#رسائل_شیخ_انصاری
#فوائد_الأصول
#محقّق_میرزای_نائینی
#دوران_بین_محذوریْن
#تخییر
#امر_اوّل
✅ مرحوم #محقّق_میرزای_نائینی در #فوائد_الأصول (ج۳/ص۴۴۳) در #امر_اوّل از امور پنجگانهی #تخییر میفرماید:
🔸️ اگر فرض کنیم تکلیفِ واقعی از همان ابتدای تشریعش در قالبِ #علم_اجمالی تشریع شود هیچ اشکالی ندارد و لازم الاجراست.
🔷️ ایشان در ادامه در توضیح این مطلب میآورد: #علم_اجمالی بهگونهای است که حکم به #تخییر_عقلی از جانبِ عقل و حکم به #تخییر_شرعی از جانبِ شارع در آن رواست.
🔸️ مثلاً در #علم_اجمالی به وجوبِ یکی از دو فعل، #تخییر_عقلی به یکی از آن دو میتواند مُحرِّک و باعثِ مکلّف باشد، مانندِ جایی که در خطابِ شرعی عنوانِ جامعی آمده باشد (اشترِ القَلَم) که مکلّف بینِ دو فرد یا مصداق از آن عنوانِ جامع (خودکار یا خودنویس) مُخیَّر است.
شارع به این صورت میتواند حکم واقعی را به صورت #علم_اجمالی جعل کند و عقل نیز #تخییر_عقلی را در موردِ آن روا میداند.
🔹️ همچنین در #علم_اجمالی به وجوبِ یک فعل یا حرمتِ فعلِ دیگر، یا وجوبِ یک فعل یا وجوبِ فعلِ دیگر شارع میتواند حکم واقعی را #تخییر_شرعی قرار دهد، مانندِ خصال کفّاره که مکلّف شرعاً بین سه فعلِ بیانشده توسّطِ شارع مُخیَّر است.
🔶️ #تخییر -چه #عقلی و چه #شرعی- در همهی این موارد میتواند مُحرِّک و باعثِ مکلَّف باشد؛ پس شارع میتواند به همین #علم_اجمالی و #تخییر بسنده کند.
🔷️ این در حالی است که #تخییر_عقلی و #تخییر_شرعی در #دوران_بین_محذوریْن ممکن نیست، زیرا مکلّف در #دوران_بین_محذوریْن تکویناً و واقعاً یا فعل را انجام میدهد یا ترک میکند و هیچ راه فراری از یکی از فعل و ترک ندارد؛ از این رو، او تکویناً و واقعاً مخیَّر است.
ادامه دارد...
✴️@fegh_osoul_rafiee
#رسائل_شیخ_انصاری
#فوائد_الأصول
#محقّق_میرزای_نائینی
#تعادل_و_تراجيح
#حجّیّت_ظهور
#ظنّ_نوعی
#اصالت_عدم_قرینه
✅ مرحوم #محقّق_میرزای_نائینی در #فوائد_الأصول (ج۴/ص۷۱۷) همان بحثی که #شیخ_انصاری در #رسائل مطرح کردهاند را بیان میفرماید؛ ایشان میآورد: یکی از بحثهای فنّی دربارهی وجهِ حجّیّتِ ظهور این است که عملِ عقلاء بر طبقِ ظهور بر چه اساسی است؟!
آیا علّتِ این که عقلاء بر طبقِ ظهورات عمل میکنند این است که هر کلامی #ظهور_نوعی در معنای ظاهریاش دارد؟! یا علّتِ عمل بر طبقِ ظهورات بنای عقلاء بر اصالت_عدم_قرینه است؟!
🔷️ ایشان در ادامه میفرماید: هیچ گزینهی دیگری غیر از همین دو احتمال (مانند #تعبّد) نمیتواند علّتِ عملِ عقلاء بر طبقِ ظهورات باشد، زیرا عقلاء در اعمالِ روزمرّه و عُقلاییِشان بر اساسِ #تعبّد عمل نمیکنند، بلکه وجوهی غیر از #تعبّد در کارشان وجود دارد.
🔸️ از این رو، بنا بر این که علّتِ عملِ عقلاء بر طبقِ ظهورات #ظهور_نوعی باشد نیازی به جریانِ #اصالت_عدم_قرینه نیست، و نیز اگر علّتِ عملشان بر طبقِ ظهورات #اصالت_عدم_قرینه باشد غیر از دلالتِ کلام بر #ظنّ_نوعی (ظهورِ عُرفی) باید عدمِ قرینه نیز ثابت شود تا ظهورِ کلام در میانِ عقلاء قابلِ عمل شود.
در ادامه ایشان نظرِ خود را در این باره بیان میفرماید...
✴️@fegh_osoul_rafiee
#رسائل_شیخ_انصاری
#فوائد_الأصول
#محقّق_میرزای_نائینی
#دوران_بین_محذوریْن
#تخییر
#امر_اوّل
✅ مرحوم #محقّق_میرزای_نائینی در #فوائد_الأصول (ج۳/ص۴۴۴) در #امر_اوّل از امور پنجگانهی #تخییر میفرماید: از آن چه تا بدین جا بیان کردیم روشن شد که #شارع و #عقل هیچکدام در #دوران_بین_محذوریْن هیچ حُکمی ندارند.
اما شارع حکم به #تخییر_واقعی ندارد، زیرا این مساله مانند خصالِ کفّاره نیست که افرادِ تخییر به صورت شرعی و از جانبِ شارع مُعیَّن شده باشند.
و البته حکم به #تخییر_ظاهری نیز ندارد، زیرا اگر چه مکلّف در حکمِ واقعی شکّ و تردید داشته، بینِ وجوب و حرمت مُردَّد است، اما هیچ راهی در این مساله برای جعلِ حکمِ ظاهری وجود ندارد، زیرا #تخییر و انتخابِ یکی از وجوب و حرمت، به خودیِ خود تکویناً حاصل است و چه شارع بگوید و چه شارع نگوید، چه مکلّف بخواهد و چه نخواهد، بر فعل یا ترک ناگزیر است و تکویناً چارهای ندارد؛ چه آن که نه میتواند #موافقت_قطعیه کند و نه #مخالفت_قطعیه.
🔶️ ایشان در ادامه نیز همچنان بر خلافِ نگاهِ #شیخ_انصاری به صراحت تاکید میکند: این که گفته میشود: "اصل در #دوران_بین_محذوریْن همانا #تخییر است" سخن ناصوابی است، زیرا اگر مراد از "اصل" در گزارهی مذکور، همان #اصل_عملی در مسائلِ اصولِ عملیه است -که وظیفهی مکلّف را در حالتِ شکّ مُعیَّن میکند و او را از تحیُّر به در میآورد- روشن شد که در #دوران_بین_محذوریْن جای هیچ جعلِ وظیفهی عملی نه از سوی #عقل است و نه از سوی #شرع.
ادامه دارد...
✴️@fegh_osoul_rafiee
#رسائل_شیخ_انصاری
#فوائد_الأصول
#محقّق_میرزای_نائینی
#تعادل_و_تراجيح
#حجّیّت_ظهور
#ظنّ_نوعی
#اصالت_عدم_قرینه
✅ مرحوم #محقّق_میرزای_نائینی در #فوائد_الأصول (ج۴/ص۷۱۸؛ ج۳/ص۱۴۵) در بیان نظریهی خود دربارهی وجهِ عملِ عقلاء بر طبقِ ظهور میفرماید: تحقیق آن است که باید بینِ موارد تفصیل داد:
🔶️🔹️ اگر در موردی غرض به واقعیّتِ مرادِ متکلّم تعلّق گرفته باشد و باید مرادِ واقعیِ متکلّم را استخراج کرد روشن است که در این موارد نمیتوان به مُجرَّدِ ظواهر اکتفا کرد، بلکه باید احراز کرد قرینهی منفصلهای وجود ندارد؛ از این رو، عقلاء در این موارد تا نبودِ هر گونه قرینهای را احراز نکنند به ظهور عمل نمیکنند؛ به همین خاطر تا احراز نکنند مرادِ واقعیِ متکلّم همان معنای ظاهر از کلامش است به ظواهرِ کلامِ طبیب (متکلّم) عمل نمیکنند.
🔷️🔸️ در مقابل در مواردی که غرض مرادِ واقعی نیست ظهورِ کلام کافی است، مانند بعث و زجرِ مولا و مقامِ احتجاج در محکمه؛ عقلاء در این گونه موارد بدونِ احرازِ عدمِ قرینه مباشرتاً به ظواهر عمل میکنند؛ از این رو، نمیتوانند به مُجرَّدِ احتمالِ وجودِ قرینه از عمل بر طبقِ امر و نهی سرباز بزنند.
✴️@fegh_osoul_rafiee
#رسائل_شیخ_انصاری
#فوائد_الأصول
#محقّق_میرزای_نائینی
#دوران_بین_محذوریْن
#تخییر
#امر_اوّل
✅ مرحوم #محقّق_میرزای_نائینی در #فوائد_الأصول (ج۳/ص۴۴۴) در #امر_اوّل از امور پنجگانهی #تخییر میفرماید: همان طور که بیان کردیم در #دوران_بین_محذوریْن نه #اصل_شرعی جاری است، و نه #اصل_عقلی؛ به این معنا که نه شرع حُکمی دارد و نه عقل.
🔷️ ایشان در ادامه در بیانِ عدمِ جریان #تخییر_عقلی در #دوران_بین_محذوریْن میفرماید: #تخییر_عقلی در جایی است که هر دو طرف به خودیِ خود دارای ملاکِ الزام باشد به طوری که اگر هر کدام از دو طرف نمیبود امتثالِ طرفِ دیگر بدونِ شکّ بر عهدهی مکلّف میآمد؛ در این حالت، عقل وقتی میبیند هر دو طرف ملاکِ الزام دارد و از سویی مکلّف واقعاً قدرتِ انجامِ هر دو طرف را با هم نداشته و از سوی دیگر هیچ کدام از دو طرف ترجیحی بر دیگری ندارد حکم به #تخییر میکند؛ این #تخییر_عقلی است، مانند #تخییر_عقلی در باب #تزاحُم که هر دو طرفِ #تزاحُم به خودیِ خود دارای ملاکِ الزام بوده و حکمِ واقعی است.
🔶️ اما #تخییر در #دوران_بین_محذوریْن تخییری از نوعِ دیگر است؛ اگر از آن تعبیر به #تخییر میکنیم مراد #تخییر_تکوینی و #تخییر_لابُدّی است به این معنا که مکلّف تکویناً و بدونِ آن که ارادهای داشته باشد نه میتواند هر دو را انجام دهد و نه میتواند هر دو را ترک کند؛ این #تخییر_تکوینی است.
🔺️ بنا بر این، #تخییر_عقلی در #دوران_بین_محذوریْن اصلِ عملی نیست، بلکه یک #تخییر_تکوینی و #تخییر_لابُدّی است.
🔻 بر همین منوال، اصولِ عملیهی دیگری چون #اصل_اباحه و #برائت_عقلی و #برائت_شرعی و #استصحاب_عدم_وجوب و #استصحاب_عدم_حرمت نیز در #دوران_بین_محذوریْن جاری نیست.
ادامه دارد...
✴️@fegh_osoul_rafiee
#رسائل_شیخ_انصاری
#فوائد_الأصول
#محقّق_میرزای_نائینی
#دوران_بین_محذوریْن
#تخییر
#اصل_اباحه
✅ مرحوم #محقّق_میرزای_نائینی در #فوائد_الأصول (ج۳/ص۴۴۴) در #امر_اوّل از امور پنجگانهی #تخییر میفرماید: #اصل_اباحه (#اصل_حلّیّت) در مسالهی #دوران_بین_محذوریْن جاری نیست.
ایشان در ادامه سه دلیل برای عدم جریان #اصل_اباحه در #دوران_بین_محذوریْن بیان میفرماید:
🔶️🔹️ ۱- دلیل اول:
دلیلِ #اصل_اباحه یعنی روایت "کلُّ شیء فيه حلالٌ و حرامٌ فهو لك حلالٌ" تنها #شبهه_بدويه را شامل میشود؛ به بیانِ دیگر، تنها مواردی را شامل میشود که احتمالِ اباحه نیز در میان باشد، نه مواردِ #دوران_بین_محذوریْن که احتمالِ اباحه و حلّیّتی وجود ندارد، بلکه تنها احتمالی که وجود دارد احتمالِ حرمت و احتمالِ وجوب است.
🔶️🔹️ ۲- دلیل دوم:
روایات و ادلّهی اباحه و حلّیّت -مانندِ روایتِ مذکور- مربوط به #شبهه_موضوعیه است و شاملِ #شبهه_حکمیه نیست، حال آن که بحثِ ما در مسالهی #دوران_بین_محذوریْن از نوعِ #شبهه_حکمیه است، اگر چه یکی از اقسامِ مسالهی #دوران_بین_محذوریْن نیز #شبهه_موضوعیه است.
🔶️🔹️ ۳- دلیل سوم:
خواهد آمد...
ادامه دارد...
✴️@fegh_osoul_rafiee
#رسائل_شیخ_انصاری
#فوائد_الأصول
#محقّق_میرزای_نائینی
#دوران_بین_محذوریْن
#تخییر
#اصل_اباحه
✅ مرحوم #محقّق_میرزای_نائینی در #فوائد_الأصول (ج۳/ص۴۴۴) در #امر_اوّل از امور پنجگانهی #تخییر سه دلیل برای عدمِ جریانِ #اصل_اباحه (کلُّ شیء فيه حلالٌ و حرامٌ...) در #دوران_بین_محذوریْن بیان میفرماید:
🔶️🔹️ ۳- دلیل سوم:
حکم به #اباحه_ظاهری با توجّه به وجودِ علمِ اجمالی به #الزام در #دوران_بین_محذوریْن ممکن نیست، زیرا مدلولِ مطابقی یا همان مُفادِ حقیقیِ #اباحه با #الزام -چه وجوب و چه حرمت- منافات دارد، زیرا #اباحه یعنی رخصت در فعل و ترک، که این رخصت با معلومِ اجمالی در #دوران_بین_محذوریْن (#الزام) مناقض است.
🔹️ این مناقضه بینِ #اباحه و #الزام نیز با توجّه به حقیقتِ این دو است، زیرا حکمِ واقعی بدونِ شکّ یا وجوب است و یا حرمت؛ اگر چه روشن است علمِ اجمالی به #الزام در #دوران_بین_محذوریْن هیچ اثرِ عملی و تنجیزی ندارد و چیزی را بر عهدهی مکلف نمیآورد، زیرا مکلّف تکویناً هیچ راهِ #مخالفت_قطعیه یا #موافقت_قطعیه نداشته، ناچار به #تخییر_تکوینی است، اما علم به #الزام مناقض با #اباحه است، حتی اگر اباحه #اباحه_ظاهری باشد.
🔸️ ایشان در ادامه میفرماید: #اصل_اباحه با #برائت و #استصحاب فرق دارد؛ موردِ #برائت و #استصحاب خصوصِ وجوب یا خصوصِ حرمت است، به این معنا که #برائت از وجوب ربطی به #برائت از حرمت ندارد؛ #استصحاب_عدم_وجوب و #استصحاب_عدم_حرمت نیز این گونه است.
در حالی که #اصل_اباحه در #دوران_بین_محذوریْن در هر کدام از دو طرف (یا وجوب یا حرمت) جاری شود نیازی نیست در طرفِ دیگر نیز جاری شود؛ از این رو، در #دوران_بین_محذوریْن مفادِ #اصل_اباحه در هر طرف که جاری شود مناقض با #الزام است.
ادامه دارد...
✴️@fegh_osoul_rafiee
#رسائل_شیخ_انصاری
#فوائد_الأصول
#محقّق_ميرزاى_نائينى
#تعادل_و_تراجيح
#تخصّص
#ورود
#حكومت
#تخصيص
✅ #محقّق_میرزای_نائینی در #فوائد_الأصول (ج۴/ص٧١۴) این چهار اصطلاحِ مهمّ اصولی را این گونه بیان میفرماید:
⬅️ #تخصّص:
خروجُ الشيء عن موضوع الدليل بذاته تكويناً.
⬅️ #ورود:
خروجُ الشيء عن موضوع أحد الدليلين حقيقةً بعناية التعبّد بالآخر.
⬅️ #حكومت:
تصرّفُ أحد الدليلين في موضوع الآخر رفعاً أو وضعاً، ولكن لا حقيقةً، بل حكماً.
⬅️ #تخصيص:
سلبُ الحكم عن بعض أفراد موضوع العامّ بلا تصرّفٍ في الموضوع.
✴️@fegh_osoul_rafiee
#رسائل_شیخ_انصاری
#فوائد_الأصول
#محقّق_میرزای_نائینی
#تعادل_و_تراجيح
#حجّیّت_ظهور
#عامّ
#خاصّ
✅ مرحوم #محقّق_میرزای_نائینی در #فوائد_الأصول (ج۴/ص۷۱۹) در تبیینِ فنّیِ نسبتِ #عامّ و #خاصّ میفرماید: اگر یک #عامّ و یک #خاصّ داشته باشیم خاصّ یکی از حالاتِ چهارگانهی زیر را دارد:
🔶️🔹️ ۱- خاصِّ قطعی سنداً و دلالتاً.
در این حالت، هیچ شکّی در #تخصیص نیست، و خاصّ وارد (#ورود) بر عامّ بوده و موضوعِ #حجّیّت_ظهور را در عامّ از بین میبَرَد.
🔹️ البته شاید بتوان مفادِ #خاصّ را به صورتِ #تخصّص -و نه #ورود- از ذیلِ #حجّیّت_ظهور خارج دانست؛ توضیحش این است که در #ورود -بنا بر تعریفِ خودِ ایشان- رفعِ موضوعِ دلیلِ مورود به واسطهی دلیلِ وارد، تعبّدی و شرعی است؛ یعنی این که رفع موضوعِ دلیلِ مورود به این خاطر است که شارع موضوعِ دلیلِ وارد را تعبّداً جعل کرده است، در حالی که در #تخصّص موضوعِ دو دلیل واقعاً و تکویناً با یکدیگر مُتبایناند و هیچ جعل و تعبّدی در کار نیست، مانند عالم و جاهل که نسبتشان تباین است.
🔸️ در این جا نیز #خاصّ تکویناً -و نه تعبّداً و شرعاً- با موضوعِ #حجّیّت_ظهور متباین است، و مفادِ خاصّ -به خاطرِ این که هم سنداً و هم دلالتاً قطعی و یقینی است- تکویناً از موضوعِ #حجّیّت_ظهور خارج است و ثبوتِ موضوعِ #حجّیّت در #خاصّ به خاطر قطعیبودنِ خاصّ است و ارتباطی با تعبّدِ شرعی ندارد، چه آن که #حجّیّت_قطع ذاتی است؛ از این رو، #محقّق_میرزای_نائینی احتمالِ #تخصّص را نیز مطرح میکند.
🔶️🔹️ ۲- خاصِّ ظنّی سنداً و دلالتاً.
🔶️🔹️ ۳- خاصِّ قطعی سنداً، و ظنّی دلالتاً.
🔶️🔹️ ۴- خاصِّ ظنّی سنداً، و قطعی دلالتاً.
ادامه دارد...
✴️@fegh_osoul_rafiee
#رسائل_شیخ_انصاری
#فوائد_الأصول
#محقّق_میرزای_نائینی
#تعادل_و_تراجيح
#حجّیّت_ظهور
#عامّ
#خاصّ
✅ مرحوم #محقّق_میرزای_نائینی در #فوائد_الأصول (ج۴/ص۷۲۰) میفرماید: اگر یک #عامّ و یک #خاصّ داشته باشیم خاصّ یکی از حالاتِ چهارگانهی زیر را دارد:
🔶️🔹️ ۲- خاصِّ ظنّی سنداً و دلالتاً.
🔶️🔹️ ۳- خاصِّ قطعی سنداً، و ظنّی دلالتاً.
در حالت ۲ و ۳ ظاهرِ کلامِ #شیخ_انصاری در #رسائل (مراجعه شود به ج۴/ص۴۲۲ و ص۴۲۵) این است که #عامّ تخصیص نمیخورد، بلکه باید بررسی کرد دلالتِ عامّ بر عموم قویتر است یا دلالتِ خاصّ بر تخصیص، و اقوی مقدَّم میشود.
🔹️ ایشان در ادامه -بر خلافِ دیدگاهِ #شیخ_انصاری- در تبیینِ نظریهی خود بیان میفرماید: نظرِ اقوی و صحیحتر این است که هیچ راهی برای تقدّمِ #عامّ بر #خاصّ نبوده و در هر حال #عامّ #تخصیص میخورد حتی اگر ظهورِ #خاصّ اضعف از ظهورِ #عامّ باشد، زیرا #حجّیّت_ظهور در #خاصّ حاکم بر #حجّیّت_ظهور در #عامّ است؛ توضیحش این است که #خاصّ به خاطرِ خاصّبودنش -نه به خاطرِ ظهورِ قویترش- قرینهی بر تصرّف در عامّ و کشفکنندهی مرادِ جدّیِ شارع است.
از این رو، خودِ وجودِ خاصّ #تخصیص را رقم میزند و نیازی به هیچ چیز دیگری نیست، چه آن که #حجّیّت_ظهور در قرینه همیشه حاکم بر #حجّیّت_ظهور در ذیالقرینه است، حتی اگر ظهورِ ذیالقرینه قویتر باشد.
🔸️ در ادامه نیز در نقدی به #شیخ_انصاری نیز میفرماید: #شیخ_انصاری اگر چه در اینجای #رسائل این چنین فرموده است، اما در #فقه هیچ گاه بین #عامّ و #خاصّ به ظهورِ قویتر نگاه نکرده، همیشه و در همهی موارد #خاص را مقدَّم میکند.
🔶️🔹️ ۴- خاصِّ ظنّی سنداً، و قطعی دلالتاً.
ادامه دارد...
✴️@fegh_osoul_rafiee
#رسائل_شیخ_انصاری
#فوائد_الأصول
#محقّق_میرزای_نائینی
#دوران_بین_محذوریْن
#تخییر
#اصل_اباحه
✅ مرحوم #محقّق_میرزای_نائینی در #فوائد_الأصول (ج۳/ص۴۴۶) در #امر_اوّل از امور پنجگانهی #تخییر سه دلیل برای عدمِ جریانِ #اصل_اباحه (#اصل_حلّیّت) در #دوران_بین_محذوریْن بیان فرمود که توضیح داده شد؛ ایشان در ادامهی دلیلِ سوم میفرماید:
🔶️ از آن چه تا بدین جا گفته شد روشن میشود عدمِ جریانِ #اصل_اباحه در #دوران_بین_محذوریْن به این خاطر است که مرتبهی #اصل_اباحه نبوده و نوبت به #اصل_اباحه نمیرسد، زیرا همان طور که میدانیم مرتبهی #اصل_عملی مرتبهی #شکّ و تحیُّر است؛ یعنی تنها زمانی نوبتِ #اصل_عملی فرا میرسد که مکلّف شاکّ و متحیّر باشد، در حالی که ما بدونِ هیچ شکّی در #دوران_بین_محذوریْن علم و یقین به الزام (عدمِ اباحه) داریم؛ حال، چگونه و با چه توجیهی #اصل_اباحه جاری کنیم در این فرض که موضوع #اصل_عملی (#شکّ) در میان نیست؟!
🔷️ ایشان در ادامه نکتهی دیگری را در همین رابطه بیان میفرماید: پس، آنچه گفتیم هیچ ارتباطی به وجوبِ #موافقت_التزامی ندارد، چه آن که آن التزامی که در #دوران_بین_محذوریْن برای مکلّف مقدور است تنها التزام به جنسِ #الزام است نه بیشتر، نه التزام به خصوصِ وجوب یا خصوصِ حرمت؛ از این رو، هیچ اشکالی از این جهت وجود ندارد که ما در #دوران_بین_محذوریْن در عینِ التزام و اعتقاد به جنسِ #الزام قائل به #اصل_اباحه -که یک #حکم_ظاهری است- شویم، زیرا الزام #واقعی بوده و اباحه #ظاهری است، و #حکم_ظاهری با #حکم_واقعی هیچ منافاتی ندارد.
🔺️ از این رو، عدمِ جریانِ #اصل_اباحه در #دوران_بین_محذوریْن به خاطرِ عدم انحفاظِ رتبه و موضوعِ #اصل_اباحه است، نه به خاطرِ این مطالب.
ادامه دارد...
✴️@fegh_osoul_rafiee
#رسائل_شیخ_انصاری
#فوائد_الأصول
#محقّق_میرزای_نائینی
#دوران_بین_محذوریْن
#تخییر
#اصل_اباحه
✅ مرحوم #محقّق_میرزای_نائینی در #فوائد_الأصول (ج۳/ص۴۴۶ و ۴۴۷) در فرق بین #اصل_عملی_تنزیلی و #اصل_عملی_غیرتنزیلی مینویسد: اگر #اصل_اباحه را یک #اصل_عملی_تنزیلی (مُحرِز) بدانیم #التزام به مفادِ چنین اصلِ تنزیلیای با #التزام به جنسِ #الزام منافات دارد؛ بنا بر این فرض، جریانِ #اصل_اباحه در #دوران_بین_محذوریْن این اشکال را نیز خواهد داشت.
🔹️ توضیحش این است که #اصل_عملی_تنزیلی به خاطر مُحرِزبودن و تنزیلیبودنش قدری تعرّض به واقع دارد و همین مقدار نیز بین اباحه و الزام منافات درست میکند.
🔷️ بیانِ فنّیاش نیز این است که #محقّق_میرزای_نائینی در بحثِ حقیقتِ #حکم_ظاهری معتقد است مفادِ #اصل_عملی_تنزیلی در حالتِ شبهه و شکّ این است که شارع یک طرفِ شبهه را در حکمِ واقع محسوب میکند و احتمالِ دیگر را نیز الغا میکند؛ در این فرض، این جعلِ تنزیلیِ شارع با #الزام منافات دارد.
🔶️ اما در هر حال، ایشان میفرماید: #اصل_اباحه تنزیلی نبوده، بلکه یک #اصل_عملی_غیرتنزیلی و غیر مُحرِز است -که در برخی کلمات از آن به #اصل_عملی_محْض یا #اصل_عملی_بَحْت نیز تعبیر میشود-، و هیچ نگاهی به واقع و الغای یکی از دو طرفِ احتمال ندارد، بلکه تنها و تنها میگوید: 'بنا بر اباحه عمل کن!'، اما #اصل_اباحه -بنا بر نظرِ صحیح- #حکم_واقعی را اباحه قرار نمیدهد و طرفِ دیگر را الغا نمیکند؛ پس، #اصل_اباحه تنزیلی و مُحرِز نیست.
🔺️ پس، در هر حال، تنها دلیلِ عدمِ جریانِ #اصل_اباحه همانی است که گفتیم.
ادامه دارد...
✴️@fegh_osoul_rafiee