10-مصباح الفقاهة-اقسام حقوق-رفيعى-۱۴۰۲۱۰۰۸.mp3
11.26M
🎤 تدريس "مصباح الفقاهة"
📖 کتاب البیع
✏️ آیت الله خویی (رحمه الله)
📱درس مجازی هفتهای
#مصباح_الفقاهة
📌 بیان دو احتمال برای قسم اول از حقوق توسط محقق خویی؛ توضیح عدم وجود مصداق برای احتمال اول، و عدمِ حقّبودن احتمال دوم.
📌 توضیح استحالهی ثبوت ملکیّت اعتباری در موردی که ملکیّت تکوینی ثابت است.
📌 عدم استحالهی اجتماع دو امر متضایف در یک محل؛ تنها در مواردی که دو امر متضایف به خودی خود تغایر وجودی داشته باشند محال است، مانند نسبت بین علت و معلول.
📌 بیان توقف ملکیّت #کلی_در_ذمّه بر وجود مملوکٌ عليه.
❎ جلسه ۱۰
📆 ۸ دی ۱۴۰۲
@fegh_osoul_rafiee
#محقق_خویی
#مصباح_الفقاهة
#كتاب_البيع
#چکیدهی_مباحث
📖 ۷- نظرة في بيع الكلي في الذمة (قسمت اول):
✅ مرحوم #محقق_خویی چند نکته را در مورد #کلّی_در_ذمه بیان میکنند:
🔷️🔹️ مراد از "عین" یعنی آن چیزی که در صورت وجود در عالَم خارج، دارای عرض و طول و جسم است؛ عین در مقابل "منفعت" و "حق" است.
📌 بر این اساس، #کلی_در_ذمه و #کلی_مُشاع و #کلی_در_معین و #کلی_ثابت_در_ذمهی_غیر همهی این موارد به عنوان عین محسوب میشود.
🔷️🔹️ #کلّی_در_ذمه گاه قبل از بیع بر ذمهی کسی قرار نگرفته است و قرار است ابتداءاً در همان بیع بر ذمهی شخص قرار بگیرد، مانند اغلب پیشفروشها؛ این بیع صحیح است.
📌 این که مبیع در چنین فرضی در بیعی مانند پیشفروش و #سلَم وجود خارجی ندارد مشکلی برای بیع و ملکیّت ایجاد نمیکند، زیرا ملکیّت امری اعتباری است که متعلَّق آن میتواند یک امر اعتباریِ دارای ارزش عقلایی باشد، و کلی در ذمه این گونه است.
🔷️🔹️ #کلی_در_ذمه تنها زمانی دارای ارزش عقلایی است که در قالب یک معامله قرار گیرد، و اگر انسان اموال و املاکی را بدون اعتبارِ مُعاملی و در تنهاییِ خودش بر ذمهی خویش بیاورد هیچ اعتبار و ارزش عقلایی ندارد.
ادامه دارد...
✴️@fegh_osoul_rafiee
#محقق_خویی
#مصباح_الفقاهة
#کتاب_البیع
#چکیدهی_مباحث
#شروط_المتعاقدین
#شرط_قصد
📖 هل یُعتبر تعیینُ المالک في صحّة البيع؟
✅ #محقق_خویی در #مصباح_الفقاهة (ج۲/ص۵٣۲) در مورد لزوم یا عدم لزوم معیَّنبودنِ ثبوتیِ مالک در بیع -که #شیخ_انصاری در #مکاسب (ج۳/ص۲۹۶) بر اساس کلام #محقّق_تستری بیان میکند- در دو جهت مطرح میکند:
🔵🔷️🔸️ ۲- جهت دوم: معامله بر #کلّی_در_ذمّه
اگر مبیع یا ثمن، #کلّی_در_ذمّه باشد باید در دو مقام بحث کرد:
🔷️ در مقام ثبوت:
حتماً باید مالکِ آن #کلّی_در_ذمّه ثبوتاً معیَّن و مشخَّص باشد، یعنی صاحبِ آن ذمّه باید معیَّن باشد، زیرا بیع -همان طوری که تعریف کردیم- یعنی: "تبدیل شيء بشيء في جهة الإضافة"، در حالی که اگر کلّی -با وصفِ کلّیتش و بدون آن که اضافهی به ذمّهی شخصِ معیَّنی شود- هیچ جهت اضافه و اعتباری ندارد که در قالبِ بیع تبدیل شود.
همچنین کلّی اگر اضافه به شخصی نشود و بیصاحب بماند روشن است که در ساحتِ اعتباراتِ عُقلایی ابداً #مالیّت ندارد و به سببِ بیع، قابلِ تملّک نیست، زیرا در این فرض، کلّی -در عالَم اعتبارات- چیزی نیست تا در معامله ردّ و بدل شود.
🔷️ در مقام اثبات:
در مقام اثبات -و با توجّه به ساحت عقد و صیغهای که توسّط عاقد جاری شده است و همچنین با نگاه به قرائن و شواهدِ ظاهری- بیشکّ کلّی به خودِ عاقد اضافه و نسبت داده میشود و بیع برای همو منعقد میشود، زیرا همین که عاقد میگوید: "بِعْتُ" انصراف به خودِ مجری عقد (عاقد) دارد، مگر آن که قرینهای بر خلافِ آن باشد.
✴️@fegh_osoul_rafiee