#حکومت
#الحكومة
#شیخ_انصاری
#رسائل
🔺️🔴 #حکومت در نگاه اصولی #شیخ_انصاری (نوشتهی چهارم) 🔴🔻
🔶️🔸️ ۳) #ویژگی_سوم: تقدّم محکوم و تأخّر حاكم (تقدّم زمانى محكوم بر حاكم)
از دیگر ویژگیهای #حکومت در نگاه مرحوم #شیخ_انصاری که اگر چه به صراحت در کلام ایشان -آن گونه که ما در این جا ذکر کردیم- ذکر نشده است، اما آن نیز از #ویژگی_اول یعنی مُفسِّر و شارح و مُتعرِّض و مُبیِّن و مُتفرِّعبودنِ حاکم، و همچنین از عبارات گوناگون ایشان استفاده میشود این است که محکوم همیشه باید مقدّم بر حاکم باشد.
🔶️ ایشان در بیان خود در ابتدای #تعادل_و_تراجیح (ج۴/ص۱۳) به صراحت میآورد: "و میزان ذلک (أي: ضابط الحكومة): أن يكون بحيث لو فُرِض عدمُ ورود ذلك الدليل (أي: المحكوم) لكان هذا الدليل (أي: الحاكم) لغواً خالياً عن المورد"؛ این عبارت اگر چه -همانطور که در پاورقی چاپ مجمع الفکر ذکر شده است- در برخی نُسَخ رسائل وجود ندارد، اما کاملاً منطبق بر ادامهی کلام ایشان است.
ایشان در ادامه به عنوان مثال مینویسد: "نظیر الدلیل الدالّ علی أنه لا حكم للشكّ في النافلة، أو مع كثرة الشكّ، أو مع حفظ الإمام أو المأموم، أو بعد الفراغ من العمل، فإنه حاكمٌ على الأدلّة المتكفّلة لأحكام الشكوك، فلو فُرِض أنه لم يرد من الشارع حكم الشكوك -لا عموماً و لا خصوصاً- لم يكن موردٌ للأدلّة النافية لحكم الشكّ في هذه الصور".
همان طوری که از ظاهر این عبارات بر میآید این دو عبارت به روشنی دلالت بر همین ویژگی دارد.
🔷️ البته شاگرد بزرگ ایشان مرحوم آشتیانی در #بحر_الفوائد (تعادل و تراجیح/ص۶/مخطوط) بعد از توضیح معنای #حکومت مینویسد: "و لا يُعتبر فيها تأخّر الحاكم عن المحكوم، كما ربما يُتوهَّم من بيان شيخنا في الكتاب".
🔷️ و مرحوم #آخوند_خراسانى نیز در حاشیهی خود بر کتاب #رسائل (ص۴۲۸) نیز به صراحت میآورد: "لا يخفى أنه لا يعتبر في الحكومة إلا سوق الدليل... من دون اعتبار أن يكون المحكوم قبله أو معه".
🔷️ مرحوم #محقق_میرزای_نائينى نیز در #فوائد_الأصول (ج۴/ص۷۱۳) به صراحت میآورد: "... و لا یُعتبر أيضاً تقدّم تشريع مفاد المحكوم على مفاد الحاكم".
🔷️ همچنین مرحوم تبريزى در حاشيهی گرانسنگ #أوثق_الوسائل (ج۶/ص۲۱۳) نیز تقدّم محکوم و تأخّر حاكم را ناصواب شمرده، میفرماید: "و بقي هنا شيء يتعلّق بعبارة المصنّف و هو أن ما ذكره في ضابط الحكومة بعد قوله: 'و متفرِّعاً عليه' بقوله: 'و ميزان ذلك أن يكون... لغواً خالياً عن المورد' بظاهره ظاهر الفساد، لمنع الملازمة في كثير من موارد الحكومة. ..."؛ و سپس لغوبودن دلیل حاکم در چند مثال فقهیای که مرحوم #شیخ_انصاری آورده است را مورد نقد قرار میدهد.
ادامه دارد...
✴️@fegh_osoul_rafiee
#حکومت
#الحكومة
#شیخ_انصاری
#رسائل
🔺️🔴 #حکومت در نگاه اصولی #شیخ_انصاری (نوشتهی دهم) 🔴🔻
بعد از بررسی ویژگیهای #حکومت در نگاه مرحوم #شیخ_انصاری بیان چند نکته سزاوار است:
🔷️🔹️ ۳) #نکتهی_سوم: عبارت و لفظ تفسیر در #حکومت
مرحوم #شیخ_انصاری در بحث #تعادل_و_تراجیح (ج۴/ص۱۴) به این نکته تصریح کرده میفرماید: "فهو (أي: الحكومة) تخصیصٌ فی المعنی بعبارة التفسير".
🔹️ همين "بعبارة التفسیر" که مرحوم #شیخ_انصاری آن را به صراحت ذکر کرده است ممکن است مُوهِم این باشد که #حکومت باید همراه با عبارت تفسیر باشد؛ الفاظ تفسیریای چون " أعني" و "أي" و مانند آن.
اما بیشکّ و شبهه، مراد ایشان این نبوده است که ذکر چنین عباراتی در دلیلِ حاکم لازم است؛ این کاملاً مطلب روشنی است.
🔸️ مرحوم #محقق_میرزای_نائينى نيز در #فوائد_الأصول (ج۴/ص۷۱۰) تصریح میکند که: "لم يوجَد فيها ما يكون مُصدَّراً بأحد أداة التفسير". و در ادامه نيز در مورد مقصود ایشان مینویسد: "و الظاهر أن مراد الشیخ قدّس سرّه من التفسیر... لیس هو التفسير اللفظي، بل المراد منه نتيجة التفسير، و إن لم يكن تفسيراً لفظياً".
البته باید دقت داشت که مرحوم #محقق_میرزای_نائينى در #حکومت اساساً اعتقادی به ویژگیِ تفسیر و شرحِ دلیلِ حاکم نسبت به محکوم ندارد، که توضیح نظریهی ایشان خارج از چارچوب این نوشته است.
🔸️ همچنین مرحوم تبریزی نيز در #أوثق_الوسائل (ج۶/ص۲۱۱) در توضیح #حکومت مینویسد: "أن يكون أحد الدليلين رافعاً لحكم الدليل الآخر عن بعض أفراد موضوعه بلسان التفسير و البيان، بمنزلة التفسير بلفظ 'أعني' و نحوه. ... و المراد بالتفسير و البيان أن لا يفهم التنافي بينهما من أول النظر كالقرائن المتصلة فيكون مجموع المحكوم و الحاكم بمنزلة كلام واحد"؛ کلمهی "بمنزلة" كه ایشان آورده است اشاره به همین مطلب دارد.
ادامه دارد...
✴️@fegh_osoul_rafiee
#شکّ
#تقسیم_ثُلاثی
#شیخ_انصاری
#رسائل
🔵🔸️🔵 #شکّ در نگاهِ اصولیِ مرحوم #شیخ_انصاری (نوشتهی دوم) 🔵🔸️🔵
🔶️🔸️ ۲- معنای #قطع و #ظنّ و #شکّ در نگاهِ مرحوم #شیخ_انصاری 🔸️🔶️
مرحوم #شیخ_انصاری این سه واژه و مصطلح را در کنار و قسیم یکدیگر قرار داده است و این یعنی معنایی که ایشان از این سه اراده کرده است همان معنای منطقیِ این سه واژه است.
🔸️ از این رو، مرحوم آشتیانی در #بحر_الفوائد (ص٢/مخطوط) در معنای این سه مینویسد: "أن المراد من #الظنّ و #الشكّ في المقام فإن المراد من الأول هو الاعتقاد الراجح الغير المانع من النقيض و إن أطلِق على غيره أيضاً، و من الثاني تسوية الاحتمالين و إن أطلق على غيره أيضاً، و أما القطع فالمراد منه هو مطلق الاعتقاد الجازم الأعمّ من المطابق للواقع و المخالف له فيشمل الجهل المركب أيضاً و إن كان داخلاً في الغافل و غير الملتفت من جهة".
🔸️ و همچنین مرحوم تبریزی در #أوثق_الوسائل (ج١/ص١١) نيز آورده است: "المراد بالشكّ هو #الشكّ بمعنى تساوى الطرفين".
🔹️ این سه واژه مخصوصاً اصطلاح #ظنّ در کلام عالمان منطقی نیز به همین شرح است؛ مرحوم علامهی حلّی نیز #مراصد_التدقیق_و_مقاصد_التحقیق (ص۱۶۷) میفرماید: "المظنونات فهي قضايا يحكم بها العقا حكماً غير جازم، بل مع تجويز المخالف".
🔹️ مرحوم حاجی سبزواری در #شرح_المنظومة (ج١/ص۱۲۹) در توضیح ظنّیّات نیز میآورد: "الظّنّیات قد تُطلق و يراد بها المعنى الأعمّ فيشمل المقبولات و كثيرا من المشهورات، و قد تُطلق و يراد بها المعنى الأخصّ أي ما عدا المقبولات و كثير من المشهورات، كراجِحٍ لا جَزمَ به".
🔶️🔸️ بنا بر این، معنایی که مرحوم #شیخ_انصاری از این سه اصطلاح اراده کرده است به شرح ذیل است:
🔴 #قطع به معنای مطلقِ اعتقادِ جازم (حالت روانی ۱۰۰ درصد).
🔴 #ظنّ به معنای اعتقاد راجح (حالت روانی بین ۵۰ تا ۱۰۰ درصد).
🔴#شکّ به معنای تساوی دو احتمال (حالت روانی ۵۰ ۵۰).
🔸️ این، ظاهرِ #تقسیم_ثُلاثی مرحوم #شیخ_انصاری در #رسائل است؛ این حاصلِ قسیمقراردادنِ #قطع و #ظنّ و #شکّ، و تصویر مقاصد ثلاثه برای مباحث حجج و امارات است.
ادامه دارد...
✴️@fegh_osoul_rafiee