✅ درس #مکاسب شیخ انصاری
🔸️ شرح و تبیین و تصحیح #حاشیة_المكاسب آخوند خراسانى
🔸️ جمعبندی، شرح و تبیین #مصباح_الفقاهة محقق خویی
#محقق_خویی
#مصباح_الفقاهة
#كتاب_البيع
#چکیدهی_مباحث
#اشتراط_بلوغ
📖 ١- بحثٌ في تصرّفات الصبي مستقلّاً:
✅ #محقق_خویی در #مصباح_الفقاهة (ج٢/ص۵۰۵) -در مورد اولین اشکالِ #شیخ_انصاری در کتاب #مکاسب (ج۳/ص۲۷۸) بر دلالت حدیث #رفع_قلم، که رفع قلم را به معنای رفع مواخذه و عقاب برداشت میکند- میفرماید:
🔸️ استحقاق عقاب یا استحقاق ثواب از امور تشریعی و جعلی نیست که شارع بتواند با ارادهی تشریعیِ خود آن را برای مکلفی جعل و تشریع یا از او رفع کند، بلکه استحقاق ثواب و عقاب، اثر و نتیجهی واقعی و قهریِ اطاعت یا عصیانِ حکم شرعی است؛ از این رو، خودِ حکم اگر چه تشریع یا عدم تشریعش تماماً به ارادهی شارع است، اما اطاعت یا عصیان و همچنین استحقاق عقاب یا ثوابِ مترتّبِ بر آن به هیچ عنوان منوط به اراده و اعتبار شارع نیست.
🔷️🔸️ ایشان در ادامه در توضیح برداشت خودشان از حدیث #رفع_قلم میآورد:
🔸️ مهمترین نکته آن است که حدیث #رفع_قلم -در حقیقت- امتنان و تخفیفی برای صِبیان (غیر بالغان) است؛ مفاد این حدیث برداشتهشدنِ احکام الزامی از دوش صِبیان است.
🔹️ از این رو، هر آن حکم یا اثری که از احکام الزامی محسوب نشود با این حدیث رفع نمیشود، مانند اجرای صیغهی عقود و ایقاعات.
🔷️🔸️ ایشان در ادامه مطلبِ #شیخ_انصاری -که در اشکالِ سوم خود در ص۲۷۸ تبیین کرده است- را پذیرفته و مینویسد: مانعی ندارد بر اساسِ فعلِ صبیّ در دوران صباوتش برای دیگران (بالغان) یا خودِ او حکمی تشریع و جعل شود؛ یعنی مثلاً عقدِ صبیّ، موضوع برای "وجوب وفای به عقد" قرار بگیرد نسبت به شخص بالغی که طرف دیگر عقد با صبیّ است و همچنین موضوع آن حکم باشد برای زمانی که همان صبیّ به بلوغ برسد.
✴️@fegh_osoul_rafiee
#محقق_خویی
#مصباح_الفقاهة
#كتاب_البيع
#چکیدهی_مباحث
#اشتراط_بلوغ
📖 ١- بحثٌ في تصرّفات الصبي مستقلّاً:
✅ #شیخ_انصاری در کتاب #مکاسب (ج۳/ص۲۷۸) در دوّمین اشکال خود بر استدلال به حدیث #رفع_قلم برای اثبات نظریهی مشهور نکتهای دارد که حصیلهاش این است که صبیّ در حالی که هیچ حکم تکلیفیای ندارد، اما عقدش دارای حکم وضعی #سببیّت است؛ عقدش سبب وجوب وفای او (بعد بلوغش) یا ولیّش به عقد میشود.
✅ #محقق_خویی در #مصباح_الفقاهة (ج٢/ص۵۰۶) -بر اساس مبانی اصولی خودِ #شیخ_انصاری- نقد بسیار دقیقی به ایشان مطرح کرده، میفرماید:
🔸️ این سخن شیخ انصاری با مبنای اصولی ایشان در مورد احکام وضعی تطابق ندارد؛ مرحوم #شیخ_انصاری در اصول معتقد است همهی احکام وضعی منتزع از احکامتکلیفیاند، به این معنا که در هر موردی که حکم وضعیای وجود داشته باشد حتماً و بدون شبهه قبل از آن لزوماً حکم تکلیفیای ثابت است که آن حکم وضعی از آن حکم تکلیفی انتزاع شده است. به دیگر بیان، احکام وضعی هیچ کدام دارای جعل و تشریع استقلالی از ناحیهی شارع نیستند؛ حال چگونه ایشان معتقد میشود صبیّ هیچ حکم تکلیفیای ندارد، اما عقدش #سببیّت دارد، در حالی که #سببیّت حکم وضعی است؟!
✴️@fegh_osoul_rafiee
محمد علی رفیعی | فقه و اصول
#محقق_خویی #مصباح_الفقاهة #كتاب_البيع #چکیدهی_مباحث #اشتراط_بلوغ 📖 ١- بحثٌ في تصرّفات الصبي مستقل
✅ انصافاً این اِشکال #محقق_خویی اشکال دقیقی است، و ظاهر کلام #شیخ_انصاری نیز این است که ایشان از جانبِ خود -و نه بر اساسِ مبانیِ دیگران- این نقد را مطرح میکند، و اگر نه، ایشان دأبشان بر این است که اگر مطلب ضعفی داشته باشد -که در این جا ضعف این کلام بر اساس مبنای اصولیِ ایشان روشن است- دستِ کم با "فافهم!" یا "فتأمّل!" اشاره به ضعف مطلب میکنند که در این جا چنین چیزی در هیچ نسخهای از کتاب #مکاسب وجود ندارد؛ در هر حال، الله العالم!
✴️@fegh_osoul_rafiee
#روش_شناسی_فقه
#روش_فقه_شیخ
#کتاب_البیع
#شیخ_انصاری
#سیره
✅ مرحوم #شیخ_انصاری در بحث #اشتراط_بلوغ (ج۳/ص۲۸۸) در ردّ نظریهی #صاحب_ریاض -که به #سیره استدلال میکند- مانند همیشه #سیره را بر نتابیده و آن را به شدّت ردّ میکند.
🔷️🔶️🔸️ نکتهی بسیار اساسی -که باید به دقّت واکاوی و تحلیل شود- نوع رفتار فقهیِ #شیخ_انصاری با #سیره است، مخصوصاً در #فقه_معاملات که جایگاه و موقف شارع در آن، جایگاه امضاء و نظارت است، نه تاسیس و اختراع.
🔸️ ایشان در همین بحث (ج۳/ص۲۸۸) میفرماید: "... و فیه إشكالٌ من جهة قوّة احتمال كون السيرة ناشئة من عدم المُبالاة في الدّين، كما في كثيرٍ من سِيَرهم الفاسدة".
🔸️ پیش از آن نیز در بحث #معاطات (ج۳/ص۴۲) مینویسد: "و أما ثبوت السيرة و استمرارها على التوريث فهي كسائر سيراتهم الناشئة عن المسامحة و قلّة المُبالاة في الدّين ممّا لا يُحصى في عباداتهم و معاملاتهم و سياساتهم، كما لا يخفى".
🔸️ همچنین در ردّ کلام #کاشف_الغطاء در بحث دَیْنبودنِ مالی که از ظَلَمه اخذ شده است (ج۲/ص۹۹) میآورد: "و ما ادَّعاه من السیرة، فهو ناشٍ من قلّة مُبالاة الناس، كما هو دَيْدَنهم في أكثر السِّيَر التي استمرّوا عليها... "
🔹️ اگر چه در مقابل نیز در برخی موارد در کتاب #مکاسب، #سیره را مُویِّد نظریهی خود دانسته، و از آن به بدی یاد نمیکند؛ ایشان در بحث اعتبار #غرر_شخصی (ج۴/ص۲۱۶) میفرماید: "... و یؤيِّد ذلك جريان سيرة الناس على المعاملة بها من دون معرفة الأغلب بوزنها".
🔶️🔷️🔹️ از عبارات گوناگون ایشان در کتاب #مکاسب به نظر میرسد #شیخ_انصاری حتی در #فقه_معاملات اعتبار چَندانی برای #سیره و بنائاتِ عقلاییِ حاکم بر نظامِ بازار و تجارت معتقد نبوده، و در جایی نیز اگر سخن از #سیره میآورد برای تایید و تقویت نظریهای است که پیش از آن با خصوص ادلّهای چون روایات، اجماع و شهرت اثبات شده باشد.
🔹️ این بدبینی و بیاعتناییِ بسیارِ ایشان به #سیره یکی از نشانههای روشنِ نگاهِ تعبّدگرایانهی #شیخ_انصاری در #فقه_معاملات است؛ #تعبّدگرایی.
✴️@fegh_osoul_rafiee
محمد علی رفیعی | فقه و اصول
#روش_شناسی_فقه #روش_فقه_شیخ #کتاب_البیع #شیخ_انصاری #سیره ✅ مرحوم #شیخ_انصاری در بحث #اشتراط_بلوغ (
این نکته از نکات فرامتنیِ کتابِ #مکاسب است که بسیار بیش از آنچه گفتیم جای تعمیق و تحقیق دارد.
#متن
#فرامتن
#روش_شناسی_فقه
#روش_فقه_شیخ
#محقق_خویی
#مصباح_الفقاهة
#کتاب_البیع
#چکیدهی_مباحث
#شروط_المتعاقدین
#شرط_قصد
📖 هل یُعتبر تعیینُ المالک في صحّة البيع؟
✅ #محقق_خویی در #مصباح_الفقاهة (ج۲/ص۵٣١) در مورد لزوم یا عدم لزوم معیَّنبودنِ ثبوتیِ مالک در بیع -که #شیخ_انصاری در #مکاسب (ج۳/ص۲۹۶) بر اساس کلام #محقّق_تستری بیان میکند- در دو جهت مطرح میکند:
🔵🔷️🔸️ ۱- جهت اول: معامله بر #عین_شخصی (مانند یک خانه یا ماشین مشخّص که در خارج وجود دارد)
🔸️ بیشکّ در این صورت -چون هر دو عوض، شخصی و جزئیاند- تعیین مالک در متن عقد از مُقوِّمات بیع یا از شرایط آن نیست، زیرا حقیقتِ #بیع منوط به تعیینِ مالکِ مبیع و ثمن نیست.
همچنین دلیل تعبّدی از جانبِ شارع برای آن وجود ندارد.
📌 در این جا تفاوتی ندارد که عقد مذکور مباشرتاً از جانبِ خودِ مالک صادر شود، یا از جانبِ وکیل یا ولیّ یا فضولیّ.
🔹️ در ادامه #محقق_خویی نکتهی بسیار مهمّی را در باب #حقیقت_معاوضه توضیح میدهد که #شیخ_انصاری نیز بارها (مانند ج۳/ص۸۷ و ص۲۹۹) بیان میفرماید. ایشان میآورد: مفهوم و حقیقت بیع -و به طور کلی هر حقیقتِ هر معاوضهای- تنها زمانی تحقّق پیدا میکند که قصدِ بایع از معاوضه، داخلشدنِ مبیع در ملْکِ همان کسی باشد که ثمن از ملْکِ او خارج میشود؛ این یعنی براساسِ #حقیقت_معاوضه مبیع و ثمن لزوماً باید جای هم بنشینند تا مفهومِ تعویض در عوض و معوَّض معنا پیدا کند.
🔸️ از این رو، اگر مثلاً بایع مبیع را بفروشد به قصدِ آن که ثمن مستقیماً به ملْکِ شخص دیگری غیر از خودش برود این معامله قطعاً باطل است، زیرا #حقیقت_معاوضه ابداً تحقّق پیدا نکرده است.
📌 البته در مواردی که مثلاً شخصی به نانوا پول میدهد تا نانوا نانها را به فقیر بدهد اینجا نانها -در هر حال- ابتدا داخل در ملْکِ همان شخص شده، سپس به سبب چیزی مانند #هبه به ملْکِ آن فقیر در میآید.
ادامه دارد...
✴️@fegh_osoul_rafiee
#محقق_خویی
#مصباح_الفقاهة
#کتاب_البیع
#چکیدهی_مباحث
#شروط_المتعاقدین
#شرط_قصد
📖 هل یُعتبر تعیینُ المالک في صحّة البيع؟
✅ #محقق_خویی در #مصباح_الفقاهة (ج۲/ص۵٣۲) در مورد لزوم یا عدم لزوم معیَّنبودنِ ثبوتیِ مالک در بیع -که #شیخ_انصاری در #مکاسب (ج۳/ص۲۹۶) بر اساس کلام #محقّق_تستری بیان میکند- در دو جهت مطرح میکند:
🔵🔷️🔸️ ۲- جهت دوم: معامله بر #کلّی_در_ذمّه
اگر مبیع یا ثمن، #کلّی_در_ذمّه باشد باید در دو مقام بحث کرد:
🔷️ در مقام ثبوت:
حتماً باید مالکِ آن #کلّی_در_ذمّه ثبوتاً معیَّن و مشخَّص باشد، یعنی صاحبِ آن ذمّه باید معیَّن باشد، زیرا بیع -همان طوری که تعریف کردیم- یعنی: "تبدیل شيء بشيء في جهة الإضافة"، در حالی که اگر کلّی -با وصفِ کلّیتش و بدون آن که اضافهی به ذمّهی شخصِ معیَّنی شود- هیچ جهت اضافه و اعتباری ندارد که در قالبِ بیع تبدیل شود.
همچنین کلّی اگر اضافه به شخصی نشود و بیصاحب بماند روشن است که در ساحتِ اعتباراتِ عُقلایی ابداً #مالیّت ندارد و به سببِ بیع، قابلِ تملّک نیست، زیرا در این فرض، کلّی -در عالَم اعتبارات- چیزی نیست تا در معامله ردّ و بدل شود.
🔷️ در مقام اثبات:
در مقام اثبات -و با توجّه به ساحت عقد و صیغهای که توسّط عاقد جاری شده است و همچنین با نگاه به قرائن و شواهدِ ظاهری- بیشکّ کلّی به خودِ عاقد اضافه و نسبت داده میشود و بیع برای همو منعقد میشود، زیرا همین که عاقد میگوید: "بِعْتُ" انصراف به خودِ مجری عقد (عاقد) دارد، مگر آن که قرینهای بر خلافِ آن باشد.
✴️@fegh_osoul_rafiee
مرحوم آیت الله کوچهباغی تبریزی در مورد درس و بحث استادش مُحشّی بزرگ #مکاسب، مرحوم میرزا فتّاح شهیدی تبریزی (رضوان الله علیه) -صاحب حاشیهی معروف #هدایة_الطالب- میگفتند:
"شیوهی وی در تدریس، جمع بین سطح و خارج بود؛ درس او عمیق و فشرده بود، و نکات مهمّ را توضیح میداد. ... به طلبههایی که درسخوان نبودند و به تحقیق و تفکّر اهمیّت نمیدادند توجّه نمیکرد."
✴️@fegh_osoul_rafiee
#محقق_خویی
#مصباح_الفقاهة
#کتاب_البیع
#چکیدهی_مباحث
#شروط_المتعاقدین
#اختیار
#اِکراه
📖 ما استدلّ به علی بطلان بیع_المُکرَه (ادلهی بطلانِ #بیع_مُکرَه)
✅ #محقق_خویی در #مصباح_الفقاهة (ج۲/ص۵۴۲) #آیه_اَکل را به عنوان یکی از ادلهی #بیع_مُکرَه بیان میفرماید؛ "لَا تَأكُلُوا أمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ إلَّا أنْ تَكُونَ تِجَارَةً عَنْ تَرَاضٍ"
ایشان در توضیح #آیه_اَکل میآورد: #آیه_اَکل -با نگاه به #قرینه_مقابله در آیه و دلالت باء سببيّت- به روشنی دلالت بر این دارد که خداوند سبحان در این آیه در مقامِ بیانِ اسبابِ صحیح و اسبابِ فاسدِ نقل و انتقالِ ملکیّت است؛ دلالت میکند تنها سببِ صحیحِ نقل و انتقال، #تجارت_عن_تراض است.
🔶️ از این رو، #بیع_مُکرَه اگر چه از مصادیق #تجارت محسوب میشود، اما #تجارت_عن_تراض نیست، پس باطل و فاسد است.
🔷️ تراضی و رضایت در آیه به معنای #طیب_نفس است. مقصود از #طیب_نفس، #شرط_قصد -که در مسالهی قبل در #مکاسب (ج۳/ص۲۹۵) مطرح شد- نیست؛ زیرا #شرط_قصد -همان طور که #شیخ_انصاری فرموده است- نه این که شرط صحّت عقد است، بلکه شرطِ تحقّقِ عقد در عالَم اعتبار است؛ از این رو، اگر مراد از #تراضی و رضایت در #آیه_اَکل، همان #شرط_قصد میبود دلیل نداشت که خداوند حکیم در #آیه_اَکل، #تجارت را قبل از #تراضی ذکر کند؛ زیرا بنا بر این فرض، لفظ #تجارت بر #تراضی (به معنای #قصد) دلالت میکرد و ذکرِ لفظِ #تراضی لغو و بیهوده محسوب میشد که از کلام خداوند حکیم به دور است.
🔸️ بنا بر این، #تراضی در #آیه_اَکل یعنی #طیب_نفس.
✴️@fegh_osoul_rafiee
#متنفهمی
#متنخوانی
#پژوهش
#تدریس
#تبلیغ
#منبر
✅✅✅ راهکارهای کاربردی برای کسبِ مهارتِ #متنخوانی و #متنفهمی:
🔴 کلمات را ابداً اِعرابگذاری نکنید.
🔵 ترجمهها و شروح فارسی را سهطلاقه کنید؛ بدترین گزینه برای مطالعه، این نوع کتابها هستند.
📌 اگر مطلبی را نفهمید و ندانید بهتر از آن است که با شرح فارسی بفهمید.
🔴 برای فهمِ معانیِ لغاتِ عربی و شناختِ اوزانِ اسماء و افعال به کتاب #المعجم_الوسیط (عربی به عربی) مراجعه کنید.
🔵 با متنِ کتابها کَلَنْجَار بروید تا خود بدانید و بفهمید؛ بايد به #خودفهمی برسید.
🔴 در کنار کتابی که آن را درس میگیرید کتابِ دیگری را انتخاب کرده، خود مطالعه کنید و سعی کنید خود بفهمید؛ #خودفهمی را تمرین کنید.
مانند #الوسیط آیت الله سبحانی در کنارِ #اصول_فقه مرحوم مظفّر، و #تحریر_الوسیلة امامخمینی در کنارِ #شرح_لمعه، و یا برخی حواشیِ #رسائل و #مکاسب.
🔵 مباحثهی ترکیب و تجزیهی قرآن کریم؛ بر محور یک تفسیر یک جلدیِ عربی مباحثهای داشته باشید با مراجعهی مُستمرّ و مُکرَّر به یک کتاب در #نحو و یک کتاب در #صرف.
📌 بهتر است کتابِ مُنتخَبتان کتابی باشد که قبلاً درس گرفته باشید تا مراجعه آسان و سریع انجام شود.
🔴 در مباحثهی #فقه و #اصول یا حتی #فلسفه نیز تا میتوانید بر سرِ خواندنِ متن و تطبیقِ دقیقِ مطلب بر متن دقّت کنید، و عَرقِ رفیقِ همبحث را در بیاورید.
🔵 سعی کنید حدّاقلّ دو ترم کلاس #مکالمه_عربی شرکت کنید.
🔴 بر نفهمیدنِ متون #صبر داشته باشید؛ اگر امروز نفهمیدید فردا خواهید فهمید، اگر فردا نفهمید هفتهی دیگر خواهید فهمید... ؛ پس، #صبر کنید.
🔵 سعی کنید آهنگ و آکسانِ جملاتِ اسمی، فعلی، خبری، استفهامی، تعجّبی و... را در خواندن و تطبیقِ متون رعایت کنید.
⚠️⚠️ مهارت #متنخوانی و #متنفهمی مانند هر مهارتی -نه یکباره- بلکه با مُمارست و اِستمرار پدید میآید؛ دلسرد نشوید... .
✴️@fegh_osoul_rafiee
حضرت استاد آیت الله العظمى سبحانی (دام ظله) در درس خارج اصولشان نظر فقهیِ خود در مورد ضرورتِ تحصیل #اجتهاد را این گونه بیان میکنند:
"آقایانی که در حدّ #رسائل و #مکاسب و یا کمی بالاتر رسیدهاند علی الظاهر #اجتهاد برای آنان واجب عینی است، نه واجب کفایی؛ مقام [و] موقعیتِ شیعه با #فقاهت بوده و نیازمند به #فقیه است... .
آقایانی که در این حدّ آمدهاید! کوشش کنید که #اجتهاد را به دست بیاورید.
بنابراین تکلیفِ شما مشکل است."
✴️@fegh_osoul_rafiee