🌴🌹🥀🕊🥀🌹🌴🕊
میگفت:
اخم توۍ محیطی که پر از
#نامحــرمه، خیلی هم خوبه👌
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#جانفدا
💔🥀🕊
#یادشهداباذکرصلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ
وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🇮🇷@gahramane_man🇮🇷
6.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هدایت آتش توسط حضرت زهرا (س)
🎬 روایت استاد عالی از هدایت #شهید_برونسی توسط حضرت زهرا(س) در حضور امام خامنهای«حفظه الله» و
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
🗓 ۲۳ اسفند، #سالروزشهادت #شهید_عبدالحسین_برونسی
💔🥀🕊
#یادشهداباذکرصلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ
وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🇮🇷@gahramane_man🇮🇷
آهنگران،هیهات منا الذلة.mp3
5.57M
دشمن کجا تواند
ما را عقب براند
باید جهان بداند
هیهات منا الذلة✌️
🎙حاج صادق آهنگران
#همراه_شهدا
🇮🇷@gahramane_man🇮🇷
#رفیقِآسمونـےمَن
🌷شهیدحمیدرضامدنیقمصری🌷
🥀حمیدرضا مدنی قمصری #جانباز_شیمیایی دوران دفاع مقدس در بیست چهارم مهر سال 71 در اثر تحمل رنج ناشی از مجروحیت به #شهادت🕊 رسید.
در ادامه خلاصه ای زندگی و #وصیت_نامه پر بار شهید و همچنین دست نوشته ای از شهید را می خوانید.
💔🥀🕊
🌴🌹🥀🕊🥀🌹🌴🕊
#خاطرات_شهدا«۱»
#شهید_حمیدرضا_مدنی_قمصری در سال 1342 دیده به جهان گشود.
#مادرش قبل از تولد وی کلیه مسائل دینی را رعایت می نمود. حتی بعد از تولد حمید بدون وضو او را شیر نمی داد و از همان نوزادی او را همراه خود به جلسات مذهبی می برد تا اینکه حمید بزرگتر شد و از آن پس نیز با #پدرش به مسجد و هیئت می رفت و علاقه فراوانی به نماز و روزه و احکام دینی داشت.
بعد از اتمام دوره دبستان به مدرسه راهنمایی موسوی، که در آن زمان #شهید_شاه_آبادی مسئول آن بود، رفت و از آن پس، تحصیلات متوسطه را در هنرستان فنی شهدا ادامه داد.سال آخر درسش با حمله نظامی عراق به ایران مقارن بود که با توجه به فرمایش امام امت، که در شرکت در جبهه ها را تکلیف الهی می دانستند، به سوی #جبهه شتافت و بعد از بازگشت از جبهه امتحانات عقب افتاده را جبران نمود. خلق و خوی او باعث شده بود که تمام دوستان و شاگردانش علاقه شدیدی به او پیدا کنند. رفتارش حتی با کودکان و فرزندانش بسیار خوب بود.
💔🥀🕊
🌴🌹🥀🕊🥀🌹🌴🕊
#خاطرات_شهدا«۲»
#شهید_حمیدرضا_مدنی_قمصری🕊🌷
در سال 62 در سن 19 سالگی #ازدواج کرد و اولین فرزندشان درسال 63 به دنیا آمد. در این سالها نیز حمید جبهه را فراموش نمی کرد و اکثرا در جبهه حضور داشت تا اینکه در سال 63 در #منطقه_طلائیه بوسیله #گازهای_شیمیایی مصدوم شد که از آن سال با توجه به عوارضی که این مسئله بروی داشت و تحت درمان بود باز هم جبهه را فراموش نمی کرد و دفاع از اسلام را وظیفه شرعی خود می دانست.
با توجه به اینکه حمید #دانشجوی_رشته_برق بود در کنار درس به جبهه می رفت تا در آینده یکی از کسانی باشد که به سازندگی کشورش بپردازد ولی نتوانست به این آرزوی خود تحقق ببخشید زیرا از سال 68 عوارض شیمیایی در بدنش بصورتی شدید ظاهر شد و او را راهی بیمارستان ساخت.
#مدیون_خون_شهداییم
💔🥀🕊
🌴🌹🥀🕊🥀🌹🌴🕊
#خاطرات_شهدا«۳»
✍️ #راوی:پدرشهید
روزی باهم نزد دکتر قلبم رفتیم، آنجا با دکتر صحبت کرد و دکتر با دستگاه ریه #حمید را نشانم داد و گفت که یک ریه اش سیاه شده، که حمید بلافاصله به انگلیسی با دکتر صحبت کرد. گویا گفته بود که نمی خواهم پدرم متوجه شوند ولی آنروز من هرچه نمی دانستم، فهمیدم. طبق نظر پزشکان معالج که حمید را تحت شیمی درمانی قرار داده بودند درمان وی در ایران پایان یافته بود و جهت تکمیل درمان باید به خارج اعزام می شد تا از روش های قوی تر استفاده شود. با پیگیری و تحمل زحمات زیاد توسط خانواده و شوهرعمه اش و همچنین مسئولین امر به لندن اعزام شد وبعد از 6 ماه به ایران بازگشته و چندی بعد دوباره اعزام شد.
در طول زندگی پرفراز و نشیب حمید در جبهه و دانشگاه و حتی در طول مدت بیماری باید از همرزم به حق او کسی که وظیفه اش را به بهترین نحو انجام داد و از امتحان الهی سرافراز بیرون آمد.
🕊🥀در آخرین لحظات عمرش که ساعت 12 شب جمعه 24 /71/7 با تزریق مسکن به علت درد شدید به خواب رفته بود ناگهان بیدار شده و می گوید اینجا کجاست و من کجا هستم؟ همسرش می گوید در بیمارستان لبخندی می زند و گویی اینجا نبوده. می گوید نه اینجا بیمارستان نیست و از همسرش میخواهد تا چراغها را خاموش کند و لحظاتی به استراحت بپردازد. لحظه ای که چراغ خاموش می شود، #چراغ عمر حمید نیز به خاموشی می گراید💔🥀و حمید این اسوه تقوا و ایثار به آن چه که سالها در آرزویش بود می رسد و به #شهادت 🕊می رسد.
#شهید_حمیدرضا_مدنی_قمصری
#جانفدا / #جان_فدا
💔🥀🕊
#یادشهداباذکرصلوات
🇮🇷@gahramane_man🇮🇷
#رفیقِآسمونـےمَن
🌷شهیدحمیدرضامدنی قمصری🌷
#خاطرات_شهدا«۴»
✍️#راوی:همسرشهید
✨اعظم صابری قمصری متولد اول خرداد ماه سال ۱۳۴۴ در قمصر کاشان است. در سال ۶۲ با #شهید_مدنی ازدواج کرده و ثمره این زندگی ۹ ساله آنها دو فرزند به نام های “ریحانه” و “مهدی” است.✨
❣️#اعظم_صابری_قمصری از روزهای ازدواجش با #حمید می گوید:
حمید پسر خاله من بود. او همبازی دوران شیرین کودکی ام بود.زمانی که به خواستگاری ام آمد،۱۷ سال داشتم و حمید۱۹ ساله بود.درست در شب سوم عید سال ۶۲ بود که آنها با یک جعبه شیرینی و یک حلقه به خانه ما در قمصر آمدند.دو سه روزه همه مراسم انجام شد و ما به عقد هم در آمدیم ومن همراه خانواده حمید به تهران آمدم.
دقیقاً سه روز بعد از آغاز زندگی مشترکمان، حمید به جبهه رفت و بعد از بیست روز به مرخصی آمد.
#شروع زندگی ما با #جنگ همزمان شده بود و این شرایط ۸ سال تمام ادامه داشت چرا که #حمید تا سال آخر جنگ در جبهه ماند.
❣️#همسر_شهید_مدنی ادامه داد:
🥀 روزهای سخت جنگ همین طور می گذشت تا این که #حمید در #عملیات_خیبر در #طلائیه شیمیایی شد. زمانی که #شیمیایی شده بود به ما خبر نداده بود.او به بیمارستان لبافی نژاد رفته بود و در آنجا سرپایی مداوا شده و دوباره به #جبهه بازگشته بود.
ولی من بعد از مدتی فهمیدم که او شیمیایی شده ولی هرچه می گفتیم که به جبهه نرو! او با حرفهایش ما را قانع می کرد و می گفت:
“#ناموس من در خطر است و من باید بروم و از ناموسم دفاع کنم”
#بعدازجنگ_چگونه_گذشت؟
🌱جنگ تمام شد، حمید برگشت اما با تنی زخمی و خسته که دیگر روی آرامش را ندید.
💔 #مجروحیت حمید شدید تر شد، به طوری که به همراه چند جانبازان به آلمان اعزام شد و در آنجا تحت درمان قرارگرفت.
از آن زمان به بعد هر سال حمید را به خارج اعزام می کردند،اما هیچ تاثیرو بهبودی نداشت.
📅 #سال ۶۹ حمید را به لندن اعزام کردند و آنقدر حال حمید بد بود که سه سال متوالی او را به لندن فرستادند، تا اینکه سال ۷۱ حال حمید خیلی بد شد به طوری که دیگر شیمی درمانی هم اثر گذار نبود.
🥀 شب اولی که حمید #شهید شد را هیچ وقت فراموش نمی کنم آن زمان مهدی ۵ سال بیشترنداشت. اولین شبی بود که حمید دیگر کنار ما نبود مهدی از من پرسید:امشب بابا کجاست؟ گفتم: بابا رفت بیش فرشته ها. دوباره پرسید مامان اگه بابا حالش بدبشه و درد بکشه کی بهش دارو می ده؟ من هم گفتم: فرشته ها مراقب بابا هستند و بابا دیگه درد نداره و حالش خوب شده، حالا هم خوابیده. وقتی این رو به مهدی گفتم آرام گرفت و خوابید.
#جانباز
#شهید_حمیدرضا_مدنی_قمصری🍃
#جانفدا / #جان_فدا
💔🥀🕊
#یادشهداباذکرصلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ
وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🇮🇷@gahramane_man🇮🇷