#شکّ
#تقسیم_ثُلاثی
#شیخ_انصاری
#رسائل
🔵🔸️🔵 #شکّ در نگاهِ اصولیِ مرحوم #شیخ_انصاری (نوشتهی اول) 🔵🔸️🔵
🔶️🔸️ ١- جایگاهِ حالاتِ نفسانیِ مکلّف در نگاهِ کلانِ مرحوم #شیخ_انصاری 🔸️🔶️
🔸️ یکی از اساسیترین و زیربناییترین مبانیِ فکریِ اصولیان -مخصوصاً اصولیانِ بعد از مرحوم #شیخ_انصاری- تقسیمبندیِ ثُلاثیِ مباحثِ "حجج و امارات" بر طبق حالات روانی و نفسانیِ مکلّف است که خود ایشان از آن تعبیر به "مقاصد ثلاثه" میکند؛ #قطع و #ظنّ و #شکّ.
همان طور که ایشان در دیباجهی کتاب #رسائل (ج۱/ص۲۵) میفرماید: "اعلم أن المكلَّف إذا التفَتَ إلى حكم شرعي فإما أن يحصل له #الشكّ فيه، أو #القطع، أو #الظنّ".
و همچنین در ابتدای بحث #شکّ (ج۲/ص۹) میفرماید: "قد قسَّمْنا في صدر هذا الكتاب المكلّفَ المُلتفِتَ إلى الحكم الشرعي العملي على ثلاثة أقسام... . و قد عرفتَ أن #القطع حجّة في نفسه لا بجعل جاعل، و أن #الظنّ يمكن أن يُعتبر في متعلّقه... و أما #الشكّ فلما لم يكن فيه كشفٌ أصلاً لم يُعقل أن يُعتبر فلو ورد في مورده حكمٌ شرعيٌ... كان حكماً ظاهرياً".
🔸️ این تقسیمبندی نه تنها یک فنّ و شکل ظاهری و روبنایی برای دستهبندی مباحث در ساحت تالیف و تصنیف، بلکه به مثابهی یک زیربنای اساسی برای #نظام_حجّیّت و همهی حجّتها و لاحجّتها در نگاه اصولیِ مرحوم #شیخ_انصاری است؛ زیربنایی که تبدیل به روح و جسمِ علم #اصول شده است، تا آن جا که مرحوم #شیخ_انصاری و همهی اصولیان، اول و آخر و ظاهر و باطنِ حجّتها و حجّیّتها را بر دوش همین سه حالت گذاشتهاند.
🔸️ شاگرد بزرگ ایشان، مرحوم #آخوند_خراسانى اگر چه در #کفایة_الأصول و #الحاشية_على_الفرائد سعى کرده است که روبنای تقسیمِ ثُلاثیِ ایشان را بر هم بزند، اما بدون شکّ و شبهه راهی که در محتوای مباحثش در هر دو کتاب مذکور پیموده است همان راهِ مرحوم #شیخ_انصاری است و هیچگاه از این چارچوبِ فکریِ زیربناییِ ایشان پا را فراتر نگذاشته است.
🔸️ مرحوم #محقق_میرزای_نائينى نیز در #فوائد_الأصول (ج۳/ص۴) -بعد از پاسخ به انتقادات مرحوم #آخوند_خراسانى- خود را کاملاً پیروِ مرحوم #شیخ_انصاری نشان داده میفرماید: "لا وجه للإشكال على تثليث الأقسام...".
ادامه دارد...
✴️@fegh_osoul_rafiee
#شکّ
#تقسیم_ثُلاثی
#شیخ_انصاری
#رسائل
🔵🔸️🔵 #شکّ در نگاهِ اصولیِ مرحوم #شیخ_انصاری (نوشتهی دوم) 🔵🔸️🔵
🔶️🔸️ ۲- معنای #قطع و #ظنّ و #شکّ در نگاهِ مرحوم #شیخ_انصاری 🔸️🔶️
مرحوم #شیخ_انصاری این سه واژه و مصطلح را در کنار و قسیم یکدیگر قرار داده است و این یعنی معنایی که ایشان از این سه اراده کرده است همان معنای منطقیِ این سه واژه است.
🔸️ از این رو، مرحوم آشتیانی در #بحر_الفوائد (ص٢/مخطوط) در معنای این سه مینویسد: "أن المراد من #الظنّ و #الشكّ في المقام فإن المراد من الأول هو الاعتقاد الراجح الغير المانع من النقيض و إن أطلِق على غيره أيضاً، و من الثاني تسوية الاحتمالين و إن أطلق على غيره أيضاً، و أما القطع فالمراد منه هو مطلق الاعتقاد الجازم الأعمّ من المطابق للواقع و المخالف له فيشمل الجهل المركب أيضاً و إن كان داخلاً في الغافل و غير الملتفت من جهة".
🔸️ و همچنین مرحوم تبریزی در #أوثق_الوسائل (ج١/ص١١) نيز آورده است: "المراد بالشكّ هو #الشكّ بمعنى تساوى الطرفين".
🔹️ این سه واژه مخصوصاً اصطلاح #ظنّ در کلام عالمان منطقی نیز به همین شرح است؛ مرحوم علامهی حلّی نیز #مراصد_التدقیق_و_مقاصد_التحقیق (ص۱۶۷) میفرماید: "المظنونات فهي قضايا يحكم بها العقا حكماً غير جازم، بل مع تجويز المخالف".
🔹️ مرحوم حاجی سبزواری در #شرح_المنظومة (ج١/ص۱۲۹) در توضیح ظنّیّات نیز میآورد: "الظّنّیات قد تُطلق و يراد بها المعنى الأعمّ فيشمل المقبولات و كثيرا من المشهورات، و قد تُطلق و يراد بها المعنى الأخصّ أي ما عدا المقبولات و كثير من المشهورات، كراجِحٍ لا جَزمَ به".
🔶️🔸️ بنا بر این، معنایی که مرحوم #شیخ_انصاری از این سه اصطلاح اراده کرده است به شرح ذیل است:
🔴 #قطع به معنای مطلقِ اعتقادِ جازم (حالت روانی ۱۰۰ درصد).
🔴 #ظنّ به معنای اعتقاد راجح (حالت روانی بین ۵۰ تا ۱۰۰ درصد).
🔴#شکّ به معنای تساوی دو احتمال (حالت روانی ۵۰ ۵۰).
🔸️ این، ظاهرِ #تقسیم_ثُلاثی مرحوم #شیخ_انصاری در #رسائل است؛ این حاصلِ قسیمقراردادنِ #قطع و #ظنّ و #شکّ، و تصویر مقاصد ثلاثه برای مباحث حجج و امارات است.
ادامه دارد...
✴️@fegh_osoul_rafiee
#شکّ
#تقسیم_ثُلاثی
#شیخ_انصاری
#رسائل
🔵🔸️🔵 #شکّ در نگاهِ اصولیِ مرحوم #شیخ_انصاری (نوشتهی چهارم) 🔵🔸️🔵
🔶️🔸️ ۴- معنای منطقیِ #شکّ و ارتباط آن با #اصول_عملیه در نگاه مرحوم #شیخ_انصاری 🔸️🔶️
مرحوم #شیخ_انصاری -همان طور که گفته شد- محور و اساسِ تقسیمبندیِ زیربناییِ خود را در #رسائل، حالات سهگانهی روانیِ مکلّف قرار داده است که از آن میان #شکّ را به معنای تساوی دو احتمال (حالت ۵۰ ۵۰ درصد) گرفتهاند. و از طرفی دیگر ایشان به روشنی در کلامشان (ج۱/ص۲۵ و ج۲/ص۹و۱۰) #اصول_عملیه را به حالتِ #شکّ (حالتِ ۵۰ ۵۰) گره زده و هر چهار اصل عملی معروف را در ذیل مقصد ثالث بحث کرده است؛ ایشان در ابتدای جلد دوم (ص ۹و۱۰) بعد از آن که از حجّیّتِ ذاتیِ #قطع سخن به میان میآورد و همچنین همهی #اَمارات_شرعیّه (مانند خبر ثقه و ظهورات) را نیز به وضوح در محدودهی بحث #ظنّ (حالتِ بین ۱۰۰ تا ۵۰درصد) قرار میدهد مینویسد: "و أما #الشكّ فلمّا لم يكن فيه كشفٌ أصلاً لم يُعقل أن يُعتبَر، فلو ورد في مورده حكمٌ شرعيٌّ -كأن يقول: الواقعة المشكوكة حكمها كذا- كان حكماً ظاهرياً".
این، چارچوب کلّی و زیربنایی #رسائل است که مرحوم #شیخ_انصاری بر آن تاکید دارد.
🔷️🔹️ اما...
🔹️ جالب آن است که ایشان به این سخن و این تقسیمبندیِ خود به هیچ وجه پایبندی نداشته، و مَجرا و موردِ #اصول_عملیه را فراتر از حالت #شکّ (حالتِ ۵۰ ۵۰) قرار داده است، و از لحاظ محتوایی در سراسرِ بحث از #اصول_عملیه هیچگاه سخنی از #شکّ (حالتِ ۵۰ ۵۰) به میان نیاورده است و در همه جا مرادشان از #شکّ همان #عدم_علم است؛ گویی آن چه ایشان در جلد اول (ص۲۵) و جلد دوم (ص ۹ و ۱۰) در ترسیم مقاصد کتاب و تقسیمبندی زیربناییِ خود به روشنی بر آن تاکید میورزد ابداً نبوده و گفته نشده است.
🔹️ جالب است که ایشان در همان جلد دوم (ص۱۱) تنها بعد از چند سطر، مؤدّای #برائت را #عدم_علم ذکر کرده، میآورد: "... بأن يقال: إن مؤدَّى أصل #البراءة مثلاً أنه إذا لَمْ يُعْلَمْ حرمة شرب التتن فهو غير محرَّم... ".
🔹️ و در چند سطر بعد از این نیز #شکّ را به معنای مطلقِ #عدم_علم گرفته و تصریح میکند که موضوعِ اصلِ عملى، #عدم_علم است بدون آن که حتی نیمنگاهی به #شکّ (حالتِ ۵۰ ۵۰) کند؛ ایشان میفرماید: "أما الدّليل الغير العلمي فهو بنفسه غيرُ رافع لموضوع الأصل و هو #عدم_العلم".
🔹️ همچنین در بحث #استصحاب (ج۳/ص۲۱) مناط #استصحاب را فراتر از #شکّ (حالتِ۵۰ ۵۰) دانسته، تصریح میکند: "أن المناط في اعتبار #الاستصحاب -على القول بكونه من باب التعبّد الظاهري- هو مجرّد #عدم_العلم بزوال الحالة السابقة".
🔹️ همچنین در جای دیگری (ج۳/ص۴۵) نیز با تصریح بر دو معنای #شکّ میآورد: "الثاني من حيث إن #الشكّ بالمعنى الأعمّ الذي هو المأخوذ في تعريف #الاستصحاب: قد يكون مع تساوى الطّرفيْن و قد يكون مع رُجحان البقاء أو الارتفاع. و لا إشكال في دخول الأوّليْن في محلّ النزاع".
🔹️ و در بحث #ظنّ (ج۱/ص۱۳۳) نیز در بررسی دلالت آیات ناهیهی از عمل به ظنون بر اصل اوّلی حرمت عمل به ظنون مینویسد: "... بناء على ما هو التحقيق من أن مجاريها (أي: مجارى الأصول العملية) صور عدم العلم الشامل للظنّ".
ادامه دارد...
✴️@fegh_osoul_rafiee
#شکّ
#تقسیم_ثُلاثی
#شیخ_انصاری
#رسائل
🔵🔸️🔵 #شکّ در نگاهِ اصولیِ مرحوم #شیخ_انصاری (نوشتهی پنجم) 🔵🔸️🔵
🔶️🔸️ ۵- محلِّ جریان و اساسِ #اصول_عملیه در نگاهِ مرحوم #شیخ_انصاری 🔸️🔶️
از محتوای کلمات و عبارات مرحوم #شیخ_انصاری در بخش #شکّ (مقصد ثالث) -بر خلافِ آن چیزی که در تقسیمبندیِ ابتداییِ خود در ج۱/ص۲۵ و ج۲/ص۹ فرمودند- به خوبی روشن میشود که محلِّ جریان و اساسِ #اصول_عملیه تنها بر دو نکته استوار است:
نکتهی۱: #عدم_علم به حکم شرعی
نکتهی۲: #دلیلنداشتن بر حکم شرعی
و اما توضیح این دو نکته:
🔵🔹️🔹️ نکتهی۱: #عدم_علم به حکم شرعی
همان طور که گفتیم در بخش #شکّ هر جا ایشان واژهی #شکّ را به کار برده است به معنای مطلقِ #عدم_علم است که حالتِ #ظنِّ مکلّف را نیز در بر میگیرد؛ از این رو، ایشان در جلد دوم (ص۱۱) میآورد: "ثم إنّ #الظّنّ الغير المعتبر حكمُه حكمُ #الشكّ، كما لا يخفى"
🔹️ ظاهرِ این عبارت این است که مراد ایشان از واژهی #شکّ در این عبارت معنای منطقیِ آن (۵۰ ۵۰ درصد) است، زیرا آن را در مقابل #ظنّ قرار داده و فقط حکم آن دو را یکی دانسته و موضوع و حقیقتشان را جدا در نظر گرفته است، حال آن که چند سطر بعد از این عبارت چند بار به وضوح تصریح میکند که #شکّ، مطلقِ #عدم_علم است (ج۲/ص۱۱ و ص۱۲)؛ همچنین است همهی مواردی که در بخش #شکّ (ج۲ و ج۳) واژهی #شکّ را به کار میبرد.
🔹️ جالب است که نظریهی #تخصیص و #حکومت در وجه تقدیم #امارات بر #اصول_عملیه که ایشان در جلد دوم (ص۱۱ و ص۱۳) مطرح میکند و دومی را نسبت به #اصول_عملیهی_شرعیه برمیگزیند کاملاً بر مبنای تصوّر معنای مطلقِ #عدم_علم برای واژهی #شکّ و برای مجرای #اصول_عملیه است.
🔹️ بدون تردید در جریانپیداکردنِ #اصول_عملیه، نکتهی اول (#عدم_علم) بر نکتهی دوم (#دلیلنداشتن) مقدّم و مهمّتر است، زیرا بر اساس اندیشهی شناختهشدهی مرحوم #شیخ_انصاری #علم و #قطع به حکم شرعی #حجّیّت_ذاتی دارد، حجّیّتی مطلق و بیچون و چرا؛ چنان حجّیّتی که نه به هیچ عنوان و وجهی از آن قابل انفکاک است، و نه مقیَّد به هیچ خصوصیّتی است، به طوری که اگر مکلّف از پریدنِ کلاغی از بالای بام واقعاً #قطع و #علم حاصل کند که فلان چیز واجب یا حرام است همان بر او #حجّتِ_بالغه است، حتی اگر هیچ دلیل یا امارهای وجود نداشته نباشد، و حتی اگر مکلّف حالتِ متعادل و طبیعیِ روحی و روانی نداشته باشد.
🔵🔹️🔹️ نکتهی۲: #دلیلنداشتن بر حکم شرعی
این نیز نکتهی اساسی دیگری است که مجرای #اصول_عملیه را فراهم میکند؛ مرحوم #شیخ_انصاری این را به سه صورت فقد، اجمال و تعارض بر میگرداند؛ همان طور که ایشان در جلد دوم (ص۱۹) مینویسد: "... أن متعلّق الشكّ تارة الواقعة الكلية كشُرب التُّتُن و منشأ الشكّ فيه عدمُ النصّ، أو إجماله، أو تعارضه..."؛ همچنین روشن است که مراد ایشان از #شکّ در اینجا بیتردید #عدم_علم است.
🔹️ پُر واضح است که در نکتهی دوم نیز هیچ اهمّیّتی ندارد که مکلّفِ غیرِ عالِم در درونِ خود چه حالتی دارد؛ ظنّ ۸۰درصدی، ظنّ ۷۰درصدی، ظنّ۵۱درصدی و شکّ۵۰ ۵۰درصدی، احتمال ۴۹درصدی و ۳۰درصدی یا هر حالتِ دیگری که قابل تصوّر باشد؛ هیچ فرقی نمیکند و تنها #دلیلنداشتن مهمّ است.
ادامه دارد...
✴️@fegh_osoul_rafiee