#مکاسب
#شیخ_انصاری
#کتاب_البیع
#بیع_فضولی
#حقیقت_معاوضه
✅ از نکاتِ بسیار مهمِّی که زیربنای شکلگیریِ تعاملاتِ مُعاملی و تِجاری بین انسانهاست #حقیقت_معاوضه یا به تعبیرِ دیگر #مفهوم_مبادله است؛ #شیخ_انصاری در جایجایِ #کتاب_البیع از آن سخن به میان میآورد و بر اساسِ آن یا معاملهای را پوچ دیده و حکم به صُوریبودنِ آن معامله میکند، و یا بر اساسِ آن معاملهای را بازسازی و تصحیح میکند.
🔶️ #حقیقت_معاوضه -فارغ از صحّت یا بطلانِ خارجی و فعلیِ آن- آن مفهوم و معنایی است که عرف و عقلاء برای گونههای مختلفِ روابطِ مُعاملی و تِجاری ساخته و اثرِ خاصّی بر آن بار کردهاند.
🔷️ ساختنِ #حقیقت_معاوضه تنها به دستِ عرف و عقلاء و در یک نظامِ مُعاملی و تجاریِ جمعی و عقلایی صورت میپذیرد، و ابداً یک امرِ شخصی نیست تا هر فردی یا افرادی بتواند معاملهی خودساختهای را اختراع کند و آثاری بر آن بار کرده، روابطِ تجاریِ خود را بر اساسِ آن برقرار کند.
🔸️ از این رو، هر انسانی برای ایجادِ روابطِ مُعاملی و تجاری با دیگران ناگُزیر است در قالبِ یکی از گونههای شناختهشدهی معاملات و تجارات و در محدودهی آثارِ شناختهشدهی در نگاه عُرف و عُقلا -که در میانِ آنان اعتبار دارد- با دیگران تعامُل کند.
🔵 مهمّ این است که #حقیقت_معاوضه -همان گونه که بیان شد- یک امرِ عقلایی و عرفی است، اما #تحقّق_معاوضه به معنای ایجادشدنِ یک معاوضهی عرفی و عقلایی در عالَمِ خارج وابستهی به قصدِ انسان است؛ اینجاست که قاعدهی فقهیِ #تبعیّت_عُقُود_از_قُصُود معنا پیدا میکند.
🔹️ به دیگر بیان، هر معاملهای در حقیقتِ اعتباریِ خودش ثبوتاً وابستهی به قصدِ عرف و عقلاست، و در تحقّقِ اعتباریاش اثباتاً وامدارِ قصدِ فرد است.
#حقیقت_معاوضه
#تحقّق_معاوضه
✴️@fegh_osoul_rafiee
#محقّق_خویی
#مصباح_الفقاهة
#کتاب_البیع
#چکیدهی_مباحث
#شروط_المتعاقدین
#بیع_فضولی
✅ مرحوم #محقّق_خویی در #مصباح_الفقاهة (ج٢/ص۷۰۸) در مسالهی سوم از مسائلِ #بیع_فضولی در موردِ #بیع_فضولی_لنفسه میفرماید: عمدهی آنچه به #بیع_فضولی_لنفسه وارد است دو اشکال است:
🔷️ پاسخ دوم از اشکال اول:
#محقّق_خویی ابتدا حقیقتِ #بیع را این گونه تعریف میکند: #بیع قصد و اعتبارِ نفسانی و درونی بر تبدیلِ و جانشینیِ دو مال است که با یک مُبرِز خارجی اظهار و ابراز شود.
🔹️ ایشان در ادامه میفرماید: همین که دو طرفِ عقد باشند و چنین قصد و ابرازی نیز داشته باشند به این معنا که هر دو قصد دارند دو مال را در جای یکدیگر بنشانند #بیع تحقّق یافته است، اگر چه آن فضولی قصد کرده است مالِ دیگری را برای خود بفروشد و پولش را به جیبِ خود بزند؛ همین برای تحقّقِ حقیقتِ #بیع کافی است، چه آن که تعیینِ مالکِ دو مال نیز در تحقّقِ حقیقتِ بیع معتبر نیست.
🔸️ و در ادامه نیز میآورد: همان طور که #شیخ_انصاری فرموده است فضولی در #بیع_فضولی_لنفسه -چه غاصبانه و چه به اشتباه- خود را مالک میداند؛ گویی خود را بر صندلیِ مالک نشانده و خود را به جای او جا زده است، از همین رو، #حقیقت_معاوضه بی هیچ اشکالی تحقّق یافته است، اما روشن است که شارع و عقلاء این معاوضه را نه برای آن مالکِ ادّعایی یا مالکِ اشتباهی، بلکه برای مالکِ حقیقیاش قابلِ درستشدن میدانند، در حالی که اصلِ معامله به دستِ غیرِ مالکِ حقیقی تحقّق یافته است.
✴️@fegh_osoul_rafiee
#محقّق_خویی
#مصباح_الفقاهة
#ولایت_فقیه
#روایات
✅ #محقّق_خویی در #مصباح_الفقاهة (ج۳/ص۲۳۸) -بدونِ اشاره به ضرورت یا عدمِ ضرورتِ واقعی و عقلیِ تشکیل حکومت- دلالتِ یک یکِ روایاتی که #شیخ_انصاری در #مکاسب ذکر کرده است را ردّ میکند و هیچ کدام از #روایات را نمیپذیرد.
🔷️ ایشان در بررسیِ روایات مینویسد: "... و کیف کان، فلا دلیل لنا یدلّ علی ثبوت الولایة المستقلّة و الاستقلال في التصرّف للفقيه إلا ما تُوُهِّم من بعض الروايات... ."
🔶️ و در میانهی کلامش (ج۳/ص۲۴۲) نیز میآورد: "فتحصّل من جمیع ما ذکرناه أنه لیس للفقيه ولایةٌ على أموال الناس و أنفسهم على الوجه الأول بمعنى استقلاله في التصرّف فيهما، و من هنا اتّضح أنه ليس له إجبار الناس على جباية الخمس و الزكاة و سائر الحقوق الواجبة، كما هو واضح."
🔷️ و نیز در جای دیگری (ج۳/ص۲۴۹) نیز میفرماید: "فتحصّل أنه ليس للفقيه ولايةٌ بكلا الوجهيْن على أموال الناس و أنفسهم، فليس له أن يُزوِّج بنتاً صغيرة لابن صغير أو كبير، و لا تزويجُ ابن صغير، و لا يجوز له بيع داره و هكذا و هكذا."
✴️@fegh_osoul_rafiee
#کتاب_البیع_شیخ_انصاری
#حاشیة_المكاسب
#آخوند_خراسانى
#شروط_المتعاقدين
#بیع_فضولی
📚 ١٣۰- قوله (ج۳، ص۳۵۹): و عدّ هذا خارجاً عن بیع الفضولي بالنصّ... .
(#شیخ_انصاری در #مکاسب ج۳/ص۳۵۸ موثقهی جمیل را به عنوانِ مؤیِّدِ صحّتِ #بیع_فضولی ذکر کرده، و در یکی از احتمالات به خاطر دلالتِ کلامِ امام علیه السلام آن را تعبّداً -و نه واقعاً و موضوعاً- خارج از مسالهی #بیع_فضولی دانسته است.)
✅ مرحوم #آخوند_خراسانى میفرماید: میتوان آن چه در موثّقهی جمیل آمده است را موضوعاً و واقعاً خارج از #بیع_فضولی دانست؛ به این توضیح که مالک اگر چه یک کالای خاصّی را در #عقد_مضاربه برای #عامل معیَّن کرده است، اما این تعیین برای این است که او به مطلوبش که ربح و سود است برسد، حال اگر #عامل بر خلافِ نظرِ #صاحب_سرمایه کالای دیگری را بخرد و سود کند غرضِ #صاحب_سرمایه حاصل شده است و #عقد_مضاربه نیز اقتضای آن را دارد.
🔶️ و این که #صاحب_سرمایه کالای خاصّی را تعیین کرده است تنها اقتضای این را دارد که اگر #عامل تخلّف کند و ضرر کند ضامنِ سرمایهی بربادرفتهی #صاحب_سرمایه است، و مقتضای #عقد_مضاربه را از اساس از بین نمیبرد.
✴️@fegh_osoul_rafiee
امام خامنهای (دام ظله) در تاریخ ۹ مهر ۱۳۸۶ در دیدار با اساتید و رؤسای دانشگاهها دربارهی اهمّیّتِ #فقه و #فلسفه فرمودند:
"از مرحوم دکتر [عباس] زَریاب [خویی] که هم دانشگاهیِ مُسلّطِ خوبی بود [و] هم طلبهی خوبی بود یکی از دوستانمان نقل میکرد که یک فرصتِ مطالعاتی در اواخرِ عمرش گرفته بود و رفته بود اروپا؛ بعد که برگشته بود گفته بود امروز آن چیزی که من در محیطهای علمىِ دانشگاههای اروپا مشاهده کردم نیاز به #ملّاصدرا و #شیخ_انصاری است.
#شیخ_انصاری کارش در حقوق است، #فقه است، [و] #ملّاصدرا [کارش در] #حکمتِ_الهی است.
این برداشتِ یک اُستادِ غربشناسِ زباندانِ مُسلّط به چند زبانِ اروپایی است که سالها هم در آنجاها زندگی کرده و درسخوانده بود و با علومِ اسلامی هم آشنا بود؛ این، برداشتِ اوست که برداشتِ درستی است."
✴️@fegh_osoul_rafiee
هدایت شده از محمد علی رفیعی | فقه و اصول و طلبگی
امام خامنهای (دام ظله) در تاریخ ۹ مهر ۱۳۸۶ در دیدار با اساتید و رؤسای دانشگاهها دربارهی اهمّیّتِ #فقه و #فلسفه فرمودند:
"از مرحوم دکتر [عباس] زَریاب [خویی] که هم دانشگاهیِ مُسلّطِ خوبی بود [و] هم طلبهی خوبی بود یکی از دوستانمان نقل میکرد که یک فرصتِ مطالعاتی در اواخرِ عمرش گرفته بود و رفته بود اروپا؛ بعد که برگشته بود گفته بود امروز آن چیزی که من در محیطهای علمىِ دانشگاههای اروپا مشاهده کردم نیاز به #ملّاصدرا و #شیخ_انصاری است.
#شیخ_انصاری کارش در حقوق است، #فقه است، [و] #ملّاصدرا [کارش در] #حکمتِ_الهی است.
این برداشتِ یک اُستادِ غربشناسِ زباندانِ مُسلّط به چند زبانِ اروپایی است که سالها هم در آنجاها زندگی کرده و درسخوانده بود و با علومِ اسلامی هم آشنا بود؛ این، برداشتِ اوست که برداشتِ درستی است."
✴️@fegh_osoul_rafiee
#کتاب_البیع_شیخ_انصاری
#حاشیة_المكاسب
#آخوند_خراسانى
#شروط_المتعاقدين
#بیع_فضولی
📚 ١٣۱- قوله (ج۳، ص۳۷۱): مع أن تحريمه لا يدلّ على الفساد... .
✅ مرحوم #آخوند_خراسانى در تبیینِ فرمایشِ #شیخ_انصاری میفرماید: "لا یجوز لأحد التصرّف..." تنها زمانی دلالت بر فساد نداشته و بیانگرِ عدمِ جوازِ تکلیفی (حرمت) است که ما جواز در این عبارت را به #جواز_تکلیفی تفسیر کنیم؛ اما اگر جواز در عبارتِ مذکور را #نفوذ بدانیم هم شاملِ #جواز_تکلیفی و هم شاملِ #جواز_وضعی خواهد شد.
🔹️ از این رو، این عبارت نسبت به احکام و آثارِ تکلیفی به معنای عدمِ نفوذِ تکلیفی یا همان حرمت و عدمِ حلّیّت است، و نسبت به احکام و آثارِ وضعی به معنای عدمِ نفوذِ وضعی یا همان فَساد و عدمِ ترتّبِ اثر است.
✴️@fegh_osoul_rafiee
#رسائل_شیخ_انصاری
#فوائد_الأصول
#محقّق_میرزای_نائینی
#تعادل_و_تراجيح
#حجّیّت_ظهور
#ظنّ_نوعی
#اصالت_عدم_قرینه
✅ مرحوم #محقّق_میرزای_نائینی در #فوائد_الأصول (ج۴/ص۷۱۷) همان بحثی که #شیخ_انصاری در #رسائل مطرح کردهاند را بیان میفرماید؛ ایشان میآورد: یکی از بحثهای فنّی دربارهی وجهِ حجّیّتِ ظهور این است که عملِ عقلاء بر طبقِ ظهور بر چه اساسی است؟!
آیا علّتِ این که عقلاء بر طبقِ ظهورات عمل میکنند این است که هر کلامی #ظهور_نوعی در معنای ظاهریاش دارد؟! یا علّتِ عمل بر طبقِ ظهورات بنای عقلاء بر اصالت_عدم_قرینه است؟!
🔷️ ایشان در ادامه میفرماید: هیچ گزینهی دیگری غیر از همین دو احتمال (مانند #تعبّد) نمیتواند علّتِ عملِ عقلاء بر طبقِ ظهورات باشد، زیرا عقلاء در اعمالِ روزمرّه و عُقلاییِشان بر اساسِ #تعبّد عمل نمیکنند، بلکه وجوهی غیر از #تعبّد در کارشان وجود دارد.
🔸️ از این رو، بنا بر این که علّتِ عملِ عقلاء بر طبقِ ظهورات #ظهور_نوعی باشد نیازی به جریانِ #اصالت_عدم_قرینه نیست، و نیز اگر علّتِ عملشان بر طبقِ ظهورات #اصالت_عدم_قرینه باشد غیر از دلالتِ کلام بر #ظنّ_نوعی (ظهورِ عُرفی) باید عدمِ قرینه نیز ثابت شود تا ظهورِ کلام در میانِ عقلاء قابلِ عمل شود.
در ادامه ایشان نظرِ خود را در این باره بیان میفرماید...
✴️@fegh_osoul_rafiee
#رسائل_شیخ_انصاری
#فوائد_الأصول
#محقّق_میرزای_نائینی
#دوران_بین_محذوریْن
#تخییر
#امر_اوّل
✅ مرحوم #محقّق_میرزای_نائینی در #فوائد_الأصول (ج۳/ص۴۴۴) در #امر_اوّل از امور پنجگانهی #تخییر میفرماید: از آن چه تا بدین جا بیان کردیم روشن شد که #شارع و #عقل هیچکدام در #دوران_بین_محذوریْن هیچ حُکمی ندارند.
اما شارع حکم به #تخییر_واقعی ندارد، زیرا این مساله مانند خصالِ کفّاره نیست که افرادِ تخییر به صورت شرعی و از جانبِ شارع مُعیَّن شده باشند.
و البته حکم به #تخییر_ظاهری نیز ندارد، زیرا اگر چه مکلّف در حکمِ واقعی شکّ و تردید داشته، بینِ وجوب و حرمت مُردَّد است، اما هیچ راهی در این مساله برای جعلِ حکمِ ظاهری وجود ندارد، زیرا #تخییر و انتخابِ یکی از وجوب و حرمت، به خودیِ خود تکویناً حاصل است و چه شارع بگوید و چه شارع نگوید، چه مکلّف بخواهد و چه نخواهد، بر فعل یا ترک ناگزیر است و تکویناً چارهای ندارد؛ چه آن که نه میتواند #موافقت_قطعیه کند و نه #مخالفت_قطعیه.
🔶️ ایشان در ادامه نیز همچنان بر خلافِ نگاهِ #شیخ_انصاری به صراحت تاکید میکند: این که گفته میشود: "اصل در #دوران_بین_محذوریْن همانا #تخییر است" سخن ناصوابی است، زیرا اگر مراد از "اصل" در گزارهی مذکور، همان #اصل_عملی در مسائلِ اصولِ عملیه است -که وظیفهی مکلّف را در حالتِ شکّ مُعیَّن میکند و او را از تحیُّر به در میآورد- روشن شد که در #دوران_بین_محذوریْن جای هیچ جعلِ وظیفهی عملی نه از سوی #عقل است و نه از سوی #شرع.
ادامه دارد...
✴️@fegh_osoul_rafiee
#کتاب_البیع_شیخ_انصاری
#حاشیة_المكاسب
#آخوند_خراسانى
#شروط_المتعاقدين
#بیع_فضولی
📚 ١٣٢- قوله (ج۳، ص۳۷۱): خصوصاً إذا كانت الإجازة ناقلةً... .
✅ مرحوم #آخوند_خراسانى میفرماید:
🔶️ همان طور که #شیخ_انصاری فرموده است اگر اجازهی مالک را در #بیع_فضولی #ناقل بدانیم مستقلّنبودنِ بیعِ فضول در نقل و انتقال روشنتر است، اما اگر اجازه را #کاشف و #شرط_متاخّر برای بیعِ فضول بدانیم نیز همین گونه است؛ یعنی بر اساسِ این مبنا نیز مستقلّنبودنِ عقد در ترتیبِ اثر روشن است.
🔷️ اما اگر اجازه را -از بابِ #شرط_متاخّر- #کاشف ندانیم به این معنا که معتقد باشیم اجازه -اگر چه #کاشف است- اما هیچ تاثیرِ فعلی بر بیعِ فضول ندارد در این فرض خودِ انجامِ بیع توسّطِ فضول #تصرّف محسوب میشود، زیرا بنا بر این فرض، اثرِ بیع (نقل و انتقال) نه برگرفته از اجازه، بلکه اثرِ خود بیع است، اگر چه این اثر منوط به اجازه است، اما این نکته نه از این جهت که خودِ اجازه دخالتی در بیع دارد بر بیع مترتّبش است، بلکه از این جهت که اجازه #کاشف از تحقّقِ شرطِ بیع در زمان اجرای بیع توسّطِ فضول است در بیع جاری است.
✴️@fegh_osoul_rafiee
#رسائل_شیخ_انصاری
#فوائد_الأصول
#محقّق_میرزای_نائینی
#تعادل_و_تراجيح
#حجّیّت_ظهور
#عامّ
#خاصّ
✅ مرحوم #محقّق_میرزای_نائینی در #فوائد_الأصول (ج۴/ص۷۲۰) میفرماید: اگر یک #عامّ و یک #خاصّ داشته باشیم خاصّ یکی از حالاتِ چهارگانهی زیر را دارد:
🔶️🔹️ ۲- خاصِّ ظنّی سنداً و دلالتاً.
🔶️🔹️ ۳- خاصِّ قطعی سنداً، و ظنّی دلالتاً.
در حالت ۲ و ۳ ظاهرِ کلامِ #شیخ_انصاری در #رسائل (مراجعه شود به ج۴/ص۴۲۲ و ص۴۲۵) این است که #عامّ تخصیص نمیخورد، بلکه باید بررسی کرد دلالتِ عامّ بر عموم قویتر است یا دلالتِ خاصّ بر تخصیص، و اقوی مقدَّم میشود.
🔹️ ایشان در ادامه -بر خلافِ دیدگاهِ #شیخ_انصاری- در تبیینِ نظریهی خود بیان میفرماید: نظرِ اقوی و صحیحتر این است که هیچ راهی برای تقدّمِ #عامّ بر #خاصّ نبوده و در هر حال #عامّ #تخصیص میخورد حتی اگر ظهورِ #خاصّ اضعف از ظهورِ #عامّ باشد، زیرا #حجّیّت_ظهور در #خاصّ حاکم بر #حجّیّت_ظهور در #عامّ است؛ توضیحش این است که #خاصّ به خاطرِ خاصّبودنش -نه به خاطرِ ظهورِ قویترش- قرینهی بر تصرّف در عامّ و کشفکنندهی مرادِ جدّیِ شارع است.
از این رو، خودِ وجودِ خاصّ #تخصیص را رقم میزند و نیازی به هیچ چیز دیگری نیست، چه آن که #حجّیّت_ظهور در قرینه همیشه حاکم بر #حجّیّت_ظهور در ذیالقرینه است، حتی اگر ظهورِ ذیالقرینه قویتر باشد.
🔸️ در ادامه نیز در نقدی به #شیخ_انصاری نیز میفرماید: #شیخ_انصاری اگر چه در اینجای #رسائل این چنین فرموده است، اما در #فقه هیچ گاه بین #عامّ و #خاصّ به ظهورِ قویتر نگاه نکرده، همیشه و در همهی موارد #خاص را مقدَّم میکند.
🔶️🔹️ ۴- خاصِّ ظنّی سنداً، و قطعی دلالتاً.
ادامه دارد...
✴️@fegh_osoul_rafiee
محمد علی رفیعی | فقه و اصول و طلبگی
#فوائد_الأصول #محقّق_میرزای_نائینی #دوران_بین_محذوریْن #مساله_ضدّ #تزاحُم #ترتّب ✅ مرحوم #محقّق_می
🔶️ فهمِ آنچه #محقّق_میرزای_نائینی در بیانِ این اشکال بیان میکنند انصافاً قدری دقیق و پیچیده است، اما آنچه مطلبِ ایشان را روشنتر میکند این است که شرط در فرض اوّل، خودِ عصیان است که تا زمانش نرسد #خطاب_مهمّ فعلیّ نخواهد شد، و در فرض دوم، وصفِ #تعقّب است نه خودِ عصیان؛ یعنی شرط در حقیقت عصیانِ خارجی نیست، بلکه همین که #خطاب_مهمّ به گونهای باشد که مکلّف در زمانِ #اهمّ آن را عصیان کند کافی است؛ در این فرض، روشن است که #خطاب_مهمّ میتواند حتی قبل از عصیانِ خارجی نیز فعلیّ شود.
📌 برای فهمِ بهترِ عنوانِ انتزاعیِ #تعقّب میتوان به کلماتِ #شیخ_انصاری در #مکاسب در بحث #بیع_فضولی -آن جا که حقیقتِ #اجازه را بیان میکنند (ج۳/ص۴۰۲)- مراجعه کرد.
✴️@fegh_osoul_rafiee