"رابطهی خلق ادبی و رانندگی"
واضح است که هیچ پیوند مستقیمی میان آفرینش ادبی و رانندگی وجود ندارد؛ هرچند مضمون و تصویر رانندگی بارها در اشعار و داستانها نمود یافته یا ممکن است شاعر یا نویسندهای شعر یا بخشی از داستان خود را در حال رانندگی نوشته باشد. با اینحال، تمثیلِ رانندگی میتواند راهگشای بسیاری از مباحث نقد ادبی باشد.
دربارهی رابطهی فرم و محتوا و جدایی یا یگانگی ایندو، در نقد ادبی بسیار سخن گفته شده است. مباحثی شبیه این را در گفتگوهای مربوط به دوگانهی ذهن و زبان نیز میتوان دید. اگر فرم را به خودرو و محتوا/معنا را به سرنشین(راننده و ارادهی او) تشبیه کنیم؛ خواهیم دید که در زمان خلق ادبی، بههیچ عنوان نمیتوان/یا نباید حائلی میان فرم و محتوا در نظر گرفت.
همانگونه که در زمان رانندگی، جدا شدن راننده از خودرو به سانحه یا توقف میانجامد؛ جدادانستن این دو ساحت در زمان نوشتن داستان یا شعر نیز محصولی موفق نخواهد داشت.
اما از زاویهی آموزش و نقد شعر و داستان، لازم است و گاه باید، این دو ساحت را از هم گسست. اگر آموزش را حالت ماقبلی و نقد و نظارت را حالت مابعدی در تمثیل خلق ادبی_رانندگی، در نظر بگیرم، مشخص است که همانگونه که راننده یا مکانیک یا متخصص سختافزاری خودرو، در خودآگاه آموزش میبیند، شاعر و نویسنده نیز در ساحتی جدا از معنا، برای فرم آموزش میپذیرد و همانگونه که آموزش ذهنیت و مهارت رانندگی جدا از مسئلهی شناخت خودرو است، در آموزش نیز این ساحت جدا از هم تعریف میشود. البته ممکن است، فردی توانایی آموزش در ساحتهای مختلف رانندگی/خلق ادبی را داشته باشد؛ اما آموزشگر داستان/شعر بهویژه در ساحت فرم، ضرورتا نمیتواند شاعر یا نویسنده باشد.
منتقد ادبی نیز چون مامور راهنمایی و رانندگی یا متخصصان رانندگی، مسئول نظارت بر رانندگی/خلق ادبی است. چهبسا ناظران رانندگی که خود رانندگان خوبی نباشند یا اصلا رانندگی عملی ندانند یا بسیارند طراحان خودرو که خود گواهینامه نگرفتهاند.
هرچند حالت آرمانی، همراهی این ساحتهاست، در اغلب موارد این اتفاق نمیافتد و ایننکته، به دلیل تفاوت ماهیتی خلق ادبی/نقد_آموزش ادبی است. منتقد رفتار و مهارت خالق(راننده) یا وضعیت خودرو را (در جایگاه متخصص) بررسی میکند و آن را برای بهبود به خالق اطلاع میدهد یا دست به تعمیر آن میزند.
نکتهی پایانی دربارهی جداناپذیری فرم و محتوا در زمان خلق ادبی(نه آموزش و نقد آن)، این است که شعر چون رانندگی سرعت است. سریع آغاز میشود و زود به پایان میرسد. شاعر در طول رانندگی مجال ندارد از ماشین پیاده شود یا برای بررسی فرم دست به کار شود که در این صورت دیر به خط پایان میرسد و بازنده خواهد بود. اما داستان حالت بسط بیشتری دارد و شبیه رانندگی استقامت بیابان یا رانندگی چندمرحلهای و طولانی است. پس نویسندهی داستان، در طول مسیر خلق ادبی، بهنیاز، گاه خودرو را متوقف میکند و پس از معاینهی آن(فرم) و شنیدن نظر متخصصان، به مسیر ادامه میدهد.
#نقد_ادبی
#داستان
#شعر
پرویزن(نقدها و اشعار محمد مرادی)
https://eitaa.com/mmparvizan
📣سمفونی سردار بی سر
🚩یادمان سردار شهید عبداله اسکندری
مدیرکل اسبق بنیاد شهید و امور ایثارگران استان فارس
♦️کار مشترک بنیاد شهید و امور ایثارگران، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی و کنگره ملی ۱۵۰۰۰ شهید استان فارس
♦️زمان: جمعه، ۹ آذر ماه، ساعت ۱۹
♦️مکان: شیراز، تالار حافظ
📚بنیاد شهید و امور ایثارگران استان فارس
*به یاد سردار سرلشکر شهید حاج عبدالرسول استوار*🌷🌷
در عاشقی غزال دلش بی قرار بود
تا رزمگاه عشق وجنون پای کار بود
صدها نشانه داشت ز بی مهری خزان
گل زخم های پیکر او بی شمار بود
سردار سبز پوش سپاه بزرگ عشق
در دشت لاله گون خطر تکسوار بود
چون سرو سرفرازغمی از خزان نداشت
گل بود و از نژاد همیشه بهار بود
آیینه ی صفای دل مهربان او
از جنس عشق وعاطفه و اعتبار بود
با آن همه شجاعت وگمنامی اش ولی
تنها رسول حادثه در این دیار بود
هر چند سروِ قامت او ناگهان شکست
در روزگار عشق ولی« استوار» بود
#سروده :حسین کیوانی
#چهارمین سالگشت شهادت
••○●○••
💚 بسم الله الرّحمن الرّحیم
🌹
تفاوت های شاعران جوششی و کوششی
👇باشعری زیبا بریم سراغ شرح بیشتر
با اینکه هنر شیوهای از معماریست
نقاشیوخط وشعر در آن جاریست
تقلید نکن تا متفاوت باشی
اسلوب مقلدان کپی برداریست
#محمدعلی ساکی
😁گاهی شاهد گیسکشیها و گرزکشیها یا اختلافات فرسایشی بین جوششیها_کوششیها هستیم
📕 دعوا سر همونیه که توی شعره
✅ #خلاقیت که شاخصه برجسته و ذاتی شاعران جوششیه و #تقلیدگریوسادهسرایی و #نامفهومسرایی که بین شاعران کوششی رایجه
😁 بذارید راحتتون کنم و مثل بعضی فیلما از آخر شروع کنم
✅ #حقباخلاقیتدربیان_هست
📒جوششیوکوششی هم نداره
✅درسته که خلاقیت؛ شاخصه ذاتی یک شاعرجوششیه؛ ولی دلیل نمیشه فک کنیم شاعرکوششی نمیتونه به خلاقیت برسه
✅ شاعرکوششی میتونه با
✍۱_ #اخلاقحسنه که انشاءالله داره
✍۲_ #آموزش فنون بیان،بلاغت،آرایه
✍۳_ #تلاشوتمرینوانعطاف
❤️ به خلاقیت خوبی برسه
😊 یه شاعرجوششی درسته میتونه ذاتا خلاق باشه ولی ممکنه عملا نباشه. چون بدون بهره از تمرینوآموزش؛ قوهوبذر خلاقیتش رو راکد یا کمکار گذاشته و لِمِ و قلق خودش دستش نیمده
❤️ اما اگر بذر خلاقیتشو فعال کنه؛ مسلما میتونه خیلی اعجازگونهتر و عالیتر از اونی که هست؛ بدرخشه
📚 پس #حق_با_خلاقیته
🏆#جوششی_کوششی_هم_نداره
❓فقط دوز خلاقیت و راه عملی کردنش؛ روش و سرعت زمان رسیدن و به اوج رسوندنش؛ شرایط زندگی و قدرت یادگیری دراین دو شاعر؛متفاوته. تفاوت به معنی تضاد و دعواش نیست
♨️ بالاخره جوششی ذاتا استعداد و خلاقیت رو داره. ۵۰درصد راهو رفته
✅ باقی مسیرو یا با تمرین_آموزش میره
🚫 یا کمکاری میکنه و عوضش روز قیامت هم خدا یقه شو میگیره که چرا نعمتمو شهیدکردی👊
✅ اما کل سختی راه و نتیجه قشنگش؛ با کوششی بنده خداست
❤️به شرط همون #اخلاقحسنه
🏆 به نظرم یک کوششی، اگر با اخلاقمداری ، عزمشو جزم کنه برای کسب استعداد خلاقیت؛ ۳ تا سود کرده
۱_تلاش برای ایجاد خلاقیت
۲_ تقویت و رشد خلاقیت
۳_ قلق کل مسیر دستش اومده
🌹 واقعا شاهکاره
💓عموما کسیکه از صفر شروع میکنه تا از راهوتلاش درستی به یک جایگاه برسه؛ بیشتر قدر و ارزش ثروت ومقام و اون هدفی که بهش رسیده رو میدونه
چون زلیخا_وار با تمام وجود برای هدفش رنجیده و جنگیده
👻 اما بریم سراغ یه #ژانر_وحشت
✅ #آسیبشناسی
🤔وقتی هر دو شاعرجوششیوکوششی؛ میتونن از راه درست خاص خود به خلاقیت و اوج برسن؛
😁نفقه و ارث همدیگه رو که نخوردن
❓خو پس دعوا برای چی و ازکجا و چه کسی شروع میشه؟⚔
🤭جوابش یک #واقعیتتلخ هست
🌹و #کار_درست اینه که باید باهاش آشنا بشیم تا رفع آسیب کنیم
😁 شاید لازمه با جوابش خودمو به مسلخ برخیمخالفین ببرم
🤔 #علت_دعوا
🥺 #بداخلاقی_وحسادتهایبداخلاقانه است
☺️ #یاحضرتعزراییل
✅ استعدادا متفاوته
🌹قدر نعمات خدا رو بدونیم
❌#مغرورنشیم و رشدشون بدیم
❌#حسادت_هم_نکنیم
یکی توی شعر؛جوششیه
توی خوشنویسی؛کوششی
یکی توی شعر؛کوششیه
توی خیاطی؛جوششی
👌۹۹درصدکوششیا خوب
👌۹۹درصدجوششیا خوب
👇اما
❌یکطرف بین جوششیهاکه بهدلیل هوشزیاد و ذاتاً؛ از عادتتقلید و سادهسرایی و نامفهومسرایی چندششون میشه؛ یک جوششی #مغرور به استعداد؛ کوششیِ بندهخدایی رو با تمسخرکمبودش میرنجونه و کوششیه هم درگیر سختی رشد؛ بهش برمیخوره و دعوا😵💫
❌ یکطرف دیگه بین کوششیها هم
یکیشون چون #اخلاقحسنهندارد (حسادت.نظمافراطی، بیانعطافی؛ وسواسفکری_علمی) علیه #خلاقیتهایبیانی توسط شاعران با استعداد (اعم ازجوششیوکوششی_با استعدادکسبی) #دعواهایتشنجی میکنه
❌ #بهانه ش اینه که: خلاقیت تو #پشتوانهعلمی_دستور_زبانی_ندارد و #نابودی_زبان_فارسی_است
✅ قطعا با #خلاقیتسالممعنادار (که سر وقت ویژگیاشو میگم) زبانفارسی نابود نمیشه که تقویتم میشه
📕بلکه فقط #یک_شاعر_ناتوانازخلاقیت در مریخ ☺️ که محدود به وزن_قافیه_ردیف و #دستورزبانی_خشک_بدونِ_شعریت هست؛ از سر #حسادتاخلاقیش میخواد با کوبیدن شاعرانخلاق؛ روی #عقدهناتوانی خودش سرپوش بزاره تا با #رابطهمداری_منهایضابطه، #شهوت_شهرت خودش رو به ثمر بنشونه
📕 یک #شاعرکوششی
☝️ #بدون_آموزشفنونبیان
☝️ #زبانشعریبشدتسادهضعیف و #تکراریکلیشهای داره
☝️و نهایت زورش برای ادای خلاقیت درآوردن؛ #بیربطگویینامفهوم_حداکثری میشه
❌و دور از جونهمهمون، اگر بداخلاق باشه؛ چون خودش توانفهم خلاقیتو نداره
#عوام رو هم ناتوانِفهمی فرض میکنه و با #توهم_جذب_عوام؛ #سادهسرایی میکنه و باخلاقیتها مخالفت میکنه
👇درحالیکه
✅ #عوام_هوشزبانیخلاق_دارند
✅ #شاعرجوششی_ذاتاً
✅ #خلاقیت_قابلفهمعوام_حداکثری_دارد
✅ #خلقمضامین_با_ترکیبواژگان
✅ #خلقاصطلاحات_با_آرایهها
🌹 #ادامه_دارد
✍ #مهیناسدیآسترکی
✍ #کپیباذکرمنبع
ꙮ شاعر_شو👇
•••⊱❖❀❁❊❂❁❀❖⊰•••
➜﴾ @shaer_sho ﴿❥᭄
➜﴾ @shaer_sho ﴿❥᭄
•••⊱❖❀❁❊❂❁❀❖⊰•••
🌹🌹🌹🌹
تقدیم به زهرای مرضیه سلام الله علیها
گر چه یک شهر،تماشاگرِ ابتر هم داشت
آنچنان سوخت،که گفتند:"مگر در هم داشت؟"
دخترک گوشه به گوشه،همه جا گشت و گریست
گفت:"این خانه ی ماتم زده،مادر هم داشت!."
نفَسِ شرقی این باغچه،پیش از تاراج
هر سحر،رایحه ی یاس معطر هم داشت!
هر که هر جور دلش خواست،"علی"را فهمید
یادشان رفت "علی"،معنی دیگر هم داشت!
آه،این کوهِ تَرَک خورده ی افتاده به بند
پشت هر دامنه ی حوصله،"حیدر"هم داشت!
شیخ،آیات گزینش شده را خواند و گذشت
اصلا انگار نه انگار، که"کوثر"هم داشت!
از بلندای یقین لگدش پیدا بود
نه فقط بغضِ "اُحُد"،کینه ی "خیبر"هم داشت
نعل ها،شکل دگردیسی این نعلینند
که به مادر زد و چشمی به برادر هم داشت...
کوچه،گودال شد و...زخم شد و....یک "تن" ماند
نعل ها همهمه کردند:"مگر سر هم داشت؟!"
#در_دیوار
#فاطمیه
#ایام_فاطمیه
#فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#سیده_اعظم_حسینی
..............................................
کانال اشعار دکتر سیده اعظم حسینی
@SayyedeAzamHoseini1
تازه های کتاب
#کتاب خاک صحنه
#نویسنده : زلیخا بنی ایمان
کتابی پژوهشی در حوزه تئاتر دفاع مقدس است
که تحول مضمون در نمایش های دهه ی هفتاد دفاع مقدس را بررسی کرده است،
و موفق شده در جشنواره ی نذر قلم،
ویژه ی بانوان نویسنده ی دفاع مقدس، رتبه ی اول را به خود اختصاص دهد.
علاقه مندان به نمایش و البته تئاتر دفاع مقدس، با این کتاب، با نمایش ها و مضامین مطرح شده در آن ها، در دههٔ هفتاد آشنا می شوند.