Reza4_5796463901059055641.mp3
زمان:
حجم:
1.17M
پیشدادیان #منوچهر (بخش ۲۲)
#داستان_زال_و_روداوه (بخش ۲۱)
#شاهنامه_خوانی
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
#توضیحات
-گُرد: پهلوان
-همگروه: دستهجمعی. درمقابل بیگروه یعنی تنها.
-گاه: تخت
-دستور: وزیر
-تیز: درجا، و شاید قاطع
-دار: درخت
-رَز: درخت انگور
-دژم: پُرچین
-جوان داردش گاه با رنگ و بوی / گهش پیر بینی دژم کرده روی: (خدا) گاهی (در بهار) جهان را سرسبز و تروتازه میدارد و (در خزان و زمستان) جهان گویی پیر شده، پرچینوچروک.
-سپَردن: طی کردن
-بدانگه که لوح آفرید و قلم / بزد بر همه بودنیها رقم: اشاره به اعتقادی اسلامی که خدا اول لوح و قلم آفرید و با قلم همهی مقدرات آیندهی دنیا را بر لوح رقم زد.
-همباز: شریک، جفت
-برین: بالاترین، بلندترین، که صفت سپهر و چرخ میشود.
-مایه: ماده
-و دیگر که بیمایه دین خدای / ندیدیم مرد جوان را به جای: و ضمنا وقتی مرد جوان بی زن است، دین خدا استوار نمیماند.
-تخم: نژاد
-چو هنگام رفتن فراز آیدش، / به فرزند نوروز بازآیدش: آدمی در دم مرگ با به جا گذشتن فرزند، گویی دوباره جوان میشود.
-از او رفته نام و بدین مانده بخت: نام (پدر) همه جا پیچیده و بخت و اقبال و بزرگی به پسرش رسیده.
-نگفتم من این تا نگشتم غمی / به مغز و خرد درنیامد کمی: میخواستم این راز (عاشقی) را نهان کنم تا که بالا گرفت و مرا در خود کشید، وگرنه من دیوانه نشدهم.
-باشد بدین٘ رام٘ سام؟: آیا سام با این موافق است؟
-تیز شدن: خشمگین شدن
#شاهنامه_خوانی
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
#معرفی_کتاب
📚عنوان: وزن شعر بیاموزیم
✍نویسنده: اسماعیل امینی
انتشارات: ایهام
وزن شعر برای کسانی که شعر میشنوند هم دل نشین است و هم سحر آمیز؛ حتی گاهی برخی از مردم خیال میکنند که موزون کردن جملات از هر کسی برنمی آید و یک جور هدیه آسمانی است بسیارند کسانی که به خاطر علاقه مندی به شعر و شعرخواندن و شعر شنیدن به تدریج جملاتی موزون به ذهنشان میرسد بعد این جملات را می نویسند و ذوق زده میشوند و خیال میکنند که از یک منبع ماورایی به آنها الهام میشود و آنها ناخودآگاه شاعر شده اند دریغا چه عمرها که در این خیالات بیهوده طی شده است.
بگذریم در این کتاب حرف اصلی من این است که وزن شعر، نه رازآمیز است و نه الهام غیبی است مهارتی است که با آموزش و تمرین به دست میآید مثل تمام مهارتهای دیگر از قبیل دوچرخه سواری و شنا و تایپ و خیاطی و آشپزی.
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
🔶توضيح
قدما اين شهر را موسوم به «رافيا» كرده بودند، در تواريخ اسلام اسمش «رها» است، در كتب تواريخ فرنگ «زريسو» ضبط است، در اين شهر، جامع بزرگ بسيار قشنگى است موسوم به (اولى جامع)، يعنى جامع بزرگ، و قلعه خرابى دارد، معروف به «سرايه [۲] نمرود»، مسكن چهل هزار نفس است.
مغاره اى [۳] است در زير قلعه، معروف به مسقطالرأس «حضرت ابراهيم خليل اللَّه عليه السلام» و در همين مغاره، صندوق سبزى است، مى گويند كه گهواره آن حضرت است، و محله اى كه در اتصال اين مغاره است، موسوم به «كوثا» است.
----------
[۲]: سراى نمرود
[۳]: غار
در تورات يهود، اسم مسقط الرأس «حضرت ابراهيم» را «كوثا» ضبط كرده اند، ولى «كوثا» از قراى «بابل» است. قبر حضرت «ايوب» عليه السلام و «جابر الانصارى» و «ابوعبيدة الجراح» از اصحاب رسول و «بديع الزمان همدانى» و «مسعود الخراسانى»، از معارف رجال در آنجا مدفون اند، مقابر ايشان زيارتگاه انام است.
در قديم الايام، آتشكده بزرگ «مجوسان» در اين شهر بود، از تمام ممالك، آتش پرستان هر سال، زوّار زياد به اين شهر آمده، در اين «آذركده» به آتشِ فروزان، پرستش مى كردند.
اين شهر در زمان «رومانيان» مدتى پايتخت بود، و صد سال قبل از ميلاد، «پرنس هاى» معروف و ملقب به «آبقار»، قرب چهار صد سال در اين جا حكومت كردند. نام اين شهر در كتب تواريخ قديمه اسلام «رحبه» و «رقه» و «رها» است.
اهالى اين شهر به شجاعت مشهوراند، دين عيسى را پيش از همه اهالى ممالك، اهالى «اورفه» گرويدند.
«عين خليل الرحمن» به نام نهر، كه چشمه اش در جنب قلعه است، از زير قلعه داخل در حوض كبيرى كه از سنگ تراشيده ساخته اند، و طولش صد، و عرض آن هفتاد ذرع شده، تمامى باغات و مزروعات را اروا و اسقا [۱] مى نمايد.
خانقاهى كه «سلطان سليمان قانونى»، از براى فقراء و دراويش و ابناى سبيل بنا كرده، امروز هم معمور است. در اين خانقاه بيش از سيصد نفر هر روز اطعام مى شوند.
دو ستونى است از سنگ، كه در يك برج قلعه مذكوره نصب كرده اند، و قرب سى ذرع از يكديگر فاصله دارند، اهالى برآن اند كه اينها، دو ستون منجنيق «نمرود» است كه «حضرت ابراهيم» را، به همان منجنيق به آتش انداخت، جماعتى از فضلا و ادبا و شعرا منسوب به اين شهر است، على الخصوص «نابى» كه «سلطان الشعراى روم» است، يكى از پرورش يافتگان اين شهر است.
----------
[۱]: آبيارى
🔶منزل بيست و سيم بيره جك
قصبه اى است، هجده فرسخى «اورفه»، از توابع «اورفه» است، قريب هزار خانه رعيت دارد. قلعه سنگى و رودخانه كوچكى دارد، كه داخل «فرات» مى شود، در اينجا «فرات» را با كشتى عبور مى كنند، ما هم با كشتى عبور كرديم، اسب حيوان بارگير را، ميان كشتى عبور مى دهد. «احمد افندى» نام مُسلِم داشت، از رعيت روس بوده، مسلمان شده است [او را] حاكم كرده اند.
🔶توضيح
اين شهر را «بئرة الفرات» نيز مى گويند، مركز قضاى «بيره جك»، تابع لواى «اورفه» من توابع لواى «حلب» [مى باشد. ] در بالاى تپه اى واقع در ساحل شرق شمالى رود فرات، قلعه متين و معتبرى دارد، درّه معمورى دارد معروف به «وادى الزيتون»، انواع اشجار مثمره و غير مثمره، [۱] و بساتين اين دره را نمونه بهشت ساخته است.
🔶منزل بيست و چهارم قولپلر «۲»
منزل بيست و چهارم قولپلر [۲]
بيست [و] چهار فرسخى است، ولى ما بين «بيرجك» و «قولپلر»، بسيار آبادى است.
در هر نيم فرسخى [يا] يك فرسخى، دهاتِ آباد است، روى هم رفته يك ده است، دوازده فرسخى «حلب» قريب صدخانوار [۳] مى شود، جميعاً «اهل حق» هستند، آشكار حركت مى كنند، نهايت محبت و مهربانى به اهل عجم مى كنند دائماً.
----------
[۱]: ميوه دهنده و بدون ميوه
[۲]: در نقشه «آقچاقوپونلو» نوشته شده است.
[۳]: اصل: خانه وار
#غلط_ننویسیم
#سفر_نامه
🖊@ghalatnanevisim
بی روی تو خورشید جهانسوز مباد
هم بی تو چراغ عالم افروز مباد
با وصل تو کس چو من بد آموز مباد
روزی که تو را نبینم آن روز مباد
#شعر #رودکی
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
#ممنوعالکار
✳️ «کار» واژهٔ فارسی است و افزودن الف و لام عربی بر آن جایز نیست:
♦️نمونهٔ غیرمعیار: گوهر خیراندیش خبر ممنوعالکار شدن خود را تکذیب کرد. (خبرگزاری سینا)
✅ فرهنگ درستنویسی سخن، دکتر حسن انوری، تألیف دکتر یوسف عالی عباسآباد، تهران: انتشارات سخن، چاپ سوم، ۱۳۹۰، ص ۳۱۷
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
🔷موارد استفاده از نیم فاصله
⚡️نکته اول: اگر «درهم» جزء پیشین فعل مرکب باشد، با فعل خود بافاصله میآید: درهم آمیختن، درهم پیچیدن، درهم ریختن، درهم تنیدن، درهم کشیدن، درهم کوبیدن
#نکات_ویرایش
#غلط_ننویسیم
#نیمفاصله
🖊@ghalatnanevisim
دنبال معانی فرح می گردد
آن گوشه که مرگ چون شبح می گردد
در غزه شهید اگر نشد کودک شهر
در آتش مهلک «رفح»... می گردد
#محمدجواد_منوچهری
#غزه
#رفح
#مرگ_بر_اسرائیل
#فلسطین
@ghalatnanevisim
در فارسی بهجای f*cking میگوییم «کوفتی»، «لعنتی»، «زهرماری»، «وامانده»، «صاحبمرده»، «آشغال» یا معادلهای مناسب دیگر:
دهمیلیون فاکینگ تومن.
دهمیلیون تومنِ کوفتی.
نیاز نیست که چون در انگلیسی «فاکینگ» در وسط عبارت میآید، در فارسی هم معادلش را در وسط عبارت بیاوریم.
◽️ فرهاد قربانزاده
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
🔸 فرهنگستان زبان و ادب فارسی برای جایگزینی واژههای فارسی بهجای واژههای غیرفارسی، شیوهها و روشهای مختلفی را دنبال میکند که یکی از آنها گزینش جایگزین از دل متنهای کهن فارسی است. این برابرها گاه دقیقاً همان مفهوم را میرساند و گاه نزذیک به معنای موردنظر است؛ «یارانه» یکی از آن.هاست:
🔸 کلیم کاشانی:
چنان با هم به سر یارانه بردند
که آبی در چمن بی هم نخوردند
🔸 مولانا:
چون نگه کردم چه دیدم آفت جان و دلی
ای مسلمانان ز رحمت یاریای، یارانهای
🔸حکیم نزاری:
چرا چنین ز حدیث درست میشکنی
یکی نصیحت یارانه بشنوی از من
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim