مثلِ نفسهایم دوستت دارم
همانقدر بیاختیار، همانقدر تا پای جان...
#مونا_واعظی
@fazel_nazarrii
بس که افتادهام از خاکِ درِ یار جدا
گشتهام در همه عالم به جدایی مشهور...
#جدایی_ساوهای
@fazel_nazarrii
به من میگفتند: چرا اینقدر آرامید؟
حال آنکه از سر تا به پا سوخته بودم.
شب در کوچهها میدویدم، نعره میکشیدم،
روز را به آرامی کار میکردم...
#موریس_بلانشو
📕 | جنونِ روز
@fazel_nazarrii
جز رنج، چه بود سهمت از این همه عشق؟
مظلومترین عاشقِ دنیا، مادر!
#میلاد_عرفانپور
@fazel_nazarrii
معمولا کسی که خودش عمیقا رنج کشیده باشد
خیلی سادهتر و موثرتر میتواند دیگران را دلداری بدهد...
#یوستین_گاردر
@fazel_nazarrii
ابروی تو خون خواست و من دیده گشودم
دل داد زد از سینه که: "دیوانه! ببندش..."
#معنی_زنجانی
#محمد_سهرابی
@fazel_nazarrii
"والأشدُّ من الحزنِ، شرحُهُ..."
شرحِ غم، آه، که غمبارتر است از خودِ غم...
#عربیات
@fazel_nazarrii
به یاد زلفِ تو دوشینه دیدهام خوابی
که صد رسالهٔ آشفتگیش تعبیر است...
#شعوری_کاشی
@fazel_nazarrii
ای پاسخ بی چون و چرای همه ی ما
اکنون تویی و مساله های همه ی ما
کو آن که، در این خاک سفر کرده ندارد
سخت است فراق تو برای همه ی ما
ای گریه ی شب های مناجات من از تو
لبخند تو آیین دعای همه ی ما
تنها نه من از یاد تو در سوز و گدازم
پیچیده در این کوه صدای همه ی ما
ای ابر اگر از خانه ی آن یار گذشتی
با گریه بزن بوسه به جای همه ی ما
ما مشق غم عشق تو را خوش ننوشتیم
اما تو بکش خط به خطای همه ی ما
گر یاد تو جرم است غمی نیست که عشق است
جرمی که نوشتند به پای همه ی ما
در آتش عشق تو اگر مست نسوزیم
سوزانده شدن باد سزای همه ی ما
#فاضل_نظری
#ضد
#او
@fazel_nazarrii