eitaa logo
قرار اندیشه
243 دنبال‌کننده
500 عکس
238 ویدیو
5 فایل
✦؛﷽✦ 🍀چیزهای زیادی برای دیدن هست، ولی چه وقت می‌توان دید؟ قرار اندیشه، محفلی است برای دیدن‌های ساده و گفتن‌های بی‌پیرایه تا لابلای قلم‌زدن‌ها خود را بیابیم و تحقق خود را رقم زنیم... راه ارتباط: @ta_ghaf @Rrajaee
مشاهده در ایتا
دانلود
«بخوان «قل اعوذ بربّ الفلق» که این سرخی از خون فرزند رسول خدا (ص)، حسین بن علی علیه السلام، رنگ گرفته است». میدانی عظیم به پاشد، در یک سو تمامی حق و در سوی دیگر تمامی باطل صف کشیدند. وقت رویارویی فرارسید، ابتدا شرمنده ها به میدان رفتند. حربن یزید ریاحی همو که راه را بر امامش بسته بود. هنگامه ی اصحاب و یاران به پایان رسید و نوبت به اهل بیت رسید. شجاعانه از شش ماهه ی حسین علیه السلام تا جوان شبیه پیامبر در سیرت و صورت به میدان رفتند. کسی نمانده بود جز عباس ، قمر منیر بنی هاشم، رفت تا برای کودکان آب بیاورد اما آب فرات را تا ابد شرمنده ی خود کرد. کم کم به پایان حرب و قصه ی کربلا می رسیم. امام مانده و یک لشکر تشنه به خون او و در سوی دیگر اهل حرمش. امام است و رئوف به امتش، بازهم از فطرت الهی می گوید شاید یکی گوش جانش کر نشده باشد اما آنها شکم هایشان از حرام پرشده. لشکر کفر می دانست اگر امام جانی در بدن داشته باشد، به آنها اجازه نمی دهد به خیمه ها نزدیک شوند، پس سرش را بر نیزه می کند و بر بدن پاکش اسب می راند. آنها از سر بر نیزه ی حسین علیه السلام نیز واهمه دارند. خورشید در حال غروب است و از آن دشت بلا یک کاروان اسیر در حال گذراست. هزار سال است این قصه ی پر غصه تکرار می شود و چه انسان هایی که با شنیدن آن حیات جاودانگی یافتند و سوار بر کشتی نجات امام مظلوم به ساحل نجات رسیدند. 🖊 @gharare_andishe
دل آسمون گرفت از همون لحظه ایی که تیر به مشک خورد عباس با قطره قطره سرازیر شدن آبها آب شد به گونه ای که تمام وجودش تکه تکه شد همه جای عالم شد آبروی عباس... @gharare_andishe
از کودکی "حرّ بن ریاحی" معنایی خاص برایم داشت و همیشه خودم را در آیینه حرّ می دیدم. حال می بینم مهم است که چطور به اصحاب کربلا بنگری آیا ماندن در گذشته و دلخوش شدن به آن همراه اشک و آه؟ یا نظاره کردنی که چشمی را طلب می کنی برای نگریستن افق آینده و گوشی را طلب می کنی که ندایی که تو را به خود می خواند با گوش جان بشنوی به دور از پیش فرض های قبلی... به انتظار می نشینی تا او برای لحظه ایی هم که شده؛ پرده از نگار بردارد و اینجاست که می بینی در کربلا همه ی جلوات "ربّ" یکباره به صحنه آمده و آنچه بیشتر از همه جلوه می کند ولایت پذیری و ایثار است که در عباس فرزند حیدرکرار به بهترین وجه به ظهور رسیده است. حال غبطه خوردن هم معنای دیگری دارد. @gharare_andishe
InShot_20220807_161148975_07082022.mp3
زمان: حجم: 553.6K
خداوندا با عشقت سینه ام را چاک چاک کن و اگر به خود خواندی مرا پاکیزه بپذیر بیا و به ابالفضل خودت عنایت کن برادر که دوباره چهره ات را زیارت کنم برادرم @gharare_andishe
1.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️يا ليتنا کنا معک ای کاش بودم کربلا... @gharare_andishe
خورشید ۱۴ آیینه را انتخاب کرد و هر آیینه جلوه گر خورشید شد و روایت خورشید را در هر زمان به زبان قوُمش به ظهور رساندند. یقینا تا حال به آیینه نگریسته اید ۲گونه می شود به آیینه نگاه کرد؛ زمانی برای دیدن خود و زمانی برای دیدن آیینه. زمانی که در آیینه برای دیدن خود می نگری نمی توانی آیینه ببینی و زمانی که خودی در میان نباشد آیینه می بینی و جلوه گر او می شوی؛ وجودت زلالی و صافیش را می نوشد. مادر آیینه است که جلوه گر خورشید می شود. روزی به‌نام عاشورا در زمین کربلا یکی از آیینه ها شکست و با شکستنش هر قطعه خودش آیینه ای شد، زینب مادرگونه، زبان علی شد و خودش آیینه ای که پیام امام زمانش را تا جهان باقی است به گوش جهانیان رساند. آیینه ها به خورشید نگریستند و خودی در میان ندیدند از این رو جاودانه شدند و تا ابدیت چراغ راه بشریت و کشتی نجات امت شدند. @gharare_andishe
چشمانم مات مانده قلبم تنگی میکند ذهنم یخ زده حلقه آغازین را حلقه وصل را نمی یابم در وجود خودم نمی یابم لحظه ای را که می یابم گم میکنم شاید هم گم نمی کنم دستانم از بس به خس و خاشاک حاشیه ها چنگ زدم زخمی شدند زخم هایی دردناک اما شیرین به شیرینی ناامیدی ناامید از امیدهای واهی @gharare_andishe
🏴صبح روز یازدهم؛ فقط کلمه های سيدتنا زينب مانده... @gharare_andishe
🔹شاعر در زمانه‌ی عسرت زندگی می‌کند و با گذاردن کلمات در جای حقیقی‌شان، معنای آن‌ها را آشکار می‌کند و سخن ناشنوده‌ی زمان را به گفت می‌آورد. و اگر نبود شاعر، کلمات مصرف می‌شدند و همچون ذرات معلق و پراکنده در فضا، محو و گم می‌شدند و این حقیقت بود که هیچگاه نمایان نمی‌شد و حال شاعر با جانی که به کلمات بخشیده همیشه زنده و ابدی خواهد بود. مردن عاشق نمی‌میراندش در چراغی تازه می‌گیراندش سرنوشت اوست خود این سوختن شعله گرداندن، چراغ افروختن @gharare_andishe
گره کور جهان ما بی فکری و ساده اندیشی است که جز تباه کردن منابع و استعداد ها چیز دیگری نصیب اجاره نشینان این دیار نکرده این نابسامانی را که آزادی مان را به اسارت مبدل کرده، آیا راهی جز راه حسین گره گشاست؟ راه حسین دوباره یافتن انسان است انسان... گمشده ی این تاریخ و چه سخت است راه حسین ... برای امسال من با قلبهایی قفل شده.. ✍ @gharare_andishe
🔹روشنی‌گاه امید در نسبت با امام سجاد"ع" همواره امام سجاد (ع) را در غریبانه‌ترین و مبهم‌ترین حالت تصور کرده‌ایم و پنداشته‌ایم که ایشان با ادعیه‌ی خود راه سیاست دینی را پیموده‌اند و با تقیه و یا عبارات استعاری ادعیه‌شان، رسالت خویش را پیش برده‌اند. اما فارغ از این روایت شاید بتوان منظر دیگری نیز داشت. امام سجاد (ع) به نوعی روشنی‌گاه امید برای مردم بودند. پس از واقعه‌ی کربلا و مصائب بزرگی که بر اباعبدالله(ع) و اهل بیت بزرگوار ایشان وارد شد، گویا گرد مرگ بر همه جا افشانده شده‌بود و مردم راه مفری برای خود نمی‌دیدند، شاید پس از آن همه غفلت و ظلمی که با واسطه یا بی‌واسطه بر امام روا داشتند، بودن خود را بزرگترین گناه می‌دانستند و یاس همه‌ی وجودشان فراگرفته بود، امام سجاد(ع) روزنه‌ای برای یافتن زندگی به آنها نشان داد. گویا مجالی دیگر فراهم کردند تا پس از گذر از رنج و سوگ این مصیبت حال به خود بازگردند و از خلقت خود ناامید و مایوس نباشند و راه برگشتی برای خود ببینند. به تعبیری امام، با ذکر ادعیه‌ای در موضوعات مختلف و مسائل روزمره‌ی انسان، به نسبتی که در آن می‌توان دوباره زندگی را یافت، اشاره می‌کنند به طوریکه در زمان کنونی نیز، وقتی مشکلات غلبه می‌کند، می‌توان نسیم خوش زندگی را از میان عبارات ایشان دریافت. دعای هفتم امام سجاد(ع)، در تجربه‌ی کرونا، به نوعی راه رهایی از ابتلاء بود که باز هم راه نفس کشیدن را برای انسان مغفول امروز هموار کرد. @gharare_andishe