#کتاب_البیع_شیخ_انصاری
#حاشیة_المكاسب
#آخوند_خراسانى
#شروط_المتعاقدين
#شرط_القصد
📚 ۱۰٩- قوله (ج۳، ص٢۹۵): بل بمعنی عدم تعلّق إرادته، و إن أوجَدَ مدلوله... .
✅ مرحوم #آخوند_خراسانى در توضیح وجوهِ اشتراطِ #قصد در عقد مینویسد: "عدمِ تعلّقِ اراده" در این عبارتِ #شیخ_انصاری مربوط به صورتی است که عاقد نمیخواهد با اِنشای خود، حقیقتِ عقدِ بیع را در خارج به وجود آورد؛ به دیگر بیان، عاقد نمیخواهد انشای عقد را سببِ انتقال ملکیّت از بایع به مشتری قرار دهد.
🔹️ ایشان در ادامه میفرماید: هر کدام از "قصدِ لفظ"، "قصدِ استعمالی" و "قصدِ جدّی" از مقوِّماتِ عقد است؛ و اگر عقد یکی از این وجوهِ قصد را نداشته باشد در خارج به وجود نمیآید؛ یعنی اگر هر کدام از این سه نباشد هیچ عقدی در خارج به وجود نیامده است.
🔸️ نکتهی دیگری که ایشان در این حاشیه میآورد این است که هیچ وجهی ندارد که #شرط_قصد را از #شروط_متعاقدین بدانیم.
✴️@fegh_osoul_rafiee
#محقق_خویی
#مصباح_الفقاهة
#کتاب_البیع
#چکیدهی_مباحث
#شروط_المتعاقدین
#شرط_قصد
📖 هل یعتبر في صحة العقد القصد إلى مدلوله؟
✅ #محقق_خویی در #مصباح_الفقاهة (ج۲/ص۵۲۹) در مورد #شرط_قصد میفرماید:
🔷️🔸️ اصحاب متّفقاند بر #شرط_قصد تا جایی که این شرط را از مسلَّمات دانستهاند.
🔸️ فقهاء اگر چه اصلِ اشتراطِ چنین شرطی را به درستی فهمیدهاند، اما این که #شرط_قصد را از #شروط_متعاقدین دانستهاند خطاست، زیرا #شرط_قصد از مقوِّماتِ عقد و شرطِ تحقّقِ آن است، نه شرط عاقد.
زیرا حقیقتِ #بیع وابسته به قصد نفسانی است و اگر نباشد تحقّق نمییابد.
✴️@fegh_osoul_rafiee
#محقق_خویی
#مصباح_الفقاهة
#کتاب_البیع
#چکیدهی_مباحث
#شروط_المتعاقدین
#شرط_قصد
📖 هل یُعتبر تعیینُ المالک في صحّة البيع؟
✅ #محقق_خویی در #مصباح_الفقاهة (ج۲/ص۵٣١) در مورد لزوم یا عدم لزوم معیَّنبودنِ ثبوتیِ مالک در بیع -که #شیخ_انصاری در #مکاسب (ج۳/ص۲۹۶) بر اساس کلام #محقّق_تستری بیان میکند- در دو جهت مطرح میکند:
🔵🔷️🔸️ ۱- جهت اول: معامله بر #عین_شخصی (مانند یک خانه یا ماشین مشخّص که در خارج وجود دارد)
🔸️ بیشکّ در این صورت -چون هر دو عوض، شخصی و جزئیاند- تعیین مالک در متن عقد از مُقوِّمات بیع یا از شرایط آن نیست، زیرا حقیقتِ #بیع منوط به تعیینِ مالکِ مبیع و ثمن نیست.
همچنین دلیل تعبّدی از جانبِ شارع برای آن وجود ندارد.
📌 در این جا تفاوتی ندارد که عقد مذکور مباشرتاً از جانبِ خودِ مالک صادر شود، یا از جانبِ وکیل یا ولیّ یا فضولیّ.
🔹️ در ادامه #محقق_خویی نکتهی بسیار مهمّی را در باب #حقیقت_معاوضه توضیح میدهد که #شیخ_انصاری نیز بارها (مانند ج۳/ص۸۷ و ص۲۹۹) بیان میفرماید. ایشان میآورد: مفهوم و حقیقت بیع -و به طور کلی هر حقیقتِ هر معاوضهای- تنها زمانی تحقّق پیدا میکند که قصدِ بایع از معاوضه، داخلشدنِ مبیع در ملْکِ همان کسی باشد که ثمن از ملْکِ او خارج میشود؛ این یعنی براساسِ #حقیقت_معاوضه مبیع و ثمن لزوماً باید جای هم بنشینند تا مفهومِ تعویض در عوض و معوَّض معنا پیدا کند.
🔸️ از این رو، اگر مثلاً بایع مبیع را بفروشد به قصدِ آن که ثمن مستقیماً به ملْکِ شخص دیگری غیر از خودش برود این معامله قطعاً باطل است، زیرا #حقیقت_معاوضه ابداً تحقّق پیدا نکرده است.
📌 البته در مواردی که مثلاً شخصی به نانوا پول میدهد تا نانوا نانها را به فقیر بدهد اینجا نانها -در هر حال- ابتدا داخل در ملْکِ همان شخص شده، سپس به سبب چیزی مانند #هبه به ملْکِ آن فقیر در میآید.
ادامه دارد...
✴️@fegh_osoul_rafiee
#محقق_خویی
#مصباح_الفقاهة
#کتاب_البیع
#چکیدهی_مباحث
#شروط_المتعاقدین
#شرط_قصد
📖 هل یُعتبر تعیینُ المالک في صحّة البيع؟
✅ #محقق_خویی در #مصباح_الفقاهة (ج۲/ص۵٣۲) در مورد لزوم یا عدم لزوم معیَّنبودنِ ثبوتیِ مالک در بیع -که #شیخ_انصاری در #مکاسب (ج۳/ص۲۹۶) بر اساس کلام #محقّق_تستری بیان میکند- در دو جهت مطرح میکند:
🔵🔷️🔸️ ۲- جهت دوم: معامله بر #کلّی_در_ذمّه
اگر مبیع یا ثمن، #کلّی_در_ذمّه باشد باید در دو مقام بحث کرد:
🔷️ در مقام ثبوت:
حتماً باید مالکِ آن #کلّی_در_ذمّه ثبوتاً معیَّن و مشخَّص باشد، یعنی صاحبِ آن ذمّه باید معیَّن باشد، زیرا بیع -همان طوری که تعریف کردیم- یعنی: "تبدیل شيء بشيء في جهة الإضافة"، در حالی که اگر کلّی -با وصفِ کلّیتش و بدون آن که اضافهی به ذمّهی شخصِ معیَّنی شود- هیچ جهت اضافه و اعتباری ندارد که در قالبِ بیع تبدیل شود.
همچنین کلّی اگر اضافه به شخصی نشود و بیصاحب بماند روشن است که در ساحتِ اعتباراتِ عُقلایی ابداً #مالیّت ندارد و به سببِ بیع، قابلِ تملّک نیست، زیرا در این فرض، کلّی -در عالَم اعتبارات- چیزی نیست تا در معامله ردّ و بدل شود.
🔷️ در مقام اثبات:
در مقام اثبات -و با توجّه به ساحت عقد و صیغهای که توسّط عاقد جاری شده است و همچنین با نگاه به قرائن و شواهدِ ظاهری- بیشکّ کلّی به خودِ عاقد اضافه و نسبت داده میشود و بیع برای همو منعقد میشود، زیرا همین که عاقد میگوید: "بِعْتُ" انصراف به خودِ مجری عقد (عاقد) دارد، مگر آن که قرینهای بر خلافِ آن باشد.
✴️@fegh_osoul_rafiee
#محقق_خویی
#مصباح_الفقاهة
#کتاب_البیع
#چکیدهی_مباحث
#شروط_المتعاقدین
#شرط_قصد
📖 هل یُعتبر في العقود تعیینُ مَنْ لَهُ العَقْدُ؟
✅ #محقق_خویی در #مصباح_الفقاهة (ج۲/ص۵٣٣) در مورد مطلبی که #شیخ_انصاری در انتهای #شرط_القصد میفرماید: آیا تعیینِ اثباتیِ مالکِ واقعیِ مبیع و ثمن برای طرفِ مقابل در عقد، شرط و لازم است؟
ایشان میفرماید: بحث در این جا چند جهت دارد که #شیخ_انصاری از برخی بحث کرده است و از برخی غافل شده است.
🔷️🔸️ ۱- جهت اول:
اگر مَنْ لَهُ العَقْدُ (کسی که عقد واقعاً برای او منعقد میشود) در ذهنِ هر کدام از دو عاقد، مقصود و معیَّن باشد عقد صحیح است، زیرا همین که مثلاً مالکِ مبیع در ذهنِ بایع و مالکِ ثمن در ذهنِ مشتری واقعاً و ثبوتاً معیَّن باشد #بیع تحقّق مییابد و نیازی نیست مالکِ مبیع برای مشتری و مالکِ ثمن برای بایع، معیَّن و معلوم باشد.
🔸️ وجهِ صحّت عقد در این فرض نیز این است که تعیینِ مَنْ لَهُ العَقْدُ نه دخالتی در حقیقتِ عقود دارد و نه دخالتی در صحّتِ عقود، اگر چه ممکن است در اغراضِ شخصیِ دو طرف تاثیر داشته باشد که برای ما در بحث فقهیمان اهمّیّتی ندارد.
ادامه دارد...
✴️@fegh_osoul_rafiee
#محقق_خویی
#مصباح_الفقاهة
#کتاب_البیع
#چکیدهی_مباحث
#شروط_المتعاقدین
#شرط_قصد
📖 هل یُعتبر في العقود تعیینُ من له العقد؟
✅ #محقق_خویی در #مصباح_الفقاهة (ج۲/ص۵٣۴) در مورد مطلبی که #شیخ_انصاری در انتهای #شرط_القصد میفرماید: آیا تعیینِ اثباتیِ مالکِ واقعیِ مبیع و ثمن برای طرفِ مقابل در عقد، شرط و لازم است؟
🔷️🔸️ ۲- جهت دوم:
اگر مثلاً بایع در ذهنِ خود، بیع را برای علی قصد کند، در حالی که مشتری ثمن را برای محمّد قصد کرده باشد عقد بیشکّ باطل است، زیرا ایجابِ بایع به چیزی تعلّق گرفته است که قبولِ مشتری به آن تعلّق نگرفته است.
📌 در اینجا بین عقودی مانند #نکاح -که مَنْ لَهُ العَقْدُ رکنِ عقد است- و عقودی مانند #بیع -که مَنْ لَهُ العَقْدُ رکن نیست- هیچ فرقی وجود ندارد.
🔸️ وجهِ بطلان نیز این است که عدمِ تطابق بین ایجاب و قبول #حقیقت_عقد و معاقده را از بین میبرد، زیرا در این فرض ارتباط ایجاب و قبول با یکدیگر قطع میشود.
ادامه دارد...
✴️@fegh_osoul_rafiee
#محقق_خویی
#مصباح_الفقاهة
#کتاب_البیع
#چکیدهی_مباحث
#شروط_المتعاقدین
#شرط_قصد
📖 هل یُعتبر في العقود تعیینُ مَنْ لَهُ الَعقْدُ؟
✅ #محقق_خویی در #مصباح_الفقاهة (ج۲/ص۵٣۵) در مورد مطلبی که #شیخ_انصاری در انتهای #شرط_القصد میفرماید: آیا تعیینِ اثباتیِ مالکِ واقعیِ مبیع و ثمن برای طرفِ مقابل در عقد، شرط و لازم است؟
🔷️🔸️ ۳- جهت سوم:
سخن این است که آیا هر دو طرف عقد میتواند شخصِ حاضر در مقابلِ خود را مخاطب عقدِ خود نیز فرض کرده و عقد را برای همو انشا کند؟! سه صورت دارد:
🔸️ صورت اول: اگر عقد به گونهای است که خصوصِ مخاطبِ حاضر در مجلس عقد، مُقوِّم عقد و مقصود نیست، مانند #بیع و #اجاره؛ در این صورت، عقد صحیح است، حتی اگر مخاطب، مَنْ لَهُ الَعقْدُ نباشد و عاقد او را نشناسد، به این که وکیل یا ولیّ باشد.
🔹️ صورت دوم: اگر عقد به گونهای است که تنها خصوصِ مخاطب در عقد مقصود و مراد عاقد است و فرضی غیر از این ندارد، مانند #نکاح و #وقف و #وصیّت؛ در این صورت، اگر هر کدام عقد را برای غیر مخاطب قصد کند عقد باطل است، به خاطر عدم تطابق ایجاب با قبول.
🔸️ صورت سوم: اگر عقد مانند دو صورت قبل نبوده باشد، یعنی معلوم نیست مانند #بیع است، یا مانند #نکاح است؛ در این فرض -مانند #شیخ_انصاری- معتقد به اعتبارِ تعیین هستیم، زیرا تطابق ایجاب با قبول، شرطِ عقد است، و در این صورت شرطِ تطابق (تطابق ایجاب با قبول) احراز نمیشود؛ از این رو، در این صورت مَنْ لَهُ الَعقْدُ باید از جانبِ هر دو طرفِ عقد اثباتاً تعیین و در متنِ عقد به آن تصریح شود تا شخصِ مقابل نیز بداند که معامله برای چه کسی منعقد میشود.
✴️@fegh_osoul_rafiee
#محقق_خویی
#مصباح_الفقاهة
#کتاب_البیع
#چکیدهی_مباحث
#شروط_المتعاقدین
#اختیار
#اِکراه
📖 ما استدلّ به علی بطلان بیع_المُکرَه (ادلهی بطلانِ #بیع_مُکرَه)
✅ #محقق_خویی در #مصباح_الفقاهة (ج۲/ص۵۴۲) #آیه_اَکل را به عنوان یکی از ادلهی #بیع_مُکرَه بیان میفرماید؛ "لَا تَأكُلُوا أمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ إلَّا أنْ تَكُونَ تِجَارَةً عَنْ تَرَاضٍ"
ایشان در توضیح #آیه_اَکل میآورد: #آیه_اَکل -با نگاه به #قرینه_مقابله در آیه و دلالت باء سببيّت- به روشنی دلالت بر این دارد که خداوند سبحان در این آیه در مقامِ بیانِ اسبابِ صحیح و اسبابِ فاسدِ نقل و انتقالِ ملکیّت است؛ دلالت میکند تنها سببِ صحیحِ نقل و انتقال، #تجارت_عن_تراض است.
🔶️ از این رو، #بیع_مُکرَه اگر چه از مصادیق #تجارت محسوب میشود، اما #تجارت_عن_تراض نیست، پس باطل و فاسد است.
🔷️ تراضی و رضایت در آیه به معنای #طیب_نفس است. مقصود از #طیب_نفس، #شرط_قصد -که در مسالهی قبل در #مکاسب (ج۳/ص۲۹۵) مطرح شد- نیست؛ زیرا #شرط_قصد -همان طور که #شیخ_انصاری فرموده است- نه این که شرط صحّت عقد است، بلکه شرطِ تحقّقِ عقد در عالَم اعتبار است؛ از این رو، اگر مراد از #تراضی و رضایت در #آیه_اَکل، همان #شرط_قصد میبود دلیل نداشت که خداوند حکیم در #آیه_اَکل، #تجارت را قبل از #تراضی ذکر کند؛ زیرا بنا بر این فرض، لفظ #تجارت بر #تراضی (به معنای #قصد) دلالت میکرد و ذکرِ لفظِ #تراضی لغو و بیهوده محسوب میشد که از کلام خداوند حکیم به دور است.
🔸️ بنا بر این، #تراضی در #آیه_اَکل یعنی #طیب_نفس.
✴️@fegh_osoul_rafiee