eitaa logo
محمد علی رفیعی | فقه و اصول
324 دنبال‌کننده
342 عکس
78 ویدیو
218 فایل
این کانال به منظور ارائه‌ی مطالب مهمّ فقهی، اصولی و طلبگی، و بارگذاری صوت تدریس فقه و اصول است.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔳پاسخ به نقد برادر عزیزم، آقای سعید پیروزفر 🔳 ❓این که مرحوم شیخ فرمود: «اصل آن است که معصوم در مقام بیان حکم واقعی است، نه در مقام تقیه یا خوف» تنها نسبت به زمانی است که شرایط اجتماعی و حاکمیتی زمان معصوم سخت نباشد، و در غیر این صورت اگر شرایط سخت و اختناقی باشد اصل آن است که آن معصوم در مقام تقیه است، نه بیان حکم واقعی. 📚 پاسخ: اصول عقلایی و عرفی کلام بر اساس شرایط و اقتضائات زمان و زمانه ی هر معصوم (علیه السلام) تعیین نمی شود، بلکه بر اساس موازین عقلایی و حِکْمی کلام که در نزد همه ی عقلاء در همه ی زمان ها پذیرفته شده است تعیین می شود. همچنین بسیار بعید و دور از ذهن است که کار امامت -که راهبری شیعه و بیان شریعت است- به جایی برسد که غالب سخنان یک معصوم، تقیه باشد و بیان حکم واقعی در کلام ایشان، خلاف اصل غالبی؛ این یعنی قطع شدن ارتباط مبیِّن شریعت با متشرّعان و متدینان که سخن بسیار دور از عالَم ثبوت و اثبات است. حال که اثبات شده است هر متکلم عاقل و حکیمی در زمان بیان مطلب، اصل آن است که در مقام بیان مراد جدّی و واقعی خود است و نه این که در مقام شوخی یا تقیه یا خوف یا... است، فقیه باید شرایط اجتماعی و حاکمیتی زمان هر معصوم (علیه السلام) را به خوبی بررسی کند تا در مقام اثبات نیز بر او ثابت شود که این اصل عقلایی حاکم است یا نیست. به طور مثال صاحب جواهر و دیگر فقیهان اذعان دارند که شرایط اجتماعی و حاکمیتی زمان امام موسی بن جعفر الکاظم (علیهما السلام) به گونه ای است که دوران ایشان دوران تقیه است، از این رو، اگر کلامی از ایشان صادر شده باشد که موافق مذهب رایج و مورد تایید حاکمیت عباسیون در زمان ایشان بوده باشد -با وجود دیگر شرایط- حمل بر تقیه می شود. بنا بر این، این سخن که اصل در زمان امام کاظم (علیه السلام) در سخنان ایشان تقیه است سخنی فنّی نبوده، بلکه سخن صحیح و دقیق آن است که در زمان ایشان احتمال تقیه بودن کلام ایشان بیشتر از سایر اهل بیت (علیهم السلام) است؛ پس، فقیه باید در کلام امام کاظم (علیه السلام) احتمال تقیه بودن را -با وجود موافقت کلام ایشان با مذهب رایج آن زمان- مورد دقت و واکاوی بیشتری قرار دهد تا موقف او نسبت به آن اصل عقلایی روشن شود. 📝 @fegh_osoul_rafiee
📚 ۹- شبهاتٌ و دفوعٌ (محاضرات/ج۱/ص۱۵): ✅ مرحوم در توضیح می‌فرماید: 🔷️ الشبهة الأولى: اشکالی که در نتیجه‌ی شرط دوم تعریف علم توهّم شده است این است که مساله‌ی از ذیل مسائل علم خارج خواهد شد. زیرا بنا بر استحاله‌ی اجتماع -که نتیجه‌اش عدمِ فعلیّتِ هر دو حکم با هم است- هیچ اثر شرعی‌ای بر این مساله مترتّب نخواهد شد، مگر آن که قواعد باب به آن ضمیمه شود تا روشن کند بین دو امر و نهیی که با هم فعلی نمی‌شوند چه باید کرد. این، با شرط دوم تعریف سازگار نیست. 🔶️ و يدفعها: آن چه در حقیقت، معیار مساله‌ی اصولی است این است که آن مساله شانِ این را داشته باشد که مستقلّاً و بدونِ قاعده‌ی اصولیِ دیگر در طریق استنباط قرار گیرد. و مساله‌ی و دیگر مسائلِ ، مانند و نیز به خودیِ خود شانِ این را دارد که به تنهایی و بدونِ قاعده‌ی اصولیِ دیگر در طریق استنباط قرار گیرد، اگر چه بنا بر این که این گونه مسائل، اختلافی است ممکن است بنا بر یک نظریه شرط محقَّق نشود، اما شانِ استقلال را دارد، و همین برای اصولی‌بودنِ مساله کافی است. ✴️@fegh_osoul_rafiee