#الحلقة_الثانیة
#شهید_صدر
#خلاصهی_مباحث
#الدلیل_العقلی
#تمهید
📚 ١- "دليل عقلی" هر گزارهی عقلی است که میتوان حکم شرعی از آن استنباط کرد.
🔶️🔸️ بحثهای عقلی دو گونه است:
🔸️ بحثهای صغروی: بحث از این که آیا عقل چنین و چنان ادراکی دارد یا نه.
🔸️ بحثهای کبروی: بحث از حجیّتِ ادراکات عقلی، که آیا این ادراک و آن ادراک حجیّت دارد یا نه.
📌 حجیّتِ گزارههایِ عقلیِ قطعی، ذاتی است و بحثی ندارد، و بحثهایِ حجیّت در علم اصول تنها محدود به گزارههایِ عقلیِ غیرِ قطعی است.
🔶️🔸️ گزارههای عقلی بر دو قسم است:
🔸️ عنصر مشترک: گزارهای که عنصر مشترک در استنباط است، مانند وجوب مقدمه.
📌 بحثهای صغروی و کبرویِ این گزارهها هر دو مسالهى اصولی است.
🔸️ عنصر خاص: گزارهای که مانند عنصر خاص مربوط به احکام خاص شرعی است، مانند قبح عقلی کذب.
📌 بحثهای صغروی این گزارهها اصولی نیست.
✴️@fegh_osoul_rafiee
#محاضرات_فی_أصول_الفقه
#محقق_خویی
#اصول
#تمهید
📚 ۱- تمهید (ج۱/ص۵):
🔶️ در شریعت اسلام -بیشک- قوانین واجب و حرامی وجود دارد که به حکم عقل باید از عهدهی آنها بیرون آمد.
🔶️ از آن جهت که بیشتر این احکام ضروری نبوده و نیاز به اثبات نظری و برهان دارد اثبات و استدلال بر احکام شرعی از منابع شرع جز با شناسایی و بهکارگیری قواعد و مبادیای -که نتیجهاش شناخت و تشخیص وظیفهی فعلیّ است- ممکن نخواهد بود.
🔶️ علمی که به این قواعد -که خود از مبادی تصدیقی علم #فقه است- میپردازد و آنها را برای استنباط فقهی آماده و ساماندهی میکند علم #اصول است.
✴️@fegh_osoul_rafiee
#محاضرات_فی_أصول_الفقه
#محقق_خویی
#اصول
#تمهید
📚 ۲- اقسام قواعد اصولی (ج۱/ص۶):
🔶️🔸️ ۱) قسم اول: قواعد مفید #علم_وجدانی (مباحث ملازمات عقلیه)
#مقدمه_واجب، #ضد، #اجتماع_امر_و_نهی، #نهی_عبادات، مبحث #مفاهیم.
🔶️🔸️ ۲) قسم دوم: قواعد مفید #علم_تعبّدی (مباحث حجج و امارات)
این قواعد دو گونه بحث دارند:
✔️ بحثهای صغروی (مباحث الفاظ)
▫️ظهور ذاتی الفاظ بدون قرینه (ظهور امر و نهی و مفهوم و عام و خاص و مطلق و مقید)
▫️ظهور الفاظ با توجه به قرینهی خارجی (بعضی از مباحث الفاظ مانند بعضی از مباحث عام و خاص و مطلق و مقید)
✔️ بحثهای کبروی (مباحث حجّیّت)
حجّیّت #خبر_واحد، حجّیّت #اجماع_منقول، حجّیّت #شهرت_فتوائیه، حجّیّت #ظواهر_کتاب، حجّیّت #ظنّ_انسدادیّ_کشفیّ، مبحث #تعادل_ّو_تراجیح.
📌 نکتهی جالب توجه آن است که مرحوم #محقق_خویی در اینجا مباحث #حجیت_ظهور را -به دلیل اتفاق علماء و سیرهی قطعی عقلاء بر آن و عدم وجود اختلاف در آن- خارج از چارچوب علم #اصول میدانند.
🔶️🔸️ ۳) قسم سوم: اصول عملیهی شرعیّه (#استصحاب_شرعیّ، #برائت_شرعیّ، #احتیاط_شرعیّ)
🔶️🔸️ ۴) قسم چهارم: اصول عملیهی عقلیّه (#برائت_عقلیّ، #احتیاط_عقلیّ، مبحث #ظن_انسدادیّ_حکومیّ)
✴️@fegh_osoul_rafiee
#محاضرات_فی_أصول_الفقه
#محقق_خویی
#اصول
#تمهید
📚 ٣- فايدهی علم #اصول (محاضرات/ج۱/ص۸):
✅ مرحوم #محقق_خویی میفرماید: فایدهی علم #اصول این است که با توجه به #اصول و قواعد آن است که میتوان وظیفهی عملی مکلّف را -که موجب ایمنی از عقاب میشود- تعیین کرد.
🔹️ ایشان در توضیح فرمایش خود میآورد: مکلّفی که میداند در شریعت، احکام و قوانینی برای او و عملش وجود دارد احتمال میدهد در مقابل بسیاری از افعال عقاب وجود دارد؛ از این رو، به دنبال ایمنی از عقاب میگردد و روشن است که تنها راه برای فهم احکام شریعت و تحصیل ایمنی #اصول و مسائل اصولی است.
🔸️ البته پرداختن به مسائل علم #اصول کار مجتهد است، و اوست که باید به تنقیح و تبیین مبانی و قواعد اصولی بپردازد تا برای خود و نیز برای مقلّدانش ایمنی و مُؤمِّن به دست آورد.
✴️@fegh_osoul_rafiee
#محاضرات_فی_أصول_الفقه
#محقق_خویی
#اصول
#تمهید
📚 ۴- تعریف علم #اصول/ذکر دو نکتهی مرحوم #محقق_خویی در تعریف اصول (محاضرات/ج۱/ص۸):
✅ تعریفی که مرحوم #محقق_خویی در مورد علم اصول ارائه میکنند این چنین است:
💠 "العلم بالقواعد التي تقع بنفسها في طريق استنباط الأحكام الشرعية الكلية الإلهية، من دون حاجة إلى ضميمة كبرى أو صغرى أصولية أخرى إليها" 💠
🔶️🔸️ ایشان ضابط مسالهی اصولی را بنا بر تعريف خود دارای دو رکیزه (نکته) میداند:
🔸️ ۱- نکتهی اول: نکتهی استنباط، و نه تطبیق.
🔸️ ۲- نکتهی دوم: نکتهی عدم احتیاج به ضمّ قاعدهی اصولی دیگر.
شرح و تبیین این دو نکته ادامه دارد...
✴️@fegh_osoul_rafiee
#محاضرات_فی_أصول_الفقه
#محقق_خویی
#اصول
#تمهید
📚 ۵- تعریف علم #اصول/توضیح الرکیزة الأولى/فرق بین #قواعد_اصولی و #قواعد_فقهی (محاضرات/ج۱/ص۹):
✅ مرحوم #محقق_خویی در بیان رکیزه و نکتهی اول تعریفشان میفرمایند: ویژگی #قواعد_اصولی این است که حکم فقهی با توسیط و واسطهگری آنها استنباط میشود، و این گونه نیست که مانند #قواعد_فقهی تنها بر مصادیق و مسائل جزئی فقهی تطبیق شود.
🔶️ بنا بر این، یکی از فوارق بین این دو این است که #قواعد_اصولی در طریقِ استنباط قرار میگیرند، اما #قواعد_فقهی -نه در طریق استنباط- بلکه در طریقِ تطبیقِ قاعدهی کلّی فقهی بر مسالهی جزئی فقهی به کارگرفته میشوند.
✴️@fegh_osoul_rafiee
#محاضرات_فی_أصول_الفقه
#محقق_خویی
#اصول
#تمهید
📚 ۶- تعریف علم #اصول/توضیح الرکیزة الأولى/بیان اشکال و جواب (محاضرات/ج۱/ص۹):
✅ مرحوم #محقق_خویی در ذیل رکیزهی اول اشکال و جوابی را مطرح میفرمایند:
🔷️🔷️🔹️ اِشکال: اگر مناطِ #قواعد_اصولی را استنباط و توسیط بدانیم موجب خروجِ بسیاری از مباحث مهم اصول از چارچوب این علم میشود؛ مانند مباحث #اصول_عملیهی_شرعیه و #اصول_عملیهی_عقلیه و #ظن_انسدادی_حکومی.
🔹️ زیرا فرآیند ِبهکارگیریِ #اصول_عملیهی_شرعیه در فقه چیزی جز تطبیق آنها بر مواردشان نیست. و #اصول_عملیهی_عقلیه و #ظن_انسدادی_حکومی نیز حکم شرعیای را ثابت نمیکنند.
🔶️🔶️🔸️ پاسخ: گویی مستشکل در اِشکال خود #استنباط را -بنا بر آن چه از تعریف مشهور اصولیان بر میآید- تنها به معنای "اثباتِ حقیقیِ حکمِ شرعی" تصوّر کرده است، در حالی که #استنباط یعنی مجرّدِ #اثبات؛ چه وجدانی، چه شرعی (تعبّدی)، چه تنجیزی و چه تعذیری.
🔶️🔸️ از این رو، اگر چه بسیاری از مسائل علم اصول ما را به حکم شرعی واقعی یا ظاهری نمیرسانند، اما مُنجِّز (تکلیفآور) یا مُعذِّر (عُذْرآور) هستند، و این برای فرق بین #قواعد_اصولی و #قواعد_فقهی کافی است.
🔰 نکتهی مرحوم #محقق_خویی را میتوان این گونه شرح و تبیین کرد که فقیه در #قواعد_فقهی تنها مضامین آنها را بر مسائل فقهی جزئی تطبیق میکند و در این تطبیق به دنبال چیزی جز مصداقِ آن کلّیّات نیست، بدون آن که فرآیندِ تطبیق -به خودیِ خود- برای او تکلیف جدیدی را ثابت کرده یا عُذرآوری جدیدی را به همراه داشته باشد، بلکه حکم همان است که بوده؛ اگر چه با فرآیند تطبیق، حُکمی که تا قبل از آن، کلّی تصوّر میشده، بعد از آن، به صورت جزئی و مصداقی ادراک شده است. اما کارکرد #قواعد_اصولی چیزی غیر از این تطبیق است، بلکه فقیه با توسیط و استخدامِ #اصول_عملیه یا #ظن_انسدادی_حکومی تنجیز یا تعذیری را به دست میآورد که قبل از فرآیند استنباط، در تصوّرِ کلّیِ فقیه نیز نبوده است؛ پس، در این جا هیچ تطبیقی در کار نیست.
✴️@fegh_osoul_rafiee
#محاضرات_فی_أصول_الفقه
#محقق_خویی
#اصول
#تمهید
📚 ۷- تعریف علم #اصول/توضیح الرکیزة الأولى/نقد کلام #محقق_میرزای_نائينى (محاضرات/ج۱/ص۱۱):
✅ مرحوم #محقق_خویی فرمایشی از #محقق_میرزای_نائينى در فرق بین #قواعد_فقهی و #قواعد_اصولی را مورد نقد قرار میدهد.
🔶️ مرحوم #محقق_میرزای_نائينى میفرماید: نتیجهی مساله و قاعدهی فقهی مستقیماً به عامّی (غیر مجتهد) عرضه میشود او خود است که باید بر مصادیق تطبیقی نهایی شود. اما نتیجهی مسالهی اصولی تنها برای مجتهد است و تنها اوست که میتواند آن مسالهی اصولی را بر مواردش اِعمال کند.
مرحوم #محقق_خویی در نقد فرمایش استاد خود میفرماید: بله، مسالهی اصولی فقط برای مجتهد است و اوست که توانِ بهکارگیریِ آن را دارد، اما بسیاری از قواعد فقهی نیز به دستِ عامّی (غیر مجتهد) قابل تطبیق نیست، مانند تطبیق استحباب در قاعدهی #من_بلغ، یا قاعدهی #نفوذ_صلح و #نفوذ_شرط موافق یا غیر مخالف با کتاب و سنّت، و مانند قاعدهی #ما_یضمن و #ما_لایضمن، و همچنین بعضی از فروع #علم_اجمالی در شبهات موضوعیه.
پس، بسیاری از مسائل فقهی و قواعد فقهی نیز به گونهای است که جز مجتهد توانِ تطبیق آن بر موارد را ندارد.
✴️@fegh_osoul_rafiee
#محاضرات_فی_أصول_الفقه
#محقق_خویی
#اصول
#تمهید
📚 ۸- تعریف #اصول/الرکیزة الثانیة (محاضرات/ج۱/ص۱٣):
✅ مرحوم #محقق_خویی در توضیح رکیزهی دوم میفرماید: بهکارگیریِ قاعدهی اصولی در استنباط حکم شرعی نیازمند به هیچ قاعدهی اصولی دیگری نیست، بر خلاف سائر مقدّمات استنباط مانند مسائل #نحو، #صرف، #لغت، #رجال، #منطق و... که جز با کمک قواعد اصولی به استنباط حکم شرعی مُنتَج نخواهند شد.
🔷️ بنا بر این، نقش این علوم در استنباط، استقلالی نبوده، بلکه نیازمند قاعدهی اصولی است تا حجّیت شرعی پیدا کرده، معتبر شود.
🔶️ اگر چه استنباط فقهی بدون فهم ظاهری مفردات و الفاظ متن، و وثاقت راوی، و قوانین فراگیر منطق و... ممکن نیست، اما آنچه موجب شرعیّت و اعتبار استنباط است و به وثاقت راوی معنا میدهد قواعد اصولیای مانند حجّیّت خبر ثقه است، زیرا بدون این چنین قواعدی وثاقت راوی هیچ نتیجهی شرعیای ندارد؛ از این جا روشن میشود مرتبهی علم اصول بالاتر از مرتبهی سایر علوم و پایینتر از علم فقه است.
🔷️ در ادامه ایشان بسیاری از مسائل مذکور در کتب اصولی را خارج از علم #اصول میداند؛ ایشان میفرماید: مباحثی چون #مشتق، #صحیح_و_اعمّ، دلالتِ اداتِ #عموم خارج از علم #اصول هستند، اگر چه به خاطر این که در علم #لغت بحث نشدهاند در #اصول بحث شدهاند.
✴️@fegh_osoul_rafiee
#محاضرات_فی_أصول_الفقه
#محقق_خویی
#اصول
#تمهید
📚 ۹- شبهاتٌ و دفوعٌ (محاضرات/ج۱/ص۱۵):
✅ مرحوم #محقق_خویی در توضیح میفرماید:
🔷️ الشبهة الأولى: اشکالی که در نتیجهی شرط دوم تعریف علم #اصول توهّم شده است این است که مسالهی #اجتماع_امر_و_نهی از ذیل مسائل علم #اصول خارج خواهد شد.
زیرا بنا بر استحالهی اجتماع -که نتیجهاش عدمِ فعلیّتِ هر دو حکم با هم است- هیچ اثر شرعیای بر این مساله مترتّب نخواهد شد، مگر آن که قواعد باب #تعارض به آن ضمیمه شود تا روشن کند بین دو امر و نهیی که با هم فعلی نمیشوند چه باید کرد.
این، با شرط دوم تعریف #اصول سازگار نیست.
🔶️ و يدفعها: آن چه در حقیقت، معیار مسالهی اصولی است این است که آن مساله شانِ این را داشته باشد که مستقلّاً و بدونِ قاعدهی اصولیِ دیگر در طریق استنباط قرار گیرد. و مسالهی #اجتماع و دیگر مسائلِ #اصول، مانند #حجیت_خبر_واحد و #حجیت_ظواهر_کتاب نیز به خودیِ خود شانِ این را دارد که به تنهایی و بدونِ قاعدهی اصولیِ دیگر در طریق استنباط قرار گیرد، اگر چه بنا بر این که این گونه مسائل، اختلافی است ممکن است بنا بر یک نظریه شرط محقَّق نشود، اما شانِ استقلال را دارد، و همین برای اصولیبودنِ مساله کافی است.
✴️@fegh_osoul_rafiee
#محاضرات_فی_أصول_الفقه
#محقق_خویی
#اصول
#تمهید
📚 ۱۰- موضوع العلم و عوارضه الذاتیة/ الجهة الأولى (محاضرات/ج۱/ص۱۶):
✅ مرحوم #محقق_خویی در چند جهت بحث #موضوع را مطرح میکند:
🔷️🔹️ الجهة الأولى: آيا موضوع برای هر علمی لازم و ضروری است؟
🔹️ نهایت چیزی که میتوان گفت آن است که غرض از هر علمی تنها یک چیز است؛ مثلاً غرض از علم #اصول، "اقتدار بر استنباط" است و از علم #نحو، "حفظ لسان از خطای در گفتار" است.
🔸️ این غرض وَحْدانیّ در تمام قضایای گوناگون -که گاه در موضوع و محمول با یکدیگر متفاوتند- وجود دارد، و تمام این قضایا همان غرض را حاصل میکند؛ این قضایای گوناگون است که یک علم را شکل داده و به یک اسم شناخته میشود.
🔹️ این غرض وَحدانیّ مُحال است که از قضایای گوناگون و متفاوت -بما هو کثیر- به وجود آید، زیرا مُحال است کثیر -بما هو کثیر- امر وَحدانیای را به وجود آورد.
🔸️ پس، این قضایای متکثّر و گوناگون از طرفی، و آن غرض وَحدانی -به خاطر واحدبودنش- از طرف دیگر کشف میکند که آن چه در واقع آن غرض را به وجود میآورد یک عنوان جامع است که تمام آن قضایای متکثّر و گوناگون را در بر گرفته و آن قضایا هر کدام مصداقی از آن است.
همان طور که بیشتر فلاسفه قانونی را معتقدند که: "المؤثِّر في الواحد لا یکون إلا الواحد بالسنخ"؛ اين جامع، همان #موضوع است.
✴️@fegh_osoul_rafiee