#هفت_سین،
خوان نوروزی گسترده همچون زمین
✍️ شاهین سپنتا
سفره #هفت_سین (نمادینترین سفره روی زمین)، که در هنگام نوشدن طبیعت و بهار گسترده میشود، نماد گستره #زمین است و آنچه که بر آن مینهیم نماد دادهها و آفریدههای اهورایی است.
خوان نوروزی یا سفره هفت سین سرگذشتی هزاران ساله دارد و در گذر زمان تکمیلشده تا به شکل امروزی در ایران گسترده شود و در سرزمینهای همریشه تفاوتهایی جزئی دارد اما گوهر اصلی همگی یکی است.
سفره هفتسین ایرانی، امروزه اجزای ثابت و متغییری دارد. اجزای اصلی سفره هفتسین هفت خوراکی گیاهی یا گیاه هستندکه به نشانه تقدس عدد #هفت (#اهورامزدا و شش #امشاسپند یا صفات اهورامزدا ) بر خوان نوروزی گذاشته میشوند:
#سبزه: به نشانه امشاسپندبانو امرداد نماد گیاهان و گلها و همه سبزینههای روی زمین، به نشانه سبزبودن، سرزندگی و رویش و نوزایی زمین و زندگی.
#سمنو: از جوانههای تازه سرزده گندم در جشن زنانه سمنوپزان یا سمنکپزی به دست زنان و دختران پخته میشود، نشانه امشاسپندبانو سپندارمذ یا اسفند، نماد #زن و #زمین و زایش و زندگی است.
#سیب سرخ: رنگ سرخ نماد #مهر است. سیب سرخ رنگ به نشانه ایزد مهر و پیمان بر خوان نوروزی مینشیند.
#سیر: یکی از سودمندترین و ستودهترین گیاهان است که بیماری و پلیدی را میزداید و تندرستی به ارمغان میآورد، پس به نشانه #تندرستی و پاکی درون و برون انسان و دوری از پلیدی و ناراستی بر خوان نوروزی نهاده میشود.
#سنجد: برپایه یک باور کهن، عطر شکوفههای زردرنگ سنجد برانگیزاننده توان زنان است و از اینروی در پیوند و به نشانه امشاسپندبانو سپندارمذ یا اسفند، نماد زایندگی و باروری، بر سفره گذاشته میشود. (سنجد ارتباطی به مصدر سنجیدن و سنجیده عمل کردن ندارد).
#سماق (سماک/ به معنی سرخ رنگ): با رنگ سرخش نماد #مهر و نشانه گرمی زندگی است.
#سرکه: نوشیدنی با منشاء گیاهی به نشانه شور زندگی (جایگزین شراب مقدس که در بزم مهر بر سفره مینهادند).
✅ اجزای دیگر #سفره_نوروزی
افزون بر «هفتسین» نامبرده، «سفره نوروزی» یا «سفره هفتسین» اجزای دیگری نیز دارد. برخی از آنان نشانه همان #امشاسپندانی هستند که نام برده شد و مردم به سلیقه خود همه یا تعدادی از آنها را بر سفره میگذارند. پیوستهای سفره هفتسین عبارتند از:
#آیینه: به نشانه روشنی، بازتاب دهنده نور.
#آب: به نشانه امشاسپند خرداد، نماد
روشنایی و به نشانه رسایی در زندگی. در آب برگ گل سرخ یا ماهی سرخ یا سیب یا انار سرخ یا نارنج میگذارند. چرخش ماهی یا برگ گل یا میوه در آب نماد گردش و چرخش روزگار است.
#شمع/ شمعدان/ آتشدان/ آتش: نماد امشاسپند اردیبهشت و نشانه بهترین راستی و آذر اهورایی یا نور الهی است.
#سکه: نماد فلزی امشاسپند شهریور و به نشانه اراده آفریدگار و شهریاری انسان بر نفس خویش و به نیت فزونی دارایی در سال آینده.
#ماهی سرخ: ماهی نماد آبزی -جانوری امشاسپند بهمن است. همچنین به نشانه برج حوت یا برج ماهی یا آخرین ماه سال بر سفره هفتسین گذاشته میشود. همچنین نماد سرزندگی و رنگ سرخ آن نیز نماد شادکامی و پیروزمندی نوروز است.
#نان (نان سنگک): به نشانه برکت و دادههای اهورایی (جایگزین نان مقدس که در بزم مهر بر خوان مهر مینهادند)
#شیرینی/ شکر / عسل: به نشانه شیرینکامی و شیرینی زندگی.
#تخممرغ: به نشانه پرندگان روی زمین، نماد پرنده- جانوری امشاسپند بهمن، به مفهوم زایندگی و زندگی است. سنت کهن رنگکردن تخم مرغ بر زیبایی و شادیبخشی سفره میافزاید.
#گل_سنبل: به گواهی بندهش، گل سنبل نماد ایزد بهرام، تجسمی از نیروی شکستناپذیر و پیروزیبخش است. پیروز همچنین صفت همیشگی نوروز است. گل نیز نماد بهار طبیعت است و به نیت و نشانه گل سنبل برخی گل شببو و دیگر گلهای شاد بهاری را بر سفره میگذارند.
#کتاب مقدس به نشانه سخن حق و یا شاهنامه یا دیوان حافظ به نشانه ارجنهادن به فرهنگ و ادب ایران.
#اسفند یا #سپند یا اسپنددانه: به نشانه امشاسپند سپندارمذ یا اسفند، نماد فروتنی و بردباری. دود اسپنددانه روی آتش همچنین دورکننده ناپاکی و پلیدی است..
#میوه: به نشانی فراوانی و فزونی دادههای اهورایی.
#آجیل/ هفت مغز: نماد امشاسپندان و به نشانه فزونی نعمت.
#ساعت: به نشانه گذر زمان و گردش روزگار، و یادآور هنگام نوگشت سال یا لحظه تحویل سال.
آرایه های ادبی
گفتم: «بدوم تا تو همه فاصلهها را»
تا زودتر از واقعه گویم گلهها را
چون آینه پیش تو نشستم که ببینی
در من اثر سختترین زلزلهها را
پرنقشتر از فرشِ دلم بافتهای نیست
از بسکه گره زد به گره حوصلهها را
ما تلخی نَه گفتنمان را که چشیدیم
وقت است بنوشیم از این پس بلهها را
بگذار ببینیم بر این جغد نشسته
یکبار دگر پرزدنِ چلچلهها را
یکبار هم ای عشق من از عقل میندیش
بگذار که دل حل بکند مسئلهها را
#محمدعلی_بهمنی
"پیشواز: به بهانهی روزهای نزدیک به نوروز و به یاد سفرههای خالی از آجیل"
عید است یا که شامِ غریبان؟ سیل است یا نسیم بهاری؟
این ناله، بانگ نحسِ کلاغ است؟ یا شورِ سار و رقصِ قناری؟
این داعیان که عقل کُلانند، دلسوز خَلق یا مغولانند؟
با لطف بیکرانهی اینان: رحمت به قاتلان تتاری
*
ای پادشاه خطّهی مستان! ای لشکرِ کلیدبهدستان!
در فصل اعتدال ربیعی، این است وضع مملکت، آری!
تهران بِکام باشد و خوشحال، ای آسمان بهوش که هرسال
تنها برای مردم اهواز، بارانِ گرد و خاک بباری
در این دیارِ مملوِ غصّه، هم پقافیه است پسته و قصّه
تا طعم پسته را تو ازین پس، در قصّهها به یاد بیاری
امسال هم به گریه بسازید، ای کودکان فقر و بنازید
با کفشهای پارهی پیرار، پیراهن تکیدهی پاری
من "دارم" آنقَدَر که غمی نیست، اما غم تو درد کمی نیست
ای هموطن که نو شده سالت با میوههای شصتهزاری!
سگ_دو زدی و جای دویدن، هی پشت هم "ریال" گرفتی
حالا تویی و قحطی بازار، در حجم نرخهای "دلاری"
*
من جای آن مسبّب نامی، ای دوست ای رفیق گرامی
دلواپس تو ام که نخوردی، شرمندهی تو ام که نداری
#محمد_مرادی
#روزه
#صائم_الدهر
#بهاریه
https://eitaa.com/mmparvizan
زمان:
حجم:
4.27M
همقافیه قراردادن کلماتی که تلفظ یکسان دارند اما نوشتار متفاوت دارند
مانند: نافذ و حافظ یا سراغ و فراق
توضیحات استاد محمدنژاد
..اندر احوالات شب عید وگرانی
ای وای خدا عید شد و وقت خرید است
پس لرزه ی این زلزله امسال شدید است
یکسال از این عمر گرانمایه ی ما رفت
از بار گرانی ، کمرِ کوه خمیده ست
گوش فلک از وعده بسیار شده کَر
از هر شنیدیم همه وعده وعید است
گفتند شب عید شب شادی وعشق است
ما را صفِ عشق تو به بازار کشیده ست
چِل سال سرِ صف همگی صاف نشستیم
گفتند بشین ،غصه نخور سال جدید است
هر کس چو مغول سفره ما بُرد به یغما
بی شک پدرش نیز زابنا' یزید است
تحریم هر آن کس که کند کشور ما را
آن خیر ندیده به خدا خیر ندیده ست
از لشکر اقوام شب عید ،چپ وراست
عیدانه بگیرید که هنگامه ی عید است
از مردم ما بودن در صحنه عجب نیست
از دولت ما وعده ی بسیار بعید است
یارانه ی ما قیمت یک کیسه برنج است
از مرغ نگویید که از سفره پریده ست
یارانه ی ما قطع شد امسال خدا یا
بی یاور ویارانه کجا عید سعید است
از سفره ی هفت سینی ما مانده یکی سین
آن سین ِ همان سوره ی قرآن مجید است
#حسین -کیوانی
#طنز عیدانه
🌸
🌸🌸
🌸🌸🌸
💐 به نام بهترین نقاش هستی💐
بهار آرام آرام از پشت کوچه باغهای
معطر آبادی سرک میکشد،
کودکان نورسته بادام،
در آغوش گرم برگها مست بازیگوشی و شیطنت هستند و
شکوفه های سپید سیب، عطردل انگیزشان را بر روی رخسار رهگذران نثار میکنند.
شمیم روح نواز عطر بهار نارنج حیاط ها و کوچه باغها هر شخصی را مست و شیدا میکند.
چه رایحه ای خوشبتر از آن میتواند مشام جان را بنوازد؟!!
پرستوهای قاصد از نو ساختمان خانه را ترمیم میکنند تا مسافرت کوتاهشان را در پناه امن آشیانه های عشق, با آرامش خاطر سپری کنند.
بابونه های خوشبوی دشت آهسته آهسته پلک هایشان را برروی دنیای جدید دیگری باز میکنند
و درکنار سبزه های ریز و درشتِ همسایه دیوار به دیوارشان به میهمانی گَوَنهای پُرپُشت می روند
تا بادکنکهای سفید و صورتیش رابرای عروسی گلها به عاریت بگیرند و آسمان نیلگون با رنگ دریاگونه بی نظیرش، سایه پر مهرش را بر سر زمین گسترانده و از زیبایی های زمین لذت می برد.
بوی آشنای نان شیرین و عطر کُنجدهای برشته و مزه تُرد و لطیف گندمکها و برنجکها مشام هر رهگذری را ناز و نوازش می هد.
آری طبیعت دل انگیز آبادی صورت زیبای خود را از خواب خمار آلوده زمستانش با آب زلال چشمه های دشت، شست و شو داده و بهار، عروس زیبا و خوش قد و قامت فصلها بار دیگر در آغوش سبزه ها و در میان گل، معشوقه هایش رقص و پایکوبی می کند.
قناریهای عاشق حنجره هایشان را با جام باده های گل تر کرده اند تا بر زیبایی عِذار عناب گون یار تار بنوازند.
سمنو و سنجد و سیب و سبزه و سیرو سرکه و سکه و سماق هم، ماهی های قرمز را تَنگ در آغوششان جای داده اند و نوای روح بخش یا «مُقلب القلوب» از کنار مصحف عشق، پر میگیرد.
سالی دیگر واپسین لحظات حضورش را در پس غبار زمان به فراموشی میسپارد
و دوباره بوم هزار رنگ طبیعت
روز از نو
روزی از نو
نوروز از نو
به نظاره می نشیند.
ای الهه بی نظیر هستی!
و ای تواناترین نقاش طبیعت!
در آستانه نو شدن این ثانیه های اهدایی ات دل همه زمین و زمان را
به سبزه عشق و شورو شادی و سلامتی و نیکبختی گره بزن و این سال را سال روشن شدن چشمان منتظر ما به حضور حضرت آقای خوبی ها قرار بده!
انشالله🤲
ک. قالینی نژاد_افروز
🌸
🌸🌸
🌸🌸🌸
☘☘ برگی از تقویم تاریخ ☘☘
✅ حاجی فیروز، پیک بهار و نویدبخش نوروز است.
👈 حاجی فیروز یکی از چهرههای دوستداشتنی و شیرین بهاری است که آمدنش نویدبخش نوروز است و مردم از شوخیهای او در کوچه و خیابان خوشحال میشوند.
👈 در آیینهای نوروزی، حاجیفیروز پیک بهار است که گرمشدن و سبزشدن زمین و نوشدن سال را نوید میدهد. با بررسی و رازگشایی استورههای میانرودان "بینالنهرین" و بررسی آوندهای نوروزی ساسانی، ریشههای مشترک استوره دوموزی با حاحیفیروز بیشتر نمایان میشود.
👈 در استورههای میانرودان، دوموزی یا همان «تموز» ایزد «بهاران» «رستنیها» و «گلهها» در استورههای سومری ـ بابلی بوده است.
همانگونه که بهروی زمین آمدن دوموزی و سبز شدن گیاهان همزمان با فرارسیدن بهار است، بهنظر میرسد که «حاجی فیروز» امروز، خویشاوند همان «دوموزی» کهن است که همچو او با جامهای سرخ و چهرهای سیاه و سازی در دست، در حالی که ساز میزند، میرقصد و ترانه میخواند، بهمیان مردم میآید و نویدبخش گرمشدن زمین و بهار طبیعت و نوروز است.
👈 به نظر میرسد که این چهره استورهای پس از گذر هزاران سال، در نواحی مختلف ایران و دورههای مختلف، صورتهایی متفاوت و متنوع پیدا کرده و با نامهایی چون «حاجی فیروز» یا «میر نوروزی» «عمو نوروز» یا «بابا نوروز» و یا «آتش افروز» شناخته میشود.
👈 چهره سیاه او نماد بازگشت از جهان دیگر و تنپوش سرخ او نیز نماد خون سرخ و زندگی دوبارهاش و شادی او از زایش دوباره است که با خود رویش و سرزندگی میآورد.
👈 از دیدگاه نگارنده، دوموزی یا تموز کهنسال در فرهنگ ایرانی نیز خویشاوندی به نام «رپیتوین» دارد. ایزد رپیتوین در فرهنگ ایرانی، ایزد دومین گاه روز و همچنین ایزد نیمروز است. هر زمان که دیو زمستان بهجهان هجوم آورد، رپیتوین در زیر زمین پناه میگیرد و آبهای زیرزمینی را گرم نگاه میدارد تا گیاهان و درختان از بین نروند. در واقع رپیتوین نماد گرمای نگاهبان زمین در زمستان است. بازگشت سالانه او در بهار بازتابی از پیروزی نهایی خیر است که وی بر آن سرپرستی خواهد داشت. آمدن رپیتون زمانی است برای شادی و امید به رستاخیز و نمادی از برتری آفرینش نیک است.
◀️ برای مطالعه بیشتر به متن کامل این پژوهش مراجعه کنید:
http://www.drshahinsepanta.blogsky.com/1393/01/03/post-1035/
✍ شاهین سپنتا
#برگی_از_تقویم_تاریخ
#حاجی_فیروز
4.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | شاعر سرشناس که مدح گوییِ شاهان را گدایی میدانست!
#فرزند_ایران