eitaa logo
📚📖 مطالعه
64 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
912 ویدیو
67 فایل
﷽ 📖 بهانه ای برای مطالعه و شنیدن . . . 📚 توفیق باشه هر روز صفحاتی از کتاب های استاد شهید مطهری را مطالعه خواهیم کرد... و برخی کتاب های دیگر ... https://eitaa.com/ghararemotalee/3627 در صورت تمایل عضو کانال اصلی شوید. @Mabaheeth
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی مطلب حضرت آقا را در خطبه های نماز جمعه زمان رئیس جمهوری شان تقطیع و بریده به عرض امام خمینی سلام الله علیه می رسانند، تا ایشان را تخریب کنند و از چشم امام (رضوان الله تعالی علیه) بیاندازند، و جالب اینکه عوامل نفوذی در دفتر امام (ره) نیز اجازه ملاقات برای رفع ابهام نمی دهند. اما بشنوید رفتار رفسنجانی را که احتمالاً فکر کرد دیگر کار حضرت آقا تموم است و آتش بیار این اختلاف شد و خوشحالی می کرد و شعله ور می کرد اختلاف را ... اللهم صلّ علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم ┅─────────── ╭═══════๛- - - ┅┅╮ │📳 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
Bashgahe Badansazi.mp3
35.53M
🔰 جلسه افتتاحیه شذرات مدرسه تعالی * علت تراکم بیشتر بقاع متبرکه در مناطق خاصی از ایران [3:38] * زیر سوال رفتن مبانی روانشناسی غرب با نظریه دو بُعدی بودن انسان [14:50] * متفاوت بودن مراتب وجودی انسان و اقتضائات هر نشئه: «وَ قَدْ خَلَقَكُمْ أَطْوَارً» [16:21] * علامه طباطبایی مردی راه یافته به بهشت ذات [20:35] * اصلی‌ترین گام سلوکی عمل به دستورات و ظواهر شریعت است؛ به عاقل‌نمایان مخالف تعبد، توجه نکنید. [23:35] * لزوم جمع بین تعبد و تعقل و حکایتی در این باب از یک فیلسوف [25:29] * علامه حسن زاده: من از دین درآمدم و دوباره دین را قبول کردم. [29:35] * نقد علامه طباطبایی به برخی از مطالب کتاب بحارالانوار [34:14] * اشاره به ارزش عقل در آیه ۱۶۵ سوره مبارکه نساء [36:00] * پاسخ به شبهه‌ی «دلت پاک باشه» [42:20] * وسواس، از آسیب‌های تعبد بدون تعقل [43:55] * «اتحاد عقل و عاقل و معقول» قله مباحث ملاصدرا [56:38] * علم خلق کننده روح برزخی است و عمل، بدن برزخی را می‌سازد. [1:00:15] * انسان بی‌نماز، لال از دنیا می‌رود. [1:06:00] * مدرسه تعالی، نمونه یک باشگاه بدنسازی اخروی است. [1:07:59] * خاطره پدر آرمان علی وردی از اخلاص این شهید [1:13:00] * خبر دادن شهید آرمان از نحوه شهادت خود [1:14:42] * حکمت تری چشم مومن در وقت جان دادن، دیدن اهل بیت (علیهم السلام) است. [1:20:30] * خواب علامه طباطبایی درباره شهید مطهری و جایگاه ایشان [1:23:45] ⏰ مدت زمان: ۱:۲۶:۵۵ 📅 ۱۴۰۳/۰۲/۱۴ 🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج ╭═══════๛ │📳 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛
اللّٰهم صلِّ علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم علیه السلام 📿 —— ⃟‌ ———————— 🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج ╭═══════๛- - - ┅┅╮ │📳 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
| ۵ ثُمَّ اَنشَاَ ـ سُبْحانَهُ ـ فَتْقَ الاَجواءِ وَ شَقَّ الاَرْجاءِ وَ سَکائِکَ الْهَواءِ سپس خداوند سبحان طبقات جوّ را از هم گشود و اطراف آن را باز کرد و فضاهاى خالى ايجاد نمود! ┅─────────── مطالعه شرح این فراز ؛ https://eitaa.com/ghararemotalee/8256 —— ⃟‌ ———————— 🤲 ╭═══════๛- - - ┅┅╮ │📳 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چگونگى آغاز آفرینش جهان در نخستین جمله از عبارت مورد بحث، به سراغ آغاز آفرینش مى رود و با اشاره به خلقت فضا مى فرماید: «سپس خداوند سبحان طبقات جوّ را از هم گشود و فضا را ایجاد کرد» (ثُمَّ اَنْشَأ سُبْحانَهُ فَتْقَ(۱) الاَجْواءِ(۲)). «و اطراف آن را از هم باز نمود» (وَ شَقَّ(۳) الاَرْجاءِ(۴)). «و نیز طبقات فضا و هوا را به وجود آورد» (وَ سَکائِکَ(۵) الْهَواءِ(۶)). در قسمت اوّل، اشاره به گشودن فضا و در قسمت دوّم، ایجاد اطراف و جوانب آن و در قسمت سوّم، اشاره به طبقات آن شده است. تمام این جمله ها نشان مى دهد که نخستین آفرینش در جهان مادّه، آفرینش فضاى جهان بوده است، فضایى که استعداد پذیرش کرات آسمانى و منظومه ها و کهکشانها را داشته باشد. درست همانند صفحه کاغذ وسیعى که نقّاش چیره دست، قبلا براى کشیدن نقش آماده مى کند. از این جا روشن مى شود، کلمه «ثُمَّ» در این جا به معناى ترتیب تکوینى نیست، بلکه ترتیب و تأخیر بیانى است. زیرا در جمله هاى قبل اشاره به آفرینش انواع موجودات و کائنات شده است و به یقین آفرینش فضا و سپس کرات آسمانى و زمین، بعد از آن، نمى تواند باشد. در حقیقت در فراز گذشته بحثى اجمالى درباره آفرینش موجودات شده و در این قسمت شرح و تفصیل تازه اى براى آن بیان مى فرماید. در هر حال ظاهر این عبارات این است که فضا یکى از مخلوقات یا نخستین مخلوق در عالم مادّه است. ولى بعضى از فلاسفه و متکلّمان، در این که فضا امر وجودى یا عدمى است؟ تردید کرده اند و بعضى معتقدند: همان گونه که زمان بعد از پیدایش موجودات و حرکت آنها حاصل مى شود (چون زمان همان اندازه گیرى حرکت است) مکان نیز بعد از پیدایش اجسام مختلف و مقایسه آنها با یکدیگر حاصل مى گردد. در حالى که بسیار مشکل است ما تصوّر کنیم هنگامى که نخستین جسم به وجود آمد مکانى مطلقاً وجود نداشت. هنگامى که عمارت چندین طبقه اى را ایجاد مى کنیم، همان گونه که محلّى در روى زمین لازم دارد، فضایى را در بالاى زمین اشغال مى کند و اگر عمارت بزرگترى را ایجاد کنیم فضاى بزرگترى را مى طلبد. به هر حال ما ظاهر کلام حضرت را که مى فرماید: فضا و اطراف آن و طبقات آن مخلوق خداست مى پذیریم و بحث بیشتر در این باره را به جاى خودش موکول مى کنیم. نکته آیا جهان مادّه حادث است؟ در این که آیا عالم مادّه حادث است یا قدیم و ازلى؟ در میان دانشمندان و فلاسفه گفگوست. بعضى آن را قدیم و ازلى مى دانند و گروه زیادى آن را حادث مى شمارند و با توجّه به دلایلى که مى گوید ازلى و ابدى، یک چیز بیش نیست و آن ذات پاک خداست، هر چه غیر از اوست حادث و مخلوق است و وابسته به ذات پاک او مى باشد. طرفداران عقیده حدوث جهان، گاه دلایلى فلسفى براى آن ذکر کرده اند و گاه از دلایل علمى استفاده نموده اند. برهان حرکت و سکون از استدلال هاى معروف فلسفى است که مى گوید جهان مادّه دائماً در معرض حرکت و سکون است و حرکت و سکون از «امور حادثه» است و چیزى که معروض حوادث است حادث مى باشد. این دلیل را به تعبیر گسترده ترى مى توان ذکر کرد و آن این که جهان مادّه دائماً در حال تغییر است و تغییر و دگرگونى نشانه حدوث است زیرا اگر ازلى باشد و در عین حال همواره دستخوش تغییرات و حوادث گردد، جمع میان حدوث و قدم خواهد شد یعنى باید تغییرات را که امور حادث اند ازلى بدانیم و این یک تناقض آشکار است. این دلیل با قبول حرکت جوهرى که مى گوید حرکت در ذات اشیا نهفته شده، بلکه عین ذات آنهاست، آشکارتر و روشن تر است زیرا وجود حرکت که امر حادثى است در ازل معناى ندارد. (دقّت کنید) این دلیل قابل نقد و بررسیهایى است که جاى آن در مباحث فلسفى است. امّا دلیل علمى دلیلى است که مى گوید عالم به طور دائم در حال فرسودگى و «آنتروپى» است و دلایل فراوان علمى این فرسودگى دائمى را به اثبات رسانده، سیّارات، ثوابت، کهکشانها، زمین و آنچه بر روى زمین است مشمول این قانون مى باشند. این فرسودگى مستمر دلیل بر این است که جهان مادّه پایان و سرانجامى دارد. زیرا فرسودگى تا بى نهایت نمى تواند ادامه یابد و هنگامى که قبول کنیم پایانى دارد، باید قبول کنیم آغازى هم دارد. زیرا اگر چیزى ابدى نباشد حتماً ازلى هم نیست. چرا که ابدیّت به معناى بى انتها بودن است و چیزى که بى انتهاست، نامحدود است و نامحدود آغازى ندارد بنابراین آنچه ابدى نیست ازلى هم نخواهد بود. این سخن را به تعبیر دیگرى مى توان بیان کرد و آن این که اگر جهان ازلى باشد و در حال فرسودگى، باید این فرسودگى عمر جهان را پایان داده باشد، چرا که بى نهایت فرسودگى، مساوى است با عدم.
باز به تعبیر دیگر مطابق آخرین نظریات علمى، جهان مادّه به سوى یکنواختى مى رود. اتمها تدریجاً متلاشى و مبدّل به انرژى مى شوند و انرژیها به سوى یکنواختى پیش مى روند (درست مثل این که شعله آتشى در اتاقى روشن کرده باشیم مادّه آتش زا تبدیل به حرارت مى شود وحرارت در فضاى اتاق تدریجاً پخش مى گردد و به صورت یکنواخت و بى تفاوت درمى آید). هرگاه بى نهایت زمان بر جهان گذشته باشد، باید این حالت ـ تبدیل تمام مواد به انرژى و انرژیهاى فعّال به صورت انرژى یکنواخت و مرده ـ حاصل شده باشد. ولى به هر حال مفهوم این سخن آن نیست که زمانى بوده که خداوند هیچ مخلوقى نداشته است و ذات فیّاض او بى فیض بوده است، بلکه به عکس مى توان گفت: خداوند همیشه مخلوقى داشته، امّا این مخلوقات دائماً در تغییر و تبدیل بوده اند و مجموع این مخلوقات، وابسته به ذات پاک او بوده و یا به تعبیرى دیگر حدوث ذاتى داشته اند نه حدوث زمانى. زیرا براى مجموع، حدوث زمانى تصوّر نمى شود. (دقّت کنید). و این که در روایات آمده: «کانَ اللهُ ولا شَىْءَ مَعَهُ; خداوند همیشه بوده و چیزى با او نبوده است»(۷) منظور آن است که با ذات پاکش همراه نبوده، بلکه مخلوق او بوده است. (دقّت کنید) پاورقی : ۱. «فَتْق» (بر وزن مشق) در اصل به معناى گشودن و فاصله ميان دو چيز است ضدّ «رَتق» (چنانکه راغب در «مفردات» گفته است). و به صبح «فتيق» مى گويند، چون افق را مى شکافد و ظاهر مى شود و به گفته «لسان العرب» به افراد فصيح و سخنور «فتيق اللّسان» مى گويند زيرا زبان گشاده اى دارند. ۲. «اجواء» جمع «جوّ» ـ به گفته «مفردات» و «لسان العرب» ـ به معناى هوا و فضايى است که ميان زمين و آسمان قرار دارد. ۳. «شقّ» به معناى شکاف در چيزى است و از همين رو به اختلافاتى که در ميان جمعيّت واقع مى شود و آنها را از هم جدا مى سازد، شقاق مى گويند. ۴. «أرجاء» جمع «رجا» (بدون همزه) به گفته «مقاييس اللغة» به معناى اطراف چاه يا اطراف هر چيزى است و هنگامى که «رجاء» (با همزه) گفته شود به معناى اميد است. بعضى مانند نويسنده «التحقيق» معتقدند معناى اصلى، همان چيزى است که اميد وقوع آن در جوانب و اطراف مى رود و به اين گونه جوانب و اطرافى که مورد اميد است «رجا» (بدون همزه) اطلاق مى شود. ۵. «سکائک» جمع «سُکاکه» (بر وزن خلاصه) به گفته «لسان العرب» به معناى هوا و فضايى است که در ميان آسمان و زمين قرار گرفته است و به گفته «ابن ابى الحديد» قسمت هاى بالاى فضاست. ۶. «هواء» در اصل به معناى خالى بودن و سقوط کردن است و لذا به هر چيز خالى، هوا مى گويند، از جمله به فضاى ميان زمين و آسمان. و اين که به تمايلات شهوانىِ نفس «هوى» گفته مى شود به خاطر آن است که در دنيا و آخرت مايه سقوط انسان است (مَقاييس اللغة، مفردات راغب، لسان العرب). به نظر مى رسد استعمال وسيع اين واژه در گاز نامرئى مرکّب از «اکسيژن» و «ازت» که اطراف ما را پر کرده يک استعمال جديد است، که تناسب با معناى اصلى نيز دارد. چون نوعى جاى خالى به نظر مى رسد (هر چند در بعضى از روايات به اين معنا نيز آمده است). ۷. توحيد صدوق، صفحه ۶۶. شبيه به همين مضمون در صفحات ۱۴۵ و ۲۲۶ نيز آمده است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از مباحث
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💗 | برای طلوع خورشید 🎥 قرائت کامل زیارت آل‌یاسین به همراه بیانات و ذکر حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای مدظله العالی از فرازهای آن ✏️ رهبر انقلاب: یاد علیه السلام نشان‌دهنده‌ی این است که خورشید طلوع خواهد کرد، روز خواهد آمد. 🎧 نسخه صوتی زیارت آل یاسین 📥 سایت | آپارات 💻 Farsi.Khamenei.ir ╭═══════๛- - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از مباحث
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💗 | دعای (عجل الله تعالی فرجه الشریف و علیه السلام) 🎥 قرائت دعای فرج توسط حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای مدظله العالی ✏️ رهبر انقلاب: وقتی «اَلّلهُمَّ کُن لِوَلِیّک» را میخوانید، در واقع دارید ارتباط میگیرید با امام زمانتان، که فرموده‌اند: ما را دعا کنید، ما هم شما را میکنیم. 📽 مطلب مرتبط: اینگونه دعای فرج بخوانید ╭═══════๛- - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth │✨ @Nafaahat │📖 @feqh_ahkam │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📼 جلسه بیست و یکم ... ●━━━━━────── ⇆ ◁ㅤ❚❚ㅤ▷ㅤ ↻ 🎧 |    ♡ ㅤ    ❍ㅤ     ⎙ㅤ     ⌲    ˡᶦᵏᵉ  ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ    ˢᵃᵛᵉ     ˢʰᵃʳᵉ‌ ↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓ https://eitaa.com/ghararemotalee/7913
8163077843.mp3
11.54M
🔊 | ۲۱  •──•❃❀✿◇✿❀❃•──• 00:42 ◇ حق الناس چه عمداً چه سهواً باید جبران شود. 01:42 ◇ حلالیت طلبیدن پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وآله در آخر عمر 03:17 ◇ گاهی از سر دلسوزی حق‌الناس ایجاد می‌شود 04:05 ◇ کسب لقمه حلال سخت‌ترین کارها 06:50 ◇ تذکر حق‌الناسی توسط آیت‌الله میرزا جواد آقا تهرانی به دوست بیش از پنجاه ساله‌اشان آیت الله مروارید (رضوان‌ الله‌ تعالی‌ علیهما) 10:55 ◇ ذات بد به جهنم دائمی ذات می‌رود؛ ورود دکتر به جهنم افعال ... 12:10 ◇ برخی افراد در بهشت برزخی 12:37 ◇ معرفی کتاب‌های آیت‌الله دستغیب رضوان‌ الله‌ تعالی‌ علیه 14:13 ◇ روایتی از کتاب داستانهای شگفت https://eitaa.com/mabaheeth/54836 16:13 ◇ ریاضی نورانیت می‌آورد؛ ریاضی، گفتمان فلسفه و عرفان است (معراج السعاده مرحوم نراقی) 17:10 ◇ ادامه نکات دکتر از وادی حق‌الناس 18:10 ◇ آتش جهنم از خود نفس است 19:00 ◇ برزخ نزولی و برزخ صعودی 21:30 ◇ مثال دیوار و میخ از پیامبر در مورد جهنم 22:31 ◇ نقش خدا در وادی حق الناس 23:00 ◇ باید شاکی را راضی کرد نه قاضی را 24:00 ◇ دیدن اشخاص جدید در وادی توسط دکتر 25:00 ◇ حشر مردم در قیامت به صورت ملخ 26:30 ◇ دیدار دوستان جهنمی و بهشتی 📅 ۱۳۹۸/۰۱/۲۹ ⏰ مدت زمان : ۲۷:۴۳ 🧾دسترسی به فهرست جلسات : https://eitaa.com/ghararemotalee/2494 ╭═══════๛- - - ┅┅╮ │📳 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - -
💠 ارزش خاک حرم حضرت معصومه سلام الله علیها حضرت آیت الله مصباح(ره): 🔹[این قضیه] اقلا به 50سال قبل[بر می گردد]. ديدم مرحوم آقای بهجت به در شاه عباسی[حرم حضرت معصومه سلام الله علیها] تشريف آوردند. آن وقت‌ها قبر شاه عباس وسط آن بقعه بود. ایشان آمدند و دم در حرم ايستادند و داخل حرم وارد نشدند. آن وقت‌ها يک درهای قدیمی بود که پاشنه داشت و پاشنه در می گشت. ایشان ايستادند و با يک حضور قلبی زيارت خواندند. زيارت‌شان که تمام شد خم شدند و دست بردند پاشنه آن در، يک گردی از آن پاشنهٔ در برداشتند و به صورت‌شان ماليدند. او میداند که گرد در حرم حضرت معصومه علیهاالسلام چه ارزشی دارد. گرد، گرد است ديگر، باد خاک آورده و بالاخره زوّاز آمدند و رفتند و گردها ريخته جمع شده، از بهشت که نيامده، همين‌هاست ديگر؛ اما [این گرد به حضورت معصومه سلام الله علیها] انتساب پيدا کرده است. او که نگاه می کند به خاک بودنش نگاه نمی کند، به نسبتی که به حضرت معصومه علیهاالسلام دارد نگاه می کند؛ يعنی از لای اين خاک، عظمت و نورانيت سلام الله علیها را می بيند و ارتباطش با روح او برقرار می شود؛ اين است که او می تواند شفا بدهد. ╭────๛- - - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth │ 📖 @feqh_ahkam ╰──────────
هدایت شده از مباحث
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 برکت خاک کفش زائر سلام‌الله‌علیها 💭 حکایتی شگفت از مرحوم از زبان مرحوم علامه (ره) —— ⃟‌ ———————— 🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج ╭═══════๛- - - ┅┅╮ │📳 @Mabaheeth │ 📖 @feqh_ahkam │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - -
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۶۷ - حسابی عجیب ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ مرحوم آقا میرزا مهدی خلوصی رحمة اللّه علیه که قریب بیست سال توفیق رفاقت با ایشان نصیب شده بود نقل کرد که در زمان عالم عامل و زاهد عابد آقای میرزا محمد حسین یزدی ( که در ۲۸ ربیع الاول ۱۳۰۷ مرحوم شدند و در قبرستان غربی حافظیه مدفون گردیدند) در باغ حکومتی، مجلس ضیافت و جشن مفصلی برپا شده و در آن مجلس جمعی از تجار که در آن زمان لباس روحانیت پوشیده بودند دعوت داشتند و در آن مجلس انواع فسق و فجور که از آن جمله نواختن مطرب کلیمی بود فراهم کرده بودند. تفصیل مجلس مزبور را خدمت مرحوم میرزا خبر آوردند. ایشان سخت ناراحت و بی قرار شد و روز جمعه در مسجد وکیل پس از نماز عصر به منبر رفته و گریه بسیاری نمود و پس از ذکر چند جمله فرمود: ای تجاری که فُجّار شُدید! شما همیشه پشت سر علما و روحانیون بودید! در مجلس فسقی که آشکارا محرمات الهی را مرتکب می شدند رفتید و به جای اینکه آنها را نهی کنید با آنها شرکت نمودید؟ جگر مرا سوراخ کردید، دل مرا آتش❤️‍🔥 زدید و خون من گردن شماست. پس از منبر به زیر آمد و به خانه تشریف برد. شب برای نماز جماعت حاضر نشد؛ به خانه‌اش رفتیم احوالش را پرسیدیم، گفتند میرزا در بستر افتاده است و خلاصه روز به روز تب، شدیدتر می شد به طوری که اطبا از معالجه اش اظهار عجز نمودند و گفتند باید تغییر آب و هوا دهد. ایشان را در باغ سالاری بردند (نزدیک قبرستان دارالسلام). در همان اوقات یک نفر هندی به شیراز آمده بود و مشهور شد که حساب او درست است و هرچه خبر می دهد واقع می شود، تصادفاً روزی از جلو مغازه ما گذشت. پدرم ( مرحوم حاج عبدالوهاب ) گفت او را بیاور تا از او حالات میرزا را تحقیق کنیم ببینیم حالش چگونه خواهد شد. من رفتم آن هندی را داخل مغازه آوردم. پدرم برای آنکه امر میرزا پنهان بماند و فاش نشود اسم میرزا را نیاورد و گفت من مال التجاره دارم می خواهم بدانم آیا قرانی ندارد و به سلامت می رسد؟ و شما از روی جفر یا رمل یا هر راهی که داری مرا خبر کن و مزدت را هم هرچه باشد می دهم. این مطلب را در ظاهر گفت ولی در باطن قصد نمود که آیا میرزا از این مرض خوب می شود یا نه ؟ پس آن هندی مدت زیادی حسابهایی می کرد و ساکت و به حالت حیرت بود. پدرم گفت اگر می فهمی بگو و گرنه خودت و ما را معطل نکن و به سلامت برو. هندی گفت حساب من درست است و خطایی ندارد لکن تو مرا گیج کرده ای و متحیر ساخته ای؛ زیرا آنچه در دل نیّت کردی که بدانی غیر از آنچه به زبان گفتی می باشد. پدرم گفت مگر من چه نیّت کرده ام؟ هندی گفت الان زاهدترین خلق روی کره زمین مریض است و تو می خواهی بدانی عاقبت مرض او چیست؟ به تو بگویم این شخص خوب شدنی نیست و سر شش ماه می میرد. پدرم آشفته شد و برای اینکه مطلب فاش نشود سخت منکر گردید و مبلغی به هندی داد و او را روانه نمود و بالأخره سر شش ماه هم میرزا به جوار رحمت حق رفت. به مناسبت این داستان دو مطلب مهم تذکر داده می شود :
مطلب اول این است که : ✓ از بزرگترین واجبات الهی که در قرآن مجید و اخبار، امر أکید به آن شده و تهدیدهای شدید و سخت بر ترکش وارد گردیده و است و ترک آن از گناهان کبیره است. چنانچه در رساله گناهان کبیره، تفصیل آن ذکر شده و در نهی از منکر اولین مرتبه اش انکار قلبی است به طوری که آثار انکارش باید ظاهر شود؛ یعنی بر هر مسلمانی واجب است هنگامی که کار حرامی از کسی ببیند راضی به آن کار نباشد بلکه در دل بدش بیاید به طوری که اثر این کراهت قلبی در ظاهرش آشکار شود. هنگامی که با مرتکب حرام روبه رو می شود با جبهه گشاده و باز با او برخورد ننماید بلکه رو را ترش کند و خلاصه باید آثار انکار قلبی در اعضا و جوارح شخص ظاهر شود. و هر اندازه شخص قویتر و روحانیتش بیشتر باشد انکار قلبیش در برابر معصیت شدیدتر است و چون ایمان جناب میرزای مرحوم در کمال قوّت و روح شریفش در نهایت لطافت و دل روشنش در غایت رقّت بود به طوری که در آن زمان نظیرش کمیاب بوده است - چنانچه آن شخص هندی از روی حساب خود این معنا را فهمیده بود - هنگامی که شنید جمعی ظاهرالصلاح حُرُمات الهی را هتک کرده اند طاقت نیاورد تا مریضش ساخت و بالأخره از دار فانی راحت شد و از بین گنهکاران بیرون رفت و به عباد صالحین ملحق گردید. ناگفته نماند که سبب مهم شدت تأثر آن بزرگوار دو چیز بود؛ - یکی فسق و گناه آشکار که سبب کوچک شدن گناه در نظر خلق و جرأت ایشان بر ارتکاب آن می شود - و دیگر ظاهرالصلاح بودن تجار مزبور؛ زیرا اشخاص ظاهرالصلاح که در درجه اول روحانیّین و کسانی که بر منبر مردم را به وعظ و خطابه ارشاد می کنند و در درجه دوم کسانی که با علما ملازمند و به نماز جماعت و سایر شعایر دینی مواظبند هرگاه گناهی از آنها صادر شود یقیناً موجب سستی عقاید خلق و موهون شدن شرع انور و جرأت سایر مردم خواهد شد و در رساله گناهان کبیره مفصلاً بیان شده که گناه صغیره اشخاص ظاهرالصلاح در حکم گناه کبیره خواهد بود .
مطلب دوم آن است که : ✓ اطلاع پیدا کردن هندی مزبور یا اشخاص دیگری مانند او به بعض از خفایای امور و خبر دادن به آن هیچ دلالتی بر حق بودنشان یا درستی اعتقاد و مذهبشان و تقرّبشان نزد خداوند ندارد؛ زیرا ممکن است شخص به وسیله تسخیر جن یا یاد گرفتن رمل و بعض علوم غریبه از استاد یا به وسیله تصفیه خیال به بعض از امور خفیّه اطلاع یابد در حالی که دارای عقاید باطل و ملکات زشت و کردارهای ناروا بوده و از روحانیت بی بهره و به عالم شیاطین متّصل باشد . اما آنچه از بزرگان دین از آگهی به امور پنهان و خبرهای غیبی رسیده است باید دانست که آنها کسبی نبوده بلکه تنها عطای الهی و الهام ربّانی بوده است. 🤔 و اگر کسی بگوید بنابراین تمیز بین حق و باطل به چیست ؟ گوییم ؛ اولاً : اهل عقل از حالات و رفتار و گفتار شخص می فهمند که روحانی است یا شیطانی و آنچه داراست عطای الهی است یا به وسیله کسب است. ثانیاً : اگر کسی به دروغ مدعی مقام روحانیت شود و به وسیله علوم غریبه و بعض خوارق عادت که کسب کرده بخواهد مردم بیچاره را اغوا کند یقیناً خداوند او را رسوا و مفتضح خواهد فرمود و به قاعده لطف محالست که خداوند حجّت خود را ظاهر نفرماید و مردم را در وادی گمراهی نگاهدارد. و بالجمله صاحبان علوم غریبه ای که کسب کرده اند هرگاه در مقام گمراه کردن خلق و انحراف ایشان از طریق دین الهی برآیند خداوند حق را ظاهر خواهد فرمود چنانچه در قرآن مجید می فرماید : بلکه می افکنیم حق را بر باطل پس حق می شکند و خورد می کند باطل را؛ پس آن هنگام باطل محو شدنی است.¹ و پس از مراجعه به کتب روایات و کتب رجال دانسته می شود که از صدر اسلام تا حدود قرن سوم خداوند متعال به وسیله ائمه هدی علیهم السّلام همیشه حق را غالب و باطل را آشکار می فرمود چنانچه در سایر قرنها تا این زمان هرگاه مدعی باطلی پیدا می شده خداوند به وسیله علمای اعلام و حامیان شرع مقدس اسلام بطلانش را واضح می فرموده است و برای این مطلب نمونه هایی است که نقل آنها از وضع این کتاب بیرون است و تنها به نقل یک اکتفا می شود. 📖 در کتاب اسرارالشهاده دربندی و کتاب قصص العلمای تنکابنی است که در زمان شاه عباس از فرنگستان شخصی را پادشاه فرنگ فرستاد و به سلطان صفوی نوشت که شما به علمای مذهب خود بگویید با فرستاده من در امر دین و مذهب مناظره کنند اگر او را مُجاب ساختند ما هم با شما همدین می شویم و اگر او ایشان را مجاب کرد شما بدین ما درآیید . آن فرستاده کارش این بود که هرکَس چیزی در دست می گرفت اوصاف آن چیز را بیان می کرد. پس سلطان، علما را جمع کرد و سرآمد اهل آن مجلس، آخوند ملا محسن فیض بود؛ پس ملامحسن به آن سفیر فرنگی فرمود سلطانِ شما مگر عالمی نداشت که بفرستد و مثل تو عوامی را فرستاد که با علمای ملت مناظره کند؟ آن فرنگی گفت : شما از عهده من نمی توانید برآیید؛ اکنون چیزی در دست بگیرید تا من بگویم. ملا محسن تسبیحی از تربت علیه السلام مخفیانه به دست گرفت. فرنگی در دریای فکر 🙄 غوطه ور شد و بسیار تأمّل کرد. مرحوم فیض گفت چرا عاجز ماندی؟ فرنگی گفت عاجز نماندم ولی به قاعده خود چنان می بینم که در دست تو قطعه ای از خاک بهشت است و فکر من در آن است که خاک بهشت چگونه به دست تو آمده است! ملا محسن گفت راست گفتی، در دست من قطعه ای از خاک بهشت است و آن تسبیحی📿 است که از قبر مطهر فرزندزاده پیغمبر ما صلّی اللّه علیه و آله است که امام است و پیغمبر ما فرموده ( مدفن حسین علیه السلام) قطعه ای از بهشت و صدق سخن پیغمبر ما را قبول کردی؛ زیرا گفتی قواعد من خطا نمی کند؛ پس صدق پیغمبر ما را هم در دعوای نبوّت اعتراف کردی؛ زیرا این امر را غیر از خدا کسی نمی داند و جز پیغمبر او کسی به خلق نمی رساند. به علاوه پسر پیغمبر ما صلّی اللّه علیه و آله در آن مدفون است؛ زیرا اگر پیغمبر بحق نبود از صُلبش و تابعش در دین او در خاک بهشت مدفون نمی گردید. چون آن عیسوی این واقعه را دید و این سخن قاطع را شنید مسلمان گردید. ____________ ۱- بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَی الْباطِلِ فَیَدمَغُهُ فَاِذا هُوَ زاهِقٌ (سوره انبیاء، آیه ۱۸). https://eitaa.com/mabaheeth/49187 🇯‌ 🇴‌ 🇮‌ 🇳 ╭═══════๛ - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - -
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شماها متأسفانه اهل کتاب متاب نیستید :)) ┅─────────── 🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج ╭═══════๛- - - ┅┅╮ │📳 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -