#شکّ
#تقسیم_ثُلاثی
#شیخ_انصاری
#رسائل
🔵🔸️🔵 #شکّ در نگاهِ اصولیِ مرحوم #شیخ_انصاری (نوشتهی چهارم) 🔵🔸️🔵
🔶️🔸️ ۴- معنای منطقیِ #شکّ و ارتباط آن با #اصول_عملیه در نگاه مرحوم #شیخ_انصاری 🔸️🔶️
مرحوم #شیخ_انصاری -همان طور که گفته شد- محور و اساسِ تقسیمبندیِ زیربناییِ خود را در #رسائل، حالات سهگانهی روانیِ مکلّف قرار داده است که از آن میان #شکّ را به معنای تساوی دو احتمال (حالت ۵۰ ۵۰ درصد) گرفتهاند. و از طرفی دیگر ایشان به روشنی در کلامشان (ج۱/ص۲۵ و ج۲/ص۹و۱۰) #اصول_عملیه را به حالتِ #شکّ (حالتِ ۵۰ ۵۰) گره زده و هر چهار اصل عملی معروف را در ذیل مقصد ثالث بحث کرده است؛ ایشان در ابتدای جلد دوم (ص ۹و۱۰) بعد از آن که از حجّیّتِ ذاتیِ #قطع سخن به میان میآورد و همچنین همهی #اَمارات_شرعیّه (مانند خبر ثقه و ظهورات) را نیز به وضوح در محدودهی بحث #ظنّ (حالتِ بین ۱۰۰ تا ۵۰درصد) قرار میدهد مینویسد: "و أما #الشكّ فلمّا لم يكن فيه كشفٌ أصلاً لم يُعقل أن يُعتبَر، فلو ورد في مورده حكمٌ شرعيٌّ -كأن يقول: الواقعة المشكوكة حكمها كذا- كان حكماً ظاهرياً".
این، چارچوب کلّی و زیربنایی #رسائل است که مرحوم #شیخ_انصاری بر آن تاکید دارد.
🔷️🔹️ اما...
🔹️ جالب آن است که ایشان به این سخن و این تقسیمبندیِ خود به هیچ وجه پایبندی نداشته، و مَجرا و موردِ #اصول_عملیه را فراتر از حالت #شکّ (حالتِ ۵۰ ۵۰) قرار داده است، و از لحاظ محتوایی در سراسرِ بحث از #اصول_عملیه هیچگاه سخنی از #شکّ (حالتِ ۵۰ ۵۰) به میان نیاورده است و در همه جا مرادشان از #شکّ همان #عدم_علم است؛ گویی آن چه ایشان در جلد اول (ص۲۵) و جلد دوم (ص ۹ و ۱۰) در ترسیم مقاصد کتاب و تقسیمبندی زیربناییِ خود به روشنی بر آن تاکید میورزد ابداً نبوده و گفته نشده است.
🔹️ جالب است که ایشان در همان جلد دوم (ص۱۱) تنها بعد از چند سطر، مؤدّای #برائت را #عدم_علم ذکر کرده، میآورد: "... بأن يقال: إن مؤدَّى أصل #البراءة مثلاً أنه إذا لَمْ يُعْلَمْ حرمة شرب التتن فهو غير محرَّم... ".
🔹️ و در چند سطر بعد از این نیز #شکّ را به معنای مطلقِ #عدم_علم گرفته و تصریح میکند که موضوعِ اصلِ عملى، #عدم_علم است بدون آن که حتی نیمنگاهی به #شکّ (حالتِ ۵۰ ۵۰) کند؛ ایشان میفرماید: "أما الدّليل الغير العلمي فهو بنفسه غيرُ رافع لموضوع الأصل و هو #عدم_العلم".
🔹️ همچنین در بحث #استصحاب (ج۳/ص۲۱) مناط #استصحاب را فراتر از #شکّ (حالتِ۵۰ ۵۰) دانسته، تصریح میکند: "أن المناط في اعتبار #الاستصحاب -على القول بكونه من باب التعبّد الظاهري- هو مجرّد #عدم_العلم بزوال الحالة السابقة".
🔹️ همچنین در جای دیگری (ج۳/ص۴۵) نیز با تصریح بر دو معنای #شکّ میآورد: "الثاني من حيث إن #الشكّ بالمعنى الأعمّ الذي هو المأخوذ في تعريف #الاستصحاب: قد يكون مع تساوى الطّرفيْن و قد يكون مع رُجحان البقاء أو الارتفاع. و لا إشكال في دخول الأوّليْن في محلّ النزاع".
🔹️ و در بحث #ظنّ (ج۱/ص۱۳۳) نیز در بررسی دلالت آیات ناهیهی از عمل به ظنون بر اصل اوّلی حرمت عمل به ظنون مینویسد: "... بناء على ما هو التحقيق من أن مجاريها (أي: مجارى الأصول العملية) صور عدم العلم الشامل للظنّ".
ادامه دارد...
✴️@fegh_osoul_rafiee