eitaa logo
غلط ننویسیم
16.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
184 ویدیو
3 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/v257.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خوشا آنان که جانان می‌شناسند طریق عشق و ایمان می‌شناسند بسی گفتیم و گفتند از شهیدان شهیدان را شهیدان می‌شناسند 🖊@ghalatnanevisim
وقتی قرار شد به خونمون بیاد، پدرم خیلی خوشحال شد. خونمون: خون ما خونه‌مون: خونۀ ما 🖊@ghalatnanevisim
✳️ کاربرد فعل « می‌باشد» در نوشتارهای فارسی تقربیاً تازه است و با گسترش مکاتبه‌های اداری، رواج یافته‌است. ✳️ در متون معتبر قدیمی به ندرت از این فعل استفاده شده‌است. 🔴 در زبان گفتار نیز به کار نمی‌رود. ✳️ در زبان معیار بهتر است به جای آن از مصدرهای «استیدن و هستیدن» استفاده کنیم. 🔴 یا لااقل از به کاربردن آن به‌طور زیاد و در مواقع غیرضروری پرهیز نماییم: 🔴 نمونهٔ غیرمعیار: این در مخصوص ورود کارمندان می‌باشد. ✳️ نمونهٔ معیار: این در مخصوص ورود کارمندان است. ✅ فرهنگ درست‌نویسی سخن، دکتر حسن انوری، تألیف دکتر یوسف عالی عباس‌آباد، انتشارات سخن، چاپ سوم، ۱۳۹۰، ص ۳۲۳ 🖊@ghalatnanevisim
🔷موارد استفاده از نیم فاصله ⚡️«تان»، «مان»، «شان» بعد از کلمه: کتاب‌تان، خانه‌شان، سخن‌تان، دوست‌مان ⚡️جزء دوم کلمه با «الف» آغاز شود: دل‌انگیز، عقب‌افتادگی، کم‌احساس 🖊@ghalatnanevisim
✅ باغ ها ❌ باغات * گفته شده در تلویزیون * «باغات» جمع «باغة» است٬ نه «باغ». «ات» نشانه ی جمع عربی است و برای جمع بستن واژه های مؤنث عربی که به «ة ختم می شوند٬ به کار می رود. 🖊@ghalatnanevisim
🔷موارد استفاده از نیم فاصله ⚡️حرف آخر جزء اول با حرف اول جزء دوم همانند یا هم‌مخرج باشد: آیین‌نامه، پاک‌کن، کم‌مصرف، چوب‌‌پرده ⚡️یک جزء از واژه مرکب، عدد باشد: پنج‌تن، هفت‌گنبد، هشت‌بهشت، دوچرخه ⚡️کلمه‌های طولانی که باعث دشوارخوانی شود: عافیت‌طلبی، مصلحت‌بین، پاک‌ضمیر، حقیقت‌جو 🖊@ghalatnanevisim
دربارۀ واژۀ متجاهر واژۀ فقهیِ مُتَجاهِر (از ریشۀ «ج‌ه‌ر» به معنی «آشکار شدن» و «اعتراف کردن») در یکی دو سدۀ اخیر به‌ندرت در نوشته‌های عربی‌گرایان و بیشتر در عبارتِ «متجاهر به فسق» (ترجمۀ «المتجاهر بالفسق») به‌کار رفته‌است. در فقه، «متجاهر به فسق» به کسی گفته می‌شود که «محرمات را علنی مرتکب می‌شود» (نک. فرهنگ لغات و اصطلاحات فقهی، محمد حسینی، سروش، ١٣٩٣). متجاهر در زبان عربی نیز بسیار کم‌کاربرد است، به‌طوری‌‌که در لسان‌العرب و قاموس‌المحیط و فرهنگ عربی ـ انگلیسی (هانس ور) و فرهنگ معاصر عربی ـ فارسی (عبدالنبی قیم) و فرهنگ جامع کاربردی فرزان (پرویز اتابکی) و فرهنگ معاصر عربی ـ فارسی (آذرتاش آذرنوش) مدخل نشده‌است. با وجود این، چند سالی است که آقایان، پیوسته، آن را در عبارت‌هایی مانند «معتاد متجاهر» به‌کار می‌برند. در فرهنگ فارسی (غلامحسین صدری‌افشار و همکاران) در برابر متجاهر مترادفِ «خودنما» نوشته شده‌است. روشن است که در اینجا خودنما به معنی کسی است «که از نمایاندنِ (کارهای ناپسندِ) خود پرهیز نمی‌کند» و نه در معنی «(کسی) که خود و کارها و داشته‌هایش را معمولاً بهتر از آنچه هست و برای جلب توجه دیگران نمایش می‌دهد». جوانان و نوجوانان سال‌هاست که واژۀ تابلو را در همان معنی متجاهر به‌کار می‌برند. 🖊@ghalatnanevisim
شاهنامه خوانی 👇👇👇قسمت چهل و ششم👇👇👇 🖊@ghalatnanevisim
چنان بُد: این‌طور شد که...، از اتفاق... -بستان: کنایه از شبستان و اندرونی کاخ مهراب -اوی: خود -بوی و رنگ و نگار: عطر و آرایش و زینت -یکی سرو دید از برش گردماه / نهاده به سربر از عنبر کلاه: رودابه به سروی موزون تشبیه شده با چهره‌ای چون ماه تمام و گیسویی خوشبو چون عنبر -خوشاب: مروارید، و همینطور درخشان. ز خوشاب بگشاد عناب را: لب‌های سرخش را به سخن گشود و دندان‌های سفید چون مرواریدش پیدا شد. -کنام: آشیانه (ی سیمرغ) -پی نامداران سپارد همی؟: آیا زال دنبال نامداران گام برمی‌دارد؟ یعنی درشمار پهلوانان هست؟ و مهراب در پاسخ این پرسش سیندخت می‌گوید که: برعکس، پهلوانی در جهان وجود ندارد که پی زال بسپارد، یعنی او همتایی ندارد. -نگار: تصویر و نقاشی‌ (های رزم و بزم بر دیوارها) -سرافشان: دورکننده‌ی سرها از تن‌ها، کنایه از جنگاوری -دست به‌کردار دریا بودن: کنایه از گشاده‌دستی بسیار -نگوید سخن مردم عیب‌جوی: عیب‌جویان واقعیت را نمی‌گویند. 🖊@ghalatnanevisim
-بید: باشید -پرداختن: تهی کردن -پرو٘: کوتاه‌شده‌ی خوشه‌ی پروین -نگار رخ تو ز قنّوج، رای / فرستد همی سوی خاورخدای: (تو آنقدر زیبایی) که تصویر تو را شاه هند از قنوج برای شاه خاور می‌فرستد. -نشانی: انگشت‌نما -بُسَّد: مرجان، کنایه از لب سرخ 🖊@ghalatnanevisim
🏴 خواندن نماز شب اول قبر برای شهدای خدمت ▪️◾️▪️ 🌺شهید سید ابراهیم رییسی | فرزند سید حاجی 🌺شهید سید محمدعلی آل هاشم: فرزند سید محمدتقی 🌺شهید حسین امیرعبداللهیان: فرزند محمد 🌺شهید مالک رحمتی: فرزند حاج اسکندر 🌺شهید سید طاهر مصطفوی: فرزند سیداحمد مصطفوی 🌺شهید بهروز قدیمی: فرزند اسحاق 🌺شهید محسن دریانوش: فرزند مختار 🌺سیدمهدی موسوی: فرزند سید محمدعلی 🔹تذکر: ۱. نماز جداگانه باید خوانده شود ۲. شهید رحمتی فردا دفن میشن و نمازشون فرداشب می باشد. ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌🖊@ghalatnanevisim
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 با سلام و احترام خدمت همراهان کانال قصد بر این است که حکایات گلستان سعدی به قلم ساده و روان را آغاز کنیم تا دوستانی که علاقمند هستند حکایات را دنبال کنند. از امروز به بعد با قسمتی از گل‌های گلستان سعدی درخدمت شما هستیم. در ابتدا به معرفی کوتاهیاز سعی می پردازیم. 🌹همراهی شما دوستان مایه دلگرمی ماست موفق و پیروز باشید ... 🖊@ghalatnanevisim
📘📗📕 درباره نام سعدی و القاب (۱) 🔸ابومحمّد مُصلِح‌الدین بن عبدالله نامور به سعدیِ شیرازی و مُشرف‌الدین (زادهٔ ۵۸۵ یا حدود ۶۰۶ هـ. ق. برابر با حدود ۵۸۹ خورشیدی و ۱۲۱۰ میلادی در شیراز. درگذشتهٔ حدود ۶۹۱ هـ. ق. برابر با حدود ۶۷۰ یا ۶۷۱ خورشیدی و ۱۲۹۱ یا ۱۲۹۲ میلادی) شاعر و نویسندهٔ پارسی‌گوی نامدار ایرانی است. درباره نام سعدى و القابش ، تاريخ تولد و وفاتش ، سفرهاى او و تاريخ نگارش بوستان و گلستانش ، نظرات مختلفى بيان شده است. در اينجا بهتر اين است كه از نقل اقوال بگذريم و آنچه صحيح تر به نظر مى رسد همان را بنگاريم. بعضى به نقل از كتاب "تلخيص مجمع الاداب" از ابن الفوطى، معاصر سعدى وى را چنين ياد كرده اند: مصلح الدين ابو محمد، عبدالله بن مشرف بن مصلح، معروف به سعدى شيرازى. و در لغتنامه دهخدا، چنين آمده: مشرف الدين، مصلح بن عبدالله سعدى شيرازى. سعدى در حدود سال 606 هجرى در شيراز متولد شد و به سال 690 (27 ذيحجه) در سن 84 سالگى در شيراز در گذشت. آرامگاه او در شيراز معروف است. @ghalatnanevisim
📘📗📕 نکته ای پیرامون زاد روز سعدی (۲) ✨نظر بیشترِ پژوهشگران، مبتنی بر آن بخشی از دیباچهٔ گلستان است که چنین می‌گوید: یک شب تأمل ایام گذشته می‌کردم و بر عمرِ تلف کرده تأسف می‌خوردم و سنگِ سراچهٔ دل را به الماسِ آبِ دیده می سُفتم و این ابیات، مناسبِ حالِ خود می‌گفتم: 🔸در اقصای عالم بگشتم بسی 🔹به سر بردم ایام با هر کسی 🔸تمتع به هر گوشه‌ای یافتم 🔹ز هر خرمنی خوشه‌ای یافتم 🔸چو پاکان شیراز خاکی نهاد 🔹ندیدم که رحمت بر این خاک باد همچنین، براساسِ بیتِ 🔸ای که پنجاه رفت و در خوابی 🔹مگر این پنج روزه دریابی و سایر شواهدِ این حکایت، سعدی را در سالِ ۶۵۶ قمری حدوداً پنجاه‌ساله می‌دانند، و درنتیجه زادروزِ وی را در حدود ۶۰۶ قمری می‌گیرند. @ghalatnanevisim
📘📗📕 خانواده و خاندان سعدی (۳) خاندان سعدى از علماى دين بودند. پدرش در سلک علما و مورد احترام مردم بوده است. سعدى در بوستان به همين مطلب اشاره كرده مى گويد: 🔸همه قبيله من عالمان دين بودند 🔹مرا معلم عشق تو شاعرى آموخت از قضای روزگار، در آن هنگام که سعدی دوران كودكى را مى گذراند، پدرش از دنيا رفت ، چنانكه خود گويد: 🔸مرا باشد از درد طفلان خبر 🔹كه در طفلى از سر برفتم پدر @ghalatnanevisim
📘📗📕 ترک شیراز و جهانگردی (۴) 💫در دوران کودکی با علاقهٔ زیاد به مکتب می‌رفت و مقدمات دانش را می‌آموخت. هنگام نوجوانی به پژوهش و دین و دانش علاقهٔ فراوانی نشان داد. اوضاع نابسامان ایران در پایان دوران سلطان محمد خوارزمشاه و به‌ویژه حملهٔ سلطان غیاث‌الدین خوارزمشاه، سعدی را که هوایی جز به‌دست‌آوردن دانش در سر نداشت، بر آن داشت شیراز را ترک کند. سعدی جهانگردیِ خود را در سال ۱۱۲۶ میلادی آغاز کرد و به شهرهای مختلفِ خاور نزدیک و خاورمیانه، هندوستان، حبشه، مصر و شمال آفریقا سفر کرد (این جهانگردی به روایتی سی سال به طول انجامید). حکایت‌هایی که سعدی در گلستان و بوستان آورده‌است، نگرش و بینش او را نمایان می‌سازد. @ghalatnanevisim
📘📗📕 آغاز سفر_آموزش در بغداد (۵) سعدی در حدود ۶۲۰ یا ۶۲۳ قمری از شیراز به مدرسهٔ نظامیهٔ بغداد رفت و در آنجا از آموزه‌های امام محمد غزالی بیشترین تأثیر را پذیرفت (سعدی در گلستان، غزالی را امام مرشد می‌نامد). سعدی از حضور خویش در نظامیهٔ بغداد چنین یاد می‌کند: 🔸مرا در نظامیه ادرار بود * 🔹شب و روز تلقین و تکرار بود * توضیح: «ادرار» در بیت یادشده به‌معنی مستمری و مقرری و شهریه، و نیز تقریباً معادل بورس تحصیلیِ امروزی‌ست. جدا از از نظامیه، سعدی در مجلس درس استادان دیگری ازقبیل شهاب‌الدین عمر سهروردی نیز حضور یافت و در عرفان از او تأثیر گرفت. این شهاب‌الدین عُمَر سهروردی را نباید با شیخ اشراق، یحیی سهروردی اشتباه گرفت. معلم احتمالیِ دیگرِ سعدی در بغداد ابوالفرج بن جوزی (درگذشتهٔ ۶۳۶) بوده‌است که در هویت اصلی وی بین پژوهشگران (از جمله بین محمد قزوینی و محیط طباطبایی) اختلاف وجود دارد. @ghalatnanevisim
📘📗📕‌ دیگر سفرها (۶) 💫پس از پایان تحصیل در بغداد، سعدی به سفرهای گوناگونی پرداخت که در آثار خود به بسیاری از این سفرها اشاره کرده‌است. در این که سعدی دقیقاً از چه سرزمین‌هایی دیدن کرده میان پژوهندگان اختلاف ‌نظر وجود دارد و به حکایاتِ خودِ سعدی هم نمی‌توان بسنده کرد و به نظر می‌رسد که بعضی از این سفرها داستان ‌پردازی باشد (موحد، ۱۳۷۴، ص۵۸) زیرا بسیاری از آنها منطقاً پایهٔ نمادین و اخلاقی دارند نه واقعی. مسلم است که شاعر به عراق، شام، حجاز و بخش‌هایی از فرنگ سفر کرده‌است و شاید از هندوستان، ترکستان، آسیای صغیر، غزنین، آذربایجان، فلسطین، چین، یمن و آفریقای شمالی هم دیدار کرده‌باشد. @ghalatnanevisim
📘📗📕 بازگشت به شیراز (۷) سعدی در حدود سال ۶۵۵ قمری به شیراز بازگشت و در خانقاه ابوعبدالله بن خفیف مجاور شد. حاکم فارس در این زمان اتابک ابوبکر بن سعد زنگی (حکومت: ۶۲۳–۶۵۸ هـ . ق) بود که برای جلوگیری از هجوم مغولان به فارس، به آنان خراج می‌داد و یک سال بعد فتح بغداد به دست مغولان (در ۴ صفر ۶۵۶) به آنان کمک کرد. نکته مهم اینجاست که در دوران ابوبکربن سعدبن زنگی، شیراز پناهگاه دانشمندانی شده‌ بود که از دَم تیغِ تاتار جان سالم به ‌در برده‌ بودند. در دوران وی، سعدی مقامی ارجمند در دربار به‌دست آورده‌بود. در آن زمان، ولیعهد مظفرالدین ابوبکر به نام سعدبن ابوبکر، که تخلص سعدی هم از نام اوست، به سعدی ارادت بسیار داشت. @ghalatnanevisim
📘📗📕 خروج دوباره سعدی از شیراز (۸) با از بین رفتن حکومت سلغریان (*) سعدی بار دیگر از شیراز خارج شد و به بغداد و حجاز رفت. در بازگشت به شیراز، با آن که مورد احترام و تکریم بزرگان فارس بود، بنابر مشهور به خلوت پناه برد و مشغول ریاضت شد.  سعدی شاعر جهاندیده، جهانگرد و سالک سرزمینهای دور و غریب بود، او خود را با تاجران ادویه و کالا و زائران اماکن مقدس همراه می کرد. از پادشاهان حکایت ها شنیده و روزگار را با آنان به مدارا می گذراند.  سفاکی و سخاوتشان را نیک می شناخت و گاه عطایشان را به لقایشان می بخشید. با عاشقان و پهلوانان و مدعیان و شیوخ و صوفیان و رندان به جبر و اختیار همنشین می شد و خامی روزگار جوانی را به تجربه سفرهای مکرر به پختگی دوران پیری پیوند می زد.  سفرهای سعدی تنها جستجوی تنوع، طلب دانش و آگاهی از رسوم و فرهنگهای مختلف نبود؛ بلکه هر سفر تجربه ای معنوی نیز به شمار می آمد. (*) اتابکان فارس یا سَلغُریان گروهی بودند از ترکمنان که از نیمه قرن ۶ هجری (۱۲ میلادی) در زمان ضعف دولت سلجوقیان قدرت را در فارس به دست گرفتند.  @ghalatnanevisim
📘📗📕نگارش بوستان و گلستان (۹) سعدی بوستان را، که سرودنش در ۶۵۵ قمری به پایان رسید، به نام بوبکر سعد کرد و آن را به وی تقدیم نمود. کمتر از یک سال بعد از تدوین بوستان، در بهار سال ۶۵۶، دومین اثرش گلستان را به نام ولیعهد سعدبن ابوبکربن زنگی نگاشت، و خود در «دیباچهٔ» گلستان می‌گوید: «هنوز از گلستانِ بُستان بَقیتی موجود بود که کتاب گلستان تمام شد.» ظاهراً در اینجا منظور سعدی از «بُستان»، کتاب بوستانِ اوست؛ البته دربارهٔ نام‌گذاری بوستان و زمانِ نام‌گذاریِ آن، میان پژوهشگران اختلاف‌نظر وجود دارد. @ghalatnanevisim
📗📘📕 درباره گلستان (۱۰) 🔸سعدی در دیباچهٔ کتاب، چراییِ نگارشِ آن و زمانِ نگارش را با گفتاری فاخر، شیرین و روان بازگو می‌کند. وی در دیباچه، کتابِ گلستان را گلستانی راستین می‌شمارد که سرما و گرمایِ روزگار بر آن تأثیری ندارد و چنین می‌گوید: برای نُزهتِ ناظران و فُسحَتِ حاضران، کتابِ گلستانی توانم تَصنیف کردن، که بادِ خزان را بر وَرقِ او دستِ تَطاول نباشد و گردشِ زمان، عیشِ ربیعَش(1) را به طیشِ خَریف مُبَدل نکند. 🔸به چه کار آیدت ز گُل طَبَقی 🔹از گلستانِ من بِبر وَرقی 🔸گُل همین پنج روز و شِش باشد 🔹وین گلستان همیشه خوش باشد (1)_ عیش ربیعش را به طیش خریف مبدل نکند: گذر زمان هرگز از ارزش آن کم نکند @ghalatnanevisim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امر و وجه امری ✳️ فعل امر و وجه امری، امروز بر سه قسم است: 1⃣ امر حاضر دوصیغه است: برو، بروید 2⃣ امر غایب دوصیغه است: برود و بروند 3⃣ امر متکلّم دوصیغه است: بروم و برویم ✳️ امر غایب و متکلّم را در بعضی از زبان‌‌ها، فعل تأکیدی یا وجه تأکیدی می‌گویند. ✅ دستور مفصّل امروز، دکتر خسرو فرشیدورد، انتشارات سخن، چاپ چهارم، ۱۳۹۲، ص ۳۸۷ 🖊@ghalatnanevisim
با سلام و سپاس از زحمات شما برخی از جایگزین ها که به ذهن بنده می‌رسه تقدیم می‌کنم: اوکی شد. (حل شد، تایید شد) اوکی می‌کنم. (درست می‌کنم) اگه اوکی شد، خبرت می‌کنم. (اگه درست شد و یا اگر قطعی شد خبرت می‌کنم) اوکی میشه، نگران نباش. (درست میشه... چی شد، اوکی کردی؟ (درست کردی؟) معلوم نیست اوکی بشه. (درست بشه) اوکیه، خاطرت جمع. (حله،.. هر ساعت تو بگی اوکیه. (هر ساعت تو بگی، مشکلی نیست، ایرادی نداره) 🖊@ghalatnanevisim
دربارۀ واژۀ بازیگوش ‏در گذشته فعل گوشیدن به معنی «گوش کردن» و «مراقب بودن» رواج داشته. بازی‌گوش از اسمِ بازی و ستاک حالِ گوش ترکیب یافته و الگوی ساخت آن همانند واژه‌های زهدفروش و دنیاطلب است (علاءالدین طباطبایی، ترکیب در زبان فارسی، ص ١٨). 🖊@ghalatnanevisim
🔷موارد استفاده از نیم فاصله ⚡️یک جزء واژه مرکب، صفت مفعولی یا صفت فاعلی باشد: نمک‌پرورده، اخلال‌کننده، پاک‌کننده «که» بعد از بسیاری از واژه‌ها: چنان‌که، آن‌که، این‌که (به‌جز بلکه) «یک» قبل از برخی از واژه‌های پرکاربرد در گفت‌وگوهای داستان: یک‌جور، یک‌ریزه، یک‌سِری، یک‌عالم، یک‌عالمه، یک‌کم، یک‌مقدار، یک‌وقتی، یک‌وقت، یک‌وقت‌ها 🖊@ghalatnanevisim