📚📖 مطالعه
📼 جلسه سی و دوم ... ●━━━━━────── ⇆ ◁ㅤ❚❚ㅤ▷ㅤ ↻ 🎧 #با_هم_بشنویم | #بشنویم ♡ ㅤ ❍ㅤ
📼 جلسه سی و سوم ...
●━━━━━──────
⇆ ◁ㅤ❚❚ㅤ▷ㅤ ↻
🎧 #با_هم_بشنویم | #بشنویم
♡ ㅤ ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ
↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓
https://eitaa.com/ghararemotalee/11054
—— ⃟ ————————
🤲 #اللّٰهم_عجّل_لولیّک_الفرج
╭═══════๛- - - ┅┅╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
8163141662.mp3
12.17M
🔊 #آن_سوی_مرگ | ۳۳
•──•❃❀✿◇✿❀❃•──•
00:30 ◇ ماجرای سوم کتاب آن سوی مرگ (آقای دکتر)
* گفتگو دکتر با دوستانش
* تواضع علامه جعفری
* تفاوت سطح بهشت به سبب تفاوت صفات
* پیشانی، مرکز تجمع قواست
* حصول قرب، در سجده
* میزان سطح لطافت، علامت رشد فرد
* توصیف شهرهای بهشتی
* تحقق آرزوها در برزخ
* دلیل تفاوت شهرهای بهشتی
* قوانین اجتماعی پیشرفته در برزخ
* مالکیت اُخروی ؟
* هر کس تجلی اعمالش را میبیند
* آموزش در بهشت
* پیشرفت، در دنیا با عمل و در آخرت با علم و فهم
* چگونه آرزوها کوتاه میشود؟
* معارف تمام شدنی نیست
* قدر نعمت زندگی دنیایی را بدانید
* گر تو را در منزل جانانه میهمانت کنند
گول نعمت را مخور، مشغول صاحب خانه باش
* فراگیری آموزش برزخی به صورت عینی
* وجود پایههای تحصیلی متفاوت در بهشت
📅 ۱۳۹۸/.../...
⏰ مدت زمان : ۲۹:۱۹
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🧾دسترسی به فهرست جلسات :
https://eitaa.com/ghararemotalee/2494
╭═══════๛- - - ┅┅╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - -
هدایت شده از مباحث
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 وقتی #امام_رضا علیه آلاف التحیة و الثناء را دید که از ایوان طلا وارد صحن شد...
💭 نقل #خاطره ای از عنایت #امام_رئوف علیهالسلام از زبان حاج رضا انصاریان (ره)
@jahan_khabar | montazer.ir
┅───────────
🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج
╭═══════๛- - - ┅┅╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
4_5838993461792997604.mp3
2.99M
🎧 ضرورت توجه به امام زمان علیه السلام
🎙 حجتالاسلام والمسلمین #ناصری دام عـزّه
⏱ زمان: ۹ دقیقه
🔸 لطفا جهت مشارکت در تبلیغ و ترویج نام مبارک #امام_زمان علیه السلام به دیگران ارسال شود.
🔺 @nasery_ir
🍂 www.al-hady.ir
#اللّٰهم_عجّل_لولیّک_الفرج
╭────๛- - - - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
╰───────────
هدایت شده از مباحث
🔊 صوت سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی در دهه اول محرم ۱۴۴۶ قمری (۱۴۰۳ شمسی) با موضوع ″ویژگی یزیدیان″ را #بشنویم👇
۱. جهالت
https://eitaa.com/feqh_ahkam/14601
۲. وابستگی به دنیا
https://eitaa.com/feqh_ahkam/14625
۳. ظلم کردن
https://eitaa.com/feqh_ahkam/14635
۴. حرص
https://eitaa.com/feqh_ahkam/14676
۵. ذلت پذیری
https://eitaa.com/feqh_ahkam/14709
۶. ولایت مداری
https://eitaa.com/feqh_ahkam/14729
۷. ترس
https://eitaa.com/feqh_ahkam/14777
۸. جرأت بر گناه
https://eitaa.com/feqh_ahkam/14783
۹. غفلت
https://eitaa.com/feqh_ahkam/14787
۱۰. نفاق
https://eitaa.com/feqh_ahkam/14813
@soada_ir
#فهرست
╭═══════๛- - - ┅ ╮
│📱 @Mabaheeth
│✨ @Nafaahat
│📖 @feqh_ahkam
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - -
#صحیفه_سجادیه_جامعه | ۹۵
『 دعای نود و پنج – هنگامی که گرفتار میشد یا کسی را گرفتار رسوایی گناهی میدید 』
࿐ྀུ༅࿇༅════════
اَللّٰهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ عَلیٰ سِتْـرِكَ بَعْدَ عِلْمِكَ، وَ مُعَافَاتِكَ بَعْدَ خُبْرِكَ فَكُلُّنَا قَدِ اقْتَـرَفَ الْعَائِبَةَ فَلَمْ تَشْهَرْہُ، وَ ارْتَكَبَ الْفَاحِشَةَ فَلَمْ تَفْضَحْهُ، وَتَسَتَّـرَ بِالْمَسَاوِئِ فَلَمْ تَدْلُلْ عَلَيْهِ.
خداوندا تو را سپاس بر پردهپوشیات بعد از آگاهیات و بر قدرتت پس از دانستنت. همۀ ما مرتکب گناهان و معاصی شدیم و تو احدی از ما را بین مردم به گناه مشهور نکردی؛ و به کارهای زشت و ناپسند آلوده شدیم و تو یک نفر از ما را در برابر بندگانت رسوا نساختی. هر یک از ما خود را به پردۀ زشتی و گناه پوشاند و تو احدی را بر زشتیها و گناهانش راهنمایی نکردی.
كَمْ نَهْيٍ لَكَ قَدْ أَتَيْنَاهُ، وَأَمْرٍ قَدْ وَقَفْتَنَا عَلَيْهِ فَتَعَدَّيْنَاهُ، وَسَيِّئَةٍ اكْتَسَبْنَاهَا، وَخَطِيئَةٍ ارْتَكَبْنَاهَا، كُنْتَ الْمُطَّلِعَ عَلَيْهَا دُونَ النَّاظِرِينَ، وَالْقَادِرَ عَلیٰ إِعْلَانِهَا فَوْقَ الْقَادِرِينَ، كَانَتْ عَافِيَتُكَ لَنَا حِجَاباً دُونَ أَبْصَارِهِمْ، وَرَدْماً دُونَ أَسْمَاعِهِمْ.
چه بسیار نهی تو را به جا آوردیم و چه بسیار دستور تو را که گفتی نسبت به آن قیام کنیم و آن را انجام دهیم، ما از آن تجاوز کردیم؛ و چه بسیار زشتیهایی که به دست آوردیم و خطاهایی که مرتکب شدیم، در حالی که تو بر آنها آگاه بودی نه بینندگان دیگر؛ و تو بر افشایش قدرت داشتی؛ قدرتی فوق همۀ قدرتـمندان؛ ولی عفو و چشمپوشی و نیرومندیات برای ما در برابر دیده بینندگان پردهای و در مقابل گوششان سدّی بود.
فَاجْعَلْ مٰا سَتَـرْتَ مِنَ الْعَوْرَةِ، وَأَخْفَيْتَ مِنَ الدَّخِيلَةِ، وَاعِظاً لَنٰا وَزَاجِراً عَنْ سُوءِ الْخُلْقِ وَاقْتِـرَافِ الْخَطِيئَةِ، وَسَعْياً إِلَی التَّوْبَةِ الْمَاحِيَةِ وَالطَّرِيقِ الْمَحْمُودَةِ،
پس آنچه از زشتیها بر ما پوشاندی و آنچه از علل فساد و تباهی از ما پنهان کردی، برای ما پند دهنده و بازدارندۀ از بدخویی و نگاهدارندۀ ارتکاب معصیت و سبب کوشش به سوی توبۀ نابودکنندۀ گناه و راه پسندیده، قرار ده،
وَقَرِّبِ الْوَقْتَ فِيهِ وَلاٰ تَسُمْنَا الْغَفْلَةَ عَنْكَ، إِنّٰا إِلَيْكَ رَاغِبُونَ وَمِنَ الذُّنُوبِ تَائِبُونَ، وَصَلِّ عَلیٰ خِیَرَتِكَ اللَّهُمَّ مِنْ خَلْقِكَ، مُحَمَّدٍ وَعِتْـرَتِهِ الصَّفْوَةِ مِنْ بَرِيَّتِكَ الطَّاهِرِينَ، وَاجْعَلْنَا لَهُمْ سَامِعِینَ وَمُطِيعِینَ كَمٰا اَمَرْتَ.
و زمان قرار گرفتـن در تـمام این امور مثبت را نزدیک گردان و داغ غفلت از خود را به پیشانی ما نزن که ما به سوی تو مشتاقیم و از گناهان تائبیم، خداوندا و بر انتخابشده از آفریدههایت محمّد و عتـرتش درود فرست؛ عتـرتی که از میان تـمام مخلوقاتت برگزیدی و عتـرتی که پاک و پاکیزهاند و ما را گوش دهندۀ کلام آنان و فرمانبردار دستوراتشان قرار ده؛ همانگونه که ما را به شنیدن کلامشان و اطاعت از دستوراتشان، فرمان دادی.
┅───────────
🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج
╭═══════๛- - - ┅┅╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
#داستانهای_شگفت
۱۱۱ - اجابت فوری دعا
ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ
فقیه عادل حضرت آقای حاج شیخ مرتضی حایری دامت برکاته که از علمای طراز اول حوزه علمیه قم می باشند چند داستان که موجب عبرت و مزید بر بصیرت است مرقوم داشته اند و برای بهره مندی عموم، یادداشت می شود.
📝 داستانی که به دو طریق معتبر بنده شنیده ام نقل می نمایم، یکی از جناب آقای حاج سید صدرالدین جزائری، از کسی که او را توثیق می کردند.
🔗 طریق دوم از جناب آقای مروارید، نوه ایشان از کسی که او را توثیق می کردند.
و خلاصه داستان آنکه مرحوم حاج شیخ حسنعلی رحمة اللّه علیه (که در داستان ده نام آن بزرگوار برده شد) به دیدن یکی از رفقا می رود که تب شدیدی داشته است، ایشان به تب می گوید که خارج شو از بدن فلان به اذن اللّه تعالی و می فرماید قلیانی بیاورید تا بکشم خارج می شود؛ پس تب از بدن بیمار خارج شده عافیت پیدا می کند.
سپس به ایشان گفتند شما چطور به این جزم توانستید بگویید؟ فرمود : چون من به مولای خود و آقای خود #امام_زمان علیه السّلام خیانت نکردم و یقین داشتم که او آبروی خادم امین خود را حفظ می کند.
و مخفی نماند که مرحوم حاج شیخ حسنعلی از بزرگان شاگردان مرحوم حجه الاسلام حاج میرزا محمد حسن شیرازی بوده است، در ردیف میرزای شیرازی و آخوند خراسانی و سید فشارکی بوده است.
آقای نوقانی که خود یکی از حسنات دهر بود، نقل کرد که اوایلی که مرحوم حاج شیخ به مشهد آمده بودند به قدری وارسته و بی تظاهر بود که حتی علما به مقام علمی او واقف نبودند و ایشان نزد سجاده مرحوم آقا میر سید علی حائری یزدی می نشست و برای مستمندان استمداد می نمود ( ظاهرا در سنه مجاعه بوده است ) .
مرحوم حائری در جریان این امور به ایشان مطلبی می گوید که معلوم می شود به مقام ایشان واقف نیستند.
ایشان تنها روزی به منزل سید حائری که از بزرگان علما بوده است می رود در یک مسئله سه مرتبه سید را مجاب می کند، پس از سه بار مغلوبیت، سید صافی ضمیر می گوید؛ بارک اللّه به حاج میرزا محمد حسن ! عجب شاگردانی تربیت کرده است، آقای آقا سید محمد علی سلمه اللّه از پدرش نقل فرمود که سالیان درازی حدود شانزده سال مرحوم حاج شیخ از سوراخ بالای حجره مدرسه برای من پول می انداخت و ما نمی دانستیم از چه ناحیه است، بعداً به مناسبتی معلوم شد که از ناحیه ایشان است.
مؤلف گوید : کرامات علمای ربانی و اجابت دعوات صاحبان مقام یقین، به راستی افزون از شمار است و در ذیل داستان ۲۵ این کتاب برای رفع استعجاب و اثبات این مطلب مطالبی گفته شد و در این مقام برای تأیید این داستان از خاتم المجتهدین شیخ مرتضی أنصاری داستانی نقل می گردد :
از شیخ محمود عراقی که از تلامیذ شیخ بوده در آخر کتاب ( دارالسلام ) نقل کرده و خلاصهاش این است که : مرحوم حاج سید علی شوشتری که از اکابر علما و صاحب کرامت و اجابت دعوات بوده و مورد علاقه و ارادت شیخ انصاری بوده است ، در سال ۱۲۶۰ ه . ق که مرض وبا در نجف اشرف بود اواسط شب مرحوم سید به این مرض مبتلا می شود و چون فرزندانش حالت او را پریشان می بینند از ترس آنکه مبادا فوت کند و شیخ از آنها مؤاخده نماید که چرا جهت عیادت به او اطلاع نداده اند چراغ را روشن کرده که به منزل شیخ رفته و او را از مرض سید آگاهی دهند.
مرحوم سید متوجه می شود می گوید : چه خیال دارید؟
گفتند: می خواهیم برویم شیخ را خبر دهیم.
فرمود لازم نیست بروید الان او تشریف می آورد. لحظه ای نگذشت که درب منزل کوبیده شد، سید فرمود شیخ است در را باز کنید؛ چون در را باز کردیم شیخ با ملّارحمت اللّه بود.
شیخ فرمود : حاج سید علی چگونه است ؟
گفتیم حالا که مبتلا شده است خدا رحم کند که ان شاء اللّه . . . شیخ فرمود ان شاءاللّه باکی نیست و داخل خانه شد، سید را مضطرب و پریشان دید ، به او فرمود : مضطرب مباش ان شاءاللّه خوب می شوی. سید گفت از کجا می گویی ؟
شیخ گفت من از خدا خواسته ام که تو بعد از من باشی و بر جنازه من نماز گزاری.
سید گفت : چرا این را خواستی؟ شیخ فرمود : حال که شد و به اجابت نیز رسید، سپس بنشست و قدری سؤال و جواب و مطایبه کردند بعد شیخ برخاست و رفت .
( و بعضی چنین نقل کردند که از شیخ پرسیدند در آن شب چگونه به طور جزم فرمودید سید خوب می شود؟
در جواب فرموده بود: عمری است در راه بندگی و اطاعت و خدمت به شرع بودم و در آن شب آن حاجت را از خداوند خواستم یقین کردم به اجابت آن) .
【۱ از ۲ 】
و بالجمله خداوند سید را به دعای شیخ شفا بخشید ؛ تا شب هیجدهم جمادی الثانیه سال ۱۲۸۱ شیخ از دنیا رفت و تصادفا سید در نجف نبوده و به زیارت کربلا مشرف شده بود ، فردا جنازه شیخ را در صحن مطهر می آورند و برای نماز بر او حیران بودند ، ناگاه صدا بلند می شود ، سید آمد پس جناب سید بر جنازه نماز می خواند و سپس بر منبر شیخ تدریس می فرماید و گویند چنان بوده که گویا شیخ درس می گوید.
تا در سال ۱۲۸۳ جناب سید از دنیا می رود رحمة اللّه علیهما .
و این فرمایش شیخ در جواب از #پرسش اجابت دعا، بمانند این داستان کوتاه است که : بچه خردسالی که بر دست و پا راه می رفت در پشت بام مادرش او را تعقیب کرده که او را بگیرد، پس بچه به سمت ناودان آمد مادر فریاد و ناله می کرد.
عبورکنندگان در کوچه تماشا می کردند و اینکه کاری از آنها ساخته نیست که ناگاه بچه افتاد.
در همان لحظه سقوط، بزرگی از اهل #ایمان و #تقوا که حاضر بود گفت خدا او را بگیرد ، یک لحظه در هوا واقف شد تا آن مؤمن او را گرفت و بر زمین گذارد.
مردم اطراف آن بزرگ را گرفته و بر دست و پای او می افتادند.
آن بزرگ فرمود ، مردم ! چیز تازه و عجیبی واقع نشده. عمری است این بنده رو سیاه اطاعت او را کرده ام اگر یک دفعه او عرض بنده اش را اجابت فرماید تعجبی ندارد .
مؤلف گوید در جزء حدیث ملک داعی در شبهای رجب چنین است : اَنَا مُطیعُ مَنْ اَطاعَنی.
【 ۲ از ۲ 】
🇯 🇴 🇮 🇳
https://eitaa.com/mabaheeth/53472
— ⃟ ———
🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - -
قوس نزول و قوس صعود؛ مراحل زندگی انسان از خدا تا خدا
در این درس میخواهیم دربارۀ مفهومی فلسفی بهنام قوس نزول و قوس صعود یا چرخه زندگی انسان در جهان هستی صحبت کنیم. مفهومی که اگرچه کمی پیچیده بهنظر میرسد؛ اما بسیار جذاب است و ما بدون آنکه از چیستیاش آگاه باشیم، بارها و بارها در طول روز از آن استفاده میکنیم.
حتی همین الان که شما در حال مطالعۀ این مبحث هستید، ضمیر ناخودآگاهتان برای درک محتوای این مقاله در حال استفاده از قوس صعود است؛ اما این فرآیند آنقدر سریع و نامحسوس اتفاق میافتد، که شما متوجهاش نمیشوید.
اما قوس نزول و قوس صعود چه فرآیندی را در بر میگیرد و ارتباط آنها با مراحل زندگی انسان چیست؟
هر مفهوم غیرمادی که در قلب ما وجود دارد، برای آنکه تبدیل به لفظ شود و از دهانمان بیرون بیاید، مراحلی را در نفس پشت سر میگذارد، که به آن «قوس نزول» میگویند. بهطور مثال، عشق و علاقه یک مفهوم غیرمادی است، که جایگاه آن قلب است. این مفهوم برای آنکه تبدیل به لفظ شود و بهوسیلۀ زبان قابل انتقال باشد، ابتدا به ذهن منتقل میشود؛ این مرتبۀ اول نزول است. سپس ذهن برای این مفهوم دنبال الفاظ و عبارات مناسب میگردد؛ این مرتبۀ بعدی نزول است. در نهایت نیز این الفاظ به صدا تبدیل میشوند و در قالب واژههایی مثل «دوستت دارم» بر زبان ما جاری میگردند. این هم مرتبۀ آخر نزول است.
اما «قوس صعود» چیست؟ قوس صعود در این مثال، در نفس مخاطب ما اتفاق میافتد. به این صورت که مخاطب این صدا را که از حنجرۀ ما بیرون میآید، میشنود و آن را برای تجزیه و تحلیل به ذهنش که ماهیت غیرمادی دارد، میفرستد؛ این مرتبۀ اول صعود است. ذهن او این عبارات را تجزیه و تحلیل کرده و مفهوم آنها را درک میکند؛ این مرتبۀ بعدی صعود است. در نهایت نیز این مفهوم به قلب که آن هم غیرمادی است، منتقل میشود و مخاطب را تحتتأثیر کلام ما قرار میدهد. این هم پلۀ آخر صعود است.
این مثال سادهای از قوس نزول و قوس صعود در نفس انسان بود، که فرآیند آن را توضیح دادیم. همین فرآیند هنگام خلق آثار هنری نیز اتفاق میافتد. هنرمند برای آنکه احساسات درونیاش را که ماهیت غیرمادی و عقلانی دارند بهصورت شعر، داستان، نقاشی، موسیقی و… دربیاورد و به مخاطب منتقل کند، مراحل قوس نزول را در نفس خود پشت سر میگذارد.
مخاطب نیز برای درک این مفاهیم مراتب قوس صعود را یکییکی در نفس خود طی میکند. پس بهطور کلی میتوان گفت، قوس نزول و قوس صعود هنگام تبدیل تمام مفاهیم یا پدیدههای غیرمادی به مادی و هنگام تبدیل همۀ پدیدههای مادی به غیرمادی اتفاق میافتد. بر این اساس، کل نظام هستی که از آن به دایره وجود تعبیر میشود، هم یک قوس نزول و قوس صعود دارد، که در ادامه به شرح آنها میپردازیم.
مفهوم دایره وجود و مبدا پیدایش موجودات
مجموعۀ نظام هستی از مبدا تا معاد یک چرخه را تشکیل میدهد، که نزد عرفا و فلاسفۀ اسلامی به «دایره هستی» یا «دایره وجود» معروف است. [1] البته این دایره را در ذهنتان مرزبندی نکنید؛ چون تا بینهایت ادامه دارد و خروج از آن محال است. بهعبارتی، اینطور نیست که داخل دایره، هستی جریان داشته باشد و بیرون آن عدم و نیستی باشد.
کل جهان بهصورت هستی یکپارچه، نامحدود و بدون مرز است و آغاز و پایان ندارد.
چرا میگوییم خروج از دایرۀ هستی محال است؟ چون اگر هستی در هر نقطهای به پایان برسد، طبیعتاً بیرون آن یا هستی است، یا نیستی. اگر هستی باشد، که امتداد همین هستی است و اگر نیستی باشد، نیستی وجود ندارد. چون نمیشود یکچیز همزمان هم باشد، هم نباشد. اگر نیستی «وجود داشت» دیگر نامش «نیستی» نمیشد!
از یکپارچه بودن و نامحدود بودن هستی یک نتیجۀ دیگر هم میگیریم و آن این است که هستی یکی بیشتر نیست. چون اگر دوتا هستی وجود داشته باشد، طبیعتاً بین آنها فاصله میافتد. این فاصله را یا باید هستی پر کند، یا نیستی. نیستی که نمیتواند این فاصله را پر کند؛ چون وجود ندارد. اگرهم با هستی پر شود که هستی با هستی تفاوت ندارد. پس هستی یگانه و یکتا است.
اما نام این هستی یکتا، بینهایت و بدون آغاز و پایان چیست؟
این هستی یکتا و بینهایت نامش «هو» است.
«هو» کیست؟ هو همانی است، که همۀ ما سرگشته و عاشقش هستیم.
همان بینهایتی که تمام عمر دنبالش میگردیم و نمیدانیم در کجا باید پیدایش کنیم.
همان که گاهی با ثروت، شهرت، قدرت، علم و… اشتباهش میگیریم.
همان که میل بینهایتطلبی ما از وجود او نشأت میگیرد. این موجود همان «هو» است: قُلْ «هُوَ» اللهُ اَحَدٌ؛ بگو، او همان خداوند یکتاست. [2]
«هو» با «الله» چه فرقی دارد؟ «هو» وقتی تشخص پیدا میکند و با همۀ اسماء و صفاتش خودش را نشان میدهد، «الله» نام میگیرد؛ پس الله در واقع همان هویی است، که تشخص پیدا کرده و برای بشر قابل فهم شده است. الله، هستی جاری در تمام اشیاء است، اما خودش قابل لمس و دیدن نیست. تمام پدیدههای جهان نیز جلوهها و ظهورات الله هستند و الله آغاز و پایان همهچیز است. بهعبارتی، همهچیز از الله شروع میشود و در نهایت نیز به او ختم میشود. اما چگونه؟ موجودات چگونه از الله شروع میشوند و به او ختم میشوند؟ برای پاسخ دادن به این سوال باید به قوس نزول و قوس صعود در هستی رجوع کنیم.
قوس نزول در انسان و سایر اجزای هستی
همانطور که در درسهای گذشته گفتیم، خداوند (الله) همۀ موجودات و همۀ مراتب هستی را از یک مخلوق اولیه که درواقع اولین تجلی خود خدا محسوب میشود، خلق کرده است. این موجود که همۀ کمالات خدا را بهطور کامل دارد، با نامهای مختلفی از قبیل مَثَل اعلی، خلیفهالله، روح، نور اهلبیت (علیهمالسلام)، لوح و قلم شناخته میشود. بنابراین، اولین مخلوق خدا منشاء و مبداء پیدایش سایر موجودات است. خداوند ابتدا از این موجود عالم جبروت را خلق کرد، سپس عالم ملکوت و در نهایت نیز عالم ناسوت، که بهدلیل پستتر بودن نسبت به سایر عوالم «دنیا» نامیده میشود. این قوس نزول عالم هستی است. اما قوس نزول انسان به چه صورت است؟
نطفۀ انسان در عالم دنیا بسته میشود. بنابراین، برای اینکه انسان صاحب روح الهی شود و حیات پیدا کند، مثل اعلی باید مراتب هستی از قبیل جبروت و ملکوت را یکییکی پشت سر بگذارد و مرتبه به مرتبه نزول کند، تا وارد عالم ناسوت شده و به جنین درون رحم تعلق بگیرد.[3] این اتفاق در حدود چهارماهگی میافتد و از آن به بعد جنین صاحب مقام خلیفه اللهی میشود؛ یعنی میتواند مظهر تمام اسماء، صفات و کمالات خداوند بر روی زمین باشد و به جایگاهی برسد، که حتی فرشتگان هم توانایی رسیدن به آن را ندارند. البته این توانایی بهصورت بالقوه است و بسیاری از انسانها بهدلیل انتخابهای غلط و عدم تبعیت از مربیان حقیقی خود نه تنها به این مقام نمیرسند، بلکه گاه از حیوانات هم پایینتر میروند. این قوس نزول بود. حالا ببینیم قوس صعود و بازگشت به سوی خدا چگونه طی میشود؟
قوس صعود انسان و بازگشت به سوی خدا
پس از آنکه انسان وفات پیدا میکند، روح او از بدنش جدا میشود. وظیفه نفس ما در دنیا بریدن از تعلقات دنیا و کمک گرفتن از کمالات پایینی برای شبیه شدن به منشاء وجود است. نفس هر چه از تعلقات بیشتری جدا شود، بیشتر به هدف خلقت خود نزدیک میشود و بیشتر میتواند کمالات بالقوۀ وجود خود را به فعلیت برساند، پس از مرگ جسم نفس از تمامی تعلقات مادی بریده و دوباره لایق نام روح خواهد شد. بدن در عالم دنیا میماند و روح همان مسیری را که آمده بود، برمیگردد و وارد عالم برزخ یا ملکوت میشود. از این زمان به بعد تا زمان برپایی قیامت روح همۀ انسانها در برزخ خواهد زیست. پس از برپایی قیامت که پنجاه هزار سال طول میکشد، مرحلۀ دیگری از حیات روح آغاز میشود و بسته به میزان شباهت ایجاد شده در روح به منشاء وجود و شرایط زیستن در عالم ملکوت بهشت یا جهنم را تجربه خواهد کرد. اینکه هرکس در شمار کدام دسته قرار بگیرد، به نوع تولد او به برزخ بستگی دارد.
این درس خلاصهای از قوس نزول انسان به دنیا و وقوس صعود انسان و روند بازگشت او بهسوی خدا بود. در درسهای بعدی، دربارۀ انواع تولد به برزخ توضیحات بیشتری میدهیم. چنانچه دربارۀ قوس نزول و قوس صعود که در این درس بیان شد، سؤال یا ابهامی دارید حتماً آن را با ما در میان بگذارید.
[1] عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی عشق داند که در این دایره سرگردانند (حافظ)
[2] سوره توحید، آیۀ 1
[3] «فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ» سوره ص، آیه
انسان شناسی 125.mp3
11.56M
#انسان_شناسی ۱۲۵
#استاد_شجاعی
#استاد_میرباقری
🤔 چرا با اینکه میدونم فلان گناه، تمام املاک بهشتی منو نابود میکنه، باز هم نمیتونم انجامش ندم؟
🤭 چرا با اینکه میدونم بوی گند فلان گناه، فرشتگان همجوار منو آزار میده، نمی تونم خودمو کنترل کنم؟
@Ostad_Shojae
┅───────────
🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج
╭═══════๛- - - ┅┅╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
#صحیفه_سجادیه_جامعه | ۹۶
『 #دعای نود و شش – در خشنودی، هنگامی که به دنیاداران نگاه میکرد 』
࿐ྀུ༅࿇༅════════
اَلْحَمْدُ لِلّٰهِ رِضًی بِحُكْمِ اللّٰهِ، شَهِدْتُ أَنَّ اللّٰهَ قَسَمَ مَعَايِشَ عِبَادِہِ بِالْعَدْلِ، وَ أَخَذَ عَلیٰ جَمِيعِ خَلْقِهِ بِالْفَضْلِ، اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ لاٰ تَفْتِنِّي بِـمٰا أَعْطَيْتَهُمْ، وَ لاٰ تَفْتِنْهُمْ بِـمٰا مَنَعْتَنِي، فَأَحْسُدَ خَلْقَكَ، وَ أَغْمِطَ حُكْمَكَ.
سپاس خدای را، خشنودم به حکم خدا، گواهی میدهم که خدا آنچه را وسیلۀ زندگی و معاش است، بین بندگانش به عدالت تقسیم کرد؛
و نسبت به تـمام بندگانش راه احسان پیش گرفت.
خداوندا بر محمّد و آل محمد درود فرست و مرا به آنچه به بندگانت عطا کردی امتحان مکن و ایشان را به آنچه از من منع کردهای میازمای، تا به بندگانت حسد ورزم و حکم و فرمانت را سبک انگارم.
اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ طَيِّبْ بِقَضَائِكَ نَفْسِی، وَ وَسِّعْ بِـمَوَاقِعِ حُكْمِكَ صَدْرِي، وَ هَبْ لِیَ الثِّقَةَ لِأُقِرَّ مَعَهَا بِأَنَّ قَضَاءَكَ لَمْ يَجْرِ إِلّٰا بِالْخِیَرَةِ، وَ اجْعَلْ شُكْرِي لَكَ عَلیٰ مٰا زَوَيْتَ عَنِّي أَوْفَرَ مِنْ شُكْرِي إِيّٰاك عَلیٰ مٰا خَوَّلْتَنِي،
خداوندا بر محمّد و آلش درود فرست و مرا به مقرّراتت دلخوش کن و سینهام را به موارد فرمانت گشاده فرما و به من حالت اعتماد و اطمینان بخش؛ تا به وسیلۀ آن اقرار کنم که مقرّرات تو، جز به آنچه خیر است روان نشده؛ و شُکرم را برای حضـرتت نسبت به آنچه از من دور داشتی و عطایش را دریغ کردی، از شکرم بر آنچه به من عنایت فرمودی، افزونتر قرار ده.
وَ اعْصِمْنِي مِنْ أَنْ أَظُنَّ بِذِي عَدَمٍ خَسَاسَةً، أَوْ أَظُنَّ بِصَاحِبِ ثَرْوَةٍ فَضْلًا، فَإِنَّ الشَّـرِيفَ مَنْ شَـرَّفَتْهُ طَاعَتُكَ، وَ الْعَزِيزَ مَنْ أَعَزَّتْهُ عِبَادَتُكَ، فَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ مَتِّعْنَا بِثَـرْوَةٍ لاٰ تَنْفَدُ، وَ أَيِّدْنَا بِعِزٍّ لاٰيُفْقَدُ، وَ اَسْـرِحْنَا فیٖ مُلْكِ الْأَبَدِ إِنَّكَ الْوَاحِدُ الْأَحَدُ الصَّمَدُ الَّذِي لَمْ تَلِدْ وَ لَمْ تُولَدْ وَ لَمْ يَكُنْ لَكَ كُفُواً أَحَدٌ.
و مرا از اینکه به تهیدستِ فقیری گمان پَستی برم و به ثروتـمندی گمان برتری ورزم، حفظ فرما؛
چه آنکه شـریف، کسی است که طاعت تو او را #شـرافت داده و عزیز کسی است که عبادت تو او را به عزّت نشانده.
پس بر محمّد و آلش درود فرست و ما را از ثروتی که تـمام نـمیشود بهرهمند کن و به توان و قدرتی که از بین نـمیرود یاری ده و ما را به سوی بهشت جاودانه روانه ساز؛
همانا تو یکتا و یگانه و بینیازی؛ نزاییدی و زاییده نشدی و احدی برایت همتا نبود.
┅───────────
🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج
╭═══════๛- - - ┅┅╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -