eitaa logo
حوزه علمیه تمدن ساز
4.5هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
552 ویدیو
92 فایل
فضایی طلبگی برای نگاهی راهبردی‌تر و عمیق‌تر ... ✏نقد تحجر ✏نقد التقاط @amin_dehghani ◾صوت @s_feghheakbar
مشاهده در ایتا
دانلود
💎 آیا و ، کشک است؟ ⭕️ جملات معروف یکی از این است: «عرفان پیش من است، همه را می‌ خواهی پیش من است، هر جا را می ‌خواهی برایت بگویم، فلسفه را بخواهی از اول تا آخر، از هر جا بگویی از اول مفهوم وجود تا آخر مباحث طبیعیات برایت بگویم، اما همه است، هر چه هست در قرآن و روایات است... این سنخیتی که بین علت و معلول قائلند باطل است، و و موجود از ابطل اباطیل و کفر محض است....» 🔴 نقد و نظر ۱. اگر کسی با پیروی از ادبیات بالا بگوید: «علم اصول فقه، و علم فقه، همه اش در سینه من است از اول جواهر تا آخر آن. از اول کفایه تا آخر آن، اما همه اش کشک است. هر چه هست در قرآن و روایات است!» آیا این حرف درستی است؟ توضیح این است که همچنانکه رأی فقیه و متکلم متشرع در برابر رأی قرآن و امامان معصوم نیست بلکه فهم آن ‌ها از قرآن و روایات محسوب می ‌شود، همچنین است فهم عارف متشرع از آیات و روایات معارفی؛ از این رو فهم او در مقابل و در عرض قرآن و روایات نیست تا کسی بگوید رأی قرآن یا اهل ‌بیت علیهم السلام این است و رای فلان عارف شیعه آن! بلکه عارف متشرع می‌ ‌‌گوید فهم من از آیات و روایات طبق ضوابطی که دارم چنین است. درست است که قرآن کریم و روایات معصومین علیهم السلام بهترین منبع برای رسیدن به حقیقت است ولی آیات قرآن کریم و روایات اهل ‌بیت؛ محکم و متشابه، مطلق و مقیّد، مجمل و مبیّن، عامّ و خاصّ، ظاهر و باطن دارد. همه فرق به ظاهر اسلامی ـ شیعه اسماعیلی، شیعه دوازده امامی، سنّى اشعرى، معتزلى، وَهّابى، و... ـ مدعی فهم قرآن کریم هستند و ادعای تبعیت از قرآن کریم را دارند ولى آیا همه آن ‌ها، راه حقّ را پیموده ‌‌‌اند و همه، آیات قرآن کریم را درست فهمیده ‌‌‌اند؟! همه شیعیان با گرایش ‌‌‌های مختلف تفسیری، فقهی، اصولی، اخباری، کلامی، فلسفی و عرفانی، به قرآن و روایات اهل ‌بیت تمسک می‌ کنند. آیا همه، در هر مساله ‌ای واقع را ادراک کرده‌ اند؟ هیچ کس در فهم و برداشت از قرآن کریم و سنت پیامبر اکرم ص و ائمه اطهار، معصوم نیست و امکان خطا دارد و خطا هم می ‌‌کند. از این ‌رو کسی حق ندارد از ابتدا و بدون حجت معتبر عقلی یا نقلی، عقاید، روش و اعمال خود را مطابق کتاب و سنت بداند و دیگران را بدون دلیل معتبر و کافی، رد کند. ۲. انسانی که قرآن و اهل بیت (ع) را دارد نباید دنبال حواشی کم فایده اصولی و فقهی این و آن بگردد و سالها وقت خود و جماعتی را تلف کند. آن هم در این زمان با این همه مشکلات علمی و فرهنگی و سیاسی برای دنیای اسلام و مسلمین. هنر این است که گرهی از گره های فقهی روز جامعه را باز کنند. مشکلات اعتقادی، اخلاقی و فقهی جدید را حل کنند، هزاران مسائل مستحدثه برای جوانان و مردم وجود دارد ولی حواشی این و آن بر عبارات فلان و فلان را ماهها و سالها بحث می کنند. اینها کشک است. ۳. اینکه گفته شده: «وحدت وجود و موجود از ابطل اباطیل است» ادعای بدون دلیل معتبر است. به چه دلیل؟ دلیل بگویید تا بررسی شود. بدون دلیل حرف نزنید. پیغمبر نیستید که بگوییم بدون دلیل هم حرفتان مقبول است. مراد این فقیه محترم، از معنای «وحدت وجود و موجود»، روشن نیست. اگر مراد، وحدت محض بدون پذیرش کثرات و موجودات است، یا مرادش همه خدایی، حلول، اتحاد و مانند آن است، در پاسخ می گوییم عرفا چنین مرادی ندارند و ما نیز از این معنا، دفاع نمی کنیم. اگر مراد، وحدت شخصی وجود و کثرت مظاهر و نمودها و موجودات است، در پاسخ می گوییم این مساله نه تنها از ابطل اباطیل و کفر نیست بلکه از بهترین نظریه هایی است که قرآن، روایات، عرفان و برهان بر آن تاکید دارد و به تعبیر علامه طباطبایی (ره)، توحید قرآنی و اسلامی است. ۴. این جمله ادعایی است که باید تحلیل شود: همه عرفان پیش ایشان است؟ علمش یا عملش؟ معرفتش یا کشف و شهوداتش؟ اگر همه علمش مراد است، باید بگوییم متخصصان فلسفه و عرفان در حوزه و دانشگاه، ایشان را چنین نمی دانند با این حال، حاضریم سوال بپرسیم پاسخ گویند تا ببینیم ادعایشان تا چه اندازه درست است! اگر همه عمل، شهود و مکاشفات عرفان، مراد است، باید بگوییم ادعای بزرگی است که بیشتر از اینکه انسان را به یاد تکبر، عجب، توهم و تخیل بیندازد، خنده آور است. ۵. بسیاری از بزرگان، علوم عقلی و عرفانی را تایید می کنند. سعی کنید در مسائلی که متخصص نیستید (در فلسفه و عرفان) از متخصص مربوطه (فیلسوف و عارف) حرف بشنوید نه از غیر متخصص در فلسفه و عرفان اسلامی، گرچه در اصول فقه و مسائل و حواشی کم فایده امثال میرزای نائینی متبحر باشد. 🍃 حجه الاسلام دکتر واحدجوان @vahedjavan ♦️ کانال فلسفه اسلامی: ✅ @feghheakbar
حوزه علمیه تمدن ساز
علامه #جوادی_آملی : حوزه از نظر عقلانیت و علم دستش خالی است. فقه دارد اما فلسفه و کلام و تفسیر ...
💎 دست اکثریت حوزویان در علوم عقلی خالی است. آیت الله : اين نكته را عزيزان حوزوی و دانشگاهی بايد بيشتر توجه كنند. حوزه از نظر عقلانيّت و علم الآن دستش خالی است. دارد كه فقه احكام فرعی را دارد، در آن نيست، در آن نيست، در آن نيست، نيست، صحيفه سجاديه نيست. ما بخواهيم به مردم بگوييم شما انقلابی باشيد، آقايان! انقلابی بودن با سفارش و موعظه حلّ نمی شود. انقلابی بودن مثل درس‌ های مجلس ترحيم و مجلس فاتحه نيست كه انسان با سفارش حلّ كند. انقلاب، حداقل يك علم قوی غنی می خواهد؛ مثل نهج ‌البلاغه. اين نهج ‌البلاغه هم بايد در دو سطح: يك عده كسانی كه رسائل و مكاسب می ‌خوانند، بخشی از نهج‌ البلاغه را بخوانند، يك عده كسانی كه كفايه و قسمت دوم نهج‌ البلاغه، اين گروه دوم يقيناً نهج‌ البلاغه بفهم نمی شوند. نهج ‌البلاغه يك علم جان ‌گيری دارد؛ ولی آن مقداری كه برای اداره كشور كافي باشد، اين مقدار را می توانند بفهمند، وگرنه نهج‌البلاغه بدون علوم عقلی، بدون كلام غنی و قوی قابل حلّ نيست. وقتي در نهج ‌البلاغه شما می ‌خوانيد «وَ كُلُّ قَائِمٍ فِي سِوَاهُ مَعْلُول» طرفِ شما يكی است يكی است، اين دارد عليّت را ثابت مي‌كند. حضرت امير در اين خطبه می فرمايد چيزی كه هستیِ او عين ذات او نيست، الاّ ولابد علّت می ‌خواهد، شانس و بخت و اتفاق و طبيعت و اينها همه باطل است. اگر كسی بخواهد اين بخش از نهج‌البلاغه را بفهمد اين با كفايه و مكاسب و اينها حلّ نمی ‌شود. اين طرف مقابلش مستقيم با دكارت درگير است و كانْت است و مانند آن. در بخش‌ های اصولی انسان شبهه كعبی را نقل می ‌كند، گذشت آن زمانی كه شبهه رسمی حوزه، شبهه عبائيه بود، الآن شبهه كانْت و دكارت است. اين را مطئمن باشيد كه نهج‌البلاغه در حدّ كفايه و مكاسب قابل فهم نيست، حواسّ شما جمع باشد؛ اما براي ضرورت اين است كه نهج‌ البلاغه را دو قسمت بكنند: يك قسمتش خطبه و نامه و كلماتي تا حدودی نرم‌ تر اين برای رسائل ‌خوان، آن بخش دومش يك مقدار دشوارتر هست برای كفايه و كسی كه بخش دوم مكاسب و اينهاست، همراه با بدايه و نهايه و منظومه و و اين ها. 🍃 درس اخلاق- ۱۳۹۶/۰۲/۰۷ ♦️ کانال فلسفه اسلامی: ✅ @feghheakbar
حوزه علمیه تمدن ساز
علامه #جوادی_آملی : حوزه از نظر عقلانیت و علم دستش خالی است. فقه دارد اما فلسفه و کلام و تفسیر ...
💎 دست اکثریت حوزویان در علوم عقلی خالی است. آیت الله : اين نكته را عزيزان حوزوی و دانشگاهی بايد بيشتر توجه كنند. حوزه از نظر عقلانيّت و علم الآن دستش خالی است. دارد كه فقه احكام فرعی را دارد، در آن نيست، در آن نيست، در آن نيست، نيست، صحيفه سجاديه نيست. ما بخواهيم به مردم بگوييم شما انقلابی باشيد، آقايان! انقلابی بودن با سفارش و موعظه حلّ نمی شود. انقلابی بودن مثل درس‌ های مجلس ترحيم و مجلس فاتحه نيست كه انسان با سفارش حلّ كند. انقلاب، حداقل يك علم قوی غنی می خواهد؛ مثل نهج ‌البلاغه. اين نهج ‌البلاغه هم بايد در دو سطح: يك عده كسانی كه رسائل و مكاسب می ‌خوانند، بخشی از نهج‌ البلاغه را بخوانند، يك عده كسانی كه كفايه و قسمت دوم نهج‌ البلاغه، اين گروه دوم يقيناً نهج‌ البلاغه بفهم نمی شوند. نهج ‌البلاغه يك علم جان ‌گيری دارد؛ ولی آن مقداری كه برای اداره كشور كافي باشد، اين مقدار را می توانند بفهمند، وگرنه نهج‌البلاغه بدون علوم عقلی، بدون كلام غنی و قوی قابل حلّ نيست. وقتي در نهج ‌البلاغه شما می ‌خوانيد «وَ كُلُّ قَائِمٍ فِي سِوَاهُ مَعْلُول» طرفِ شما يكی است يكی است، اين دارد عليّت را ثابت مي‌كند. حضرت امير در اين خطبه می فرمايد چيزی كه هستیِ او عين ذات او نيست، الاّ ولابد علّت می ‌خواهد، شانس و بخت و اتفاق و طبيعت و اينها همه باطل است. اگر كسی بخواهد اين بخش از نهج‌البلاغه را بفهمد اين با كفايه و مكاسب و اينها حلّ نمی ‌شود. اين طرف مقابلش مستقيم با دكارت درگير است و كانْت است و مانند آن. در بخش‌ های اصولی انسان شبهه كعبی را نقل می ‌كند، گذشت آن زمانی كه شبهه رسمی حوزه، شبهه عبائيه بود، الآن شبهه كانْت و دكارت است. اين را مطئمن باشيد كه نهج‌البلاغه در حدّ كفايه و مكاسب قابل فهم نيست، حواسّ شما جمع باشد؛ اما براي ضرورت اين است كه نهج‌ البلاغه را دو قسمت بكنند: يك قسمتش خطبه و نامه و كلماتي تا حدودی نرم‌ تر اين برای رسائل ‌خوان، آن بخش دومش يك مقدار دشوارتر هست برای كفايه و كسی كه بخش دوم مكاسب و اينهاست، همراه با بدايه و نهايه و منظومه و و اين ها. 🍃 درس اخلاق- ۱۳۹۶/۰۲/۰۷ ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
🔴 بر سر قرآن همان آوردند که کلیسای جاهل و سیاستمداران بازیگر بر سر مسیحیت آوردند #امام_خمینی : هر طايفه اى از علماى اعلام و دانشمندان معظم به بُعدى از ابعاد الهى اين كتاب مقدس دامن به كمر زده و قلم به دست گرفته و آرزوى عاشقان قرآن را برآورند و در ابعاد سياسى، اجتماعى، اقتصادى، نظامى، فرهنگى و جنگ و صلح قرآن وقت صرف فرمايند، تا معلوم شود اين كتاب سرچشمه همه چيز است؛ از عرفان و فلسفه تا ادب و سياست، تا بیخبران نگويند #عرفان و #فلسفه بافته ها و تخيلاتى بيش نيست و رياضت و سير و سلوك كار درويشان قلندر است، يا اسلام به #سياست و #حكومت و اداره كشور چه كار دارد كه اين كار سلاطين و رؤساى جمهور و اهل دنياست. يا اسلام دين صلح و سازش است و حتى از #جنگ و #جدال با ستمكاران برى است. و به سر قرآن آن آورند كه كليساى جاهل و سياستمداران بازيگر به سر دين مسيح عظيم الشأن آوردند. 📚 صحيفه امام، ج ۲۰، ص ۹۳ #فلسفه #عرفان #سیاست #حکومت #جنگ #جدال ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 فوق العاده راهبردی و اساسی آیت الله سید کمال : تفکر حاکم بر اندیشه شیعی در حال حاضر (به استثنای فقه اصغر [=فقه مصطلح] ) ، تفکر است... این غلبه تفکر اخباری، خطر، تهدید و مصیبتی است... علامه گفت و و برای حوزه های علمیه ضروری است. ولی از او نپذیرفتند؛ چون روش رسمی حوزه نبود... غالب حوزه ما در غیر فقه اصغر ( یعنی فقه اکبر و فقه اوسط؛ که فلسفه و جهان بینی و عقاید و تفسیر و فن اخلاق می باشد ) اخباری اند... ⭕️👈 لطفا حتما برای حوزویان ارسال فرمایید ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
💎 آیا و ، کشک است؟ ⭕️ جملات معروف یکی از این است: «عرفان پیش من است، همه را می‌ خواهی پیش من است، هر جا را می ‌خواهی برایت بگویم، فلسفه را بخواهی از اول تا آخر، از هر جا بگویی از اول مفهوم وجود تا آخر مباحث طبیعیات برایت بگویم، اما همه است، هر چه هست در قرآن و روایات است... این سنخیتی که بین علت و معلول قائلند باطل است، و و موجود از ابطل اباطیل و کفر محض است....» 🔴 نقد و نظر ۱. اگر کسی با پیروی از ادبیات بالا بگوید: «علم اصول فقه، و علم فقه، همه اش در سینه من است از اول جواهر تا آخر آن. از اول کفایه تا آخر آن، اما همه اش کشک است. هر چه هست در قرآن و روایات است!» آیا این حرف درستی است؟ توضیح این است که همچنانکه رأی فقیه و متکلم متشرع در برابر رأی قرآن و امامان معصوم نیست بلکه فهم آن ‌ها از قرآن و روایات محسوب می ‌شود، همچنین است فهم عارف متشرع از آیات و روایات معارفی؛ از این رو فهم او در مقابل و در عرض قرآن و روایات نیست تا کسی بگوید رأی قرآن یا اهل ‌بیت علیهم السلام این است و رای فلان عارف شیعه آن! بلکه عارف متشرع می‌ ‌‌گوید فهم من از آیات و روایات طبق ضوابطی که دارم چنین است. درست است که قرآن کریم و روایات معصومین علیهم السلام بهترین منبع برای رسیدن به حقیقت است ولی آیات قرآن کریم و روایات اهل ‌بیت؛ محکم و متشابه، مطلق و مقیّد، مجمل و مبیّن، عامّ و خاصّ، ظاهر و باطن دارد. همه فرق به ظاهر اسلامی ـ شیعه اسماعیلی، شیعه دوازده امامی، سنّى اشعرى، معتزلى، وَهّابى، و... ـ مدعی فهم قرآن کریم هستند و ادعای تبعیت از قرآن کریم را دارند ولى آیا همه آن ‌ها، راه حقّ را پیموده ‌‌‌اند و همه، آیات قرآن کریم را درست فهمیده ‌‌‌اند؟! همه شیعیان با گرایش ‌‌‌های مختلف تفسیری، فقهی، اصولی، اخباری، کلامی، فلسفی و عرفانی، به قرآن و روایات اهل ‌بیت تمسک می‌ کنند. آیا همه، در هر مساله ‌ای واقع را ادراک کرده‌ اند؟ هیچ کس در فهم و برداشت از قرآن کریم و سنت پیامبر اکرم ص و ائمه اطهار، معصوم نیست و امکان خطا دارد و خطا هم می ‌‌کند. از این ‌رو کسی حق ندارد از ابتدا و بدون حجت معتبر عقلی یا نقلی، عقاید، روش و اعمال خود را مطابق کتاب و سنت بداند و دیگران را بدون دلیل معتبر و کافی، رد کند. ۲. انسانی که قرآن و اهل بیت (ع) را دارد نباید دنبال حواشی کم فایده اصولی و فقهی این و آن بگردد و سالها وقت خود و جماعتی را تلف کند. آن هم در این زمان با این همه مشکلات علمی و فرهنگی و سیاسی برای دنیای اسلام و مسلمین. هنر این است که گرهی از گره های فقهی روز جامعه را باز کنند. مشکلات اعتقادی، اخلاقی و فقهی جدید را حل کنند، هزاران مسائل مستحدثه برای جوانان و مردم وجود دارد ولی حواشی این و آن بر عبارات فلان و فلان را ماهها و سالها بحث می کنند. اینها کشک است. ۳. اینکه گفته شده: «وحدت وجود و موجود از ابطل اباطیل است» ادعای بدون دلیل معتبر است. به چه دلیل؟ دلیل بگویید تا بررسی شود. بدون دلیل حرف نزنید. پیغمبر نیستید که بگوییم بدون دلیل هم حرفتان مقبول است. مراد این فقیه محترم، از معنای «وحدت وجود و موجود»، روشن نیست. اگر مراد، وحدت محض بدون پذیرش کثرات و موجودات است، یا مرادش همه خدایی، حلول، اتحاد و مانند آن است، در پاسخ می گوییم عرفا چنین مرادی ندارند و ما نیز از این معنا، دفاع نمی کنیم. اگر مراد، وحدت شخصی وجود و کثرت مظاهر و نمودها و موجودات است، در پاسخ می گوییم این مساله نه تنها از ابطل اباطیل و کفر نیست بلکه از بهترین نظریه هایی است که قرآن، روایات، عرفان و برهان بر آن تاکید دارد و به تعبیر علامه طباطبایی (ره)، توحید قرآنی و اسلامی است. ۴. این جمله ادعایی است که باید تحلیل شود: همه عرفان پیش ایشان است؟ علمش یا عملش؟ معرفتش یا کشف و شهوداتش؟ اگر همه علمش مراد است، باید بگوییم متخصصان فلسفه و عرفان در حوزه و دانشگاه، ایشان را چنین نمی دانند با این حال، حاضریم سوال بپرسیم پاسخ گویند تا ببینیم ادعایشان تا چه اندازه درست است! اگر همه عمل، شهود و مکاشفات عرفان، مراد است، باید بگوییم ادعای بزرگی است که بیشتر از اینکه انسان را به یاد تکبر، عجب، توهم و تخیل بیندازد، خنده آور است. ۵. بسیاری از بزرگان، علوم عقلی و عرفانی را تایید می کنند. سعی کنید در مسائلی که متخصص نیستید (در فلسفه و عرفان) از متخصص مربوطه (فیلسوف و عارف) حرف بشنوید نه از غیر متخصص در فلسفه و عرفان اسلامی، گرچه در اصول فقه و مسائل و حواشی کم فایده امثال میرزای نائینی متبحر باشد. 🍃 حجه الاسلام دکتر واحدجوان (عضو هیئت علمی دانشگاه تهران) https://t.me/vahedjavan ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
حوزه علمیه تمدن ساز
💎 آیةمحکمه، اولین سفارش پیامبر (ص) است. آیت الله العظمی : علوم فراوان است، امّا خطوط کلّی و خطوط اصلی علم سه رشته است؛  «آیةٌ محکمة»،  «فریضةٌ عادلة»  و «سنّةٌ قائمة» این‌ها علومی است که ما در حوزه باید فرا بگیریم. بخشی از این علوم الحمدلله در حوزه رایج است به نام فقه و اصول. اما بخش دیگرش که بخش عظیم سفارش حضرت است و با نام «آیة محکمة» در جمله‌ی اول قرار گرفته، یانیست یا بسیار اندک است. باید رایج باشد، باید رایج باشد، باید رایج باشد، بخش‌های عمیق مناظره‌ای باید رایج باشند، اما نیستند.  این‌طور نیست که آیة محکمة به معنی فقه باشد و فریضة عادلة هم به معنی فقه باشد و سنّة قائمة هم به معنی فقه باشد. حضرت این سه رشته را به عنوان سه رشته‌ی اساسی علم در حوزه‌ها واجب کرده است  بر فرض شما در فقه و اصول الآن سی‌هزار یا چهل‌هزار داشته باشید، این مشکل شما را حل نمی‌کند. ‌ی راسل و امثال راسل را که مکاسب حل نمی‌کند آیة محکمة است، اصول دین و اعتقادات است. خوب، فرض کنیم معنی این‌ها، اعتقادات و جهان‌بینی باشد،‌بدون بررسی اشکالات شرق و غرب یا با بررسی؟ یک رخش می‌خواهد تا بار رستم را بکشد، یک فلسفه و می‌خواهد. مگر می‌شود آدم خدا را ثابت کند بدون بررسی آن پنجاه اشکال انبار شده؟ حداقل پنجاه اشکال نقد جلوی پای آدم است. آیة محکمة مربوط به جهان‌بینی است که آیا این جهان حادث است یا قدیم؟ خدا دارد یا ندارد؟ این جهان پایان‌پذیر هست یا نه؟ انسان با مرگ می‌پوسد یا از پوست به‌درمی‌آید؟ میلیون‌ها مردم می‌گویند انسان با مردن می‌پوسد. ما می‌گوئیم از پوست به‌درمی‌آید، مهاجرت است. این‌ها صدها اشکال نقد جلوی پای آدم است. این می‌شود آیة محکمة.. ما آیة محکمة می‌خواهیم و این آیة محکمة اولین سفارش وجود مبارک پیامبر صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم است. فریضة عادلة می‌خواهیم، می‌خواهیم. اخلاق غیر از روضه‌خوانی است، غیر از موعظه است، غیر از سخن‌خوانی و سخن‌رانی است. آیا اخلاق مبدأ علمی دارد یا نه؟ مبادی علمیش کجاست؟ جاودانه است یا نه؟ نظیر رسوم و آداب و سنن ملّی است که تاریخ مصرفش گذشته باشد و هر ملّتی برای خودش یک اخلاق خاصی داشته باشد؟ یا اخلاق یک امر جاوید است؟ ابدی و ازلی است یا نِسبی؟  مبادا کسی خیال کند فن اخلاق در حد رسائل و مکاسب است. خیلی دشوارتر از این‌هاست؛ بررسی شئون است. باید ثابت شود روح وجود دارد و روح مجرّد است و غرب و شرق ندارد تا شما بتوانید یک مطلبی منزّه از شرق و غرب ثابت کنید. 🍃 در جمع طلاب ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
🔴 بر سر قرآن همان آوردند که کلیسای جاهل و سیاستمداران بازیگر بر سر مسیحیت آوردند #امام_خمینی : هر طايفه اى از علماى اعلام و دانشمندان معظم به بُعدى از ابعاد الهى اين كتاب مقدس دامن به كمر زده و قلم به دست گرفته و آرزوى عاشقان قرآن را برآورند و در ابعاد سياسى، اجتماعى، اقتصادى، نظامى، فرهنگى و جنگ و صلح قرآن وقت صرف فرمايند، تا معلوم شود اين كتاب سرچشمه همه چيز است؛ از عرفان و فلسفه تا ادب و سياست، تا بیخبران نگويند #عرفان و #فلسفه بافته ها و تخيلاتى بيش نيست و رياضت و سير و سلوك كار درويشان قلندر است، يا اسلام به #سياست و #حكومت و اداره كشور چه كار دارد كه اين كار سلاطين و رؤساى جمهور و اهل دنياست. يا اسلام دين صلح و سازش است و حتى از #جنگ و #جدال با ستمكاران برى است. و به سر قرآن آن آورند كه كليساى جاهل و سياستمداران بازيگر به سر دين مسيح عظيم الشأن آوردند. 📚 صحيفه امام، ج ۲۰، ص ۹۳ #فلسفه #عرفان #سیاست #حکومت #جنگ #جدال ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
آیت الله العظمی #جوادی_آملی: 🔸 علوم فراوان است ولی خطوط کلی و اصلی علم سه رشته است: آیه محکمه، فریضه عادل و سنت قائمه 🔸 الحمدلله بخشی از این رشته ها به نام #فقه و #اصول در حوزه رایج است. 🔸 اما بخش عظیم آن که آیه محکمه و #تفسير و #فلسفه و #کلام و بحث های عمیق مناظره ای است، در حوزه یا نیست یا بسیار اندک است. 🔸 این سه رشته همه اش که فقه نیست. 🔸 مگر بدون فلسفه و کلام و #جهان_بينى قوى مى توان آن پنجاه اشکالی را که درباره اثبات خدا مطرح است پاسخ داد؟! 🔸 آن ها می گویند جهان پایان پذیر است ولی ما می گوییم جهان پایان ندارد. آن ها می گویند انسان با مردن می پوسد ولی ما می گوییم انسان با مردن از پوست به در می آید و مهاجرت می کند. 🔸 آیا این گونه اشکال ها را فقه حل می کند؟! 📔 حوزه و روحانیت در آثار آیت الله جوادی آملی، ص۲۶ ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
حوزه علمیه تمدن ساز
علامه #جوادی_آملی : حوزه از نظر عقلانیت و علم دستش خالی است. فقه دارد اما فلسفه و کلام و تفسیر ...
💎 دست اکثریت حوزویان در علوم عقلی خالی است. آیت الله : اين نكته را عزيزان حوزوی و دانشگاهی بايد بيشتر توجه كنند. حوزه از نظر عقلانيّت و علم الآن دستش خالی است. دارد كه فقه احكام فرعی را دارد، در آن نيست، در آن نيست، در آن نيست، نيست، صحيفه سجاديه نيست. ما بخواهيم به مردم بگوييم شما انقلابی باشيد، آقايان! انقلابی بودن با سفارش و موعظه حلّ نمی شود. انقلابی بودن مثل درس‌ های مجلس ترحيم و مجلس فاتحه نيست كه انسان با سفارش حلّ كند. انقلاب، حداقل يك علم قوی غنی می خواهد؛ مثل نهج ‌البلاغه. اين نهج ‌البلاغه هم بايد در دو سطح: يك عده كسانی كه رسائل و مكاسب می ‌خوانند، بخشی از نهج‌ البلاغه را بخوانند، يك عده كسانی كه كفايه و قسمت دوم نهج‌ البلاغه، اين گروه دوم يقيناً نهج‌ البلاغه بفهم نمی شوند. نهج ‌البلاغه يك علم جان ‌گيری دارد؛ ولی آن مقداری كه برای اداره كشور كافي باشد، اين مقدار را می توانند بفهمند، وگرنه نهج‌البلاغه بدون علوم عقلی، بدون كلام غنی و قوی قابل حلّ نيست. وقتي در نهج ‌البلاغه شما می ‌خوانيد «وَ كُلُّ قَائِمٍ فِي سِوَاهُ مَعْلُول» طرفِ شما يكی است يكی است، اين دارد عليّت را ثابت مي‌كند. حضرت امير در اين خطبه می فرمايد چيزی كه هستیِ او عين ذات او نيست، الاّ ولابد علّت می ‌خواهد، شانس و بخت و اتفاق و طبيعت و اينها همه باطل است. اگر كسی بخواهد اين بخش از نهج‌البلاغه را بفهمد اين با كفايه و مكاسب و اينها حلّ نمی ‌شود. اين طرف مقابلش مستقيم با دكارت درگير است و كانْت است و مانند آن. در بخش‌ های اصولی انسان شبهه كعبی را نقل می ‌كند، گذشت آن زمانی كه شبهه رسمی حوزه، شبهه عبائيه بود، الآن شبهه كانْت و دكارت است. اين را مطئمن باشيد كه نهج‌البلاغه در حدّ كفايه و مكاسب قابل فهم نيست، حواسّ شما جمع باشد؛ اما براي ضرورت اين است كه نهج‌ البلاغه را دو قسمت بكنند: يك قسمتش خطبه و نامه و كلماتي تا حدودی نرم‌ تر اين برای رسائل ‌خوان، آن بخش دومش يك مقدار دشوارتر هست برای كفايه و كسی كه بخش دوم مكاسب و اينهاست، همراه با بدايه و نهايه و منظومه و و اين ها. 🍃 درس اخلاق- ۱۳۹۶/۰۲/۰۷ ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
💢 بر سر قرآن همان آوردند که کلیسای جاهل و سیاستمداران بازیگر بر سر مسیحیت آوردند #امام_خمینی : هر طايفه اى از علماى اعلام و دانشمندان معظم به بُعدى از ابعاد الهى اين كتاب مقدس دامن به كمر زده و قلم به دست گرفته و آرزوى عاشقان قرآن را برآورند و در ابعاد سياسى، اجتماعى، اقتصادى، نظامى، فرهنگى و جنگ و صلح قرآن وقت صرف فرمايند، تا معلوم شود اين كتاب سرچشمه همه چيز است؛ از عرفان و فلسفه تا ادب و سياست، تا بیخبران نگويند #عرفان و #فلسفه بافته ها و تخيلاتى بيش نيست و رياضت و سير و سلوك كار درويشان قلندر است، يا اسلام به #سياست و #حكومت و اداره كشور چه كار دارد كه اين كار سلاطين و رؤساى جمهور و اهل دنياست. يا اسلام دين صلح و سازش است و حتى از #جنگ و #جدال با ستمكاران برى است. و به سر قرآن آن آورند كه كليساى جاهل و سياستمداران بازيگر به سر دين مسيح عظيم الشأن آوردند. 📚 صحيفه امام، ج ۲۰، ص ۹۳ #فلسفه #عرفان #سیاست #حکومت #جنگ #جدال ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
حوزه علمیه تمدن ساز
🔴 حداقل کتب ممکن ❇️ اشخاصی که قصد ادامه دادن رشته فلسفه ( یا اسلامی یا فلسفه دین یا تطبیقی یا ...)
آیت الله #جوادی_آملی: 🔸 علوم فراوان است ولی خطوط کلی و اصلی علم سه رشته است: آیه محکمه، فریضه عادل و سنت قائمه 🔸 الحمدلله بخشی از این رشته ها به نام #فقه و #اصول در حوزه رایج است. اما بخش عظیم آن که آیه محکمه و #تفسير و #فلسفه و #کلام و بحث های عمیق مناظره ای است، در حوزه یا نیست یا بسیار اندک است. این سه رشته همه اش که فقه نیست. 🔸 مگر بدون فلسفه و کلام و #جهان_بينى قوى مى توان آن پنجاه اشکالی را که درباره اثبات خدا مطرح است پاسخ داد؟! 🔸 آن ها می گویند جهان پایان پذیر است ولی ما می گوییم جهان پایان ندارد. آن ها می گویند انسان با مردن می پوسد ولی ما می گوییم انسان با مردن از پوست به در می آید و مهاجرت می کند. 🔸 آیا این گونه اشکال ها را فقه حل می کند؟! 📔 حوزه و روحانیت در آثار آیت الله جوادی آملی، ص۲۶ ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
💎 آیا و ، کشک است؟ ⭕️ یک جمله‌ی معروف : «عرفان پیش من است، همه را می‌ خواهی پیش من است، هر جا را می ‌خواهی برایت بگویم، فلسفه را بخواهی از اول تا آخر، از هر جا بگویی از اول مفهوم وجود تا آخر مباحث طبیعیات برایت بگویم، اما همه است، هر چه هست در قرآن و روایات است... این سنخیتی که بین علت و معلول قائلند باطل است، و و موجود از ابطل اباطیل و کفر محض است....» 🔴 نقد و نظر ۱. اگر کسی با پیروی از ادبیات بالا بگوید: «علم اصول فقه، و علم فقه، همه اش در سینه من است از اول جواهر تا آخر آن. از اول کفایه تا آخر آن، اما همه اش کشک است. هر چه هست در قرآن و روایات است!» آیا این حرف درستی است؟ توضیح این است که همچنانکه رأی فقیه و متکلم متشرع در برابر رأی قرآن و امامان معصوم نیست بلکه فهم آن ‌ها از قرآن و روایات محسوب می ‌شود، همچنین است فهم عارف متشرع از آیات و روایات معارفی؛ از این رو فهم او در مقابل و در عرض قرآن و روایات نیست تا کسی بگوید رأی قرآن یا اهل ‌بیت علیهم السلام این است و رای فلان عارف شیعه آن! بلکه عارف متشرع می‌ ‌‌گوید فهم من از آیات و روایات طبق ضوابطی که دارم چنین است. درست است که قرآن کریم و روایات معصومین علیهم السلام بهترین منبع برای رسیدن به حقیقت است ولی آیات قرآن کریم و روایات اهل ‌بیت؛ محکم و متشابه، مطلق و مقیّد، مجمل و مبیّن، عامّ و خاصّ، ظاهر و باطن دارد. همه فرق به ظاهر اسلامی ـ شیعه اسماعیلی، شیعه دوازده امامی، سنّى اشعرى، معتزلى، وَهّابى، و... ـ مدعی فهم قرآن کریم هستند و ادعای تبعیت از قرآن کریم را دارند ولى آیا همه آن ‌ها، راه حقّ را پیموده ‌‌‌اند و همه، آیات قرآن کریم را درست فهمیده ‌‌‌اند؟! همه شیعیان با گرایش ‌‌‌های مختلف تفسیری، فقهی، اصولی، اخباری، کلامی، فلسفی و عرفانی، به قرآن و روایات اهل ‌بیت تمسک می‌ کنند. آیا همه، در هر مساله ‌ای واقع را ادراک کرده‌ اند؟ هیچ کس در فهم و برداشت از قرآن کریم و سنت پیامبر اکرم ص و ائمه اطهار، معصوم نیست و امکان خطا دارد و خطا هم می ‌‌کند. از این ‌رو کسی حق ندارد از ابتدا و بدون حجت معتبر عقلی یا نقلی، عقاید، روش و اعمال خود را مطابق کتاب و سنت بداند و دیگران را بدون دلیل معتبر و کافی، رد کند. ۲. انسانی که قرآن و اهل بیت (ع) را دارد نباید دنبال حواشی کم فایده اصولی و فقهی این و آن بگردد و سالها وقت خود و جماعتی را تلف کند. آن هم در این زمان با این همه مشکلات علمی و فرهنگی و سیاسی برای دنیای اسلام و مسلمین. هنر این است که گرهی از گره های فقهی روز جامعه را باز کنند. مشکلات اعتقادی، اخلاقی و فقهی جدید را حل کنند، هزاران مسائل مستحدثه برای جوانان و مردم وجود دارد ولی حواشی این و آن بر عبارات فلان و فلان را ماهها و سالها بحث می کنند. اینها کشک است. ۳. اینکه گفته شده: «وحدت وجود و موجود از ابطل اباطیل است» ادعای بدون دلیل معتبر است. به چه دلیل؟ دلیل بگویید تا بررسی شود. بدون دلیل حرف نزنید. پیغمبر نیستید که بگوییم بدون دلیل هم حرفتان مقبول است. مراد این فقیه محترم، از معنای «وحدت وجود و موجود»، روشن نیست. اگر مراد، وحدت محض بدون پذیرش کثرات و موجودات است، یا مرادش همه خدایی، حلول، اتحاد و مانند آن است، در پاسخ می گوییم عرفا چنین مرادی ندارند و ما نیز از این معنا، دفاع نمی کنیم. اگر مراد، وحدت شخصی وجود و کثرت مظاهر و نمودها و موجودات است، در پاسخ می گوییم این مساله نه تنها از ابطل اباطیل و کفر نیست بلکه از بهترین نظریه هایی است که قرآن، روایات، عرفان و برهان بر آن تاکید دارد و به تعبیر علامه طباطبایی (ره)، توحید قرآنی و اسلامی است. ۴. این جمله ادعایی است که باید تحلیل شود: همه عرفان پیش ایشان است؟ علمش یا عملش؟ معرفتش یا کشف و شهوداتش؟ اگر همه علمش مراد است، باید بگوییم متخصصان فلسفه و عرفان در حوزه و دانشگاه، ایشان را چنین نمی دانند با این حال، حاضریم سوال بپرسیم پاسخ گویند تا ببینیم ادعایشان تا چه اندازه درست است! اگر همه عمل، شهود و مکاشفات عرفان، مراد است، باید بگوییم ادعای بزرگی است که بیشتر از اینکه انسان را به یاد تکبر، عجب، توهم و تخیل بیندازد، خنده آور است. ۵. بسیاری از بزرگان، علوم عقلی و عرفانی را تایید می کنند. سعی کنید در مسائلی که متخصص نیستید (در فلسفه و عرفان) از متخصص مربوطه (فیلسوف و عارف) حرف بشنوید نه از غیر متخصص در فلسفه و عرفان اسلامی، گرچه در اصول فقه و مسائل و حواشی کم فایده امثال میرزای نائینی متبحر باشد. 🍃 حجه الاسلام دکتر واحدجوان (عضو هیئت علمی دانشگاه تهران) https://t.me/vahedjavan ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
: هر طايفه اى از علماى اعلام و دانشمندان معظم به بُعدى از ابعاد الهى اين كتاب مقدس دامن به كمر زده و قلم به دست گرفته و آرزوى عاشقان قرآن را برآورند و در ابعاد سياسى، اجتماعى، اقتصادى، نظامى، فرهنگى و جنگ و صلح قرآن وقت صرف فرمايند، تا معلوم شود اين كتاب سرچشمه همه چيز است؛ از عرفان و فلسفه تا ادب و سياست، تا بیخبران نگويند و بافته ها و تخيلاتى بيش نيست و رياضت و سير و سلوك كار درويشان قلندر است، يا اسلام به و و اداره كشور چه كار دارد كه اين كار سلاطين و رؤساى جمهور و اهل دنياست. يا اسلام دين صلح و سازش است و حتى از و با ستمكاران برى است. و به سر قرآن آن آورند كه كليساى جاهل و سياستمداران بازيگر به سر دين مسيح عظيم الشأن آوردند. 📚 صحيفه امام، ج ۲۰، ص ۹۳ ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
💎 رکود و رکون سدگانی در دین پژوهی آیت الله : ⭕️ سده ها است که در قلمرو ، گرفتار رکود و رکون شده ایم، طی چند قرن گذشته، از قله های مکتوب در قلمرو ، تنها تجرید الاعتقاد خواجه را می شناسیم که ده ها شرح و تعلیقه نیز بر آن نگاشته شده است و شوراق هم قله ی دیگری است که در دیدرس ماست. اما پیش تر که می آئیم، هر چه افق را نگاه می کنیم جز چند مورد انگشت شمار، کار برجسته ای به چشم نمی خورد، تا این که در روزگار ما، فرزند برومند و آبرومند حوزه، استاد شهید با عرضه ی مجموعه ی رساله های اسلامی و رساله ها و مقاله های دیگر، " نو" ایران را بنیان نهاد. (نمی گویم" "، چون از این تعبیر، تلقی های متفاوت بلکه متعارضی در اذهان تداعی می شود). ⭕️ در نیز- از روزگار تا عهده علامه ی سه قرن تعلیقه نگاری و تکرار بر تعالیم صدرا و اصرار بر طرح غیرکاربردی حکمت، پشت سر نهاد تا مردی از حوزه برخاست و در همین قم مقدس، رکود و رکون را شکست و فلسفه ی اسلامی را نو کرد. مرحوم علامه طباطبایی با نگاشتن اصول فلسفه و روش رئالیسم، فلسفه ی نوصدرایی را بنا نهاد و رکود در قلمرو فلسفه را شکست، به رغم آن که هر آن چه پیش از او نوشته می شد، تعلیقه و تحشیه، ذیل و شرح بر متون پیشین به ویژه فلسفه ی صدرایی بود، و کسی سخنی معتنابه عرضه نمی کرد. ⭕️ طی قرون، در و ، افت و خیز بسیار بوده است و از نقش و سهم بزرگانی چون آخوند در اصول و شیخ اعظم در اصول و فقه و صاحب جواهر در فقه که بگذریم، وضع چندان مطلوب نیست. به خصوص از زمانی که امواج ، مرزهای جهان اسلام را درمی نوردد و حیات مدرن به صورت ناقص الخلقه خود را بر مناسبات مسلمانان تحمیل می کند، نیازهای جدید و مسائل نو پدید بی شماری، خود را برابر فقه می نهد، و چندان پاسخ در خور دریافت نمی کند، فقه به نحو مضاعف از زمان فاصله می گیرد. ⭕️ من به قلمرو اشاره نمی کنم، که رکود در بحث های نظری در حوزه ی دانش های اخلاقی دوچندان بوده است. به رغم این که منابع ما آکنده از مفاهیم بلند و دقیق و ارزشمندی است، در مسائل اساسی و بنیانی اخلاق کار در خوری نکرده ایم. من حتی نمی توانم از گذشته های دور هم مصادیق برجسته ی متعددی را که بتوان گفت کاری است کارستان، نام ببرم. ⭕️ تربیت پژوهی نیز که رکن چهارم معرفت دینی است مطلقاً مغفول مانده است، رسالت اساسی دین، فردسازی و جامعه پردازی است و بدون آن دین به غایت مطلوب خود نمی رسد.  📜 پژوهش و حوزه: ش ۱۲، زمستان ۱۳۸۱ ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
💎 آیةمحکمه، اولین سفارش پیامبر (ص) است. آیت الله العظمی : علوم فراوان است، امّا خطوط کلّی و خطوط اصلی علم سه رشته است؛  «آیةٌ محکمة»،  «فریضةٌ عادلة»  و «سنّةٌ قائمة» این‌ها علومی است که ما در حوزه باید فرا بگیریم. بخشی از این علوم الحمدلله در حوزه رایج است به نام فقه و اصول. اما بخش دیگرش که بخش عظیم سفارش حضرت است و با نام «آیة محکمة» در جمله‌ی اول قرار گرفته، یانیست یا بسیار اندک است. باید رایج باشد، باید رایج باشد، باید رایج باشد، بخش‌های عمیق مناظره‌ای باید رایج باشند، اما نیستند.  این‌طور نیست که آیة محکمة به معنی فقه باشد و فریضة عادلة هم به معنی فقه باشد و سنّة قائمة هم به معنی فقه باشد. حضرت این سه رشته را به عنوان سه رشته‌ی اساسی علم در حوزه‌ها واجب کرده است  بر فرض شما در فقه و اصول الآن سی‌هزار یا چهل‌هزار داشته باشید، این مشکل شما را حل نمی‌کند. ‌ی راسل و امثال راسل را که مکاسب حل نمی‌کند آیة محکمة است، اصول دین و اعتقادات است. خوب، فرض کنیم معنی این‌ها، اعتقادات و جهان‌بینی باشد،‌بدون بررسی اشکالات شرق و غرب یا با بررسی؟ یک رخش می‌خواهد تا بار رستم را بکشد، یک فلسفه و می‌خواهد. مگر می‌شود آدم خدا را ثابت کند بدون بررسی آن پنجاه اشکال انبار شده؟ حداقل پنجاه اشکال نقد جلوی پای آدم است. آیة محکمة مربوط به جهان‌بینی است که آیا این جهان حادث است یا قدیم؟ خدا دارد یا ندارد؟ این جهان پایان‌پذیر هست یا نه؟ انسان با مرگ می‌پوسد یا از پوست به‌درمی‌آید؟ میلیون‌ها مردم می‌گویند انسان با مردن می‌پوسد. ما می‌گوئیم از پوست به‌درمی‌آید، مهاجرت است. این‌ها صدها اشکال نقد جلوی پای آدم است. این می‌شود آیة محکمة.. ما آیة محکمة می‌خواهیم و این آیة محکمة اولین سفارش وجود مبارک پیامبر صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم است. فریضة عادلة می‌خواهیم، می‌خواهیم. اخلاق غیر از روضه‌خوانی است، غیر از موعظه است، غیر از سخن‌خوانی و سخن‌رانی است. آیا اخلاق مبدأ علمی دارد یا نه؟ مبادی علمیش کجاست؟ جاودانه است یا نه؟ نظیر رسوم و آداب و سنن ملّی است که تاریخ مصرفش گذشته باشد و هر ملّتی برای خودش یک اخلاق خاصی داشته باشد؟ یا اخلاق یک امر جاوید است؟ ابدی و ازلی است یا نِسبی؟  مبادا کسی خیال کند فن اخلاق در حد رسائل و مکاسب است. خیلی دشوارتر از این‌هاست؛ بررسی شئون است. باید ثابت شود روح وجود دارد و روح مجرّد است و غرب و شرق ندارد تا شما بتوانید یک مطلبی منزّه از شرق و غرب ثابت کنید. 🍃 در جمع طلاب ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
🍃 💢 جستارهایی در فیزیک معاصر دکتر اخیرا کتاب بسیار مهمی را منتشر نموده‌اند که نکات اساسی را در مورد بررسی قرار داده است. 📃 فصل‌های کتاب از قرار زیر است: 🔸 فصل اول: چالش‌های فلسفی نظریه استاندارد 🔸 فصل دوم: آیا معضل موج ذره حل شده است؟ 🔸 فصل سوم: توفیقات و چالش‌های بنیادی در فیزیک معاصر 🔸 فصل چهارم: احیاء توجه فیزیکدانان به از اواخر قرن بیستم 🔸 فصل پنجم: از ابزارانگاری تا فیزیک بنیادی:ضرورت فیزیک بنیادی برای پیشرفت فیزیک 🔸 فصل ششم: تفحصی چند در چند مفهوم بنیادی فیزیک 🔸 فصل هفتم: ضرورت انقلاب در حوزه های کوانتوم و 🔸 فصل هشتم: نقدی بر جریان فعلی فیزیک در ایران ⚪️ انتشارات: نشر علم 🔲 سایت نشر علم با قابلیت خرید کتاب: elmpub.com/product/detail/2836/جستارهايي-در-فيزيك-معاصر@Islamicphilosophy_ir
▫️ پذیرش مرکز تخصصی دین پژوهی علوی (در رشته کلام جدید) ▫️ زمان ثبت نام تا ۲۱ خرداد با مراجعه به سایت نجاح 💢 علاقمندان به رشته‌های تخصصی حوزه (، ، ، مطالعات اسلامی به انگلیسی و ...) می توانند جهت ثبت نام و کسب به سایت معاونت آموزش حوزه های علمیه به آدرس http://paziresh.ismc.ir مراجعه نمایند. ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
💢 آیا چنین اسلامی (که مخالفان فلسفه و عرفان قایلند) را کسی به یک دینار می‌خرد؟! آیت الله : 🔸 چنانچه ما به عالَم اعلام کردیم که اسلام ندارد، بعد از ما نمی‌پرسند که پس اسلام چه دارد؟ اسلامی که ندارد، ندارد، ندارد، ندارد، ندارد، ندارد، 🔸 پس چه چیزی دارد؟ ته قضیه چه می‌ماند؟ اگر اسلام این‌ها را ندارد -چنانکه مخالفین فلسفه و عرفان می گویند- این اسلام را در بازار بگذار، آیا کسی به یک دینار می‌خرد؟ 📔 تحجرگرایی، ص۲۲۱ ♦️ کانال حوزه تمدن‌ساز: ✅ @feghheakbar
💢 آیةمحکمه، اولین سفارش پیامبر (ص) است. آیت الله العظمی : علوم فراوان است، امّا خطوط کلّی و خطوط اصلی علم سه رشته است؛  «آیةٌ محکمة»،  «فریضةٌ عادلة»  و «سنّةٌ قائمة» این‌ها علومی است که ما در حوزه باید فرا بگیریم. بخشی از این علوم الحمدلله در حوزه رایج است به نام فقه و اصول. اما بخش دیگرش که بخش عظیم سفارش حضرت است و با نام «آیة محکمة» در جمله‌ی اول قرار گرفته، یا نیست یا بسیار اندک است. باید رایج باشد، باید رایج باشد، باید رایج باشد، باید رایج باشند، اما نیستند.  این‌طور نیست که آیة محکمة به معنی فقه باشد و فریضة عادلة هم به معنی فقه باشد و سنّة قائمة هم به معنی فقه باشد. حضرت این سه رشته را به عنوان سه رشته‌ی اساسی علم در حوزه‌ها واجب کرده است  بر فرض شما در فقه و اصول الان سی‌هزار یا چهل‌هزار داشته باشید، این مشکل شما را حل نمی‌کند. راسل و امثال راسل را که مکاسب حل نمی‌کند آیة محکمة است، اصول دین و اعتقادات است. خوب، فرض کنیم معنی این‌ها، اعتقادات و جهان‌بینی باشد،‌ بدون بررسی اشکالات شرق و غرب یا با بررسی؟ یک رخش می‌خواهد تا بار رستم را بکشد، یک فلسفه و می‌خواهد. مگر می‌شود آدم خدا را ثابت کند بدون بررسی آن پنجاه اشکال انبار شده؟ حداقل پنجاه اشکال نقد جلوی پای آدم است. آیة محکمة مربوط به جهان‌بینی است که آیا این جهان حادث است یا قدیم؟ خدا دارد یا ندارد؟ این جهان پایان‌پذیر هست یا نه؟ انسان با مرگ می‌پوسد یا از پوست به‌درمی‌آید؟ میلیون‌ها مردم می‌گویند انسان با مردن می‌پوسد. ما می‌گوئیم از پوست به‌درمی‌آید، مهاجرت است. این‌ها صدها اشکال نقد جلوی پای آدم است. این می‌شود آیة محکمة. ما آیة محکمة می‌خواهیم و این آیة محکمة اولین سفارش وجود مبارک پیامبر صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم است. فریضة عادلة می‌خواهیم، می‌خواهیم. اخلاق غیر از روضه‌خوانی است، غیر از موعظه است، غیر از سخن‌خوانی و سخن‌رانی است. آیا اخلاق مبدأ علمی دارد یا نه؟ مبادی علمیش کجاست؟ جاودانه است یا نه؟ نظیر رسوم و آداب و سنن ملّی است که تاریخ مصرفش گذشته باشد و هر ملّتی برای خودش یک اخلاق خاصی داشته باشد؟ یا اخلاق یک امر جاوید است؟ ابدی و ازلی است یا نِسبی؟  مبادا کسی خیال کند فن اخلاق در حد رسائل و مکاسب است. خیلی دشوارتر از این‌هاست؛ بررسی شئون است. باید ثابت شود روح وجود دارد و روح مجرّد است و غرب و شرق ندارد تا شما بتوانید یک مطلبی منزّه از شرق و غرب ثابت کنید. 🍀 در جمع طلاب ♦️ کانال حوزه علمیه تمدن ساز: ✅ @feghheakbar
💢 جایگاه فلسفه و عرفان در شناخت حقایق عالم از نگاه امام خمینی(ره) می‌دانیم که یک فیلسوف و عارف طراز اول دوران معاصر بود. او متخصص و استاد برجسته فلسفه به ویژه حکمت متعالیه بود. و قریب به دو دهه به طور جدی به تدریس و تحقیق در فلسفه صدرایی پرداخت. او نه تنها در عرفان عملی از بی‌نظیرترین افراد تاریخ اسلام به شمار می‌رفت که از استادان و شارحان بزرگ عرفان نظری بود و از شیفتگان محیی‌الدین ابن عربی بود. با مراجعه به کتاب‌هایی مثل «مصباح الهدایه الی الخلافة و الولایة» و همچنین «شرح دعای سحر» که در دهه سوم عمر مبارکشان تألیف کردند و کتاب‌هایی مثل «حاشیه بر شرح فصوص الحکم» و «حاشیه بر مصباح الانس بین المعقول و المشهود» نوشته ابن‌فناری و «تفسیر سوره حمد» می‌توان با دقت‌های عمیق امام خمینی در مباحث عرفان نظری آشنا شد. و با مراجعه به کتاب‌هایی مثل «شرح چهل حدیث» و «شرح جنود عقل و جهل» و «سرّ الصلاة» و «آداب الصلاة» و «جهاد اکبر یا مبارزه با نفس» و همچنین «نامه‌های عرفانی و اخلاقی» او می‌توان به عمق عرفان عملی امام خمینی پی برد. برخلاف تصور عده‌ای که گمان می‌کنند امام از میانه عمر خود به بعد عرفان و فلسفه را کنار گذاشت و دیگر سخنی از آنها به میان نیاورد، به استناد شواهد متعدد می‌توان گفت وی تا واپسین روزهای حیات اینجهانی خود دلبسته عرفان و فلسفه بود و آشنایی با این علوم و تعمق و تفکر در آنها را برای آگاهی از حقایق اسلام از ضروریات می‌دانست و بر این باور بود که بدون تعمق در فلسفه و عرفان اسلامی امکان فهم و درک حقایق اسلامی وجود ندارد. حتی در نامه‌ای که به گورباچف نوشتند بر این مسأله تأکید ویژه کردند. توضیح آنکه: امام خمینی در نامه‌ای که در تاریخ ۱۱ دی ۱۳۶۷ به رهبر وقت اتحاد جماهیر شوروی، میخائیل گورباچف نوشتند، از او خواستند که در کنار مطالعه فلسفه غرب و آگاهی از اندیشه‌های فیلسوفان غربی، عده‌ای از افراد توانمند و نخبه را مأمور کند تا در فلسفه و عرفان اسلامی نیز به تحقیق و مطالعه بپردازند. به ويژه از آراء و اندیشه‌های ابونصر فارابی و ابوعلی‌ سینا، در حکمت مشاء، و شیخ‌ شهاب‌الدین سهروردی در حکمت اشراق و صدرالدین شیرازی در حکمت متعالیه آگاه شوند. و ظرافت‌های فکری آنان درباب علت و معلول و قوانین کلی حاکم بر عالم و ارزش معرفت‌شناختی ادراک شهودی و حقیقت علم و امثال آن را بدانند و برای او شرح دهند. و سپس به وی توصیه می‌کند که: «اگر خواستيد از مباحث اين بزرگمرد [شیخ محیی‌الدین ابن عربی] مطلع گرديد، تنى چند از خبرگان تيزهوش خود را كه در اين گونه مسائل قوياً دست دارند، راهى قم گردانيد، تا پس از چند سالى با توكل به خدا از عمق لطيف باريك‌تر ز موى منازل معرفت آگاه گردند، كه بدون اين سفر آگاهى از آن امكان ندارد.» امام خمینی در تاریخ ۳ اسفند ۱۳۶۷ (یعنی حدود سه ماه پایانی عمر مبارکشان) در پیام مهمی خطاب به عالمان دین و روحانیان که با عنوان «منشور روحانیت» مشهور شد، دوران سیاه مخالفت عده‌ای از روحانیان با فلسفه و عرفان یاد می‌کند و می‌نویسد: «اين از مسائل رايج حوزه‏ها بود كه هر كس كج راه مى‏رفت متدين‌تر بود. ياد گرفتن زبان خارجى، كفر و فلسفه و عرفان، گناه و شرك بشمار مى‏رفت. در مدرسه فيضيه فرزند خردسالم، مرحوم مصطفى از كوزه‏اى آب نوشيد، كوزه را آب كشيدند، چرا كه من فلسفه مى‏گفتم. ترديدى ندارم اگر همين روند ادامه مى‏يافت، وضع روحانيت و حوزه‏ها، وضع كليساهاى قرون وسطى مى‏شد كه خداوند بر مسلمين و روحانيت منت نهاد و كيان و مجد واقعى حوزه‏ها را حفظ نمود.» برخی گمان کرده‌اند که ابزاری دانستن و از سوی امام راحل و توصیف آنها به «حجاب اکبر» به معنای آن است که وی در پایان عمرشان به مخالفت با این علوم پرداخته‌اند! این در حالی است که افزون بر مطالب پیش‌گفته، امام خمینی(ره) به صراحت کنار گذاشتن فلسفه و عرفان و علوم استدلالی را نوعی خیانت می‌دانستند. وی در نامه‌ای عرفانی و اخلاقی پس از پاره‌ای توصیه‌های معنوی و عرفانی، خطاب به سیداحمد خمینی چنین نوشتند: «و آنچه گفتم به آن معنى نيست كه به فلسفه و علوم برهانى و عقلى نپرداز و از علوم استدلالى روى گردان كه اين خيانت به عقل و استدلال و فلسفه است، بلكه به آن معنى است كه فلسفه و استدلال راهى است براى وصول به مقصد اصلى و نبايد تو را از مقصد و مقصود و محبوبْ محجوب كند، يا بگو اين علوم عبورگاه به سوى مقصد هستند و خود مقصد نيستند و دنيا مزرعه آخرت است‏ و علوم رسمى مزرعه وصول به مقصودند، چنانچه عبادات نيز عبورگاه به سوى او- جلّ و علا- است» ✍ احمدحسین شریفی
💢 سعودی‌ها و فلسفه 🔸 عربستان سعودی که مهد تفکر سلفیت و جدال با عقل، فلسفه و منطق است، از سال ۲۰۲۰ ضمن اصلاحات بن سلمان، انجمن فلسفه را راه اندازی کرده و به مناسبت روز جهانی فلسفه محفل‌های فلسفی بالا را در سراسر عربستان اجرا کرده است. 🔸 حتی عربستان با آن تفکر سلفی خود فهمیده است که بدون مباحث عقلی نمی‌تواند راه به جایی ببرد. البته به دلیل نبود فلسفه در اهل سنت به شدت تحت تاثیر قرار دارند. 🔸 این مسئله ظرفیت بسیار عظیمی برای تشیع است که با تفکر قوی فلسفی خود که برآمده از مکتب حکمت متعالیه است، در منظومه فکری دیگر مسلمانان نفوذ کند و جای خالی تفکر عقلی در میان آنها را پر کند. 🔸 امام خمینی سال ۶۸ به گورباچف نامه نوشت و ضمن پیش‌بینی سقوط شوروی به آنها پیشنهاد کرد که سراغ تفکر شکست‌خورده غرب نروید و به جای آن اندیشمندانتان را ترغیب کنید تا اندیشه‌های قوی ابن سینا، شیخ اشراق، ملاصدرا و ابن عربی را بیاموزند تا با حقیقت آشنا شوند. 🔸 متاسفانه ما نه تنها برای ترویج فلسفه اسلامی در کشورهای دیگر تلاش نکرده ایم، بلکه در دانشگاه‌های خودمان نیز نتوانسته‌ایم فلسفه خود را نشان بدهیم و متاسفانه در بین بسیاری از هیئت علمی‌های دانشگاه، فلسفه اسلامی جایگاهی ندارد. 🔸 یکی از ابعاد تحول حوزه، همین ترویج فلسفه اسلامی ◽️ اولا در دانشگاه‌های خودمان، ◽️ ثانيا در کشورهای اسلامی، ◽️ ثالثا در کشورهای غیر مسلمان است. مصطفی ایزدی ♦️ حوزه علمیه تمدن ساز: ✅ @feghheakbar