غدیر،جشن ولایت ، جشن خوبی ها...
✨💫🌙⚡️🌸🌻💐🌼🌸✨🌟🌻
راه روشن شد،درخشید و نمایان شد مسیر
عشق همراه ولایت گشت همگام ِ غدیر
سرفرازی آمد و دین خدا تکمیل شد
کفر نالان شد منافق بینوا و سر به زیر
ماه نو ظاهر شد و راه محمّد مستدام
چشمه ی نور نبوت شد علی را دستگیر
ای علی ای مظهر نور و صفا و عشق و عدل
آشنا بر نان جو بر خاک و بر فرش حصیر
ای علی ای مقتدا،ای شیر مرد جنگ وخون
در عدالت گستری بی مثل و مانند و نظیر
ای علی ای مظهر زهد و قضا وعدل و داد
همنوا با کودکان بینوا زار و فقیر
هم مبارک باد بر تو جانشینی نبی
هم مبارک باد بر شیعه تو را دیدن امیر
چون محمد دست تو آورد بالا با وداع
هم ولایت زنده شد هم گشت بد بینی اسیر
وا اسف بر آتش کینه که دشمن بر فروخت
ننگ و نفرین بر نفاق و طالب جاه و سریر
بی ولایت دین جمود و رخوت و بی حاصلیست
با ولایت دین حق روشنگر و عالَم بصیر
تاجهان باشد علی باشد، و بعد از او علی
یاعلی روشن کند جان و تن و روح و ضمیر
خوشدلا راه علی و آل او صد افتخار
نقطه ی عطف نبوت هست تفسیر غدیر
می درخشد برتر از خورشید راه ِ مرتضی
شیعیانش می شود افزون به نحوی چشمگیر
جعفرزارع خوشدل
آئینی اجتماعی۳۸۰
https://eitaa.com/joinchat/3838312753Cd75444eef6
https://t.me/khoshdeltanzjedi
#آئینی #اجتماعی #غدیر #علی_امیرالمومنین #علیه_السلام #شعر_ادبیات_شاعر
"چرا ابوالفضل زرویی؟/ به بهانهی سالروز درگذشت"
در این یادداشت که بیشتر رنگ ذوق و پسند فردی دارد، تنها به این پرسش پاسخ خواهم داد که چرا در میان صدها اهل طنز فعال و غیر فعال، دست کم از گروه #ادبیات_انقلاب_اسلامی، ابوالفضل زرویی را موفقتر از دیگران میدانم؟
۱_ اغلب طنزپردازان دو دههی اخیر؛ صرفا در یک شاخهی #نثر یا #شعر آثاری ارجمند خلق کردهاند؛ حال آنکه او طنزپردازی ذوفنون بوده است. این ویژگی را از همعصران او در #یوسفعلی_میرشکاک هم میتوان دید؛ هرچند جنس آثار زرویی متفاوت با او و دیگران است.
۲_ تنوع شکلی و معنایی در طنز از دیگر ویژگیهای هنر اوست. از میان قالبهای شعری هرچند ابوالفضل زرویی مثنویهایی درخشانتر در طنز دارد؛ تجربههایش در غزل، نیمایی و ... هم از زاویهی ارزش هنری سزامند است. مضامین و گونههای آثار او نیز یکسان و تکراری نیست؛ او از طنز #سیاسی، #اجتماعی، #فرهنگی و ... تا گونههای فردی طنز را تجربه کرده است.
۳- شگردهای ایجاد طنز در آثار او متنوع است. #نقیضه، #اغراق و #چندمعنایی از اصلیترین آنهاست؛ با این حال در کاربستهای ادبی طنز نیز آثار او رنگارنگ است.
۴_ او در طنز سیاسی و #مطبوعاتی، صاحب سبکی ویژهی خود است. این ویژگی را بیش از همه در #تذکره_المقامات میتوان دید. طنز سیاسی او خلاف اغلب معاصران، مصادرهشده یا متعلق به یک حزب یا گروه نیست و شوخی و انتقاد از اغلب نامهای جریانها و تفکرها را در این دست آثارش میتوان دید.
۵_ خلاف اغلب طنزسرایان همزمان یا بعد از او که برای جلب مخاطب به #لودگی و #فکاهه_گویی، روی آوردهاند؛ در اشعار و نوشتههای او، در کنار زبان ساده و #سهل که نخست جلب نظر میکند؛ توجه به عمق و معنای مورد نظر مخاطب #خاص نیز دیده میشود؛ بهطوری که با گذشت زمان، همچنان طنزهایی از او را میتوان خواند و محظوظ شد.
۶_ با این حال خلاف فضای #سیاه و اعتراضی طنز #جریان_روشنفکری، طنز او مثبت، سفید و امیدبخش است و با پیشینهی طنز کهن فارسی، پیوندی منطقی دارد. نوع انتخاب نام مستعار و نگاه به سنتهای طنز کهن در آثار او، موید همین ویژگی است.
۷_ در نقیضههای او، متنهای اساس؛ اغلب مناسب #محتوا و #شناخت مخاطب انتخاب شده است. متون اساس او در نقیضه متنوع و حتی گاه برآمده از #ادبیات_عامه است.
۸_ چنانکه از آثار نظری و مصاحبههایش می توان دریافت؛ او علاوه بر خلق اثر، کوشیده است بیانیه یا #مرامنامهای برای طنزهایش در نظر بگیرد و از این زاویه نیز تلاشهای او ارجمند است.
۹_ بیهیچ تردیدی، بسیاری از طنزپردازان امروز در نهادهای فرهنگی بهویژه #حوزه_هنری و #صدا_و_سیما، علی الخصوص در #شعر_طنز؛ متاثر از زبان، نوع انتخاب کلام و شیوه ی اویند.
مخلص کلام، مناجات نامه ای از او، به روایت #گل_آقا میآورم که شاید با حال و روز این ایام بیگانه نباشد و برای روحش از ایزد منان غفران و شادی طلب میکنم:
خدایا! دل شکستهای داریم و بار و بندیل گسستهای داریم.
الهی! دلی دارم زیر بار بدهی گم، تنی دارم تکیده و لرزان از تورم، هیچ کس هم نمیپرسد که این بندهی بیچاره ی تو، آدم است یا منار جمجم؟
الهی! دلو تعادل اقتصادی در چاه است و دستمان کوتاه است! ...
#محمد_مرادی
https://eitaa.com/mmparvizan