10.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#رفیقِآسمونـےمَن
🎥 #گروه سرودی که همه اعضایش شهید شدهاند...
فیلم #آخرین اجرایشان است که همهی نه نفرشان به همراه #حمید صادقی که مربیشان بود بعد از پایان اجرا در مینی بوسی در شهر قم هدف #موشک هواپیمای صدام قرار گرفتند.
#بچه های این گروه سرود همه شهیدند.
#یادشهداباذکرصلوات
#اللهمَّ_صل_علی_محمد_وآل_محمد_وعجل_فرجهم
🇮🇷@gahramane_man🇮🇷
#رفیقِآسمونـےمَن
🌷🕊شهیدحمیدباکری🕊🌷
#خاطرات_شهدا
❣️#همسرشہید همت آیہا؎ را یادش داده بود ڪہ اگر موقع رفتن همسـرش در گوشش بخواند، باز میگـردد.
حمیـد سرش را خم ڪرده بود و من در گوشش میخواندم.
«إِنَّ الَّذي فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لَرادُّكَ إِلى مَعادٍ قُلْ رَبِّي أَعْلَمُ مَنْ جاءَ بِالْهُدى وَ مَنْ هُوَ في ضَلالٍ مُبين»
ساڪش را برداشت ڪہ برود، گفتم بیا در گوش دیگــرت هم بخوانم.
گفت: بگذار برا؎ دفعہ بعد.
نرفتہ برگشت. میخواست بہ جا؎ ساڪ، ڪولہپشتیاش را ببــرد.
وقتی رفت، تازه بہ خودم آمدم ڪہ این بار موقع رفتن آیہ سلامتی را در گوشش نخواندهام. دویدم دنبــالش؛ اما دیگر رفتہ بود.
آرام و قــرار نداشتم. یاد حرف #حمید افتادم ڪہ میگفت:
اینطور مواقع #قــرآن بخوان؛ بیتابی نڪن.
آن قدر خـواندم تا آرام گرفتم.
این آخــرین دیدار با #حمید بود.
#شهیدحمیدباکری
#جان_فدا
💔🥀🕊
#یادشهداباذکرصلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ
وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🇮🇷@gahramane_man🇮🇷
🌴🌹🥀🕊🥀🌹🌴🕊
#خاطرات_شهدا«۳»
✍️ #راوی:پدرشهید
روزی باهم نزد دکتر قلبم رفتیم، آنجا با دکتر صحبت کرد و دکتر با دستگاه ریه #حمید را نشانم داد و گفت که یک ریه اش سیاه شده، که حمید بلافاصله به انگلیسی با دکتر صحبت کرد. گویا گفته بود که نمی خواهم پدرم متوجه شوند ولی آنروز من هرچه نمی دانستم، فهمیدم. طبق نظر پزشکان معالج که حمید را تحت شیمی درمانی قرار داده بودند درمان وی در ایران پایان یافته بود و جهت تکمیل درمان باید به خارج اعزام می شد تا از روش های قوی تر استفاده شود. با پیگیری و تحمل زحمات زیاد توسط خانواده و شوهرعمه اش و همچنین مسئولین امر به لندن اعزام شد وبعد از 6 ماه به ایران بازگشته و چندی بعد دوباره اعزام شد.
در طول زندگی پرفراز و نشیب حمید در جبهه و دانشگاه و حتی در طول مدت بیماری باید از همرزم به حق او کسی که وظیفه اش را به بهترین نحو انجام داد و از امتحان الهی سرافراز بیرون آمد.
🕊🥀در آخرین لحظات عمرش که ساعت 12 شب جمعه 24 /71/7 با تزریق مسکن به علت درد شدید به خواب رفته بود ناگهان بیدار شده و می گوید اینجا کجاست و من کجا هستم؟ همسرش می گوید در بیمارستان لبخندی می زند و گویی اینجا نبوده. می گوید نه اینجا بیمارستان نیست و از همسرش میخواهد تا چراغها را خاموش کند و لحظاتی به استراحت بپردازد. لحظه ای که چراغ خاموش می شود، #چراغ عمر حمید نیز به خاموشی می گراید💔🥀و حمید این اسوه تقوا و ایثار به آن چه که سالها در آرزویش بود می رسد و به #شهادت 🕊می رسد.
#شهید_حمیدرضا_مدنی_قمصری
#جانفدا / #جان_فدا
💔🥀🕊
#یادشهداباذکرصلوات
🇮🇷@gahramane_man🇮🇷
#رفیقِآسمونـےمَن
🌷شهیدحمیدرضامدنی قمصری🌷
#خاطرات_شهدا«۴»
✍️#راوی:همسرشهید
✨اعظم صابری قمصری متولد اول خرداد ماه سال ۱۳۴۴ در قمصر کاشان است. در سال ۶۲ با #شهید_مدنی ازدواج کرده و ثمره این زندگی ۹ ساله آنها دو فرزند به نام های “ریحانه” و “مهدی” است.✨
❣️#اعظم_صابری_قمصری از روزهای ازدواجش با #حمید می گوید:
حمید پسر خاله من بود. او همبازی دوران شیرین کودکی ام بود.زمانی که به خواستگاری ام آمد،۱۷ سال داشتم و حمید۱۹ ساله بود.درست در شب سوم عید سال ۶۲ بود که آنها با یک جعبه شیرینی و یک حلقه به خانه ما در قمصر آمدند.دو سه روزه همه مراسم انجام شد و ما به عقد هم در آمدیم ومن همراه خانواده حمید به تهران آمدم.
دقیقاً سه روز بعد از آغاز زندگی مشترکمان، حمید به جبهه رفت و بعد از بیست روز به مرخصی آمد.
#شروع زندگی ما با #جنگ همزمان شده بود و این شرایط ۸ سال تمام ادامه داشت چرا که #حمید تا سال آخر جنگ در جبهه ماند.
❣️#همسر_شهید_مدنی ادامه داد:
🥀 روزهای سخت جنگ همین طور می گذشت تا این که #حمید در #عملیات_خیبر در #طلائیه شیمیایی شد. زمانی که #شیمیایی شده بود به ما خبر نداده بود.او به بیمارستان لبافی نژاد رفته بود و در آنجا سرپایی مداوا شده و دوباره به #جبهه بازگشته بود.
ولی من بعد از مدتی فهمیدم که او شیمیایی شده ولی هرچه می گفتیم که به جبهه نرو! او با حرفهایش ما را قانع می کرد و می گفت:
“#ناموس من در خطر است و من باید بروم و از ناموسم دفاع کنم”
#بعدازجنگ_چگونه_گذشت؟
🌱جنگ تمام شد، حمید برگشت اما با تنی زخمی و خسته که دیگر روی آرامش را ندید.
💔 #مجروحیت حمید شدید تر شد، به طوری که به همراه چند جانبازان به آلمان اعزام شد و در آنجا تحت درمان قرارگرفت.
از آن زمان به بعد هر سال حمید را به خارج اعزام می کردند،اما هیچ تاثیرو بهبودی نداشت.
📅 #سال ۶۹ حمید را به لندن اعزام کردند و آنقدر حال حمید بد بود که سه سال متوالی او را به لندن فرستادند، تا اینکه سال ۷۱ حال حمید خیلی بد شد به طوری که دیگر شیمی درمانی هم اثر گذار نبود.
🥀 شب اولی که حمید #شهید شد را هیچ وقت فراموش نمی کنم آن زمان مهدی ۵ سال بیشترنداشت. اولین شبی بود که حمید دیگر کنار ما نبود مهدی از من پرسید:امشب بابا کجاست؟ گفتم: بابا رفت بیش فرشته ها. دوباره پرسید مامان اگه بابا حالش بدبشه و درد بکشه کی بهش دارو می ده؟ من هم گفتم: فرشته ها مراقب بابا هستند و بابا دیگه درد نداره و حالش خوب شده، حالا هم خوابیده. وقتی این رو به مهدی گفتم آرام گرفت و خوابید.
#جانباز
#شهید_حمیدرضا_مدنی_قمصری🍃
#جانفدا / #جان_فدا
💔🥀🕊
#یادشهداباذکرصلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ
وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🇮🇷@gahramane_man🇮🇷