eitaa logo
حوزه علمیه تمدن ساز
4.5هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
552 ویدیو
92 فایل
فضایی طلبگی برای نگاهی راهبردی‌تر و عمیق‌تر ... ✏نقد تحجر ✏نقد التقاط @amin_dehghani ◾صوت @s_feghheakbar
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 بررسی روایت دوم 🔸 ۱. این روایت نیز بر فرض پذیرش صحت آن، ناظر به فلسفه و نیست، بل‌که در مذمت کسانی است که از فلسفه و عرفان پلی برای رسیدن به مطامع دنیوی می‌سازند. عبارات بعدی که وصف این عالمان است شاهد این مدعاست. ریاکاری و رشوه‌پذیری و میل به مخالفین اهل بیت و … 🔸 ۲. در برخی روایات از و انتقاد شده است، این روایات را نمی‌توان بر نفی فقه و کلام تفسیر کرد. سیأتی علی امتی زمان لایبقی من القرآن الا رسمه و من القرآن الا اسمه، یسمون به و هم ابعد الناس منه، مساجدهم عامرة وهی خراب من الهدی، فقهاء ذلک الزمان شر فقهاء تحت ظل السماء، منهم خرجت الفتنة والیهم تعود. روزگاری بر امت من خواهید رسید که جز نگارش قرآن از آن چیزی باقی نیست و جز نام اسلام از آن نمانده است، مسلمان نامیده می‌شوند ولی دورترین مردم از اسلام‌اند، مسجدهای‌شان آباد است اما از بنای هدایت ویران است، فقیهان آن زمان بدترین فقهای زیر آسمان‌اند، فتنه‌ها از ایشان برمی‌خیزد و به ایشان برمی‌گردد. (بحارالانوار، ج۲،ص ۱۰۹) 🔸 ۳. و پر است از انبوه مطالب فلسفی در موضوعاتی از قبیل ، اسماء و صفات الهی، ، ، و و.. آیا باوجود این حجم عظیم از معارف فلسفی که معصومان به مخاطبان‌شان القا نموده‌اند، امکان دارد روایتی از آن حضرات صادر شود و مسلمانان را از فهم اجتهادی و نه تعبدی، بازدارد؟ ما یا باید بپذیریم که به پذیرش تعبدی و ظنی روایات مأموریم یا به حکم عقل ونقل، فهم یقینی معارف را در صورت امکان لازم بدانیم، و فلسفه مگر چیزی جز بحث آزاد برای فهم حقایق است. ( مظفری، بنیان مرصوص، ص ۸۰) 🔸🍀 ۴. علامه در پرسشی به بررسی این روایات می‌پردازد: پرسش: روایاتی که در خصوص ذم اهل فلسفه به ویزه در دوره آخرالزمان وارد شده – چنانکه در کتب حدیثی از قبیل بحارالانوار و حدیقة الشیعه مسطور است – متوجه چه کسانی می شود و منظور از این احادیث چیست؟ پاسخ: دو، سه روایتی که در بعضی از کتب در ذم اهل فلسفه در آخرالزمان نقل شده، بر تقدیر صحت (⭕️ با این عبارت علامه طباطبایی ضعف سندی این روایات را اعلام می کند. همان طور که آیت الله در کتاب بررسی فقهی فلسفه ورزی و فلسفه آموزی، علاوه بر عدم دلالت این دو روایت، ضعف سندی ان ها را نیز اثبات می کند ⭕️ )، متضمن ذم اهل فلسفه است نه خود فلسفه؛ چنان که روایاتی نیز در ذم فقهای آخرالزمان وارد شده و متضمن ذم فقها است نه فقه اسلامی و همچنین روایاتی نیز در ذم اهل اسلام و اهل قرآن در آخرالزمان وارد شده: «لایبقی من الاسلام الا اسمه و لا من القرآن الا رسمه» و متوجه ذم خود اسلام و خود قرآن نیست. و اگر این روایتها که خبر واحد ظنی می باشند در خود فلسفه بود و مسائل فلسفی (چنان که در جواب سؤال دوم گذشت) مضمونا همان مسائلی است که در کتاب و سنت وارد شده، این قدح عینا قدح در کتاب و سنت بود که این مسائل را با استدلال آزاد بدون تعبید و تسلیم مشتمل شده است. اصولا چگونه متصور است که یک خبر ظنی در برابر قطعی یقینی قد علم کرده و ابطالش کند؟! (اسلام و انسان معاصر، صفحه ۹۴-۸۹)  ♦️ فلسفه اسلامی: ✅ @feghheakbar
4_239980537454789599.mp3
15.15M
استاد 🔴 چه کسی گفته فقط بخوان؟! 🔴 نیاز جدی به مجتهد در و 🔴 چرا فقط در استنباط احکام، اجتهاد می کنید؟! ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
💎 نقد نظرات فلسفه‌ستیز استاد «محمدرضا » از سوی استاد حوزه علمیه آیت الله حسن ⭕️ ۱۰ نقد حجت‌الاسلام رمضانی از اساتید و حکمت قم، ضمن انتقاد از قَلب و تغییر برخی کلمات توسط «محمدرضا حکیمی»، نسبت‌هایی که این استاد مکتب به ، نصیر طوسی ، ، علامه و داده است را 《 ناصواب و دور از ‌انصاف 》  دانست. ایشان در گفت‌وگوی ۳ ساعته با خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، برخی مطالب منتشر شده در آثار استاد محمدرضا حکیمی را نقد کرد که مشروح آن تقدیم خوانندگان عزیز می‌شود: 👇👇👇👇👇 http://www.598.ir/fa/news/44790/%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%86%D8%B8%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%D9%87%E2%80%8C%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D8%B2-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D8%AD%DA%A9%DB%8C%D9%85%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%B3%D9%88%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF-%D8%AD%D9%88%D8%B2%D9%87-%D8%B9%D9%84%D9%85%DB%8C%D9%87 ♦️ کانال فلسفه اسلامی: ✅ @feghheakbar
💎 آیا و ، کشک است؟ ⭕️ جملات معروف یکی از این است: «عرفان پیش من است، همه را می‌ خواهی پیش من است، هر جا را می ‌خواهی برایت بگویم، فلسفه را بخواهی از اول تا آخر، از هر جا بگویی از اول مفهوم وجود تا آخر مباحث طبیعیات برایت بگویم، اما همه است، هر چه هست در قرآن و روایات است... این سنخیتی که بین علت و معلول قائلند باطل است، و و موجود از ابطل اباطیل و کفر محض است....» 🔴 نقد و نظر ۱. اگر کسی با پیروی از ادبیات بالا بگوید: «علم اصول فقه، و علم فقه، همه اش در سینه من است از اول جواهر تا آخر آن. از اول کفایه تا آخر آن، اما همه اش کشک است. هر چه هست در قرآن و روایات است!» آیا این حرف درستی است؟ توضیح این است که همچنانکه رأی فقیه و متکلم متشرع در برابر رأی قرآن و امامان معصوم نیست بلکه فهم آن ‌ها از قرآن و روایات محسوب می ‌شود، همچنین است فهم عارف متشرع از آیات و روایات معارفی؛ از این رو فهم او در مقابل و در عرض قرآن و روایات نیست تا کسی بگوید رأی قرآن یا اهل ‌بیت علیهم السلام این است و رای فلان عارف شیعه آن! بلکه عارف متشرع می‌ ‌‌گوید فهم من از آیات و روایات طبق ضوابطی که دارم چنین است. درست است که قرآن کریم و روایات معصومین علیهم السلام بهترین منبع برای رسیدن به حقیقت است ولی آیات قرآن کریم و روایات اهل ‌بیت؛ محکم و متشابه، مطلق و مقیّد، مجمل و مبیّن، عامّ و خاصّ، ظاهر و باطن دارد. همه فرق به ظاهر اسلامی ـ شیعه اسماعیلی، شیعه دوازده امامی، سنّى اشعرى، معتزلى، وَهّابى، و... ـ مدعی فهم قرآن کریم هستند و ادعای تبعیت از قرآن کریم را دارند ولى آیا همه آن ‌ها، راه حقّ را پیموده ‌‌‌اند و همه، آیات قرآن کریم را درست فهمیده ‌‌‌اند؟! همه شیعیان با گرایش ‌‌‌های مختلف تفسیری، فقهی، اصولی، اخباری، کلامی، فلسفی و عرفانی، به قرآن و روایات اهل ‌بیت تمسک می‌ کنند. آیا همه، در هر مساله ‌ای واقع را ادراک کرده‌ اند؟ هیچ کس در فهم و برداشت از قرآن کریم و سنت پیامبر اکرم ص و ائمه اطهار، معصوم نیست و امکان خطا دارد و خطا هم می ‌‌کند. از این ‌رو کسی حق ندارد از ابتدا و بدون حجت معتبر عقلی یا نقلی، عقاید، روش و اعمال خود را مطابق کتاب و سنت بداند و دیگران را بدون دلیل معتبر و کافی، رد کند. ۲. انسانی که قرآن و اهل بیت (ع) را دارد نباید دنبال حواشی کم فایده اصولی و فقهی این و آن بگردد و سالها وقت خود و جماعتی را تلف کند. آن هم در این زمان با این همه مشکلات علمی و فرهنگی و سیاسی برای دنیای اسلام و مسلمین. هنر این است که گرهی از گره های فقهی روز جامعه را باز کنند. مشکلات اعتقادی، اخلاقی و فقهی جدید را حل کنند، هزاران مسائل مستحدثه برای جوانان و مردم وجود دارد ولی حواشی این و آن بر عبارات فلان و فلان را ماهها و سالها بحث می کنند. اینها کشک است. ۳. اینکه گفته شده: «وحدت وجود و موجود از ابطل اباطیل است» ادعای بدون دلیل معتبر است. به چه دلیل؟ دلیل بگویید تا بررسی شود. بدون دلیل حرف نزنید. پیغمبر نیستید که بگوییم بدون دلیل هم حرفتان مقبول است. مراد این فقیه محترم، از معنای «وحدت وجود و موجود»، روشن نیست. اگر مراد، وحدت محض بدون پذیرش کثرات و موجودات است، یا مرادش همه خدایی، حلول، اتحاد و مانند آن است، در پاسخ می گوییم عرفا چنین مرادی ندارند و ما نیز از این معنا، دفاع نمی کنیم. اگر مراد، وحدت شخصی وجود و کثرت مظاهر و نمودها و موجودات است، در پاسخ می گوییم این مساله نه تنها از ابطل اباطیل و کفر نیست بلکه از بهترین نظریه هایی است که قرآن، روایات، عرفان و برهان بر آن تاکید دارد و به تعبیر علامه طباطبایی (ره)، توحید قرآنی و اسلامی است. ۴. این جمله ادعایی است که باید تحلیل شود: همه عرفان پیش ایشان است؟ علمش یا عملش؟ معرفتش یا کشف و شهوداتش؟ اگر همه علمش مراد است، باید بگوییم متخصصان فلسفه و عرفان در حوزه و دانشگاه، ایشان را چنین نمی دانند با این حال، حاضریم سوال بپرسیم پاسخ گویند تا ببینیم ادعایشان تا چه اندازه درست است! اگر همه عمل، شهود و مکاشفات عرفان، مراد است، باید بگوییم ادعای بزرگی است که بیشتر از اینکه انسان را به یاد تکبر، عجب، توهم و تخیل بیندازد، خنده آور است. ۵. بسیاری از بزرگان، علوم عقلی و عرفانی را تایید می کنند. سعی کنید در مسائلی که متخصص نیستید (در فلسفه و عرفان) از متخصص مربوطه (فیلسوف و عارف) حرف بشنوید نه از غیر متخصص در فلسفه و عرفان اسلامی، گرچه در اصول فقه و مسائل و حواشی کم فایده امثال میرزای نائینی متبحر باشد. 🍃 حجه الاسلام دکتر واحدجوان @vahedjavan ♦️ کانال فلسفه اسلامی: ✅ @feghheakbar
🔴 سیاسی-استعماری بودن برخی مخالفت ها با فلسفه در #حوزه_علمیه علامه #حسینى_طهرانى : در حوزه هاى علميّه #شيعه و #معتزله، بحث حكمت و فلسفه دارج و رائج بود؛ به خلاف #اشاعره كه بحث در مطالب عقليّه نمی كردند. فلهذا متكلّمين شيعه در طىّ بيش از هزار سال هميشه مظفّر و پيروز بودهاند و علماء و فقهائى را همچون ... روى اين اساس، بحث #تفسير ى قرآن كريم و تدريس حكمت و فلسفه و علوم عقليّه و حوزه هاى #عرفان و #اخلاق از لوازم لا تنفكّ اين حوزه هاى فقهيّه به شمار می آمد. بارى اين حوزه ها گرم ابحاث قرآنى و تفسيرى و اخلاقى و عرفانى و حكمى و فلسفى بودند درست تا انقلاب مشروطيّت؛ در اين حال #استعمار كافر سعى كرد تا اوّلًا نجف را از پايگاه علمى و فقهى بودن بيندازد و حوزه ها را متفرّقاً به جاهاى ديگر نقل دهد. و ثانياً تدريس #قرآن و تفسير و علوم عقليّه و فلسفيّه را از حوزه هاى شيعه براندازد تا علماى آنان را همچون اشاعره از عامّه و #اخباریون و حشويّون ظاهرگرا و بدون مغز و محتوا بنمايد، تا در برابر آنان كسى نايستد و قيام نكند و قدرت بحث و تفكير و مسائل عقليّه و علميّه در حوزه ها پائين آيد. و با نقشه ها و دسيسه هاى مزوّرانه فائق شد. 📗 روح مجرد ، ص ۱۰۶ ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
هدایت شده از حوزه علمیه تمدن ساز
4_239980537454789599.mp3
15.15M
استاد 🔴 چه کسی گفته فقط بخوان؟! 🔴 نیاز جدی به مجتهد در و 🔴 چرا فقط در استنباط احکام، اجتهاد می کنید؟! ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
🔴 بر سر قرآن همان آوردند که کلیسای جاهل و سیاستمداران بازیگر بر سر مسیحیت آوردند #امام_خمینی : هر طايفه اى از علماى اعلام و دانشمندان معظم به بُعدى از ابعاد الهى اين كتاب مقدس دامن به كمر زده و قلم به دست گرفته و آرزوى عاشقان قرآن را برآورند و در ابعاد سياسى، اجتماعى، اقتصادى، نظامى، فرهنگى و جنگ و صلح قرآن وقت صرف فرمايند، تا معلوم شود اين كتاب سرچشمه همه چيز است؛ از عرفان و فلسفه تا ادب و سياست، تا بیخبران نگويند #عرفان و #فلسفه بافته ها و تخيلاتى بيش نيست و رياضت و سير و سلوك كار درويشان قلندر است، يا اسلام به #سياست و #حكومت و اداره كشور چه كار دارد كه اين كار سلاطين و رؤساى جمهور و اهل دنياست. يا اسلام دين صلح و سازش است و حتى از #جنگ و #جدال با ستمكاران برى است. و به سر قرآن آن آورند كه كليساى جاهل و سياستمداران بازيگر به سر دين مسيح عظيم الشأن آوردند. 📚 صحيفه امام، ج ۲۰، ص ۹۳ #فلسفه #عرفان #سیاست #حکومت #جنگ #جدال ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 فوق العاده راهبردی و اساسی آیت الله سید کمال : تفکر حاکم بر اندیشه شیعی در حال حاضر (به استثنای فقه اصغر [=فقه مصطلح] ) ، تفکر است... این غلبه تفکر اخباری، خطر، تهدید و مصیبتی است... علامه گفت و و برای حوزه های علمیه ضروری است. ولی از او نپذیرفتند؛ چون روش رسمی حوزه نبود... غالب حوزه ما در غیر فقه اصغر ( یعنی فقه اکبر و فقه اوسط؛ که فلسفه و جهان بینی و عقاید و تفسیر و فن اخلاق می باشد ) اخباری اند... ⭕️👈 لطفا حتما برای حوزویان ارسال فرمایید ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
💎 آیا و ، کشک است؟ ⭕️ جملات معروف یکی از این است: «عرفان پیش من است، همه را می‌ خواهی پیش من است، هر جا را می ‌خواهی برایت بگویم، فلسفه را بخواهی از اول تا آخر، از هر جا بگویی از اول مفهوم وجود تا آخر مباحث طبیعیات برایت بگویم، اما همه است، هر چه هست در قرآن و روایات است... این سنخیتی که بین علت و معلول قائلند باطل است، و و موجود از ابطل اباطیل و کفر محض است....» 🔴 نقد و نظر ۱. اگر کسی با پیروی از ادبیات بالا بگوید: «علم اصول فقه، و علم فقه، همه اش در سینه من است از اول جواهر تا آخر آن. از اول کفایه تا آخر آن، اما همه اش کشک است. هر چه هست در قرآن و روایات است!» آیا این حرف درستی است؟ توضیح این است که همچنانکه رأی فقیه و متکلم متشرع در برابر رأی قرآن و امامان معصوم نیست بلکه فهم آن ‌ها از قرآن و روایات محسوب می ‌شود، همچنین است فهم عارف متشرع از آیات و روایات معارفی؛ از این رو فهم او در مقابل و در عرض قرآن و روایات نیست تا کسی بگوید رأی قرآن یا اهل ‌بیت علیهم السلام این است و رای فلان عارف شیعه آن! بلکه عارف متشرع می‌ ‌‌گوید فهم من از آیات و روایات طبق ضوابطی که دارم چنین است. درست است که قرآن کریم و روایات معصومین علیهم السلام بهترین منبع برای رسیدن به حقیقت است ولی آیات قرآن کریم و روایات اهل ‌بیت؛ محکم و متشابه، مطلق و مقیّد، مجمل و مبیّن، عامّ و خاصّ، ظاهر و باطن دارد. همه فرق به ظاهر اسلامی ـ شیعه اسماعیلی، شیعه دوازده امامی، سنّى اشعرى، معتزلى، وَهّابى، و... ـ مدعی فهم قرآن کریم هستند و ادعای تبعیت از قرآن کریم را دارند ولى آیا همه آن ‌ها، راه حقّ را پیموده ‌‌‌اند و همه، آیات قرآن کریم را درست فهمیده ‌‌‌اند؟! همه شیعیان با گرایش ‌‌‌های مختلف تفسیری، فقهی، اصولی، اخباری، کلامی، فلسفی و عرفانی، به قرآن و روایات اهل ‌بیت تمسک می‌ کنند. آیا همه، در هر مساله ‌ای واقع را ادراک کرده‌ اند؟ هیچ کس در فهم و برداشت از قرآن کریم و سنت پیامبر اکرم ص و ائمه اطهار، معصوم نیست و امکان خطا دارد و خطا هم می ‌‌کند. از این ‌رو کسی حق ندارد از ابتدا و بدون حجت معتبر عقلی یا نقلی، عقاید، روش و اعمال خود را مطابق کتاب و سنت بداند و دیگران را بدون دلیل معتبر و کافی، رد کند. ۲. انسانی که قرآن و اهل بیت (ع) را دارد نباید دنبال حواشی کم فایده اصولی و فقهی این و آن بگردد و سالها وقت خود و جماعتی را تلف کند. آن هم در این زمان با این همه مشکلات علمی و فرهنگی و سیاسی برای دنیای اسلام و مسلمین. هنر این است که گرهی از گره های فقهی روز جامعه را باز کنند. مشکلات اعتقادی، اخلاقی و فقهی جدید را حل کنند، هزاران مسائل مستحدثه برای جوانان و مردم وجود دارد ولی حواشی این و آن بر عبارات فلان و فلان را ماهها و سالها بحث می کنند. اینها کشک است. ۳. اینکه گفته شده: «وحدت وجود و موجود از ابطل اباطیل است» ادعای بدون دلیل معتبر است. به چه دلیل؟ دلیل بگویید تا بررسی شود. بدون دلیل حرف نزنید. پیغمبر نیستید که بگوییم بدون دلیل هم حرفتان مقبول است. مراد این فقیه محترم، از معنای «وحدت وجود و موجود»، روشن نیست. اگر مراد، وحدت محض بدون پذیرش کثرات و موجودات است، یا مرادش همه خدایی، حلول، اتحاد و مانند آن است، در پاسخ می گوییم عرفا چنین مرادی ندارند و ما نیز از این معنا، دفاع نمی کنیم. اگر مراد، وحدت شخصی وجود و کثرت مظاهر و نمودها و موجودات است، در پاسخ می گوییم این مساله نه تنها از ابطل اباطیل و کفر نیست بلکه از بهترین نظریه هایی است که قرآن، روایات، عرفان و برهان بر آن تاکید دارد و به تعبیر علامه طباطبایی (ره)، توحید قرآنی و اسلامی است. ۴. این جمله ادعایی است که باید تحلیل شود: همه عرفان پیش ایشان است؟ علمش یا عملش؟ معرفتش یا کشف و شهوداتش؟ اگر همه علمش مراد است، باید بگوییم متخصصان فلسفه و عرفان در حوزه و دانشگاه، ایشان را چنین نمی دانند با این حال، حاضریم سوال بپرسیم پاسخ گویند تا ببینیم ادعایشان تا چه اندازه درست است! اگر همه عمل، شهود و مکاشفات عرفان، مراد است، باید بگوییم ادعای بزرگی است که بیشتر از اینکه انسان را به یاد تکبر، عجب، توهم و تخیل بیندازد، خنده آور است. ۵. بسیاری از بزرگان، علوم عقلی و عرفانی را تایید می کنند. سعی کنید در مسائلی که متخصص نیستید (در فلسفه و عرفان) از متخصص مربوطه (فیلسوف و عارف) حرف بشنوید نه از غیر متخصص در فلسفه و عرفان اسلامی، گرچه در اصول فقه و مسائل و حواشی کم فایده امثال میرزای نائینی متبحر باشد. 🍃 حجه الاسلام دکتر واحدجوان (عضو هیئت علمی دانشگاه تهران) https://t.me/vahedjavan ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
💎 نقد نظرات فلسفه‌ستیز استاد «محمدرضا » از سوی استاد حوزه علمیه آیت الله حسن ⭕️ ۱۰ نقد حجت‌الاسلام رمضانی از اساتید و حکمت قم، ضمن انتقاد از قَلب و تغییر برخی کلمات توسط «محمدرضا حکیمی»، نسبت‌هایی که این استاد مکتب به ، نصیر طوسی ، ، علامه و داده است را 《 ناصواب و دور از ‌انصاف 》  دانست. ایشان در گفت‌وگوی ۳ ساعته با خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، برخی مطالب منتشر شده در آثار استاد محمدرضا حکیمی را نقد کرد که مشروح آن تقدیم خوانندگان عزیز می‌شود: 👇👇👇👇👇👇👇👇 http://www.598.ir/fa/news/44790/%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%86%D8%B8%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%D9%87%E2%80%8C%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D8%B2-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D8%AD%DA%A9%DB%8C%D9%85%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%B3%D9%88%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF-%D8%AD%D9%88%D8%B2%D9%87-%D8%B9%D9%84%D9%85%DB%8C%D9%87 ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
🔴 سیاسی-استعماری بودن برخی مخالفت ها با فلسفه در #حوزه_علمیه علامه #حسینى_طهرانى : در حوزه هاى علميّه #شيعه و #معتزله، بحث حكمت و فلسفه دارج و رائج بود؛ به خلاف #اشاعره كه بحث در مطالب عقليّه نمی كردند. فلهذا متكلّمين شيعه در طىّ بيش از هزار سال هميشه مظفّر و پيروز بودهاند و علماء و فقهائى را همچون ... روى اين اساس، بحث #تفسير ى قرآن كريم و تدريس حكمت و فلسفه و علوم عقليّه و حوزه هاى #عرفان و #اخلاق از لوازم لا تنفكّ اين حوزه هاى فقهيّه به شمار می آمد. بارى اين حوزه ها گرم ابحاث قرآنى و تفسيرى و اخلاقى و عرفانى و حكمى و فلسفى بودند درست تا انقلاب مشروطيّت؛ در اين حال #استعمار كافر سعى كرد تا اوّلًا نجف را از پايگاه علمى و فقهى بودن بيندازد و حوزه ها را متفرّقاً به جاهاى ديگر نقل دهد. و ثانياً تدريس #قرآن و تفسير و علوم عقليّه و فلسفيّه را از حوزه هاى شيعه براندازد تا علماى آنان را همچون اشاعره از عامّه و #اخباریون و حشويّون ظاهرگرا و بدون مغز و محتوا بنمايد، تا در برابر آنان كسى نايستد و قيام نكند و قدرت بحث و تفكير و مسائل عقليّه و علميّه در حوزه ها پائين آيد. و با نقشه ها و دسيسه هاى مزوّرانه فائق شد. 📗 روح مجرد ، ص ۱۰۶ ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
💎 جهان بینی مشاء ( ) از منظر امام خمینی و مقایسه آن با فلسفه و صدرائیون و عرفاء : هر کس رجوع کند به معارفی که در ادیان عالم و نزد فلاسفه بزرگ هر دین رایج است و مقایسه کند در معارف و با معارفی که در دین حنیف اسلام و نزد حکماء بزرگ اسلامی و شامخ این ملت است، درست تصدیق می کند که این معارف از نور معارف شریف و احادیث نبی ختمی و او علیهم السلام است که از سرچشمه نور قرآن استفاده و اصطلا نموده اند. آن وقت می فهمد که حکمت و اسلامی از و یونانیین نیست، بلکه اصلا شباهت به آن ندارد. بلی، بعضی از حکمای اسلام به منوال حکمت یونانی مشی نموده، مثل ؛ ولی حکمت شیخ در بازار اهل معرفت در باب معرفةالربوبیه و مبداء و معاد رونقی ندارد و در پیشگاه اهل معرفت ارزشی از برای آن نیست. بالجمله، فلسفه امروز حکمای اسلام را و معارف جلیله اهل معرفت را به حکمت یونان نسبت دادن، از بی اطلاعی بر کتب قوم - مثل کتب فیلسوف عظیم الشأن اسلامی، قدّس سره و استاد عظیم الشأنش محقق قدّس سره و تلمیذ بزرگوار او قدّس سره و تلمیذ عظیم الشأن فیض، عارف جلیل ایمانی، قاضی سعید قمی قدّس سره- و نیز از بی اطلاعی به معارف صحیفه الهیه و معصومین سلام الله علیهم است؛ پس هر حکمتی را به نسبت داده و حکمای اسلامی را تابع حکمت یونان انگاشته اند. 📔 آداب الصلوة، ص ۳۰۴ ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
🔴 بر سر قرآن همان آوردند که کلیسای جاهل و سیاستمداران بازیگر بر سر مسیحیت آوردند #امام_خمینی : هر طايفه اى از علماى اعلام و دانشمندان معظم به بُعدى از ابعاد الهى اين كتاب مقدس دامن به كمر زده و قلم به دست گرفته و آرزوى عاشقان قرآن را برآورند و در ابعاد سياسى، اجتماعى، اقتصادى، نظامى، فرهنگى و جنگ و صلح قرآن وقت صرف فرمايند، تا معلوم شود اين كتاب سرچشمه همه چيز است؛ از عرفان و فلسفه تا ادب و سياست، تا بیخبران نگويند #عرفان و #فلسفه بافته ها و تخيلاتى بيش نيست و رياضت و سير و سلوك كار درويشان قلندر است، يا اسلام به #سياست و #حكومت و اداره كشور چه كار دارد كه اين كار سلاطين و رؤساى جمهور و اهل دنياست. يا اسلام دين صلح و سازش است و حتى از #جنگ و #جدال با ستمكاران برى است. و به سر قرآن آن آورند كه كليساى جاهل و سياستمداران بازيگر به سر دين مسيح عظيم الشأن آوردند. 📚 صحيفه امام، ج ۲۰، ص ۹۳ #فلسفه #عرفان #سیاست #حکومت #جنگ #جدال ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
هدایت شده از حوزه علمیه تمدن ساز
4_239980537454789599.mp3
15.15M
استاد 🔴 چه کسی گفته فقط بخوان؟! 🔴 نیاز جدی به مجتهد در و 🔴 چرا فقط در استنباط احکام، اجتهاد می کنید؟! ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
هدایت شده از حوزه علمیه تمدن ساز
4_239980537454789599.mp3
15.15M
استاد 🔴 چه کسی گفته فقط بخوان؟! 🔴 نیاز جدی به مجتهد در و 🔴 چرا فقط در استنباط احکام، اجتهاد می کنید؟! ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
💢 بر سر قرآن همان آوردند که کلیسای جاهل و سیاستمداران بازیگر بر سر مسیحیت آوردند #امام_خمینی : هر طايفه اى از علماى اعلام و دانشمندان معظم به بُعدى از ابعاد الهى اين كتاب مقدس دامن به كمر زده و قلم به دست گرفته و آرزوى عاشقان قرآن را برآورند و در ابعاد سياسى، اجتماعى، اقتصادى، نظامى، فرهنگى و جنگ و صلح قرآن وقت صرف فرمايند، تا معلوم شود اين كتاب سرچشمه همه چيز است؛ از عرفان و فلسفه تا ادب و سياست، تا بیخبران نگويند #عرفان و #فلسفه بافته ها و تخيلاتى بيش نيست و رياضت و سير و سلوك كار درويشان قلندر است، يا اسلام به #سياست و #حكومت و اداره كشور چه كار دارد كه اين كار سلاطين و رؤساى جمهور و اهل دنياست. يا اسلام دين صلح و سازش است و حتى از #جنگ و #جدال با ستمكاران برى است. و به سر قرآن آن آورند كه كليساى جاهل و سياستمداران بازيگر به سر دين مسيح عظيم الشأن آوردند. 📚 صحيفه امام، ج ۲۰، ص ۹۳ #فلسفه #عرفان #سیاست #حکومت #جنگ #جدال ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
💎 آیا و ، کشک است؟ ⭕️ یک جمله‌ی معروف : «عرفان پیش من است، همه را می‌ خواهی پیش من است، هر جا را می ‌خواهی برایت بگویم، فلسفه را بخواهی از اول تا آخر، از هر جا بگویی از اول مفهوم وجود تا آخر مباحث طبیعیات برایت بگویم، اما همه است، هر چه هست در قرآن و روایات است... این سنخیتی که بین علت و معلول قائلند باطل است، و و موجود از ابطل اباطیل و کفر محض است....» 🔴 نقد و نظر ۱. اگر کسی با پیروی از ادبیات بالا بگوید: «علم اصول فقه، و علم فقه، همه اش در سینه من است از اول جواهر تا آخر آن. از اول کفایه تا آخر آن، اما همه اش کشک است. هر چه هست در قرآن و روایات است!» آیا این حرف درستی است؟ توضیح این است که همچنانکه رأی فقیه و متکلم متشرع در برابر رأی قرآن و امامان معصوم نیست بلکه فهم آن ‌ها از قرآن و روایات محسوب می ‌شود، همچنین است فهم عارف متشرع از آیات و روایات معارفی؛ از این رو فهم او در مقابل و در عرض قرآن و روایات نیست تا کسی بگوید رأی قرآن یا اهل ‌بیت علیهم السلام این است و رای فلان عارف شیعه آن! بلکه عارف متشرع می‌ ‌‌گوید فهم من از آیات و روایات طبق ضوابطی که دارم چنین است. درست است که قرآن کریم و روایات معصومین علیهم السلام بهترین منبع برای رسیدن به حقیقت است ولی آیات قرآن کریم و روایات اهل ‌بیت؛ محکم و متشابه، مطلق و مقیّد، مجمل و مبیّن، عامّ و خاصّ، ظاهر و باطن دارد. همه فرق به ظاهر اسلامی ـ شیعه اسماعیلی، شیعه دوازده امامی، سنّى اشعرى، معتزلى، وَهّابى، و... ـ مدعی فهم قرآن کریم هستند و ادعای تبعیت از قرآن کریم را دارند ولى آیا همه آن ‌ها، راه حقّ را پیموده ‌‌‌اند و همه، آیات قرآن کریم را درست فهمیده ‌‌‌اند؟! همه شیعیان با گرایش ‌‌‌های مختلف تفسیری، فقهی، اصولی، اخباری، کلامی، فلسفی و عرفانی، به قرآن و روایات اهل ‌بیت تمسک می‌ کنند. آیا همه، در هر مساله ‌ای واقع را ادراک کرده‌ اند؟ هیچ کس در فهم و برداشت از قرآن کریم و سنت پیامبر اکرم ص و ائمه اطهار، معصوم نیست و امکان خطا دارد و خطا هم می ‌‌کند. از این ‌رو کسی حق ندارد از ابتدا و بدون حجت معتبر عقلی یا نقلی، عقاید، روش و اعمال خود را مطابق کتاب و سنت بداند و دیگران را بدون دلیل معتبر و کافی، رد کند. ۲. انسانی که قرآن و اهل بیت (ع) را دارد نباید دنبال حواشی کم فایده اصولی و فقهی این و آن بگردد و سالها وقت خود و جماعتی را تلف کند. آن هم در این زمان با این همه مشکلات علمی و فرهنگی و سیاسی برای دنیای اسلام و مسلمین. هنر این است که گرهی از گره های فقهی روز جامعه را باز کنند. مشکلات اعتقادی، اخلاقی و فقهی جدید را حل کنند، هزاران مسائل مستحدثه برای جوانان و مردم وجود دارد ولی حواشی این و آن بر عبارات فلان و فلان را ماهها و سالها بحث می کنند. اینها کشک است. ۳. اینکه گفته شده: «وحدت وجود و موجود از ابطل اباطیل است» ادعای بدون دلیل معتبر است. به چه دلیل؟ دلیل بگویید تا بررسی شود. بدون دلیل حرف نزنید. پیغمبر نیستید که بگوییم بدون دلیل هم حرفتان مقبول است. مراد این فقیه محترم، از معنای «وحدت وجود و موجود»، روشن نیست. اگر مراد، وحدت محض بدون پذیرش کثرات و موجودات است، یا مرادش همه خدایی، حلول، اتحاد و مانند آن است، در پاسخ می گوییم عرفا چنین مرادی ندارند و ما نیز از این معنا، دفاع نمی کنیم. اگر مراد، وحدت شخصی وجود و کثرت مظاهر و نمودها و موجودات است، در پاسخ می گوییم این مساله نه تنها از ابطل اباطیل و کفر نیست بلکه از بهترین نظریه هایی است که قرآن، روایات، عرفان و برهان بر آن تاکید دارد و به تعبیر علامه طباطبایی (ره)، توحید قرآنی و اسلامی است. ۴. این جمله ادعایی است که باید تحلیل شود: همه عرفان پیش ایشان است؟ علمش یا عملش؟ معرفتش یا کشف و شهوداتش؟ اگر همه علمش مراد است، باید بگوییم متخصصان فلسفه و عرفان در حوزه و دانشگاه، ایشان را چنین نمی دانند با این حال، حاضریم سوال بپرسیم پاسخ گویند تا ببینیم ادعایشان تا چه اندازه درست است! اگر همه عمل، شهود و مکاشفات عرفان، مراد است، باید بگوییم ادعای بزرگی است که بیشتر از اینکه انسان را به یاد تکبر، عجب، توهم و تخیل بیندازد، خنده آور است. ۵. بسیاری از بزرگان، علوم عقلی و عرفانی را تایید می کنند. سعی کنید در مسائلی که متخصص نیستید (در فلسفه و عرفان) از متخصص مربوطه (فیلسوف و عارف) حرف بشنوید نه از غیر متخصص در فلسفه و عرفان اسلامی، گرچه در اصول فقه و مسائل و حواشی کم فایده امثال میرزای نائینی متبحر باشد. 🍃 حجه الاسلام دکتر واحدجوان (عضو هیئت علمی دانشگاه تهران) https://t.me/vahedjavan ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
: هر طايفه اى از علماى اعلام و دانشمندان معظم به بُعدى از ابعاد الهى اين كتاب مقدس دامن به كمر زده و قلم به دست گرفته و آرزوى عاشقان قرآن را برآورند و در ابعاد سياسى، اجتماعى، اقتصادى، نظامى، فرهنگى و جنگ و صلح قرآن وقت صرف فرمايند، تا معلوم شود اين كتاب سرچشمه همه چيز است؛ از عرفان و فلسفه تا ادب و سياست، تا بیخبران نگويند و بافته ها و تخيلاتى بيش نيست و رياضت و سير و سلوك كار درويشان قلندر است، يا اسلام به و و اداره كشور چه كار دارد كه اين كار سلاطين و رؤساى جمهور و اهل دنياست. يا اسلام دين صلح و سازش است و حتى از و با ستمكاران برى است. و به سر قرآن آن آورند كه كليساى جاهل و سياستمداران بازيگر به سر دين مسيح عظيم الشأن آوردند. 📚 صحيفه امام، ج ۲۰، ص ۹۳ ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
🔴 سیاسی-استعماری بودن برخی مخالفت ها با فلسفه در علامه : در حوزه هاى علميّه و ، بحث حكمت و فلسفه دارج و رائج بود؛ به خلاف كه بحث در مطالب عقليّه نمی كردند. فلهذا متكلّمين شيعه در طىّ بيش از هزار سال هميشه مظفّر و پيروز بودهاند و علماء و فقهائى را همچون ... روى اين اساس، بحث ى قرآن كريم و تدريس حكمت و فلسفه و علوم عقليّه و حوزه هاى و از لوازم لا تنفكّ اين حوزه هاى فقهيّه به شمار می آمد. بارى اين حوزه ها گرم ابحاث قرآنى و تفسيرى و اخلاقى و عرفانى و حكمى و فلسفى بودند درست تا انقلاب مشروطيّت؛ در اين حال كافر سعى كرد تا اوّلًا نجف را از پايگاه علمى و فقهى بودن بيندازد و حوزه ها را متفرّقاً به جاهاى ديگر نقل دهد. و ثانياً تدريس و تفسير و علوم عقليّه و فلسفيّه را از حوزه هاى شيعه براندازد تا علماى آنان را همچون اشاعره از عامّه و و حشويّون ظاهرگرا و بدون مغز و محتوا بنمايد، تا در برابر آنان كسى نايستد و قيام نكند و قدرت بحث و تفكير و مسائل عقليّه و علميّه در حوزه ها پائين آيد. و با نقشه ها و دسيسه هاى مزوّرانه فائق شد. 📗 روح مجرد ، ص ۱۰۶ ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
💢 آیا چنین اسلامی (که مخالفان فلسفه و عرفان قایلند) را کسی به یک دینار می‌خرد؟! آیت الله : 🔸 چنانچه ما به عالَم اعلام کردیم که اسلام ندارد، بعد از ما نمی‌پرسند که پس اسلام چه دارد؟ اسلامی که ندارد، ندارد، ندارد، ندارد، ندارد، ندارد، 🔸 پس چه چیزی دارد؟ ته قضیه چه می‌ماند؟ اگر اسلام این‌ها را ندارد -چنانکه مخالفین فلسفه و عرفان می گویند- این اسلام را در بازار بگذار، آیا کسی به یک دینار می‌خرد؟ 📔 تحجرگرایی، ص۲۲۱ ♦️ کانال حوزه تمدن‌ساز: ✅ @feghheakbar
💢 جایگاه فلسفه و عرفان در شناخت حقایق عالم از نگاه امام خمینی(ره) می‌دانیم که یک فیلسوف و عارف طراز اول دوران معاصر بود. او متخصص و استاد برجسته فلسفه به ویژه حکمت متعالیه بود. و قریب به دو دهه به طور جدی به تدریس و تحقیق در فلسفه صدرایی پرداخت. او نه تنها در عرفان عملی از بی‌نظیرترین افراد تاریخ اسلام به شمار می‌رفت که از استادان و شارحان بزرگ عرفان نظری بود و از شیفتگان محیی‌الدین ابن عربی بود. با مراجعه به کتاب‌هایی مثل «مصباح الهدایه الی الخلافة و الولایة» و همچنین «شرح دعای سحر» که در دهه سوم عمر مبارکشان تألیف کردند و کتاب‌هایی مثل «حاشیه بر شرح فصوص الحکم» و «حاشیه بر مصباح الانس بین المعقول و المشهود» نوشته ابن‌فناری و «تفسیر سوره حمد» می‌توان با دقت‌های عمیق امام خمینی در مباحث عرفان نظری آشنا شد. و با مراجعه به کتاب‌هایی مثل «شرح چهل حدیث» و «شرح جنود عقل و جهل» و «سرّ الصلاة» و «آداب الصلاة» و «جهاد اکبر یا مبارزه با نفس» و همچنین «نامه‌های عرفانی و اخلاقی» او می‌توان به عمق عرفان عملی امام خمینی پی برد. برخلاف تصور عده‌ای که گمان می‌کنند امام از میانه عمر خود به بعد عرفان و فلسفه را کنار گذاشت و دیگر سخنی از آنها به میان نیاورد، به استناد شواهد متعدد می‌توان گفت وی تا واپسین روزهای حیات اینجهانی خود دلبسته عرفان و فلسفه بود و آشنایی با این علوم و تعمق و تفکر در آنها را برای آگاهی از حقایق اسلام از ضروریات می‌دانست و بر این باور بود که بدون تعمق در فلسفه و عرفان اسلامی امکان فهم و درک حقایق اسلامی وجود ندارد. حتی در نامه‌ای که به گورباچف نوشتند بر این مسأله تأکید ویژه کردند. توضیح آنکه: امام خمینی در نامه‌ای که در تاریخ ۱۱ دی ۱۳۶۷ به رهبر وقت اتحاد جماهیر شوروی، میخائیل گورباچف نوشتند، از او خواستند که در کنار مطالعه فلسفه غرب و آگاهی از اندیشه‌های فیلسوفان غربی، عده‌ای از افراد توانمند و نخبه را مأمور کند تا در فلسفه و عرفان اسلامی نیز به تحقیق و مطالعه بپردازند. به ويژه از آراء و اندیشه‌های ابونصر فارابی و ابوعلی‌ سینا، در حکمت مشاء، و شیخ‌ شهاب‌الدین سهروردی در حکمت اشراق و صدرالدین شیرازی در حکمت متعالیه آگاه شوند. و ظرافت‌های فکری آنان درباب علت و معلول و قوانین کلی حاکم بر عالم و ارزش معرفت‌شناختی ادراک شهودی و حقیقت علم و امثال آن را بدانند و برای او شرح دهند. و سپس به وی توصیه می‌کند که: «اگر خواستيد از مباحث اين بزرگمرد [شیخ محیی‌الدین ابن عربی] مطلع گرديد، تنى چند از خبرگان تيزهوش خود را كه در اين گونه مسائل قوياً دست دارند، راهى قم گردانيد، تا پس از چند سالى با توكل به خدا از عمق لطيف باريك‌تر ز موى منازل معرفت آگاه گردند، كه بدون اين سفر آگاهى از آن امكان ندارد.» امام خمینی در تاریخ ۳ اسفند ۱۳۶۷ (یعنی حدود سه ماه پایانی عمر مبارکشان) در پیام مهمی خطاب به عالمان دین و روحانیان که با عنوان «منشور روحانیت» مشهور شد، دوران سیاه مخالفت عده‌ای از روحانیان با فلسفه و عرفان یاد می‌کند و می‌نویسد: «اين از مسائل رايج حوزه‏ها بود كه هر كس كج راه مى‏رفت متدين‌تر بود. ياد گرفتن زبان خارجى، كفر و فلسفه و عرفان، گناه و شرك بشمار مى‏رفت. در مدرسه فيضيه فرزند خردسالم، مرحوم مصطفى از كوزه‏اى آب نوشيد، كوزه را آب كشيدند، چرا كه من فلسفه مى‏گفتم. ترديدى ندارم اگر همين روند ادامه مى‏يافت، وضع روحانيت و حوزه‏ها، وضع كليساهاى قرون وسطى مى‏شد كه خداوند بر مسلمين و روحانيت منت نهاد و كيان و مجد واقعى حوزه‏ها را حفظ نمود.» برخی گمان کرده‌اند که ابزاری دانستن و از سوی امام راحل و توصیف آنها به «حجاب اکبر» به معنای آن است که وی در پایان عمرشان به مخالفت با این علوم پرداخته‌اند! این در حالی است که افزون بر مطالب پیش‌گفته، امام خمینی(ره) به صراحت کنار گذاشتن فلسفه و عرفان و علوم استدلالی را نوعی خیانت می‌دانستند. وی در نامه‌ای عرفانی و اخلاقی پس از پاره‌ای توصیه‌های معنوی و عرفانی، خطاب به سیداحمد خمینی چنین نوشتند: «و آنچه گفتم به آن معنى نيست كه به فلسفه و علوم برهانى و عقلى نپرداز و از علوم استدلالى روى گردان كه اين خيانت به عقل و استدلال و فلسفه است، بلكه به آن معنى است كه فلسفه و استدلال راهى است براى وصول به مقصد اصلى و نبايد تو را از مقصد و مقصود و محبوبْ محجوب كند، يا بگو اين علوم عبورگاه به سوى مقصد هستند و خود مقصد نيستند و دنيا مزرعه آخرت است‏ و علوم رسمى مزرعه وصول به مقصودند، چنانچه عبادات نيز عبورگاه به سوى او- جلّ و علا- است» ✍ احمدحسین شریفی
💢 فلسفه مشاء () از منظر امام خمینی و مقایسه آن با فلسفه و صدرائیون و عرفاء : هر کس رجوع کند به معارفی که در ادیان عالم و نزد فلاسفه بزرگ هر دین رایج است و مقایسه کند در معارف و با معارفی که در دین حنیف اسلام و نزد حکماء بزرگ اسلامی و شامخ این ملت است، درست تصدیق می کند که این معارف از نور معارف شریف و احادیث نبی ختمی و او علیهم السلام است که از سرچشمه نور قرآن استفاده و اصطلا نموده اند. آن وقت می فهمد که حکمت و اسلامی از و یونانیین نیست، بلکه اصلا شباهت به آن ندارد. بلی، بعضی از حکمای اسلام به منوال حکمت یونانی مشی نموده، مثل ؛ ولی حکمت شیخ در بازار اهل معرفت در باب معرفةالربوبیه و مبداء و معاد رونقی ندارد و در پیشگاه اهل معرفت ارزشی از برای آن نیست. بالجمله، فلسفه امروز حکمای اسلام را و معارف جلیله اهل معرفت را به حکمت یونان نسبت دادن، از بی اطلاعی بر کتب قوم - مثل کتب فیلسوف عظیم الشأن اسلامی، قدّس سره و استاد عظیم الشأنش محقق قدّس سره و تلمیذ بزرگوار او قدّس سره و تلمیذ عظیم الشأن فیض، عارف جلیل ایمانی، قاضی سعید قمی قدّس سره- و نیز از بی اطلاعی به معارف صحیفه الهیه و معصومین سلام الله علیهم است؛ پس هر حکمتی را به نسبت داده و حکمای اسلامی را تابع حکمت یونان انگاشته اند. 📔 آداب الصلوة، ص ۳۰۴ ✅ @feghheakbar