🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
حکایت به قلم "ســاده و روان"
📚 باب پنجم : در عشق و جوانی
🌺 حکایت ۷
💫 شخصى يكى از دوستانش را سالها نديده بود تا اينكه از قضاى روزگار او را ديد و از او پرسيد: كجا هستى كه مشتاق ديدارت هستم؟ دوست در پاسخ گفت: مشتاقى و آروزى ديدار از دوری دوست بهتر از بيزارى و خستگی از بسیار دیدن اوست.
🔸دير آمدى اى نگار سرمست
🔹زودت ندهيم دامن از دست
🔸معشوقه كه دير دير بينند
🔹آخر كم از آنكه سير بينند (۱)
اگر زيباروى محبوب هنگام دیدار با دوستان دیگر بيايد، جفا و بى مهرى كرده است چون دیدار يار زیباروی به همراه دوستان، بدون دشمنی و رقابت نخواهد بود.
✔️اذا جِئتنی فی رُفقه لتزورنی و اِن جِئت فِی صُلح فانت محارب (هر گاه با گروهی از رفیقان برای دیدار من آیی اگر چه به آشتی آمده باشی به جنگ آمده ای)
🔸به يک نفس كه برآميخت يار با اغيار
🔹بسى نماند كه غيرت وجود من بكشد
🔸به خنده گفت كه من شمع جمعم اى سعدى
🔹مرا از آن چه كه پروانه خويشتن بكشد (۲)
۱_ دست كم اين است كه موقع دیدار او را آنچنان که میخواهی یک دل سیر می بینی.
۲_ يكدم كه يار با رقيبان به خوشدلى نشست ، چيزى نماند كه غيرت مرا به هلاكت رساند، ولى يار با خنده به من گفت : اى سعدى ! مرا پروا نيست كه پروانه جانش را در شعله من ببازد
#غلط_ننویسیم
#حکایات_سعدی
🖊@ghalatnanevisim
4_5891124039665058338.mp3
1.14M
#کیان #کیکاوس (بخش ۶۲)
#داستان_رستم_و_سهراب (بخش ۱۲)
گفتار اندر نامه فرستادن شاهکاوس به نزدیک رستم
#غلط_ننویسیم
#شاهنامه_خوانی
🖊@ghalatnanevisim
#توضیحات
-نشست آنگهی رایزن با دبیر / که کاری گزاینده بُد ناگزیر: چون کارِ خطیری پیش آمده بود برای نامه نوشتن مشاوران را هم فراخواندند.
-مکُن -داستان را- گشاده دو لب: (حتی) برای مثال لب به سخن هم باز نکن (و بشتاب).
-برسانِ دود: بهتندی
-عنانِ تگاور بسودن: لمس کردنِ افسارِ اسب؛ مَجاز از سواری و تاختن
-غنودن: خوابیدن، استراحت کردن
-تنگ اندرآمدن: سخت نزدیک شدن
-از او نامه بستَد بهکردارِ آب: گیو نامه -که بهدرخشانی و روانیِ آب بود- را از کاوس گرفت.
-پذیره شدن: به استقبال رفتن
-پیاده شدش: (گیو) بهاحترامِ او (رستم) پیاده شد.
-بیشوکم: همه
-یکباره دم برزدند: (بالاخره) نفسی تازه کردند.
-خیره: شگفتزده
-آزادگان: ایرانیانِ نژاده، و مطلقاً ایرانیان، که در متونِ کهن بسیار تکرار میشود و بهصورتِ کلماتِ احرار، بنیاحرار و احرارالفارس هم به عربی رفته.
-از آزادگان این نباشد شگفت / ز ترکان چنین یاد نتوان گرفت: (رستم که شنیده در توران شهسواری چون سام پیدا شده تعجب کرد و) گفت: میانِ ایرانیان ممکن است کسی چون سام پیدا شود اما میانِ تورانیان بعید است.
-بسی برنیاید که گردد بلند: زمانِ زیادی نخواهد گذشت که او پهلوانی بزرگ شود.
-همی مَی خورد با لبِ شیربوی: (رستم میگوید که تهمینه از توران به او پیغام داده که) پسرشان درحالی که هنوز شیرخوارهست شراب میخورد! می خوردن از نشانههای پهلوانی و قدرت بوده، که تا این زمان هم مانده.
-پرخاشجوی: گردنکش، پهلوان
-یکی بر لبِ خشک نم برزنیم: لبی به شراب تازه کنیم!
-گرازیدن: خرامیدن، رفتن
-مگر بختِ بیدار رخشنده نیست / وگرنی چنین کار دشخوار نیست: این کار (مقابله با سهراب) کارِ سختی نیست مگر که بختِ ما خفته باشد.
-چو دریا به موج اندرآید ز جای، / ندارد دمِ آتش تیز٘ پای: اگر دریا به موج درآید، حرارتِ آتش تابِ پایداری در برابرِ او را نخواهد داشت. رستم خود را دریا دانسته و سهراب را آتش.
-درفش: پرچم. پهلوانانِ بزرگ هر یک پرچمی مخصوص به خود دارند. دربارهی این پرچمها کمی جلوتر در همین داستانِ رستموسهراب بیشتر خواهیم شنید.
-سور: بزم، جشن
-سنگی: اهلِ درنگ، باوقار، فرزانه
-چو مانندهی سام جنگی بود، / دلیر و هشیوار و سنگی بود، // بدین تیزی ایدر نیاید به جنگ / نباید گرفتن چنین کار٘ تنگ: (رستم میگوید که) اگر آنطور که گفتهاند این پهلوانِ جوان مانندِ سام باشد، باید دلیر و باهوش و باتٲمل باشد و بهشتاب و نادرنگیده به جنگ نیاید. پس این جوان نادرنگیده و فرزانه نیست و جنگ با او را نباید سخت گرفت.
#غلط_ننویسیم
#شاهنامه_خوانی
🖊@ghalatnanevisim
#معرفی_کتاب
📚عنوان: جست و جو در متن
✍نویسنده: جمشید خانیان
ناشر: انتشارات سوره مهر
در این مجموعه، ده رمان ایرانی بررسی و تحلیل شده و در آن نکاتی درباره هر یک از رمانها در قالب گفت و گوهایی ساده بین چند نفر مطرح گردیده است . بدین ترتیب، در قالب این گفت و گو سعی شده اجزا و عناصر رمانها بازشناخته شود .این رمانها عبارتاند از" :ارتباط ایرانی/ علی موذنی"، "از پس آبی زلال/ انوشه منادی"، "آذرستان/ محمدعلی علومی"، "زندهباد مرگ/ ناصر ایرانی"، "مدار صفر درجه/ احمد محمود"، "بادها خبر از تغییر فصل میدادند/ جمال میرصادقی"، "جزیره سرگردانی/ سیمین دانشور"، "چاه به چاه/ رضا براهنی"، "مروارید خاتون/ فرشته ساری "و "جریزه/ پرویز مسجدی
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
ماییم گدای حضرت معصومه
محتاج عطای حضرت معصومه
همراه رضا ز دیده خون میریزیم
در روز عزای حضرت معصومه
🏴 سالروز شهادت حضرت معصومه (س)
بر حضرت صاحب الزمان (عج) و تمامی شیعیان آن حضرت، تسلیت باد.
#غلط_ننویسیم
#شعر
🖊@ghalatnanevisim
#پسوندها
🔶 پسوندها همیشه پیوسته نوشته میشوند:
گلزار، نمکدان، تنگنا، ستمکار، سوگوار، گرمسیر، گلستان، دبیرستان
🔴 در موارد زیر پسوندها جدا نوشته میشوند:
۱.اگر حرف پایانی جزء اوّل با حرف آغازی پسوند یکی باشد: نظاممند
۲.کلمه به «ه» غیرملفوظ ختم شود: علاقهمند
🔶 پسوند «وار» در کلمات مختوم به «ی» جدا نوشته میشود: طوطیوار، پریوار
✅ راهنمای ویراستاری و درستنویسی، حسن ذوالفقاری، تهران، نشر علم، چاپ سوم، ۱۳۹۲، ص ۷۰.
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
👌به جای "شهادت" نگوییم:
وفات شهادت گونه!!
علامه سید جعفر مرتضی عاملی رضوان الله علیه عالم و مورخ نامی شیعه مینویسد:
فيقال إنها هي الاخرى قد دس إليها السم في ساوة ؛ ولهذا لم تلبث إلا أياما قليلة واستشهدت.
گفته شده در ساوه دسیسه کردند و به حضرت معصومه صلوات الله علیها سم دادند؛ به خاطر همین حضرت جز مدت اندکی زنده نماند و شهید شد.
الحیاة السیاسیة للامام الرضا عليه السلام، تالیف سید جعفر مرتضی عاملی، صفحه ۵۴۸
🌷شهادت جانگداز عمّه جان امام زمان، حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیهما
را به وجود نازنین حضرت حجّت ارواحنافداه تسلیت عرض می نماییم.