#محقّق_خویی
#مصباح_الفقاهة
#کتاب_البیع
#چکیدهی_مباحث
#شروط_المتعاقدین
#بیع_فضولی
✅ مرحوم #محقّق_خویی در #مصباح_الفقاهة (ج٢/ص۷۰۷) در مسالهی سوم از مسائلِ #بیع_فضولی در موردِ #بیع_فضولی_لنفسه میفرماید: عمدهی آنچه به #بیع_فضولی_لنفسه وارد است دو اشکال است:
🔶️🔹️ ۱- اشکال اول:
حقیقتِ #معاوضه این است که عوض و مُعوِّض در عالَمِ اعتبار در جای یکدیگر بنشینند؛ به این معنا که هر کدام از دو عوض به همان جیبی برود که عوضِ دیگر از آن جیب درآمده است.
حقیقتِ #معاوضه مقصودِ عاقدِ فضولی نیست، زیرا او غاصب است و میخواهد مالِ مالباخته را برای خودش بفروشد، بلکه مقصودِ او #بیع_فضولی_لنفسه است که حقیقی نبوده، بلکه صُوری است.
از این رو، هیچ راهی برای درستشدنِ چنین بیعی وجود ندارد.
در ادامه ایشان پاسخ این اشکال را بیان میکند:
🔹️ پاسخ اول:
این اشکال اخصّ از مُدَّعاست، زیرا این اشکال تنها در موردِ #بیع_غاصب -که علم دارد مالِ دیگری را میفروشد- کاربرد دارد.
🔹️ پاسخ دوم:
ادامه دارد...
✴️@fegh_osoul_rafiee
#محقّق_خویی
#مصباح_الفقاهة
#کتاب_البیع
#چکیدهی_مباحث
#شروط_المتعاقدین
#بیع_فضولی
✅ مرحوم #محقّق_خویی در #مصباح_الفقاهة (ج٢/ص۷۰۸) در مسالهی سوم از مسائلِ #بیع_فضولی در موردِ #بیع_فضولی_لنفسه میفرماید: عمدهی آنچه به #بیع_فضولی_لنفسه وارد است دو اشکال است:
🔷️ پاسخ دوم از اشکال اول:
#محقّق_خویی ابتدا حقیقتِ #بیع را این گونه تعریف میکند: #بیع قصد و اعتبارِ نفسانی و درونی بر تبدیلِ و جانشینیِ دو مال است که با یک مُبرِز خارجی اظهار و ابراز شود.
🔹️ ایشان در ادامه میفرماید: همین که دو طرفِ عقد باشند و چنین قصد و ابرازی نیز داشته باشند به این معنا که هر دو قصد دارند دو مال را در جای یکدیگر بنشانند #بیع تحقّق یافته است، اگر چه آن فضولی قصد کرده است مالِ دیگری را برای خود بفروشد و پولش را به جیبِ خود بزند؛ همین برای تحقّقِ حقیقتِ #بیع کافی است، چه آن که تعیینِ مالکِ دو مال نیز در تحقّقِ حقیقتِ بیع معتبر نیست.
🔸️ و در ادامه نیز میآورد: همان طور که #شیخ_انصاری فرموده است فضولی در #بیع_فضولی_لنفسه -چه غاصبانه و چه به اشتباه- خود را مالک میداند؛ گویی خود را بر صندلیِ مالک نشانده و خود را به جای او جا زده است، از همین رو، #حقیقت_معاوضه بی هیچ اشکالی تحقّق یافته است، اما روشن است که شارع و عقلاء این معاوضه را نه برای آن مالکِ ادّعایی یا مالکِ اشتباهی، بلکه برای مالکِ حقیقیاش قابلِ درستشدن میدانند، در حالی که اصلِ معامله به دستِ غیرِ مالکِ حقیقی تحقّق یافته است.
✴️@fegh_osoul_rafiee
#محقّق_خویی
#مصباح_الفقاهة
#کتاب_البیع
#چکیدهی_مباحث
#شروط_المتعاقدین
#بیع_فضولی
✅ مرحوم #محقّق_خویی در #مصباح_الفقاهة (ج٢/ص۷۱۰) در مسالهی سوم از مسائلِ #بیع_فضولی در موردِ #بیع_فضولی_لنفسه میفرماید: عمدهی آنچه به #بیع_فضولی_لنفسه وارد است دو اشکال است:
🔷️🔸️ ۲- اشکال دوم:
غاصبِ فضولی در #بیع_فضولی_لنفسه عقدی را انشاء کرده است که مالک -در صورتِ اجازه- آن را اجازه نمیکند، و در مقابل، اجازهی مالک نیز به غیرِ آن چیزی که توسّطِ غاصبِ فضولی انشاء شده است تعلّق میگیرد؛ از این رو، چگونه این اجازه میخواهد آن عقد را درست کند؟!
🔷️ پاسخِ اشکالِ دوم:
مرحوم #محقّق_خویی با تبیینِ حقیقتِ #بیع میفرماید: حقیقتِ #بیع یعنی تبدیلِ اضافهی مالکیِ دو مال به یکدیگر، و علم و جهلِ مالک یا قصدِ عاقد هیچ تاثیری در حقیقتِ #بیع ندارد؛ از این رو، اگر عاقد به اشتباه شخصی غیر از عاقدِ واقعی را خطاب قرار داده و بیع یا شراء را برای او نیّت کند بیع صحیح است.
🔸️ در هر حال، در توضیحِ فرمایشِ #محقّق_خویی میتوان گفت: بر اساسِ قاعدهی #تبعیّت_عُقُود_از_قُصُود تا مفادِ عرفی و عقلاییِ یک عقد موردِ قصدِ عاقد نبوده باشد عقد تحقّق پیدا نمیکند، اما این که حقیقتِ عرفی و عقلاییِ هر عقدی مانندِ #بیع یا #نکاح یا #اجاره چیست در دستِ این و آن و در اختیارِ عاقد نیست؛ از این رو، اگر حقیقتِ عرفی و عقلاییِ #بیع -که بنا بر نظریهی #محقّق_خویی تبدیلِ اضافهی مالکیِ دو مال به یکدیگر است- تحقّق یابد هر قصدِ دیگری ورای آن اعتبار نداشته و لغو است، و به قابلیّتِ عقد نیز آسیبی نمیزند.
✴️@fegh_osoul_rafiee