eitaa logo
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
433 دنبال‌کننده
37.2هزار عکس
12.5هزار ویدیو
195 فایل
ڪانال رسمے شهید مدافـع حـرم مداح سردار خلبان جانباز اهل بيت فرمانده قاسـم{مهدی}غریـب مسافر شام برگرفته از وصيت نامه باحضور همرزمان و خانواده شهيد ارتباط با خادم 👇 @khademshahidanam 2
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ 🛑⭕️🛑🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷 🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑 ⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑 🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑 قسمت شانزدهم 👉 ادامه نامه و مدافع حرم قاسم {مهدی} غریب 🌷 🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑 🌷وقتی برای رساندن خبر قاسم غریب می خواستند نزد وی بروند ، نمی دانستند چطوری این پیام را به این مادر بدهند ، با توجه به سابقه احتمال می رفت مادر با شنیدن خبر شهادت فرزندش بهم بریزد؛ خلاصه. .. ⬇️ 🇮🇷 ⏺بچه های سپاه به شهید رفتند و در خانه نشستند . ❣مادر شهید قبل از اینکه کلمه ای گفته شود از چهره افراد حاضر همه چیز را فهمید و گفت : می دانم که شهید شده است . 💜💜 او این موضوع را از سالها پیش می دانست که مکتب و بالاخره یک روزی در رکاب همین مکتب به شهادت می رسد برای همین به سایر بچه های سپاه که اشک می ریختند، دلداری می داد . ❇️ ما آنجا مکتب و صبوری اینطور ایرانی شدیم که وار راه را ادامه می دهند و با انگیزه ای مضاعف به محل خدمت خود برگشتیم . ❣👇 زاهدپور یکی از پاسداران بازنشسته استان گلستان بعد از 🕊 غریب هر پنجشنبه به گلزار شهدای سیدمیران و منزل پدری قاسم غریب می رفت؛ 🍁 آنجا به قاسم غریب می گفت : دعا کنید من به سوریه بروم و شهید بشوم . شهید زیر بار چنین دعایی نمی رفت اما زاهدپور هر پنجشنبه می رفت و باز هم بر دعای قاسم اصرار می کرد تا اینکه مادر گفت : من می کنم که آنچه که دوست داری به آن برسی و اینگونه بود که زاهدپور این کردکویی به رفت و در دفاع از حرم زینب (سلام الله علیها) به آرزوی دیرینه اش و یاران باوفایش چون غریب پیوست . 🛑⭕️🛑🌷 🛑⭕️🛑🌷 🛑⭕️🛑🌷 پایان قسمت شانزدهم ..👉 ادامه دارد ...
‍ ⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ 🛑⭕️🛑🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷 🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑 ⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑 🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑 🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑 قسمت هفدهم 👉 ادامه و نامه شهید مدافع حرم {مهدی} 🔰 که یکی از شهید دیده در ضمن خود غریب معرف این بنده خدابوده برای استخدام تو صابرین؛ ✅ دیدم که تو بوستانی که نزدیک منزلشون بوده داشت راه می رفت که من یهو دویدم سمتش و گفتم: غریب شما که شهید شدی اینجا چکار میکنید؟! 🕊🌹 غریب گفت: من که من ام بعدش با هم رفتیم تا به یه جایی رسیدیم یه اتاق بود رفتیم داخل و یکی از حرم هم بود که با لباس دیجیتال سبز بود 🍂بعد من چون با شهادتش تازه آشنا شده بودم ح داشتن با به دلم مونده بود سریع به دوستش که اونجا بود گفتم: ↩️ که بیا با گوشی من از ما دوتا یعنی من و غریب عکس بگیر ولی اون با گوشی خودش عکس گرفت بعد شهید به من گفت: چرا نمیای خونمون؟ 🔸من بهش گفتم جمعه شب بیام؟ : نه شب ها خونه هستم یه روزه دیگه با مادرت بیا؛ 🥀 ناگفته نماند مادر بنده چند وقتیست می خواست بره خونه شهید ولی روش نمی شد و خجالت می کشید که خود کرد و اینکه خانم شهید که از هستن می گفت: اکثر اوقات به آشنایان و دوستانش که میاد متذکر میشه که و هست؛ با این خواب یاد اون آیه میفتم که 🦋🦋 میگه اند و نزد می خورند. 🛑⭕️🛑🌷 🛑⭕️🛑🌷 🛑⭕️🛑🌷 پایان قسمت قسمت هفدهم ....👉 ادامه دارد .... 👉
‍ ⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ 🛑⭕️🛑🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷 🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑 ⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑 🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑 🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑 قسمت هجدهم 👉 ادامه و نامه شهید مدافع حرم {مهدی} ❇️،دوره راهنمایی هروقت انشا می شد همه انشاء مینوشتن. معلم می گفت: انشاء درمورد اینکه در آینده دوست دارید چیکاره بشید. هرجلسه یکی از بچه ها یه شغلی رو انتخاب می کرد. یکی می گفت: می خواد معلم بشه. یکی می گفت: می خواد راننده بشه. یکی می گفت: می خواد دکتر بشه. یکی می گفت: می خواد... 🌷🕊 که می شد ؛ می گفت: اگه بزرگ شدم و درسم تموم بشه می خوام بشم و بعدش بشم. 🍂بچه ها می گفتن: جنگ خیلی وقته تموم شده دیگه خبری از جنگ و شهادت نیست.!! 💫🌺 ولی بازم تکرار می کرد و می گفت: آرزو دارم وقتی درسام تموم بشه دوست دارم بشم و بعدش شهیدبشم. ⏺ واقعیت داره میگن آدما روی نوشته میشه!! واقعا که رو انتخاب می کنه تا مثلا یه روزی یکی شهید بزرگ شه و به عنوان نظامی انتخاب بشه و بعدش یه روزی بشه همونی که در دوران کودکی آرزو داشت ؛همین هم شد. 🌷 قاسم بزرگ شد. 🌷خلبان شد 🥀🥀 و عاشق این بود که مانند بنی هاشم بشه و مانند قلب مبارک تیر بخوره. 🌹 یکی از چشمانش را از دست داد. 💔 بدنش مانند بدن سقا پر از ترکش؛ 🇮🇷 قاسم شد سرهنگ پاسدار؛ 💔قاسم شد جانبازسرافراز؛ 🌴 قاسم شد ذاکر اهل بیت "علیهم السلام" ؛ 🏴قاسم شد شهید مدافع حرم؛ 🕊 شهادت انتخابیه؛ 🕊 شهادت لیقاتیه؛ 🕊شهادت عاشقیه؛ اللهم الرزقنا شهادت حرم .🙏 🛑⭕️🛑🌷 🛑⭕️🛑🌷 🛑⭕️🛑🌷 پایان قسمت هجدهم ..👉 ادامه دارد ..👉
‍ ⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ 🛑⭕️🛑🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷 🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑 ⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑 🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑 🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑 قسمت نوزدهم 👉 ادامه و نامه شهید مدافع حرم {مهدی} 🔰🔰 پاینده باد مردی که در آسمان دلش،به گونه ای غوغا کرد که تمام مادیات دنیوی به پشیزی بیش نیرزیدند. ♻️❣ کودکانش را همبازی دو ،و خونش را هدیه به سنگ فرش های نمود تا بفهماند هنوز هم هستند کسانی که با تمام علایق های مادی،خونشان از اهانت به خاندان (صل الله علیه وآله وسلم) در اعضا و جوارح گِلی، به جوش و خروش در می آید و آمادهٔ هر نبردی هستند. 💚💚 دل کندن از زمین و دل سپردن به آسمان کار هر کس نیست. ↩️ باید با آشنا باشی، تادر زمین خاکی غریب شوی..... 🕊🌹 ؛ باید لایق باشی که بانو (سلام الله علیها) تو را به عمه اش ،بانو (سلام الله علیها) معرفی کند. 🥀🥀 این روز ها عجیب سخت است که باشی ؛ سخت است غریب باشی ،با زشتی و دورویی و آشنا شوی با عشق الهی. 👇👇 🇮🇷🇮🇷 رمضان سال 1394 درست یه روز قبل از شهید بود. 🕊 شهید قاسم غریب ودر سوریه بود. ⏺⏺ آقای صالحی شهید غریب میگفت: اون شب تازه از عملیات شهر به قرارگاه سوریه برای استراحت برگشتیم. ✴️✴️فردای آن روز امام علی "علیه السلام" بود می گفت: 〽️〽️〽️ اصلا غریب خستگی براش مهم نبود. غریب اون شب بچه ها که خواب بودن همه رو با طبع شوخی که داشتن برای به سر گرفتن می کردن. 🌷🌷 و این شهید والا مقام در شب امام علی "علیه السلام" ساعت 12/30 بامداد شربت شیرین شهادت را نوشید. 🛑⭕️🛑🌷 🛑⭕️🛑🌷 🛑⭕️🛑🌷 پایان قسمت نوزدهم....👉 ادامه دارد ....👉
‍ ⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ 🛑⭕️🛑🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷 🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑 ⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑 🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑 قسمت بیستم 👉 ادامه و نامه شهید مدافع حرم {مهدی} 🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑 ۱ بسم رب الحیدر (من المومنین رجال صدقو ما عاهدالله علیه ؛ فمنهم من قضانهبه و منهم ینتظرو ما بدلو تبدیلا) ✍ (خداوندا امروز روزی است که شیپور جنگ در این نقطه " " نواخته شده است ❣؛ کمکم کن که باشم و امتحانم را خوب پس بدهم ؛ 😭خدایا به کم توانم توان ببخش و به نور بده که در این لحظات علیه دشمنان پست دین و قرآن و اهل بیت شرمنده نشوم) ♻️ضمن عرض سلام و ادب و احترام به پیشگاه مقدس حضرت ولی عصر " عجل الله تعالی فرجه شریف" وعرض سلام و احترام خدمت مقام معظم رهبری حضرت خامنه ای و درود و سلام فراوان خدمت همه ی دوستان و همسنگران عزیز ؛ 💠امروز روز ۱۹ ماه مبارک رمضان مصادف با ایام شهادت آقا المومنین " علیه السلام" و القدر است ؛ این ایام را به خدمت صاحب عزا آقا امام زمان " عجل الله تعالی فرجه شریف" و نائب بر حقش حضرت امام سید علی خامنه ای و همه شیعیان جهان تسلیت عرض می نمایم و امیدوارم که ادامه دهنده ی راه آن امام همام باشیم . 〽️〽️خبری که امروز به ما رسیده است ؛ خبر از یک عملیات پیچیده و سخت در برابر خوارج زمان و پست و ملعون است که همچون مصیبتی عظیم و بلایی سهمگین در زمان آقا تخمشان پاشیده شدو اکنون چون آتش زیر خاکستر گُر گرفته است و بلای جان دنیای اسلام و شیعه در منطقه گردیده است . ❇️❇️ در طول این مدت ۴ سال اخیر که این گروه افراطی و پست و خونخوار ریشه دوانده است همیشه آرزو کرده ام در جبهه مقابل آنها صف آرایی کرده و به مقابله و قتال با آنها بپردازم ؛ 🔰🔰دو، سه ماهی هست که توفیق نصیب بنده شده است و در صف حرم قرارگرفته ام ؛ و از این بابت منان را شاکرم و از ام المصائب زینب " سلام الله علیها" ممنونم که بنده حقیر را به عنوان یک کوچک در محضرش پذیرفته است . ↩️ فردا ۱۶ تیر ماه می تواند روز سرنوشت سازی برای رزمندگان قرارگاه حضرت حسن مجتبی " علیه السلام" باشد ؛ 😔نمی دانم فردا و فرداها چه به سرم خواهد آمد ؛ اما بنده را از رو بسته ام و عازم میدان نبرد خواهم شد ؛ شاید بتوانم گروهی از این ملعونان حرامزاده را به درک واصل کنم ؛ ✴️ بر آن شدم مطالبی را به عنوان وصیت به صمع و نظر و و و همه ی جوانان آزاده برسانم ... 🛑⭕️🛑🌷 🛑⭕️🛑🌷 🛑⭕️🛑🌷 پایان قسمت بیستم. ...👉 ادامه دارد ..
‍ ⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ 🛑⭕️🛑🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷 🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑 ⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑 🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑 🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑 قسمت بیست و دوم ...👉 ادامه و نامه شهید مدافع حرم {مهدی} ۳ 🌹🌹خدمت برادران عزیز و گرامی ؛ اصغر ؛ و سلام عرض می کنم ؛ 🥀🥀می دانم که نتوانستم برادری را خوب ادا کنم ؛ مرا حلال کنید ؛ 🌻 نگذارید سنگر من خالی بماند ؛ و و را فراموش نکنید ؛ دست از ولایت نکشید وبا دیگران کاری نداشته باشید ؛ 🍁🍁 مواظب باشید و آنها را به حال خودشان وانگذارید ؛ با جامعه رفتار کنید و خلق و باشید ؛ ↩️سعی کنید که روی زمین بر می دارید با غرور نباشد ؛ هوای همدیگر را داشته باشید ؛ مبادا یکی از شماها به انحراف کشیده شود ؛ ❇️در طول عمرم افراد زیادی بودند که خواستند را به بکشند و مثلا با دلسوزی از اهدافی که داشته ام باز دارند اما من همیشه به آن والا فکر کردم و به حرف آنها ندادم و فقط می شنیدم و سعی می کردم در وجود خود آنها تاثیر مثبت از و و بگذارم ؛ ♻️مراقب رفتار خود باشید به دوستان ما سلام برسانید ؛ 🏴🏴اگرتوانستید برایم بگیرید و هر ساله روضه برپا کنید ؛ مواظب خودتان باشید . (التماس دعا) 🛑⭕️🛑🌷 🛑⭕️🛑🌷 🛑 پایان قسمت بیست و دوم ...👉 ادامه دارد ...👉
‍ ⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ 🛑⭕️🛑🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷 🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑 ⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑 🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑 قسمت بیست و سوم .. 👉 ادامه و نامه شهید مدافع حرم {مهدی} ۴ ✍ سلام عزیزم ؛ ❣خودت می دانی که چقدر دوستت دارم ؛ 🔰 از وقتی که با من آشنا شدی خیلی از مواقع در بودم ؛ چاره ای هم نداشتم ؛ شغل من اینگونه اقتضا می کرد ؛ 💜💜 ازت ممنونم که در این مدت ۱۰ الی ۱۱ سال زندگی با من با زندگی و با دارو ندارم ساختی ؛ برایم دو سالم به دنیا آوردی و آنها را بزرگ کردی ؛ ❇️می خواهم بگویمت که دوستت دارم و زندگی ام را فدایت می کنم ؛ ♻️♻️خودت می دانی که اکنون شریفین در خطر تخریب به دست ملعون و انسانهای مسلمان نماست و تکلیف بر این است که گونه از شهر و دیار و زن و فرزند و زندگی خودم بکنم و برای یاری شیعه و اهل بیت به بروم ؛ ✅باشدکه مورد درگاه قرار گرفته و توشه ای برای آخرت دوتایی ما باشد ؛ 🦋عزیزم همانگونه که تا کنون و مومن همان گونه بمان 🌷 را محکم بچسب ؛ 🌷 ولایت فقیه باش و 🌷 را تربیت نما ؛ مواظب بچه هایم باش ؛ در مسیرهای انحرافی بیفتند و از فاصله بگیرند ؛ 🍁 مواظبشان باش که خوب بخوانند و برای ی مفید واقع شوند ؛ 😭😭 وقت زیادی ندارم ؛ درد و دلهایی مانده که فرصت آن نیست ؛ کن ؛ اجرت با زهرا " سلام الله علیها" ومن الله التوفیق ... عشقت مهدی {قاسم} 🛑⭕️🛑🌷 🛑⭕️🛑🌷 🛑⭕️🛑🌷 پایان قسمت بیست و سوم... 👉 ادامه دارد ... 👉
‍ ⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ 🛑⭕️🛑🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷 🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑 ⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑 🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑 🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑 قسمت بیست و چهارم...👉 ادامه و نامه شهید مدافع حرم قاسم{مهدی} غریب ۵ و امین سلام . 💔 از اینکه شمارا تنها گذاشتم و رفتم مرا ببخشید ؛ دارم ؛ ♻️♻️ امیدوارم که بتوانید و داشته باشید ؛ درسهایتان را بخوانید و به عزیزمان به مشغول باشید ؛ 🔰از خط ولایت جدا نشوید ؛ در ناملایمات و کج فهمیهای جامعه و انحرافات گوشهایتان به دهان مبارک رهبر عزیزتان خامنه ای بزرگ باشد 🦋؛ مواظب مادرتان باشید ؛ نکند که اورا غمگین کنید ؛ 🔸🔸 مثل کوه پشت او باشید و خالی را برایش پر کنید ؛ 💔💔💔💔 فدای شما و مهدی {قاسم} ؛ ☝️☝️ راستی را یاد بگیر و و قرآن شود ؛ 🕊🌹 آرزوی من را برآورده کنید ؛ برایم بگیرید و مراسم و برپا کنید . 🛑⭕️🛑🌷 🛑⭕️🛑🌷 🛑⭕️🛑🌷 پایان قسمت بیست و چهارم.... 👉 ادامه دارد ...👉
‍ ⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ 🛑⭕️🛑🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷 🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑 ⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑 🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑 🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑 قسمت بیست و پنجم 👉 ادامه و نامه شهید مدافع حرم قاسم {مهدی} غریب ۶ ✋ سلام رفقا ؛ سلام همرزمان عزیزم در گلستان و تهران و سایر نقاط کشور ؛ ✍اکنون که در حال نوشتن این مطالب هستم ؛ همان و خوب و خوشبینانه را دارم که در بدو ورودم به داشته ام و ذره ای از انگیزه ام در جهاد و خدمت به نظام‌ و آرزوی شهادت کم‌نشده است ؛ 🇮🇷🇮🇷 وقتی وارد این سازمان مقدس (سپاه) شدم ؛ ↩️ گفتم خدایا دوست دارم در کنم که کارو مشغله و سختی را داشته باشم تا را که بابت آن به ما می دهند کاملا باشد که به طور داوطلبانه خدمت در را انتخاب کردم ⏺و اکنون بعد از ۱۵ سال با وجود طی نمودن دوره های سخت و دشوار و دست از جهاد نکشیدم و دل را به دریا زدم و با اربابم همچنان 🇮🇷یکی از ترین صابرین هستم که در را بالا نگه داشته ام . ❣❣رفقا دنیا خیلی کوچک و زود گذراست نکند که متعلقات و زر وزیورهای دنیوی بین شما و شهادت فاصله بیندازد ؛ ❣❣ 🕊🌹 اگر آرزوی دارید نباید وابستگی داشته باشید ؛ 🇮🇷 همسنگران عزیزم ؛ رفقا ؛ به دستورات فرماندهان خود گوش فرا دهید ؛ ❤️خط مشی شما خط باشد ؛❤️ ❇️ افکار گروههای انحرافی و ضد ولایی در وجودوفکر شما تاثیر نگذارد؛ هر چند که شما زرنگ تر از این حرفهاهستید ؛ 💠همسنگران عزیز هر چه آموزش بیشتر ببینید در میدان رزم حرف بیشتری برای گفتن دارید ؛💠 🔰 ان شاء الله باید تا کامل استکبار جهانی ؛ از جمله و به پیش برویم و این! 🇮🇷 مقدس انقلاب اسلام را با عزیزمان به آقا زمان " عجل الله تعالی فرجه شریف" برسانیم . 🌷 امیدوارم که اگر بدی ازبنده در طول مسئولیت هایم دیده اید به خودتان ببخشید و کنید . (و من الله التوفیق)🌷 (جانباز شهید مهدی {قاسم} غریب)🌷 (۱۳۹۴/۴/۱۶جبهه سوریه)🌷 🛑⭕️🛑🌷 🛑⭕️🛑🌷 🛑⭕️🛑🌷 قسمت بیست و پنجم ..👉 پایان ...👉
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
‍ ‍ ⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ 🛑⭕
‍ ⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ 🛑⭕️🛑🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷 🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑 ⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑 🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑 🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑 بخش چهارم👉 🌷ادامه زندگی نامه و خاطرات قاسم{مهدی} غریب ✨منظورم این است که یک زندگی مشترک بیشتر برایم اهمیت داشت. در اطرافم می‌دیدم افرادی را که فقط در کنار هم زندگی می‌کنند و هیچ عشقی در میان نیست. ⚡️دوست داشتم زندگی‌ام با عشق همراه باشد، هر کوتاه. به خاطر همین وقتی همسرم از شهادت صحبت می‌کرد می‌گفتم ارزش دارد آدم کنار یک نفر خوب زندگی کند هر چند کوتاه باشد. از مراسم با خودم می‌گفتم را دوست دارد اما کو جنگ! جنگی در میان نیست که او شهید شود. 🍁اما بعد از عقد وقتی عکس‌های همسرم را ورق می‌زدم تازه متوجه شرایط کاری و شدم. برای همین بعد از آن هر زمانی که به مأموریت می‌رفت من استرس زیادی را تا بازگشتش تحمل می‌کردم. ⏺ برای آرام شدنم ایشان را زمان کردم و هر ماه مبلغی را به مسجد می‌دادم و بیمه را خودشان شعبان سال 1394 دو هفته قبل از به دادند. من و روز دوشنبه پنجم اردیبهشت 1384 عقد کردیم و بعد از عقد به حرم حضرت (سلام الله علیها) رفتیم. چون شب مبعث بود، برای من خواند. او نذر کرده بود اگر شدیم اسمش را بگذاریم. فردای عقد به او گفتم شما به حضرت عباس "سلام الله علیها" ارادت داری. من هم خاصی به امام زمان(عجل الله تعالی فرجه شریف) دارم. می‌توانم شما را مهدی صدا کنم. فکر کرد و گفت : غریب! خیلی قشنگ است و از آن روز به بعد من ایشان را مهدی صدا کردم. و ششم بهمن سال 1384 مشترکمان را در تهران آغاز و دو سال بعد به قم مهاجرت کردیم. 10 سال و سه ماه با هم زندگی کردیم و زندگی مشترکمان فرزند است؛ امیرعباس متولد بهمن ماه 1386 و محمدامین متولد اسفندماه 1388. پایان بخش چهارم 👉 ادامه دارد ...👉 🛑⭕️🛑🌷 🛑⭕️🛑🌷 🛑⭕️🛑🌷 🇮🇷🇮🇷 🇮🇷 😷 تلگرام ⬅️ @gharibshahid ایتا ⬅️ https://eitaa.com/gharibshahid سروش sapp.ir/gharibshahidg اینستاگرام https://www.instagram.com/p/Cdx1pLbqyaV/?igshid=YmMyMTA2M2Y= وات ساپ 👇 https://chat.whatsapp.com/JLhGgNjfT4uC7GxYrsWn8a توییتر👇 ‏javad gharib (‎@javadgharib71) را بررسی کنید: https://twitter.com/javadgharib71?t=c3-XKWmmp2AeDzXgGw7S5A&s=09 نام جهادی : ع 21/4/1394 ت ش
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
‍ ‍ ⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ 🛑⭕
‍ ⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ 🛑⭕️🛑🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷 🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑 ⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑 🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑 🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑 بخش ششم 👉 ادامه نامه و مدافع حرم {مهدی} غریب اول دو روز قبل از نوروز 1394 راهی شد و بعد از 45 روز بازگشت و دوم هم در تاریخ 26خرداد ماه عازم شد. 〽️ مرتبه دوم وقتی می‌خواست برود به ایشان گفتم: آقا همه به من می‌گویند به همسرت اجازه نده که برود ولی من می‌سپارم به خودت اگر یک درصد احتمال خطر در سوریه می‌دهی، نرو و مأموریت دومت را که در ایران است، انتخاب کن. گفت: خانم خطری برای ما نیست اگر هم افتاد این را خوب بدان که برای ما خیلی دارد. ♻️ امروز خانم زینب(سلام الله علیها) تنهاست. 💠 این حرف را که زد هیچ چیزی نگفتم. گفت: چقدر خوب است که تو اینقدر زود راضی می‌شوی، : من در اهل‌بیت " علیهم السلام" حرفی برای گفتن ندارم فقط این‌بار از برای ما شیرینی بیاور، شیرینی‌های آنجا بسیار خوشمزه است. 👇 می‌دانستند پدرشان سوریه می‌رود و چون همیشه در مأموریت بود، برایشان عادی شده بود و من تا آن زمان نمی‌دانستم که در هم شهید داده‌ایم. 💠 دوم وقتی اولین تماس را گرفت به من گفت: من نباشید شاید برنگردم. 😔😔 : آقامهدی لطفاً زنگ می‌زنی از این حرف‌ها نزن ناراحت می‌شوم (شرایط در سوریه تغییر کرده بود.) مهدی در این مأموریت محور شده بود و چون شرایط را می‌دید احتمال برگشت نمی‌داد. 🍃 ولی من هر بار می‌گفتم: تو اگر بخواهی سالم برمی‌گردی. ❣ آخر شب شهادت امام علی (علیه السلام) گرفت من در مراسم شب قدر بودم. : برایم دعا کن براتم را بگیرم. : آقا مهدی الان زود است به فکر باشی، به شما احتیاج دارند. گفت: خدای بچه‌ها خیلی بزرگ است، شما را به خدا می‌سپارم . 😔😭😭 🛑⭕️🛑🌷 🛑⭕️🛑🌷 🛑⭕️🛑🌷 پایان بخش ششم 👉 ادامه دارد ..👉 🇮🇷 😷 تلگرام ⬅️ @gharibshahid ایتا ⬅️ https://eitaa.com/gharibshahid سروش sapp.ir/gharibshahidg اینستاگرام https://www.instagram.com/p/Cdx1pLbqyaV/?igshid=YmMyMTA2M2Y= وات ساپ 👇 https://chat.whatsapp.com/JLhGgNjfT4uC7GxYrsWn8a توییتر👇 ‏javad gharib (‎@javadgharib71) را بررسی کنید: https://twitter.com/javadgharib71?t=c3-XKWmmp2AeDzXgGw7S5A&s=09 نام جهادی : ع 21/4/1394 ت ش
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
‏فیلم از طرف .
‍ ‍ ⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ 🛑⭕️🛑🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷 🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑 ⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑 🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑 بخش هفتم 👉 ادامه نامه و شهید مدافع حرم قاسم {مهدی} غریب 🌷 🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑 مرتبه آخر قبل از رفتن کیف مدارکش را نشانم داد و گفت: خانم اگر من برنگشتم، مدارک را از کیفم بردارید، این شوخی‌ها برایم عادی شده بود. گفتم ان‌شاءالله به سلامتی برمی‌گردی. آقامهدی کفش‌هایش را می‌پوشید، به مادرم گفت: حاج‌خانم اگر برنگشتم مواظب زن و بچه‌ام باش. مامان گفت: ان‌شاءالله خودت برمی‌گردی میایی مواظبشان هستی. از زیر قرآن رد شد با همه روبوسی کرد و به من گفت: خداحافظ. گفتم آقامهدی آنقدر خجالت می‌کشی که حتی با من دست هم نمی‌دهی، دستم‌ را بردم جلو باهم دست دادیم. خنده‌اش گرفت، خندید و رفت. آقامهدی آنقدر راضی و خوشحال بود مثل اینکه برای اولین بار به سفر زیارتی می‌رفت. 21 ماه رمضان ساعت 12شب با صدای تیر‌اندازی آنها در حالی که غافلگیر شده بودند، از مقر خارج شدند. مهدی{قاسم} که محور بودند چند باری برای روحیه بچه‌ها یا (سلام الله علیها) می‌گوید و به جلو می‌رود تا بچه‌ها هم قوت قلب بگیرند. یک نیمه شب در بیسیم آقامهدی را صدا می‌کنند ولی ایشان شده بود و درگیری تا ساعت 3نیمه شب ادامه پیدا می‌کند و بعد از چند ساعت شهید غریب را پیدا می‌کنند و می‌بینند که هیچ خونی بر زمین ریخته نشده است اما وقتی پیکر شهید را از روی زمین بلند می‌کنند، خون از مبارکشان سرازیر می‌شود.😔😭😭 🛑⭕️🛑🌷 🛑⭕️🛑🌷 🛑⭕️🛑🌷 پایان قسمت هفتم 👉 ادامه دارد ..👉 🇮🇷 🇮🇷 😷 تلگرام ⬅️ @gharibshahid ایتا ⬅️ https://eitaa.com/gharibshahid سروش sapp.ir/gharibshahidg اینستاگرام https://www.instagram.com/p/Cdx1pLbqyaV/?igshid=YmMyMTA2M2Y= توییتر👇 ‏javad gharib (‎@javadgharib71) را بررسی کنید: https://twitter.com/javadgharib71?t=c3-XKWmmp2AeDzXgGw7S5A&s=09 نام جهادی : ع 21/4/1394 ت ش