eitaa logo
محمد علی رفیعی | فقه و اصول
324 دنبال‌کننده
342 عکس
78 ویدیو
218 فایل
این کانال به منظور ارائه‌ی مطالب مهمّ فقهی، اصولی و طلبگی، و بارگذاری صوت تدریس فقه و اصول است.
مشاهده در ایتا
دانلود
✏️ و کیفیت به دست‌آوردن و : بدیهی است در کتاب رسائل مانند دیگر اصولیان معتقد به حجّیتِ است، اما اهمّ و مهمّ، راه و روشی است که ایشان برای فهم و کشف طیّ می‌کند. 🔶🔶🔸🔸 ۲- بحث دوم: عدم اعتنای به انظار و برداشت‌های تفسیریِ مُفسِّران شيعه و سنّى در استظهار از آیات 🔸️ ایشان در بسیاری از موارد روایاتی را از تفاسیر روایی‌ای مانند تفسیر علی بن ابراهیم قمی (ج۱/ص۱۵۷؛ ج۴/ص۱۶؛ ج۵/ص۱۷) و تفسیر عیاشی (ج۱/ص۳۲۴؛ ج۲/ص۵۸؛ ج۳/ص۵۶؛ ج۴/ص۱۶) نقل می‌کند که از محلّ بحث ما خارج است. 🔸️ آن چه از فقه القرآن راوندی (ج۲/ص۷۲؛ ج۴/ص۴۷؛ ج۵/ص۳۳۵) و کنز العرفان فاضل مقداد (ج۳/ص۱۲۹ و ص۱۳۵ و ص۲۷۵ و ص۵۸۲؛ ج۴/ص۱۲۶ و ص۱۴۳ و ص۱۴۷ و ص۱۴۸) نیز نقل می‌کند تنها معطوف به ذکر اقوال فقهاء و نقل اجماعات است. 🔸️ هم ایشان در ذیل آیه‌ی بیع و ربا (ج۶/ص۲۲۲) کلام ابن عباس را از مجمع البیان مرحوم طبرسی در مورد شأن نزولِ آیه ذکر کرده، و همو در ذیل آیه‌ی أكل باطل (ج۳/ص۳۶۵) نيز کلامی را از مجمع البیان ذکر می‌کند که مربوط به بحث‌های فقهی و تایید یک احتمال است. 🔷️🔹️ اما ایشان در موارد اندکی نیز در فهم و برداشت از آیات، برداشتِ مُفسِّران را به میان آورده و مورد بحث قرار می‌دهد. 🔹️ ایشان در ذیل آیه‌ی "إنَّمَا الحَیَاةُ الدُّنْیا لَعِبٌ و لَهْو.ٌ... " (ج۲/ص۴۸) بدون آن که نامی از تفسیر و مُفسِّری ببرد برداشتِ برخی مُفسِّران را با عبارت "ذکر غیر واحد... " ذکر می‌کند. 🔹️ در مورد آیه‌ی أكل باطل نیز با عبارت "صريح المحكيّ عن جماعة" (ج۳/ص۳۶۴) استثنای در آیه را منقطع می‌داند. 🔹️ همچنین در ذیل آیه‌ی تعاوُن و حدیث اِعانه (ج۱/ص۱۳۵ تا ۱۳۷) بحثی لغوی-تفسیری را از آیات الأحکام (زبدة البیان) مرحوم محقّق اردبیلی ذکر می‌کند. نتیجه، آن که مرحوم در برداشت از آیات، اِعتنای چندانی به انظار و برداشت‌های تفسیریِ مُفسِّران ندارد. ✴️@fegh_osoul_rafiee
✏️ و کیفیت به دست‌آوردن و : بدیهی است در کتاب رسائل مانند دیگر اصولیان معتقد به حجّیتِ است، اما اهمّ و مهمّ، راه و روشی است که ایشان برای فهم و کشف طیّ می‌کند. 🔶🔶🔸🔸 ۳- بحث سوم: میزان توجّه مرحوم به قرینه‌ی . قسمت اول: 🔶️ مراد ما از جمیع قرائن و امارات موجود در یک کلامِ بهم‌پیوسته است که ممکن است موضوعات و مسائل مختلفی را بیان‌گر باشند؛ کلمات و جملات قبل و بعد و آیات قبل و بعد، و حتی جمیع آیات یک سوره می‌تواند قرینه‌ی بر سیاق تلقّی شود. 🔶️ سیاقِ کلام -بنا بر تفهیم و تفهّمات عرفی- ظهورساز نیست و نمی‌تواند ظهور کلام و معنای وضوعٌ لهِ الفاظ را كنار بزند، اما با توجه به روش و اسلوب فقهی شیخ می‌تواند به عنوان یک اماره و قرینه مورد نظر قرار گیرد؛ حال، سوال این است که مرحوم شیخ تا چه اندازه در چهارچوب فقهیِ خود از بهره می‌برد؟ 🔶️ بر خلاف ایشان، قرینه‌ی در تفسیر المیزان مرحوم علامه‌ی طباطبایی بسیار دارای اهمیت است و بسیار کارکرد دارد، به حدّی که هر صفحه‌ای از این تفسیر می‌تواند اشاره و استنادی به داشته باشد. 🔶️ استناد به قرینه‌ی -در صورت اهتمام به آن- گاه می‌تواند مخالفِ با ظاهر و موضوعٌ لهِ الفاظ باشد، و گاه موافق. ادامه دارد... ✴️@fegh_osoul_rafiee
دوستان عزیز! آن چه در کانال تقدیم می‌شود: ✅ برای دوستانِ بحث شیخ انصاری، نکاتی از کتاب مرحوم بیان می‌شود. ✅ برای دوستانِ بحث شیخ انصاری، کتاب مرحوم و کتاب مرحوم شرح و تبیین می‌شود. ✅ برای دوستانِ آشنای با کتاب شیخ انصاری، و تحلیل و کشف به صورت پیام‌های متنی تقدیم می‌شود. ✅ برای دوستانِ بحث شهید صدر، مطالب شهید صدر خلاصه و تبیین می‌شود. ✴️@fegh_osoul_rafiee
دوستان عزیز! ✅ فهم دقیق و عمیق کتاب مرحوم نیاز به چند چیز دارد: 🔷️🔸️ ۱- تمرکز جدّی و همه‌جانبه بر متن کتاب مکاسب 🔷️🔸️ ۲- آشنایی با اضلاع روش فقه شیخ 🔷️🔸️ ۳- آشنایی با یک حاشیه‌ی مختصر 🔷️🔸️ ۴- آشنایی با یک حاشیه و شرح مفصّل ✴️@fegh_osoul_rafiee
مرحوم در بحث (ج۳/ص۱۸۳ تا ص۱۸۸) بحث مُشبِعی در معنای مفردات و الفاظ و زوایای مختلف متنِ قاعده‌ی ارائه می‌فرماید. تا آن جا که در میانه‌ی بحث خود در معنای قاعده، زمانی که سخنی از در مورد مدرک قاعده نقل می‌فرماید، می‌نویسد: "نعم، ما ذکره بعضهم من التعلیل لهذه القاعدة... لا يجري في هذا الفرع، لكن الكلام في معنى القاعدة، لا في مدركها". 🔹️ مرحوم در حاشیه‌ی شماره‌ی ۶۸ از کتاب و مرحوم در کتاب در نقد این بحث مرحوم می‌فرمایند: بحث از مفردات و الفاظ متن این قاعده هیچ اهمیتی ندارد، زیرا این قاعده نه آیه است و نه روایت، و نه معقد اجماعی قرار گرفته است. 🔷️🔸️ از این رو، تحقیق این است که این نقد و اعتراض صحیح بوده و این بخش از بحث‌های مرحوم از نگاه هیچ کارآیی فقهی نداشته و در حقیقت چیزی را ثابت نمی‌کند، بلکه کاملاً فرضی، انتزاعی و -به خودیِ خود- غیرِ قابلِ اثبات است. 🔷️🔸️ زیرا بحث از ظهور و عموم الفاظ و مفردات و به طور مثال این که باء در "بصحیحه" و "بفاسده" به معنای سببیّت است یا ظرفیّت هیچ فایده‌ای ندارد، زیرا متنی که مرحوم از ظهورات و عمومش بحث می‌کند محسوب نمی‌شود تا ظهوراتش حجّیّت داشته باشد و نیاز باشد مورد واکاوی قرار گیرد. 🔶️🔹️ از این رو، معنای قاعده، صدر و ذیل قاعده و مقدار عموم و شمولِ قاعده تنها و تنها منوط به و مدرکِ شرعیِ قاعده است؛ پس، بحث اصلی و اساسیِ این قاعده همان بحث از حجّیّت، ظهور و لوازمِ اثباتیِ این قاعده است، نه واکاویِ متنِ معروفِ این قاعده. ✴️@fegh_osoul_rafiee
💠 اهمّ فعاليت‌های علمی کانال "دروس فقه و اصول": 💠 ✅ مرحوم : شرح و تبیین. ✅ مرحوم : شرح و تبیین و بیان چکیده‌ی مباحث. ✅ مرحوم : شرح و تبیین و چکیده‌ی مباحث. ✅ مرحوم : شرح و خلاصه به عنوان پیش‌مطالعه‌ی . ✅ مرحوم : شرح و تبيين به عنوان شرح و تعلیقه بر مرحوم . ✅ : بررسی ابعاد و زوایای . ✴️@fegh_osoul_rafiee
مرحوم در مساله‌ی (ج۳/ص۲۷۵ تا ص۲۹۴) بارها از سخن به میان آورده، نکاتی را در مورد اجماعی که بر در عقد وجود دارد بیان می‌فرماید؛ سیر بحث ایشان حتماً نیاز به توجّه و دقّت دارد. 🔷️🔸️ ایشان در ابتدا (ج۳/ص۲۷۵) "بطلان عقد صبیّ مطلقاً" را مشهور، و سپس اجماعی دانسته است؛ این اجماع را از مرحوم ، و مرحوم ، و مرحوم نقل کرده، و البته در ص۲۷۵ و ص۲۷۶ و همچنین ص۲۸۰ با تفسیری دقیق از کلام و دایره‌ی اجماع را همان نظریه‌ی مشهور می‌داند. 🔶️🔹️ ایشان در ص۲۷۸ و ص۲۷۹ بعد از آن که عدم کفایتِ روایاتِ نظریه‌ی مشهور (بطلان عقد صبیّ مطلقاً) را نتیجه می‌گیرد تصریح می‌کند که دلیل عمده‌ی آن‌ نظریه -که نظر خود است- همانا محکیّ‌ای است که به عظیمه تقویت می‌‌شود؛ گویی دلیلِ اصلیِ ایشان، است و مؤيد آن، . سپس از مرحوم () و ( و و حتى ) و () و () و () و () کلماتی را نقل می‌کند که یا جزماً مخالف با نظریه‌ی مشهور است و دلالت بر صحّت عقد صبیّ دارد، یا تردید در نظریه‌ی مشهور است، و یا دلالت بر عدمِ اجماعی‌بودنِ نظریه‌ی مشهور است. 🔷️🔸️ جالب آن است که بعد از نقل چنین کلماتی که تحقّق را کاملاً مخدوش می‌کند ایشان چشمشان را بر تمام این کلمات بسته و در ص۲۸۰ با استفاده از "فاء" تفريع می‌فرماید: "فالإنصاف أن الحجّة في المسألة هي الشهرة المحقّقة و الإجماع المحكيّ عن ... و كذا إجماع ... . و يؤيد الإجماعين ما تقدّم عن ". 🔶️🔹️ بسیار جالب است که ایشان بعد از ابتنای کامل بر چنین‌ اجماعی در پایین صفحه‌ی ۲۸۰ با یک برگشت و استدراک تصریح می‌کند که بر اساس کلماتی که از فقهای بزرگِ نامبرده آورده شد می‌توان گفت چنین اجماعی در مساله وجود ندارد؛ ایشان در ص۲۸۰ و ص۲۸۱ می‌نویسد: "نعم، لقائلٍ أن يقول: إن ما عرفتَ... يدلّ على عدم تحقّق الإجماع"، و بعد از آن تصریح می‌کند: "و کیف کان، فالعمل علی المشهور". 🔷️🔸️ و بُهت‌آور است که در ادامه در ص۲۸۴ -کاملاً بر خلاف آن چه از کلمات و عبارات ایشان روشن است- بدون آن که نامی از به میان آورد می‌فرماید: "و الحاصل: أن مقتضى ما تقدّم من الإجماع المحكيّ... و الأخبار المتقدّمة -بعد انضمام بعضها إلى بعض-: عدمُ الاعتبار بما يصدر من الصبيّ من الأفعال... و كلِّ التزام على نفسه...". 🔶️🔹️ همچنین در ادامه نیز در ردّ نظریه‌ی محدّث کاشانی (ج۳/ص۲۸۷) نیز می‌آورد: "... فالظاهر کونه مخالفاً للإجماع". 🔷️🔸️ و عجیب آن که در ردّ نظریه‌ی کاشف الغطاء (ج۳/ص۲۹۰) دوباره سخن از شهرت به میان آورده می‌نویسد: "أما التصرف و المعاملة بإذن الأولياء... فهو الذي قد عرفت أنه خلاف المشهور و المعروف... ". ✴️@fegh_osoul_rafiee
محمد علی رفیعی | فقه و اصول
#روش_شناسی_فقه #روش_فقه_شیخ #کتاب_البیع_شیخ_انصاری #اشتراط_بلوغ #اجماع ✅ مرحوم #شیخ_انصاری در مسال
❓❔❓ این رفت و برگشتی که ایشان در مورد استناد به چنین اجماع منقولی دارد -که تحقّقش به روشنی مخدوش است- تا چه اندازه در چارچوب و که مبتنی بر و جای می‌گیرد؟! ❓❔❓ آیا می‌توان چنین رفت و برگشتی را تهافت یا پریشانی در استدلال معنا کرد؟! ❓❔❓ آیا برآیندِ تراکمِ چُنان روایات و چُنین شهرت و اجماعی می‌تواند اطمینان به نظریه‌ی مشهور باشد یا تنها ظن و گمان حاصل می‌کند؟! ❓❔❓ اگر قرار باشد ما نیز این رفت و برگشت‌های این‌چُنینیِ را آن چنان که خود ایشان با یک نگاه جامع کلمات و عبارات فقهاء را تتبّع و موشکافی می‌کند موشکافی کنیم چه باید بگوییم؟! ✴️@fegh_osoul_rafiee
مرحوم در مساله‌ی ادله‌ای را برای اثبات نظریه‌ی مشهور (بطلان عقد صبیّ مطلقاً) ذکر می‌کند؛ ، ، حدیثِ ، روایاتِ ، روایاتِ . 🔶️🔹️ نقطه‌ای که بسیار سوال‌برانگیز است این است که در بحث خود در این مساله‌ حتی اشاره‌ی کوچک و گذرایی نیز به آیه‌ی ۶ سوره‌ی مبارکه‌ی نساء -که معروف به آیه‌ی است و دلالت بسیار روشنی بر حکم تصرّفات صبیّ دارد- هیچ اشاره‌ای نمی‌کند. 🔷️🔸️ این در حالی است که دیگر فقیهان در بحث حجْر صبیّ به روشنی از این آیه نام برده و بر آن استدلال می‌کنند؛ مرحوم در و و مرحوم در و مرحوم در و مرحوم در و و مرحوم در و... بارها و بارها از این آیه سخن به میان آورده‌اند. 🔶️🔹️ بعد از مرحوم نیز در و و در و در و در و... در بحث به این آیه استدلال کرده و دلالت آن را مورد بحث قرار داده‌اند. ✴️@fegh_osoul_rafiee
✅ مرحوم در بحث (ج۳/ص۲۸۸) در ردّ نظریه‌ی -که به استدلال می‌کند- مانند همیشه را بر نتابیده و آن را به شدّت ردّ می‌کند. 🔷️🔶️🔸️ نکته‌ی بسیار اساسی -که باید به دقّت واکاوی و تحلیل شود- نوع رفتار فقهیِ با است، مخصوصاً در که جایگاه و موقف شارع در آن، جایگاه امضاء و نظارت است، نه تاسیس و اختراع. 🔸️ ایشان در همین بحث (ج۳/ص۲۸۸) می‌فرماید: "... و فیه إشكالٌ من جهة قوّة احتمال كون السيرة ناشئة من عدم المُبالاة في الدّين، كما في كثيرٍ من سِيَرهم الفاسدة". 🔸️ پیش از آن نیز در بحث (ج۳/ص۴۲) می‌نویسد: "و أما ثبوت السيرة و استمرارها على التوريث فهي كسائر سيراتهم الناشئة عن المسامحة و قلّة المُبالاة في الدّين ممّا لا يُحصى في عباداتهم و معاملاتهم و سياساتهم، كما لا يخفى". 🔸️ همچنین در ردّ کلام در بحث دَیْن‌بودنِ مالی که از ظَلَمه اخذ شده است (ج۲/ص۹۹) می‌آورد: "و ما ادَّعاه من السیرة، فهو ناشٍ من قلّة مُبالاة الناس، كما هو دَيْدَنهم في أكثر السِّيَر التي استمرّوا عليها... " 🔹️ اگر چه در مقابل نیز در برخی موارد در کتاب ، را مُویِّد نظریه‌ی خود دانسته، و از آن به بدی یاد نمی‌کند؛ ایشان در بحث اعتبار (ج۴/ص۲۱۶) می‌فرماید: "... و یؤيِّد ذلك جريان سيرة الناس على المعاملة بها من دون معرفة الأغلب بوزنها". 🔶️🔷️🔹️ از عبارات گوناگون ایشان در کتاب به نظر می‌رسد حتی در اعتبار چَندانی برای و بنائاتِ عقلاییِ حاکم بر نظامِ بازار و تجارت معتقد نبوده، و در جایی نیز اگر سخن از می‌آورد برای تایید و تقویت نظریه‌ای است که پیش از آن با خصوص ادلّه‌‌ای چون روایات، اجماع و شهرت اثبات شده باشد. 🔹️ این بدبینی و بی‌اعتناییِ بسیارِ ایشان به یکی از نشانه‌های روشنِ نگاهِ تعبّدگرایانه‌ی در است؛ . ✴️@fegh_osoul_rafiee