eitaa logo
غلط ننویسیم
16.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
184 ویدیو
3 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/v257.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
بر من، درِ محنت و بلا باز مخواه درد منِ دل داده ی جان باز مخواه جانی که به عاریت دو دم یافته‌ام چندانکه دمی بینمت آن باز مخواه 🖊@ghalatnanevisim
شبه‌مترادف‌ها تفاوت علت، دلیل، سبب، باعث و انگیزه علت: پدیده‌ای مادی و بیرونی ا‌ست و به‌تنهایی مؤثر است. مثال: فقر علتِ فساد است. دلیل: پدیده‌ای درونی و ذهنی ا‌ست. مانند: ۱. درونی: ترس از چیزی داشتن (چون عواطف استدلال درونی هستند): مریم از موش می‌ترسد؛ ۲. ذهنی: دلیل واکنش تو موجه نیست. دلیل خودکشی صادق چه بود؟ انگیزه: از جنس دلیل است و درونی و ذهنی ا‌ست. سبب: علت ناقص است؛ درواقع علتی است که انگیزه و منشأ آن معلوم نیست: سببِ تألیف کتاب غربزدگی جلال آل احمد چیست؟ باعث: چیزی که نبوده و سپس‌تر پدیدار شده است: تو باعث شدی سرما بخورم دکتر فرشید سادات‌شریفی 🖊@ghalatnanevisim
ایزاک آسیموف: "داستان‌های علمی تخیلی نه فقط به ما نشان می‌دهند که آینده چگونه می‌تواند باشد، بلکه به ما می‌آموزند که چگونه آینده را بسازیم. 🖊@ghalatnanevisim
ناویراسته👇 شاید به خوابه شیرین فرهاد رفته باشد ویراسته👇 امشب صدای تیشه از بیستون نیامد شاید به خواب شیرین فرهاد رفته باشد نکته👇 نگارش «ه» به‌جای «کسرۀ اضافه» نادرست است. خوابه ❌ خواب ✅ 🖊@ghalatnanevisim
: ✅ ... می کنم. ... ازدحام ... به دیگر عزیزان ... خدمت رسانی کنیم. ... خواهد شد. ... تشکر را دارم‌. ❌ با سلام خدمت دوستان عزیز از اینکه با تاخیر جواب دادم عذرخواهی میکنم اگر به تعدادی از دوستان گفته شده در جای معین بایستند به دلیل که ازدهام رو کمتر کنیم تا بتوانیم دیگر عزیزان به نحو احسن خدمت رسانی کنیم به زودی با هماهنگی با مسئولین محترم معاونت ترافیک جناب آقای ... جناب آقای ... جناب آقای .... به تمامی دوستان عزیز غرفه مشخص واگذار خواهد شد از اینکه در کنار ما هستید کمال تشکر را دارم 🖊@ghalatnanevisim
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 حکایت به قلم "ســاده و روان" 📚 باب پنجم : در عشق و جوانی 🌺 حکایت ۶ 💫 به ياد دارم يک شب يارى عزيز به خانه ام آمد. آنقدر خوشحال و از خود بیخود شدم و به سمتش رفتم که آستينم به شعله چراغ رسيد و آن را خاموش كرد. سرى طيف من يجلو بطلعته الدجى (۱) شگفت آمد از بختم كه اين دولت از كجا (۲) او نشست و مرا مورد سرزنش قرار داد كه چرا مرا ديدى و چراغ را خاموش نمودى؟ گفتم به دو علت: ۱ - گمان كردم خورشيد وارد شد (از شدت روشنی روز شد) ۲ - اين اشعار بخاطرم آمد. 🔸چون گرانى به پيش شمع آيد 🔹خيزش اندر ميان جمع بكش 🔸ور شكر خنده اى است شيرين لب 🔹آستينش بگير و شمع بكش (۳) ۱_ شبانگاه خيال يارى كه بر اثر درخشندگى چهره اش، تاريكى روشن مى شود ۲_ از بخت خود در شگفتم كه اين دولت اقبال از كجا بسويم روى آورد ۳_ هر گاه غمی نزديک چراغ آمد برخيز و آن بار سنگين را در حضور مردم نابود كن، ولى اگر شكر خنده و شيرين لب آمد، آستينش بگير و چراغ را خاموش كن. 🖊@ghalatnanevisim
شاهنامه خوانی 👇👇👇قسمت صد و هشتاد و یک👇👇👇 🖊@ghalatnanevisim
-لب نگشادن: سخن نگفتن؛ کنایه از شتاب کردن در تاختن -دوده: تیره‌وتبار -بارکش‌باره: اسبِ بارکشنده؛ اسبی که سنگینیِ تنِ پهلوان را بتواند تاب بیاورد. -بیش‌وکم: همه -کدخدای: در این‌جا یعنی بزرگ و ریش‌سفیدِ شهر -به‌فرمان همه پیشِ اوی آمدند / به جان هر کسی چاره‌جوی آمدند: همه به‌فرمانبرداری پیشِ کاوس آمدند. آمدند که چاره‌ای برایِ نجاتِ جانشان کُنند. -گرانمایگان: بزرگان، مقامات -وزین داستان چند گونه براند: این ماجرا را شرح داد. -راندن: سخن گفتن -نیو: دلیر، دلیرانه -خیره: شگفت‌زده -به‌راز: پنهانی -دراز گشتنِ کار: بالا گرفتنِ کار، سخت شدن و بیخ پیدا کردنِ ماجرا -دل را از اندیشه شستن: نگرانی را کنار گذاشتن، آسوده شدن -کز اندیشه دل را نشوید همی: (کاوس می‌گوید:) این‌سان که گژدهم سخت نگرانِ این ماجرا مانده است. یا: این‌سان که گژدهم ما را سخت نگرانِ این ماجرا کرده است. -هماورد: همنبرد، حریف -برنهادن: توافق کردن -یکسر: متفقاً 🖊@ghalatnanevisim
📚عنوان: آشنایی با آئین نگارش و گزارش نویسی در ادب پارسی ✍نویسنده: اسدالله بقایی نائینی ناشر: انتشارات سوره مهر ‌بریده‌ای از کتاب آشنایی با‌ آیین نگارش و گزارش‌نویسی در ادب پارسی اگر به داد دل زبان فارسی نرسیم این هجمه‌ی بنیانکن دیر یا زود زمام زبان فارسی یعنی گستره‌ی ایران‌زمین را نیز بدان روز و روزگار می‌نشاند. این است که هر ایرانی فارسی‌زبان برای حفظ این میراث سترگ نقش و وظیفه‌ای ارجمند به عهده دارد. تهدید درونی زبان فارسی آن است که یکایک فارسی‌زبان دغدغه و حساسیت و اهتمام لازم را از دست بدهند و به بهانه‌ی تجدد و گاه افاضه و امثال آن به بی‌رنگ کردن زبان و همزمان ورود کلمات و عبارات و حتی جملات بیگانه در عرصه‌ی زبان فارسی علاقه‌مند گردند. 🖊@ghalatnanevisim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آخر ای دوست نخواهی پرسيد که دل از دوری رويت چه کشيد سوخت در آتش و خاکستر شد وعده های تو به دادش نرسيد داغ ماتم شد و بر سينه نشست اشک حسرت شد و بر خاک چکيد آن همه عهد فراموشت شد چشم من روشن، روی تو سپيد جان به لب آمده در ظلمت غم کی به دادم رسی ای صبح اميد آخر اين عشق، مرا خواهد کشت عاقبت داغ مرا خواهی ديد دل پر درد فريدون مشکن که خدا بر تو نخواهد بخشيد. 🖊@ghalatnanevisim
فعل نامناسب و نابه‌جا 🔶 اگر تیم حریف بتواند نتیجه مساوی را داشته‌باشد...‌ (به‌جای حفظ کند) 🔶دشمن حملات زیادی را داشت. (به‌جای کرد) 🔶صدای مرا دارید. (به‌جای می‌شنوید) 🔶دوستانی که در این محفل وجود دارند... (به‌جای هستند، حضور دارند) 🔶بیداری همهٔ مسلمانان را فراگرفته‌است. (به‌جای مسلمانان در همه جا بیدار شده‌اند) 🔶سربازان آموزش‌های لازم را طی کردند. (به‌جای دیدند/سپری‌کردند) ✅ ذوالفقاری، حسن، راهنمای ویراستاری و درست‌نویسی، چاپ سوم، (تهران، نشر علم، ۱۳۹۲)، صص۲۴۸_۲۴۷. 🖊@ghalatnanevisim
چند جایگزین فارسی شانس             👈بخت شجاعت          👈دلیری صداقت           👈راستگویی سمبل             👈 نماد سهم               👈بهره شغل               👈پیشه فوروارد          👈بازنشر 🖊@ghalatnanevisim
❌ اما این روش ک گفت عالیع ، خیلی عزت نفسشون حفظ میشه ✅ اما این روش که (ایشون) گفت، عالیه؛ عزت نفسشون خیلی حفظ می شه. 🖊@ghalatnanevisim
دل‌نوشته‌ها نوعی نوشتار احساسی و شخصی هستند که نویسنده در آنها احساسات، افکار، تجربیات و تأملات خود را به صورت صادقانه و بی‌پرده بیان می‌کند. این نوع نوشته‌ها معمولاً بدون رعایت قواعد رسمی و سخت‌گیرانه نوشتاری نوشته می‌شوند و بیشتر بر احساسات و جریان طبیعی ذهن نویسنده تأکید دارند. در زیر به برخی ویژگی‌های دل‌نوشته‌ها اشاره می‌کنیم: *ویژگی‌های دل‌نوشته‌ها* صمیمیت و صداقت: دل‌نوشته‌ها معمولاً با صداقت و صمیمیت نوشته می‌شوند. نویسنده در این نوع نوشته‌ها احساسات واقعی خود را بیان می‌کند و از تصنع و ریاکاری پرهیز می‌کند. احساسات قوی: دل‌نوشته‌ها غالباً شامل احساسات قوی و عمیق هستند. این احساسات می‌توانند شامل عشق، دلتنگی، شادی، غم، تنهایی و یا حتی خشم باشند. زبان ساده و روان: دل‌نوشته‌ها معمولاً با زبان ساده و روان نوشته می‌شوند. نویسنده از زبان پیچیده و فنی استفاده نمی‌کند و سعی می‌کند به زبان خودمانی و قابل فهم بنویسد. جریان طبیعی ذهن: دل‌نوشته‌ها به شکل جریان طبیعی ذهن نویسنده نوشته می‌شوند. این نوشته‌ها ممکن است از نظر ساختاری منسجم نباشند و به صورت پراکنده و آزادانه بیان شوند. بیان تجربیات شخصی: دل‌نوشته‌ها اغلب به بیان تجربیات شخصی و خاطرات نویسنده می‌پردازند. نویسنده تجربیات خود را با خواننده به اشتراک می‌گذارد و از این طریق ارتباطی عاطفی و نزدیک با او برقرار می‌کند. انعکاس افکار و تأملات: دل‌نوشته‌ها فضایی برای بیان افکار و تأملات نویسنده فراهم می‌کنند. این نوشته‌ها می‌توانند به بررسی مسائل فلسفی، اجتماعی و یا حتی روزمره بپردازند. فضاسازی احساسی: دل‌نوشته‌ها به دلیل طبیعت احساسی خود، فضاسازی قوی دارند. نویسنده سعی می‌کند با استفاده از کلمات و جملات احساسی، خواننده را درگیر و تحت تأثیر قرار دهد. شخصیت‌محوری: در دل‌نوشته‌ها، شخصیت نویسنده و دنیای درونی او به شدت مطرح است. این نوشته‌ها بیشتر به بیان حالت‌ها و احوالات نویسنده می‌پردازند تا به روایت داستانی خارجی. مثال‌هایی از دل‌نوشته‌ها دل‌نوشته‌ای درباره عشق: "عشق همان حسی است که با دیدن چشمان تو در قلبم جاری می‌شود. هر لحظه بدون تو مثل قرنی است و هر ثانیه با تو مثل بهشتی بی‌پایان. دوستت دارم و این عشق هرگز پایان نخواهد یافت." دل‌نوشته‌ای درباره دلتنگی: "دلتنگی مثل سایه‌ای است که همیشه با من است. هر کجا که می‌روم، به دنبال من می‌آید و قلبم را سنگین می‌کند. چقدر دلم برای صدایت، برای لبخندت تنگ شده است. ای کاش زمان بازمی‌گشت و دوباره می‌توانستم در کنارت باشم." *نتیجه‌گیری* دل‌نوشته‌ها نوعی نوشتار شخصی و احساسی هستند که با صداقت، صمیمیت و زبان ساده نوشته می‌شوند. این نوشته‌ها به بیان احساسات، تجربیات و افکار نویسنده می‌پردازند و فضاسازی قوی و احساسی دارند. دل‌نوشته‌ها ابزاری مناسب برای ارتباط عمیق و صمیمی با خواننده هستند و می‌توانند تأثیرگذاری بسیاری داشته باشند. 🖊@ghalatnanevisim
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 حکایت به قلم "ســاده و روان" 📚 باب پنجم : در عشق و جوانی 🌺 حکایت ۷ 💫 شخصى يكى از دوستانش را سالها نديده بود تا اينكه از قضاى روزگار او را ديد و از او پرسيد: كجا هستى كه مشتاق ديدارت هستم؟ دوست در پاسخ گفت: مشتاقى و آروزى ديدار از دوری دوست بهتر از بيزارى و خستگی از بسیار دیدن اوست. 🔸دير آمدى اى نگار سرمست 🔹زودت ندهيم دامن از دست 🔸معشوقه كه دير دير بينند 🔹آخر كم از آنكه سير بينند (۱) اگر زيباروى محبوب هنگام دیدار با دوستان دیگر بيايد، جفا و بى مهرى كرده است چون دیدار يار زیباروی به همراه دوستان، بدون دشمنی و رقابت نخواهد بود. ✔️اذا جِئتنی فی رُفقه لتزورنی و اِن جِئت فِی صُلح فانت محارب (هر گاه با گروهی از رفیقان برای دیدار من آیی اگر چه به آشتی آمده باشی به جنگ آمده ای) 🔸به يک نفس كه برآميخت يار با اغيار 🔹بسى نماند كه غيرت وجود من بكشد 🔸به خنده گفت كه من شمع جمعم اى سعدى 🔹مرا از آن چه كه پروانه خويشتن بكشد (۲) ۱_ دست كم اين است كه موقع دیدار او را آنچنان که میخواهی یک دل سیر می بینی. ۲_ يكدم كه يار با رقيبان به خوشدلى نشست ، چيزى نماند كه غيرت مرا به هلاكت رساند، ولى يار با خنده به من گفت : اى سعدى ! مرا پروا نيست كه پروانه جانش را در شعله من ببازد 🖊@ghalatnanevisim
شاهنامه خوانی 👇👇👇قسمت صد و هشتاد و دوم👇👇👇 🖊@ghalatnanevisim
4_5891124039665058338.mp3
1.14M
(بخش ۶۲) (بخش ۱۲) گفتار اندر نامه فرستادن شاه‌کاوس به نزدیک رستم 🖊@ghalatnanevisim
-نشست آنگهی رای‌زن با دبیر / که کاری گزاینده بُد ناگزیر: چون کارِ خطیری پیش آمده بود برای نامه نوشتن مشاوران را هم فراخواندند. -مکُن -داستان را- گشاده دو لب: (حتی) برای مثال لب به سخن هم باز نکن (و بشتاب). -برسانِ دود: به‌تندی -عنانِ تگاور بسودن: لمس کردنِ افسارِ اسب؛ مَجاز از سواری و تاختن -غنودن: خوابیدن، استراحت کردن -تنگ اندرآمدن: سخت نزدیک شدن -از او نامه بستَد به‌کردارِ آب: گیو نامه -که به‌درخشانی و روانیِ آب بود- را از کاوس گرفت. -پذیره شدن: به استقبال رفتن -پیاده شدش: (گیو) به‌احترامِ او (رستم) پیاده شد. -بیش‌وکم: همه -یکباره دم برزدند: (بالاخره) نفسی تازه کردند. -خیره: شگفت‌زده -آزادگان: ایرانیانِ نژاده، و مطلقاً ایرانیان، که در متونِ کهن بسیار تکرار می‌شود و به‌صورتِ کلماتِ احرار، بنی‌احرار و احرارالفارس هم به عربی رفته. -از آزادگان این نباشد شگفت / ز ترکان چنین یاد نتوان گرفت: (رستم که شنیده در توران شهسواری چون سام پیدا شده تعجب کرد و) گفت: میانِ ایرانیان ممکن است کسی چون سام پیدا شود اما میانِ تورانیان بعید است. -بسی برنیاید که گردد بلند: زمانِ زیادی نخواهد گذشت که او پهلوانی بزرگ شود. -همی مَی خورد با لبِ شیربوی: (رستم می‌گوید که تهمینه از توران به او پیغام داده که) پسرشان درحالی که هنوز شیرخواره‌ست شراب می‌خورد! می خوردن از نشانه‌های پهلوانی و قدرت بوده، که تا این زمان هم مانده. -پرخاشجوی: گردنکش، پهلوان -یکی بر لبِ خشک نم برزنیم: لبی به شراب تازه کنیم! -گرازیدن: خرامیدن، رفتن -مگر بختِ بیدار رخشنده نیست / وگرنی چنین کار دشخوار نیست: این کار (مقابله با سهراب) کارِ سختی نیست مگر که بختِ ما خفته باشد. -چو دریا به موج اندرآید ز جای، / ندارد دمِ آتش تیز٘ پای: اگر دریا به موج درآید، حرارتِ آتش تابِ پایداری در برابرِ او را نخواهد داشت. رستم خود را دریا دانسته و سهراب را آتش. -درفش: پرچم. پهلوانانِ بزرگ هر یک پرچمی مخصوص به خود دارند. درباره‌ی این پرچم‌ها کمی جلوتر در همین داستانِ رستم‌وسهراب بیشتر خواهیم شنید. -سور: بزم، جشن -سنگی: اهلِ درنگ، باوقار، فرزانه -چو ماننده‌ی سام جنگی بود، / دلیر و هشیوار و سنگی بود، // بدین تیزی ایدر نیاید به جنگ / نباید گرفتن چنین کار٘ تنگ: (رستم می‌گوید که) اگر آن‌طور که گفته‌اند این پهلوانِ جوان مانندِ سام باشد، باید دلیر و باهوش و باتٲمل باشد و به‌شتاب و نادرنگیده به جنگ نیاید. پس این جوان نادرنگیده و فرزانه نیست و جنگ با او را نباید سخت گرفت. 🖊@ghalatnanevisim
حضرت موسی - قسمت ۱.mp3
4.86M
🎙| حضرت موسی(ع) قسمت ۱: کودک‌کشی فرعون 🖊@ghalatnanevisim
📚عنوان: جست و جو در متن ✍نویسنده: جمشید خانیان ناشر: انتشارات سوره مهر ‌در این مجموعه، ده رمان ایرانی بررسی و تحلیل شده و در آن نکاتی درباره هر یک از رمان‌ها در قالب گفت و گوهایی ساده بین چند نفر مطرح گردیده است . بدین ترتیب، در قالب این گفت و گو سعی شده اجزا و عناصر رمان‌ها بازشناخته شود .این رمان‌ها عبارت‌اند از" :ارتباط ایرانی/ علی موذنی"، "از پس آبی زلال/ انوشه منادی"، "آذرستان/ محمدعلی علومی"، "زنده‌باد مرگ/ ناصر ایرانی"، "مدار صفر درجه/ احمد محمود"، "بادها خبر از تغییر فصل می‌دادند/ جمال میرصادقی"، "جزیره سرگردانی/ سیمین دانشور"، "چاه به چاه/ رضا براهنی"، "مروارید خاتون/ فرشته ساری "و "جریزه/ پرویز مسجدی  🖊@ghalatnanevisim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ماییم گدای حضرت معصومه محتاج عطای حضرت معصومه همراه رضا ز دیده خون می‌ریزیم در روز عزای حضرت معصومه 🏴 سالروز شهادت حضرت معصومه (س) بر حضرت صاحب الزمان (عج) و تمامی شیعیان آن حضرت، تسلیت باد. 🖊@ghalatnanevisim
🔶 پسوندها همیشه پیوسته نوشته‌ می‌شوند: گلزار، نمکدان، تنگنا، ستمکار، سوگوار، گرمسیر، گلستان، دبیرستان 🔴 در موارد زیر پسوندها جدا نوشته می‌شوند: ۱.اگر حرف پایانی جزء اوّل با حرف آغازی پسوند یکی باشد: نظام‌مند ۲.کلمه به «ه» غیرملفوظ ختم شود: علاقه‌مند 🔶 پسوند «وار» در کلمات مختوم به «ی» جدا نوشته می‌شود: طوطی‌وار، پری‌وار ✅ راهنمای ویراستاری و درست‌نویسی، حسن ذوالفقاری، تهران، نشر علم، چاپ سوم، ۱۳۹۲، ص ۷۰. 🖊@ghalatnanevisim