eitaa logo
غلط ننویسیم
16.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
188 ویدیو
3 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/v257.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ حرکت‌هایی که نسنجیده باشند ؛ در انسان باروری نمی‌آورد. ‌ و علامت آن هم این است که یا مغرور عملمان می‌شویم و یا خسته از عمل. اگر مارا بکوبند خسته‌ایم و اگر تشویقمان کنند ، مغروریم. ولی اگر ریشه‌ها در ما پا گرفته باشد ؛ نه در تشویق‌ها غروری می‌آید و نه در ضربه‌ها خستگی که مدام باروری دارد🌱📚. 📕: کتاب حرکت 🖊@ghalatnanevisim
شاهنامه خوانی 👇👇👇قسمت صد و نود👇👇👇 🖊@ghalatnanevisim
-گشن: انبوه -پرمایه: پرارزش -سُفت: کتف، شانه -یال: گردن -رش: مقیاس طول؛ از سرِ انگشتِ وسط تا آرنج -ز هر کس که بر پای پیشش بَرَست، / نشسته به یک رش سرش برتر است: او درحالتِ نشسته از هر کس که کنارش ایستاده یک رش بلندتر است! -یکی باره پیشش به بالای او: اسبی هم‌قدِ خودش در کنارش -فروهشته: آویخته -بر او هر زمان برخروشد همی / تو گفتی که در زین بجوشد همی: اسب برای تاختن بی‌قرار است و مدام با شیهه صاحبش را فرا می‌خواند. -برگستوان‌ور: دارای پوششِ جنگی -پدید: آشکارا -خیمه‌گاهِ چهارم ازآنِ رستم است؛ سبز است و پرچمش نقشِ اژدها دارد و شیری طلایی نیز بر سرش. البته که سهراب این را نمی‌داند و هژیر نیز می‌گوید که آن‌خیمه ازآنِ کسی دیگر است، پهلوانی چینی. -چنین گفت کز چین یکی نیکخواه / به‌نوی رسیده‌ست نزدیکِ شاه...: (هجیر ازترسِ کشته شدنِ رستم، نامِ رستم را نمی‌گوید و) چنین می‌گوید که پهلوانی نیکخواه از چین به‌تازگی به دربار آمده و من او را ندیده و نامش را نمی‌دانم؛ این که تو می‌گویی همان پهلوانِ چینی‌ست. -ویر: یاد، حافظه -نشان داده بود از پدر، مادرش / همی‌دید و دیده نبُد باورش: مادرِ سهراب نشانه‌های پدرِ سهراب را به او داده بود؛ سهراب هم آن نشانه‌ها را واقعاً دید اما چیزی که دیده بود باورش نشد. قرینه‌ی این را چند بیت پیشتر درباره‌ی رستم دیدیم که رستم شباهتِ سهراب را به پدربزرگِ خود دید اما خیال نکرد که او پسرش سهراب باشد. -همی‌ نام جُست از زوانِ هجیر / مگر کان سخن‌ها شود دلپذیر: سهراب از هجیر نامِ پهلوانان را پرسید بلکه نامِ رستم را میانِ آنان بشنود و دنیا و سختی‌ها به کامش شود. -نبشته به سربر دگرگونه بود / ز فرمان نه کاهد، نه هرگز فزود: تقدیر چیز دیگری بود و فرمانِ خدا کم‌وزیادشدنی نیست. -خیمه‌گاهِ پنجم با پرچمی با نقشِ گرگ ازآنِ گیو پسرِ گودرز است. -گودرزیان: خانواده‌ی گودرز -بر ایران‌سپه بر دو سر افسرست: (گیو) به‌دو دلیل سرافرازِ ایرانیان است؛ پسرِ گودرزِ نامدار است و پسرِ بزرگ و جانشینِ پدر و نگهدارِ نامِ خانواده، و نیز دامادِ رستم. -شید: خورشید. در اصل یعنی تابان و صفتِ خور است. -ششمین خیمه‌گاه سفید و با پرچمی ماه‌نقش ازآنِ فریبرز، پسرِ کاوس، است. -نهاده برِ تخت کرسیِ ساج: درکنارِ تخت صندلی‌ای از جنسِ چوبِ ساج نهاده. -هودج: کجاوه -جُلَیل: پرده‌ی کجاوه -خیل‌خیل: دسته‌دسته، بسیار -زمان تا زمان: همیشه -آخرین خیمه‌گاه زرد است با پرچم‌هایی رنگارنگ و یک پرچمِ سفید با نقشِ گراز، و ماه بالای آن؛ خیمه‌گاهِ گرازه. -لگام نتابیدن: افسار برنگرداندن، کنایه از شجاعت و نترسیدن -تخمه: نژاد -ژکان: غرولندکُن، به‌زبانِ امروزه: شاکی! -گیوگان: خانواده‌ی گیو -نشانِ پدر جست، و با او نگفت: سهراب نشانِ پدرش را پرسید، اما هجیر به او چیزی از رستم نگفت. -تو گیتی چه سازی که خود ساخته‌ست!؟ / جهانبان از این کار پرداخته‌ست: تو نمی‌توانی جهان را به‌کامِ خود سامان دهی چون خداوند پیش از این آن را به‌کامِ خود آفریده و سامان داده (جهان به تقدیرِ خدا می‌گردد و نه دلخواهِ ما). -زمانه نبشته دگرگونه داشت / چنان کو گذارد، بباید گذاشت: روزگار تقدیری دیگر در سر داشت. چاره‌ای جز تسلیم به این تقدیر نیست. 🖊@ghalatnanevisim
📚عنوان: شخصیت پردازی پویا ✍نویسنده: نانسی کرس مترجم: حسن هاشمی میناباد ناشر: انتشارات سوره مهر کتاب شخصیت پردازی پویا نوشته نانسی کرس یکی از کتاب‌های مجموعه آموزش نویسندگی انتشارات سوره مهر است. هرکدام از این مجموعه به یکی از اصول نویسندگی می‌پردازد و با اطلاعات مفید و تمرینات کاربردی نویسندگی را به مخاطب آموزش می‌دهد. 🖊@ghalatnanevisim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از عشق تو در تنم روان می سوزد شرحش چه دهم که بر چه سان می سوزد؟ از ناله چو چنگم رگ تن پی گسلد وز گریه چو شمعم دل و جان می سوزد 🖊@ghalatnanevisim
لاتینی با معنی فارسی 1⃣ پیش از میلاد Before Christ B.C. 2⃣ مقاله article art. 3⃣ دوران مسیحیت Christian Era C.E. 4⃣ شرح حال علمی Curriculum vitae C.V. 5⃣ شیوه‌نامهٔ انتشارات انجمن روان‌شناسی آمریکا Publication Manual of the American Psychological Association APA 6⃣ شیوه‌نامهٔ انجمن پزشکی آمریکا American Medical Association Manual of Style AMA 7⃣ ویراستار / ویرایش / با نظارت editor/edition/edited by ed. 8⃣ شیوه‌نامهٔ انجمن زبان مدرن Modern Language Association MLA 9⃣ دکتری doctor of Philosophy Ph.D. 🔟 جزوه Pamphlet Pm./PPh. ✅ راهنمای ویراستاری و درست‌نویسی، دکتر حسن ذوالفقاری، تهران: نشر علم، چاپ سوم، ۱۳۹۲، صص۱۱۵_۱۱۲ 🖊@ghalatnanevisim
هر روز یک نکته ویرایشی هنگامی‌که الف مضموم و مفتوح بین پیشوند «ب»و «ن» و فعل قرار گیرد، الف آغازین درنوشتن حذف می‌شود: بنویسیم: بیفتاد ننویسیم: بیافتاد بنویسیم: نیفکن ننویسیم: نیافکن بنویسیم: بینداخت ننویسیم: بیانداخت بنویسیم: بیندیش ننویسیم: بیاندیش ✓ اما اگر الف مکسور باشد، تغییری نمی‌کند. مانند «بایستاد» 🖊@ghalatnanevisim
❌ خارمادر ✅ خوار مادر (خواهر-مادر) 🖊@ghalatnanevisim
برای خلق یک استعاره یا دیالوگ خلاق در داستان، می‌توانی از روش‌های زیر استفاده کنی: *۱. تعمق در احساسات و مفاهیم اصلی داستان:* ابتدا به مفاهیم یا احساسات اصلی که در داستانت وجود دارد فکر کن. استعاره‌ها معمولاً از مقایسه چیزهای ملموس با احساسات و مفاهیم پیچیده‌تر ساخته می‌شوند. مثلاً اگر کاراکترت احساس تنهایی می‌کند، می‌توانی او را با یک شیء یا وضعیت خاص مقایسه کنی که تنهایی را به تصویر می‌کشد. مثال: «او مثل یک قایق بی‌بادبان در دریای آرام زندگی‌اش سرگردان بود.» *۲. از مشاهدات زندگی واقعی الهام بگیر:* محیط اطراف و لحظات روزمره می‌توانند منبعی غنی برای استعاره‌های جدید باشند. اگر در حال نوشتن صحنه‌ای هستی که نیاز به حس لطافت دارد، از طبیعت یا پدیده‌های فیزیکی بهره بگیر. مثال: «صدای خنده‌اش مثل موجی آرام در ساحل افکارش فرود می‌آمد.» * ۳. بازی با کلمات و تصویرسازی‌ها:* وقتی دیالوگی می‌نویسی، سعی کن از تصویرسازی‌های تازه استفاده کنی. به جای استفاده از کلمات و جملات معمولی، به شکلی جدید به وضعیت نگاه کن. مثال: به جای «خسته‌ام»، می‌توانی بگویی: «انگار هر سلول بدنم وزنی برابر با کوه‌ها داشت.» * ۴. ویژگی‌های کاراکتر را در نظر بگیر:* دیالوگ‌ها باید با شخصیت و نحوه‌ی صحبت کاراکترها هماهنگ باشند. اگر کاراکترت فردی خلاق یا خیال‌پرداز است، می‌توانی از تشبیه‌ها و استعاره‌های پیچیده‌تری استفاده کنی. ولی اگر کاراکتر منطقی‌تر است، استعاره‌ها باید ملموس‌تر باشند. مثال برای کاراکتر خیال‌پرداز: «ذهنم مثل یک جنگل بارانی است، پُر از شاخه‌های فکری که در هم تنیده شده‌اند.» مثال برای کاراکتر منطقی‌تر: «ذهنم مثل یک دفتر حسابداری است که همه چیز باید سر جای خودش باشد.» * ۵. بازی با احساسات متضاد:* استفاده از تضادها و تناقض‌ها نیز می‌تواند دیالوگ‌ها را جذاب‌تر کند. این تضادها می‌توانند به شکلی از استعاره یا دیالوگ‌های غیرمنتظره و تأثیرگذار تبدیل شوند. مثال: «سکوتش، بلندتر از هر فریادی بود که تا به حال شنیده بودم.» *۶. تمرین با نوشتن آزاد:* نوشتن آزاد (Freewriting) یکی از بهترین روش‌ها برای باز کردن ذهن و یافتن استعاره‌های خلاقانه است. چند دقیقه‌ای بدون توقف بنویس و بگذار افکارت به شکل طبیعی جریان پیدا کنند. شاید در میان کلمات، به استعاره یا دیالوگ غیرمنتظره‌ای دست پیدا کنی. این روش‌ها به تو کمک می‌کنند تا از زوایای تازه‌تری به داستانت نگاه کنی و استعاره‌ها و دیالوگ‌های جذاب‌تر و خلاقانه‌تری خلق کنی. 🖊@ghalatnanevisim