eitaa logo
🇮🇷یادشهداباذکرصلوات🇮🇷
57 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1هزار ویدیو
4 فایل
 وَلاتَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْواتاًبَلْ أَحْياءٌعِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ‌ ✨ارتباط با ادمین کانال: @shohada_zene_hastnd ✨کپی باذکرصلوات✨
مشاهده در ایتا
دانلود
3.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌴🌹🥀🕊🥀🌹🌴🕊 از نیل رد شده‌ ای و به ساحل رسیده‌ ای ما غرق فتنه‌ ایم ، دعا کن برای ما ... / 💔🥀🕊 وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🇮🇷@gahramane_man🇮🇷
🌷🕊شهید مهدی صابری🕊🌷 آخرین باری که مهدی به ایران اومد با هم به مشهد رفتیم بعد از اینکه زیارت کردیم تو صحن سقاخونه دیدم وایساده و می خنده به مهدی گفتم: چیه مادر؟ چرا می خندی؟ گفت: مادر امضای شهادتم رو از آقا امام رضا (ع) گرفتم... ✍️:مادرشهید / 💔🥀🕊 وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🇮🇷@gahramane_man🇮🇷
🌷🕊شهیداحمدکاظمی🕊🌷 ✍️ خُدایا! شَهادت را نَصیبم ڪُن دِلم بَراے حُسین‌خرازے پَر میکِشد دِلم براے شُهـَـدا پَر میکِشد دُنیا را رَها ڪُنید دُنیا را وِل ڪنید هَمه چیز را دَر آخِرَت پیدا ڪُنید و رِضاے ‌خُدا را بر رِضاے مَخلوق ارجَحیت دَهید...✨ 💔🥀🕊 وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🇮🇷@gahramane_man🇮🇷
🌴🌹🥀🕊🥀🌹🌴🕊 حیفِ‌زمینِ‌خدانیست‌ آدم‌بدونِ‌وضو‌روش‌راه‌بره. / 💔🥀🕊 وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🇮🇷@gahramane_man🇮🇷
3.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕊🥀 🌷شهیداحسان محبوبی‌خباز🌷 🎥خبرنگار میگه: هم‌اکنون که با شما مصاحبه می‌شود، فیلم شما به یادگار می‌ماند. این فیلم رو ممکن بعد شهادت خانواده‌تون ببینه؛ (یه‌کم جدی باشید!) ۲۱ اسفند، سی‌وششمین شهید احسان محبوبی‌ خباز، بسیجی اعزامی از کاشان است. :شلمچه؛عملیات کربلای پنج / 💔🥀🕊 وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🇮🇷@gahramane_man🇮🇷
🌷شهیدسیدعلی اکبرشجاعیان🌷 ✍️ اوایل جنگ بود تازه نتایج کنکور رو اعلام کرده بودن، رشته قبول شده بود، تا ديدمش رفتم جلو و روبوسي كردم. گفتم مبارك باشه پزشكي قبول شديد، ولي انگار براش اهميتي نداشت. با تبسّم گفت: هر وقت شدم بگيد. یه بار هم یادمه توی خيره شده بود به هلي‌كوپتر انگار اولين بار بود که میدید. گفت: اين آهن‌پاره ساخته دست انسان است و پرواز مي‌كند. انسان خودش اگر بخواهد تا كجا می رود؟ کلا وضع زندگي‌شون خیلی خوب بود. پدرش پول تو جيبي خوبي بهش مي‌داد، اما هميشه جيبش خالي بود. وقتي شد خيلي از كساني كه سرمزارش مي‌آمدند را نمي‌شناختيم. معلوم شد پول توجيبي‌هاي ، بركت سفره خيلي‌ها بوده... 💔🥀🕊 وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🇮🇷@gahramane_man🇮🇷
19.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌴🌹🥀🕊🥀🌹🌴🕊 بعضی‌هارودیدیدتانگاهشون میکنیم‌یادشهدامیفتیم؟ ایناهمونایی‌اندکه‌سایه‌به‌سایه • شھادت‌زندگی‌میڪنند🚶🏿‍♂ راست‌میگفت:)💔🥀 حاج قاســــــــــم... قطعه زیبای به نام برای 💔🥀🕊 وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🇮🇷@gahramane_man🇮🇷
🌷🕊شهیـدحاج‌رحمـان‌بهرامی🕊🌷 تاریخ تولد : ۱۳۴۷/۰۱/۲۰ محل تولد : خرمدره_زنجان تاریخ شهادت : ۱۳۹۴/۱۲/۲۰ محل شهادت : سوریه وضعیت تأهل: متأهل_داراے‌‌پنج‌فرزند محل مزارشهید: گلزارشهدای خرمدره ✍️...شهیددر وصیتنامه خود با سلام و ادب به پیشگاه حضرت ولیعصر(عج)، ائمه معصومین، امام خمینی(ره) و شهدای راه حق، امام خامنه‌ای و اهل بیت حسینی و آرزوی نابودی اسرائیل و گروه‌های تکفیری و آل سعود، چنین می نویسد: " اگر شادی روح حقیر و امام و شهیدان و ائمه را می‌خواهید پیرو ولایت فقیه باشید." ••🍁وی از فرماندهان دوران جنگ بوده که۳۰سال در بانه استان کردستان خدمت کرده بود. / 💔🥀🕊 وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🇮🇷@gahramane_man🇮🇷
🌷🕊شهیدداوودعابدی🕊🌷 🕊🥀 برایم تعریف می‌کرد من صبح‌ها بدون اینکه رزمنده‌ها متوجه شوند شیر تهیه می‌کردم و می‌جوشاندم و بعد خودم می‌رفتم می‌خوابیدم. بچه‌ها که از خواب بیدار می‌شدند با یک قابلمه شیر جوشیده و آماده مواجه می‌شدند. برای همه‌شان سؤال شده بود چه کسی این کار را می‌کند؟ با هم شوخی می‌کردند و می‌گفتند احتمال زیاد امام زمان (عج) این کار را می‌کند! اما کمی بعد یکی از بچه‌ها که تا نیمه‌های شب بیدار مانده و کشیک کشیده بود، بدون اینکه من متوجه شوم به دنبال من تا روستایی که برای تهیه شیر به آنجا رفته بودم آمده و متوجه شده بود که آماده کردن شیر کار من است. صبح زود بچه‌ها را بیدار کرده و گفته بود بلند شوید من مچ امام زمانی که شیر را آماده می‌کرد گرفتم. ✍️ :مادرشهید / 📅 شهادت: ۶۳/۱۲/۲۲ 🥀 💔🥀🕊 وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🇮🇷@gahramane_man🇮🇷
🌴🌹🥀🕊🥀🌹🌴🕊 «۳» ✍️ :پدرشهید روزی باهم نزد دکتر قلبم رفتیم، آنجا با دکتر صحبت کرد و دکتر با دستگاه ریه را نشانم داد و گفت که یک ریه اش سیاه شده، که حمید بلافاصله به انگلیسی با دکتر صحبت کرد. گویا گفته بود که نمی خواهم پدرم متوجه شوند ولی آنروز من هرچه نمی دانستم، فهمیدم. طبق نظر پزشکان معالج که حمید را تحت شیمی درمانی قرار داده بودند درمان وی در ایران پایان یافته بود و جهت تکمیل درمان باید به خارج اعزام می شد تا از روش های قوی تر استفاده شود. با پیگیری و تحمل زحمات زیاد توسط خانواده و شوهرعمه اش و همچنین مسئولین امر به لندن اعزام شد وبعد از 6 ماه به ایران بازگشته و چندی بعد دوباره اعزام شد. در طول زندگی پرفراز و نشیب حمید در جبهه و دانشگاه و حتی در طول مدت بیماری باید از همرزم به حق او کسی که وظیفه اش را به بهترین نحو انجام داد و از امتحان الهی سرافراز بیرون آمد. 🕊🥀در آخرین لحظات عمرش که ساعت 12 شب جمعه 24 /71/7 با تزریق مسکن به علت درد شدید به خواب رفته بود ناگهان بیدار شده و می گوید اینجا کجاست و من کجا هستم؟ همسرش می گوید در بیمارستان لبخندی می زند و گویی اینجا نبوده. می گوید نه اینجا بیمارستان نیست و از همسرش میخواهد تا چراغها را خاموش کند و لحظاتی به استراحت بپردازد. لحظه ای که چراغ خاموش می شود، عمر حمید نیز به خاموشی می گراید💔🥀و حمید این اسوه تقوا و ایثار به آن چه که سالها در آرزویش بود می رسد و به 🕊می رسد. / 💔🥀🕊 🇮🇷@gahramane_man🇮🇷
🌷شهیدحمیدرضا‌مدنی‌ قمصری🌷 «۴» ✍️:همسرشهید ✨اعظم صابری قمصری متولد اول خرداد ماه سال ۱۳۴۴ در قمصر کاشان است. در سال ۶۲ با ازدواج کرده و ثمره این زندگی ۹ ساله آنها دو فرزند به نام های “ریحانه” و “مهدی” است.✨ ❣️ از روزهای ازدواجش با می گوید: حمید پسر خاله من بود. او همبازی دوران شیرین کودکی ام بود.زمانی که به خواستگاری ام آمد،۱۷ سال داشتم و حمید۱۹ ساله بود.درست در شب سوم عید سال ۶۲ بود که آنها با یک جعبه شیرینی و یک حلقه به خانه ما در قمصر آمدند.دو سه روزه همه مراسم انجام شد و ما به عقد هم در آمدیم ومن همراه خانواده حمید به تهران آمدم. دقیقاً سه روز بعد از آغاز زندگی مشترکمان، حمید به جبهه رفت و بعد از بیست روز به مرخصی آمد. زندگی ما با همزمان شده بود و این شرایط ۸ سال تمام ادامه داشت چرا که تا سال آخر جنگ در جبهه ماند. ❣️ ادامه داد: 🥀 روزهای سخت جنگ همین طور می گذشت تا این که در در شیمیایی شد. زمانی که شده بود به ما خبر نداده بود.او به بیمارستان لبافی نژاد رفته بود و در آنجا سرپایی مداوا شده و دوباره به بازگشته بود. ولی من بعد از مدتی فهمیدم که او شیمیایی شده ولی هرچه می گفتیم که به جبهه نرو! او با حرفهایش ما را قانع می کرد و می گفت: “ من در خطر است و من باید بروم و از ناموسم دفاع کنم” ؟ 🌱جنگ تمام شد، حمید برگشت اما با تنی زخمی و خسته که دیگر روی آرامش را ندید. 💔 حمید شدید تر شد، به طوری که به همراه چند جانبازان به آلمان اعزام شد و در آنجا تحت درمان قرارگرفت. از آن زمان به بعد هر سال حمید را به خارج اعزام می کردند،اما هیچ تاثیرو بهبودی نداشت. 📅 ۶۹ حمید را به لندن اعزام کردند و آنقدر حال حمید بد بود که سه سال متوالی او را به لندن فرستادند، تا اینکه سال ۷۱ حال حمید خیلی بد شد به طوری که دیگر شیمی درمانی هم اثر گذار نبود. 🥀 شب اولی که حمید شد را هیچ وقت فراموش نمی کنم آن زمان مهدی ۵ سال بیشترنداشت. اولین شبی بود که حمید دیگر کنار ما نبود مهدی از من پرسید:امشب بابا کجاست؟ گفتم: بابا رفت بیش فرشته ها. دوباره پرسید مامان اگه بابا حالش بدبشه و درد بکشه کی بهش دارو می ده؟ من هم گفتم: فرشته ها مراقب بابا هستند و بابا دیگه درد نداره و حالش خوب شده، حالا هم خوابیده. وقتی این رو به مهدی گفتم آرام گرفت و خوابید. 🍃 / 💔🥀🕊 وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🇮🇷@gahramane_man🇮🇷