودم انجام دادم و به خونه بخت فرستادیمش.
دوتا برادرای دیگه هم ازدواج کردن و حالا من دوست داشتم بچه سوم را بیارم و خداوند سوم ماه رمضان سال ۹۴ آقا محمدعلی باهوش و قشنگمو بهمون هدیه داد.
هرکسی میرسید میگفت دیگه بسه ها بچه نیارید هم دختر دارید و هم پسر، همسر استقبال میکرد ولی من توی دلم بهشون میخندیدم، چون نقشه ها داشتم😄
دوست داشتم تا قبل از اینکه سنم بره بالاتر، بچه بیارم ولی غافل از اینکه سزارینی بودم و یکم ریسکش بالا بود.
بعد دوسال خیلی به همسرم اصرار کردم که بچه چهارم را بیاریم قبول نمیکرد و اصلا نمیشد گولش زد😀تا اینکه بهمن ماه سال ۱۴۰۰ دونفری باهم رفتیم کربلا کنار هم توحرم نشسته بودیم رو کردم به گنبد گفتم یا امام حسین این شوهر منو راضی کن اگرم صلاح هست یه دختر بهم بده و حتما اربعین سال دیگه تو هرحالی بودم منو بطلب.
برگشتیم و واقعا انگار امام حسین دل همسرمو نرم کرد و تو سن ۳۵ سالگی باردار شدم، وقتی فهمیدم با اینکه دوست داشتم یه حسی بودم، رفتم پیش دکترم وقتی بهش از حالم گفتم گفت خیلی هم عالی چرا ناراحتی گفتم آخه سنم زیاده دعوام کرد و گفت دخترا الان توی این سن ازدواج میکنن، پاشو خودتو جمع کن😁
همه چیز خوب پیش میرفت تا اینکه به دکتر گفتم برام غربالگری بنویس گفت اگر اهل سقط نیستی، نرو. گفتم نیستم ولی بنویس برام، تا اینکه رفتم مشهد و اونجا غربالگری ها را انجام دادم. جواب آزمایش را گرفتم و اصلا نگاه نکردم و بعد دوهفته اومدم تهران
یه روز همین طوری داشتم نگاه میکردم دیدم ریسکش را زده بالا توی گوگل سرچ کردم تلفن زدم به چندتا از دوستام که پرستار بودن پرسیدم و دیدم بله ریسک سندرم داون زیاد بود. انگار دنیا دور سرم داشت میچرخید.
یادمه محرم بود و شب حضرت علیاصغر خیلی حالم بد بود نوبت گرفتم رفتم دکتر، دکتر گفت ببین تمام اینا احتمال هست، تو که اهل سقط نیستی چرا غربالگری دادی و خدا خیرش بده آرومم کرد و گفت صبر کن سونوی آنومالی ۱۶ هفته رو بده بعد تصمیم بگیر، اونجا رفتم هیئت و نذر کردم اگر بچه ام سالم بود سال دیگه ۶ دست لباس علی اصغر بخرم و به ۶ تا نوزاد بدم و تا آخر عمر هرسال شب هفتم محرم یه خوراکی واسه بچه ها پخش کنم.
هفته ۱۶ وقتی رفتم سونو همهچیز خوب بود و گفت بچه ات سالمه و دختر😍 تیغه بینی تشکیل شده کی گفته که سندرم هست، من توی اون دوران با چند تا پزشک دیگه صحبت کردم و همگی گفتند ریسک بسیار بالاست و سقط کن ولی من گفتم قلبی را که تند تر از قلب خودم میزنه نمیام از کار بندازم و توکل به خدا و توسل به اهل بیت کردم.
ادامه 👇
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#تجربه_من ۱۰۲۲
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#فرزندآوری
#دوتا_کافی_نیست
#رزاقیت_خداوند
#غربالگری
#قسمت_دوم
اربعین ۵ ماهه بودم، همسرم برام ویلچر گرفت دودل بودم که بریم یانه گفت میریم خودم هواتا دارم. مادر و پدر وخواهرم هم باهامون اومدن و من اربعین ۱۴۰۱ همون طور که از امام حسین خواستم اربعین باردار اونم دختر راهی کربلا شدیم و دی ماه ۱۴۰۱ دختر خوشگلم به دنیا اومد.
قبل بیهوشی هنوز استرس داشتم که اگر بچه مشکلی داشت آمادگی داشته باشم، وقتی به هوش اومدم و حالش را پرسیدم گفتند خدا یه دختر سالم و خوشگل بهت داده...
نوریه ۷ ماهه بود که اربعین رفتیم کربلا تو حرم اميرالمومنین نشسته بودیم که یه خانمی اومد پیشم باهام صحبت کرد و گفت اسم بچه هات چیه بعد که گفتم رو کرد به حرم گفت یا امیرالمومنین یه حسین به این خانم بده. خنده ام گرفت گفتم چی میگید من بچه ام کوچیکه هنوز گفت نه حیفه تو یه حسین نداشته باشی😭
خلاصه بگذریم فکر میکردم پرونده بارداری های من بسته شده، تا اینکه نوریه ۱۱ ماهه بود و من آنفولانزای سختی گرفتم و حالم به شدت بد بود. بعد مریضی دیدم خوب نمیشم و روز به روز بی حال تر میشم.
جاریم گفت شاید باردار باشی گفتم محاله، من بچه شیر میدم، تا اینکه دیدم واقعا حالم یه جوریه، بیبی چک زدم و دیدم بله مثبت شد.
رفتم پیش دکترم دوباره حالم خیلی بد بود هنوز خستگی زایمان قبل توی تنم بود. دکترم گفت چیه ناراحتی؟ بدش به من پاشو و خدا راشکر کن فقط چون سزارین پنجم هست کار من سخت تره، وقتی با دکتر حساب کردیم گفت احتمالا الآن ۷ هفته باشی و سونو و آزمایش نوشت.
وقتی رفتم سونو گفت خانم چی میگی بچه ۱۲ هفته است😃حسابی توی شوک بودم به کسی نگفتم حتی بچه هام، پسرم پشت کنکوری بود و درس میخوند دخترمم اگر میفهمید موهاشو میکند😂 فقط خودم و همسرم میدونستیم ولی بازم باور نمیکردیم
سر این دیگه غربالگری نرفتم، ولی توی دلم از زمان بارداری راضی نبودم، تا اینکه هفته ۱۶ درد شدید و خونریزی باعث شد بیمارستان بستری بشم و استراحت مطلق با به بچه ۱ ساله که باید از شیر میگرفتم و ۳ تا بچه مدرسه ای و پشت کنکوری و بدون کمک، خوبیش این بود که ایام نوروز بود و همه خونه بودن، آخر فروردین بچه ها یکی یکی آبله مرغون گرفتن و منم چون نگرفته بودم آخرین نفر گرفتم و چقدر عذاب کشیدم.
شاید حدود ۲هزار دونه بدنم زده بود همگی دردناک از کف پا بگیر تا دهان و پهلو وکمر و لای انگشتا، ۳ روز جهنمی را گذروندم بیمارستان بخش عفونی گفت زده به ریه و باید بستری بشی ولی قبول نکردم و با اسپری و دارو گذروندم ولی سرفه هاش هنوزم برام مونده و دکتر گفت بعد زایمانت باید درمان کنی، خلاصه با همین سختیها اقامحمدحسین گل ما دقیقا ایام پیاده روی اربعین به دنیا اومد.
قدم بچه ام خیلی خوب بود از همون اول بارداری که حتی خبر نداشتیم همه لوازم برقی خونه یکی یکی خراب میشد و میسوخت و ما نو میخریدم.🥲😂
خداراشکر میکنم که خدا با این همه مشکلاتی که داشتم، فرزند سالم بهم داده و از خدا میخوام دامان همه منتظرا را سبز کنه و کسی حسرت مادر شدن توی دلش نمونه 🙏
و یه نصیحت به مادرایی که اطرافیانتون بازبونشون آزارتون میدن و نظر میدن دلیلی نداره کسی بفهمه بارداری، من بچه چهارم ۸ ماهه بودم که فامیل توی یه عروسی اونجا فهميدن، بچه پنجمم حتي هنوز، خیلیا نمیدونن که بچه دار شدیم هر وقت دیدنش، میفهمن دیگه😃 حتی پسر خودمم آخرای ماه هفتم بهش گفتیم که ذهنش درگیر نشه.
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
✅ من همه مشکلات را با سوره یس برطرف می کنم...
شیخ رجبعلی خیاط (ره) خطاب به شخص گرفتار: "چرا به سوره یس بی توجهید ؟ چرا به یس کم توجهید؟ من همه مشکلات را با سوره یس برطرف می کنم. چرا هر روز سوره یس نمی خوانی؟"
👈 نقل است از از آیت الله کشمیری (ره) نیز پرسیدند: از سوره ها براى طلب فرزند چه خوانده شود؟ فرمودند: «سوره يس به قصد حامله شدن براى فرزند، خوب است.»
#سوره_یس
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#پیام_مخاطبین
اعضای "دوتا کافی نیست" شب ها هم خواب بچه می بینند... 😍😂
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
سلام دوستان عزیزم
امروز یه بنده خدایی یه ایده خوبی میداد درباره فرزندآ وری ویژه مادر بزرگ ها حیفم اومد با شما در میان نگذارم.
می گفت مامان بزرگای مؤمن ،
اگه باور دارید زیاد شدن آمار شیعه امیرالمؤمنین چه تأثیر دنیوی اخروی والایی داره،
حتما به اینم توجه دارید که کمک به فرزند آوردن بچه هاتون بالاترین عبادته
وتأثیر عالی و بی نظیر بر سرنوشتتون داره .
پس دیگه نگید از ما گذشته، یاعلی بگید و دست به کار بشید:
✨در زمینه فرزند آوری به بچه هاتون اعلام حمایت وهمکاری کنید.
✨بهشون دل وجرأت بدید و ترسشون رو بریزید.
✨با افتخار از مشکلات فرزند آوری خودتون که باهاش دست وپنجه نرم کردید تعریف کنید تا بفهمند تلاش در این عرصه افتخار آمیزه ونشانه اقندار یک زن هست.
✨صرفه جویی وساده زیستی رو بعنوان یک ارزش والا بهشون تلقین کنید وتجمل گرایی و شیک وپیک بازی های بیخودی رو از چشمشون بندازید.
اگر بچه تون وضع مالیش خوب نیست قربة الی الله:
✨تو خرج پوشک نوه تون شریک بشید.
✨به بهانه های کوچک مایحتاجشون رو (لباس،کفش،کیف،چادر و...) هدیه بدید تا نیاز بهدخرید نداشته باشند.
✨هر از گاهی غذا بپزید براشون بفرستید تا در پول و وقت و انرژیشون صرفه جویی بشه.
✨بگید هر از گاهی نوه ها رو بفرستند پیش شما زن وشوهر برن تفریح واستراحت عروس دامادی.
✨یه بارم مهمونشون کنید یه سفر مشهد برن، هم بیمه امام رضا بشن هم حال وهوا عوض کنند و روحیه بگیرند. .(مطمئن باشید برکات این زیارت برای شما از زیارت رفتن خودتون بیشتر نباشه کمتر نیست.)
✨یک سال لوازم التحریر مدرسه رو به مناسبت اول مهر و...به نوه هاتون هدیه بدید حتی به نیت خیرات وشادی روح درگذشتگان.( میدونید که خیرات برای هر کسی از نزدیکانش شروع میشه)
✨یک سال مانتو شلوار وکیف وکفش مدرسه رو هدیه بدید.
✨گاهی به جای مسجد وهیئت رفتن ،نوه کوچیکه رو نگهدارید نوه بزرگ ترها باپدر ومادر برن هیئت ومسجد هم سرشون باد بخوره هم عطر معارف الهی به مشامشون برسه.
✨و....بقیه اش رو شما به ما ایده بدید😊
میگفت:
مادر بزرگای عزیز ونازنین
وقت کمه
جمعیت شیعه در حال کم وکمتر شدنه
دین خدا درخطره
عمر من وشماهم رو به پایانه و
سفر آخرت در پیشه
ثروت دنیا به دنیا میمونه مگه این که تبدیل به ارز آخرتی بشه
طلا مون رو بفروشیم باهاش از خدا نوه بخریم.
حواسمون باشه که هر نوه، یک نفر نیست ؛ ان شاءالله یک نسل شیعه تا قیامت دنبال خودش میاره.
طلا بفروشیم به جوان ترها کمک کنیم.
کاری کنیم بعد از مرگمون یک نسل ،دو نسل ،سه نسل شیعه امیرالمؤمنین بیشتر روی کره زمین از برکت همت ما باقی بمونه و پرونده عمل صالحمون تا قیامت بسته نشه و....
من که خیلی حرفاشو دوست داشتم وپسندیدم.
به بچه هام هم اعلام آمادگی کردم🥰
🌿شماهم اگه پسندیدید
هم عمل کنید هم قربة الی الله برای دیگران ارسال کنید.
✨خدا رو چه دیدید!
شاید با انتشار همین یک پیام باعث تولد چند نسل از شیعیان امیرالمؤمنین شدیم که با شنیدن خبرش ودریافت اجرش در آخرت حسابی غافلگیر میشیم ان شاءالله😍😍
✍نشر با ذکر منبع مجاز و ستودست
🍃🍃🍃@sahabrahmat1364
#تجربه_من ۱۰۲۳
#فرزندآوری
#دوتا_کافی_نیست
#رزاقیت_خداوند
#جامعه_دوستدار_کودک
ما خانواده پر جمعیتی هستیم. ۶تا خواهر و برادریم خداروشکر، پدر و مادرم خیلی وقت نمیکردن که با ما بازی کنن، اما چون ۶تا بودیم این مسئله ها اصلا به چشم مون نمیومد. دعوا میکردم، بازی میکردم، خلاصه خوش بودیم.
خداروشکر، بنده فرزند پنجم خانواده هستم و متولد ۷۱ و به شدت ازدواجی از ۱۳ سالگی خواستگار داشتم ولی خانواده ام راضی به ازدواج من نمیشدن تا اینکه یکی از اقوام پدرم به خواستگاری میان و پدرم جواب مثبت میدن و تو سن ۱۵ سالگی رفتم سر خونه زندگی خودم، با یه عروسی کم هزینه و اندک جهیزیه که به خانواده ها فشار نیاد.
خانواده همسرم کم جمعیت هستن یه خواهر و برادر، همسرم به شدت عاشق بچه و من اصلا دوست نداشتم تا چند سال بچه دار بشیم، یه روز که از صبح تا شب حالم بد بود و دل درد داشتم احتمال آپاندیس دادیم، رفتیم بیمارستان دکتر آزمایش نوشت وقتی جواب آزمایش رو همسرم گرفت با خوشحالی اومد گفت بارداری😁😍 و من با تعجب😳 گفتم شوخی میکنی ؟!! همسرم با ذوقی عجیب گفت داری مادر میشی😁
خلاصه رفتیم خونه و من کم کم داشتم به این نی نی عادت میکردم که مشکل پیدا کردم و نی نی مون متاسفانه سقط شد.
بعد اون دیگه خودم تمایل داشتم که بچه دار شیم و خدای مهربان بعد ۸ ماه، دختر گلم رو بهمون داد با کلی ویار بد و استراحت و استرس که بلاخره دختر گلمون آذر ۸۹ به دنیا اومد😍 البته نتونستم طبیعی به دنیا بیارم و ارژانسی بردن سزارین متاسفانه
دخترم خیلی آروم بود و زیبا و تو دل برو همین آروم بودنش کار داد دستمون😁 و همسرم گفت این بچه مون که آرومه یکی دیگه هم بیارم که فاصله سنی شون کم باشه و منم قبول کردم.
خدا جونم بعد یک سال و نیم دخترم یه بچه دیگه بهمون داد. همین که اطرافیان مون متوجه شدن، کلی تیکه انداختن و بعضیاشونم میگفتن برو سقط کن میخوای چیکار😳😒 خلاصه پسرگلمون هم به دنیا اومد و تیر ۹۲ ما شدیم خانواده چهار نفره😍
همگی خوشحال که هم دخترش رو داری هم پسرش رو، خداروشکر با بدنیا اومدن هر کدوم از بچه هامون رزق مون بیشتر میشد😍 ولی فعلا نه خونه داشتیم نه ماشین.
چون بچه های پشت سرهمی مثل دوقلو میمونن، در کل روز خیلی خسته میشدم و دیگه دوست نداشتم بچه دار بشم گذشت تا اینکه همسرم دوباره گفت بیا یکی دیگه هم بیاریم ۲ تا کمه😐 من میگفتم نه بسه دیگه نه حوصله اش رو دارم نه دوست دارم دوباره بچه بیارم چون سزارین هم هستم خیلی اذیت میشم ولی همسرم حرف خودش رو میزد.
سال ۹۸ متوجه شدم که خدا بهمون یه نی نی دیگه داده و دوباره ویار بد و کمر درد و غیره 😢 از طرفی هم کرونا اومده بود و خیلی اذیت شدم تا اینکه فروردین ۹۹ پسرمون بدنیا اومد😍
خیلی دعا کردم و متوسل شدم به اهل بیت و امام زمان که بتونم از پسش بربیام، خیلی صبورتر شده بودم خداروشکر انگار با وجود این پسرمون خدا بهم صبر و آرامش هدیه کرده بود😍❤️
بعد یک سالگی پسرم صاحب خونه گفت که باید بلند شی و ما دنبال خونه و هر جا میرفتیم میگفتن خونه به کسایی که ۲ تا بیشتر بچه دارن نمیدیم😳😔 یا اگه هم میدادن خیلی کرایه اش زیاد بود. به لطف خدا یه جای رو پیدا کردیم که براشون تعداد مهم نبود، بعد این پسرمون حالا من دلم میخواست که بچه دارشیم و به حرف رهبر عزیزمون لبیک بگیم خدای مهربان دوباره به ما یه بچه دیگه داد شهریور۱۴۰۲ دختر گلمون بدنیا اومد😍
چون خیلی تو بارداری و حین زایمان و بعد زایمان اذیت شدم بدنم خیلی ضعیف شد همسرم گفتن که دیگه بچه نیاریم چون سلامتی مادر در خانواده خیلی مهمه مادر خونه باید سالم و سلامت باشه که بتونه به خوبی از پس کارهاش و تربیت بچه هاش بر بیاد.
حالا دیگه باید این از این خونه هم دربیایم چون پسر صاحب خونه میخواد بیاد بشینه😢 و ما چند وقته که دنبال خونه هستیم و میگن تعدادتون زیاد 😢🥺 نهایتن به ۴ نفر خونه اجاره میدن 😐 حتی چندجا رفتیم که خونه هاشون ۳ خوابه و اجاره ها هم بالا بود گفتن به ۴ نفر خونه نمیدیم😔 خیلی از برخورد صاحب خونه ها ناراحت شدم و دلم شکست😭 با اینکه بهشون میگفتیم همون جوری که خونه رو تحویل میگیریم تحویل میدیم باز قبول نمیکردن اکثراً هم دنبال همکف بودیم که هم همسایه ها هم بچه ها اذیت نشن.
به بچه هام نگاه میکنم و تو دلم میگم این همه آدم میگن اللهم عجل لولیک فرج، خدایا ظهور امام زمانمون رو برسون ولی راضی نیستن به سربازهای کوچیک امام زمان خونه بدن😔 همه میدونیم ظهور نزدیکه ولی بعضیامون راضی نیستیم کمک کنیم به فرج آقا، چون سختی داره چون اذیت شدن داره، برخی فکر میکنن فقط بشینن و دعا کنن فرج حاصل میشه بعضی از مردم بخاطر همین مشکل مسکن بچه نمیارن.
از خدای مهربان میخوام که از امتحاناتش سربلند در بیایم و فرج آقامون رو هر چه زودتر ببینیم😍
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نیمساعت به این خندیدم🤣
مخصوصا اونجا که به شوهر بنده خدا اشاره میکنه🤣🤣🤣🤣🤣
یعنی کل گرفتاری های امروزم رو شُست و بُرد😅
کانال شادی و نکات مومنانه
┄┅┅❅🇵🇸 ✌️🇵🇸✌️ 🇵🇸 ❅┅┅┄
@khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ببین کجا پارک کرد رفت😁😂😂
کانال شادی و نکات مومنانه
┄┅┅❅🇵🇸 ✌️🇵🇸✌️ 🇵🇸 ❅┅┅┄
@khandehpak
#پیام_مخاطبین
✅ تحصیل در کنار مدیریت امور زندگی...
من اوایل تمام وقت درس میخوندم یعنی صبح و عصر کلاس داشتم. وقتی بچه ها به دنیا اومدن کلاسها رو محدود کردم به صبح و البته تا دو سالگی هر دو مرخصی گرفتم که دوران شیردهی پیش خودم باشن.
چند سالی هم هست که بخاطر این شهر و اون شهر شدن، غیرحضوری کردم که البته خیلی سخت تره. چون کتاب و سی دی های درسی وقتی برام ارسال میشه، من باید تمام سی دی ها رو با کتابها تطبیق بدم و بخونم. خیلی سخته و وقت گیر. اما شدنی...
برنامه م هم اینطوره که وقتی همسر و بچه هام شب خوابیدن، حدود ساعت یک نیمه شب که سکوت برقراره تا سه درس میخونم. بعد یکی دو ساعت میخوابم و بعد نماز صبح هم دیگه نمیخوابم. به کار خونه و رد کردن خانواده به محل کار و بچه ها در ایام مدرسه مشغول میشم، اگر تدریس نداشته باشم بازم تا ظهر که برگردن، وقت های خالی درس میخونم. دو سه ساعتی هم عصر میخوابم. یعنی به کم خوابی عادت کردم، حدود ۵ تا ۶ ساعت در شبانه روز. مشکلی هم نیست. عادت کردم و کاملا سرحالم.
به دوستان علاقمند به تحصیل هم توصیه میکنم در نبود همسر و بچه ها یا وقتی خوابن، برا درس خوندن استفاده کنن و ساعات خونه رو به اونها اختصاص بدن. مخصوصا همسر باید احساس کنه برای زن اولویت خونه و زندگیه، تا با زن همکاری کنه برای درس خوندن، وگرنه اگر مرد مخالف باشه، یا زن خسته بشه از کلاس و درس و توی خونه به خودش و زندگی نرسه، نه اون زندگی خیری داره و نه اون درس.
راز موفقیت به نظر من تلاش و برنامه ریزیه، اینکه از خوابت یه حدی بزنی، از مهمونی های زائد، بازار رفتن و گشتن های الکی که خانوما عادت دارن، ساعت ها مشغول تلفن های غیر ضروری شدن و... باید گذشت چون کلی از وقت ما رو میگیرن، تازه اگر در کنارش گناهی انجام نشه.
ممکنه بعضی جاها کم بیارین یا خسته بشین اما درس و بحث رو ترک نکنین که یه مادری که تحصیل کرده باشه یا طلبه، روی نحوه فکر و تربیت کردنش بسیار تاثیر گذار هستش.
ان شاالله که سرباز امام زمان عج تربیت کنیم.
#فرزندآوری
#تحصیل
#مدیریت_امور_زندگی
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#پیام_مخاطبین
دوقلوهای من الان ۱۱ماهه هستن، تو دوران بارداری خودم وزنم بالا نمیرفت و دوقلوهام هم وزنشون پایین بود،خصوصا قل دختر...
۳۰ هفته بچه ها خیلی اومده بودن پایین و دکتر گفت قطعا زایمان زودرس خواهی داشت. از طرفی خون رسانی به قل دخترم کمتر بود.
بیمارستان بستری شدم و آمپول ریه زدم تا اگر برای دخترم مشکلی پیش اومد، زایمان اورژانسی انجام بدن، خداروشکر مشکلی پیش نیومد.
اومدم خونه تا میتونستم دیگه ایستاده کار انجام ندادم، در حد غذا پختن و اگر مجبور بودم آشپزی، دیگه کارخونه نکردم. اما نشسته کلی کار میکردم، مدام تو روز خیاطی میکردم و سرگرم بودم.
هفته ۳۴ که برای چکاپ رفتم دکتر، داخل مطب من رو درد زایمان گرفت، دکتر گفت باید امروز بستری بشی و زایمان کنی. من رفتم بیمارستان دکتر گفت دردت برای انقباض رحم هست.
خیلی روزهای سختی بود به دکتر گفتم تا وقتی توان داشته باشم و برای بچه ها مشکلی ایجاد نمیشه، تحمل میکنم چون وقتی برای آمپول ریه بستری بودم دیدم که مادرهایی که بچه هاشون میرن دستگاه چقدر سختی میکشن...
اون روزها سخت بود برام، شبها از درد به سختی می تونستم ۲ساعت بخوابم، نمی تونستم چیزی بخورم. حمام نمیرفتم که دردم بیشتر نشه. ۱۰ روز تحمل کردم دیگه واقعا نمیتونستم. شب به دکتر گفتم دیگه نمیتونم. گفت فردا صبح بیا ببینمت...
میدونستم که دکتر قطعا میگه وقته زایمان هست و آخرین روز بارداریمه. ۳۵هفته و ۲روز بودم. ۱۰روز درد کشیده بودم. با استرس فراوان رفتم برای زایمان، خودم رو برای دستگاه رفتن بچه ها آماده کرده بودم.
بعد از سزارین، سریع بچه ها رو بردن ان آی سی یو، خیلی نگرانشون بودم. تو ریکاوری مدام از پرستارها حال بچه هام رو میپرسیدم. که یک دفعه یکیشون گفت این هم بچه هات😍 ازش خواهش کردم بچه ها رو بیاره دوباره ببینمشون....
وااای که چقدر خوشحال بودم. بچه هام با وزن(دخترم) ۱۹۸۰ و ۲۰۸۰(پسرم) به دنیا اومده بودن و صحیح و سالم بغلم بودن
تو بارداری، ۱۸ هفته بهم گفته بودن به احتمال زیاد دخترم سندرم دان هست اما من گفتم هرچی باشه نگهش میدارم حتی آزمایش سل فری هم ندادم خلاصه که با خوشحالی زیاد در حدی که انگار رو ابرها بودم از بیمارستان مرخص شدیم و اومدم خونه.
موقعی که میرفتم بیمارستان به همسرم گفتم توروخدا برای ترخیصم گل نخر الان میخوای حداقل ۲میلیون پول گل بدی...
بیا هر چقدر میخوای بدی برا گل، بدیم به کسی که تا حالا نرفته کربلا و آرزوی رفتنش رو داره، به این نیت که بچه های ماهم سالم به دنیا بیان و دستگاه نرن...
همسرم هم قبول کرد موقع ترخیص هم که اومد دنبالم، مادرشون همراهشون بودن، بهش گفته بودن مگه گل نمیخری گفته بود نه عروستون قسمم داده گل نخرم. مادرشون هم که متوجه داستان شدن گفته بود به شما قسم داده به من که چیزی نگفته...
خلاصه زحمت گل رو مادرشوهم کشیدن
خلاصه که نذرهای مختلف کرده بودیم. آخریش شله زردی بود که ۲۸صفر برای امام حسن علیه السلام درست کردیم.
اما من مدام تو ذهنم میاد که کربلا فرستادن اون خانوم به جای گل کار خودش روکرد و بچه هام با اینکه وزنشون خیلی کم بود اما دستگاه نرفتن...
#مادری
#فرزندآوری
#چندقلوزایی
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ارسالی_مخاطبین
یکی از اعضا گفته موهای دختر منم صاف نمیشه...😂
ما شاء الله خیلی هم حرف میزنه...😍
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#پیام_مخاطبین
✅ به دلم نشست....
#سبک_زندگی_اسلامی
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
هدایت شده از تبلیغات شادی و نکات مومنانه
🕊 کمک فوری برای کودک 11 ساله مبتلا به سرطان معده
🏮این کودک مبتلا به بیماری سرطان معده هستند و پدرشان دو سال پیش فوت کرده اند و خرج های ایشان به عهده مادرشان است و اکنون ناتوان از تامین هزینه های درمانی هستند.
🍃 برای تامین هزینه درمانی و معیشتی این کودک معصوم، با هر مبلغی که #توان دارید سهیم باشید؛
🔹شماره کارت #رسمی و قانونی به نام گروه جهادی حضرت زین العابدین ( ع) و شبا هیئت مذهبی قمر منیر بنی هاشم (ع)(ارجحيت با شبا به دلیل عدم محدودیت)
●
6037997750014749●IR
840690082101102230186001🏮اطلاعات بیشتر👈 @charity313
هدایت شده از تبلیغات گسترده حنانه
🔴هــم موهای زائد بــدنت رو بــزن هم 50بیماری رو از بــدنت دفــع کن😨☝️
➖کلافه شدی از اینکه موهای زائد بدنت زود در میاد و هی باید #تیغ یا #ژیلت بزنی؟😭
➖دوست داری در سریعترین زمان ممکن بدنت رو شـِـیو کنی جوری که انگار لیزر کردی؟
✅ اینجــا هم خودتو درمــان کن هم موهای زائــدت برطرف کن😊👇
https://eitaa.com/joinchat/2022310208C35fc95ad57
https://eitaa.com/joinchat/2022310208C35fc95ad57
🟣 به راحتی موهای زائد بدن و صورتت رو از بیــن ببر😉عجله کن👆👆👆
هدایت شده از تبلیغات غذای خیابانی
🅾️ ســلام کریمی هســـتم تولید کننده محصولات حمامی در ایتا
دوســـاله که ایتا مارو به عنوان بزرگترین تولید کننـــده #موبرهای_گیاهی_و_درمانی در ایتا #حمایت کرده
توهم به جمع خانواده ۲۴ هزار نفری ما ملحق شـــو و از خواص این پودر طلایی بهره مند شـــو👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2022310208C35fc95ad57
🏅با افتخار بیـــش از ۴ هزار رضایت در ۶ ماه اخیـــر☝️☝️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ متخصصین ایرانی یه تراشه ساختند که شانس باروری در زوجین نابارور رو تا ۵۰ درصد افزایش میده!
🇮🇷 فناوری ساخت این محصول فقط در انحصار ایران و آمریکاست!
#رویای_مادری
#ناباروری
#فرزندآوری
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#استاد_عباسی_ولدی
✅ ازدواج یک نیاز است ....
⁉️ حرفهای شما درباره ازدواج جوونا خوبه، ولی کو گوش شنوا؟! واقعاً کسی به حرفای شما درباره ازدواج آسان عمل میکنه؟
اصل سرمایهٔ عمل کردن به این حرفها در مردم ما وجود داره. فقط مردم باید بدونن که در صورت عمل نکردن به این حرفها، جوونا و در نهایت کشور به خطر میافتن.
ما همون مردمیم، فقط باید باور کنیم جوونای ما مثل نون شب و حتی شدیدتر از اون، نیاز به ازدواج دارن. ما هنوز باور نکردیم که ازدواج یه نیازه.
⚠️ مگه میشه پنهان کرد که بالا رفتن سن ازدواج تو جامعهٔ، به پایین اومدن سن فساد کمک میکنه؟ مگه میشه تردید کرد که گسترش فساد، از زلزلهٔ ده ریشتری هم خطرناکتره؟
👌باید این ها رو باور کرد. اگه این واقعیات رو باور کنیم، اون وقت همه دست به دست هم میدیم و کسی منتظر اون یکی نمیمونه.
📚 نیمه_دیگرم
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#ازدواج_آسان
"دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
سوال ۵۵۴
سلام خوبید خسته نباشید
من الان ماه اولمه
یه لیوان و نصفی عرق کاسنی خوردم
برای بارداریم مشکلی هست؟؟؟؟
اول سرچ بعد سوال
┄┅┅❅🤰🤱👶👩🦰🤰🤱❅┅┅┄
@farzandbano
هدایت شده از اطلاع رسانی گسترده حرفهای
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو عروسی جاریم پوشیدم👗،همه میپرسیدن از کجا و چند خریدم😎
کسی نمیدونس کار دست خودمه💪🏻
خبر نداشتن شبایی که اونا خواب بودن🌙من تا صبح تلاش میکردم آیندمو بسازم🥲
الان از بهترین مدرِّسای #جواهردوزی ایرانم🥰
اگه میخوای یادبگیری بیا تو کانالم👇
https://eitaa.com/joinchat/3301638274Cb7fe465b39
از #جشنواره_تابستونه حیفه جابمونی
#بزرگترینکانالآموزشجواهردوزیایتا
هدایت شده از تبلیغات غذای خیابانی
💎 جهت دریافت هدیه 400.000 تومانی به مناسبت میلاد پیامبر اسلام توسط موسسه فرهنگی سفینة النجاة نام محمد را لمس کنید 😍👇
🌺
🌺 🌺 🌺
🌺 🌺
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🌺 🌺 🌺 🌺 🌺
🌺 🌺🌺 🌺🌺
#هدیه 400.000 تومانی با لمس نام محمد 😍👆