فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
بخش ششم 👉
ادامه #زندگی نامه و #خاطرات #شهید مدافع حرم
#قاسم {مهدی} غریب
#چندباراعزام_به_سوریه
#ازلسان_همسرمعزز
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
✅ #مرتبه اول دو روز قبل از نوروز 1394 راهی شد و بعد از 45 روز بازگشت
و #مرتبه دوم هم در تاریخ 26خرداد ماه عازم شد.
〽️ مرتبه دوم وقتی میخواست برود به ایشان گفتم: آقا #مهدی همه به من میگویند به همسرت اجازه نده که برود ولی من میسپارم به خودت اگر یک درصد احتمال خطر در سوریه میدهی، نرو و مأموریت دومت را که در ایران است، انتخاب کن.
#آقامهدی گفت: خانم خطری برای ما نیست اگر هم #اتفاقی افتاد این را خوب بدان که #حرم برای ما #ایرانیها خیلی #اهمیت دارد.
♻️ امروز خانم #حضرت زینب(سلام الله علیها) تنهاست.
💠 این حرف را که زد هیچ چیزی نگفتم. #آقامهدی گفت: چقدر خوب است که تو اینقدر زود راضی میشوی،
#گفتم: من در #برابر اهلبیت " علیهم السلام" حرفی برای گفتن ندارم فقط اینبار از #سوریه برای ما شیرینی بیاور، شیرینیهای آنجا بسیار خوشمزه است.
#برایم_دعاکن_براتم_رابگیرم 👇
#بچهها میدانستند پدرشان سوریه میرود و چون همیشه در مأموریت بود، برایشان عادی شده بود و من تا آن زمان نمیدانستم که در #سوریه هم شهید دادهایم.
💠 #مرتبه دوم وقتی اولین تماس را گرفت به من گفت:
#منتظر من نباشید شاید برنگردم. 😔😔
#گفتم: آقامهدی لطفاً زنگ میزنی از این حرفها نزن ناراحت میشوم (شرایط در سوریه تغییر کرده بود.)
#آقا مهدی در این مأموریت #فرمانده محور شده بود و چون شرایط را میدید احتمال برگشت نمیداد.
🍃 ولی من هر بار میگفتم: تو اگر بخواهی سالم برمیگردی.
❣ #بار آخر شب شهادت امام علی (علیه السلام) #تماس گرفت من در مراسم شب قدر بودم.
#گفت:
برایم دعا کن براتم را بگیرم.
#گفتم: آقا مهدی الان زود است به فکر #شهادت باشی، #بچهها به شما احتیاج دارند. گفت: خدای بچهها خیلی بزرگ است، شما را به خدا میسپارم . 😔😭😭
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
پایان بخش ششم 👉
ادامه دارد ..👉
🇮🇷🇮🇷
#کانالهای_شهید_قاسم_غریب_
🇮🇷 😷
تلگرام ⬅️
@gharibshahid
ایتا ⬅️
https://eitaa.com/gharibshahid
سروش
sapp.ir/gharibshahidg
اینستاگرام
https://www.instagram.com/tv/CLYtfv1JwWi/?igshid=sa0tj4gfj28r
#فرمانده_غریب_
#سوریه_تدمر_کوه_پالمیرا_
#شهادت_شب_قدر_
#عمه_سادات_
#ذاکر_اهل_بیت_ع_
#خلبان_غریب_
#صابرین
#جانباز
21/4/1394 ت ش
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
قسمت هفدهم 👉
ادامه #خاطرات و #زندگی نامه
شهید مدافع حرم
#قاسم {مهدی} #غریب
#شهدازنده_اند
#راوی_دوست
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
🔰 #خوابی که یکی از #دوستان شهید دیده در ضمن خود #شهید غریب معرف
این بنده خدابوده برای
استخدام تو صابرین؛
✅ #خواب دیدم که #شهید تو بوستانی که نزدیک منزلشون بوده داشت راه می رفت که من یهو دویدم سمتش و گفتم:
#آقای غریب شما که شهید شدی اینجا چکار میکنید؟!
🕊🌹 #شهید غریب گفت: من که #نمردم من #زنده ام بعدش با هم رفتیم تا به یه جایی رسیدیم یه اتاق بود رفتیم داخل و یکی از #مدافعان حرم هم بود که با لباس دیجیتال سبز بود
🍂بعد من چون با #شهیدقبل شهادتش تازه آشنا شده بودم ح#سرت داشتن #عکس با #شهید به دلم مونده بود سریع به دوستش که اونجا بود گفتم:
↩️ که بیا با گوشی من از ما دوتا یعنی من و #شهید غریب عکس بگیر ولی اون با گوشی خودش عکس گرفت بعد شهید به من گفت: چرا نمیای خونمون؟
🔸من بهش گفتم جمعه شب بیام؟
#گفت : نه #جمعه شب ها خونه #پدرخانمم هستم یه روزه دیگه با مادرت بیا؛
🥀 ناگفته نماند مادر بنده چند وقتیست می خواست بره خونه شهید ولی روش نمی شد و خجالت می کشید که خود #شهید #دعوتش کرد و اینکه #برادر خانم شهید که از #سادات هستن می گفت: #شهید اکثر اوقات به #خواب آشنایان و دوستانش که میاد متذکر میشه که #نمرده و #زنده هست؛ با این خواب یاد اون آیه میفتم که
🦋🦋 میگه #شهدا #زنده اند و نزد #پروردگارشان #روزی می خورند.
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
پایان قسمت قسمت هفدهم ....👉
ادامه دارد .... 👉
#کانالهای_شهید_قاسم_غریب_
🇮🇷 😷
تلگرام ⬅️
@gharibshahid
ایتا ⬅️
https://eitaa.com/gharibshahid
سروش
sapp.ir/gharibshahidg
اینستاگرام
https://www.instagram.com/tv/CLYtfv1JwWi/?igshid=sa0tj4gfj28r
#فرمانده_غریب_
#سوریه_تدمر_کوه_پالمیرا_
#شهادت_شب_قدر_
#عمه_سادات_
#ذاکر_اهل_بیت_ع_
#خلبان_غریب_
#صابرین
#جانباز
21/4/1394 ت ش
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈•.🇮🇷
{ یادگاه شهدای}
🚩صابرین🚩
#شهید_محمد_جعفر_خانی🕊🌹
#زندگینامه
#تیپ_نیرو_ویژه_صابرین
#دوروز قبل از عملیات #شهیدجعفرخانی 🕊🌹
با تمام نیروها به روستای دوله تو رفتند یک #روستایی دوله تویی جلو آمد و برگه ای را نشان داد که نشان میداد از زندانی های زندان دوله تو بوده ((زمان کوموله ها))
#وآماده همکاری با سپاه هست و #میگفت بیایید شما را تا بالای جاسوسان و #حتی پشت قندیل ببرم و راه در رو را میشناسم.
#بچه ها حرفش را قبول کردند #ولی ناگهان ، جعفر خان برگه اش را گرفت و پاره کرد و #گفت از اینجا گمشو .
اون مرد اصرار کرد که کمک کند
که #جعفرخان گفت اگر الان از اینجا نری تیربارانت #میکنم و هم اینجا میکشمت.
آن مرد رفت #بعدها و بعد از عملیات و خمپاره بارانی که دوله تویی ها بر سر بچه ها ریختند #معلوم شد آن مرد #عامل پژاک بود.
و #تجربه جعفرخان باعث شد گول آن نفر را نخورند. وگرنه تلفات شاید بیشتر از این می شد.
تصوير شهيد مدافع حرم
سردار خلبان #قاسم(مهدی) #غريب
در کنار شهيد مدافع وطن
سرار #محمد_جعفر_خاني_
((فرمانده ارشد شهيد غريب))
يادشان گرامي 🥀
@gharibshahid🕊🕊
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
🕊یادگاه تیپ مخصوص صابرین🕊
#تاریخ انتشار : دی ماه 1395
#گفت و گوی تفصیلی 598
#همسر شهید قاسم (مهدی) غریب
❣یک بار هم در #جمکران صحبت کردیم
#آقا قاسم (مهدی)#خوابش را برایم تعریف کرد
و گفت :
🚩 دیدم در #بیابانی هستم #امام حسین(ع) #سر مبارکشان را گذاشته بودند #روی زانوی من و #پرسیدند:
🚩 #هل_من_ناصی_ینصرنی_ ؟
#من 🕊 هم گفتم : #آقا جان #من 🕊 شما را یاری میکنم و تنهایتان نمی گذارم.😔
❣یک هفته بعد از عقد رفتیم شمال و در جنگل گفتم :
#آقا مهدی{قاسم} #مداحی میکنید من فیلم بگیرم ؟
خواند و من فیلم گرفتم
درباره ی #شهادت خواند
🌷شهادت همه آرزوی من..شهادت همه رویای من ..
برای اولین بار بود میدیدم مردی با تمام وجود آرزوی #شهادت دارد دلم لرزید
💠 بعد از #تولد پسر اولم امیر عباس
وقتی از #آقا مهدی{قاسم} فیلم میگرفتیم، گفت:
❣ امروز که بچه ام به دنیا آمده #ستوان دوم هستم
#وقتی بزرگ شود
#شهید 🕊شده ام😔
گفتیم #آقا {قاسم} این جور نگو. گفت : آخر ما شهادت🕊 است
#سرانجام پس از سالها رشادت در #نقاط مختلف داخلی و برون مرزی و #جانباز شدن مجددا عازم #سوریه میشود و در 24 رمضان 1394 در تدمر سوریه شربت شیرین #شهادت 🕊 را نوش جان میکند😔
🕊یادگاه تیپ مخصوص صابرین🕊
#تاریخ انتشار : دی ماه 1395
#گفت و گوی تفصیلی 598
#همسر شهید قاسم (مهدی) غریب
❣یک بار هم در #جمکران صحبت کردیم
#آقا قاسم (مهدی)#خوابش را برایم تعریف کرد
و گفت :
🚩 دیدم در #بیابانی هستم #امام حسین(ع) #سر مبارکشان را گذاشته بودند #روی زانوی من و #پرسیدند:
🚩 #هل_من_ناصی_ینصرنی_ ؟
#من 🕊 هم گفتم : #آقا جان #من 🕊 شما را یاری میکنم و تنهایتان نمی گذارم.😔
❣یک هفته بعد از عقد رفتیم شمال و در جنگل گفتم :
#آقا مهدی{قاسم} #مداحی میکنید من فیلم بگیرم ؟
خواند و من فیلم گرفتم
درباره ی #شهادت خواند
🌷شهادت همه آرزوی من..شهادت همه رویای من ..
برای اولین بار بود میدیدم مردی با تمام وجود آرزوی #شهادت دارد دلم لرزید
💠 بعد از #تولد پسر اولم امیر عباس
وقتی از #آقا مهدی{قاسم} فیلم میگرفتیم، گفت:
❣ امروز که بچه ام به دنیا آمده #ستوان دوم هستم
#وقتی بزرگ شود
#شهید 🕊شده ام😔
گفتیم #آقا {قاسم} این جور نگو. گفت : آخر ما شهادت🕊 است
#سرانجام پس از سالها رشادت در #نقاط مختلف داخلی و برون مرزی و #جانباز شدن مجددا عازم #سوریه میشود و در 24 رمضان 1394 در تدمر سوریه شربت شیرین #شهادت 🕊 را نوش جان میکند😔
#کانالهای_شهید_قاسم_غریب_
🇮🇷 😷
تلگرام ⬅️
@gharibshahid
ایتا ⬅️
https://eitaa.com/gharibshahid
سروش
sapp.ir/gharibshahidg
اینستاگرام
https://www.instagram.com/p/Cbflz25MaIH/?utm_medium=copy_link
#فرمانده_مستشار_غریب_
#سوریه_تدمر_کوه_پالمیرا_
#شهادت_شب_قدر_
#عمه_سادات_
#ذاکر_اهل_بیت_ع_
#خلبان_غریب_
#صابرین
#جانباز
21/4/1394 ت ش
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
بخش ششم 👉
ادامه #زندگی نامه و #خاطرات #شهید مدافع حرم
#قاسم {مهدی} غریب
#چندباراعزام_به_سوریه
#ازلسان_همسرمعزز
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
✅ #مرتبه اول دو روز قبل از نوروز 1394 راهی شد و بعد از 45 روز بازگشت
و #مرتبه دوم هم در تاریخ 26خرداد ماه عازم شد.
〽️ مرتبه دوم وقتی میخواست برود به ایشان گفتم: آقا #مهدی همه به من میگویند به همسرت اجازه نده که برود ولی من میسپارم به خودت اگر یک درصد احتمال خطر در سوریه میدهی، نرو و مأموریت دومت را که در ایران است، انتخاب کن.
#آقامهدی گفت: خانم خطری برای ما نیست اگر هم #اتفاقی افتاد این را خوب بدان که #حرم برای ما #ایرانیها خیلی #اهمیت دارد.
♻️ امروز خانم #حضرت زینب(سلام الله علیها) تنهاست.
💠 این حرف را که زد هیچ چیزی نگفتم. #آقامهدی گفت: چقدر خوب است که تو اینقدر زود راضی میشوی،
#گفتم: من در #برابر اهلبیت " علیهم السلام" حرفی برای گفتن ندارم فقط اینبار از #سوریه برای ما شیرینی بیاور، شیرینیهای آنجا بسیار خوشمزه است.
#برایم_دعاکن_براتم_رابگیرم 👇
#بچهها میدانستند پدرشان سوریه میرود و چون همیشه در مأموریت بود، برایشان عادی شده بود و من تا آن زمان نمیدانستم که در #سوریه هم شهید دادهایم.
💠 #مرتبه دوم وقتی اولین تماس را گرفت به من گفت:
#منتظر من نباشید شاید برنگردم. 😔😔
#گفتم: آقامهدی لطفاً زنگ میزنی از این حرفها نزن ناراحت میشوم (شرایط در سوریه تغییر کرده بود.)
#آقا مهدی در این مأموریت #فرمانده محور شده بود و چون شرایط را میدید احتمال برگشت نمیداد.
🍃 ولی من هر بار میگفتم: تو اگر بخواهی سالم برمیگردی.
❣ #بار آخر شب شهادت امام علی (علیه السلام) #تماس گرفت من در مراسم شب قدر بودم.
#گفت:
برایم دعا کن براتم را بگیرم.
#گفتم: آقا مهدی الان زود است به فکر #شهادت باشی، #بچهها به شما احتیاج دارند. گفت: خدای بچهها خیلی بزرگ است، شما را به خدا میسپارم . 😔😭😭
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
پایان بخش ششم 👉
ادامه دارد ..👉
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
قسمت هفدهم 👉
ادامه #خاطرات و #زندگی نامه
شهید مدافع حرم
#قاسم {مهدی} #غریب
#شهدازنده_اند
#راوی_دوست
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
🔰 #خوابی که یکی از #دوستان شهید دیده در ضمن خود #شهید غریب معرف
این بنده خدابوده برای
استخدام تو صابرین؛
✅ #خواب دیدم که #شهید تو بوستانی که نزدیک منزلشون بوده داشت راه می رفت که من یهو دویدم سمتش و گفتم:
#آقای غریب شما که شهید شدی اینجا چکار میکنید؟!
🕊🌹 #شهید غریب گفت: من که #نمردم من #زنده ام بعدش با هم رفتیم تا به یه جایی رسیدیم یه اتاق بود رفتیم داخل و یکی از #مدافعان حرم هم بود که با لباس دیجیتال سبز بود
🍂بعد من چون با #شهیدقبل شهادتش تازه آشنا شده بودم ح#سرت داشتن #عکس با #شهید به دلم مونده بود سریع به دوستش که اونجا بود گفتم:
↩️ که بیا با گوشی من از ما دوتا یعنی من و #شهید غریب عکس بگیر ولی اون با گوشی خودش عکس گرفت بعد شهید به من گفت: چرا نمیای خونمون؟
🔸من بهش گفتم جمعه شب بیام؟
#گفت : نه #جمعه شب ها خونه #پدرخانمم هستم یه روزه دیگه با مادرت بیا؛
🥀 ناگفته نماند مادر بنده چند وقتیست می خواست بره خونه شهید ولی روش نمی شد و خجالت می کشید که خود #شهید #دعوتش کرد و اینکه #برادر خانم شهید که از #سادات هستن می گفت: #شهید اکثر اوقات به #خواب آشنایان و دوستانش که میاد متذکر میشه که #نمرده و #زنده هست؛ با این خواب یاد اون آیه میفتم که
🦋🦋 میگه #شهدا #زنده اند و نزد #پروردگارشان #روزی می خورند.
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
پایان قسمت قسمت هفدهم ....👉
ادامه دارد .... 👉
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
🌹 بسم الرب الحسین🌹
💐مدافعان حرم💐
🕊یادگاه تیپ مخصوص صابرین🕊
#تاریخ انتشار : دی ماه 1395
#گفت و گوی تفصیلی 598
با #همسر شهید مدافع حرم
قاسم {مهدی} غریب :
🔺📀 بخش سوم .... 📀🔺
#همسر شهید :
❣یک بار هم در #جمکران صحبت کردیم.
🔸🔸🔸🔸 #آقا قاسم {مهدی}🕊 #خوابش را برایم تعریف کرد
و گفت :
🚩 دیدم در #بیابانی هستم . #امام حسین(ع) #سر مبارکشان را گذاشته بودند #روی زانوی من و #پرسیدند:
🚩🚩 #هل_من_ناصی_ینصرنی_ ؟؟
#من 🕊 هم گفتم : #آقا جان #من 🕊 شما را یاری میکنم و تنهایتان نمی گذارم. ..😔
❣یک هفته بعد از عقد رفتیم شمال و در جنگل گفتم :
#آقا مهدی{قاسم} 🕊 مداحی میکنید من فیلم بگیرم ؟؟
خواند و من فیلم گرفتم.
🌷درباره ی #شهادت خواند.
🌷🌷شهادت همه آرزوی من ....
🌷🌷شهادت همه رویای من ...
✴️ برای اولین بار بود میدیدم مردی با تمام وجود آرزوی #شهادت 🕊دارد دلم لرزید.
💠 بعد از #تولد پسر اولم امیر عباس
وقتی از #آقا مهدی{قاسم} فیلم میگرفتیم، گفت:
❣ امروز که بچه ام به دنیا آمده #ستوان دوم هستم.
#وقتی بزرگ شود
#شهید 🕊شده ام😔
❇️گفتیم #آقا مهدی{قاسم} این جور نگو. گفت : آخر ما شهادت🕊 است. 😞
❇️ #سرانجام پس از #سالها رشادت در #نقاط مختلف داخلی و برون مرزی و #جانباز شدن، برای بار دوم #عازم #سوریه میشود و در 24 رمضان 1394 در تدمر سوریه #شربت شیرین #شهادت 🕊 را نوش جان میکند ..😔
پایان..
🌴 ارواح پاک شهدا صلوات🌷
#کانالهای_شهید_قاسم_غریب_
🇮🇷 😷
تلگرام ⬅️
@gharibshahid
ایتا ⬅️
https://eitaa.com/gharibshahid
سروش
sapp.ir/gharibshahidg
اینستاگرام
https://www.instagram.com/p/Cdx1pLbqyaV/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
توییتر👇
javad gharib (@javadgharib71) را بررسی کنید: https://twitter.com/javadgharib71?t=c3-XKWmmp2AeDzXgGw7S5A&s=09
#فرمانده_مستشاری
نام جهادی : #فرمانده_امیر
#سوریه_تدمر_کوههای_پالمیرا
#شهادت_شب_قدر
#عمه_سادات
#ذاکر_اهل_بیت ع
#خلبان_
#صابرین
#جانباز
21/4/1394 ت ش
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ 🛑⭕
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
بخش ششم 👉
ادامه #زندگی نامه و #خاطرات #شهید مدافع حرم
#قاسم {مهدی} غریب
#چندباراعزام_به_سوریه
#ازلسان_همسرمعزز
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
✅ #مرتبه اول دو روز قبل از نوروز 1394 راهی شد و بعد از 45 روز بازگشت
و #مرتبه دوم هم در تاریخ 26خرداد ماه عازم شد.
〽️ مرتبه دوم وقتی میخواست برود به ایشان گفتم: آقا #مهدی همه به من میگویند به همسرت اجازه نده که برود ولی من میسپارم به خودت اگر یک درصد احتمال خطر در سوریه میدهی، نرو و مأموریت دومت را که در ایران است، انتخاب کن.
#آقامهدی گفت: خانم خطری برای ما نیست اگر هم #اتفاقی افتاد این را خوب بدان که #حرم برای ما #ایرانیها خیلی #اهمیت دارد.
♻️ امروز خانم #حضرت زینب(سلام الله علیها) تنهاست.
💠 این حرف را که زد هیچ چیزی نگفتم. #آقامهدی گفت: چقدر خوب است که تو اینقدر زود راضی میشوی،
#گفتم: من در #برابر اهلبیت " علیهم السلام" حرفی برای گفتن ندارم فقط اینبار از #سوریه برای ما شیرینی بیاور، شیرینیهای آنجا بسیار خوشمزه است.
#برایم_دعاکن_براتم_رابگیرم 👇
#بچهها میدانستند پدرشان سوریه میرود و چون همیشه در مأموریت بود، برایشان عادی شده بود و من تا آن زمان نمیدانستم که در #سوریه هم شهید دادهایم.
💠 #مرتبه دوم وقتی اولین تماس را گرفت به من گفت:
#منتظر من نباشید شاید برنگردم. 😔😔
#گفتم: آقامهدی لطفاً زنگ میزنی از این حرفها نزن ناراحت میشوم (شرایط در سوریه تغییر کرده بود.)
#آقا مهدی در این مأموریت #فرمانده محور شده بود و چون شرایط را میدید احتمال برگشت نمیداد.
🍃 ولی من هر بار میگفتم: تو اگر بخواهی سالم برمیگردی.
❣ #بار آخر شب شهادت امام علی (علیه السلام) #تماس گرفت من در مراسم شب قدر بودم.
#گفت:
برایم دعا کن براتم را بگیرم.
#گفتم: آقا مهدی الان زود است به فکر #شهادت باشی، #بچهها به شما احتیاج دارند. گفت: خدای بچهها خیلی بزرگ است، شما را به خدا میسپارم . 😔😭😭
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
پایان بخش ششم 👉
ادامه دارد ..👉
#کانالهای_شهید_قاسم_غریب_
🇮🇷 😷
تلگرام ⬅️
@gharibshahid
ایتا ⬅️
https://eitaa.com/gharibshahid
سروش
sapp.ir/gharibshahidg
اینستاگرام
https://www.instagram.com/p/Cdx1pLbqyaV/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
وات ساپ 👇
https://chat.whatsapp.com/JLhGgNjfT4uC7GxYrsWn8a
توییتر👇
javad gharib (@javadgharib71) را بررسی کنید: https://twitter.com/javadgharib71?t=c3-XKWmmp2AeDzXgGw7S5A&s=09
#فرمانده_مستشاری
نام جهادی : #فرمانده_امیر
#سوریه_تدمر_کوههای_پالمیرا
#شهادت_شب_قدر
#عمه_سادات
#ذاکر_اهل_بیت ع
#خلبان_
#صابرین
#جانباز
21/4/1394 ت ش
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ 🛑⭕
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
قسمت هفدهم 👉
ادامه #خاطرات و #زندگی نامه
شهید مدافع حرم
#قاسم {مهدی} #غریب
#شهدازنده_اند
#راوی_دوست
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
🔰 #خوابی که یکی از #دوستان شهید دیده در ضمن خود #شهید غریب معرف
این بنده خدابوده برای
استخدام تو صابرین؛
✅ #خواب دیدم که #شهید تو بوستانی که نزدیک منزلشون بوده داشت راه می رفت که من یهو دویدم سمتش و گفتم:
#آقای غریب شما که شهید شدی اینجا چکار میکنید؟!
🕊🌹 #شهید غریب گفت: من که #نمردم من #زنده ام بعدش با هم رفتیم تا به یه جایی رسیدیم یه اتاق بود رفتیم داخل و یکی از #مدافعان حرم هم بود که با لباس دیجیتال سبز بود
🍂بعد من چون با #شهیدقبل شهادتش تازه آشنا شده بودم ح#سرت داشتن #عکس با #شهید به دلم مونده بود سریع به دوستش که اونجا بود گفتم:
↩️ که بیا با گوشی من از ما دوتا یعنی من و #شهید غریب عکس بگیر ولی اون با گوشی خودش عکس گرفت بعد شهید به من گفت: چرا نمیای خونمون؟
🔸من بهش گفتم جمعه شب بیام؟
#گفت : نه #جمعه شب ها خونه #پدرخانمم هستم یه روزه دیگه با مادرت بیا؛
🥀 ناگفته نماند مادر بنده چند وقتیست می خواست بره خونه شهید ولی روش نمی شد و خجالت می کشید که خود #شهید #دعوتش کرد و اینکه #برادر خانم شهید که از #سادات هستن می گفت: #شهید اکثر اوقات به #خواب آشنایان و دوستانش که میاد متذکر میشه که #نمرده و #زنده هست؛ با این خواب یاد اون آیه میفتم که
🦋🦋 میگه #شهدا #زنده اند و نزد #پروردگارشان #روزی می خورند.
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
پایان قسمت قسمت هفدهم ....👉
ادامه دارد .... 👉
#کانالهای_شهید_قاسم_غریب_
🇮🇷 😷
تلگرام ⬅️
@gharibshahid
ایتا ⬅️
https://eitaa.com/gharibshahid
سروش
sapp.ir/gharibshahidg
اینستاگرام
https://www.instagram.com/p/Cdx1pLbqyaV/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
وات ساپ 👇
https://chat.whatsapp.com/JLhGgNjfT4uC7GxYrsWn8a
توییتر👇
javad gharib (@javadgharib71) را بررسی کنید: https://twitter.com/javadgharib71?t=c3-XKWmmp2AeDzXgGw7S5A&s=09
#فرمانده_مستشاری
نام جهادی : #فرمانده_امیر
#سوریه_تدمر_کوههای_پالمیرا
#شهادت_شب_قدر
#عمه_سادات
#ذاکر_اهل_بیت ع
#خلبان_
#صابرین
#جانباز
21/4/1394 ت ش
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ 🛑⭕
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
بخش ششم 👉
ادامه #زندگی نامه و #خاطرات #شهید مدافع حرم
#قاسم {مهدی} غریب
#چندباراعزام_به_سوریه
#ازلسان_همسرمعزز
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
✅ #مرتبه اول دو روز قبل از نوروز 1394 راهی شد و بعد از 45 روز بازگشت
و #مرتبه دوم هم در تاریخ 26خرداد ماه عازم شد.
〽️ مرتبه دوم وقتی میخواست برود به ایشان گفتم: آقا #مهدی همه به من میگویند به همسرت اجازه نده که برود ولی من میسپارم به خودت اگر یک درصد احتمال خطر در سوریه میدهی، نرو و مأموریت دومت را که در ایران است، انتخاب کن.
#آقامهدی گفت: خانم خطری برای ما نیست اگر هم #اتفاقی افتاد این را خوب بدان که #حرم برای ما #ایرانیها خیلی #اهمیت دارد.
♻️ امروز خانم #حضرت زینب(سلام الله علیها) تنهاست.
💠 این حرف را که زد هیچ چیزی نگفتم. #آقامهدی گفت: چقدر خوب است که تو اینقدر زود راضی میشوی،
#گفتم: من در #برابر اهلبیت " علیهم السلام" حرفی برای گفتن ندارم فقط اینبار از #سوریه برای ما شیرینی بیاور، شیرینیهای آنجا بسیار خوشمزه است.
#برایم_دعاکن_براتم_رابگیرم 👇
#بچهها میدانستند پدرشان سوریه میرود و چون همیشه در مأموریت بود، برایشان عادی شده بود و من تا آن زمان نمیدانستم که در #سوریه هم شهید دادهایم.
💠 #مرتبه دوم وقتی اولین تماس را گرفت به من گفت:
#منتظر من نباشید شاید برنگردم. 😔😔
#گفتم: آقامهدی لطفاً زنگ میزنی از این حرفها نزن ناراحت میشوم (شرایط در سوریه تغییر کرده بود.)
#آقا مهدی در این مأموریت #فرمانده محور شده بود و چون شرایط را میدید احتمال برگشت نمیداد.
🍃 ولی من هر بار میگفتم: تو اگر بخواهی سالم برمیگردی.
❣ #بار آخر شب شهادت امام علی (علیه السلام) #تماس گرفت من در مراسم شب قدر بودم.
#گفت:
برایم دعا کن براتم را بگیرم.
#گفتم: آقا مهدی الان زود است به فکر #شهادت باشی، #بچهها به شما احتیاج دارند. گفت: خدای بچهها خیلی بزرگ است، شما را به خدا میسپارم . 😔😭😭
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
پایان بخش ششم 👉
ادامه دارد ..👉
#کانالهای_شهید_قاسم_غریب_
🇮🇷 😷
تلگرام ⬅️
@gharibshahid
ایتا ⬅️
https://eitaa.com/gharibshahid
سروش
sapp.ir/gharibshahidg
اینستاگرام
https://www.instagram.com/p/Cdx1pLbqyaV/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
توییتر👇
javad gharib (@javadgharib71) را بررسی کنید: https://twitter.com/javadgharib71?t=c3-XKWmmp2AeDzXgGw7S5A&s=09
#فرمانده_مستشاری
نام جهادی : #فرمانده_امیر
#سوریه_تدمر_کوههای_پالمیرا
#شهادت_شب_قدر
#عمه_سادات
#ذاکر_اهل_بیت ع
#خلبان_
#صابرین
#جانباز
21/4/1394 ت ش
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ 🛑⭕
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
قسمت هفدهم 👉
ادامه #خاطرات و #زندگی نامه
شهید مدافع حرم
#قاسم {مهدی} #غریب
#شهدازنده_اند
#راوی_دوست
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
🔰 #خوابی که یکی از #دوستان شهید دیده در ضمن خود #شهید غریب معرف
این بنده خدابوده برای
استخدام تو صابرین؛
✅ #خواب دیدم که #شهید تو بوستانی که نزدیک منزلشون بوده داشت راه می رفت که من یهو دویدم سمتش و گفتم:
#آقای غریب شما که شهید شدی اینجا چکار میکنید؟!
🕊🌹 #شهید غریب گفت: من که #نمردم من #زنده ام بعدش با هم رفتیم تا به یه جایی رسیدیم یه اتاق بود رفتیم داخل و یکی از #مدافعان حرم هم بود که با لباس دیجیتال سبز بود
🍂بعد من چون با #شهیدقبل شهادتش تازه آشنا شده بودم ح#سرت داشتن #عکس با #شهید به دلم مونده بود سریع به دوستش که اونجا بود گفتم:
↩️ که بیا با گوشی من از ما دوتا یعنی من و #شهید غریب عکس بگیر ولی اون با گوشی خودش عکس گرفت بعد شهید به من گفت: چرا نمیای خونمون؟
🔸من بهش گفتم جمعه شب بیام؟
#گفت : نه #جمعه شب ها خونه #پدرخانمم هستم یه روزه دیگه با مادرت بیا؛
🥀 ناگفته نماند مادر بنده چند وقتیست می خواست بره خونه شهید ولی روش نمی شد و خجالت می کشید که خود #شهید #دعوتش کرد و اینکه #برادر خانم شهید که از #سادات هستن می گفت: #شهید اکثر اوقات به #خواب آشنایان و دوستانش که میاد متذکر میشه که #نمرده و #زنده هست؛ با این خواب یاد اون آیه میفتم که
🦋🦋 میگه #شهدا #زنده اند و نزد #پروردگارشان #روزی می خورند.
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
پایان قسمت قسمت هفدهم ....👉
ادامه دارد .... 👉
#کانالهای_شهید_قاسم_غریب_
🇮🇷 😷
تلگرام ⬅️
@gharibshahid
ایتا ⬅️
https://eitaa.com/gharibshahid
سروش
sapp.ir/gharibshahidg
اینستاگرام
https://www.instagram.com/p/Cdx1pLbqyaV/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
توییتر👇
javad gharib (@javadgharib71) را بررسی کنید: https://twitter.com/javadgharib71?t=c3-XKWmmp2AeDzXgGw7S5A&s=09
#فرمانده_مستشاری
نام جهادی : #فرمانده_امیر
#سوریه_تدمر_کوههای_پالمیرا
#شهادت_شب_قدر
#عمه_سادات
#ذاکر_اهل_بیت ع
#خلبان_
#صابرین
#جانباز
21/4/1394 ت ش
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ 🛑⭕
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
بخش ششم 👉
ادامه #زندگی نامه و #خاطرات #شهید مدافع حرم
#قاسم {مهدی} غریب
#چندباراعزام_به_سوریه
#ازلسان_همسرمعزز
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
✅ #مرتبه اول دو روز قبل از نوروز 1394 راهی شد و بعد از 45 روز بازگشت
و #مرتبه دوم هم در تاریخ 26خرداد ماه عازم شد.
〽️ مرتبه دوم وقتی میخواست برود به ایشان گفتم: آقا #مهدی همه به من میگویند به همسرت اجازه نده که برود ولی من میسپارم به خودت اگر یک درصد احتمال خطر در سوریه میدهی، نرو و مأموریت دومت را که در ایران است، انتخاب کن.
#آقامهدی گفت: خانم خطری برای ما نیست اگر هم #اتفاقی افتاد این را خوب بدان که #حرم برای ما #ایرانیها خیلی #اهمیت دارد.
♻️ امروز خانم #حضرت زینب(سلام الله علیها) تنهاست.
💠 این حرف را که زد هیچ چیزی نگفتم. #آقامهدی گفت: چقدر خوب است که تو اینقدر زود راضی میشوی،
#گفتم: من در #برابر اهلبیت " علیهم السلام" حرفی برای گفتن ندارم فقط اینبار از #سوریه برای ما شیرینی بیاور، شیرینیهای آنجا بسیار خوشمزه است.
#برایم_دعاکن_براتم_رابگیرم 👇
#بچهها میدانستند پدرشان سوریه میرود و چون همیشه در مأموریت بود، برایشان عادی شده بود و من تا آن زمان نمیدانستم که در #سوریه هم شهید دادهایم.
💠 #مرتبه دوم وقتی اولین تماس را گرفت به من گفت:
#منتظر من نباشید شاید برنگردم. 😔😔
#گفتم: آقامهدی لطفاً زنگ میزنی از این حرفها نزن ناراحت میشوم (شرایط در سوریه تغییر کرده بود.)
#آقا مهدی در این مأموریت #فرمانده محور شده بود و چون شرایط را میدید احتمال برگشت نمیداد.
🍃 ولی من هر بار میگفتم: تو اگر بخواهی سالم برمیگردی.
❣ #بار آخر شب شهادت امام علی (علیه السلام) #تماس گرفت من در مراسم شب قدر بودم.
#گفت:
برایم دعا کن براتم را بگیرم.
#گفتم: آقا مهدی الان زود است به فکر #شهادت باشی، #بچهها به شما احتیاج دارند. گفت: خدای بچهها خیلی بزرگ است، شما را به خدا میسپارم . 😔😭😭
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
پایان بخش ششم 👉
ادامه دارد ..👉
#کانالهای_شهید_قاسم_غریب_
🇮🇷 😷
تلگرام ⬅️
@gharibshahid
ایتا ⬅️
https://eitaa.com/gharibshahid
سروش
sapp.ir/gharibshahidg
اینستاگرام
https://www.instagram.com/p/CnPm8aFv8Fe/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
توییتر👇
javad gharib (@javadgharib71) را بررسی کنید: https://twitter.com/javadgharib71?t=c3-XKWmmp2AeDzXgGw7S5A&s=09
#فرمانده_مستشاری
نام جهادی : #فرمانده_امیر
#سوریه_تدمر_کوههای_پالمیرا
#شهادت_شب_قدر
#عمه_سادات
#ذاکر_اهل_بیت ع
#خلبان_
#صابرین
#جانباز
21/4/1394 ت ش
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
✍ #دلونشته #فاطمه خانم دختر سه ساله شهید مدافع حرم #مهدی ایمانی #باجناق شهید مدافع حرم #قاسم_غریب_
🌷 #دختر بابا منم، طناز عشق - #رفته بابایم سفر شهر #دمشق..
یادم آید آن #سحرگاهی که رفت - برنگشته او از آن راهی که رفت..
🥀 #وقت رفتن هست #یادم در #وداع - گفت بابا میروم بهر دفاع
#گفتم از که؟ از کجا؟ ای خوب عشق - گفت از #ناموس #شیعه در دمشق
#گفت بابا، #زینب آنجا #بیکَس است - حضرت #زهرا بر او دلواپس است 😔
❣خون ز غیرت در رگ #بابا به جوش - گفت باید او علم گیرد به دوش 👊
گفت باید تا شود عباس او - از حرم با جان بدارد پاس او
گفت #بابا میرود در خاتمه - تا بگیرد انتقام فاطمه ...✌️✌️
هست یادم #بوسههای آخرش - لحظۀِ قران گرفتن بر سرش😭😭
در بغل بگرفت و نازم کرد او - غرقه در سوزوگدازم کرد او💔
🌺✨ #رفت بابا مست عطر یاسها - تا شود همسنگر #عباسها
رفت بابایم سحرگاهی #دمشق - تا که #عباسی کند در شهر #عشق
🍁🍃 رفته بود او یاری #سید علی - گفته بود او زود میآید #ولی
😔عید شد بابا نیامد، راز چیست - گفته #مادر کرده او #پرواز چیست
😭😭گفته مادر رفته بابا آسمان - پیش آقا #مهدی صاحب زمان ❣❣
🦋🦋در تحیُر ماندهام پرواز را - میکنم با خود مرور این راز را....
❣❣به یاد دل صبور همه دختران شهدا به #ویژه #فاطمه خانم سه ساله #دختر شهید مدافع حرم
آقا #مهدی ایمانی
#باجناق #شهید مدافع حرم سردار خلبان ذاکر اهل بیت ع کربلایی #قاسم_غریب
❣🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺
#کانالهای_شهید_قاسم_غریب_
🇮🇷 😷
تلگرام ⬅️
@gharibshahid
ایتا ⬅️
https://eitaa.com/gharibshahid
سروش
sapp.ir/gharibshahidg
اینستاگرام
https://www.instagram.com/p/CnPm8aFv8Fe/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
توییتر👇
javad gharib (@javadgharib71) را بررسی کنید: https://twitter.com/javadgharib71?t=c3-XKWmmp2AeDzXgGw7S5A&s=09
#فرمانده_مستشاری
نام جهادی : #فرمانده_امیر
#سوریه_تدمر_کوههای_پالمیرا
#شهادت_شب_قدر
#عمه_سادات
#ذاکر_اهل_بیت ع
#خلبان_
#صابرین
#جانباز
21/4/1394 ت ش
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈•.🇮🇷
{ یادگاه شهدای}
🚩صابرین🚩
#شهید_محمد_جعفر_خانی🕊🌹
#زندگینامه
#تیپ_نیرو_ویژه_صابرین
#دوروز قبل از عملیات #شهیدجعفرخانی 🕊🌹
با تمام نیروها به روستای دوله تو رفتند یک #روستایی دوله تویی جلو آمد و برگه ای را نشان داد که نشان میداد از زندانی های زندان دوله تو بوده ((زمان کوموله ها))
#وآماده همکاری با سپاه هست و #میگفت بیایید شما را تا بالای جاسوسان و #حتی پشت قندیل ببرم و راه در رو را میشناسم.
#بچه ها حرفش را قبول کردند #ولی ناگهان ، جعفر خان برگه اش را گرفت و پاره کرد و #گفت از اینجا گمشو .
اون مرد اصرار کرد که کمک کند
که #جعفرخان گفت اگر الان از اینجا نری تیربارانت #میکنم و هم اینجا میکشمت.
آن مرد رفت #بعدها و بعد از عملیات و خمپاره بارانی که دوله تویی ها بر سر بچه ها ریختند #معلوم شد آن مرد #عامل پژاک بود.
و #تجربه جعفرخان باعث شد گول آن نفر را نخورند. وگرنه تلفات شاید بیشتر از این می شد.
تصوير شهيد مدافع حرم
سردار خلبان #قاسم(مهدی) #غريب
در کنار شهيد مدافع وطن
سرار #محمد_جعفر_خاني_
((فرمانده ارشد شهيد غريب))
يادشان گرامي 🥀
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ 🛑⭕
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
قسمت هفدهم 👉
ادامه #خاطرات و #زندگی نامه
شهید مدافع حرم
#قاسم {مهدی} #غریب
#شهدازنده_اند
#راوی_دوست
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
🔰 #خوابی که یکی از #دوستان شهید دیده در ضمن خود #شهید غریب معرف
این بنده خدابوده برای
استخدام تو صابرین؛
✅ #خواب دیدم که #شهید تو بوستانی که نزدیک منزلشون بوده داشت راه می رفت که من یهو دویدم سمتش و گفتم:
#آقای غریب شما که شهید شدی اینجا چکار میکنید؟!
🕊🌹 #شهید غریب گفت: من که #نمردم من #زنده ام بعدش با هم رفتیم تا به یه جایی رسیدیم یه اتاق بود رفتیم داخل و یکی از #مدافعان حرم هم بود که با لباس دیجیتال سبز بود
🍂بعد من چون با #شهیدقبل شهادتش تازه آشنا شده بودم ح#سرت داشتن #عکس با #شهید به دلم مونده بود سریع به دوستش که اونجا بود گفتم:
↩️ که بیا با گوشی من از ما دوتا یعنی من و #شهید غریب عکس بگیر ولی اون با گوشی خودش عکس گرفت بعد شهید به من گفت: چرا نمیای خونمون؟
🔸من بهش گفتم جمعه شب بیام؟
#گفت : نه #جمعه شب ها خونه #پدرخانمم هستم یه روزه دیگه با مادرت بیا؛
🥀 ناگفته نماند مادر بنده چند وقتیست می خواست بره خونه شهید ولی روش نمی شد و خجالت می کشید که خود #شهید #دعوتش کرد و اینکه #برادر خانم شهید که از #سادات هستن می گفت: #شهید اکثر اوقات به #خواب آشنایان و دوستانش که میاد متذکر میشه که #نمرده و #زنده هست؛ با این خواب یاد اون آیه میفتم که
🦋🦋 میگه #شهدا #زنده اند و نزد #پروردگارشان #روزی می خورند.
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
پایان قسمت قسمت هفدهم ....👉
ادامه دارد .... 👉
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
✍ #دلونشته #فاطمه خانم دختر سه ساله شهید مدافع حرم #مهدی ایمانی #باجناق شهید مدافع حرم #قاسم_غریب_
🌷 #دختر بابا منم، طناز عشق - #رفته بابایم سفر شهر #دمشق..
یادم آید آن #سحرگاهی که رفت - برنگشته او از آن راهی که رفت..
🥀 #وقت رفتن هست #یادم در #وداع - گفت بابا میروم بهر دفاع
#گفتم از که؟ از کجا؟ ای خوب عشق - گفت از #ناموس #شیعه در دمشق
#گفت بابا، #زینب آنجا #بیکَس است - حضرت #زهرا بر او دلواپس است 😔
❣خون ز غیرت در رگ #بابا به جوش - گفت باید او علم گیرد به دوش 👊
گفت باید تا شود عباس او - از حرم با جان بدارد پاس او
گفت #بابا میرود در خاتمه - تا بگیرد انتقام فاطمه ...✌️✌️
هست یادم #بوسههای آخرش - لحظۀِ قران گرفتن بر سرش😭😭
در بغل بگرفت و نازم کرد او - غرقه در سوزوگدازم کرد او💔
🌺✨ #رفت بابا مست عطر یاسها - تا شود همسنگر #عباسها
رفت بابایم سحرگاهی #دمشق - تا که #عباسی کند در شهر #عشق
🍁🍃 رفته بود او یاری #سید علی - گفته بود او زود میآید #ولی
😔عید شد بابا نیامد، راز چیست - گفته #مادر کرده او #پرواز چیست
😭😭گفته مادر رفته بابا آسمان - پیش آقا #مهدی صاحب زمان ❣❣
🦋🦋در تحیُر ماندهام پرواز را - میکنم با خود مرور این راز را....
❣❣به یاد دل صبور همه دختران شهدا به #ویژه #فاطمه خانم سه ساله #دختر شهید مدافع حرم
آقا #مهدی ایمانی
#باجناق #شهید مدافع حرم سردار خلبان ذاکر اهل بیت ع کربلایی #قاسم_غریب_
#کانالهای_شهید_قاسم_غریب_
🇮🇷 😷
تلگرام ⬅️
@gharibshahid
ایتا ⬅️
https://eitaa.com/gharibshahid
سروش
sapp.ir/gharibshahidg
وات ساپ
https://chat.whatsapp.com/JLhGgNjfT4uC7GxYrsWn8a
اینستاگرام⬅️
https://www.instagram.com/reel/CvNkBIzKklQ/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
توییتر ⬅️
https://twitter.com/j9434510173178/status/1684617718048186369?t=qApO4rCOE927GeHjgSUzCw&s=35
#فرمانده_غریب_
#سوریه_تدمر_کوه_پالمیرا_
#شهادت_شب_قدر_
#عمه_سادات_
#ذاکر_اهل_بیت_ع_
#خلبان_غریب_
#صابرین
#جانباز
21/4/1394 ت ش
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈•.🇮🇷
{ یادگاه شهدای}
🚩صابرین🚩
#شهید_محمد_جعفر_خانی🕊🌹
#زندگینامه
#تیپ_نیرو_ویژه_صابرین
#دوروز قبل از عملیات #شهیدجعفرخانی 🕊🌹
با تمام نیروها به روستای دوله تو رفتند یک #روستایی دوله تویی جلو آمد و برگه ای را نشان داد که نشان میداد از زندانی های زندان دوله تو بوده ((زمان کوموله ها))
#وآماده همکاری با سپاه هست و #میگفت بیایید شما را تا بالای جاسوسان و #حتی پشت قندیل ببرم و راه در رو را میشناسم
#بچه ها حرفش را قبول کردند #ولی ناگهان ، جعفر خان برگه اش را گرفت و پاره کرد و #گفت از اینجا گمشو
اون مرد اصرار کرد که کمک کند
که #جعفرخان گفت اگر الان از اینجا نری تیربارانت #میکنم و هم اینجا میکشمت.
آن مرد رفت #بعدها و بعد از عملیات و خمپاره بارانی که دوله تویی ها بر سر بچه ها ریختند #معلوم شد آن مرد #عامل پژاک بود
و #تجربه جعفرخان باعث شد گول آن نفر را نخورند. وگرنه تلفات شاید بیشتر از این می شد
تصوير شهيد مدافع حرم
سردار خلبان #قاسم(مهدی) #غريب
در کنار شهيد مدافع وطن
سرار #محمد_جعفر_خانی
فرمانده ارشد شهيد غريب
يادشان گرامي 🥀
و سالروز شهادت ۱۳ تن از شهدای مدافع امنیت
گروه پژاک
کردستان
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ 🛑⭕
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
بخش ششم 👉
ادامه #زندگی نامه و #خاطرات #شهید مدافع حرم
#قاسم {مهدی} غریب
#چندباراعزام_به_سوریه
#ازلسان_همسرمعزز
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
✅ #مرتبه اول دو روز قبل از نوروز 1394 راهی شد و بعد از 45 روز بازگشت
و #مرتبه دوم هم در تاریخ 26خرداد ماه عازم شد.
〽️ مرتبه دوم وقتی میخواست برود به ایشان گفتم: آقا #مهدی همه به من میگویند به همسرت اجازه نده که برود ولی من میسپارم به خودت اگر یک درصد احتمال خطر در سوریه میدهی، نرو و مأموریت دومت را که در ایران است، انتخاب کن.
#آقامهدی گفت: خانم خطری برای ما نیست اگر هم #اتفاقی افتاد این را خوب بدان که #حرم برای ما #ایرانیها خیلی #اهمیت دارد.
♻️ امروز خانم #حضرت زینب(سلام الله علیها) تنهاست.
💠 این حرف را که زد هیچ چیزی نگفتم. #آقامهدی گفت: چقدر خوب است که تو اینقدر زود راضی میشوی،
#گفتم: من در #برابر اهلبیت " علیهم السلام" حرفی برای گفتن ندارم فقط اینبار از #سوریه برای ما شیرینی بیاور، شیرینیهای آنجا بسیار خوشمزه است.
#برایم_دعاکن_براتم_رابگیرم 👇
#بچهها میدانستند پدرشان سوریه میرود و چون همیشه در مأموریت بود، برایشان عادی شده بود و من تا آن زمان نمیدانستم که در #سوریه هم شهید دادهایم.
💠 #مرتبه دوم وقتی اولین تماس را گرفت به من گفت:
#منتظر من نباشید شاید برنگردم. 😔😔
#گفتم: آقامهدی لطفاً زنگ میزنی از این حرفها نزن ناراحت میشوم (شرایط در سوریه تغییر کرده بود.)
#آقا مهدی در این مأموریت #فرمانده محور شده بود و چون شرایط را میدید احتمال برگشت نمیداد.
🍃 ولی من هر بار میگفتم: تو اگر بخواهی سالم برمیگردی.
❣ #بار آخر شب شهادت امام علی (علیه السلام) #تماس گرفت من در مراسم شب قدر بودم.
#گفت:
برایم دعا کن براتم را بگیرم.
#گفتم: آقا مهدی الان زود است به فکر #شهادت باشی، #بچهها به شما احتیاج دارند. گفت: خدای بچهها خیلی بزرگ است، شما را به خدا میسپارم . 😔😭😭
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
پایان بخش ششم 👉
ادامه دارد ..👉
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ 🛑⭕
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
قسمت هفدهم 👉
ادامه #خاطرات و #زندگی نامه
شهید مدافع حرم
#قاسم {مهدی} #غریب
#شهدازنده_اند
#راوی_دوست
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
🔰 #خوابی که یکی از #دوستان شهید دیده در ضمن خود #شهید غریب معرف
این بنده خدابوده برای
استخدام تو صابرین؛
✅ #خواب دیدم که #شهید تو بوستانی که نزدیک منزلشون بوده داشت راه می رفت که من یهو دویدم سمتش و گفتم:
#آقای غریب شما که شهید شدی اینجا چکار میکنید؟!
🕊🌹 #شهید غریب گفت: من که #نمردم من #زنده ام بعدش با هم رفتیم تا به یه جایی رسیدیم یه اتاق بود رفتیم داخل و یکی از #مدافعان حرم هم بود که با لباس دیجیتال سبز بود
🍂بعد من چون با #شهیدقبل شهادتش تازه آشنا شده بودم ح#سرت داشتن #عکس با #شهید به دلم مونده بود سریع به دوستش که اونجا بود گفتم:
↩️ که بیا با گوشی من از ما دوتا یعنی من و #شهید غریب عکس بگیر ولی اون با گوشی خودش عکس گرفت بعد شهید به من گفت: چرا نمیای خونمون؟
🔸من بهش گفتم جمعه شب بیام؟
#گفت : نه #جمعه شب ها خونه #پدرخانمم هستم یه روزه دیگه با مادرت بیا؛
🥀 ناگفته نماند مادر بنده چند وقتیست می خواست بره خونه شهید ولی روش نمی شد و خجالت می کشید که خود #شهید #دعوتش کرد و اینکه #برادر خانم شهید که از #سادات هستن می گفت: #شهید اکثر اوقات به #خواب آشنایان و دوستانش که میاد متذکر میشه که #نمرده و #زنده هست؛ با این خواب یاد اون آیه میفتم که
🦋🦋 میگه #شهدا #زنده اند و نزد #پروردگارشان #روزی می خورند.
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
پایان قسمت قسمت هفدهم ....👉
ادامه دارد .... 👉
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
قسمت هفدهم 👉
ادامه #خاطرات و #زندگی نامه
شهید مدافع حرم
#قاسم {مهدی} #غریب
#شهدازنده_اند
#راوی_دوست
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
🔰 #خوابی که یکی از #دوستان شهید دیده در ضمن خود #شهید غریب معرف
این بنده خدابوده برای
استخدام تو صابرین؛
✅ #خواب دیدم که #شهید تو بوستانی که نزدیک منزلشون بوده داشت راه می رفت که من یهو دویدم سمتش و گفتم:
#آقای غریب شما که شهید شدی اینجا چکار میکنید؟!
🕊🌹 #شهید غریب گفت: من که #نمردم من #زنده ام بعدش با هم رفتیم تا به یه جایی رسیدیم یه اتاق بود رفتیم داخل و یکی از #مدافعان حرم هم بود که با لباس دیجیتال سبز بود
🍂بعد من چون با #شهیدقبل شهادتش تازه آشنا شده بودم ح#سرت داشتن #عکس با #شهید به دلم مونده بود سریع به دوستش که اونجا بود گفتم:
↩️ که بیا با گوشی من از ما دوتا یعنی من و #شهید غریب عکس بگیر ولی اون با گوشی خودش عکس گرفت بعد شهید به من گفت: چرا نمیای خونمون؟
🔸من بهش گفتم جمعه شب بیام؟
#گفت : نه #جمعه شب ها خونه #پدرخانمم هستم یه روزه دیگه با مادرت بیا؛
🥀 ناگفته نماند مادر بنده چند وقتیست می خواست بره خونه شهید ولی روش نمی شد و خجالت می کشید که خود #شهید #دعوتش کرد و اینکه #برادر خانم شهید که از #سادات هستن می گفت: #شهید اکثر اوقات به #خواب آشنایان و دوستانش که میاد متذکر میشه که #نمرده و #زنده هست؛ با این خواب یاد اون آیه میفتم که
🦋🦋 میگه #شهدا #زنده اند و نزد #پروردگارشان #روزی می خورند.
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
پایان قسمت قسمت هفدهم ....👉
ادامه دارد .... 👉
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ 🛑⭕
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
قسمت هفدهم 👉
ادامه #خاطرات و #زندگی نامه
شهید مدافع حرم
#قاسم {مهدی} #غریب
#شهدازنده_اند
#راوی_دوست
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
🔰 #خوابی که یکی از #دوستان شهید دیده در ضمن خود #شهید غریب معرف
این بنده خدابوده برای
استخدام تو صابرین؛
✅ #خواب دیدم که #شهید تو بوستانی که نزدیک منزلشون بوده داشت راه می رفت که من یهو دویدم سمتش و گفتم:
#آقای غریب شما که شهید شدی اینجا چکار میکنید؟!
🕊🌹 #شهید غریب گفت: من که #نمردم من #زنده ام بعدش با هم رفتیم تا به یه جایی رسیدیم یه اتاق بود رفتیم داخل و یکی از #مدافعان حرم هم بود که با لباس دیجیتال سبز بود
🍂بعد من چون با #شهیدقبل شهادتش تازه آشنا شده بودم ح#سرت داشتن #عکس با #شهید به دلم مونده بود سریع به دوستش که اونجا بود گفتم:
↩️ که بیا با گوشی من از ما دوتا یعنی من و #شهید غریب عکس بگیر ولی اون با گوشی خودش عکس گرفت بعد شهید به من گفت: چرا نمیای خونمون؟
🔸من بهش گفتم جمعه شب بیام؟
#گفت : نه #جمعه شب ها خونه #پدرخانمم هستم یه روزه دیگه با مادرت بیا؛
🥀 ناگفته نماند مادر بنده چند وقتیست می خواست بره خونه شهید ولی روش نمی شد و خجالت می کشید که خود #شهید #دعوتش کرد و اینکه #برادر خانم شهید که از #سادات هستن می گفت: #شهید اکثر اوقات به #خواب آشنایان و دوستانش که میاد متذکر میشه که #نمرده و #زنده هست؛ با این خواب یاد اون آیه میفتم که
🦋🦋 میگه #شهدا #زنده اند و نزد #پروردگارشان #روزی می خورند.
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
پایان قسمت قسمت هفدهم ....👉
ادامه دارد .... 👉
┈••✾❀🕊❣️🕊❀✾••┈•.🇮🇷
{ یادگاه شهدای}
🚩صابرین🚩
#شهید_محمد_جعفر_خانی🕊🌹
#زندگینامه
#تیپ_نیرو_ویژه_صابرین
#دوروز قبل از عملیات #شهیدجعفرخانی 🕊🌹
با تمام نیروها به روستای دوله تو رفتند یک #روستایی دوله تویی جلو آمد و برگه ای را نشان داد که نشان میداد از زندانی های زندان دوله تو بوده ((زمان کوموله ها))
#وآماده همکاری با سپاه هست و #میگفت بیایید شما را تا بالای جاسوسان و #حتی پشت قندیل ببرم و راه در رو را میشناسم.
#بچه ها حرفش را قبول کردند #ولی ناگهان ، جعفر خان برگه اش را گرفت و پاره کرد و #گفت از اینجا گمشو .
اون مرد اصرار کرد که کمک کند
که #جعفرخان گفت اگر الان از اینجا نری تیربارانت #میکنم و هم اینجا میکشمت.
آن مرد رفت #بعدها و بعد از عملیات و خمپاره بارانی که دوله تویی ها بر سر بچه ها ریختند #معلوم شد آن مرد #عامل پژاک بود.
و #تجربه جعفرخان باعث شد گول آن نفر را نخورند. وگرنه تلفات شاید بیشتر از این می شد.
تصوير شهيد مدافع حرم
سردار خلبان #قاسم(مهدی) #غريب
در کنار شهيد مدافع وطن
سرار #محمد_جعفر_خاني_
((فرمانده ارشد شهيد غريب))
يادشان گرامي 🥀
❤️❤️روز پاسدار مبارکتون داداشی من❤️❤️❤️❤️
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
بخش ششم 👉
ادامه #زندگی نامه و #خاطرات #شهید مدافع حرم
#قاسم {مهدی} غریب
#چندباراعزام_به_سوریه
#ازلسان_همسرمعزز
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
✅ #مرتبه اول دو روز قبل از نوروز 1394 راهی شد و بعد از 45 روز بازگشت
و #مرتبه دوم هم در تاریخ 26خرداد ماه عازم شد.
〽️ مرتبه دوم وقتی میخواست برود به ایشان گفتم: آقا #مهدی همه به من میگویند به همسرت اجازه نده که برود ولی من میسپارم به خودت اگر یک درصد احتمال خطر در سوریه میدهی، نرو و مأموریت دومت را که در ایران است، انتخاب کن.
#آقامهدی گفت: خانم خطری برای ما نیست اگر هم #اتفاقی افتاد این را خوب بدان که #حرم برای ما #ایرانیها خیلی #اهمیت دارد.
♻️ امروز خانم #حضرت زینب(سلام الله علیها) تنهاست.
💠 این حرف را که زد هیچ چیزی نگفتم. #آقامهدی گفت: چقدر خوب است که تو اینقدر زود راضی میشوی،
#گفتم: من در #برابر اهلبیت " علیهم السلام" حرفی برای گفتن ندارم فقط اینبار از #سوریه برای ما شیرینی بیاور، شیرینیهای آنجا بسیار خوشمزه است.
#برایم_دعاکن_براتم_رابگیرم 👇
#بچهها میدانستند پدرشان سوریه میرود و چون همیشه در مأموریت بود، برایشان عادی شده بود و من تا آن زمان نمیدانستم که در #سوریه هم شهید دادهایم.
💠 #مرتبه دوم وقتی اولین تماس را گرفت به من گفت:
#منتظر من نباشید شاید برنگردم. 😔😔
#گفتم: آقامهدی لطفاً زنگ میزنی از این حرفها نزن ناراحت میشوم (شرایط در سوریه تغییر کرده بود.)
#آقا مهدی در این مأموریت #فرمانده محور شده بود و چون شرایط را میدید احتمال برگشت نمیداد.
🍃 ولی من هر بار میگفتم: تو اگر بخواهی سالم برمیگردی.
❣ #بار آخر شب شهادت امام علی (علیه السلام) #تماس گرفت من در مراسم شب قدر بودم.
#گفت:
برایم دعا کن براتم را بگیرم.
#گفتم: آقا مهدی الان زود است به فکر #شهادت باشی، #بچهها به شما احتیاج دارند. گفت: خدای بچهها خیلی بزرگ است، شما را به خدا میسپارم . 😔😭😭
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
پایان بخش ششم 👉
ادامه دارد ..👉
🇮🇷 😷
تلگرام ⬅️
@gharibshahid
ایتا ⬅️
https://eitaa.com/gharibshahid
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
هشت روز تا نهمين سالروز شهادت شهید مدافع حرم قاسم غریب
مهدی
قسمت هفدهم 👉
ادامه #خاطرات و #زندگی نامه
شهید مدافع حرم
#قاسم {مهدی} #غریب
#شهدازنده_اند
#راوی_دوست
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
🔰 #خوابی که یکی از #دوستان شهید دیده در ضمن خود #شهید غریب معرف
این بنده خدابوده برای
استخدام تو صابرین؛
✅ #خواب دیدم که #شهید تو بوستانی که نزدیک منزلشون بوده داشت راه می رفت که من یهو دویدم سمتش و گفتم:
#آقای غریب شما که شهید شدی اینجا چکار میکنید؟!
🕊🌹 #شهید غریب گفت: من که #نمردم من #زنده ام بعدش با هم رفتیم تا به یه جایی رسیدیم یه اتاق بود رفتیم داخل و یکی از #مدافعان حرم هم بود که با لباس دیجیتال سبز بود
🍂بعد من چون با #شهیدقبل شهادتش تازه آشنا شده بودم ح#سرت داشتن #عکس با #شهید به دلم مونده بود سریع به دوستش که اونجا بود گفتم:
↩️ که بیا با گوشی من از ما دوتا یعنی من و #شهید غریب عکس بگیر ولی اون با گوشی خودش عکس گرفت بعد شهید به من گفت: چرا نمیای خونمون؟
🔸من بهش گفتم جمعه شب بیام؟
#گفت : نه #جمعه شب ها خونه #پدرخانمم هستم یه روزه دیگه با مادرت بیا؛
🥀 ناگفته نماند مادر بنده چند وقتیست می خواست بره خونه شهید ولی روش نمی شد و خجالت می کشید که خود #شهید #دعوتش کرد و اینکه #برادر خانم شهید که از #سادات هستن می گفت: #شهید اکثر اوقات به #خواب آشنایان و دوستانش که میاد متذکر میشه که #نمرده و #زنده هست؛ با این خواب یاد اون آیه میفتم که
🦋🦋 میگه #شهدا #زنده اند و نزد #پروردگارشان #روزی می خورند.
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
پایان قسمت قسمت هفدهم ....👉
ادامه دارد .... 👉