تلنگر عاشورایی
ننگ است گرفتار تفاخر باشیم
در جلوه گری پُراز تظاهر باشیم
ای کاش که در دقایق آخر عمر
مسلم نشدیم ،لااقل حُر باشیم
#حسین_کیوانی
#کربلا میدان بصیرت وتبیین
نزدیک غروب هیجان آور کوچه
من باز به شوق تو نشستم سر کوچه
گل های سر روسری ات مثل همیشه
زنبور عسل ریخته سرتاسر کوچه
از دوختن چشم قشنگت به زمین است
نقشی که چنین حک شده در باور کوچه
اینگونه نگین در همه ی عمر ندیدم
اینقدر برازنده بر انگشتر کوچه
«گل در برو می در کف و معشوق ...» خدایا
من مست غزلخوانی سکرآور کوچه
لب تر کن تا ور بکشد پاشنه اش را
بی واهمه یکبار دگر قیصر کوچه
من کشته ی این عشقم و باید بگذارند
فردای جهان نام مرا بر سر کوچه
#رضا_نیکوکار
"شعر_عاشورایی/۲"
در تاریخ شعر عاشورایی فارسی، کسایی مروزی را نخستین مرثیهسرا به شمار میآورند. این لقب بر اساس معدود ابیات باقیمانده از سدهی چهارم، به او نسبت داده شده و یادآور قصیدهای است که او در پیوند با عاشورا سروده است.
کسایی شاعر شاخص ادبیات دینی و همچنین شاعر وصف و طبیعت، بر اساس اسناد موجود در سال ۳۴۱ متولد و پس از ۳۹۱ درگذشته است. از او تنها حدود سیصد بیت شعر بر جای مانده، اما جایگاهش در ادب فارسی به حدی درخشان بوده که تا قرنها، شاعران از او به نیکی یاد میکردهاند.
هرچند نظر صاحب کتاب النقض را که همهی دیوان او را مناقب حضرت رسول(َص) و آل ایشان دانسته، نمیتوان پذیرفت، این اندازه مشخص است که او شاعری مذهبی بوده، چنانکه عوفی نیز در لبابالالباب آشکار به این نکته اشاره کرده است.
مرثیهی عاشورایی کسایی، قصیدهای پنجاهبیتی است که به طور کامل، در جنگ تتمهی خلاصهالاشعار تقی کاشانی (نسخهی بانکی پور پتنه) ضبط شده؛ البته ابیات ابتدایی آن در مجمعالفصحا و بیتهایی از آن نیز در لغت فرس و ترجمانالبلاغه نقل شده است.
در بیست و پنج بیت آغازین این قصیده، کسایی به وصف زیباییهای طبیعت و بهار پرداخته و سپس از بیت بیست و ششم از تغزل و وصف برائت جسته و به مقتل گریز زده است:
بیزارم از پیاله، وز ارغوان و لاله
ما و خروش و ناله، کنجی گرفته ماوا
دست از جهان بشویم، عز و شرف نجویم
مدح و غزل نگویم، مقتل کنم تقاضا
میراث مصطفی را فرزند مرتضی را
مقتول کربلا را تازه کنم تولا
دیوان کسایی
در ادامه، این شعر کاملا به شیوهی مقاتل موجود نزدیک میشود، به گونهای که تاثیرپذیری کسایی از این دست آثار، بهوضوح در توصیفات و تعابیر دیده میشود:
آن میر سر بریده، در خاک خوابنیده
از آب ناچشیده، گشته اسیر غوغا
تنها و دلشکسته، بر خویشتن گرسته
از خانومان گسسته، وز اهل بیت آبا
دیوان کسایی
در این قصیده کسایی بر شمر و سنان لعنت میفرستد و یزید را نکوهش میکند:
بیشرم شمر کافر، ملعون سنان ابتر
لشکر زده بر او بر، چون حاجیان بطحا
...صفین و بدر و خندق، حجت گرفته با حق
خیل یزید احمق، یکیک به خون کوشا
همان
در این مقتل منظوم، نخستبار در ادب فارسی از علی اصغر، حضرت زینب و شهربانو علیهمالسلام نیز یاد شده است:
آن پنجماهه کودک، باری چه کرد ویحک
کز پای تا به تارک، مجروح شد مفاجا
آن زینب غریوان، اندر میان دیوان
آل زیاد و مروان نظاره گشته عمدا...
در مجموع، این شعر به عنوان نخستین مقتل فارسی که حدود ۱۱۰۰ سال پیش سروده شده، جایگاهی ویژه در تاریخ ادب عاشورایی دارد.
پ.ن: دیوان کسایی، تصحیح محمدامین ریاحی.
#شعر_شیعی
#ادب_عاشورایی
#شعر_آیینی
https://eitaa.com/mmparvizan
از غم خبری نبود اگر عشق نبود
دل بود ولی چه سود اگر عشق نبود؟
بی رنگتر از نقطهی موهومی بود
این دایرهی کبود اگر عشق نبود
از آینهها غبار خاموشی را
عکس چه کسی زدود اگر عشق نبود؟
در سینهی هر سنگ، دلی در تپش است
از این همه دل چه سود اگر عشق نبود؟
بی عشق دلم جز گِرهی کور چه بود؟
دل چشم نمیگشود اگر عشق نبود
از دست تو در این همه سرگردانی
تکلیف دلم چه بود اگر عشق نبود...؟
#قیصر_امینپور
بیدل! به هر کجا رگ ابری نشان دهند
در ماتم حسین و حسن گریه میکند
#بیدل_دهلوی
دل شعلهٔ عشق آتشین شعر است
شاعر همه عمر در کمین شعر است
باید که غزل شوی و سر بگذاری
بر سینهٔ من که سرزمین شعر است
#رباعی
#رضا_نیکوکار
۲۲ تیر زادروز محمدرضا بامدادیان "بامداد جویباری"
(زاده ۲۲ تیر ۱۳۲۴ جویبار) شاعر و روزنامهنگار
او در سال ۱۳۴۶ وارد دانشگاه تهران شد و در رشته زبان و ادبیات فارسی فارغالتحصیل شد. از نخستین ترانههای او، ترانه «نفرین» و «دست تقدیر» است که با صدای «روانبخش» و «ایرج» اجرا شدهاند. وی از پدیدآورندگان پیشتاز ترانههای مردمی است که همواره موسیقی مردمی را پشتیبانی کردهاست. همچنین به جهت فعالیتهایی که در پژوهشهای ادبی انجام داده بود در سال ۱۳۹۴ نشان درجه یک هنری (معادل دکتری) دریافت کرد.
سوابق اجرایی:
از سال ۱۳۶۲ تا ۱۳۶۳ مسئول دفتر اداره آثار صوتی و تصویری مرکز موسیقی (تالار وحدت).
از سال ۱۳۶۳ تا ۱۳۶۷ کارشناسی اداره انتشارات و تبلیغات وزارت ارشاد.
از سال ۱۳۶۷ تا ۱۳۷۱ کارشناس کتاب.
از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۸ عضو هیئت مدیره تعاونی مطبوعات کشور.
از سال ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۱ مدیرعامل تعاونی مسکن مطبوعات کشور.
از سال ۱۳۸۰ مدیر مسئول و صاحب امتیاز نشریه هنر و رایانه.
از سال ۱۳۹۰ مدیر مسئول و صاحب امتیاز نشریه نوعروس.
از سال ۱۳۹۰ عضو کلینیک رسانه وابسته به فرهنگسرای رسانه.
از سال ۱۳۹۳ مدیر مسئول و صاحب امتیاز نشریه بعد از بازی.
از سال ۱۳۹۴ عضو هیئت مدیریه انجمن صنفی مدیران رسانه.
آثار و تالیفات:
چاپ کتاب سپاه محمد شامل شعر و عکس به سفارش ستاد جنگ وزارت ارشاد.
مجموعه شعر جویبار عمر.
گزیده اشعار.
تصحیح و تعلیقات دیوان شمس (۲ جلد) انتشارات گلشایی.
تصحیح و تعلیق کتاب شاهنامه فردوسی انتشارات زرین.
تصحیح و تعلیقات و گردآوری دیوان شعر امبر پازواری انتشارات کاوشگر.
تصحیح و تعلیقات تاریخ تبریز تألیف شاهزاده نادر میرزا (نسخه منحصر بفرد).
تصحیح و تعلیقات دیوان اشعار بهار شروانی.
مجموعه سرودها و ترانههای بامداد جویباری.
در ۲۹ مرداد ۱۳۹۴ «به پاس نیم قرن تلاش در عرصه فرهنگ و ادب فارسی» با حضور جمعی از مسئولان ادارات شهرستان جویبار و استان مازندران، هنرمندان، شعرا و اصحاب فرهنگ و رسانه در محل سالن آمفی تئاتر اداره فرهنگ و ارشاد جویبار، از محمدرضا بامدادیان در آستانه هفتاد سالگی تجلیل شد.