eitaa logo
محمد علی رفیعی | فقه و اصول و طلبگی
355 دنبال‌کننده
693 عکس
107 ویدیو
168 فایل
این کانال به منظور ارائه‌ی مطالب مهمّ فقهی، اصولی و طلبگی، و بارگذاری صوت تدریس فقه و اصول است.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔵🔸️🔵 در نگاه‌ِ اصولیِ مرحوم (نوشته‌ی پنجم) 🔵🔸️🔵 🔶️🔸️ ۵- محلِّ جریان و اساسِ در نگاهِ مرحوم 🔸️🔶️ از محتوای کلمات و عبارات مرحوم در بخش (مقصد ثالث) -بر خلافِ آن چیزی که در تقسیم‌بندیِ ابتداییِ خود در ج۱/ص۲۵ و ج۲/ص۹ فرمودند- به خوبی روشن می‌شود که محلِّ جریان و اساسِ تنها بر دو نکته استوار است: نکته‌ی۱: به حکم شرعی نکته‌ی۲: بر حکم شرعی و اما توضیح این دو نکته: 🔵🔹️🔹️ نکته‌ی۱: به حکم شرعی همان طور که گفتیم در بخش هر جا ایشان واژه‌ی را به کار برده است به معنای مطلقِ است که حالتِ مکلّف را نیز در بر می‌گیرد؛ از این رو، ایشان در جلد دوم (ص۱۱) می‌آورد: "ثم إنّ الغير المعتبر حكمُه حكمُ ، كما لا يخفى" 🔹️ ظاهرِ این عبارت این است که مراد ایشان از واژه‌ی در این عبارت معنای منطقیِ آن (۵۰ ۵۰ درصد) است، زیرا آن را در مقابل قرار داده و فقط حکم آن دو را یکی دانسته و موضوع و حقیقتشان را جدا در نظر گرفته است، حال آن که چند سطر بعد از این عبارت چند بار به وضوح تصریح می‌کند که ، مطلقِ است (ج۲/ص۱۱ و ص۱۲)؛ همچنین است همه‌ی مواردی که در بخش (ج۲ و ج۳) واژه‌ی را به کار می‌برد. 🔹️ جالب است که نظریه‌ی و در وجه تقدیم بر که ایشان در جلد دوم (ص۱۱ و ص۱۳) مطرح می‌کند و دومی را نسبت به برمی‌گزیند کاملاً بر مبنای تصوّر معنای مطلقِ برای واژه‌ی و برای مجرای است. 🔹️ بدون تردید در جریان‌پیداکردنِ ، نکته‌ی اول () بر نکته‌ی دوم () مقدّم و مهمّ‌تر است، زیرا بر اساس اندیشه‌ی شناخته‌شده‌‌ی مرحوم و به حکم شرعی دارد، حجّیّتی مطلق و بی‌چون و چرا؛ چنان حجّیّتی که نه به هیچ عنوان و وجهی از آن قابل انفکاک است، و نه مقیَّد به هیچ خصوصیّتی است، به طوری که اگر مکلّف از پریدنِ کلاغی از بالای بام واقعاً و حاصل کند که فلان چیز واجب یا حرام است همان بر او است، حتی اگر هیچ دلیل یا اماره‌‌ای وجود نداشته نباشد، و حتی اگر مکلّف حالتِ متعادل و طبیعیِ روحی و روانی نداشته باشد. 🔵🔹️🔹️ نکته‌ی۲: بر حکم شرعی این نیز نکته‌ی اساسی دیگری است که مجرای را فراهم می‌کند؛ مرحوم این را به سه صورت فقد، اجمال و تعارض بر می‌گرداند؛ همان طور که ایشان در جلد دوم (ص۱۹) می‌نویسد: "... أن متعلّق الشكّ تارة الواقعة الكلية كشُرب التُّتُن و منشأ الشكّ فيه عدمُ النصّ، أو إجماله، أو تعارضه..."؛ همچنین روشن است که مراد ایشان از در اینجا بی‌تردید است. 🔹️ پُر واضح است که در نکته‌ی دوم نیز هیچ اهمّیّتی ندارد که مکلّفِ غیرِ عالِم در درونِ خود چه حالتی دارد؛ ظنّ ۸۰درصدی، ظنّ ۷۰درصدی، ظنّ۵۱درصدی و شکّ۵۰ ۵۰درصدی، احتمال ۴۹درصدی و ۳۰درصدی یا هر حالتِ دیگری که قابل تصوّر باشد؛ هیچ فرقی نمی‌کند و تنها مهمّ است. ادامه دارد... ✴️@fegh_osoul_rafiee
حضرت استاد بزرگوار و محقِّق، آیت الله شیخ جواد مروی (دام ظلّه) در درس خارج اصول می‌فرمودند: "یک وقتی در دیدار با [یوسف] قرضاوی که کتاب الاجتهاد و التجدید [را در علم اصول] نوشته بود، آن [کتاب] را نقد کردم؛ در جلسه‌ی دوم [بنده را] برای افطار دعوت کرد [به] منزلش؛ آنجا برخی ابداعاتِ مانند و را مطرح کردم؛ دو دلیل مطرح کردم گفتم: رابطه‌‌ی بین این دو چیست؟ گفت: است. گفتم: نه. گفت: است؟! گفتم: نخیر. بسیار تعجّب کرد. در سفرهای بعدی برخی کتب اصولی و برخی کتب را برایش بردم." ✴️@fegh_osoul_rafiee
📖 مرحوم در کتاب (ج۳/ص۳۹۴) می‌نویسد: "... ما إذا كان الشكّ في أحدهما مُسبَّباً عن الشكّ في الآخر، و اللازم تقديمُ الشكّ السببيّ و إجراء الاستصحاب فيه، و رفعُ اليد عن الحالة السابقة للمستصحَب الآخر. مثاله: استصحاب طهارة الماء المغسول به ثوبٌ نجسٌ؛ فإن الشك في بقاء نجاسة الثوب و ارتفاعها مُسبَّبٌ عن الشكّ في بقاء طهارة الماء و ارتفاعها، فيُستصحب طهارته و يحكم بارتفاع نجاسة الثوب." 📖 و همچنین در جای دیگری (ج۳/ص۴۰۵) نیز می‌فرماید: "... مع أن الاستصحاب في الشك السببيّ دائماً من قبيل الموضوعي بالنسبة إلى الآخر، لأن زوال المستصحَب الآخر من أحكام بقاء المستصحَب بالاستصحاب السببيّ، فهو له من قبيل الموضوع للحكم؛ فإن طهارة الماء من أحكام الموضوع الذي حمل عليه زوال النجاسة عن المغسول به، و أيّ فرق بين استصحاب طهارة الماء و استصحاب كرّيّته؟" 📌 مرحوم در در موارد فراوانی از قاعده‌ی و نام برده، آن‌ را تطبیق می‌دهد. ✴️@fegh_osoul_rafiee
4-رسائل-تعادل‌تراجیح-ج۳،ص۴۲۱-۱۴۰۳۱۱۳۰.mp3
زمان: حجم: 9.61M
🎙 تدریسِ 📖 📌تبیین فرق بین و عملی و نسبتشان با . 📌 تبیین کوتاه و خلاصه‌ی و و و . ✅ جلسه ۴ 📆 ۳۰ بهمن ۱۴۰۳ 🕌 دانشگاه علوم اسلامی رضوی ✴️@fegh_osoul_rafiee
5-رسائل-تعادل‌تراجیح-ج۳،ص۴۲۱-رفیعی-۱۴۰۳۱۲۰۱.mp3
زمان: حجم: 9.96M
🎙 تدریسِ 📖 📌تبیینِ کامل و دقیقِ نظریه‌ی در اندیشه‌ی بر اساس کلمات و عباراتِ ایشان در . 📌 استفاده‌ی شش ویژگیِ دقیق برای از لابه‌لای کلمات و عباراتِ . 📌 تبیینِ دقیق و فنّیِ فرق بین و . ✅ جلسه ۵ 📆 ۱ اسفند ۱۴۰۳ 🕌 دانشگاه علوم اسلامی رضوی ✴️@fegh_osoul_rafiee
✅ تعریف این چهار اصطلاح در کلام در (ج۴/ص٧١۴): ⬅️ : خروج الشيء عن موضوع الدليل بذاته تكويناً. ⬅️ : خروج الشيء عن موضوع أحد الدليلين حقيقة بعناية التعبّد بالآخر. ⬅️ : تصرّف أحد الدليلين في موضوع الآخر رفعاً أو وضعاً، ولكن لا حقيقة، بل حكماً. ⬅️ : سلب الحكم عن بعض أفراد موضوع العامّ بلا تصرّف في الموضوع. ✴️@fegh_osoul_rafiee
✅ چکیده‌ی برخی نکاتِ مطرح‌شده در جلسه‌ی بحث : 📚 مرحوم در ادامه‌ی بیان اصلِ اوّلیِ عدمِ ولایت می‌فرماید: "... خرجنا عن هذا الأصل في خصوص النبي و الأئمة (عليهم السلام) بالأدلّة الأربعة..." (ج۳/ص۵۴۶). دو نکته در این جا باید بیان شود: 🔵🔶️ نکته‌ی اول: در جلساتِ گذشته توضیح دادیم آن اصلی که در کلام آمده است غیر از آن اصلی است که آیت الله منتظری در دراسات بیان کرده است؛ از این رو، اصلِ اوّلیِ مذکور بنا بر کلامِ استصحابِ موضوعیِ عدمی است، و چون یک است تقدُّمِ ادلّه‌ی اربعه بر آن از بابِ است؛ رجوع کنید به رسائل (ج۲/ص۱۳ و ج۴/ص۴۲۱). 🔵🔶️ نکته‌ی دوم: روایاتی که در بابِ ولایتِ تشریعیِ ائمه (علیهم السلام) و وجوبِ اطاعتِشان (حتی نسبت به اوامرِ شخصیِ‌شان) وارد شده است -همان طور که نیز فرموده است- بسیار زیاد است، اما چند نکته در موردِ این روایات و فرقِ آن با باید موردِ دقّت قرار گیرد: 🔸️ عمومی بوده و در بسیاری موارد بر سرِ زبانِ عمومِ شیعیان می‌گشته است، در حالی که (غیر فقهی) -که قرار است مقامات، فضائل و حدودِ ولایت و امامتِ تشریعی و تکوینیِ پیامبر و امامانِ معصوم (علیهم السلام) را بیان کند- روایاتی خصوصی و برای خواصِّ اصحابِ ایشان بوده است. 🔹️ از این رو، -اگر چه در موردِ نیز وجود داشته است- اما روشن است که در مسائلِ عقیدتی و کلامی بسیار شدیدتر بوده است. 🔸️ همین نکته باعث می‌شده است بسیاری از رجال و راویانِ -برای رجالیّونِ و اهلِ - گمنام‌ و مجهول یا کمترشناخته‌شده باشند، تا جایی که برخی از آنان چون از فضای و دور بودند موردِ طعن فقهای جلیل القدری چون زراره و محمد بن مسلم قرار می‌گرفتند؛ رجوع کنید به رجال کشّی (ص۳۹۲/ش۵۹۲). 🔹️ از این رو، تحقیقاتِ حدیثی و رجالی و البته تطبیقاتِ محتواییِ چنین روایاتی بر محکمات کتاب و سنّت سهم بسیار بزرگی در اعتبارسنجیِ این روایات دارد. ✴️@fegh_osoul_rafiee
شیخ محمودِ حلبی مُوسِّس و رهبرِ در سال ۵۶ قبل از انقلاب اسلامی در یک سخنرانی برای اعضای انجمن -که فایل صوتی‌اش موجود است- می‌گوید: "اوّل شما یک اَفسر، یک پیشوا و رهبرِ معصوم، جَنگی پیدا کنید؛ یک رهبری که بتواند اداره‌ی اجتماع کند روی نقطه‌ی ، نه ، کافی نیست... نقشه‌ی صحیح طبقِ نظرِ این رهبرِ معصوم داشته باش آن وقت برو جانت را بده؛ آن وقت من هم واجب است منبر را وِل کنم؛ منبر [در این‌حال،] بازی است... . الان هم‌ [شما] می‌گویید خوب است، شما آن مصداقِ حاکمِ اسلامی را نشان‌ بدهید، آن که معصوم از خطا باشد نشان بدهید، آن که معصوم از گناه باشد نشان بدهید، آن که هوا و هوس و حُبِّ ریاست و شهوت و غضب و تمایلاتِ نفسانی به هیچ وجه در او اَثر نکند نشان بدهید او بیاد توی میدان جلو بیفتد بنده قربانِ خاکِ پایش، تمامِ روحانیّون قربان‌ِ خاکِ پایش می‌شویم... . باید جنگ روی موازینِ دین به رهبریِ معصوم [باشد] نه عادل، کافی نیست... . لذا شیعه می‌گوید در عصرِ غیبتِ امام‌ِ زمان نیست، نیست." (به نقل از کتاب حقایقی پیرامونِ انجمنِ حُجّتیّه/ص۱۴۰/رضا اکبری آهنگر) ✴️@fegh_osoul_rafiee
در (ج۴/ص٧١۴) این چهار اصطلاحِ مهمّ اصولی را این گونه بیان می‌فرماید: ⬅️ : خروجُ الشيء عن موضوع الدليل بذاته تكويناً. ⬅️ : خروجُ الشيء عن موضوع أحد الدليلين حقيقةً بعناية التعبّد بالآخر. ⬅️ : تصرّفُ أحد الدليلين في موضوع الآخر رفعاً أو وضعاً، ولكن لا حقيقةً، بل حكماً. ⬅️ : سلبُ الحكم عن بعض أفراد موضوع العامّ بلا تصرّفٍ في الموضوع. ✴️@fegh_osoul_rafiee