eitaa logo
حوزه علمیه تمدن ساز
4.5هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
553 ویدیو
92 فایل
فضایی طلبگی برای نگاهی راهبردی‌تر و عمیق‌تر ... ✏نقد تحجر ✏نقد التقاط @amin_dehghani ◾صوت @s_feghheakbar
مشاهده در ایتا
دانلود
💎 آیا و ، کشک است؟ ⭕️ جملات معروف یکی از این است: «عرفان پیش من است، همه را می‌ خواهی پیش من است، هر جا را می ‌خواهی برایت بگویم، فلسفه را بخواهی از اول تا آخر، از هر جا بگویی از اول مفهوم وجود تا آخر مباحث طبیعیات برایت بگویم، اما همه است، هر چه هست در قرآن و روایات است... این سنخیتی که بین علت و معلول قائلند باطل است، و و موجود از ابطل اباطیل و کفر محض است....» 🔴 نقد و نظر ۱. اگر کسی با پیروی از ادبیات بالا بگوید: «علم اصول فقه، و علم فقه، همه اش در سینه من است از اول جواهر تا آخر آن. از اول کفایه تا آخر آن، اما همه اش کشک است. هر چه هست در قرآن و روایات است!» آیا این حرف درستی است؟ توضیح این است که همچنانکه رأی فقیه و متکلم متشرع در برابر رأی قرآن و امامان معصوم نیست بلکه فهم آن ‌ها از قرآن و روایات محسوب می ‌شود، همچنین است فهم عارف متشرع از آیات و روایات معارفی؛ از این رو فهم او در مقابل و در عرض قرآن و روایات نیست تا کسی بگوید رأی قرآن یا اهل ‌بیت علیهم السلام این است و رای فلان عارف شیعه آن! بلکه عارف متشرع می‌ ‌‌گوید فهم من از آیات و روایات طبق ضوابطی که دارم چنین است. درست است که قرآن کریم و روایات معصومین علیهم السلام بهترین منبع برای رسیدن به حقیقت است ولی آیات قرآن کریم و روایات اهل ‌بیت؛ محکم و متشابه، مطلق و مقیّد، مجمل و مبیّن، عامّ و خاصّ، ظاهر و باطن دارد. همه فرق به ظاهر اسلامی ـ شیعه اسماعیلی، شیعه دوازده امامی، سنّى اشعرى، معتزلى، وَهّابى، و... ـ مدعی فهم قرآن کریم هستند و ادعای تبعیت از قرآن کریم را دارند ولى آیا همه آن ‌ها، راه حقّ را پیموده ‌‌‌اند و همه، آیات قرآن کریم را درست فهمیده ‌‌‌اند؟! همه شیعیان با گرایش ‌‌‌های مختلف تفسیری، فقهی، اصولی، اخباری، کلامی، فلسفی و عرفانی، به قرآن و روایات اهل ‌بیت تمسک می‌ کنند. آیا همه، در هر مساله ‌ای واقع را ادراک کرده‌ اند؟ هیچ کس در فهم و برداشت از قرآن کریم و سنت پیامبر اکرم ص و ائمه اطهار، معصوم نیست و امکان خطا دارد و خطا هم می ‌‌کند. از این ‌رو کسی حق ندارد از ابتدا و بدون حجت معتبر عقلی یا نقلی، عقاید، روش و اعمال خود را مطابق کتاب و سنت بداند و دیگران را بدون دلیل معتبر و کافی، رد کند. ۲. انسانی که قرآن و اهل بیت (ع) را دارد نباید دنبال حواشی کم فایده اصولی و فقهی این و آن بگردد و سالها وقت خود و جماعتی را تلف کند. آن هم در این زمان با این همه مشکلات علمی و فرهنگی و سیاسی برای دنیای اسلام و مسلمین. هنر این است که گرهی از گره های فقهی روز جامعه را باز کنند. مشکلات اعتقادی، اخلاقی و فقهی جدید را حل کنند، هزاران مسائل مستحدثه برای جوانان و مردم وجود دارد ولی حواشی این و آن بر عبارات فلان و فلان را ماهها و سالها بحث می کنند. اینها کشک است. ۳. اینکه گفته شده: «وحدت وجود و موجود از ابطل اباطیل است» ادعای بدون دلیل معتبر است. به چه دلیل؟ دلیل بگویید تا بررسی شود. بدون دلیل حرف نزنید. پیغمبر نیستید که بگوییم بدون دلیل هم حرفتان مقبول است. مراد این فقیه محترم، از معنای «وحدت وجود و موجود»، روشن نیست. اگر مراد، وحدت محض بدون پذیرش کثرات و موجودات است، یا مرادش همه خدایی، حلول، اتحاد و مانند آن است، در پاسخ می گوییم عرفا چنین مرادی ندارند و ما نیز از این معنا، دفاع نمی کنیم. اگر مراد، وحدت شخصی وجود و کثرت مظاهر و نمودها و موجودات است، در پاسخ می گوییم این مساله نه تنها از ابطل اباطیل و کفر نیست بلکه از بهترین نظریه هایی است که قرآن، روایات، عرفان و برهان بر آن تاکید دارد و به تعبیر علامه طباطبایی (ره)، توحید قرآنی و اسلامی است. ۴. این جمله ادعایی است که باید تحلیل شود: همه عرفان پیش ایشان است؟ علمش یا عملش؟ معرفتش یا کشف و شهوداتش؟ اگر همه علمش مراد است، باید بگوییم متخصصان فلسفه و عرفان در حوزه و دانشگاه، ایشان را چنین نمی دانند با این حال، حاضریم سوال بپرسیم پاسخ گویند تا ببینیم ادعایشان تا چه اندازه درست است! اگر همه عمل، شهود و مکاشفات عرفان، مراد است، باید بگوییم ادعای بزرگی است که بیشتر از اینکه انسان را به یاد تکبر، عجب، توهم و تخیل بیندازد، خنده آور است. ۵. بسیاری از بزرگان، علوم عقلی و عرفانی را تایید می کنند. سعی کنید در مسائلی که متخصص نیستید (در فلسفه و عرفان) از متخصص مربوطه (فیلسوف و عارف) حرف بشنوید نه از غیر متخصص در فلسفه و عرفان اسلامی، گرچه در اصول فقه و مسائل و حواشی کم فایده امثال میرزای نائینی متبحر باشد. 🍃 حجه الاسلام دکتر واحدجوان @vahedjavan ♦️ کانال فلسفه اسلامی: ✅ @feghheakbar
💎 برداشت صحیح و برداشت غلط از معنای ⭕️ اشتباه فهمیده ای! من قایل به وحدت وجودم. اما شک ندارم که شماها در حد خر و یا کمتر از خر هستید. حال چگونه ممکن است که بگویم شما خدایید؟!! 🔴 عارف بالله آیت الله در کتاب وزین حکایت زیر را نقل می کنند: گویند: حكیمى [ ] در اصفهان بوده كه عادتش بر آن بوده كه به هنگام غذا خوردن به نوكرش دستور می داد كه غذا را به مقدار خوراك خودش و هر كس كه بر سفره او باشد، تهیه كند و با مهمانش هر كه بود، غذا می خورد. اتفاقاً روزى یكى از طلبه هاى اصفهان كه كارى با حكیم داشت، وقت غذا خوردن حكیم سر رسید، حكیم به نوكرش دستور خرید غذاى دو نفرى داد و خادم نیز غذا براى دو نفر تهیه كرد و آورد. حكیم به آن طلبه فاضل فرمود: بسم الله؛ بفرمایید با هم غذا بخوریم. گفت: نه، من غذا نمی خورم. حكیم پرسید: غذا خورده اى؟! گفت: نه. حكیم فرمود: اگر غذا نخورده اى، پس چرا شركت نمی كنى؟! گفت: من در غذا خوردن با شما احتیاط می كنم! حكیم فرمود: از چه نظر احتیاط می كنى؟! گفت: شنیده ام كه شما قائل به وحدت وجود هستید و این كفر است و مرا جایز نیست كه از غذاهاى شما بخورم، زیرا دست شما با آن غذا تماس می گیرد، غذا را نجس می كند!! حكیم فرمود: تو از وحدت وجود چه تصور كردهاى كه قائل به آن را كافر می دانى؟! گفت: براى اینكه كسى كه قائل به وحدت وجود است، قائل است به این كه همه چیز، خداست. حكیم فرمود: اشتباه فهمیده اى، زیرا من یكى از قائلین به وحدت وجودم و من هرگز چنین فكر نمی كنم كه همه چیز خداست. زیرا یكى از آن همه چیز، جناب شما هستید و من شک ندارم که شما در حد خر و یا کمتر از خر هستید. پس کجا می توان کسی قائل به الوهیّت شما گردد؟!! بیا و غذایت را بخور و این احتیاط ها را كنار بگذار. 📔 ترجمه لقاءالله ۲۲۱ -۲۲۳ . این حکایت را علامه نیز در کتاب توحید علمی و عینی نقل کرده ♦️ کانال فلسفه اسلامی: ✅ @feghheakbar
حوزه علمیه تمدن ساز
⭕️ پست زیر را مطالعه فرمایید؛ 👇👇👇 ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
💎بیان در مورد تکفیر و توهین کنندگان به قائلین لازم نيست اگر انسان داراى علمى نشد از آن تكذيب كند و به صاحب آن علم جسارت نمايد. پيش عقل سليم همان طور كه تصديق بی تصور از اغلاط و قبايح اخلاقيه به شمار می آید، تكذيب بی تصور نيز همين طور، بلكه حالش بدتر و قبحش افزون است. اگر خداى تبارك و تعالى از ما سؤال كند كه شما كه مثلا معنى «وحدت وجود» را به حسب مسلك حكما نمی دانستيد و از عالم آن علم و صاحب آن فن اخذ نكرديد و تعلم آن علم و مقدمات آن را نكرديد، براى چه كور كورانه آنها را تكفير و توهين كرديد، ما در محضر مقدس حق چه جوابى داريم بدهيم جز آنكه سر خجلت به زير افكنيم. و البته اين عذر پذيرفته نيست كه «من پيش خود چنين گمان كردم.» هر علمى مبادى و مقدماتى دارد كه بدون علم به مقدمات، فهم نتيجه ميسور نيست، خصوصا مثل چنين مسئله دقيقه كه پس از عمرها زحمت باز فهم اصل حقيقت و مغزاى آن بحقيقت معلوم نشود. چيزى را كه چندين هزار سال است حكما و فلاسفه در آن بحث كردند و موشكافى نمودند، تو می خواهى با مطالعه يك كتاب يا شعر مثنوى مثلا با عقل ناقص خود ادراك آن كنى! البته نخواهى از آن چيزى ادراك كرد- رحم اللّه امرأ عرف قدره و لم يتعدّ طوره 📗 امام خمینی، شرح چهل حديث، ص۳۸۹ ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
💎 برداشت صحیح و برداشت غلط از معنای ⭕️ اشتباه فهمیده ای! من قایل به وحدت وجودم. اما شک ندارم که شماها در حد خر و یا کمتر از خر هستید. حال چگونه ممکن است که بگویم شما خدایید؟!! 🔴 عارف بالله آیت الله در کتاب وزین حکایت زیر را نقل می کنند: گویند: حكیمى [ ] در اصفهان بوده كه عادتش بر آن بوده كه به هنگام غذا خوردن به نوكرش دستور می داد كه غذا را به مقدار خوراك خودش و هر كس كه بر سفره او باشد، تهیه كند و با مهمانش هر كه بود، غذا می خورد. اتفاقاً روزى یكى از طلبه هاى اصفهان كه كارى با حكیم داشت، وقت غذا خوردن حكیم سر رسید، حكیم به نوكرش دستور خرید غذاى دو نفرى داد و خادم نیز غذا براى دو نفر تهیه كرد و آورد. حكیم به آن طلبه فاضل فرمود: بسم الله؛ بفرمایید با هم غذا بخوریم. گفت: نه، من غذا نمی خورم. حكیم پرسید: غذا خورده اى؟! گفت: نه. حكیم فرمود: اگر غذا نخورده اى، پس چرا شركت نمی كنى؟! گفت: من در غذا خوردن با شما احتیاط می كنم! حكیم فرمود: از چه نظر احتیاط می كنى؟! گفت: شنیده ام كه شما قائل به وحدت وجود هستید و این كفر است و مرا جایز نیست كه از غذاهاى شما بخورم، زیرا دست شما با آن غذا تماس می گیرد، غذا را نجس می كند!! حكیم فرمود: تو از وحدت وجود چه تصور كردهاى كه قائل به آن را كافر می دانى؟! گفت: براى اینكه كسى كه قائل به وحدت وجود است، قائل است به این كه همه چیز، خداست. حكیم فرمود: اشتباه فهمیده اى، زیرا من یكى از قائلین به وحدت وجودم و من هرگز چنین فكر نمی كنم كه همه چیز خداست. زیرا یكى از آن همه چیز، جناب شما هستید و من شک ندارم که شما در حد خر و یا کمتر از خر هستید. پس کجا می توان کسی قائل به الوهیّت شما گردد؟!! بیا و غذایت را بخور و این احتیاط ها را كنار بگذار. 📔 ترجمه لقاءالله ۲۲۱ -۲۲۳ . این حکایت را علامه نیز در کتاب توحید علمی و عینی نقل کرده ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
💎 آیا و ، کشک است؟ ⭕️ جملات معروف یکی از این است: «عرفان پیش من است، همه را می‌ خواهی پیش من است، هر جا را می ‌خواهی برایت بگویم، فلسفه را بخواهی از اول تا آخر، از هر جا بگویی از اول مفهوم وجود تا آخر مباحث طبیعیات برایت بگویم، اما همه است، هر چه هست در قرآن و روایات است... این سنخیتی که بین علت و معلول قائلند باطل است، و و موجود از ابطل اباطیل و کفر محض است....» 🔴 نقد و نظر ۱. اگر کسی با پیروی از ادبیات بالا بگوید: «علم اصول فقه، و علم فقه، همه اش در سینه من است از اول جواهر تا آخر آن. از اول کفایه تا آخر آن، اما همه اش کشک است. هر چه هست در قرآن و روایات است!» آیا این حرف درستی است؟ توضیح این است که همچنانکه رأی فقیه و متکلم متشرع در برابر رأی قرآن و امامان معصوم نیست بلکه فهم آن ‌ها از قرآن و روایات محسوب می ‌شود، همچنین است فهم عارف متشرع از آیات و روایات معارفی؛ از این رو فهم او در مقابل و در عرض قرآن و روایات نیست تا کسی بگوید رأی قرآن یا اهل ‌بیت علیهم السلام این است و رای فلان عارف شیعه آن! بلکه عارف متشرع می‌ ‌‌گوید فهم من از آیات و روایات طبق ضوابطی که دارم چنین است. درست است که قرآن کریم و روایات معصومین علیهم السلام بهترین منبع برای رسیدن به حقیقت است ولی آیات قرآن کریم و روایات اهل ‌بیت؛ محکم و متشابه، مطلق و مقیّد، مجمل و مبیّن، عامّ و خاصّ، ظاهر و باطن دارد. همه فرق به ظاهر اسلامی ـ شیعه اسماعیلی، شیعه دوازده امامی، سنّى اشعرى، معتزلى، وَهّابى، و... ـ مدعی فهم قرآن کریم هستند و ادعای تبعیت از قرآن کریم را دارند ولى آیا همه آن ‌ها، راه حقّ را پیموده ‌‌‌اند و همه، آیات قرآن کریم را درست فهمیده ‌‌‌اند؟! همه شیعیان با گرایش ‌‌‌های مختلف تفسیری، فقهی، اصولی، اخباری، کلامی، فلسفی و عرفانی، به قرآن و روایات اهل ‌بیت تمسک می‌ کنند. آیا همه، در هر مساله ‌ای واقع را ادراک کرده‌ اند؟ هیچ کس در فهم و برداشت از قرآن کریم و سنت پیامبر اکرم ص و ائمه اطهار، معصوم نیست و امکان خطا دارد و خطا هم می ‌‌کند. از این ‌رو کسی حق ندارد از ابتدا و بدون حجت معتبر عقلی یا نقلی، عقاید، روش و اعمال خود را مطابق کتاب و سنت بداند و دیگران را بدون دلیل معتبر و کافی، رد کند. ۲. انسانی که قرآن و اهل بیت (ع) را دارد نباید دنبال حواشی کم فایده اصولی و فقهی این و آن بگردد و سالها وقت خود و جماعتی را تلف کند. آن هم در این زمان با این همه مشکلات علمی و فرهنگی و سیاسی برای دنیای اسلام و مسلمین. هنر این است که گرهی از گره های فقهی روز جامعه را باز کنند. مشکلات اعتقادی، اخلاقی و فقهی جدید را حل کنند، هزاران مسائل مستحدثه برای جوانان و مردم وجود دارد ولی حواشی این و آن بر عبارات فلان و فلان را ماهها و سالها بحث می کنند. اینها کشک است. ۳. اینکه گفته شده: «وحدت وجود و موجود از ابطل اباطیل است» ادعای بدون دلیل معتبر است. به چه دلیل؟ دلیل بگویید تا بررسی شود. بدون دلیل حرف نزنید. پیغمبر نیستید که بگوییم بدون دلیل هم حرفتان مقبول است. مراد این فقیه محترم، از معنای «وحدت وجود و موجود»، روشن نیست. اگر مراد، وحدت محض بدون پذیرش کثرات و موجودات است، یا مرادش همه خدایی، حلول، اتحاد و مانند آن است، در پاسخ می گوییم عرفا چنین مرادی ندارند و ما نیز از این معنا، دفاع نمی کنیم. اگر مراد، وحدت شخصی وجود و کثرت مظاهر و نمودها و موجودات است، در پاسخ می گوییم این مساله نه تنها از ابطل اباطیل و کفر نیست بلکه از بهترین نظریه هایی است که قرآن، روایات، عرفان و برهان بر آن تاکید دارد و به تعبیر علامه طباطبایی (ره)، توحید قرآنی و اسلامی است. ۴. این جمله ادعایی است که باید تحلیل شود: همه عرفان پیش ایشان است؟ علمش یا عملش؟ معرفتش یا کشف و شهوداتش؟ اگر همه علمش مراد است، باید بگوییم متخصصان فلسفه و عرفان در حوزه و دانشگاه، ایشان را چنین نمی دانند با این حال، حاضریم سوال بپرسیم پاسخ گویند تا ببینیم ادعایشان تا چه اندازه درست است! اگر همه عمل، شهود و مکاشفات عرفان، مراد است، باید بگوییم ادعای بزرگی است که بیشتر از اینکه انسان را به یاد تکبر، عجب، توهم و تخیل بیندازد، خنده آور است. ۵. بسیاری از بزرگان، علوم عقلی و عرفانی را تایید می کنند. سعی کنید در مسائلی که متخصص نیستید (در فلسفه و عرفان) از متخصص مربوطه (فیلسوف و عارف) حرف بشنوید نه از غیر متخصص در فلسفه و عرفان اسلامی، گرچه در اصول فقه و مسائل و حواشی کم فایده امثال میرزای نائینی متبحر باشد. 🍃 حجه الاسلام دکتر واحدجوان (عضو هیئت علمی دانشگاه تهران) https://t.me/vahedjavan ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
با سلام و ادب چند پست زیر را حتما مطالعه بفرمایید؛ اطلاع شما از آن ها تاثیر مادام العمر در هستی شناسی برای شما خواهد داشت؛ بی اطلاعی بسیاری از اهل علم به این اصل مهم ( و ) ، آن ها را در زمره ی کم مایگان و متحیرین قرار داده؛ 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
🔴 ذهن شما آلوده است ... 🔹 پیش‌فرض‌های ذهنی که از کودکی با آنها بزرگ شده ایم و از پدر و مادر یا دوست و معلم و استاد، در ذهن خود تثبیت کرده ایم، می‌تواند تاثیر منفی در پذیرش باورهای فطری و توحیدی بگذارد. 🔸 علامه #طباطبایی در کتاب ثمرات حیات ص ۸۵ می‌فرماید: «در زمان میرزای قمی، عالِمی مقلّد و معتقد [به] وی بود. گویا درس فلسفه نیز می‌گفت. روزی میرزا به وی می‌گوید: برای من #وحدت_وجود را بیان کن. آن عالِم إبا می‌کند. میرزا می‌گوید: ممکن است شاگردانت حرف‌هایت را بفهمند؛ ولی من از شاگردهایت پست‌ترم؟ آن عالِم در جواب می‌گوید: آن‌ها ذهنشان آلوده نیست، مطلب را خوب درک می‌کنند؛ ولی ذهن شما آلوده است». 🆔 @Arefane ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
#رهبرمعظم انقلاب : خود توحید یک مبنای فلسفی و یک اندیشه است؛ اما شما ببینید این توحید یک امتداد اجتماعی و سیاسی دارد. «لااله‌الا ّاللَّه» فقط در تصوّرات و فروض فلسفی و عقلی منحصر و زندانی نمی‌ماند؛ وارد جامعه می شود و تکلیف حاکم را معیّن میکند، تکلیف محکوم را معیّن میکند، تکلیف مردم را معیّن میکند. می توان در مبانی موجود فلسفىِ ما نقاط مهمّی را پیدا کرد که اگر گسترش داده شود و تعمیق گردد، جریان های بسیار فیّاضی را در خارج از محیط ذهنیّت به‌وجود می آورد و تکلیف جامعه و حکومت و اقتصاد را معیّن میکند. دنبال این ها بگردید، این نقاط را مشخّص و رویشان کار کنید؛ آن‌گاه یک دستگاه فلسفی درست کنید. از #وحدت_وجود ، از «بسیط الحقیقة کلّ الاشیاء»، از مبانی #ملاصدرا، اگر نگوییم از همه‌ی این ها، از بسیاری از اینها - می شود یک دستگاه فلسفىِ اجتماعی، سیاسی و اقتصادی درست کرد؛ فضلاً از آن فلسفه‌های مضاف که آقایان فرمودند: فلسفه‌ی #اخلاق، فلسفه‌ی #اقتصاد و... و. این، یکی از کارهای اساسی است. این کار را هم هیچ‌کس غیر از شما نمی تواند بکند؛ شما باید این کار را انجام دهید. 🍃 بیانات در دیدار نخبگان حوزه علمیه - ۱۳۸۲/۱۰/۲۹ ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
🔴 ذهن شما آلوده است ... 🔹 پیش‌فرض‌های ذهنی که از کودکی با آنها بزرگ شده ایم و از پدر و مادر یا دوست و معلم و استاد، در ذهن خود تثبیت کرده ایم، می‌تواند تاثیر منفی در پذیرش باورهای فطری و توحیدی بگذارد. 🔸 علامه #طباطبایی در کتاب ثمرات حیات ص ۸۵ می‌فرماید: «در زمان میرزای قمی، عالِمی مقلّد و معتقد [به] وی بود. گویا درس فلسفه نیز می‌گفت. روزی میرزا به وی می‌گوید: برای من #وحدت_وجود را بیان کن. آن عالِم إبا می‌کند. میرزا می‌گوید: ممکن است شاگردانت حرف‌هایت را بفهمند؛ ولی من از شاگردهایت پست‌ترم؟ آن عالِم در جواب می‌گوید: آن‌ها ذهنشان آلوده نیست، مطلب را خوب درک می‌کنند؛ ولی ذهن شما آلوده است». 🆔 @Arefane ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
💎 آیا و ، کشک است؟ ⭕️ یک جمله‌ی معروف : «عرفان پیش من است، همه را می‌ خواهی پیش من است، هر جا را می ‌خواهی برایت بگویم، فلسفه را بخواهی از اول تا آخر، از هر جا بگویی از اول مفهوم وجود تا آخر مباحث طبیعیات برایت بگویم، اما همه است، هر چه هست در قرآن و روایات است... این سنخیتی که بین علت و معلول قائلند باطل است، و و موجود از ابطل اباطیل و کفر محض است....» 🔴 نقد و نظر ۱. اگر کسی با پیروی از ادبیات بالا بگوید: «علم اصول فقه، و علم فقه، همه اش در سینه من است از اول جواهر تا آخر آن. از اول کفایه تا آخر آن، اما همه اش کشک است. هر چه هست در قرآن و روایات است!» آیا این حرف درستی است؟ توضیح این است که همچنانکه رأی فقیه و متکلم متشرع در برابر رأی قرآن و امامان معصوم نیست بلکه فهم آن ‌ها از قرآن و روایات محسوب می ‌شود، همچنین است فهم عارف متشرع از آیات و روایات معارفی؛ از این رو فهم او در مقابل و در عرض قرآن و روایات نیست تا کسی بگوید رأی قرآن یا اهل ‌بیت علیهم السلام این است و رای فلان عارف شیعه آن! بلکه عارف متشرع می‌ ‌‌گوید فهم من از آیات و روایات طبق ضوابطی که دارم چنین است. درست است که قرآن کریم و روایات معصومین علیهم السلام بهترین منبع برای رسیدن به حقیقت است ولی آیات قرآن کریم و روایات اهل ‌بیت؛ محکم و متشابه، مطلق و مقیّد، مجمل و مبیّن، عامّ و خاصّ، ظاهر و باطن دارد. همه فرق به ظاهر اسلامی ـ شیعه اسماعیلی، شیعه دوازده امامی، سنّى اشعرى، معتزلى، وَهّابى، و... ـ مدعی فهم قرآن کریم هستند و ادعای تبعیت از قرآن کریم را دارند ولى آیا همه آن ‌ها، راه حقّ را پیموده ‌‌‌اند و همه، آیات قرآن کریم را درست فهمیده ‌‌‌اند؟! همه شیعیان با گرایش ‌‌‌های مختلف تفسیری، فقهی، اصولی، اخباری، کلامی، فلسفی و عرفانی، به قرآن و روایات اهل ‌بیت تمسک می‌ کنند. آیا همه، در هر مساله ‌ای واقع را ادراک کرده‌ اند؟ هیچ کس در فهم و برداشت از قرآن کریم و سنت پیامبر اکرم ص و ائمه اطهار، معصوم نیست و امکان خطا دارد و خطا هم می ‌‌کند. از این ‌رو کسی حق ندارد از ابتدا و بدون حجت معتبر عقلی یا نقلی، عقاید، روش و اعمال خود را مطابق کتاب و سنت بداند و دیگران را بدون دلیل معتبر و کافی، رد کند. ۲. انسانی که قرآن و اهل بیت (ع) را دارد نباید دنبال حواشی کم فایده اصولی و فقهی این و آن بگردد و سالها وقت خود و جماعتی را تلف کند. آن هم در این زمان با این همه مشکلات علمی و فرهنگی و سیاسی برای دنیای اسلام و مسلمین. هنر این است که گرهی از گره های فقهی روز جامعه را باز کنند. مشکلات اعتقادی، اخلاقی و فقهی جدید را حل کنند، هزاران مسائل مستحدثه برای جوانان و مردم وجود دارد ولی حواشی این و آن بر عبارات فلان و فلان را ماهها و سالها بحث می کنند. اینها کشک است. ۳. اینکه گفته شده: «وحدت وجود و موجود از ابطل اباطیل است» ادعای بدون دلیل معتبر است. به چه دلیل؟ دلیل بگویید تا بررسی شود. بدون دلیل حرف نزنید. پیغمبر نیستید که بگوییم بدون دلیل هم حرفتان مقبول است. مراد این فقیه محترم، از معنای «وحدت وجود و موجود»، روشن نیست. اگر مراد، وحدت محض بدون پذیرش کثرات و موجودات است، یا مرادش همه خدایی، حلول، اتحاد و مانند آن است، در پاسخ می گوییم عرفا چنین مرادی ندارند و ما نیز از این معنا، دفاع نمی کنیم. اگر مراد، وحدت شخصی وجود و کثرت مظاهر و نمودها و موجودات است، در پاسخ می گوییم این مساله نه تنها از ابطل اباطیل و کفر نیست بلکه از بهترین نظریه هایی است که قرآن، روایات، عرفان و برهان بر آن تاکید دارد و به تعبیر علامه طباطبایی (ره)، توحید قرآنی و اسلامی است. ۴. این جمله ادعایی است که باید تحلیل شود: همه عرفان پیش ایشان است؟ علمش یا عملش؟ معرفتش یا کشف و شهوداتش؟ اگر همه علمش مراد است، باید بگوییم متخصصان فلسفه و عرفان در حوزه و دانشگاه، ایشان را چنین نمی دانند با این حال، حاضریم سوال بپرسیم پاسخ گویند تا ببینیم ادعایشان تا چه اندازه درست است! اگر همه عمل، شهود و مکاشفات عرفان، مراد است، باید بگوییم ادعای بزرگی است که بیشتر از اینکه انسان را به یاد تکبر، عجب، توهم و تخیل بیندازد، خنده آور است. ۵. بسیاری از بزرگان، علوم عقلی و عرفانی را تایید می کنند. سعی کنید در مسائلی که متخصص نیستید (در فلسفه و عرفان) از متخصص مربوطه (فیلسوف و عارف) حرف بشنوید نه از غیر متخصص در فلسفه و عرفان اسلامی، گرچه در اصول فقه و مسائل و حواشی کم فایده امثال میرزای نائینی متبحر باشد. 🍃 حجه الاسلام دکتر واحدجوان (عضو هیئت علمی دانشگاه تهران) https://t.me/vahedjavan ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
انقلاب : خود توحید یک مبنای فلسفی و یک اندیشه است؛ اما شما ببینید این توحید یک امتداد اجتماعی و سیاسی دارد. «لااله‌الا ّاللَّه» فقط در تصوّرات و فروض فلسفی و عقلی منحصر و زندانی نمی‌ماند؛ وارد جامعه می شود و تکلیف حاکم را معیّن میکند، تکلیف محکوم را معیّن میکند، تکلیف مردم را معیّن میکند. می توان در مبانی موجود فلسفىِ ما نقاط مهمّی را پیدا کرد که اگر گسترش داده شود و تعمیق گردد، جریان های بسیار فیّاضی را در خارج از محیط ذهنیّت به‌وجود می آورد و تکلیف جامعه و حکومت و اقتصاد را معیّن میکند. دنبال این ها بگردید، این نقاط را مشخّص و رویشان کار کنید؛ آن‌گاه یک دستگاه فلسفی درست کنید. از ، از «بسیط الحقیقة کلّ الاشیاء»، از مبانی ، اگر نگوییم از همه‌ی این ها، از بسیاری از اینها - می شود یک دستگاه فلسفىِ اجتماعی، سیاسی و اقتصادی درست کرد؛ فضلاً از آن فلسفه‌های مضاف که آقایان فرمودند: فلسفه‌ی ، فلسفه‌ی و... و. این، یکی از کارهای اساسی است. این کار را هم هیچ‌کس غیر از شما نمی تواند بکند؛ شما باید این کار را انجام دهید. 🍃 بیانات در دیدار نخبگان حوزه علمیه - ۱۳۸۲/۱۰/۲۹ ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
💎 برداشت صحیح و برداشت غلط از معنای ⭕️ اشتباه فهمیده ای! من قایل به وحدت وجودم. اما شک ندارم که شماها در حد خر و یا کمتر از خر هستید. حال چگونه ممکن است که بگویم شما خدایید؟!! 🔴 عارف بالله آیت الله در کتاب وزین حکایت زیر را نقل می کنند: گویند: حكیمى [ ] در اصفهان بوده كه عادتش بر آن بوده كه به هنگام غذا خوردن به نوكرش دستور می داد كه غذا را به مقدار خوراك خودش و هر كس كه بر سفره او باشد، تهیه كند و با مهمانش هر كه بود، غذا می ‏خورد. اتفاقاً روزى یكى از طلبه ‏هاى اصفهان كه كارى با حكیم داشت، وقت غذا خوردن حكیم سر رسید، حكیم به نوكرش دستور خرید غذاى دو نفرى داد و خادم نیز غذا براى دو نفر تهیه كرد و آورد. حكیم به آن طلبه فاضل فرمود: بسم الله؛ بفرمایید با هم غذا بخوریم. گفت: نه، من غذا نمی خورم. حكیم پرسید: غذا خورده‏ اى؟! گفت: نه. حكیم فرمود: اگر غذا نخورده ‏اى، پس چرا شركت نمی ‏كنى؟! گفت: من در غذا خوردن با شما احتیاط می كنم! حكیم فرمود: از چه نظر احتیاط می كنى؟! گفت: شنیده ‏ام كه شما قائل به وحدت وجود هستید و این كفر است و مرا جایز نیست كه از غذاهاى شما بخورم، زیرا دست شما با آن غذا تماس می گیرد، غذا را نجس می كند!! حكیم فرمود: تو از وحدت وجود چه تصور كرده‏اى كه قائل به آن را كافر می دانى؟! گفت: براى اینكه كسى كه قائل به وحدت وجود است، قائل است به این كه همه چیز، خداست. حكیم فرمود: اشتباه فهمیده ‏اى، زیرا من یكى از قائلین به وحدت وجودم و من هرگز چنین فكر نمی ‏كنم كه همه چیز خداست. زیرا یكى از آن همه چیز، جناب شما هستید و من شک ندارم که شما در حد خر و یا کمتر از خر هستید. پس کجا می توان کسی قائل به الوهیّت شما گردد؟!! بیا و غذایت را بخور و این احتیاط ها را كنار بگذار. 📔 ترجمه لقاءالله ۲۲۱ -۲۲۳ . این حکایت را علامه نیز در کتاب توحید علمی و عینی نقل کرده ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar