eitaa logo
🌹کانال مولودی و اعیاد غریب آشنا (مبشری)
1.8هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
224 ویدیو
56 فایل
https://eitaa.com/joinchat/1922302029Cf52fe4bfa2 #غریب_آشنا #اشعار_و_نغمات_آیینی_مناسبتی_وکاربردی با محرَّم زخم ما نان و نمک ها خورده است تا ابد از شور عاشورا نمک گیریم ما #محمد_مبشری جهت تبادل و ارتباط مستقیم با شاعر @mohammad_mobasheri313
مشاهده در ایتا
دانلود
ماهی که یادگار ز پنج آفتاب بود بر چهره اش ز عصمت و عفّت نقاب بود پیوسته داشت جلوه در او صبر فاطمه آئینه ی تمام نمایِ رباب بود نامش که بود آمنه، مادر سکینه خواند کآرام بخش جان و دل مام و باب بود پیوند بست عشق حسین و رباب را یعنی سکینه حاصل این عشق ناب بود این دختر حسین به میدان کربلا با دختر بزرگ علی هم رکاب بود در کربلا حماسه ی اشک و پیام داشت گلواژه ی قیام و گُل انقلاب بود او را اگر حسین به همراه برده است نِی حُسن اتفاق که یک انتخاب بود در پاسخ عطش زده ی نوگُلان عشق آب ار نداشت؛ دامنِ او پُر گُلاب بود لب های خشک و تشنه ی او را به هر سؤال یک مدّ آه، فاصله، وقت جواب بود می کرد ناله اش جگر سنگ را کباب از بس دلش ز آتش غم ها کباب بود در یاد داشت آن شب و روزی که از عطش طوفان خیمه، زمزمه ی آب آب بود در یاد داشت آن شب و روزی که اصغرش از آب و شیر مانده و در پیچ و تاب بود در یاد داشت آن که رخ شیرخواره را آهسته بوسه می زد و او گرم خواب بود در یاد داشت آن که به مقتل دوید و دید خورشید پاره پاره به روی تُراب بود آن ناز پروریده ی دامان افتخار کی جای او خرابه ی شام خراب بود در آفتابِ گرمِ بیابانِ راه شام سرهای روی نیزه سرش را سحاب بود @gharibe_ashena_mobasheri313
نشست مرد و به دامن گرفت دختر را چشید طعم نفس های گرم مادر را چگونه لب به وصیت گشاید او این دم چگونه بار ببندد وداع آخر را به چشم خسته ی او خیره می شود لَختی که بغض کرده گلو پاره های اصغر را کشید دست به لب های خشک و لرزانش و پاک کرد رَدِ اشک های پرپر را اگرچه مایه ی آرامش پدر بودی بیا و تجربه کن حس و حال دیگر را رباب را به تو من می سپارم از امروز غزل کن آتش آن خاطر مُکدَّر را عمو نداشت؛ برادر نداشت؛ دشمن داشت پدر، چگونه رها کرده بود دختر را @gharibe_ashena_mobasheri313
از عمق دل خویش جلی می گوییم با نغمه ی بین المللی می گوییم یک روز می آید که به گرد کعبه کوری عدو علی علی می گوییم 💚 @gharibe_ashena_mobasheri313
حضرت سکینه سلام الله علیها ✔️ بند اول من سکینه دختر شاه دینم خواهرِ ماهِ خرابه نشینم ۲ من که با محنت و ناله عجینم جان دهم تا رخ بابا ببینم ۲ یاحسین مظلوم یا حسین جان ۲ ✔️ بند دوم بر سر دوشم کوه بلا بود قاتلم داغ کرببلا بود مرهم جانم ضرب جفا بود تازیانه یارم در همه جا بود ۲ یاحسین مظلوم یا حسین جان ۲ ✔️بند سوم زد اسیری ام شعله به سینه دشمن آمد با ضربه ی کینه کوفه و شامم شد چو مدینه همچو مادر بی مثل و قرینه یاحسین مظلوم یا حسین جان ۲ ✔️بند چهارم جا به جای تن از ضربه ی کافر بوده هم رنگ چهره ی مادر دیده ام بر سرِ نیزه یک سر دیده ام داغ غم زده خواهر۲ یاحسین مظلوم یا حسین جان ۲ ✔️بند پنجم من چه گویم از رنج اسارت بردن معجر و سیلی و غارت اسارت اما همره عزَّت بوده این ها در راه ولایت یاحسین مظلوم یا حسین جان ۲ @gharibe_ashena_mobasheri313
بسم الله الرحمن الرحیم برای اولین شهید راه ولایت حضرت محسن‌بن‌علی علیه‌السلام در برای مادر خود تا سپر شدی دمِ در گرفت جان تو را ضربه‌های محکم در کسی هنوز نفهمیده داغ شیر خدا غم تو بود؟ غم کوچه بود؟ یا غم در؟ عجب حکایت تلخی شد این که با شدت به جان جسم تو افتاد بی‌مقدمه، در سیاه شد همه‌ی چوب‌ها به این علت که در عزای تو باشد لباس ماتم در به شکل خون شده و قطره‌قطره از آن میخ به احترام تو می‌ریخت اشک نم‌نم در هزارسال گذشته‌ست و ماجرایی تلخ هنوز هم که هنوز است مانده در خم در به ذبح اعظم گودال سرخ عشق قسم که تا ابد لقب توست: ذبح اعظم در به انتقام تو یک‌روز می‌رسد از راه کسی که مانده چنان راز بین عالم در. @gharibe_ashena_mobasheri313
این درد نبودنت اگر ناچیز است پس کاسه‌ی صبر ما چرا لبریز است؟ تو نیستی و بهار هم اینجا نیست بی‌تو همه فصل‌های ما پاییز است @gharibe_ashena_mobasheri313
پاییــــز و غمِ هجـــرِ تو افـزون شده برگرد چون بـرگِ خـزان دیده دلم خون شده برگرد @gharibe_ashena_mobasheri313
پریشان خاطر و قامت کمان بود برای داغِ بابا روضه خوان بود بمیرم! قاتل جانِ سکینه(س) صدایِ ضربه های خیزران بود! وفات حضرت سکینه سلام الله علیها تسلیت باد. @gharibe_ashena_mobasheri313
راوی کرب و بلا دارد روایت می کند از جدایی سر و تن ها حکایت می کند شد سکینه معنی اش آرامش قلب حسین بشنو از دریا زمانی که شکایت می کند چون روایت می کند از کربلا یک روضه اش تا همیشه مجلس مارا کفایت می کند راوی کرب و بلا با روضه های مستند تازه در روز قیامت او قیامت می کند نام زیبایش برای بردن قلب حسین با رقیه با علی اصغر رقابت می کند تا رقیه می رسد محو سکینه می شود هرچه می گوید حسین،عباس اطاعت می کند آه «اَیْنَ عمِّیَ الْعباس» او هم نکته ای ست که خیال بچه‌ها را آه راحت می کند شمر یک بیماری سخت است که در قافله به تمام مردها دارد سرایت می کند درتمام راه هم بر ضرب و شتم بچه‌ها شمر فرمان می دهد خولی اطاعت می کند @gharibe_ashena_mobasheri313
دختر اشک و ناله ی ، غربت شاه عالمم خواهر آن سه ساله ی ، خرابه ی شام غمم وارث داغ کربلا ، شاهد یک دشت بلا چنین همیشه مبتلا ، به محنت دو عالمم خاطره ی معجر من ، خاک عزا بر سر من کبودی پیکر من ، همیشه رخت ماتمم ز بعد نیم قرن اگر ، ز تازیانه ها اثر به جسم من بُوَد دگر ، مانده همیشه مرهمم نیلی و بی تاب شدم ، دل، همه خوناب شدم شمع شدم آب شدم ، همره اشک نم ‌‌نمم چه گویم از اسارتم ، ز خاطرات غارتم ز محنتم ز غربتم ، ز سیلی دم به دمم رسیده عمر، خاتمه ، کنم به ناله زمزمه شدم شبیه فاطمه ، نشانه این قد خمم @gharibe_ashena_mobasheri313
ماییم و امید برکات بیشتر محتاج محمد و نجات بیشتر نزدیک تر است به شما در محشر هر کس بفرستد صلواتِ بیشتر @gharibe_ashena_mobasheri313