ای کاش همیشه یار قائم باشیم
در سنگر عاشقی مقاوم باشیم
در جبهه ی تبیین وجهاد امروز
ای کاش که مثل حاج قاسم باشیم
*
ای کاش اسیر دست شیطان نشویم
در پیچ وخم زمانه حیران نشویم
یک بار به ما فرصت ادم دادند
این بار اسیر گندم ونان نشویم
*
با تیم هوس وارد بازی شده ایم
بازیچه ی دنیای مجازی شده ایم
بازار گناه چقدر اینجا گرم است
با این همه ادعّا چه راضی شده ایم
*
روزی که پی آب وغذا افتادیم
در وسوسه وفکر خطا افتادیم
رفتیم پی میوه ی ممنوع بهشت
افسوس که از چشم خدا افتادیم
*
#حسین کیوانی
از کتاب باران در کویر
دفتر رباعی ودوبیتی ها
چاپ ۱۴۰۱
انتشارات صریر،بنیاد حفظ آثار وارزش های دفاع مقدس فارس
نیم نگاهی به
منوچهر آتشی(۱۳۱۰-۱۳۸۴)
به مناسبت دوم مهرماه زاد روز این شاعر.
آتشی در روستای دهرود دشتستان از توابع بوشهر به دنیا امد.
شعله شوق و شیفتگی به شعر، در وجودش زبانه می کشید.
این شعله سبب شد که
به فایز شاعر شیدا و مردمی
دشتستان روی آورد.
چنانکه فایز را این گونه معرفی می کند
غزال ناز دشتستان تویی تو
گل شاداب این بستان تویی تو
درخت خشک این صحرا منم من
بهار سبز جاویدان تویی تو
*
آتشی اندکی بعد تحت تاثیر توللی و شهریار قرارگرفت.
او در نیمه ی دوم دهه ی سی نیما را عمیقا درک کرد.
سپس با شاملو و اخوان آشنا شد.
با نشر مجموعه ی آهنگ دیگر شاعری صاحب سبک در شعر نیمایی به حساب آمد.
یکی از اشعارش که شهرت زیادی پیدا کرد.
اسب سفید وحشی بود.
اسب سفید وحشی
بر آخور ایستاده گران سر
اندیشناک سینه ی مفلوک دشتها
اندوهناک قلعه ی خورشید سوخته
با سر غرورش اما دل با دریغ .ریش
در این مجموعه ی
داستان مردی مبارز ی رابیان می کند.
که بخاطر حیله ی دشمن و خیانت دوست افسرده و ناامید شده است .
اسب نجیب و وفادارش باخشم و خروش اورا به تاختن بر دشمن فرامی خواند.
در اشعار آتشی جغرافیای طبیعی و تاریخی جنوب به گستردگی منعکس شده است.
آتشی در منظومه ی آواز خاک برای از دست رفتن زندگی طبیعی در تقابل با زندگی شهری مرثیه می سراید.
در دیدار فلق به تکرار مضامین اقلیمی می پردازد و یادی می کنداز بدویت معصومی که دیگر نیست.
به طور کلی در آثار آتشی
نگرانی عمومی دیده می شود که استیلای فرهنگ شهری و ماشینی فرهنگ سنتی اقلیمی را با مخاطره روبرو کرده است.
آتشی نگران است که دنیای ماشینی اصالت بومی را کشته
ولی چیزی جانشین آن نکرده است .
این شاعر به گرفتاری های جوامعی که از سنت به مدرنیته عبورمی کنند و دوران سرگردانی را سپری می کنند با زبان شعر اشاره می کند.
🖊لهراسپ بهرامیان
#معدن_طبس
پدرم را خدا بیامرزد
مردِ سنگ و زغال و آهن بود
سالهای دراز عمرش را
کارگر بود، اهل معدن بود
از میان زغالها در کوه
عصرها رو سفید بر میگشت
سربلند از نبرد با صخره
او که خود قلهای فروتن بود
بارهایی که نانش آجر شد
از زمین و زمان گلایه نکرد
دردهایش یکی دوتا که نبود!
دردهایش هزار خرمن بود
از دل کوههای پابرجا
از درون مخوف تونلها
هفت خوان را گذشت و نان آورد
پدرم که خودش تهمتن بود
پدرم مثل واگنی خسته
از سرازیر ریل خارج شد
بی خبر رفت او که چندی بود
در هوای غریب رفتن بود
مردِ دشت و پرنده و باران
مردِ آوازهای کوهستان
پدرم را خدا بیامرزد
کارگر بود، اهل معدن بود
#موسی_عصمتی
آسمانش را گرفته تنگ در آغوش
ابر؛ با آن پوستین سردِ نمناکش.
باغ بی برگی،
روز و شب تنهاست،
با سکوت پاکِ غمناکش.
سازِ او باران، سرودش باد.
جامه اش شولای عریانیست.
ور جز،اینش جامه ای باید .
بافته بس شعله ی زرتار پودش باد .
گو بروید ، هرچه در هر جا که خواهد، یا نمی خواهد .
باغبان و رهگذران نیست .
باغ نومیدان
چشم در راه بهاری نیست
گر زچشمش پرتو گرمی نمی تابد،
ور برویش برگ لبخندی نمی روید؛
باغ بی برگی که می گوید که زیبا نیست؟
داستان از میوه های سربه گردونسای اینک خفته در تابوت پست خاک می گوید .
باغ بی برگی
خنده اش خونیست اشک آمیز
جاودان بر اسب یال افشان زردش میچمد در آن.
پادشاه فصلها ، پائیز ...
مهدی اخوان ثالث
باغ بی برگی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اخوان ثالث
پادشاه فصل ها پاییز...
روحش شاد
غزل ،، اروند..
به یاد سردار شهید حمید کیوانی که در شب ۲۷ بهمن ۶۴ در عملیات والفجر هشت آسمانی شد..
چهره اش مثل ماه نورانی
ونگاهش پُر از غزل خوانی
همسفر بود جان خسته' او
با غمِ دوستان ِ بارانی
دلِ او از فراق یارانش
گاه آرام و گاه طوفانی
در شب بیست وهفتم بهمن
دل به اروند زد به آسانی
رفت تا آسمان خوبی ها
شد رها زین حصار ظلمانی
استخوان های عاشقش برگشت
یکی از روز های آبانی
بود سردار سبز پوش سپاه
پاسدار غیور ایرانی
مثل قاسم هوای رفتن داشت
همنشین گشت با سلیمانی
تار وپودش همه خدایی بود
نام سبزش ''حمید کیوانی''
#سروده : حسین کیوانی
سی و هفتمین سالگرد شهادت
والفجر ۸ -جاده فاو ام القصر
سایهام را میتوان چون زلفِ خوبان شانه کرد
بس که طبعِ من به صد فکرِ پریشان آشناست
#بیدل_دهلوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ایرانم تسلیت...
ماتم از هر جهتی گشت بر این خاک گواه
خبر آمد ، خبری تلخ پر از غصه و آه
اول مهر و سیاهی کُک و معدن خشم
روزگار همه را کرد به ناگاه تباه
آتش افتاد به دامان ِ سیاه ِ معدن
بدن کارگران سوخت به طرزی جانکاه
پدری سوخت که میخواست سعادت بدهد
به عزیزان خودش با هیجانی دلخواه
پسری سوخت که میخواست برای پدرش
بخرد از سر اخلاص و ادب کفش و کلاه
وای از آه ِ پر از سوز برادر وقتی
که شود با تن بی جان برادر همراه
خواهران مویه کنان زار زده می گویند
روز روشن شد ازین فاجعه ی سخت،سیاه
آنچنان از غم این سوختگان سخت گذشت
که قلم دارد از این درد نوشتن اکراه
کار ، جزغاله نموده بدن کارگران
از چه گویند برو کار کن از بهر رفاه؟!!!
خوشدلا اشک غم از دیده ی کشور بارید
مرهمی کو که کند قصه ی غصه کوتاه
تسلیت باد به ایران و به دلسوختگان
ای خدا با کرمت بر غم ما کن تو نگاه
#محمد_جعفر_زارع_خوشدل ۹۸۸
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/3838312753Cd75444eef6
تلگرام
https://t.me/khoshdeltanzjedi
#فاجعه_معدن_طبس #زغال_سنگ #غم_غصه_جانکاه #درد_نگرانی #مرهم #اول_مهر #مرگ_امید_ارزو #اشعار_آئینی #شعر_ادبیات_شاعر
تویی عنوان زیبای قصیده
رباعی مثل تو هرگز ندیده
غزلبانو دوبیتی عاشقت شد
که می گیرد ز ایمای تو ایده
محمدعلی ساکی
غزل ترکش ولبخند
به عشق ویاد دلاورمردان گردان کمیل نی ریز
.................
یاد گردان کمیل وشب اروند بخیر
یاد مردان سرافراز خداوند بخیر
........
یاد مردانگی وغیرت وایثار و وفا
لحظه ی پر زدن و پاکی وپیوند بخیر
.........
ترکش وسنگر وخمپاره وفانوس وفشنگ
شب شوریدگی وروز پدافند بخیر
.........
یاد لبخند،، علی اصغر،، وآن قامت عشق
قله ی عشق وشرف کوه دماوند بخیر
........
چه صفا داشت شب حمله ی مردان خدا
یاد پیوند خوش ترکش ولبخند بخیر
............. سروده. .... حسین کیوانی
✴️به پاسداشت با روز شعر و ادب فارسی؛
جشن با شکوه شعر در آرامگاه حافظ شیرازی برگزار شد
💠به مناسب روز شعر ادب فارسی، نشست ادبی «جشن باشکوه شعر» با همراهی جمعی از شاعران شیرازی در کتابخانه عمومی حافظیه برگزار شد.
🌐B2n.ir/t55408
🔊 @farspl