eitaa logo
محمد علی رفیعی | فقه و اصول و طلبگی
355 دنبال‌کننده
693 عکس
107 ویدیو
168 فایل
این کانال به منظور ارائه‌ی مطالب مهمّ فقهی، اصولی و طلبگی، و بارگذاری صوت تدریس فقه و اصول است.
مشاهده در ایتا
دانلود
۴-مکاسب-ولایت فقیه-رفیفی-۱۴۰۳۱۲۱۲.mp3
زمان: حجم: 9.5M
🔰 ولَایَت فَقِیه، بین اِطْلَاق و تَقْیِید 🎙 تدریسِ تحليلىِ بخشِ از کتابِ مرحوم 📌 تبیینِ در کلامِ آیت الله منتظری در . 📌 تبیینِ فرقِ در کلام و آیت الله منتظری. 📌 بیانِ دو اشکال به سخنِ آیت الله منتظری. 📌 روایتِ از امام رضا (علیه السلام) و ضرورتِ حکومت و حاکمیت. 📅 چهارشنبه‌ها ⏰ ساعت ۱۲:۳۰ 🕌 مدرسه‌ی علمیه‌ی عباسقلیخان ✴️@fegh_osoul_rafiee
یکی از روایاتِ مشهور در باب قضیه‌ی است که نیز در کتاب (ج۳/ص۳۵۰) آن را ذکر می‌کند. 📚 مرحوم (م۴۶۰) ایشان را با عنوان در رجال (رقم ۳۰۸) از جمله‌ی اصحاب پیامبر (صلّی الله علیه و آله) ذکر می‌کند. 📚 ابن أثير (م۶۳۰) نيز در أُسُد الغَابة في مَعْرِفة الصّحابة (ج۳/ص۴۰۳) از ابن‌مَنده اصفهانی (م۳۹۶) با رمز "د"، و از أبونُعَیم اصفهانی (م۴۳۰) با رمز "ع" نقل می‌کند: "عُرْوَة بن الجَعْد، و قيل: ابن‌ أبي‌الجَعْد البارقي، و قيل: الأزدي؛ قاله ابن منده و أبونعيم. سکن الکوفة روى عنه الشعبي و السبيعي و شبيب بن غرقدة و سماك بن حرب و شريح بن هانئ و غيرهم و كان ممن سيّره عثمان رضي الله عنه إلى الشام من أهل الكوفة و كان مرابطاً ببراز الزور. .... و قولُهما (أي: ابن‌منده و أبو‌نعیم) -بارقيٌّ و قيل: أزديُّ- واحدٌ، فإن بارقاً من الأزْد و هو بارق بن عدي بن حارثة... و إنما قيل: بارقٌ، لأنه نَزَل عند جبلٍ اسمه 'بارق' فنُسِب إليه. و قيل غير ذلك". و همو در أُسُد الغَابة في مَعْرِفة الصّحابة (ج۳/ص۴۰۴) از ابوعُمر ابن‌عبدالبرّ نَمِری (م۴۶۳) با رمز "ب" نقل می‌کند: "عُرْوة بن عَياض بن أبي‌الجَعْد البارقي، و بارقٌ من الأزْد. و يقال: إن بارقاً جبلٌ نزله بعض الأزْد، فنسبوا إليه. استعمل عمرُ بن الخطّاب عُروةً هذا على قضاء الكوفة و ضمَّ إليه سلمان بن ربيعة الباهلي و ذلك قبل أن يستقضي شُرَيحاً...". ✴️@fegh_osoul_rafiee
✅ یکی از پرسش‌هایی که برای تحدیدِ حقیقتِ در (ج۳/ص۳۴۶تا۳۴۸) مطرح می‌کند این است که اگر در هنگامِ جاری‌شدنِ عقد توسطِ مالک راضی باشد آیا چنین عقدی که مقرون به رضایتِ مالک باشد فضولی است یا نیست؟ نیاز به اجازه‌ی بعدی دارد یا ندارد؟ 📚 -بعد از آن که سخنِ ابتداییِ خود را با عبارتِ "فالظاهر شموله..." (ج۳/ص۳۴۶) بیان می‌کند- در اثنای صفحه‌ی ۳۴۷ می‌نویسد: "و إن كان الذي يقوى في النَّفْس ... ... فيَجِب على المالك فيما بينه و بين الله تعالى إمضاءُ ما رضي به و ترتيبُ الآثار عليه... ". 🔷️🔸️ آن چه در این سخنِ جالبِ توجّه است این است که ایشان معتقد است اگر مالک در هنگامِ جاری‌شدنِ صیغه‌ی عقد توسطِ بایعِ فضولی در درونِ خود واقعاً راضی بوده باشد عقدِ مذکور صحیح و لازم است و مالک باید مردانگی کرده و بینِ خود و خدای خودش رضایتِ درونی‌اش را برای مشتری آشکار کند و کتمان نکند و به مشتری بگوید که معامله‌ی مذکور صحیح بوده و دارای اثر است، حتی اگر هیچ کسی نداند که او در هنگامِ جاری‌شدنِ صیغه‌ی عقد راضی بوده است. ❓❔❓ پرسشِ ما این است که آیا رَواست نظم و نظامِ تجارت، بازار و معاملات را موقوف بر وجدانِ بیدارِ صاحبِ عقد کنیم؟! آیا می‌توان نظامِ مالکیّت‌‌‌ها و نقل و انتقال‌ها در میان مردم را حواله‌ی به حساب و کتابِ آخرت دهیم؟! آیا نظم و نظامِ بازار و تعاملاتِ اجتماعی مالی و اقتصادی در میان مردم این گونه سامان می‌یابد؟ آیا این، عقلایی است؟! آیا بهتر و عقلایی‌ این نیست که نظامِ تجارت، بازار و معاملات را به گونه‌ای سامان‌دهی و قانون‌گذاری کنیم که مُبتنی بر اعتباراتِ عقلایی -مانند اِبراز به سببِ مُبرِز خارجی- باشد و البته قابلِ راستی‌آزمایی؟! ✴️@fegh_osoul_rafiee
⬛⬛ ولَایَت فَقِیه، بین اِطْلَاق و تَقْیِید ⬛⬛ 🔴 تدریسِ تحلیلیِ بخشِ کتابِ مرحوم 📅 چهارشنبه‌ها ⏰ ساعت ۱۲:۳۰ 🕌 مدرسه‌ی علمیه‌ی عباسقلیخان ✴️@fegh_osoul_rafiee
✅ چکیده‌ی برخی نکاتِ مطرح‌شده در جلسه‌ی بحث : 📚 مرحوم در ادامه‌ی بیان اصلِ اوّلیِ عدمِ ولایت می‌فرماید: "... خرجنا عن هذا الأصل في خصوص النبي و الأئمة (عليهم السلام) بالأدلّة الأربعة..." (ج۳/ص۵۴۶). دو نکته در این جا باید بیان شود: 🔵🔶️ نکته‌ی اول: در جلساتِ گذشته توضیح دادیم آن اصلی که در کلام آمده است غیر از آن اصلی است که آیت الله منتظری در دراسات بیان کرده است؛ از این رو، اصلِ اوّلیِ مذکور بنا بر کلامِ استصحابِ موضوعیِ عدمی است، و چون یک است تقدُّمِ ادلّه‌ی اربعه بر آن از بابِ است؛ رجوع کنید به رسائل (ج۲/ص۱۳ و ج۴/ص۴۲۱). 🔵🔶️ نکته‌ی دوم: روایاتی که در بابِ ولایتِ تشریعیِ ائمه (علیهم السلام) و وجوبِ اطاعتِشان (حتی نسبت به اوامرِ شخصیِ‌شان) وارد شده است -همان طور که نیز فرموده است- بسیار زیاد است، اما چند نکته در موردِ این روایات و فرقِ آن با باید موردِ دقّت قرار گیرد: 🔸️ عمومی بوده و در بسیاری موارد بر سرِ زبانِ عمومِ شیعیان می‌گشته است، در حالی که (غیر فقهی) -که قرار است مقامات، فضائل و حدودِ ولایت و امامتِ تشریعی و تکوینیِ پیامبر و امامانِ معصوم (علیهم السلام) را بیان کند- روایاتی خصوصی و برای خواصِّ اصحابِ ایشان بوده است. 🔹️ از این رو، -اگر چه در موردِ نیز وجود داشته است- اما روشن است که در مسائلِ عقیدتی و کلامی بسیار شدیدتر بوده است. 🔸️ همین نکته باعث می‌شده است بسیاری از رجال و راویانِ -برای رجالیّونِ و اهلِ - گمنام‌ و مجهول یا کمترشناخته‌شده باشند، تا جایی که برخی از آنان چون از فضای و دور بودند موردِ طعن فقهای جلیل القدری چون زراره و محمد بن مسلم قرار می‌گرفتند؛ رجوع کنید به رجال کشّی (ص۳۹۲/ش۵۹۲). 🔹️ از این رو، تحقیقاتِ حدیثی و رجالی و البته تطبیقاتِ محتواییِ چنین روایاتی بر محکمات کتاب و سنّت سهم بسیار بزرگی در اعتبارسنجیِ این روایات دارد. ✴️@fegh_osoul_rafiee
📚 ابن أثير (م۶۳۰) در أُسُد الغَابة في مَعْرِفة الصّحابة (ج۲/ص۴۰) در مورد می‌نویسد: " بن خُوَیلِد بن أسد بن عبد العُزّي بن قَصِيّ القُرَشِيّ الأسَديّ، و أمّه و أمّ أخویه خالد و هشام صفیّة... و هو من مسلمة الفتح، و کان من أشراف قریش و وجوهها فی الجاهلیة و الإسلام، و کان من المؤلَّفة قلوبُهم أعطاه رسولُ الله صلّی الله علیه و سلَّم یوم حُنَیْن مئة بعیر، ثم حَسُن إسلامه، و کان مولِدُه قبلَ الفیل بثلاث عشر سنة علی اختلاف فی ذلک، و عاش مئة و عشرین سنة، ستّین سنة فی الجاهلیة و ستّین سنة فی الإسلام، و تُوُفِّی أربع و خمسین أیام معاویة... و شَهِد بدراً مع الکفّار و نجا مُنهَزماً... . أخبرنا أبوجعفر عبیدالله بن أحمد بن علي و غیر واحد قالوا بإسنادهم إلی محمد بن عیسی قال: حدّثنا قُتَیْبة أخبرنا هشیم عن أبی‌بشر، عن یوسف بن ماهِک، عن قال: سألتُ رسول الله صلی الله علیه و سلَّم فقلتُ: یأتینی الرّجل فیسألنی من البیع ما لیس عندی؛ أأبتاع له من السُّوق، ثم أبیعه منه؟ قال: لا تَبِع ما لیس عندک." ✴️@fegh_osoul_rafiee
📚 عبدالرحمن جزیری (م۱۳۶۰) در کتاب الفقه على المذاهب الأربعة (ج٢/ص۱۶۵) در توضیحِ آرای فقهیِ مذاهبِ عامّه در مساله‌ی می‌نویسد: " قالوا: ... ... و أما شرائط المعقود عليه فهي... أن يكون للعاقد عليه ولاية، فلا يصحّ بيع الفضولي. قالوا: ... ... الشرط الثالث: أن يكون مملوكاً للبائع إذا كان يريد أن يبيع لنفسه، أو مملوكاً لموكِّله و نحوه كما يأتي، فلا ينعقد بيع ما ليس بمملوك و لو ملكه بعد البيع إلا في السلم. قالوا: ... ... الرابع: أن يكون العاقد مالكاً أو وكيلاً عن مالك فلا يلزم بيع الفضولي. قالوا: ... ... و يشترط في المعقود عليه أن يكون المبيع مملوكاً لبائعه وقت العقد ملكاً تامّاً." ✴️@fegh_osoul_rafiee
✅ از نکاتِ بسیار مهمِّی که زیربنای شکل‌گیریِ تعاملاتِ مُعاملی و تِجاری بین انسان‌هاست یا به تعبیرِ دیگر است؛ در جای‌جایِ از آن سخن به میان می‌آورد و بر اساسِ آن یا معامله‌ای را پوچ دیده و حکم به صُوری‌بودنِ آن معامله می‌کند، و یا بر اساسِ آن معامله‌ای را بازسازی و تصحیح می‌کند. 🔶️ -فارغ از صحّت یا بطلانِ خارجی‌ و فعلیِ آن- آن مفهوم و معنایی است که عرف و عقلاء برای گونه‌های مختلفِ روابطِ مُعاملی و تِجاری ساخته‌‌ و اثرِ خاصّی بر آن بار کرده‌اند. 🔷️ ساختنِ تنها به دستِ عرف و عقلاء و در یک نظامِ مُعاملی و تجاریِ جمعی و عقلایی صورت می‌پذیرد، و ابداً یک امرِ شخصی نیست تا هر فردی یا افرادی بتواند معامله‌‌ی خودساخته‌ای را اختراع کند و آثاری بر آن بار کرده، روابطِ تجاریِ خود را بر اساسِ آن برقرار کند. 🔸️ از این رو، هر انسانی برای ایجادِ روابطِ مُعاملی و تجاری با دیگران ناگُزیر است در قالبِ یکی از گونه‌های شناخته‌شده‌ی معاملات و تجارات و در محدوده‌ی آثارِ شناخته‌شده‌ی در نگاه عُرف و عُقلا -که در میانِ آنان اعتبار دارد- با دیگران تعامُل کند. 🔵 مهمّ این است که -همان گونه که بیان شد- یک امرِ عقلایی و عرفی است، اما به معنای ایجاد‌شدنِ یک معاوضه‌ی عرفی و عقلایی در عالَمِ خارج وابسته‌ی به قصدِ انسان است؛ اینجاست که قاعده‌ی فقهیِ معنا پیدا می‌کند. 🔹️ به دیگر بیان، هر معامله‌ای در حقیقتِ اعتباریِ خودش ثبوتاً وابسته‌ی به قصدِ عرف و عقلاست، و در تحقّقِ اعتباری‌اش اثباتاً وام‌دارِ قصدِ فرد است. ✴️@fegh_osoul_rafiee
در (ج۳/ص۲۳۸) -بدونِ اشاره به ضرورت یا عدمِ ضرورتِ واقعی و عقلیِ تشکیل حکومت- دلالتِ یک یکِ روایاتی که در ذکر کرده است را ردّ می‌کند و هیچ کدام از را نمی‌پذیرد. 🔷️ ایشان در بررسیِ روایات می‌نویسد: "... و کیف کان، فلا دلیل لنا یدلّ علی ثبوت الولایة المستقلّة و الاستقلال في التصرّف للفقيه إلا ما تُوُهِّم من بعض الروايات... ." 🔶️ و در میانه‌ی کلامش (ج۳/ص۲۴۲) نیز می‌آورد: "فتحصّل من جمیع ما ذکرناه أنه لیس للفقيه ولایةٌ على أموال الناس و أنفسهم على الوجه الأول بمعنى استقلاله في التصرّف فيهما، و من هنا اتّضح أنه ليس له إجبار الناس على جباية الخمس و الزكاة و سائر الحقوق الواجبة، كما هو واضح." 🔷️ و نیز در جای دیگری (ج۳/ص۲۴۹) نیز می‌فرماید: "فتحصّل أنه ليس للفقيه ولايةٌ بكلا الوجهيْن على أموال الناس و أنفسهم، فليس له أن يُزوِّج بنتاً صغيرة لابن صغير أو كبير، و لا تزويجُ ابن صغير، و لا يجوز له بيع داره و هكذا و هكذا." ✴️@fegh_osoul_rafiee
📚 ١٣۰- قوله (ج۳، ص۳۵۹): و عدّ هذا خارجاً عن بیع الفضولي بالنصّ... . ( در ج۳/ص۳۵۸ موثقه‌ی جمیل را به عنوانِ مؤیِّدِ صحّتِ ذکر کرده، و در یکی از احتمالات به خاطر دلالتِ کلامِ امام علیه السلام آن را تعبّداً -و نه واقعاً و موضوعاً- خارج از مساله‌ی دانسته است.) ✅ مرحوم می‌فرماید: می‌توان آن چه در موثّقه‌ی جمیل آمده است را موضوعاً و واقعاً خارج از دانست؛ به این توضیح که مالک اگر چه یک کالای خاصّی را در برای معیَّن کرده است، اما این تعیین برای این است که او به مطلوبش که ربح و سود است برسد، حال اگر بر خلافِ نظرِ کالای دیگری را بخرد و سود کند غرضِ حاصل شده است و نیز اقتضای آن را دارد. 🔶️ و این که کالای خاصّی را تعیین کرده است تنها اقتضای این را دارد که اگر تخلّف کند و ضرر کند ضامنِ سرمایه‌ی بربادرفته‌ی است، و مقتضای را از اساس از بین نمی‌برد. ✴️@fegh_osoul_rafiee
در باید بر اساسِ دستِ کم یک تا چند کتاب به درستی تحصیل و مطالعه شود: 🔵 : 🔴 : یا 🔵 : اُنس با دستِ کم و 🔴 : يا 🔵 و : آموزشِ عملی 🔴 : مظفر 🔵 : مظفر يا شهيد صدر، و آخوند خراسانى (به صورتِ عمومی نیازی به نیست) 🔴 : يك دور فقهِ موجز و و (دستِ كم ٣ سال درسِ خارجِ خوب) 🔵 : آشنایی با کتابِ (دستِ کم بر محورِ ) 🔴 : مطالعه‌ی آیت الله سبحانی، و کارِ عملی در خلالِ 🔵 : نهایة_الحكمة علّامه طباطبایی یا حاجی سبزواری 🔴 : اُنس و مطالعه‌ی شیخ طبرسی. 🔵 : اُنس و مطالعه‌ی و رسول جعفریان. ⚠️ بهترین کتاب برای مراجعه همان کتابی است که در خوانده‌اید، مگر آن که در صدد بوده باشید کتابِ علمیِ بهتری از آنچه خواندید را دوباره از ابتدا تا انتها مطالعه و دقّت کنید و در آن علم عمیق‌تر شوید. ⚠️ آن چه نام بُردیم لزوماً بهترین و مناسب‌ترین کتاب‌ها نیست، بلکه برخی از آن‌ها به این دلیل ذکر شد که در نظامِ آموزشی جا افتاده است.
محمد علی رفیعی | فقه و اصول و طلبگی
#فوائد_الأصول #محقّق_میرزای_نائینی #دوران_بین_محذوریْن #مساله_ضدّ #تزاحُم #ترتّب ✅ مرحوم #محقّق_می
🔶️ فهمِ آنچه در بیانِ این اشکال بیان می‌کنند انصافاً قدری دقیق و پیچیده است، اما آنچه مطلبِ ایشان را روشن‌تر می‌کند این است که شرط در فرض اوّل، خودِ عصیان است که تا زمانش نرسد فعلیّ نخواهد شد، و در فرض دوم، وصفِ است نه خودِ عصیان؛ یعنی شرط در حقیقت عصیانِ خارجی نیست، بلکه همین که به گونه‌ای باشد که مکلّف در زمانِ آن را عصیان کند کافی است؛ در این فرض، روشن است که می‌تواند حتی قبل از عصیانِ خارجی نیز فعلیّ شود. 📌 برای فهمِ بهترِ عنوانِ انتزاعیِ می‌توان به کلماتِ در در بحث -آن جا که حقیقتِ را بیان می‌کنند (ج۳/ص۴۰۲)- مراجعه کرد. ✴️@fegh_osoul_rafiee