eitaa logo
قلمزن
527 دنبال‌کننده
728 عکس
136 ویدیو
2 فایل
هوالمحیی قلم زدن امر پیچیده ای نیست فاعلی میخواهد و ابزاری، و اتفاقی که باید در تو رقم بخورد... و خدایی که دستگیری کند و خشنود باشد همین! http://payamenashenas.ir/Ghalamzann پیام ناشناس ادمین @fs_hajivosugh بله و تلگرام : @ghalamzann
مشاهده در ایتا
دانلود
قدر تو به اندازه دغدغه‌هایی‌ست که داری و تب و تابی که برای "رسیدن" در جانت می‌نشیند. برای تو و برای همه آنان که متعلق به نسل تو هستند، دعا کرده‌ام که ثابت‌قدم و بر مسیر بمانید تا لحظه‌ی موعود... تولدت مبارک 20 ساله‌ی من🌱 @ghalamzann
رهبر جامعه فرمودند "امام جمعه باید باشد" اگر نیستید لطفا در خانه بنشینید... و همین! @ghalamzann
قَدْ نَرَىٰ تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاءِ ما نگاه‌هایِ انتظارآمیز تو را به آسمان می‌بینیم... کتاب خدا، سوره بقره، آیه ۱۴۴ @ghalamzann
دخترکِ قلم‌به‌دست گوشه دلش می‌نویسد و افتخاری نصیبم شده که دخترها مرا هم به گوشه‌ی دل‌هایشان راه داده‌اند. نوشته‌اش این‌بار خیلی غمگین است، از آنها که بوی ناامیدی و دلشکستگی و فراموشی و این حرفها می‌دهد. می‌دانم که من هم بی‌تقصیر نیستم در این حال و هوای ناخوبش! تقصیری که او نمی‌داند و خدا می‌داند که مقصرش نیستم... برایش می‌نویسم که کلمات باید امید و نور داشته باشند تا دل نگارنده و خواننده روشن شود و خدا کند هیچ قلمی هیچ‌وقت...! پاکش می‌کند. می‌گویم از دلت باید پاک شود، نیم‌چه قولی می‌دهد، میگویم منتظر می‌مانم که خبر پاک شدنش را بدهد، "چشم"ی می‌گويد و می‌رود و نمی‌داند که از دیروز تا امروز همچنان منتظرم تا خبرم کند... 🌱 @ghalamzann
...امروز به فاصله‌ی بین آنچه واقعا هستیم و آنچه دیگران فکر می‌کنند که هستیم، حتما برکاتی خواهد داشت به امید خدا...🌱 @ghalamzann
پروردگارا برای توفیق در کار فرهنگی و اجتماعی: طوری پشت دستمان بزن و گوشمان را بکش تا فرعون‌های درونمان کمتر فرصت و جرأت بروز و ظهور پیدا کنند. و طوری صبرمان ببخش و وجودمان را وسعت بده تا فرعون‌های درون دیگران کمتر رنج‌مان بدهند و موجب توقف و ناامیدی ما نباشند. @ghalamzann
با همکلاسی‌هایشان فرق دارند، شاید هم آنها با این‌ها... نمی‌دانم، اما این تفاوت‌ها فرصت‌ها و تهدیدهایی را ایجاد کرده که دخترها به لطف خدا خوب از پس همه چیز دارند برمی‌آیند. مدارس ویژگی‌های خاص خودشان را دارند و این خاص بودن، هم برای کادر تربیتی و آموزشی و هم برای خود دانش‌آموزان شرایط متفاوتی را ایجاد می‌کند. اما دخترها مسیر خوبی را طی کرده‌اند، با ، با ، با دیدن نقاط دوستانشان، با خودشان از آنها، بدون ، با ایجاد فرصت‌های نابی که فقط با و دوران می‌شود به آن رسید. دخترها دغدغه‌های شیرینی دارند، احساس مسئولیت‌های بزرگ، دل‌نگرانی‌های ارزشمند، همت‌های والا و تلاش‌های مستمر... دارند به خودشان می‌رسند: می‌خوانند، اهل عالم هستند، از مدد می‌گیرند، اهل و پرس و جو هستند، اهل و ... و دارند نتیجه زحمات و دویدن‌ها را می‌بینند و می‌چشند و آدم چقدر دلش می‌خواهد جای آنها باشد🌱 ف. حاجی وثوق @ghalamzann
🍃 مشتاق‏ هايى هستند كه مى ‏سوزند و با صميميت و و مى ‏پرسند؛ چه كنيم كه براى باشيم؟ 🍃 چگونه در خودمان و بسازيم؟ از كجا و با چه وسيله‏ اى مى‏ توانيم ‏ ها را و ‏ ها را كنترل كنيم؟و از راه نزديك به برسيم؟ 🍃 اينها مى‏ كنند كه بايد در خودشان عشقى بسازند و يا حركتى ايجاد كنند، غافل از اينكه اين همه را دارند. تمامى وجودشان و است. تمامى وجودشان حركت است. 🍃 مگر از صبح تا شام بى‏‌كار هستند؟ و مگر اين همه رنج و كار، بدون عشق و نيرويى جوشنده، امكان دارد؟ 🍃 ما آفريده شده‏‌ایم و نه تنها عشق، كه حركت را، كه فعاليت را با خود داريم. 🍃 ما عاشق آفريده شده‌ايم. عشق را داريم، ولى معشوق‏ هامان را انتخاب مى‏‌كنيم. عشق هميشه‏ هست، آنچه كه جابجا مى‏ شود ‏‌ها و ‏‌ها هستند. 🍃 در فاصله‏ ى تا ، عشق هميشه است و حركت هميشه برپاست. ما نمى‏‌توانيم از آنها جدا شويم كه اينها در ساخت ما، در تركيب ما حضور دارند. 🍃 ما تنها مى‏‌توانيم خودمان را با معشوق‏‌هامان مقايسه كنيم، و ما مى‏‌توانيم معشوق‏ هامان را با يكديگر مقايسه كنيم و با اين دو مقايسه، عشق‏ هامان را رهبرى كنيم و معشوق‏‌هامان را انتخاب نماييم. @ghalamzann
از قصه سبز خلیل‌الله شدن ابراهیم علیه‌السلام و دلایل آن که گذشتیم، آخر کلاس بود و صحبت به نقطه مقابل آن یعنی حسادت جناب شیطان رسیده بود، ناگهان "فاطمه" خیلی صادقانه احساس تلخش را نسبت به موفقیت دوستش روایت کرد. آنقدر روان و خالصانه از یک حسادت حرف زد که دلم برای صاف بودنش غنج رفت. آنجا قرار شد که دخترها یکی یکی صفات خوب یکدیگر را توصیف کنند و حال و هوای کلاس یکباره خیلی دوست‌داشتنی‌تر شد. آنچه درباره هم می‌گفتند آنقدر شیرین بود و آنقدر یکدیگر را خوب دیده بودند که به حالشان غبطه خوردم. طهورا و فاطمه و حلما و حنانه و مهدیه و معصومه و سحر و عطیه و حورا، خصلت‌های خوب هم را می‌گفتند و من گوش می‌کردم و حظ می‌بردم و یاد می‌گرفتم. دخترهای من پر از خصائص خوب و دوست‌داشتنی هستند، درست مثل همه‌ی آدمها، هرازگاهی لازم است دور هم بنشینیم و خوبی‌های یکدیگر را به روی هم بیاوریم تا جایی برای حسادت نماند (که حقیقتا آتش است و می‌سوزاند و چیزی باقی نمی‌گذارد) و وجودمان در مسیر خلّت و خلیل خدا شدن - حتی با فاصله خیلی زیاد - قرار بگیرد به امید خدا... 🌱 ف. حاجی وثوق @ghalamzann
وَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ فَإِنَّكَ بِأَعْيُنِنَا... (طور - ۴٨) صبر کن بر آنچه خداوند مقدر می‌کند ما مراقبت هستیم و در حمایت ما هستی... @ghalamzann
دخترک با یک چادر سفید زیبا کنارم در صف نماز ایستاده است. نماز که تمام می‌شود، صدای گریه‌اش را می‌شنوم، گریه می‌کند و به مادرش مداوم می‌گوید "نمیتونم...نمیتونم..." و با دستهایش صورتش را می‌گیرد. صدای مادر را نمی‌شنوم که چه می‌گوید اما دخترک صدایش را بالاتر می‌برد و خشمگین است. دستم را پشتش می‌گذارم و به سمت خودم می‌کشانم و آرام می‌گویم "قبول باشه‌‌" چیزی نمی‌گوید و همچنان اشک می‌ریزد، اسمش را می‌پرسم می‌گوید "زینب" می‌گویم "به‌به چه اسمی اسم دختر منم زینبه" نیم‌نگاهی می‌کند و دوباره سرش را پایین می‌اندازد، بیشتر به سمت خودم می‌کشانمش، "چرا گریه میکنی زینب جون" می‌گوید "هیچی" میپرسم "نمیخوای بگی؟" سرش را به بالا تکان می‌دهد، یک پر جانماز گل‌گلی‌ام را جلویش می‌گذارم و مُهرش را رویش، میپرسم "کلاس چندمی" می‌گوید "اول" می‌گویم "خوش‌بحالت که توی مسجد نماز میخونی" و از مسجد برایش می‌گویم و کتابخانه و کلاس‌هایی که قرار است برگزار شوند. حالا اشک‌هایش دیگر نمی‌ریزند و راحت‌تر شده است. دوباره می‌پرسم "چرا گریه می‌کردی" باز بغض می‌کند و می‌گوید "هرکاری میکنم نمیتونم با آقا نماز بخونم اصلا نمیشه..." می‌گویم "هیچ اشکالی نداره دخترم منم گاهی با آقا نماز نمیخونم گاهی میرم بیرون نماز میخونم گاهی بالا نماز میخونم. هرطور دوست داری و راحتی نماز بخون" سرش را با رضایت تکان می‌دهد و به حرف زدن ادامه می‌دهیم. حالا زینب حالش خوب است، چادر سفیدش را مرتب میکند تا نماز بعدی را کنار هم بخوانیم و خدا کند حال زینب و زینب‌ها همیشه خوب باشد و هیچ اضطرابی را در خانه خدا تجربه نکنند که خانه خدا حکما محل آرامش و نشاط و حال خوب است و غیر این نباید باشد... 🌱 ف. حاجی وثوق @ghalamzann