#نادر_طالبزاده
"مفیدتر از مویه بر رحلت زنده یاد نادر طالب زاده، که اینک از آن بی نیاز است، خوانش تجربه فرهنگی و رسانه ای اوست، که از قضا در این روزگار پرفتنه، بدان سخت محتاجیم.
بیتردید آنچه او در چهار دهه اخیر آزمود و اندوخت، در زمره یکی از پرتوفیق ترین یافته ها در ساحت اندیشه و رسانه است، که اگر آنها را بازخوانی و رده بندی کنیم، بیش از چاپ پوستر و بنر و برگزاری نکوداشت های کم عیار، به سود ما تمام خواهد شد.
از او آموختیم، که پدیده های نوظهور نظری و رسانه ای را، *نخست باید به دقت و درستی شناخت* و سپس از در نقد و تخطئه آنها در آمد. با داد و هروله و البته استهلاک بودجه های فرهنگی، مشکلی حل نخواهد شد!
از او آموختیم که لازم نیست که به سرعت برق و بادی همه چیز را حل کرد و به عبارت بهتر حل نکرد! *آهسته و پیوسته رفتن،* بسا بیشتر و بهتر نتیجه می دهد.
از او آموختیم که برای حضور در مصاف فرهنگی موجود، لازم نیست همه چیز بدانیم و همه کار انجام دهیم، تنها اگر *در حوزه تخصص خود وارد شویم* و پایمان را به اندازه گلیم مان دراز کنیم هم، می توانیم موفق باشيم!
از او آموختیم که برای پایه گذاری یک جریان فرهنگی موفق، *حتما نیاز به موسسه، ردیف چشمگیر و خدم و حشم پرشمار نیست.* انسان عالم و زمان آگاه، با بهرگیری از سعه علمی و کاربردی خود، می تواند به ایجاد جریانات موثر دست زند، بی آنکه چندان به قراول و يساول نیاز داشته باشد.
از او آموختیم که چهره های موثر، علاوه بر تحمل يورش دشمن، *باید اقدامات ایذایی خودی های حسود و کمدان را هم تحمل کنند* و بی آنکه آنها را به چیزی بگیرند، به کار خود باشند،
و نهایتا از او آموختیم که می توان به بصیرت، *در پس افسون گری غرب، فردای زارش را دید* و این را از زبان صدها اندیشمند سُکنا یافته در آن دیار، واگویه کرد!
صد افسوس که خود نماند، تا برآمدن پیش بینی هایش را، در آینده ای نزدیک شهود کند.
اما این قلم، فارغ از خاطرات که اینک مجال روایت آن نیست، هماره و ناخودآگاه، او را در رده سید مرتضی آوینی می دید، بی آنکه در صدد این همانی باشد. یعنی راستش کیمیای نگاه معرفت اندیش و روزآمد فرهنگی و رسانه ای، مرا در یافتن نظایر زیادی برای او، مستاصل می کرد!
اکنون نیز که او ما را ترک گفته، کسی را در قامت او نمی یابم، هر چند که به لطف جبرانگر حق امید دارم. روحش شاد و یادش گرامی باد."
(محمد رضا کائینی)
@ghalamzann
دویدنهایت را دوست دارم
و خسته نشدنهایت...
آرزویم
اجابت بالاترین آرزوی توست🌱
@ghalamzann
معلم بودن شغل که نه اما خصلت برخی از آدمهاست، آدمهایی که ناخودآگاه برایت مرجع آموختن و یادگرفتن هستند اگرچه ندانند و حواسشان نباشد،
خودم را مدیون میدانم
به کسی و کسانی که دانسته و ندانسته سبب شدند یاد بگیرم و شاگردشان باشم
و یاد گرفتن آنقدر مقوله جذاب و ماندگاریست که میتوانی بنشینی و یکی یکی به یاد بیاوری و حظ ببری و قدردانشان باشی
و یاد گرفتن فقط در کلاس نشستن نیست که گاهی از یک کلام یک سکوت یک زبان بدن و یک رفتار، درسهای ماندگاری دریافت میکنی که کلاسها برایت چیزی ندارند،
در دوران مجاورتم با شما،
از شما که به من آموختید ممنونم
و جز دعای خیر بضاعتی ندارم که آن هم خودتان باید برای اجابتش دعا کنید.
خداوند عالم بهترینها را نصیبتان کند.
روزتان مبارک🌸
ف. حاجی وثوق
@ghalamzann
5.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کار_خوب
#روز_کارگر
تکریم یعنی وقتی قرار است زحمات کسی را به تصویر بکشی و از او قدردانی کنی، حواست به کرامت او باشد، او را همردیف همهی آدمهای شهر ببینی، به او ترحم نکنی، وقتی میخواهی اورا زحمتکش نشان دهی یادت باشد که او محترم است، خانواده دارد، فرزند دارد،
کار خوب رسانهای یعنی کمک کنی جایگاه یک آدم یا یک طیف از جامعه محترم بماند و عزتش محافظت شود.
در کنار کارهای معمول رسانه که وقتی سراغ کارگر و پاکبان میرود، او را رنجدیده و شاکی و قابل ترحم روایت میکند، امروز کاری دیدم که ارزشمند است و نگاه احترام وتکریم جامعه را همراه میکند،
دست مریزاد به تولیدکنندگان این اثر و نگاه درستشان به جامعه مستدام.
ف. حاجی وثوق
@ghalamzann
قابل تأمل :
دوستی عکس خانوادگی
آقای #نادر_طالبزاده عزیز را
در گروهی منتشر کرد،
تا بگوید در چنین فضایی بوده و...
دوست دیگری آمد و نوشت
"ممکن است #آقای_نادر دوست نداشته باشد عکس مادر و خواهرش به این شکل دست به دست شود،حتی اگر برای خودشان مهم نباشد"
دوست دوم درست میگفت،
خیلیها دارند عکس را دست به دست میکنند،
"شاید" و "حتما"
آقای نادر راضی به این منتشرکردنها نباشد،
"حریم" آدمها حرمت دارد.
@ghalamzann
#جهانشهر #به_میزبانی_گلشهر
فقط تا 16 اردیبهشت فرصت دارید تا در این رویداد ویژه شرکت کنید:
Jahanshahr-8.ir
لطفا توجه بفرمایید این فرصت نباید از دست برود، همین حالا برای یکی از سه شب باقیمانده برنامه ریزی بفرمایید و در کنار خانواده یک اتفاق متفاوت را تجربه کنید، آنچه باید بدانید در مطلب بعدی خواهد آمد.
ف. حاجی وثوق
@ghalamzann
قلمزن
#جهانشهر #به_میزبانی_گلشهر فقط تا 16 اردیبهشت فرصت دارید تا در این رویداد ویژه شرکت کنید: Jahansha
#جهانشهر #به_میزبانی_گلشهر
#ماه_امت #گلشهر
با رویداد جهانشهر در صفحه آقای کمیلی آشنا شدم، حقیقت این است که آنجا احساس تکلیف کردم که در این رویداد شرکت کنم با همان هدف تکریم حاشیه شهر و این حرفها... در واقع همان نگاه غلط همیشگی که ما باید به ایجاد هویت در منطقه کمک کنیم!
اما جهانشهر #به_میزبانی_گلشهر چیزی فراتر ازین دست نگاههای والدگری و دلسوزانه است، این اتفاق همان چیزی است که ما به آن نیازمندیم، ما که میگویم یعنی همهی کسانی که این سوتر شهر نشستهاند و هی برای حاشیه شهر تدبیر میکنند و هی دلشان میسوزد،
این ما هستیم که به حضور در این رویداد نیازمندیم به حضور در مکان و منطقه و مردمی که اتفاقا عین #هویت هستند و آنقدر این هویت وزن دارد و آنقدر شکوه دارد که بارها سر خم کنی پیش عظمت آنچه هست و دارایی این مردم است.
در طول برنامه بارها از خود میپرسم #رسانه کدام طرف این رویداد را گرفته است و کدام قسمت بار را برداشته است و این رویداد کمنظیر کجا قرار است دیده شود؟!
از بدو ورود که جوانک افغانستانی راهنمایی میکند که کجا پارک کنی تا ورود به فضایی که مولفههای فرهنگی ملتها چیده شده است، تا زیبایی و شکوه عروسکهای #شیرینگل خانوم و #جانآقا، تا طعم دلانگیز #شیریخ و خوشمزگی #منتو و موسیقی ملل اسلامی که هر کدامش سابقهای دارد به طول تاریخ این جماعت تا پرسش مهربانانهی "بهخیرید؟ جانتان جور است؟" تا مهرنوشتهی "چیشماتو به دلم شه" تا شور و حال و جریان زندگی که در تمام مدت آنقدر حالت را خوب نگه میدارد که دلت میخواهد همانجا نگهش داری، عجیب اتفاقیست رویداد جهانشهر به میزبانی گلشهر، عجیب حال و هوایی دارد،
عجیب زنده است و مردمش دوستداشتنیتر از آن هستند که تصور کنی، اصلا گلشهر نه، هر جایی که به آن میگویند حاشیه شهر، اگر درست دیده شود دیگر حاشیه نخواهد بود، اگر درست احیا شود، اصل و هویت و عصاره و جانِ حیات شهر خواهد بود.
و "شهر" آنگاه که افقِ اجتماع،
به تحقق رسیدن تمدن اسلامی میشود، دیگر جغرافیا نمیشناسد، تو در قاب شهر، #امت را میبینی، امتی که قرار است زیر یک سایهی بزرگ،
دیگر همسایه نباشند که بشوند #امّت_واحده،
روزی که خدا بخواهد.
ف. حاجی وثوق
@ghalamzann
#روزنوشت #کتاب_کودک
#فرهنگ_وقف
جلسه کتابخانه این بار قرار است در دفتر آقای سعیدی مدیر #بهنشر تشکیل شود،
زودتر میرسم و تا جلسه شروع شود، به پیشنهاد ایشان قفسههای کتاب کودک و نوجوان را رصد کردهام و حالا مقابلم تعداد زیادی کتاب رنگی رنگی که بوی کاغذهایشان یکی از بوهای دوستداشتنی دنیاست، چیده شدهاند،
کتابها متفاوت و متعددند، یکی یکی نگاهشان میکنم و شوق خواندن باعث میشود در جلسه خیلی سربهراه نباشم و حواسم بیشتر اینطرف باشد!
آقای سعیدی یادی از مرحوم #شاملو میکند که چقدر منتظر بود یک مجموعه داستانی مرتبط با اهل بیت علیهمالسلام چاپ شود و حالا به چاپ رسیده و ایشان جایش خالیست...
جلسه که تمام میشود تعدادی از کتابها را به لطف آقای سعیدی با خودم میآورم و بعد مینشینم و خوب نگاهشان میکنم و خوب میخوانمشان، مجموعه داستانی فرهنگ #وقف
هم در میان کتابهاست، موضوعی که همیشه برایم جذاب و ویژه بوده است یک مقوله خاص در سلوک دینمدارانه که حکما یکی از بایستههای تمدن اسلامی نیز خواهد بود،
اما علیرغم اهمیتش و دوستداشتنی بودنش و جریان حیاتبخشی که دارد، چندان برای آدمها ملموس نیست و گسترهاش و انواعش و مسیری که دارد، به عنوان یک اتفاق معروف جا باز نکرده است،
این مجموعه برای کودکان با تصویرگری جذاب که توسط آقای #سید_محمد_مهاجرانی خوب و خلاقانه نوشته شده است، مصادیقی را برای نوع مخاطبش مطرح میکند که برای دنیای آدم بزرگها هم جالب توجه است، اینکه بتوانی یک موضوع مهم اجتماعی را به این شکل و در حدواندازه کودکان تبیین و یا ترویج کنی، ارزشمند است و پیشنهاد میکنم این مجموعه را نه فقط برای فرزندانتان که برای خودتان هم بخوانید.
حالا کتابها میروند که در کتابخانه محله ساکن شوند و جای خودشان را با کمک مربیان بین بچههای محله باز کنند بعونالله 🌱
ف. حاجی وثوق
@ghalamzann
امروز در برنامه «تا آسمان» شبکه خراسان رضوی
یکی از بهترین کارشناسان در موضوع #تربیت_دینی
آقای دکتر #امیر_غنوی
ساعت ۱۱:۴۵ پنجشنبه ۱۵ اردیبهشت
ارسال نظرات وسوالات:
پیامک 30000625
@ghalamzann
#روزنوشت
#خطر_غیرهمسالان
وارد مسجد که میشوم روی پله ها نشستهاند، میدوند و میآیند و یکی به کنایه که با گلایه در آمیخته است میگوید "اع مسجد هم میاین خانوم؟" کم نمیآورم و به خنده میگویم "رد میشدم گفتم سری بزنم" آن یکی میگوید "امام علی رو که شهید کردند یکی گفت مگه علی نماز میخونده؟!..." بچه ها ربط حرفش را احتمالا نمیفهمند خودم و خودش به ربط معنادار کلامش که نشان میدهد بزرگ شده، میخندیم...
یکی میگوید" خانوم میدونید زهرا چه خوابی دیده؟!" آن یکی میگوید" زشته نگووو" اما بقیه دوست دارند گفته شود، دخترک که هنوز نوجوانیاش پر نشده و رنگ کمرنگی به صورتش و لبهایش مالیده که دوست بفهم و دشمن نفهم باشد، جیغ کوچکی میکشد و با هیجان میگوید "وااای خانوم اگه بدونین چه خوابی دیدم" و بچهها که معلوم است یک بار شنیدهاند جیغ میکشند که "دوباره بگووو..." حالا من را کنار خودشان نشاندهاند و دخترک دارد با هیجان از خوابش میگوید که عروس شده و داماد یکی از پسرهای محله است که اسمش را هم میگوید ! و لباس سفیدش آنقدر زیبا بوده که دامنش روی زمین محله کشیده میشده و دخترهای دیگر برایش قند میسابیدند و به او حسودی میکردند!
حالا صورتش گل انداخته و از شدت هیجان نمیتواند خوب توصیف کند، هرچندجمله همه جیغ میکشند و از خنده ریسه میروند، یک جایی هم میزند توی سر کناریاش که "تو نمیذاشتی بله رو بگم و هی میگفتی عروس رفته گل بچینه"...
بچهها مسجد را روی سرشان گذاشتهاند، دخترکانی که بزرگشان به سختی 13 ساله میشود و این حکایت دخترها بوده از نسلهای مادربزرگها تا به امروز که از عروس شدن و لباس عروس پوشیدن دلشان غنج برود و برای هم تعریف کنند،
با خندههایشان همراه میشوم و گهگداری یک ورود مادرانه که فرعی نروند و مثلا کوچکترها را لحاظ کرده باشند و کاش ما مادرها حواسمان باشد که بچه هرجایی میتواند در معرض چیزی قرار بگیرد که نباید... کاش فکر نکنیم اگر در مسجد هستیم دیگر شرایط امن است و میتوانیم حواسمان را از بچهها برداریم،برای بچهها در هر مکانی، مدرسه یا پارک یا مسجد یا جمع فامیل یا هر جای دیگر، #غیرهمسالان همواره خطر محسوب میشوند، یک #خطر کاملا جدی، حواسمان باشد که خردسال و کودک و نوجوان نمیتوانند دوستان امنی برای یکدیگر باشند.
ف. حاجی وثوق
@ghalamzann