#محاضرات_فی_أصول_الفقه
#محقق_خویی
#اصول
#تمهید
📚 ۸- تعریف #اصول/الرکیزة الثانیة (محاضرات/ج۱/ص۱٣):
✅ مرحوم #محقق_خویی در توضیح رکیزهی دوم میفرماید: بهکارگیریِ قاعدهی اصولی در استنباط حکم شرعی نیازمند به هیچ قاعدهی اصولی دیگری نیست، بر خلاف سائر مقدّمات استنباط مانند مسائل #نحو، #صرف، #لغت، #رجال، #منطق و... که جز با کمک قواعد اصولی به استنباط حکم شرعی مُنتَج نخواهند شد.
🔷️ بنا بر این، نقش این علوم در استنباط، استقلالی نبوده، بلکه نیازمند قاعدهی اصولی است تا حجّیت شرعی پیدا کرده، معتبر شود.
🔶️ اگر چه استنباط فقهی بدون فهم ظاهری مفردات و الفاظ متن، و وثاقت راوی، و قوانین فراگیر منطق و... ممکن نیست، اما آنچه موجب شرعیّت و اعتبار استنباط است و به وثاقت راوی معنا میدهد قواعد اصولیای مانند حجّیّت خبر ثقه است، زیرا بدون این چنین قواعدی وثاقت راوی هیچ نتیجهی شرعیای ندارد؛ از این جا روشن میشود مرتبهی علم اصول بالاتر از مرتبهی سایر علوم و پایینتر از علم فقه است.
🔷️ در ادامه ایشان بسیاری از مسائل مذکور در کتب اصولی را خارج از علم #اصول میداند؛ ایشان میفرماید: مباحثی چون #مشتق، #صحیح_و_اعمّ، دلالتِ اداتِ #عموم خارج از علم #اصول هستند، اگر چه به خاطر این که در علم #لغت بحث نشدهاند در #اصول بحث شدهاند.
✴️@fegh_osoul_rafiee
#محاضرات_فی_أصول_الفقه
#محقق_خویی
#اصول
#تمهید
📚 ۱۰- موضوع العلم و عوارضه الذاتیة/ الجهة الأولى (محاضرات/ج۱/ص۱۶):
✅ مرحوم #محقق_خویی در چند جهت بحث #موضوع را مطرح میکند:
🔷️🔹️ الجهة الأولى: آيا موضوع برای هر علمی لازم و ضروری است؟
🔹️ نهایت چیزی که میتوان گفت آن است که غرض از هر علمی تنها یک چیز است؛ مثلاً غرض از علم #اصول، "اقتدار بر استنباط" است و از علم #نحو، "حفظ لسان از خطای در گفتار" است.
🔸️ این غرض وَحْدانیّ در تمام قضایای گوناگون -که گاه در موضوع و محمول با یکدیگر متفاوتند- وجود دارد، و تمام این قضایا همان غرض را حاصل میکند؛ این قضایای گوناگون است که یک علم را شکل داده و به یک اسم شناخته میشود.
🔹️ این غرض وَحدانیّ مُحال است که از قضایای گوناگون و متفاوت -بما هو کثیر- به وجود آید، زیرا مُحال است کثیر -بما هو کثیر- امر وَحدانیای را به وجود آورد.
🔸️ پس، این قضایای متکثّر و گوناگون از طرفی، و آن غرض وَحدانی -به خاطر واحدبودنش- از طرف دیگر کشف میکند که آن چه در واقع آن غرض را به وجود میآورد یک عنوان جامع است که تمام آن قضایای متکثّر و گوناگون را در بر گرفته و آن قضایا هر کدام مصداقی از آن است.
همان طور که بیشتر فلاسفه قانونی را معتقدند که: "المؤثِّر في الواحد لا یکون إلا الواحد بالسنخ"؛ اين جامع، همان #موضوع است.
✴️@fegh_osoul_rafiee
#کفایة_الأصول
#آخوند_خراسانى
#حاشیة_المشكيني
#میرزاابوالحسن_مشکینی
#المُقدَّمة
📔 ۲- قوله (کفایه/ج۱/ص۲۱): هو نفس موضوعات مسائله... .
ادامه حاشیهی ۲:
✅ #میرزاابوالحسن_مشکینی در ادامهی دو برهانِ بیانشده در مورد عدمِ مغایرت #موضوع_علم با ریزموضوعاتِ مسائل موارد نقضی را از علم #طبّ، علم #منطق و علم #نحو مطرح کرده و پاسخ میدهد.
🔹️ اما علم #طبّ موضوعش را "بدن انسان" دانستهاند، در حالی که مسائل آن، اجزاء و اعضای بدن است، نه خودِ بدن.
اشکال اینجاست که نسبت بین #موضوع_علم و موضوعاتِ مسائل، نسبت جزئی و کلّی یا فرد و کلّی طبیعی است، در حالی که نسبت بین بدن و اعضای بدن، جزء و كلّ است.
🔹️ اما علم #منطق موضوعش #معقولات_ثانیه (صورتهای عقلی و ذهنی) است که هیچ مصداقی در عالَم خارج ندارند، مانند نوع و جنس.
اشکال اینجاست که موضوعات مسائل باید مصداقِ #موضوع_علم باشد، در حالی که معقولات ثانیه مصداق ندارند.
🔹️ اما علم #نحو چون موضوع آن را "کلمه و کلام" دانستهاند در حالی که موضوعات مسائل آن یا مصداق کلمهاند یا کلام.
اشکال اینجاست که موضوعاتِ مسائلِ نحو بر هر دو صدق نمیکنند، بلکه یا کلاماند یا کلمه.
🔷️🔸️ #میرزاابوالحسن_مشکینی در ادامه در پاسخ به هر کدام از این سه میفرماید:
🔸️ موضوع #طبّ "بدن" نیست، بلکه برهاناً و عقلاً باید یک جامع وَحْدانى باشد، حتی اگر ما نتوانیم آن را تصوّر کنیم، که ظاهراً آن جامع "عضو" است.
🔸️ موضوع #منطق نیز مصداق خارجیاش همان اُمور ذهنی است، زیرا #معقولات_ثانیه نیز در ذهن -که در نفس الأمر، خارج محسوب میشود- وجود دارد.
🔸️ موضوع #نحو نیز برهاناً و ضرورتاً باید جامعِ بین کلمه و کلام باشد، نه هر دو.
📌 آن چنان که روشن است #میرزاابوالحسن_مشکینی بسیار اصرار دارد که بر اساس دو برهانی که اقامه کرد #موضوع_علم ضرورتاً باید یک جامعِ وَحْدانى باشد.
✴️@fegh_osoul_rafiee
#کفایة_الأصول
#آخوند_خراسانى
#حاشیة_المشكيني
#میرزاابوالحسن_مشکینی
#المُقدَّمة
📔 ۴- قوله (کفایه/ج۱/ص۲۱): و المسائل عبارة عن جملة من القضايا... .
✅ #میرزاابوالحسن_مشکینی در #حاشیة_المشكيني (ج۱/ص۵۰) مینویسد: با دقت در این بخش از کلام مرحوم #آخوند_خراسانی دو نکته برداشت میشود:
🔷️🔸️ ۱- نکتهی اول:
حقیقت آن است که اسمِ هر علمی -مانند علم #نحو و علم #فقه و علم #طبّ- یا بر مسائلِ آن اطلاق میشود -یعنی اسم علم، اسمِ مسائل است-، و یا بر عنوانِ جامع بین مسائلِ علم اطلاق میشود؛ یعنی ما به یک تعداد مسائلِ مرتبط که یک غرض وَحْدانی را حاصل میکنند مثلاً میگوییم: علم #نحو یا علم #فقه.
🔸️ اما خودِ ادراک و فهمِ آن مسائل، و یا مَلَکهای که از پرداختن به مسائل حاصل میشود علمِ #نحو یا علمِ #فقه نمیگویند؛ یعنی علمِ #فقه به معنای "علم به مسائل فقهی" نیست، بلکه علم #فقه، خودِ همان مسائلِ فقهی است.
🔹️ ایشان در ادامه مینویسد: نکتهی مذکور از عبارت "... لأجله دُوِّن هذا العلم" قابل استفاده است، زیرا #آخوند_خراسانی در این عبارت میگوید: "مسائلِ پراکنده به این خاطر در ذیل یک علم قرار میگیرند که همگی همان غرض وَحْدانیای را حاصل میکنند که این علم (مجموعهی آن مسائل) برای آن غرض تدوین شده است"؛ کلمهی "تدوین" و "هذا" به روشنی دلالت بر همین نکته دارد که مثلاً #فقه یا #نحو یعنی خودِ "مسائلِ تدوینشده"، نه "علم به آن مسائل".
🔶️ دلیل این نکته نیز آن است که اگر اسامیِ علوم را به معنای ادراک یا ملکه بدانیم به ناچار با حقيقتِ #موضوع_علم -یعنی "ما یُبحث فی العلم عن عوارضه الذاتیة" و جامع بین موضوعات مسائل- منطبق نخواهد شد، زیرا موضوعِ ادراک و یا ملَکه آن چیزی نیست که در علم از عوارضِ آن بحث شود، و جامع بین موضوعات مسائل نیست.
📌 #میرزاابوالحسن_مشکینی در این نکته در صدد آن است که روشن کند مثلاً علمِ #فقه، "علم به مسائل فقهی..." نیست، بلکه خودِ مسائل فقهی است، زیرا این متداول است که در تعریف علوم میگویند: "العلم بفُلان..."؛ از این رو، #آخوند_خراسانی در ادامه علم #اصول را "العلم بالقواعد..." تعریف نمیکند.
ادامه دارد...
✴️@fegh_osoul_rafiee
#کفایة_الأصول
#آخوند_خراسانى
#حاشیة_المشكيني
#میرزاابوالحسن_مشکینی
#المُقدَّمة
📔 ۶- قوله (کفایه/ج۱/ص۲۱): لا یکاد لا یصحّ بذلک... .
✅ مرحوم #میرزاابوالحسن_مشکینی در ادامهی حاشیهی ۶ اشکالی را مطرح و چتند نکته را بیان میکنند:
🔸️ برخی علوم مانند #اصول این گونه است که با یک مساله و دو مساله از آن علم، غرضِ علم (استنباط) به هیچ اندازهای برای شخص حاصل نمیشود، مگر آن که بیشتر مسائل علم فراگرفته شود؛ این جا اشکالی وجود ندارد.
🔹️ اما برخی علوم -مانند #نحو- غرضِ علم به گونهای است که حتی با یک مساله نیز به خودیِ خود و به اندازهی همان یک مساله حاصل میشود؛ یعنی به اندازهی همان یک مساله شخص میتواند از خطای در کلام جلوگیری کند.
🔸️ در این فرض دوم اشکالی به وجود میآید؛ این که اگر معیار را غرض قرار
اگر معیارِ تمایزِ علوم را تمایز در غرضها بدانیم، در علومی -مانند #نحو- شخصی که یک مسالهی نحو را فراگرفته است به اندازهی همان یک مساله میتوان عالِمِ نحوی دانست، زیرا "حفظ لسان از خطای در گفتار" که غرض از علم #نحو است با همان یک مساله نیز حاصل میشود و بنا بر فرض، تمایز علوم نیز به غرض است و غرض نیز با یک مساله حاصل شده است، پس علم #نحو در مورد عالِم به آن یک مساله صادق است و او عالِم نحوی باید تلقّی شود در حالی که این، خلاف عرفی و عقلاست.
🔹️ ایشان در ادامه در پاسخ به این مطلب میفرماید: مساله تماماً به نگاهِ عرف و عقلاء وابسته است؛ عرف و عقلا یک حدّ وسطی را در نظر میگیرند؛ نه عالِم به یک مساله را #عالِم به آن علم میدانند، و نه کسی که همهی مسائل را فراگرفته و تنها یک مساله را فرانگرفته را از عنوانِ #عالِم محروم میکنند، بلکه کسی که بخش قابل توجّهی از مسائل علم را فراگرفته باشد به صورتی که شأنش عنوانِ #عالِم باشد را #عالِم مینامند.
ادامه دارد...
✴️@fegh_osoul_rafiee
#کفایة_الأصول
#آخوند_خراسانى
#حاشیة_المشكيني
#میرزاابوالحسن_مشکینی
#المُقدَّمة
📔 ۸- قوله (کفایه/ج۱/ص۲۲): لا الموضوعات و لا المحمولات... .
✅ #میرزاابوالحسن_مشکینی در #حاشية_المشكيني (ج۱/ص۵۴) در ادامهی حاشیهی ۸ در مورد اشکالات نظریهی "تمایز علوم به موضوعات" مینویسد:
🔹️ ۱- اشکال سوم:
اگر تمایز علوم به موضوع باشد مستلزم آن است که علومی که موضوعشان یکی است -مانند #صرف و #نحو و #معانی و #بیان که موضوعشان کلمه است- باید یک علم شوند، و علومی که موضوعشان دو چیز است -مانند #نحو که موضوعش کلمه و کلام است- باید دو علم شوند.
🔵 پاسخ به اشکال سوم:
اگر چه موضوع در هر چهار علم مذکور، کلمه است، اما هر کدام از این چهار علم با خصوصیّتِ خاصّی از کلمه بحث میکند، مثلاً کلمه در #نحو از حیث اعراب و بنا بحث میشود و در #صرف از حیث صحّت و اِعلال.
🔴 نقد پاسخ مذکور:
خصوصیّتی که هر کدام از این چهار علم با توجّه به آن خصوصیت از کلمه بحث میکند یا از محمول گرفته میشود، یا از غرض.
توضیح نقد در پیام بعدی...
ادامه دارد...
✴️@fegh_osoul_rafiee
آیت الله امینی (رضوان الله علیه) در خاطرات خود از آیت الله شهید مطهری (رضوان الله علیه) نقل میکند:
"کتب و دروس ادبیاتِ زبانِ عربی را ناقص و نیازمند به تغییر بنیادین میدانست، چون طلّاب پس از سالها درس و تدریسِ کتبِ موجود گر چه با قواعد کلّیِ #صرف و #نحو زبان عربی آشنا میشوند، ولی از مكالمه به زبان عربی و نوشتن و خواندن عربیِ فصیح ناتواناند، و این نقص بزرگی است که باید اصلاح میشد."
✴️@fegh_osoul_rafiee
#متنفهمی
#متنخوانی
#پژوهش
#تدریس
#تبلیغ
#منبر
✅✅✅ راهکارهای کاربردی برای کسبِ مهارتِ #متنخوانی و #متنفهمی:
🔴 کلمات را ابداً اِعرابگذاری نکنید.
🔵 ترجمهها و شروح فارسی را سهطلاقه کنید؛ بدترین گزینه برای مطالعه، این نوع کتابها هستند.
📌 اگر مطلبی را نفهمید و ندانید بهتر از آن است که با شرح فارسی بفهمید.
🔴 برای فهمِ معانیِ لغاتِ عربی و شناختِ اوزانِ اسماء و افعال به کتاب #المعجم_الوسیط (عربی به عربی) مراجعه کنید.
🔵 با متنِ کتابها کَلَنْجَار بروید تا خود بدانید و بفهمید؛ بايد به #خودفهمی برسید.
🔴 در کنار کتابی که آن را درس میگیرید کتابِ دیگری را انتخاب کرده، خود مطالعه کنید و سعی کنید خود بفهمید؛ #خودفهمی را تمرین کنید.
مانند #الوسیط آیت الله سبحانی در کنارِ #اصول_فقه مرحوم مظفّر، و #تحریر_الوسیلة امامخمینی در کنارِ #شرح_لمعه، و یا برخی حواشیِ #رسائل و #مکاسب.
🔵 مباحثهی ترکیب و تجزیهی قرآن کریم؛ بر محور یک تفسیر یک جلدیِ عربی مباحثهای داشته باشید با مراجعهی مُستمرّ و مُکرَّر به یک کتاب در #نحو و یک کتاب در #صرف.
📌 بهتر است کتابِ مُنتخَبتان کتابی باشد که قبلاً درس گرفته باشید تا مراجعه آسان و سریع انجام شود.
🔴 در مباحثهی #فقه و #اصول یا حتی #فلسفه نیز تا میتوانید بر سرِ خواندنِ متن و تطبیقِ دقیقِ مطلب بر متن دقّت کنید، و عَرقِ رفیقِ همبحث را در بیاورید.
🔵 سعی کنید حدّاقلّ دو ترم کلاس #مکالمه_عربی شرکت کنید.
🔴 بر نفهمیدنِ متون #صبر داشته باشید؛ اگر امروز نفهمیدید فردا خواهید فهمید، اگر فردا نفهمید هفتهی دیگر خواهید فهمید... ؛ پس، #صبر کنید.
🔵 سعی کنید آهنگ و آکسانِ جملاتِ اسمی، فعلی، خبری، استفهامی، تعجّبی و... را در خواندن و تطبیقِ متون رعایت کنید.
⚠️⚠️ مهارت #متنخوانی و #متنفهمی مانند هر مهارتی -نه یکباره- بلکه با مُمارست و اِستمرار پدید میآید؛ دلسرد نشوید... .
✴️@fegh_osoul_rafiee